eitaa logo
امام حسین ع
18.7هزار دنبال‌کننده
398 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. عباسِ حسین علیه السلام بند۱ عباس من جان حسینی و علی صولت داری تو بر اهل حرم غیرت برادر تو مانده در غربت برادر من دست تو جداست برادر من جان تو فداست برادر من با عمود کین فرقت بشکسته و ز هم جداست آه و واویلا عباس حسین(۴) بند۲ عباس من یار و مددکار منی عباس یار وفادار منی عباس میر و علمدار منی عباس برادر من ای نور امید برادر من گشته ای شهید برادر من با شهادتت گشتی نزد فاطمه رو سپید آه و واویلا عباس حسین(۴) بند۳ عباس من کنار پیکرت قدم خم شد صبر حسین کنار تو کم شد نصیب من، برادرم غم شد برادر من قلب من شکست برادر من فرق تو شکست برادر من بر روی زمین از پیکر تو افتاده دو دست آه و واویلا عباس حسین(۴) بند۴ عباس من ز داغ تو خون دل زهرا شد برادرت غریب و تنها شد غریبی و اسیری امضا شد برادر من پس کو علمت برادر من سوزم از غمت برادر من خون شدجگرم سوزانده قلبم دست قلمت آه و واویلا عباس حسین(۴) .
. 👈🏼 «إذا صار یوم القیامة واشتد الأمر على أهل المحشر بعث رسول الله صلی‌الله‌علیه‌وآله أمیرالمؤمنین علیه‌السلام إلى فاطمة علیهاالسلام لتحضر مقام الشفاعة. فیقول أمیرالمؤمنین علیه‌السلام یافاطمة، ما عندك من أسباب الشفاعة وما ادّخرت لأجل هذا الیوم الذی فیه الفزع الأکبر. فتقول فاطمة علیهاالسلام: یا أمیرالمؤمنین، کفانا لأجل هذا المقام الیدان المقطوعتان من ابنی العباس». 📝 وقتی روز قیامت برپا می‌شود و شرایط برای تمام مردم دشوار می‌شود، پیامبرخدا(صلی‌الله‌علیه‌وآله)، توسط امیرالمؤمنین(علیه‌السلام) به فاطمه(سلام‌الله‌علیها) پیغام می‌دهد تا برای شفاعت حاضر شود. مولا به بی‌بی می‌گوید: ای فاطمه! از اسباب شفاعت چه چیزی نزد توست و برای امروزی که سخت‌ترین روز است، چه چیزی ذخیره کردی؟! بی‌بی پاسخ می‌دهد: ای امیرمؤمنان! در جایگاه شفاعت، تنها دو دست قطع شده فرزندم عباس برای ما کافی است. 1⃣ أسرار الشهادة، دربندی، ص۳۳۹ 2⃣ الموسوعة الکبرى عن فاطمة الزهراء(س)، انصارى زنجانى، ج۲۴، ص۱۷۱ 3⃣ معالی السبطین، مازندرانی ج۱، ص۴۵۲ .
. خدا جلوه دارد به پیشانی تو فدای مناجات پنهانی تو شبِ روشنِ کوچه های مدینه است پُر از ریسه های چراغانی تو به لب آوَرَد جان داوودها را نوای تو اَلحانِ قرآنی تو تو بر کوهسارِ معارف نشستی زمین تشنه ی دست بارانی تو حسینیه ای سفره دارد حسینی که هر شب بود شام مهمانی تو فراوانی از تو/ سلیمانی از تو مسلمانی از تو/ ادب دانی از تو دعاهای روحانی از تو به کعبه رجزخوانی از تو احادیث طوفانی از تو روایات نورانی از تو عنایات سبحانی از تو نَفَسهای رحمانی از تو علی گویی از تو/ علی خوانی از تو دلِ ما و دربارِ سلطانی از تو چه خوش سرفرازی، چه خوش سر به زیری امیری حسینُ و نعم الامیری -- طلوع شکوهت برایت ندارد کَرَم خانه ی تو نهایت ندارد به جایی که یوسف دریده گریبان دل ما نیازی به غارت ندارد از این محشری که به پا کرده پیداست که رنگی به پیشت قیامت ندارد و نادِ علی دارد از تو حکایت بدون تو عطری محبّت ندارد به چشم تو غیرت/ به تیغ تو صولت به نامت صلابت/ به دامن سخاوت به بازوت قدرت/ به پای تو همت به دستت کرامت/ پُری از رشادت شهادت سعادت/بصیرت/ مَهابت فتوّت/مروّت/به میدان مسلّط/ رجزها مُسَمَّط که از برق چشمت همه غرق حیرت تو از آل عصمت/ تو از بیت عترت تو قامت قیامت/علی در هدایت علی در عنايت/ علی در قداست علی در مهارت چنان سرفرازی، چنان سر به زیری امیری حسینُ و نعم الامیری -- زتیغت سپاهی دلاور بریزد زِ تو یال و کوپال کافر بریزد میان زمستان