eitaa logo
امام حسین ع
27.3هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ تو آن نوری که فَهمی ابتدا و انتهایت را نمی‌‌فهمد، چنان‌که هیچ کس ذاتِ خدایت را گِل ما موم شد در دست‌هایت لحظه‌ی خِلقت همان دَم که عطا کردند خاکِ سامرایت را چراغِ راه می‌خواهم، سری از سجده‌ات بردار قیامی کن ببینم روی مصباح‌ُالهُدایت را صراط‌َالمستقیم از دور نورِ سایه‌ات را دید میان نقشه‌اش انداخت نقشِ ردّ پایت را تویی که می‌شنیدی از سکوتِ سنگ، آهش را کسی نشنید کوهِ بغضْ‌ بر دوشِ صدایت را تو را بُردند از غربت به غربت، این چه تبعیدی‌ست؟ عوض کردند شکلِ ظاهرِ ماتم‌سرایت را به زَعم دشمنان، درّندگان هم دشمنت بودند قفس دیدی، در آغوشت کشیدی دوست‌هایت را گواهی می‌دهد چشمانِ خیسِ آیه‌ی تطهیر به بزم روضه‌‌های شام، وا کردند پایت را از این غربت سفر کردی به عرش چادری خاکی همان چادر که برپا کرد در جنّت عزایت را به اجدادِ غریبت اقتدا کن، "فَابکِ لِلمَظلوم" بخوان با مادرِ خود روضه‌های کربلایت را .................... . / ـ (ع) سامرا گردیده معراج شهادت اي خدا جان دهد در غربتش مرد عبادت ای خدا شد در این شهر جفا دردِ او آخر دوا ناله ی ارض و سما یا غریب سامرا(۲) یــا ـ حضرت هادی(۳) غريبِ سامرا زهر دشمن بر وجود بی قرارش می چکد لخته‌هاي خون ز دست نوجوانش می چکد در كنارِ جسمِ او شد گُلش در گفتگو اي پدر قربان تو با حسن حرفي بگو(۲) یــا ـ حضرت هادی(۳) غريبِ سامرا سامرا شد کربلا از این شراره ای خدا ماه خون افتاده آغوشِ ستاره اي خدا لحظه‌هاي آخر است حال مولا ديگر است بي تو يا ابن الجواد خاك ماتم بر سر است(۲) یــا ـ حضرت هادی(۳) غريبِ سامرا شاعر: 🔊 سبک 👇 https://emam8.com/upload/sabks/96/12/39622_13961228161431_1858986.mp3 ................ . واحد صفا و مروه کجا و حریم یوسف زهرا صفاست در حرم باصفایِ حضرت هادی ز دست رفته شکیبم خدا کند که نصیبم کند شود یا زیارت صحن و سرایِ حضرتِ هادی اگر به سامره ام اوفتد گذر سر و جان را کنم نثار به گنبد نمایِ حضرت هادی دلم که درد گناهش به احتضار کشانده پناه برده به دارالشفایِ حضرت هادی مرا رضایتِ ابن الرضا خوش است که دانم بوَد رضایِ خدا در رضایِ حضرت هادی به زور خوانده به بزم شراب حجت حق را نکرد شرم و حیا از خدایِ حضرت هادی گهی به بزم شراب و گهی به مجلسِ دشمن چگونه اشک نریزم برای حضرت هادی چگونه اشک نریزند دوستان به عزایش که گشته فاطمه صاحب عزایِ حضرت هادی غریب و بی کس و تنها شهید گشته چو جدش زمین سامره شد کربلای حضرت هادی سیاه پوش کن ای آسمان ملائک خود را که شد خموش صدای دعای حضرت هادی ____________ یارب از زهرِ جفا سوخت زپا تا به سرم شعله با ناله برآید همه دم از جگرم جز تو ای خالقِ دادازر کسی نیست گواه که چه آورده جفای متوکّل به سرم می دوانید پیاده ز پیِ خویش مرا گرد ره ریخت بسی بر رخ همچون قمرم آن شبی را که مرا خواند سوی بزم شراب گشت از شدّت غم، مرگ عیان در نظرم خواست تا بر من مظلوم دهد جام شراب شرم ننمود در آن لحظه زجدّ و پدرم زهر نوشیدم و راحت شدم از عمر ولی ریخته خاکِ یتیمی به عذارِ پسرم با که این ظلم بگویم که به زندان بلا قبر من کند عدو پیشِ دو چشمان ترم شاعر: 🔊 سبک👇 https://emam8.com/upload/sabks/97/12/49208_13971214142343_3704056.mp3 .
