eitaa logo
امام حسین ع
21هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
خادم حرم قمر بني‌هاشم (ع) ماجراي شفای دختر اهل سنت در حرم حضرت ابوالفضل (ع) را مصاحبه با خبرگزاري فارس بيان كرد . يك شب در حرم قمر بني‌هاشم(ع) نشسته بودم كه شب دوشنبه بود و ساعت 12 شب درب حرم را بستم و قصد عزيمت به منزل داشتم كه در قسمت قبله يك ماشين شخصي از منطقه تكريت شهر صدام لعنتي وارد شد و دو نفر سني از آن پياده شدند، همراه با دو زن همراه بودند كه گفتند، مريضي داريم و اگر امكان دارد، درب حرم را باز كنيد، تا مريض را در آن قرار دهيم. بعد از آن، دو مرد شماره تلفني را در اختيارم گذاشتند و گفتند، اگر اين بيمار فوت كرد، خبر بده و خود آنها به ديارشان برگشتند و به اين ترتيب هر شب درب حرم را مي‌بستيم و او را در اتاقكي قرار مي‌داديم و صبح كه حرم باز مي‌شد ، آن بيمار را كنار ضريح قرار مي‌داديم. وي افزود: آنها سني ‌مذهب بودند و در يكي از شب‌ها مادر و خاله اين بيمار دختر كه حدود 14 سال سن داشت، به قصد تجديد وضو از حرم بيرون مي‌روند و بيمار در كنار ضريح تنها مي‌ماند. حاج عباس ادامه داد: در عراق رسم براين است وقتي بيماري را به حرم مي‌آورند، اگر شفا پيدا نكرد، آن قدر مي‌مانند تا شفا بگيرد كه گاهي اين زمان ماندگاري تا شش ماه طول مي‌كشد و همراهان بيمار فقط در موارد ضروري مانند تجديد وضو و يا تهيه غذا از حرم خارج مي‌شوند و در غير اين صورت در حرم مي‌مانند. خادم حرم قمر بني‌هاشم (ع) گفت: شب هشتم از حضور اين بيمار به همراه مادر و خاله‌اش بود كه آنها براي تجديد وضو بيرون رفته بودند و من نيز مشغول خواندن نافله شب در قسمت بالاسر حرم ابوالفضل عباس (ع) بودم كه ناگهان مادر و خاله آن دختر جيغ زدند و ابتدا فكر كردم، دختر به رحمت خدا رفته، اما آنها داد مي‌زدند، دخترمان نيست. شيخ عباس گفت: چون عده‌اي از افراد قبيله‌اي در عراق براي بدنامي قبيله ديگر دختري از آنها را مي‌دزدند، تا براي آنها بدنامي و عار ايجاد كنند، فكر كردم چنين اتفاقي افتاده و نافله وَتر را رها كردم و گفتم دنبال اين دختر بگرديد. پس از جستجو ديدم در رواق جلوتر دختري با پيراهن و روسري قرمز از زمين بلند مي‌شود و به خاطر ضعف دوباره مي‌افتد، نزديك او رفتم و گفتم با چه كسي به حرم آمده‌اي و چرا اين همه ضعيف هستي، او به سختي سرش را برداشت و گفت، من كجا هستم، پدر و مادرم كجا هستند، خواب بودم كه يك آقايي از ضريح بيرون آمد دست روي دست من گذاشت و تا چند دقيقه پيش كنارم بود و گفت اينجا بمان هم‌اكنون خادمان حرم پيش تو مي‌آيند. شيخ عباس گفت: با شنيدن اين جملات فهميدم معجزه‌اي رخ داده، بلافاصله آن دختر را به اتاقي در رواق حرم كه پنجره‌اش به سوي صحن مطهر قرا دارد، منتقل كردم و اين خبر را به استاندار، كليددار و مرجع زمان آيت‌الله سيدمحمد ابراهيم قزويني رساندم. خادم حرم قمر بني‌هاشم (ع) افزود: پس از آن مادر اين دختر بسيار خوشحال شد و فرزندش را در بغل گرفت كه