هم از دیدن تو عرق از سرو روی لشکر بریزد علی هستی و گر علی را بخوانی فقط در نه،دیوار خیبر بریزد از این هیبت چشمهایت بکاهُ نگاهی نما ترس قنبر بریزد علی گفت هنگام صفین برگرد ز خشمت دلِ مالک اشتر بریزد اگر پرده ریزد/مکرر بریزد نه پر، سر بریزد سراسربریزد/ستمگر بریزد به هم اول،آخر بریزد به گاهی/ سپاهی / چو کاهی به راهی/ ز شاهی چو حیدر بریزد عجب سر فرازی، عجب سر به زیری امیری حسینُ و نعم الامیری -- من از جنس شبهای پر التهابم که در بند گیسوی پُر پیچ و تابم اگر بر حریم حرم مُستجیرم فقط با نگاه شما مستجابم من و لطف باب الحوائج همین بس بگو با تو باشد حساب و کتابم دعا کن حرم آیم و بر نگردم که این عشق کردست خانه خرابم خراب خرابم/خراب جوابم تویی انتخابم/ که عالیجنابم غم بی حسابم/ ز داغت کبابم و مشکت عذابم/ به یاد ربابم پُراز آب آبم/ که میگفت زینب چه شد با رکابم کجایی سحابم/کجایی نقابم دل زینبیه شده قرص با تو که در سایه ی بیرق آفتابم به نِی سر فرازی، به نِی سر به زیری امیری حسین و نعم الامیری 👇
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه (شور) - هفتم محرم - حضرت علی اصغر علیه السلام - سبک به سمت گودال از... لالا لالا بابا چی سرِت آوردن؟! نه که ندادن آب آبرومم بردن چطوری برگردم با این اوضاعِ خیمه به خدا این روضه سخت تره از مردن لالا لالا بابا (۴) لالا لالا بابا چی از گَلوت مونده این عبایِ خونی روضه هاتو خونده خنده یِ حرمله قهقهه یِ خولی لبخندِ تلخِ تو دلم رو سوزونده لالا لالا بابا (۴) لالا لالا بابا حالا رو دستِ من غروب جا می گیری رو نیزه یِ دشمن مادرِ تو سیلی می خوره اون لحظه که سرِتو دارن به نیزه می بندن لالا لالا بابا (۴) لالا لالا بابا ای پسرِ نامی همراهِ من مهمون تو مجلسِ شامی حرمله می گیره صله همون جایی که می زنه چوب به... لبم یه حرامی... لالا لالا بابا (۴) ......... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم شور حضرت علی اکبر علیه السلام سبک به سمت گودال از.... سخته برا بابا این صحنه رو دیدن پیکر تو از هم چه جوری پاشیدن سخته برا بابا به روی بوریا تیکه های جسمِ... صدپاره رو چیدن تازه جَوُون من'4' سخته برا بابا داغ جوون سخته داشتن یه زخم لا... یِ استخون سخته سخته برا بابا دیدن این زخما بردن این پیکر به خیمهَ مون سخته تازه... سخته برا بابا بوسیدن زخم ها چی سرت آوردن نیزه و قیچی ها سخته برا بابا جمع کردن پیکر تازه جَوُون من شدی اِرباً اِربا تازه... سخته برا بابا بخونه روضه َت رو به روی بوریا چیدم جنازهَ ت رو دق می کنه مادر اگه علی اکبر نگاه کنه سرِ... به روی نیزهَ ت رو تازه... 📃۹۸/۶/۱۵ ........... اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم زمزمه (شور) - تاسوعا - حضرت عباس علیه السلام - سبک به سمت گودال از... چی سرت آوردن گرگایِ این صحرا چشمات پُر از خونه دستات رویِ خاکا چی سرم آوردن شکسته پشتم آه مشکِ تو رو دیدم پاره میونِ راه اِنکَسَرَ ظَهری (۴) چی سرت آوردن تنت پر از تیره سرت عمود خورده این زخمِ شمشیره چی سرم آوردن حرم پریشونه بدجوری می لرزی دخترِ دردونه اِنکَسَرَ ظَهری (۴) چی سرت آوردن کشته منو روضه بسته می شه محکم سرِ تو بر نیزه چی سرم آوردن مشکت شده پاره چنگِ حرامی رفت به سمتِ گوشواره اِنکَسَرَ ظَهری (۴) چی سرت آوردن چی سرم آوردن بعدِ تو روضه م رو... تهِ گودال بردن چی سرت آوردن چی سرم آوردن روضه خونایِ ما خیلی کتک خوردن به سمتِ گودال از... خیمه دویدم من شمر جلوتر بود دیر رسیدم من سرِ تو دعوا بود ناله کشیدم من سرِ تو رو بردن دیر رسیدم من دیر رسیدم من (۴) .