. در زمان حکومت متوکل عباسی، زنی ادعا کرد که حضرت زینب(سلام الله علیها) است! متوکل به او گفت : ♦️تو زن جوانی هستی و از زمان حضرت رسول اکرم(ص) سالیانی گذشته است.  آن زن گفت : ♦️حضرت رسول اکرم(ص) دستش را بر بدن من کشیده است و از خداوند خواسته که هر چهل سال جوانی ام را به من برگرداند و من این مطلب را تا به حال برای مردم اظهار نکردم. اما اکنون احتیاج مرا واداشت که خود را به مردم معرفی کنم. در این هنگام؛ متوکل عباسی پسران ابی طالب(ع) و فرزندان عباس بن عبدالمطلب و قریش را خواست و با آنان مشورت کرد. آنان گفتند : در فلان تاریخ، زینب کبری(س) دختر حضرت فاطمه(س) وفات یافته است. ولی آن زن به می گفت : ♦️روايت دروغى است که از خودشان ساخته‌اند! من از نظر مردم پنهان بوده‌ام و كسى از مرگ و زندگى من اطلاعی نداشته است. متوکل به آنان گفت : ♦️غير از اين روايت دليل ديگرى داريد كه اين زن را مغلوب كنيد؟ آنان گفتند : خیر! متوکل گفت : من از جدم عباس بيزار باشم اگر او را مانع از ادعايش شوم مگر با دليل! آنان گفتند : ♦️ابن الرضا[امام هادى(ع)] را احضار كن تا شايد او دليل ديگرى غير از اين روايت داشته باشد. متوکل شخصی را پى امام هادی(ع) فرستاد و جريان آن زن را برايش نقل كرد. امام هادی(ع) فرمود : ♦️دروغ مى‌گويد! حضرت زينب(س) در فلان ماه و فلان روز از دنيا رفته است. متوکل گفت : اينها نيز همين روايت را نقل كردند ولى من قسم ياد كرده‌ام كه مانع ادعايش نشوم مگر با دليل! امام(ع) فرمود : ♦️چيز مهمى نيست! دليلى بياورم كه او را ملزم نمايد و ديگران نيز بپذيرند. متوکل گفت : آن دلیل چیست؟ امام(ع) فرمود : ♦️گوشت فرزندان فاطمه(س) بر درندگان حرام است، او را وارد گودال درندگان كن اگر از فرزندان فاطمه(س) باشد درندگان با او كارى ندارند. متوکل رو به زن کرد و گفت : چه می گویی؟ زن گفت : ♦️او قصد کشتن من را دارد و قبول نکرد! امام هادی(ع) فرمود : ♦️اينجا از فرزندان امام حسن(ع) و امام حسين(ع) زيادند،هر كدام را مايلى پيش درندگان بفرست. در اين هنگام، رنگ از چهره همه حضار پريد. سپس برخی از مبغضین امام هادی(ع) به متوکل گفتند : ♦️او مى‌خواهد ديگرى را با حيله به چنگ درندگان اندازد! چرا خودش نمی رود؟ متوكل نيز با اين پيشنهاد اظهار تمايل كرد، چون ميل داشت بدين وسيله امام هادی(ع) از بين برود، بى‌آنكه او در خونش دخالت كرده باشد. پس متوکل خطاب به امام هادی(ع) گفت : ♦️ای ابالحسن(ع)! چرا خودتان نمی رويد؟ امام هادی(ع) فرمود : ♦️اگر شما مايل باشيد، مي روم! متوکل گفت : این کار را انجام دهید. در این هنگام نردبانی آوردند و راه وارد شدن به محل شیران که تعدادشان شش عدد بود، گشودند و امام هادی(ع) پایین رفت. ♦️هنگامی گه امام هادی(ع) داخل شد، ميان شيرها نشست، آنها اطراف امام(ع) را گرفتند و دست‌هاى خود را روى زمين پهن كرده و سر بر روى دست خويش نهادند. امام(ع) دست بر سر يكايك آنها كشيد و به هر كدام اشاره مى‌نمود كه فاصله بگيرد و كنار برود. و شيرها به جانبى كه امام(ع) دستور داده بود رفتند و در مقابل امام(ع) ايستادند. در این هنگام وزیر متوکل به متوکل گفت : ♦️اين كار بر ضرر تو است، بگو قبل از اينكه جريان منتشر گردد از آنجا خارج شود. متوکل سراسیمه گفت : ♦️ما نظر بدى در باره شما نداشتيم، منظورمان اين بود كه فرمايش شما ثابت شود اكنون خوب است بالا بيائيد. ♦️امام(ع) از جاى حركت كرد و نزديك نردبان آمد و شيرها اطرافش را گرفتند و خود را به لباسهاى ايشان مي ماليدند. همين كه پاى بر اولين پله نردبان گذاشت اشاره كرد برگرديد و همه رفتند و ايشان بالا آمد و فرمود : ♦️هر كسى مدعى است فرزند فاطمه(س) است، ميان اين درنده‌ها برود. متوکل به آن زن گفت : پایین برو! آن زن شروع به التماس نموده و گفت : ♦️به خاطر خدا به من رحم کنید! من به دروغ گفتم! من دختر فلان كس هستم و شدت از فقر و تنگدستى اين ادعا را كردم. سپس متوکل دستور داد که آن زن را در ميان درندگان ( ها) بیاندازند که در این هنگام با درخواست مادر متوکل، آن زن را بخشیدند.(۱) 📚منبع : ۱)بحارالانوار مجلسی، ج۵۰، ص۱۴۹، ح۳۵ .
7.03M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
علیه السلام سید محمد رضا نوشه ور 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ روضه ای که حالمو میکنه خراب اینه که بردن آقامو بزم شراب تصوری که میده نوکرو عذاب اینه که بردن آقامو بزم شراب یاد روضه های تو شام بلا / قاتل اصلی مولای منه یاد اون سه ساله که با ناله گفت: / نزنید این سر بابای منه میخونه - زیر لب هر شب // ای وای از - عمه جان زینب ۲ مولانا یا امام هادی ۴ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ اجرای 👇 نیمه شبی توو خونت اومدن ولی میسوخت دلت به حال غربت علی میخوندی زیر لب فقط سینجلی میسوخت دلت به حال غربت علی وقتی میکشوندنت توو کوچه ها / بودی یاد صورتی که شد کبود میکشه حیدر و این خاطره ها / یاد دیوار و در و آتیش و دود میخونه - زیر لب مولا // ای وای از مادرم زهرا ۲ مولانا یا امام هادی ۴ .👇
. نخل ولایت ، بازم ثمر داده تو آسمونا ، فرشته سر داده خونه سلطان ، نور علی نوره خدا به آقام ، یه گل پسر داده جبرئیل توی عرش میکنه زمزمه سلام الله علی جوادالأئمه سلام الله علی جوادالأئمه چه روی ماهی ، چه طلعتی داره تو صورتش چه ، ملاحتی داره از همین حالا ، معلومه از چشماش شبیه باباش ،چه رأفتي داره هرچی از خوبیاش بگم بازم کمه سلام الله علی جوادالأئمه تو جود و بخشش ، کسی ازش سر نیست ناامید هیچ کس ، رفته از این