eitaa logo
امام حسین ع
20.6هزار دنبال‌کننده
405 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. روضه و توسل جانسوز _ویژۀ هفتم صفر شهادت کریم آل الله مجتبی علیه السلام _حاج محمد ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ حسن جان ... چهل ساله که ساکتی دیگه بس نیست،حسن جان چقدر زجر کشیدی تو جات این قفس نیست،حسن جان لبت غرق خون تو سینت نفس نیست،حسن جان ... بگو از .. همه حرفایی که شنیدی بگو از .. همه صحنه هایی که دیدی بگو از .. غم و غربتی که کشیدی حسن جان .. حسن جان .. حسن جان .. حسن جان ... یکم حرف بزن تا سبک شی برادر،حسن جان چهل ساله که هی تو خواب میگی مادر،حسن جان میری کوچه میشه غمت چند برابر،حسن جان *ابی عبدالله التماسش میکرد داداش ...* چی دیدی .. مگه کی باهاتون درافتاد چی دیدی .. نمیگی چطور مادر افتاد چی دیدی .. مگه مادرم با سر افتاد حسن جان .. حسن جان .. حسن جان .. حسن از کوچه چهل سال به خود میگوید حرف ها را به برادر بزند یا نزند دست بالا برود چون که به رویِ مادر روضه برپا شده دیگر بزند یا نزند *یعنی حرمت مادر رو جلوش شکستن .. همین بس که جلو چشم یه بچه ای یه نفر بخواد دست رو مادرش بلند کنه ..* دست بالا برود چون که به رویِ مادر روضه برپا شده دیگر بزند یا نزند زهر تلخ است ولی با دلُ جان می نوشی جعده در ظرف تو شکر بزند یا نزند مانده تقدیر که آیا بشود یا نشود از سر تشت حسن پا بشود یا نشود *گفت داداش تو رو بارها زهر دادن، هربار زهر و پس دادی حالت بهتر شده .. گفت حسین این زهر با اون زهرها فرق میکنه، جگرم داخل تشت .. * آنکه باید همۀ فاجعه را میداند سر این زخم اگر وا بشود یا نشود جا نشد در دلشو در وسط تشت چه سود پاره های جگرش جا بشود یا نشود *به عبدالزهرا فرمود،گفت روضۀ من اینه :* کوچه ها علت پیریِ تو را میداند بر سر تشت قدت تا بشود یا نشود مادری هستی و در نزد تو هم زهرا هست مدفن گمشده پیدا بشود یا نشود ... *فرمود عبدالزهرا، روضۀ مارو اونطوری که هست نمیخونی برامون؟.. گفت آقاجان من روضۀ شمارو اون چیزی که شنیدم خوندم، شنیدم شمارو مسموم کردن، شنیدم پاره های جگرتون داخل تشت، شنیدم به بدن نازنینتون تیر زدن .. شنیدم نزاشتن بدنتون رو کنار قبر پیغمبر ببرن .. فرمود عبدالزهرا اینا همه روضه های من هست . اما روضۀ اصلی اینه برا گریه کنام اینطوری بگو ... من دستم تو دست مادرم بود .. داشتیم از مسجد به سمت خونه میومدیم ، خوشحال بودم گفتم الان میرم برا بابا میگم مادر چه کرد .. میگم حقشُ چطور از اینا گرفت .. اما این خوشحالی چند دقیقه بیشتر طول نکشید .. یه وقت دیدم وسط کوچه نانجیب اومد .. دست به دیوار گذاشت ، مادرم هی عقب عقب سمت دیوار رفت .. چندتا نامحرم اومدن ، باورم نمیشد اینطور حرمت مادرم رو بشکنن .. عبدالزهرا چنان بی هوا سیلی ...* ________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ۱۲