.   تو بِری ،کسی برام نمی مونه تو بِری پس کی منُ یاری کنه ؟ تو بِری علم می مونه رو زمین تو بِری پس کی علمداری کنه ؟ تو که باشی خاطرم جَمعه داداش تو باشی دلی پر از غم نمی شه هیچ کسی نِمی ره سمت خیمه ها مویی از سرِ کسی کم نمی شه تو بِری به کی دلم رو خوش کنم ؟ تو بِری من تک و تنها می مونم تو بِری اُمیدی هم نمی مونه دیگه اَشهَدَم رو باید بخونم نه دیگه قاسمی توی خیمه هاست نه برام مونده علی اکبری ولی بازم همه دلخوشیم اینه یه تنه برای من یه لشگری ای بنازم به سر دوش تو که تکیه گاهی واسه دخترم می شد چه قَده خواستنیه رقیه جان بغل تو خواستنی ترم می شد دل زینب به تو قُرصه ای داداش قول داده که از تو چشم برنداره تو که باشی دختر سه ساله مون دیگه دلشوره ی معجر نداره بی کسم ولی همه کسم شدی تو بِری گره میفته به کارم سرپناه من بازم خداروشکر اگه اکبر ندارم تو رو دارم آب تکون نمی خوره تو دل من خدا واسم از تو بهتر نداره این قَده خوبی باید داد بزنم هیچ کی مثله من برادر نداره هرچی از وفای تو بگم کَمه تو فداکاری زبون زَدی داداش دشمنت امان نامه آورده بود دست رد به سینه شون زدی داداش الهی فدای تو بشه حسین یکی از خاطرخواهات خود منم یه جوری برادری کردی برام که نمی تونم ازت دل بکَنَم هر دو پاره ی تن من اید داداش برا من فرقی نداری با حسن مادر من به تو میگه پسرم پس تو هم منُ داداش صدا بزن شدی آب آور خیمه های من مشک آب بچه ها به دوش تو جگرت می سوزه وقتی می رسه ناله ی واعطشا به گوش تو نکنه می خوای به میدون بزنی نکنه وعده ی آب می خوای بِدی نکنه برا علی اصغرش یه امیدی به رباب می خوای بدی می دونم می خوای که با دست خودت روی زخم سینه مرهم بذاری می دونم به چی داری فکر میکنی دل به دریا بزنی آب بیاری ولی ۴هزار کمون به دست میخوان تا می شه خون به دل حرم کُنن من از این می ترسم آخر توی راه بی هوا دو دستتُ قلم کنن به خدا به شب نمی کِشم اگه تُو رو هم تو روز روشن بِزَنَن می دونی چی به سَرَم میاد اگه به سرت عمود آهن بِزَنَن با خسوف تو خودت هم می دونی ماه خوش منظر من دِق می کنم تیر به مَشکِت بِزَنَن فدا سرِت تیر به چشمت بِزَنَن دِق می کنم الهی یکی باشه عصر دهم چشمای خواهرمونُ بگیره چه جوری طاقت بیاره ببینه سرت از پهلو رو نیزه ها میره تو بِری همین قَده برات بِگَم گره از روسری‌ا وا می کُنَن سر گوشواره ی دخترای من خولی و حرمله دعوا می کُنَن بعد تو شمر و سنان جَری می شَن می زَنَن به روی نیزه سرِ تو می ریزَن خیمه رو غارت می کُنَن به اسیری می بَرَن خواهرتو بچه هام بعد تو همسفر می شَن با سَنان بی حیا و بد دهن هر چی که لایق مادرشونه شمر و حرمله به خواهرت میگَن اینا قصدشون اینه با کُشتنت منُ هم با غصه ی تو بکُشَن تو دلت میاد که من گریه کنم ولی شمر و حرمله کِل بِکِشَن علیرضا خاکساری ✍ محرم .___________________________ .👇
