eitaa logo
امام حسین ع
19.4هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🏴 زمزمه روضه ای شهادت امام جعفرصادق علیه السلام و روضه ی کربلا 🏴بند اول بازم یه عده میزنن آتیش در یه خونه رو بازم مدینه میبینه هجوم وحشیونه رو بازم مدینه شاهده اذیت و آزاره هنوز قصه یه جوره دیگه ای در حال تکراره هنوز بدونه عمامه عبا امام و از تو کوچه ها میبرن و این پیرمرد میُفته زیر دست و پا رو گونه اشکاشه روون روی لباش رسیده جون میبینه تا مرکب میشه به یاد جدش روضه خون شیخ الائمه،امام صادق 🏴بند دوم آشفته حال و بی رمق راه میره پشت مرکب و زمزمه میکنه همش روضه ی عمه زینب و میشنوه تا زخم زبون لعن امیه میکنه تا میخوره مشت و لگد یاد رقیه میکنه تازه میشه داغ آقا وقتی تو کاخ اون بی حیا میکِشه شمشیر و سه بار مدینه میشه کربلا اینجا میاد پیغمبر و تکرار نمیشه کربلا یه مادرم تو کربلاس کنار جسم سر جدا حسین غریبه،غریب مادر میزنه مادرت به سر کنار پیکرت حسین جلو چشای خواهرت رفته رو نی سرت حسین رحمی نمیکنه کسی به حال خواهرت حسین بعد تو میزنن اینا سیلی به دخترت حسین از توی قتلگاه میاد صدای وامحمدا خیمه ها میسوزن همه غارت میشه گوشواره ها هجوم میارن عده ای توی حرم به دخترا یه عده طفل بی گناه میمیرن زیر دست و پا حسین غریبه،غریب مادر ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 🏴 شهادت رئیس مذهب تشیع شیخ الائمه حضرت امام جعفرصادق علیه السلام 🏴بند اول سیدنا صادق مظلوم شام عزاته یابن زهرا دلم عزادارته امشب برات به سینه میزنم من یاصادق ای رئیس مذهب زدن در خونتو آتیش طناب به دستای تو بستن حُرمت سنتو نداشتن دلت رو بدجوری شکستن پای برهنه بُردنت از روی خاکا بی عصا شنیدی طعنه ها تو از اِبن ربیع بی حیا زمین میخوردی و همش مادر و میزدی صدا جسم نحیفت شده بود زخمیه تازیانه ها سیدنا صادق مظلوم 🏴بند دوم به قلب غمدیدتون آقا دوباره شد تداعی غم ها رد شدی از اون کوچه ای که سیلی زدن به روی زهرا یکی به تو زخم زبون زد یکی به گریه هات میخندید یکی سرت داد میکشید و دردتو هیچ کسی نفهمید نداشتن احترامتو بهت میگفتن حرف بد تا که میگفتی مادرم میخوردی از اونا لگد تاب و توون نداشتی و میبُردنت ‌کشون کشون میخوندی زیر لب همش روضه ی مادری جوون سیدنا صادق مظلوم 🏴بند سوم آوردنت تو کاخ منصور بالاخره با کلی تحقیر بی حیا تا دید تورو آقا سه بار کشید روی تو شمشیر هر دفعه اون نامرد ملعون پیشه رو پیغمبرو میدید میدید داره میکنه نفرین از هیبتش به خود میلرزید کاشکی میومدی آقا عاشورا توی کربلا خنجرو میگرفتی از شمر پلید بی حیا کاشکی بودی و نمیشد سر از تن حسین جدا بودی اگه تو نمیشد تنش پامال مرکبا سیدنا حسین مظلوم ✍🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇
. 🏴 شهادت رئیس مذهب تشیع امام جعفرصادق علیه السلام و روضه ی کربلا 🏴بند اول یه روضه خونم،واسه مصائب کربلا دم در خونم،اومدن عده ای بی حیا با پای برهنه،منو کشون کشون میبرن روی لبمه جون،آخه چجور برم بی عصا پیرمردم،خسته و ناتوونم کوه دردم،آتیش گرفته خونم تا می افتم،رو زمین پشت مرکب میکُنم من،یادی از عمه زینب (غریب امام صادق) 🏴بند دوم خمیده قدم،دیگه نزن لگد به پهلوم با تازیونه،انقد نزن نامرد به بازوم یه عمره هستم،با یاد کوچه ها زمین‌گیر سیلی نزن که،میچکه خون از کنج ابروم سخته واسم،دویدن از رو خارا من ندارم،توونی دیگه تو پا میشه رحمی،کنی به این شکسته با طناب هی،نکِشونیم به هرجا (غریب امام صادق) 🏴بند سوم چِشَم به شمشیر،افتاد و زنده شد قتلگاه به یاد بی سر،میکشم از دلم من هی آه به یاد جدم،اشک میریزم که افتاده بود بین یه عده،خونخوار و وحشی و دل سیاه تا رسیدم،کاخ منصور ای خدا شمشیرش رو،کشیدش روم بی هوا من جونم رو،مدیون پیغمبرم که نشد از،بدن من سر جدا (غریب حسین واویلا) ✍♩کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
. 🏴 روضه ای شهادت حضرت امام جعفر صادق علیه السلام و گریز به کربلا 🏴بند اول مدینه،دوباره میبینه آتیشی که،میکشه،زبونه از تو خونه مدینه،دوباره میبینه صحنه ای رو،که دارن،میزنن تازیونه مدینه،دوباره میبینه عده ای رو،که حمله،میارن وحشیونه مدینه،میشنوه صدای ناله ای که،داره از،غم غربت میخونه دوباره،میشه تکرار،قصه ی،کوچه اینبار،واسه ی،پسر زهرا دوباره،واسه بیعت،میبرن،یه غریب و،که داره،نشون از مولا میبینه پیرمردی رو،که جون نداره تو تنش با دست بسته شبونه،از توی خونش میبرن میبینه پیرمردی رو،که داره غم توی قلبش میبرنش کاخ منصور،تا حرمتش رو بشکنن (امون امون ای دل امون) 🏴بند دوم فدای،آقایی بشم که تو مدینه،وارث،بلافصل فدک بود فدای،آقایی بشم که توی خونش،شبیه،علی بی یار و تک بود فدای،آقایی بشم که قلب خونِش،شبیه،شیشه ای پر ترک بود فدای،آقایی بشم که پشت مرکب،میرفت و،زیر بار کتک بود روضه هاش،مثه مادر،میزنه،به دل آذر،غربتش،شبیه حیدر کربلاش،تو مدینه س،قاتلش،زهر کینه س چه خوب شد،که نشد خنجر تو کاخ منصور میره و،زنده میشه باز کربلا خداروشکر خواهر نداشت،ببینه خنجر میکشن نمیگن آقا پیره و،داشتنه حرمت واجبه جلو چشاش ظرف شراب،میارن و سر میکشن (امون امون ای دل امون) 🏴بند سوم وای من،حرف خنجر شد و یه مادر،میزنه،به سرش واویلتا وای من،حرف بی سر شد و یه خواهر،میزنه،به سرش واویلتا وای من،حرف پیکر شد و یه لشکر،میزنه،نعل تازه به اسبا وای من،بدنی پاره شد یه دختر،میزنه،به سرش واویلتا میاره،حمله لشکر،میکشن،معجر از سر،میزنن،سیلی به دختر میبرن،دست به غارت،میبرن،به اسارت، ناموس،شیر حق حیدر میبرنش شام و کوفه،با سر بر روی نیزه میشه اسیر سلسله،طناب به دستش میبندن میره محله ی یهودی،با سر خونین عباس وقتی میفته سر از نی،به اشک چشماش میخندن (امون امون ای دل امون) ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