او نيز گفت، مادرم بسيار گرسنه‌ام كه مقداري شيريني موجود در حرم را به او داديم و سپس او را بر روي منبري براي شفايافتگان در نظر گرفته، قرار داديم و مردم را خبر كرديم و مردم لباس‌هاي او را به قصد تبرك پاره مي‌كردند كه در اين باره 25 روسري بر روي او انداختيم كه مردم آن را براي تبرك مي‌بردند. شيخ عباس ادامه داد: وقتي با پدر و عمومي دختر تماس گرفتيم، آنها ابتدا فكر كردند، دختر مريض آنها فوت شده، اما وقتي شنيدند، شفا يافته با 50 نفر از اقوام آمدند و جشن و شادماني براي آن دختر شفايافته گرفتند و 7 نفر شتر را در درب‌هاي حرم كه بزرگترين شتر در درب قبله را نحر كردند. وي افزود: پس از يك سال و نيم از اين واقعه آن دختر به همراه پدر و مادر، عمو و فردي كه مي‌خواست همسرش شود، وارد حرم شدند و اعلام كردند خطبه عقد در صحن حرم ابوالفضل (ع) توسط حاج عباس جاري شود كه مادر گفت، ما نذر كرده‌ايم اگر اين دختر خوب شود، مهريه آن نذر ابوالفضل شود، اما چون خود دختر نذر نكرده بود، بلكه مادرش نذر كرده بود، مهريه به عروس تحويل شد و تنها خمس آن را به ما تحويل دادند. خادم حرم قمر بني‌هاشم (ع) ادامه داد: آن دختر شفايافته بعد از 2 سال دوباره به حرم آمد كه اين بار فرزندان دوقلويش به نام‌هاي «عباس» و «زينب» نيز همراهش بودند و اينها همه از كرامت آقا ابوالفضل عباس (ع) است # شهادت نشر دهید. 👇👇👇 @emame3vom
4_1548151561.mp3
5.92M
🏴 حضرت محمد(صلی الله علیه و آله و سلم) یارحمه للعالمین و یا سیدالمرسلین صل علیک وعلی آل بیتک الطاهرین 🎤کربلایی 🏴 @emame3vom
Alimi-Shab 28 Safar1395-005.mp3
2.9M
#دختر بدر الدّجی امشب سه جا دارد #گاه میگوید پدر گاهی حسن گاهی پسر #حمید_علیمی @emame3vom
28.6M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
با صدای شهيد حاج شيخ احمد كافے افتاده ای بر روی خاك و پر نداری جز دیده ی تر مونسی دیگر نداری آنقدر غربت می چكد از جسمت آقا ناخواسته می گویمت مادر نداری شهادت امام رضا(علیه السلام) تسلیت باد #۲۸_صفر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_484915027627740401.mp3
4.44M
میکشی‌مراحسین... #روح‌الله‌بهمنی
4_5823361606196659646.mp3
4.16M
اول و پایانِ غریبی حسن آه چه مردانه غریبی حسن😔 🔳 #شهادت #امام_حسن فوق‌زیبا👌👌 #سیدمجیدبنی‌فاطمه
شهادت پیامبراکرم و امام حسن مجتبی علیهم السلام سبک سینه زنی واحد بانوای سید مجید بنی فاطمه.mp3
2.18M
@emame3vom 🎧 #سبک_واحد👆 🎤حاج‌سیدمجید #بنی_فاطمه👌 🚩سیه پوش شد امشب مدینه🚩 📝 #متن_نوحه #پیامبر 👇 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سیه پوش شد امشب مدینه از این غم بکوبم به سینه پیمبر رفت از دنیا علی دیگر شد تنها خدا میداند امشب چه حالی دارد زهرا 🚩واویلا وایلا2 آقام یا رسول الله2 امان از جفاهای مردم به پشت در خانه هیزم گل حیدر شد پر پر میان دیوار ودر میان خانه پیچید صدای ای وای مادر 🚩واویلا واویلا2 آقام یا رسول الله2 برایم نمانده شکیبی حسن جان توخیلی غریبی چه زهری چه افطاری چه طشت لاله زاری غریبی آنقدر آقا که در خانه بی یاری حسن‌جان حسن‌جان2 کریم آل ‌طاها🚩2 شکستند از اول پرت را تو دیدی غم مادرت را به کوچه تنها بودی فقط تو آنجا بودی برای خانه رفتن عصای مادر بودی حسن‌جان حسن‌جان  کریم آل طاها2🚩 #ماه_صفر 🏴 #رحلت_پیامبر (ﷺ)🏴 #امام_حسن ع🏴 @emame3vom