. علیه السلام سیدی/یه زحمتی بکش داداش برام یه فکری کن برا خون چشام می خواستم/که دریا رو بیارم تا حرم خدا نکرده من آب آورم اگر که/طفل رباب دست و پا می زنه از تشنگی در حال رفتنه شرمندم آخه تقصیر منه نشد که برای حرم آب بیارم نبرم به خیمه دیگه رو ندارم 2 اگر که/دستام بریده شد فدا سرت بگو حلالم کنه خواهرت الهی/رو نیزه با او رو به رو نشم چش تو چش کبود او نشم بگو که/تو خواب بازم براش رکاب میشم اسیر میشه منم عذاب میشم هر وقت اونو ببینم آب میشم خون شده چشمم از غصه ی خواهرم کی رود فکر او لحظه ای از سرم ۱۴۰۰ 👇
. بند اول ای سرو رعنای - کربلا یاعباس شد روی تو ماه - خیمه ها یا عباس۲ ای هاشمی‌نسب ابوفاضل ای مظهر ادب ابوفاضل یکسره میشه کار هرمیدون تا می‌کنی غضب ابوفاضل ای صاحب‌علم، ای تیغ دودم معرکه از رزمت میریزه به هم توی اوج غم، آرومه حرم تا دم خیمه‌ها می‌زنی قدم " یاعباس - ابوفاضل " ۳ بند دوم الله‌اکبر از - وقت جولان تو در میدان می‌غرّد - تیغ برّان تو۲ رجز بخوان، دوباره طوفان کن سپاه دشمنو پریشان کن بزن به قلب لشکر کفّار نبرد حیدرو نمایان کن ای بالانشین، ای شورآفرین نام تو ذکر لب ام‌البنین وقتی روی زین، می‌جنگی ببین می‌لرزه زیر قدم تو زمین " یاعباس - ابوفاضل " ۳ بند سوم یا وارِثَ الحَیدَر - أنْتَ شَمْسُ الأزهَر حُبُّکَ في قَلْبي - شافِعي في مَحْشَر۲ اِکْشِف کروبَ عَنْ وُجوهِ النّاس لِاَنْتَ کَشّافُ الکُرَبْ عباس ابوكَ حَيدر اسدُاللهِ و انت قتّالُ العَرَب عباس یابْنَ المُرتَضی ، یا بَدرَالدُّجی یا ساقی العَطاشا بکربلا یا خیرَ الوری ، فی یوم البلاء و أنتَ ناشرُ رایةِ الهُدی " یاعباس - یابوفاضل " ۳ .👇
. بند اول فضای خیمه ها، امن و امونه تا وقتی که هستی ای وای، وقتی که هستی می خندن با هم و، چون که راه غمو به خیمه بستی ای وای، به خیمه بستی ای ماه آسمون خیمه ای تاب و ای توون خیمه با تو آروم می مونه خیمه ۲ دلیل آرامش ما - عباس چشم امید بچّه ها - عباس ببین چه کردی که به تو - ارباب میگه بنفسی انت یا - عباس " یا کاشف الکروب ارباب " ۳ بند دوم می بینه که حرم، می سوزه توی غم طاقت نداره ای وای، طاقت نداره میره تا که با آب، برا دل رباب خوشی بیاره ای وای، خوشی بیاره تو علقمه چه محشری شد چه جنگ نابرابری شد قاتل تو یه لشکری شد ۲ چهارهزار نفر تو رو - کشتن با چشم و با نظر تو رو - کشتن چون که دیدن مث علی - هستی با کینه ی پدر تو رو - کشتن ۲ " یا کاشف الکروب ارباب " ۳ بند سوم میری و سهم ما، میشه از این دنیا آشفته حالی ای وای، آشفته حالی وای از دلت عمو، شد قاتلت عمو یه مشکی خالی ای وای، یه مشک خالی سرت عمود آهنین خورد عمودی که روی جبین خورد عمود خیمه ها زمین خورد ۲ نرو که خیمه می مونه - تنها بی تو رقیه می مونه - تنها نرو که بین این همه - نامرد بعد تو عمه می مونه - تنها ۲ " یا کاشف الکروب ارباب " ۳ .👇
