.
#زمزمه
#شب_اول_محرم
#زمزمه_شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم_بن_عقیل ع
برس که باید
کفنمو ببندی
این اولین شهیده که ، میفته از بلندی
برای مردا
چه سخته سر به زیری
ولی چشای مسلمت هنوز نخورده تیری
خدا به خیر کنه و
کسی نیفته از روی زین
خدا به خیر کنه و
بی دست کسی نیفته زمین
خدا به خیر کنه و
دلم خوشه فقط به همین ، ایشالا خیره
الهی ، از اینجا آه کشیده نری
به حرم ، از علقمه ، خمیده نری
بند دوم
رمق ندارم
آخه نفس بریدم
سلام آخرم رو با لبای پاره میدم
لب تشنه بودم
برا من آب آوردن
دلم گرفت همینکه اسمی از شراب آوردن
بی سر دعا می کنم
روزت رو نیزه ها نشه طی
بی سر دعا می کنم
اشک تو در نیاد روی نی
بی سر دعا می کنم
زینب نره به مجلس می ، خدا نیاره
الهی ، سرت با سنگ تکون نخوره
الهی ، لب تو خیزرون نخوره
#سبک_از_روی_خاکا
.....................
#شب_دوم_محرم
#زمزمه_شب_دوم
#ورودیه
داره قرار از
دله عقیله میره
ایشالا خیمه هایی که زدی آتیش نگیره
ایشالا هیچکس ،
غصه ی یار نگیره
ایشالا هیچ پای برهنه ای به خار نگیره
ایشالا عصر دهم
ذبح نکنن برادرمو
ایشالا عصر دهم
به هم نریزن این حرمو
ایشالا عصر دهم
نریزن اشک مادرمو عزیز زهرا
حرمت ، حرم بمونه تا به ابد
تو خیام ، بیدار نشه کسی با لگد
...............
بند دوم
عباس که اومد،
بهش بگو علمدار
برا دل رباب ، یه چند تا مشک ، اضافه بردار
کمون به دستی ،
یه کمی اون طرف تر
نگاشو دوخته به سپیدیه گلوی اصغر
ایشالا عصر دهم
عمود خیمه دست نخوره
ایشالا عصر دهم
کسی سر تو رو نبُره
ایشالا عصر دهم
شمر نیست اونی که دستِ پره ، عزیز زینب
عزیزم ، دلشوره داره خواهر تو
می میرم ، رو نیزه ها بره سر تو
...............
.
#شب_سوم_محرم
#زمزمه_شب_سوم
#حضرت_رقیه(س)
دلم بهم گفت
که تو میای به زودی
چه بوسه ها برات فرستادم رو نیزه بودی
به کام تلخم
یه کم عسل می خواستم
دیدم که دخترا بابا دارن ، بغل می خواستم
کبوده صورت من
از دست زجر که بی ادبه
کبوده صورت من
نوازشت رو می طلبه ...
کبوده صورت من
نبوسیدی منو عجبه ... ای بابا
اومدی ، داره تموم میشه نفسام
می بینی ، مزارمه خرابه ی شام
بند دو
دم غروبه
گلایه هام به چوبه
دیدم با خیزرون یزید روی لبت می کوبه
یه شب نبوده
که راحتم بزارن
شده بابا بخوای ، سر بریده شو بیارن...
مردیم و زنده شدیم
بستن اسیرا رو با طناب
مردیم و زنده شدیم
آوردنت تو بزم شراب
مردیم و زنده شدیم
اذیت شدیم نه مثل رباب ... غمام زیاده
زدنت، بهونه ، دخترت رو گرفت
زدنت، رباب دوید سرت رو گرفت
بند سه
تنت رو خاکه
ولی سرت رو داری
دم تو گرم، چقد هوای دخترت رو داری
خدا به ماها
تو رو دوباره داده
کم اومدی ولی همین کم از سرم زیاده
انگشتر تو که رفت
انگشت دستتم بریدن
انگشتر تو که رفت
گوشواره از گوشم کشیدن
انگشتر تو که رفت
یه روز خوش چشام ندیدن ...قربون دستت
نفسم ، دست توئه اجازه ی من
رسیدی ، به تشییع جنازه ی من
............
.
#شب_چهارم_محرم
#زمزمه_شب_چهارم
#طفلان_حضرت_زینب
میگن که تنهاست ،
شده تو خیمه گریون
حسین غریب شده بچه فرستاده به میدون
دلت گرفته ست ،
یه خرده هم خمیدی
غصه برات بسه ، تو داغ اکبرو چشیدی
بزار برن نبینن
اونایی رو که دور منن
بزار برن نبینن
تو کوچه ها منو می زنن
بزار برن نبینن
گوشواره از گوشا می کَنن ، غمات زیادن
یکی ام ، تو کوچه راه مادر و بست
یکی زد ، حسن همونجا بود که شکست
بند دو
زدن یه روضه ست ،
نزدنت یه روضه ست
بچه های منو بغل گرفتنت یه روضه ست
رو سینه ی تو ،
مونده یه زخم کاری
پسرت اونقده ریز بود نشد، تو دست بیاری
موندم تو خیمه حسین
تا سر به زیر نیای به حرم
موندم تو خیمه حسین
من هم شکسته شد کمرم
موندم تو خیمه حسین
از غصه ی تو با خبرم ، از زینب
فدای ، دله از من غریب تر تو
چیزی نیست، قربونی های خواهر تو
.............
