.
#حضرت_زینب سلام_الله_علیها
#نوحه
۱۲۹
تو ای تشنه بی سر بیا ایندم آخر
شدم جان به لب ای یار ببین حالت خواهر
همه حاصل زینب امان از دل زینب
در آغوش کشیدم کنون پیراهن تو
به یاد آمدم از پاره پاره بدن تو
ببین مشکل زینب امان از دل زینب
به بالای بلندی چه گویم که چه دیدم
خودم ناله ی زهرا در آن لحظه شنیدم
مه محفل زینب امان از دل زینب
#محمود_اسدی_شائق✍
.👇
.
#امام_زمان
#مناجات_مهدوی ۱۴۰۲
#حضرت_زینب
یابن الحسن اسیر بلایی، پدر چرا؟
در بین کوه و دشت، شدی دربه در چرا؟
با غصه های روز و شب خود چه می کنی؟
عمریست شیعه از تو ندارد خبر چرا؟
کم گریه کن که سوی دو چشم تو کم شده
کلّ دقایقت شده با روضه سر چرا؟
تا کی همیشه صبح و مساء گریه می کنی؟
اشکت بدل به خون شده شام و سحر چرا؟
مجلس به نام عمّه ی مظلومه زینب است
حاضر شدی به مجلس او بی خبر چرا؟
در زیر آفتاب شده پهن بسترش
بین حیاط خانه شده محتضر چرا؟
مویش سپید و صورت او زرد،از چه روست؟
از تازیانه مانده به جسمش اثر چرا؟
یکسال و نیم بر سر زینب چه آمده؟
شد آتش دلش همه دم شعله ور چرا؟
از کربلا به کوفه و از کوفه تا به شام
با شمر و حرمله شده او همسفر چرا؟
او داغدیده بوده ولی جای تسلیت
رفته میان هلهله بین گذر چرا؟
ناموس اهل بیت کجا؛ بزم می کجا؟
دیده سر حسین در آن طشت زر چرا
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ✍
.
.
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#نوحه
۱۲۸
ای قبله ام، رو به قبله ام کجایی
یار جدا جدایم از من جدایی
واویلا واویلا واویلا واویلا
پیراهنت باشد در آغوش زینب
مانده بانگ آب آبت در گوش زینب
واویلا واویلا واویلا واویلا
یادم نرفته دورت هلهله کردن
ناکسان تشکر از حرمله کردن
واویلا واویلا واویلا واویلا
دارم خبر چیدنت ای گل گلزار
داری خبر که مرا بردن به بازار
واویلا واویلا واویلا واویلا
داری خبر شامیان چه با ما کردند
دخت علی را خارجی صدا کردند
واویلا واویلا واویلا واویلا
#محمود_اسدی_شائق✍
.👇
.
#حضرت_زینب_سلام_الله_علیها
#زمینه
۱۲۷
دیده بر راه توام ای سر بریده
می روم از این جهان قامت خمیده
زینبم من زینبم من زینبم من
میزند پیراهنت آتش به جانم
خون فشانم جای اشک از دیدگانم
زینبم من زینبم من زینبم من
خستگیِ حال تو یادم نرفته
تنگی گودال تو یادم نرفته
زینبم من زینبم من زینبم من
کی رود از یاد من یاس پرپر
که به ده ضربه جداشد از تنت سر
زینبم من زینبم من زینبم من
سنگ کین دیدم روی آیینهی تو
جای چکمه دیده ام بر سینهی تو
زینبم من زینبم من زینبم من
بین گودی بوسه از حنجر گرفتم
پیکر پاشیده را در بر گرفتم
زینبم من زینبم من زینبم من
خاطرم مانده خزانی گشته گلزار
خواهرت را می زدن در کوی و بازار
زینبم من زینبم من زینبم من
#محمود_اسدی_شائق✍
#وفات_حضرت_زینب
.👇
.
#حضرت_زینب
هستی اش را داد تا محفوظ باشد معجرش
مثل کوهی ماند پای اعتقاد و باورش
وقت بیرون رفتن از خانه، حسین و مجتبی
با یل ام البنین بودند در دور و برش
مریم و آسیه را دیدم که می آموختند
با چه شوقی درس عفت را به پای منبرش
دختر نور است این بانو و بی شک آفتاب
می شود مانند شمعی بی رمق در محضرش
اسم او ذکر شب و روز همه آیینه هاست
عصمت الله است این آیینه نام دیگرش
حضرت زهرای اطهر مظهر حجب و حیاست
ارث برده این عقیله حجب را از مادرش
حضرت زهرای اطهر آنکه پیش کور هم
چادرش را برنخواهد داشت از روی سرش
هر کسی در این جهان از عفتش دم می زند
یا به زهرا اقتدا کرده ست یا بر دخترش
شاعر: #احسان_نرگسی
👇👇👇👇
حاج محمود کریمی@MAHMOUDKARIMMI_SHAB_04_RAMAZAN_1402_HARAM_IMAM_REZA_AUDIO_5.mp3
زمان:
حجم:
8.33M
هستیاش را داد تا محفوظ باشد معجرش
🎙 #حاج_محمود_کریمی
✍ #احسان_نرگسی
حاج حسین سیب سرخی99070503.mp3
زمان:
حجم:
6.38M
هستیاش را داد تا محفوظ باشد معجرش
🎙 #حاج_حسین_سیب_سرخی
✍ #احسان_نرگسی
کربلایی مهدی رعنایی4_6017102740491076905.mp3
زمان:
حجم:
11.06M
هستیاش را داد تا محفوظ باشد معجرش
🎙 #کربلایی_مهدی_رعنایی
✍ #احسان_نرگسی
حاج امیر کرمانشاهی[WWW.MESBAH.INFO]Shab-5-Fatemieh-95Rooz-1398[06].mp3
زمان:
حجم:
3.73M
هستیاش را داد تا محفوظ باشد معجرش
🎙 #حاج_امیر_کرمانشاهی
✍ #احسان_نرگسی