. علیه‌السلام؛ بند اول؛ آروم میشه به یُمن بودن تو حرم کاش سایه‌ت از سر حریم ما نشه کم ای ماه آسمون ما تویی تاب‌و‌توون ما تا تو هستی به جون ما نمی‌شینه غم جون می‌گیرن همه - وقتی بی‌واهمه می‌ری تا علقمه - با مشک‌وعلم کاش بشه سمت حرم باشتاب بیای بچه‌ها منتظرن که با آب بیای حتی شده به هوای رباب، بیای "یا کاشف الکروب حرم حسین" ۳ بند دوم میری و میره طاقت دل همه‌مون می‌دونیم برمیگردی پیشمون عموجون علمدار قیام ما کاش نری از خیام ما تا دل تشنه‌کام ما نشه پر خون میری و تو دلا - غوغا میشه به پا سالار خیمه‌ها - شده دل نگرون بی‌تو دشمن به ماها نمیده امون تو تن ما نمی‌مونه تاب و توون اگه میشه میتونی بیا پیشمون "یا کاشف الکروب حرم حسین" ۳ بند سوم رفتی و دشمنا با هرچی شد زدنت افتاده روی خاک کربلا بدنت دیدم این صحنه‌ی بَدو عمود آهن اومد و به عمود حرم زد و زد به تنت از ظلم دشمنا - دست تو شد جدا شد خاک کربلا - جای کفنت مشکو که زد می‌دیدم که دلت شکست خورشید ما جلوه‌ی کاملت شکست تو افتادی و دل قاتلت شکست "یا کاشف الکروب حرم حسین" ۳ 👇
اللهم صل علی محمد و آل محمد و عجل فرجهم نوحه تاسوعا حضرت عبّاس علیه‌السلام سبک سایه تون مستدام..... غیرتِ کاملی یارِ صاحبدلی کربلایِ حسین شد ابوفاضلی سلامِ ما به ساقی و.... سلام ما به ساغرش سلام ما به دلبری که آمده بالاسَرش شکسته شد کمرم برادرم اباالفضل چگونه من ببرم تو را حرم اباالفضل واویلتا اباالفضل۴ زائرت مادرم بوده قبل از حسین بعد تو وایِ من وای بر زینبین غروب غمها می‌زند سرِ تو پهلو رویِ نی حرم کجا و هلهله حرم کجا و بزمِ مِی قاتل من می‌شود همسفرِ خواهرم دخترم می‌گوید وای آتش گرفت معجرم واویلتا...... 👇
. یا اباصالح المهدی! تو در اَنفُس، تو در آفاق، خورشیدی معادیّ و نبوّت، عدل و توحیدی تو وَجهِ کبریا هستیّ و جاویدی هزاران بار کردم خبط و بخشیدی منم بنده، تو آقا یا اباصالح! " جَزاكَ اللّهُ خَیرا یا اباصالح! " دلیلِ خلقتِ هر لحظه اَم هستی تو اَعلایی، تو اُولایی، منم پستی بُریدم بَند ها امّا تو نَشْکَستی کَرَم کردی به پاهایت مرا بستی... منم قطره، تو دریا یا اباصالح! " جَزاكَ اللّهُ خَیرا یا اباصالح! " منم فقر و تو ثروت ای گل نرگس! منم مرگ و تو عشرت ای گل نرگس! منم جُرم و تو عصمت ای گل