. 🏴 شهادت رئیس مذهب تشیع امام جعفر صادق علیه السلام و گریز به کربلا 🏴بند اول نفس نفس میزنه توی کوچه ها یه پیرمردی که نحیفه پیکرش وقتی که میخوره زمین بلند میشه میفته یاد روضه های مادرش پای برهنه بی عبا،با دست بسته بی عصا میدوه پشت مرکب و میزنه مادرو صدا نشسته روی صورتش،گرد و غبار کوچه ها ناله که میزنه میلرزه زمین زیر پای آقا از توی خونه بردن،آقامونو شبونه حرمتشو شکستن،نامردای زمونه (ای وای آقام،آقام وای) 🏴بند دوم یه عمره از غم حسین دلش پره گریه که میکنه میلرزه شونه هاش حالا که پشت مرکبه و میدوه میفته یاد زینب و شام بلاش تداعی میشه روضه ها،یکی یکی واسه آقا اسارت عمه تو شام و محله ی یهودیا وامیشه زخم قلبش و،میسوزه آروم بی صدا تا که لگد میخوره از اون ابن ربیع بی حیا مدینه شام غم شد،واسه رئیس مکتب خم شده قامت اون،شبیه قد زینب (ای وای آقام،آقام وای) 🏴بند سوم بزور میارنش تو کاخ منصور و اینجا دیگه آخره روضه خنجره اینجا سه بار ولی یه بار تو کربلا شمر لعین میکنه کارو یک سره سر از بدن میشه جدا،بدن به زیر مرکبا ای خدا میشه اربا اربا سر میره روی نیزه ها یه مادری تو قتلگاه،حسین رو میزنه صدا ای وای من تو خیمه ها ولوله ای میشه بپا یکی به قصد غارت،پامیذاره تو خیمه یکی واسه اسارت،پامیذاره تو خیمه (ای وای حسین،حسین وای) ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی 👇👇👇
Hosein Taheri Tak Sot 1403 [Mohjat_Net] 02.mp3
1.74M
ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل به کسی جز ابوفاضل ندهم سر ندهم دل سرِ خوانش پی نانش همه عالم شده سائل سرِ کویش سوی رویش دل من شد متمایل ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل برسانم به حریمت چه حریمی چه رواقی ابوفاضل تویی ساقی بده جانا می باقی می باقی می باقی یعنی چای عراقی ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل تن خونین لب دریا چه نمازی چه وضوییست عموی ناز رقیه چه عزیزیست چه عموییست ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل تویی عاقل تویی عاشق تویی منطق تویی احساس کوه غیرت کوه عزت کوه مردی کوه اخلاص یا به قول عراقی ها امام عباس امام عباس ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل ابوفاضل اردیبهشت 1403 ‌
Poianfar Tak Sot 1403 [Mohjat_Net] 02.mp3
3.74M
از هر بلا فروا الی یک سجده رو به کربلا شد بهترین رنگ زمین رنگ غروب کربلا جانم به تو و شبای کربلای تو جانم به تو و به گنبد طلای تو حسین ما رو بطلب فدای اون محبتت ما رو بطلب یه شب برا زیارتت حسین **** صبرم کمه سهمم غمه قلبم بریده از همه ناقابلم اما دلم تنگه برات یک عالمه جانم به تو و لطافت نسیم تو جانم به تو و به زائر حریم تو حسین ما رو بطلب تویی مدینه ی کرم ما رو بطلب شبای جمعه تو حرم حسین **** ای راه من همراه من ای کشته ی دور از وطن ای چاره ساز گریونه باز چشمام واسه اون پیروهن جانم به تو و پیکر زیر مرکبت جانم به تو و صورت نامرتبت حسین ما رو میکُشه اون تن روی بوریا ما رو میکُشه محله ی یهودیا حسین اردیبهشت 1403 .