7032432_759.mp3
4.66M
@emame3vom 🎧 #روضه #شهادت #پیامبر 👆 🎤حاج‌حسن #خلج👌 🚩کفن از بهر پیغمبر بیاور🚩 🔸بسیار زیبا و شنیدنی🔸 #ماه_صفر 🏴 #رحلت_پیامبر (ﷺ)🏴 ╭┅───────┅╮ 🎤 @emame3vom 🎤 ╰┅───────┅╯
داره_کم_کم_رو_تموم.mp3
3.75M
@emame3vom 🎧 #سبک_واحد #شهادت_پیامبر_اکرم 👆 🎤حاج میثم#مطیعی👌 🚩داره‌کم کم‌رو تموم‌شهرغبارغم‌میشینه🚩 📝 #متن_نوحه👇 ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ داره کم کم رو تموم شهر غبار غم میشینه نداره لطف و صفا دیگه بدون تو مدینه نگاه زهرا پر از اشکه تو لحظه های آخر چه غربتی سهم ما میشه تو شهر بی پیمبر تویی تنها دلخوشی ما پشت و پناه حیدر آه به فکر دل دخترت هم باش تمومی نداره غم و اشکاش می بُردی منو با خودت ای کاش آه خدا میدونه بعد تو بابا چه غمهایی میشه نصیب ما می مونه علی یکه و تنها 🚩خداحافظ ای پدر جانم🚩 تو بارون گریه های من بار سفر رو بستی میون اشک و دعای من بار سفر رو بستی چقد بابا سخت و سنگینه ماتم بی تو بودن مصیبتی که اگه میشد نصیب روز روشن شبیه شب میشد از غصه ای صبح روشن من آه من و غربت و داغ تنهایی من و حسرت و ناشکیبایی رسیده به این دل چه غمهایی آه بهار دل من خداحافظ قرار دل من خداحافظ نگار دل من خداحافظ 🚩خداحافظ ای پدر جانم🚩 #ماه_صفر 🏴 #رحلت_پیامبر (ﷺ)🏴 @emame3vom
4_5794097554467586696.mp3
3.14M
#شهادت #امام_حسن مجتبی علیه السلام #استاد_عالی
4_5882076480602637886.mp3
2.63M
چشمـاشـو بستـه بـود نبـی تـو نفســای آخرش آروم آروم گــریـه مـی کـرد بی بی کنار بسترش به یـاد اون روزهایی که آتیش می ریختند رو سرش با اشـک مـرهـم مـی گـذاشت به زخمهای پیکرش خاطـره هـا زنـده مـی شـد پیـش نگـاه فـاطمــه قلــب علـی رو مــی سوزونـد شعله ی آه فاطمه یــه لحظـه اومــد تـو اتـاق حسین آیینه ی رسول غنچـه ی بــاغ فـاطمـه افتـاد رو سینـه ی رسـول نیلـوفـر بـــاغ ولا بــه دور گـل پیچیــده بــود حسیــن بــه روی سینــه ی پاک نبی خوابیده بود صـورت گـذاشت رو سینه ی پاک نبی و بر نداشت خواستـن اونـو جــدا کنــن اما پیمبــر نـگذاشت فاطمـه راحتــش بـذار ، بـذار رو سینـه ام بمـونه اگـر چـه سختــه احتضار ، بـذار رو سینه ام بمونه وقتـی حسیـن رو سینمـه از نفسش جـون می گیرم وقتـی حسیـن رو سینمـه آروم و راحــت می میرم دارم مـی بینـم کـه حسیـن غـرقه به خون رو زمینه یـه از خـدا بـی خبری می آد رو سینه اش می شینه از تـو حیـا نمـی کنـه مـی بُــره از قفــا ســرش می بینـی اونجـا چه جوری از تن می شه جدا سرش ‍ #سینه_زنی رحلت #پیامبر #با نوای حاج مهدی #سلحشور