نرگس! منم نار و تو جنّت ای گل نرگس! منم عبد و تو مولا یا اباصالح! " جَزاكَ اللّهُ خَیرا یا اباصالح! " چو انگشتِ محبّت را تکان دادی به من، سرمایه‌های بی‌کران دادی مرا کُشتی به یک آن، باز، جان دادی نَفَس دادی، قَلَم دادی، زبان دادی منم مجنون، تو لیلا یا اباصالح! " جَزاكَ اللّهُ خَیرا یا اباصالح! " عزای فاطمه، اندوه‌بارت کرد غم ِ عُمر ِ کم او سوگوارت کرد بميرم این مصیبت، بی‌قرارت کرد به آن بانو که این ایّام‌، زارت کرد... بِخَر من را به زهرا یا اباصالح! " جَزاكَ اللّهُ خَیرا یا اباصالح! " جمعه ۱۷ دی ماه ۱۴۰۰ ............... - فاطمیه و علیه السلام - سبک شبهای جمعه ... سرورِ رشیدِ سپاهم اباالفضل تنها اُمیدم پناهم اباالفضل داغِ تو پشتِ حسینو شکسته خندیده لشکر به آهم اباالفضل وای علمدارِ بی‌دستِ لشکر وای برادر برادر برادر (۲) وای برادر برادر برادر (۳) سرتاسرِ این بدن غرقِ تیره کی زیرِ بازویِ شاهو بگیره خبرِ مشکِت به خیمه رسیده چیزی نمونده رقیّه‌َم بمیره وای می‌کنن به حرم جسارت وای ناموسِ تو می‌ره اسارت (۲) وای برادر برادر برادر (۳) شبِ آخرِ روضه‌یِ فاطمه شده به نامِ ساقیِ علقمه اسمِ علمدار اومد و می‌کنه تویِ مجلسِ ما آقا زمزمه وای عمویِ وفادارِ آقام وای براتِ کربلامو می‌خوام (۲) وای حسین‌وای حسین‌وای حسین‌وای (۳) .
. ملائک گل فشان امشب زمین ها و زمان ها را چراغان می کنند امشب تمام آسمانها را منور می کنند امشب کران تا بی کرانها را معطر می کنند امشب تمام کهکشان ها را که بین خانه ی خورشید ماه عالمین آمد بیاور آب و آیینه علمدار حسین آمد عجب سروی عجب کوهی عجب دست یداللهی عجب مهری عجب ماهی عجب عبدی عجب شاهی عجب اسمی عجب رسمی عجب زیبای دلخواهی دلا بنگر که از کویش نباشد تا خدا راهی به مدحش واژه ها گنگ است و مبهوت است و سرگشته علی در کربلا با هیبت عباس برگشته پر از عشقم‌ پر از نورم پر از شوقم پر از شورم به مهر و ماه نزدیکم ز هر چه غیر از آن دورم ز هر چه نوکری کردن رضای اوست منظورم چنین فریاد می دارم دل گهواره تا گورم همیشه بنده ی کوی امیرالمومنینم من همیشه آستان بوس یل ام البنینم من برای عاشقان عطر و شمیم یاس عباس است پر از جذبه سرا پا ، پا به سر احساس عباس است علی خیرالبشر آری و خیرالناس عباس است شبیهش نیست در عالم فقط عباس عباس است چو با تیغ دودم عباس در پیکار می آید ابالفضل است او یا حیدر کرار می آید ؟ ندیده چشم عالم مثل او یار وفاداری سپهداری و سالاری و سردار و علمداری بدون دست هم عباس دین را می کند یاری پناه عالمین است او پناه هر گرفتاری به هر مشکل بود آهم ، دخیلک یا ابوفاضل تویی مهرم تویی ماهم ، دخیلک یا ابوفاضل ✍ .