Shokri Tak Sot 1403 [Mohjat_Net] 01.mp3
2.24M
🎤 خیلی دوسِت دارم دل به دل راه داره عشق با مفهومه عشق معنا داره عشق یعنی چشمای ابالفضل قد و بالای ابالفضل عشق اینه که بمیرم پای ابالفضل عشق یعنی صورت ابالفضل یعنی غیرت ابالفضل عشقو من دیدم تو هیئت ابالفضل دیوونه ی علمدارم دیوونگی شده کارم غیرتی ام حساسم دیوونه ی عباسم مددی ابوفاضل / مددی ابوفاضل **** نشدم گمراهو پیدا کردم راهو تو دلم جا دادم عشق آل اللهُ عشق یعنی روی علی اکبر برو سوی علی اکبر دلِ من بسته به موی علی اکبر عشق یعنی نام علی اکبر عشقِ تامه علی اکبر یوسف مصری غلام علی اکبر شبیهِ بر رسول الله یل حسین سلام الله علی به خدا وصله شاگرد ابالفضله **** عشق آدم سازه عاشقی پر رازه خوده عشقی که میگن به رقیه مینازه عشق یعنی پرچم رقیه یعنی لعنِ بر امیه امضای نوکریمون دست رقیه چه خوبه باز حسین میگم دم نماز حسین میگم اگرچه گنهکارم رقیتو دوست دارم اردیبهشت 1403 .
. وارث زهرای اطهر خانه‌اش آتش گرفت زاده‌ی آل علی کاشانه‌اش آتش گرفت باوجودیکه تمام عمر، از یک شعله سوخت بینِ شعله، ناله‌ی جانانه‌اش آتش‌ گرفت وارثِ آن سینه‌ی سوراخ از مسمارِ در سینه‌ی زخم و دلِ ویرانه‌اش آتش گرفت آری آن شیخ الائمه، آن محاسن سوخته همچو گیسو سوخته، گلخانه‌اش آتش گرفت دید اهل‌ِبیتِ خود را سخت در وحشت، ولی کِی ز شعله، دامنِ دردانه‌اش آتش گرفت بی عبا عمامه، با پای برهنه می‌دوید کِی ز بام، عمامه‌ی شاهانه‌اش آتش گرفت صورتش وقتِ زمین خوردن، چو مادر شد کبود یادِ سیلی کرد و زخمِ چانه‌اش آتش گرفت ناسزا می‌گفت چون اِبنِ ربیعِ نانجیب از عِتابِ دشمنِ بیگانه‌اش آتش گرفت همچو جدش ریسمان بسته، چو او را می‌کشید از طنابِ او، گلو و شانه‌اش آتش گرفت دید یک شمشیرِ دشمن را نبی، بالا سرش از هجومِ تیغِ نامردانه‌اش آتش گرفت یارسول الله در گودال، می‌دیدی حسین نیزه باران شد، دلِ رِندانه‌اش آتش گرفت نیزه‌ای شد در دهان و نیزه‌ای شد در گلو شمعِ جانش سوخت و پروانه‌اش آتش گرفت مادرش از گوشه‌ی گودال می‌دید از قفا ذبحِ او را، اشکِ دانه دانه‌اش آتش گرفت تا سرش بالای نیزه رفت، غارت شد حرم ساغر و پیمانه و میخانه‌اش آتش گرفت ✍ .
. رهرو آن است، که هر صبح براتش بدهند با نسیم سحری، آب حیاتش بدهند هر شب احیا کند، آنکه بچِشَد طعمِ سحر هر سحر، از سفرِ هجر نجاتش بدهند ای خوش آن عمرِ گرانمایه که با یار گذشت ای خوش آن بنده که از یار صفاتش بدهند مژده ی وصل، همان اذنِ ملاقاتِ علی است کز جمال ازلی، جلوه‌ی ذاتش بدهند چشمِ عاشق، دمِ مرگش به علی باز شود هر که با اوست، نجات از عرصاتش بدهند دیده چون بست ز اغیار، به جانان برسد دیده‌ی دیگری اندر ظلماتش بدهند چارده نورِ الهی، همه صف می‌بندند یک شبه، پاسخِ کلِ زحماتش بدهند چون رسد وقتِ سؤالاتِ نکیر و منکر همه پاسخ به زبانِ کلماتش بدهند باده‌ی آب بقا روزی هر کس نشود ای خوش آن مست که جام حسناتش بدهند بهترین روزی ما نوکریِ ارباب است عبد را خوبتر از صوم و صلاتش بدهند با بلا خو نکند، جز مدد کرب و بلا هر که را با غمِ دلبر درجاتش بدهند هر که شد زندگی اَش، وقفِ اباعبدالله شهد شیرین شهادت به مماتش بدهند زائرِ کرب و بلا، لال نمیرد هرگز پاسخِ ذکرِ حسین از نغماتش بدهند تشنه‌ی باده‌ی ارباب نمانَد عطشان خودشان جرعه‌ای، از آب فراتش بدهند گریه بر بی کفنِ کرب و بلا هر که کند بِالله از گریه‌ی در حشر نجاتش بدهند با وجودیکه هزاران صدمه دید حسین باز با سنگ جواب صدماتش بدهند لطمه زد زینب کبری بخودش در گودال از چه با خنده جواب لطماتش بدهند ✍ .
