#شعر_آیینی
#غزل
#امام_زمان_عج_محرم_
بجز نگاه تو بر زخم سينه مرهم نيست
اسير عشق تو را كار با دو عالم نيست
ببين كه غرقه ی درياى اشك شد دل من
به بيقرارى چشمم فرات و زمزم نيست
تو اى مسافر صحراى ناکجا برگرد
كه قرنها غم و دلواپسى ما كم نيست
اگر که حال من خسته را سوال کنی
به غیر دوری دیدار روی تو غم نیست
عنایتی که تحمل کنیم هجران را
مقدمات وصالت اگر فراهم نیست
براى منتظران ظهور تو مولا
جگر گدازتر از روضه ی محرم نيست
کمیل کاشانی