. شعری در مقام حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام تو آن ماهی که خورشید است مَحوِ رُویِ تابانت خداوند آسمان ها را درآورده به فَرمانت مگر مانند پیغمبر، تو هم شَقُّ القَمَر کردی که می خوانند خود را اَرمَنی ها هم مسلمانت حسین ابن علی(ع)، که عالَمی هستند قُربانش به تو گفته برادر جانِ من، جانَم به قُربانت همه دیدند دَست از هر تَعَلُّق در جهان شُستُی همینکه رَفت در آبِ فرات آن روز دَستانت به دُوشِ خود کشیدی بارِ سَنگینِ امانت را دو دَستَت را فَدا کَردی و ماندی پای پیمانت نَداری دست در پیکر، ولی بنگر که این لَشکَر هَراسان است سَرتاسَر، ز چشمانِ رَجَز خوانت همان وقتی که تیر آمد به سویِ مَشک می دیدی گره کور است و حتی وا نخواهد شد به دندانت عَجَب حُسنِ خِتامی داشتی که در دَمِ آخَر به جایِ مادرت اُمُّ البَنین، زهراست مهمانت از اوَّل، جانِ تو تنها برادر بُود تا آخر که گفته در دِلِ میدان گُذَشتی راحت از جانت؟ برای اینکه در راهِ حسینِ فاطمه باشم اِلهی که بمانَد تا اَبَد دَستَم به دامانت 🖇 شاعر: احمد نوآبادی ✍ 🇮🇷
Untitled_2(4).mp3
9.75M
{منی که روضه کم نرفتم} 🔸️بند اول🔸️ منی که روضه کم نرفتم پی عشق دلم نرفتم خیلی وقته حرم نرفتم یا ابالفضل خیلی وقته هواتو کردم بگو میشی دوای دردم الهی که دورت بگردم یا ابالفضل نمیگی دلم تنگ میشه واسه اون ضریحت نمیگی دلم تنگ میشه واسه حرم تو نمیگی دلم پر میزنه آقا برای آسمون بین الحرمین و پرچم تو ابوفاضل ابوفاضل 🔸️بند دوم🔸️ منم و اشک و روضه گردی خدا میدونه خیلی مردی با نگاهت احاطه کردی زندگیمو نا امیدم نکن امیدم بهتر از تو عمر ندیدم واسه چشمات جونمو میدم زندگیمو نمیگی چشات مست میکنه من خمارو نمیگی دو روز نبینمت میمیرم آقا نمیگی حلال ماه و وقتی که میبینم بهونه روی ماهتو میگیرم آقا ابوفاضل ابوفاضل 🔸️بند سوم🔸️ حرم میشه تکیه گاهم کرمت بیشتر از گناهم حرمت عمریه پناهم یا ابالفضل راهه رفتن به ملکوتی که نداره چاه و سقوطی به تو میگن رفیق لوتی یا ابالفضل به تو میگن ارباب وفا باب الحوائج چقده سر سفره تو شفا گرفتن چقده گره وا کردی ابرو خریدی چقده ازت برات کربلا گرفتن ابوفاضل ابوفاضل .
. ای پسر شیر خدا اباالفضل کفیل آل مرتضی اباالفضل قوّت بازوت میشه صد برابر وقتی رقیه میگه یا اباالفضل ای ساقی وفادار میر و علمدار تفسیر ایثار، عباس ای فاتح جگردار پیروز پیکار طیار و کرّار، عباس ای جانم اباالفضل جانم اباالفضل جانم اباالفضل، عباس 🌸🌸🌸🌸🌸 ای یلِ حامل الْلِّواء، اباالفضل ماه منیر کربلا، اباالفضل هرچی که از فضائلت بگن باز نمیشه حقِ تو ادا، اباالفضل ای حامی ولایت کوه شجاعت معنای غیرت، عباس ای کعبه ی فضائل حیدر شمائل زهرا خصائل، عباس ای جانم اباالفضل جانم اباالفضل جانم اباالفضل، عباس 🌸🌸🌸🌸🌸 مجری عدل مرتضی، یامهدی منتقم خون خدا، یامهدی با انتظار فرج تو وَلله بالا میره طاعات ما، یا مهدی ای وارث پیمبر صمصام حیدر خونخواه مادر، مهدی تو رهبره قیامی نور الْاَنامی حُسن ختامی، مهدی ای جانم یا مهدی جانم یا مهدی جانم یا مهدی، مهدی ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) طاها تحقیقی(یاحسین) .👇