. روضه و توسل جانسوز _ویژۀ هفتم صفر شهادت کریم آل الله امام حسن مجتبی علیه السلام _حاج محمد ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ (من غریب این دیارم که همه ازم بریدن این جماعت جانمازُ از زیر پاهام کشیدن ..)2 با کی بگم که ، دل پریشونم شد هم زبونم ، تشنۀ خونَم .. چشمام ابر آسمونِ لبهام غرقِ لخته خون .. یادِ خنده هایِ قنفذ قلبِ من رو میسوزونه .. عمریِ طعنه شنیدم شبها غرق اضطرابم عمریِ که خاطرات کوچه ها میده عزابم *یه عمر امام حسن جلو چشمش میرفتن بالا منبرها به بابایِ مظلومش سب میگفتن .. یه عمر ، جلو چشمای امام حسن، سبّ و لعن میکردن امیرالمومنینُ ، نوشتن همه جا صبر کرد به جز اون لحظه ای که اون نانجیب مغیرۀ ملعون رفت بالا منبر ، تا اومد سبّ کنه حضرت از جا بلند شد فرمود ، بشین نانجیب تو دیگه بشین ، من یادم نرفته جلو چشمای من ، انقدر با غلاف شمشیر به بازویِ مادرم زدی ...* دستش بلند شد ، ای داد بی داد انقدر با پا زد ، از نفس افتاد ... دست مادرم میلرزید چشماش جایی رو نمیدید مادر ، از رو خاک بلند شد راهِ خونه رو می پرسید .. زینبم گریه نکن که تو روزایِ سختی داری یه روزی لباتُ رویِ رگایِ پاره میزاری ... اونجا میفهمی ، که کی غریبه تو قابِ چشمات ، شیبُ الخَضیبِ .. شمر و میبینی که خواهر رویِ عرشِ حق نشسته مثله سینۀ حسینت قلبِ فاطمه شکسته .. *بعضیا نوشتن ، امروز تشت و پاره هایِ جگر امان حسن ، داخل تشت جلو امام مجتبی بود، اما تا شنید خواهرش زینب داره از در میاد، اشاره کرد فرمود تشت رو ببرید .. زینب نبینه .. زینبم طاقت نداره .. همه مراعاتِ حالِ زینب و کردن .. باباش امیرالمومنینم وقتی با سر خون آلود داشتن میاوردنش جلو در خونه، فرمود حسنم حسینم زیر بغلمُ رها کنید با پای خودم وارد شم .. زینب طاقت نداره منو با این حال ببینه .. مادرش زهرا هم مراعاتش رو میکرد .. همه مراعات کردن،بزا اینکه میدونستن چه صحنه هایی رو زینب میبینه ، برا اون لحظه ای که اومد بالا تل زینبیه ایستاد .. چه صحنه ای دید که رو کرد به حرم جدش رسول الله .. صدا زد : صَلّی عَلَیکَ مَلیکُ السَّماءِ هذا حُسَینٌ مُرَمَّلٌ بِالدِّماءِ مُنْقَطَعُ الاعْضاءِ هذا حُسَینٌ ... اگه زینب این لحظه رو ندیده بود نمیتونست برا پیغمبر تشریح کنه هذا حُسینٌ مجزوزُ الَّرأسِ مِنَ القَفا ...* حسین ... * ________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ۱۲
babolharam Taheri.mp3
5.01M
روضه و توسل جانسوز _ویژۀ هفتم صفر شهادت کریم آل الله #امام_حسن مجتبی علیه السلام _حاج محمد #طاهری ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ۱۲
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ذکر توسل جانسوز _ ویژۀ شهادت کریم آل الله مجتبی علیه السلام _حاج محمود کریمی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ تاکنون لا جرعه از غم خورده ای!؟ تاکنون سیلی محکم خورده ای!؟ مادرت را سمتِ خانه برده ای؟ گوشواره دانه دانه برده ای؟ ای وای .... آقام ..... حسن جان ... ای حسن جان ... حسن *رفقا دَم مظلوم ، خون مظلوم فقط خونی نیست که از ابی عبدالله ریخته شد ... دَم مظلوم قطرات خونی که از گوشۀ لب امام مجتبی ریخت .... از کفن ریخت ... از فرق امیرالمومنین ریخت .... دَم مظلوم نشسته رویِ مسمار .... حسن جان ... حسن جان ... _______ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ۱۰
babolharam Karimi.mp3
470.4K
ذکر توسل جانسوز _ ویژۀ شهادت کریم آل الله #امام_حسن مجتبی علیه السلام _حاج محمود کریمی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ۱۰