در نیست با گریه امشب ، امام رضا فرمود که مولود از این ، با برکت تر نیست حیف عمرش کمه شبیه فاطمه سلام الله علی جوادالأئمه خوش آنکه امشب ، به شور و شین باشد زائر آقا ی کاظمین باشد خوش آنکه شام ولادت اصغر کنار شش گوشه حسین باشد دست بر سینه گوید به اشک دوعین السلام علی علی بن الحسین خونه ارباب ، چه محشری برپاس خنده رولبها ی زینب کبراس ماه و ستاره ، دیدنیه امشب وقتی که اصغر ، تو بغل سقاس پیچیده این ندا میون عالمین السلام علی علی بن الحسین .👇
. عید خیر العباد است جشن باب المراد است ای گدایان بیایید که میلاد جواد است یا جوادالائمه (۴) ......... عطر شادی وزیده مولودی که رسیده بابرکت تر از او چشم دنیا ندیده یا جوادالائمه (۴) .......... گردیده چشم بابا محو زیبایی تو میخواند تا سحرگاه ذکر لالایی تو یا جوادالائمه (۴) ......... معصومه بغل گرفته برادر زاده اش را تا ثامن الائمه بوسد شهزاده اش را یا جوادالائمه (۴) ........ شادی آل زهراست غرق نور آسمان هاست عیدیِ امشب ما با علی بن موسی است یا جوادالائمه (۴) .......... ما گدای تو هستیم یا جوادالائمه دل به لطف تو بستیم یا جوادالائمه یا جوادالائمه (۴) ........ نگاهی هم به ما کن نور چشمان زهرا برات کاظمینم امضا کن جان زهرا یا جوادالائمه (۴) ✍ 👇
. زير دين دل من با تو شور و شين دل من باتو به خدا اى جانا اى جانا كاظمين دل من با تو با اين قلب هوايى/ دارم شور و نوايى مى خونم روبروى/ اون ايوون طلايى "هذه الجنة لا جنة عاد هذه جنة موسى و جواد" يا جوادالائمه مولا مولا تو به درد دل دوا هستى قبله ى اميد ما هستى به خدا اى جانا اى جانا نفس امام رضا هستى رو لب هام قسم تو/ تمنام كرم تو چقد خوبه بخونيم/ همه توو حرم تو "هى حِصنٌ و مَلاذٌ لِلعباد هذه جنة موسى و جواد يا جوادالائمه مولا مولا دل من دوباره مدهوشه جام كوثرى و مى نوشه داره اين قلب من قلب من تب شش ماهه و شش گوشه نگار ازليه/ ولى ابن وليه/ آره سوم عليه/ حسين ابن عليه تو به طفلى يل يل ها هستى نوه ى حضرت مولا هستى مددى على اصغر مولا مولا ✍ .👇
. رب صل علی محمد ، محمد و آل محمد از تبار کوثر امشب نور دیگر جلوه گر شد پاره ی جسم پیمبر ، ضامن آهو پدر شد جهان گلشن شده       زلبخند رضا چه پر برکت شده      ز فرزند رضا رب صل ....... جواد ابن الرضا.......  ....... از قدومش در جنان نهر رجب  شیرو شکر شد رو سپید از این قمر ، شیرین زنام این پسر شد کتاب حسن او     بهشت مردم است که این نور دل    امام هشتم است رب صل...... جواد ابن الرضا....  ...... هر سحر کوبم درت را، دست خالی،چون نسیمی من گدای کاظمین و تو کریم ابن کریمی دلم پر میزند     سوی باب المراد شب عید کریم     شب جشن جواد رب صل....... جواد ابن الرضا..... .... ✍ .👇