. از دستای قلم شده ت از تو خبر گرفته یه کاری کرده داغ تو دس به کمر گرفته‌ اونی که دور علقمه داره می گرده شمره اونی که بیشتر از همه خوشحالی کرده شمره یل ام البنین ، درد آوره همین بی دست باشی و از رو اسب بیفتی رو زمین غرور تو شکست چه سخت گذشت بهش سر تو رو با معجرا به نیزه بستنش ♦️بند دوم انتظاری نداشت ازت لبای آب نخوردم پاشو علمدار حرم که دستاتو آوردم خیرت قبول سر تو ام مثل سر بابات شد سکینه مشکو داد به تو شرمنده ی چشات شد ببین داره به ما می خنده حرمله قدم زدن با شمر شده درد یه قافله بیا بریم حرم ، اصلا نخواستیم آب به خاطر منم نشد بخاطر رباب ✅ناصر دودانگه✍ مشابه سبک زیر خوانده می‌شود 👇
4_5792031116852466100.mp3
3.62M
کربلایی شب دوم محرم ۱۴۰۳ یکشنبه ۱۷ تیر  ماه 1403 ✅ سینه زن همیشه بختت بلند... ▶️ سبک 💢 🔸 سینه زن  همیشه بختت بلند عمر و جونت باشه دور از گزند اگه عاقبت بخیری میخوای زندگیت و با اباالفضل ببند کسی با عباس تنها نمیمونه تشنه که دور از دریا نمیمونه کسی با عباس نخورده به بن بست سینه زن که آخه رو پا نمیمونه سر اباالفضلیه مادر اباالفضلیه بخدا قسم خود حیدر اباالفضلیه می اباالفضلیه ساغر اباالفضلیه روز محشر می بینی محشر اباالفضلیه " یا اباالفضل "
. مرثیه برخیز جان فاطمه اینجا نمان برو بگذار روی خاک مرا نیمه جان برو هی آه می کشی و تنم لرزه می کشد قربان مهربانی ات ای مهربان برو دستم بریده و کمرت را شکسته اند برخیز ای شکسته دل قد کمان برو بیرون مکش یکی و دوتا نیست تیرها جانم فدات ناله مزن این چنان برو این هرزه چشم ها به حرم چشم بسته اند برگرد خیمه زود نمانده زمان برو خون گریه های چشم ترم نذر زینب است آقا به جان خواهر تنهایمان برو برخیز و بی کسی حرم را نظاره کن زینب کجا و صحبت نامحرمان برو از من گذشت غربت و در انتظار توست گودال خون و نیزه و سنگ و سنان برو من سر به زانوان تو دارم چه ماتم است الشمرُ جالسٌ...سر تو ناگهان...برو ✍ .
. نبند چشاتو تا چشمام باز بمونه نزار شمر برام شععععععر غارت بخونه دستاتْ روی خاک و دلم ریشه ریشه می خوام پاشم از پیییییشت اما نمیشه تکون نده به پیکرت تا نریزه بال و پرت عمود آهن سنگینه ریخته بهم فرق سرت ۲ خودم کشیدم تیر از توو چشت بیرون خشکی لبهات تر شده با موج خون شریکه توو قتلت شمشیر یک لشکر چه جوری رو نیزه میری تو با این سر میکشه زینبو غمت خبر این قد خمت می ترسم لشکر بعد من بدزدن دست قلمت ۳ اگه بری داداش رقیه پیر میشه با دست حرمله دختر اسیر میشه سکینه بعد تو خوشی نمیبینه توو داغ معجرش به سختی میشینه زینب بی تو چه کار کنه با حرمله چه کار کنه فردا تنها بچه ها رو چه جوری خوب سوار کنه مشابه سبک زیر خوانده می‌شود .👇
. من وارث علی مرتضایم صاحب لوای دشت کربلایم ماه عالمینم_من عبدالحسینم من ساقی تشنه لبانم عموی صاحب الزمانم والله ان قطعتمو یمینی انی احامی ابداعن دینی ای ابوالفضائل_حیدری شمایل در عالمی نام تو رائج ادرکنی یا باب الحوائج شاهدجانبازی من علقمه آمده بالای سرم فاطمه بوسه زد به رویم_خرید آبرویم دست مرا بهر شفاعت زهرا بیاورد قیامت مادر من حضرت ام البنین ملیکه ادب به روی زمین گفته این مطلبم_کنیز زینبم توهم اگر چه نور عینی خاک کف پای حسینی .
. 💢 السلام علیک یا قمرالعشیره 💢 چشم کردند حسودان قمرم را، چه کنم؟ این بلایی که غم آورده سرم را، چه کنم؟ تا شکستی همه جایِ تن ِ من تیر کشید تو بگو پشت و پناهم کمرم را چه کنم؟ نیمه ی جانِ من از داغ پسر رفت ز دست نیمه جانیست و این مختصرم را چه کنم؟ از خدا بی خبران تیر به مشکت زده اند عطش اصغر خونین جگرم را چه کنم؟ من چگونه بدنت را ببرم تا خیمه؟ خنده و هلهله ی دور و برم را چه کنم؟ بعدِ تو فاتحه ی چادر و معجر خوانده ست همه رفتند و تو رفتی و حرم را چه کنم؟ .