. ذکر توسل جانسوز _ ویژۀ ایام شهادت حضرت رضا علیه السلام _استاد حاج منصور ┄┅═══••↭••═══┅┄ آمدم با حال زارم یا علی موسی الرضا درد دلها با تو دارم یا علی موسی الرضا من فقط با تو ندارم، یا علی موسی الرضا پس گره وا کن ز کارم، یا علی موسی الرضا خسته از این شهرم و دارم هوایِ کوی تو چشم بستم بر همه تا رو نمایم سوی تو باز بغضم یاد کرده شیونم آید به کار با دل تاریک اشک روشنم آید به کار وقت سختیها رضاجان گفتنم آید به کار هر زیارت لحظهی جان دادنم آید به کار غم ندارم نه درون قبر، نه در محشرم قول داده میرسد بالا سرم خون دل میریزد از چشم من این یاقوت نیست رازهای عاشقان پیش رضا مسکوت نیست نیست در ایران کسی کز عشق او مبهوت نیست هر چه هستم هر که بودم بر کسی مربوط نیست بر امام مهربان خود پناه آوردهام گرچه بر دوشم فقط بار گناه آورده‌ام درد دارم درد دارم الشفاء عند الرضا بیقرارم بیقرام الدواء عند الرضا زود از ما می شود راضی رضا عند الرضا اربعین اثبات کرده کربلا عند الرضا آهویی هستم اسیر چشم چون صیاد تو میروم کرب و بلا از پنجره فولاد تو شصت روزی هست گریانم از داغِ حسین لحظه لحظه روضه میخوانم از داغِ حسین گاه مثل شمع سوزانم از داغِ حسین گاه مثل ابر گریانم از داغِ حسین آتش و اشکی که داری از غمِ شاه غریب هست مدیونِ سفارشهات بر ابن الشبیب داغ بر قلبم نشست و خورد بر جانت شرر زهر کُل پیکرت را سوخت از پا تا به سر بارها خوردی زمین و یادت آمد پشت در مادری فریاد میزد حیدرِ من را نَبَر ناگهان با ضربهای بال و پر مادر شکست شیشه ی عمر علی و قلب پیغمبر شکست *روایت داره : بعد از سه رو از شهادت پیغمبر حمله کردن به دَرِ خونه ی پیغمبر...* مثل امروزی چهل تن پشت یک در آمدند بهر تسلیت به زهرای مطهر آمدند با کمی هیزم و شلاق و لشگر آمدند از پَسِ شیرِ ابی طالب دگر برآمدند ثلث سادات جهان را کشت ثانی پشت در فاطمه شد قد خمیده در جوانی پشت در این زهر کاری کرد من از نا فتادم در کوچه مثل مادرم از پا فتادم با احتیاط از درب خود را می کشیدم تا خانه چندین بار چون زهرا فتادم در خانه گفتم زود درها را ببندید تا داخل حجره شدم در جا فتادم پیراهنم را از عطش بالا گرفتم یاد آمدم از جد غریبم تا فتادم نیزه نخوردم پیکرم میسوخت از درد یادِ تَنِ صد چاکِ عاشورا فتادم یاد هزار و نهصد و پنجاه زخمش بی خود ز خود گشتم ز پا آنجا فتادم گرچه سر من را جدا از تن نکردند یاد سر بر نیزه در نجوا فتادم تا که جواد من سرم ازخاک برداشت * اباصلت میگه : تا امام جواد وارد شد هی به سر و سینه اش می زد هی می گفت : أبَتاه ، أبَتاه ... دوید سر بابا رو به سینه چسباند ، لب های مبارکش رو بوسید ... آره هر بابایی دلش میخواد دَمِ آخر پسرش بالا سرش باشه ...* تا که جوادِ من سرم ازخاک برداشت یاد علی اکبر لیلا فتادم ________ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ۶
arzi babolharam.mp3
2.51M
⇦🕊 ذکر توسل جانسوز _ ویژۀ ایام شهادت حضرت رضا علیه السلام _استاد حاج منصور #ارضی ↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ۶
سینه زنی زمینه_ویژۀ ایام شهادت رسول اکرم صلوات الله علیه _حاج محمودکریمی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ (یا علی من برم درِ خونه ت آتیش می گیره یا علی من برم یکی پسِ این در می میره)۲ (صدا میاد از دو لب های پیغمبر خدا برسه به دادِ دلِ حیدر)۳ (یا علی من برم درِ خونه ت آتیش می گیره یا علی من برم یکی پسِ این در می میره)۲ (دل فاطمه غوغاس چشای علی دریاس)۲ سر حسین و حسن روی سینه ی طاهاس (صدا میاد از دو لب های پیغمبر خدا برسه به دادِ دلِ حیدر)۳ (یا علی من برم درِ خونه ت آتیش می گیره یا علی من برم یکی پسِ این در می میره)۲ (دل فاطمه غوغاس چشای علی دریاس)۲ سر حسین و حسن روی سینه ی طاهاس (صدا میاد از دو لب های پیغمبر خدا برسه به دادِ دلِ حیدر)۳ (یا علی من برم درِ خونه ت آتیش می گیره یا علی من برم یکی پسِ این در می میره)۲ (دو عالم زیر دین امیر ثقلینه)۲ (وصیت آخرش برای حسنینه)۲ (آماده ی روزگار خزون باشید مراقب حال مادرتون باشید حسن...