. شکوه ها می کنم از چشم تری بسته شده مانده ام اوّل راه و گذری بسته شده زلف من با غم یارم سحری بسته شده آمدم گریه کنان پشت دری بسته شده نذر کردم که گرفتار شدم گریه کنم بگذارید به احوال خودم گریه کنم خاک بین الحرمین است هوایی بقیع چه کنم؟ من گله دارم ز جدایی بقیع می نشیند به روی خاک، فدایی بقیع به خدا می رسد از راه گدایی بقیع چه شود آرزوی ما همه معنا بشود موقع ساختن مرقد زهرا بشود برو با ذکر علی، مست شو در سعی و صفا فخر کن، گریه کن از توسعه ی کرببلا عشق کن، حال کن از گسترش صحن رضا به سر خود بزن از غربت آن پنجره ها شهر را کاش پُر از پرچم صادق بکنیم کاشکی از غم بی زائری اش دق بکنیم چقدر بی محلی؟... گریه کنی نیست که نیست دور این نور جلی‌ ...گریه کنی نیست که نیست حرمش هست ولی ... گریه کنی نیست که نیست غیر زهرا و علی ... گریه کنی نیست که نیست او غریب است و جواب غم و اشکش، آه است ای مدینه به خدا روضه ی او جانکاه است گفت؛ گُل بودم و از ساقه شکاندند مرا بی عبا در وسط کوچه دواندند مرا پیش چشم در و همسایه کشاندند مرا با جسارت به در خانه رساندند مرا آنکه من را به زمین از سر اجبار انداخت هی مرا یاد غم حیدر کرار انداخت از غمم داد کشیدند و صدایی نگرفت راه ناموس مرا بی سر و پایی نگرفت خانه ام سوخت، ولی میخ به جایی نگرفت در نیفتاد ... به آن ضربه ی پایی نگرفت عرش می سوخت، دل و جان پیمبر می سوخت آب می سوخت، گُل صورت مادر می سوخت گرچه سجاده کشیدند و شرر آوردند ... ظلم کردند و مرا بین خطر آوردند ... سخت شد قبضه ی شمشیر که در آوردند ... یاد من باز، غم نیزه و سر آوردند آخرین دم زدن و بازدمش بود حسین ته مقتل، نگران حرمش بود حسین ✍ .
. علیه السلام ما غلامیم غلام دو اباعبدالله دل ما خورده به نام دو اباعبدالله شیعه را داد نجات از همه طوفان ها کشتی لطف مدام دو اباعبدالله تا قیامت به خدا هر که مسلمان بشود هست مدیون قیام دو اباعبدالله از همه شادی و غم های جهان آزاد است دل افتاده به دام دو اباعبدالله هر شب و روز فقط فکر هدایت بودند خرج دین گشت تمام دو اباعبدالله آسمانی شده بی چون و چرا هر کس که پر گرفت از سر بام دو اباعبدالله دم به دم ، دم بزن از مهدی موعود فقط شیعه این است پیام دو اباعبدالله چه در آن کوچه ، چه گودال نشد ای دشمن ذره ای کم ز مقام دو اباعبدالله هر چه دیدند نکردند گلایه اصلا ای به قربان مرام دو اباعبدالله کاش محشر نشود قسمت منصور و یزید سفره رحمت عام دو اباعبدالله اردیبهشت ۱۴۰۳ ✍ .