حسین...)۲ (یا علی بعد من فاطمه از عالم سیر میشه یا علی بعد من دو سه روزه زهرا پیر میشه)۲ (صدا میاد از دو لب های پیغمبر خدا برسه به دادِ دلِ حیدر)۳ (یا علی من برم درِ خونه ت آتیش می گیره یا علی من برم یکی پسِ این در می میره)۲ (بیا فاطمه جونم برات روضه بخونم)۲ (دم سفره از غمِ... حسینم... پریشونم )۲ (حسین چقدر از غم تو زدم ناله قرار من و تو بین یه گوداله)۲ (یا حسین همه رسولا میشن مدیونت یا حسین زنده میکنی منو با خونت)۲ (صدا میاد از دو لب های پیغمبر خدا برسه به دادِ دلِ حیدر)۳ (یا علی من برم درِ خونه ت آتیش می گیره یا علی من برم یکی پسِ این در می میره)۲ (حسین چقدر از غم تو زدم ناله قرار من و تو بین یه گوداله)۲ (یا حسین همه رسولا میشن مدیونت یا حسین زنده میکنی منو با خونت)۳ گرد حرم دویده ام.... صفا و مروه دیده ام... هیچ کجا....۳ برای من...کرب و بلا نمیشود... حسین....حسین.... قبله ی قلبم کجاست؟ کوی حسین است و بس دیدن وجه خدا...هست مرا آرزو وجه خدا ای عزیز....روی حسین است و بس سلسله ی عشق را سلسله جنبان خداست سلسله ی عشق چیست؟ موی حسین است و بس ____ ╰━═━⊰✾••✾⊱━═━╯ ۱
@babolharam_ir- YEKNET.IR -karimi-pa-09.mp3
4.23M
⇦🕊سینه زنی زمینه_ویژۀ ایام شهادت رسول اکرم صلوات الله علیه _حاج محمودکریمی↯ ┄┅═══••↭••═══┅┄ ۱
بى خانه زیر سایه ی دیوار خوش ترست دیوانه بین کوچه و بازار خوش ترست از هر چه بگذرم سخن یار خوش ترست یعنى کلام حیدر کرار خوش ترست: من عاشق محمدم و جار می زنم در باطن سکوت، عذاب است... شک نکن حرف حساب حرف حساب است... شک نکن دنیاى بى رسول خراب است... شک نکن این"حرف" نیست، چند "کتاب" است... شک نکن من عاشق محمدم و جار می زنم عبد محمدیم اگر، نوش جانمان پیوند خورده ایم به دریاى بى کران فریاد می زند جگرم موقع اذان اى اهل عرش، اهل زمین، اهل آسمان: من عاشق محمدم و جار می زنم باید به جاى آه کشیدن دوا نوشت یا ایها الرسول، به جاى دعا نوشت باید همیشه بعد نبى، آل را نوشت معراج هم که رفت در آنجا خدا نوشت: من عاشق محمدم و جار می زنم جبریل را فرشته نگو نوکرش بگو یا نه، غلام حلقه بگوش درش بگو بالاتر از همه ست، نه بالاترش بگو جان نفس نفس زدن دخترش، بگو: من عاشق محمدم و جار می زنم دو نیم می کند تن هتاک را على ما هم سپرده ایم به شیرخدا، على فریاد می زنم صد و ده بار یا على یا مظهر العجائب و یا مرتضى على: من عاشق محمدم و جار می زنم بالاتر است از همه ی مردم زمین هر آن کسى که با صلوات است همنشین لحظه به لحظه با نفس "امّ مومنین" فریاد می زند جگر من فقط همین: من عاشق محمدم و جار می زنم یزدان نوشت، حیدر کرار هم نوشت دست شکسته... دست گرفتار هم نوشت زهرا میان آن در و دیوار هم نوشت با خون خویش بر نوک مسمار هم نوشت: من عاشق محمدم و جار می زنم...
Taheri-Shab 28 Safar1395-006.mp3
8.88M
💠 #پیامبر(ص) #رسول_الله ❤️ نوحه واحد پیامبر(ص) 🎤🎤 #طاهری ✍ من عاشق محمدم و جار میزنم