.
#شب_پنجم_محرم
#زمزمه_شب_پنجم
#حضرت_عبدالله
#دهه_محرم
عموی مایی
هوای مارو داری
نشده تا حالا ،بین ما دوتا ، فرق بزاری
زره نداره ؟ ک
وچیکه پیکرش نه ؟!
چرا قاسم می تونه جنگ کنه ، برادرش نه !
میخوام که تو بغلت
از تن جدا بشه سر من
میخوام که تو بغلت
مثل علی ت شه پیکر من
میخوام که تو بغلت
سر شه دمای آخر من
تشنه لب، دریای خون کجا و تنت ؟
می دونن ، غریب شدی زیاد زدنت
بند دو
رسیدم از راه ،
ولی توداری میری
من اومدم برات سپر بشم نفس بگیری
آب فراتو ،
روی لب تو بستن
نیزه رو وقتی که تو سینه ی تو بود شکستن
نفس نفس می زنی
نشسته شمر رو سینه چرا ...
نفس نفس می زنی
قرآن که جاش نبود زیر پا ...
نفس نفس می زنی
جز زخم ازت نمونده به جا ...
واسه تو ، دستای کوچیکم سپره
کاش کسی ، لباس کهنه ت و نبره
.👇
.
#زمرمه
#حضرت_عبدالله
#شب_پنجم_محرم
#سبک_فقطعوه_بالسیوف
از صدقه سرت دارم تمومه آبرومو
مرده باشم کسی بخواد لگد کنه عمومو
نمی شه کاری نکنم
بابام داره می بینه
دو سه تا نیزه می خورم
بضاعتم همینه
قاتلای تورو
مغیره می بینم
تو زیر پاباشی که من راحت نمی شینم
تو بغضمو بخر
تو این کمو بخر
دستی که آویزون شده به پوستمو بخر
♦️بند دوم
کشتن دیگه تو رو عمو
دیگه ازت چی میخوان
یه دسته از پیشت میرن
یه دسته دیگه میان
هر نیزه داری از تنت
یه خرده بر می داره
می خوام ببوسم عمو
اگه که شمر بزاره
تو رو آزردنت
چی می خوان از تنت
خدا بخیر کنه عمو پشت و رو کردنت
توو پنجه موی تو
نشسته روی تو
می چکه روی خنجرش خون گلوی تو
✅ناصر دودانگه✍
#حضرت_عبدالله_بن_حسن
#زمزمه_شب_پنجم
مشابه سبک زیر خوانده میشود
👇
.
#زمزمه
#طلیعه_محرم
#شب_اول_محرم
#سبک_گریه_نکن_رباب_عروس_مادرم
اشعار طلیعه و حضرت مسلم علیه السلام به همراه سبک/زمزمه -( محرم اومده )
محرم اومده ، دلار و غم گرفت
دوباره شهرمون بوی محرم گرفت
بازم سیاهی و، باز پرچم و علم
بازین چه شورش است، باز شعر محتشم
السلام شاه غریب السلام، شیب الخضیب السلام
خاکی شده صورتت، خد التریب السلام
آقا، گرفتار توام ، آقا بدهکار توام
آقا عزادار عزادار توام
———
کوچه به کوچه رو، دارم می گردم و
کسی نمی دونه، انبوه دردم و
تو این غریبه ها ، یه آشنا نبود
میون مردمش، یه جو وفا نبود
ای آقا، چی بگم از بی کسی، چه بگم از کوفیا
دلشوره دارم واست، جون رقیه ات نیا
آقا غریبم بی کسم، آقا برات دلواپسم
آقا گرفته توی این شهر نفسم
آقا میاکوفه حسین
خاکیه پیکرم، از رد پای شهر
وعده ی ما سرِ، دروازه های شهر
میخام که خالی از، بغض گلوبشم
با تو رو نیزه ها، تار و برو بشم
ای آقا، غریب و تنها می شی، نیومدن چارته
آخه چش حرمله، به راه شیرخوارته
ای وای می میره اکبرت، ای وای میره آب آورت
ای وای می افته زیر مرکب پیکرت
آقا میا کوفه حسین
#زمزمه_حضرت_مسلم
#محسن_عرب_خالقی
..................
.
#ورودیه #دهه_محرم
01:53
اشعار ورودیه به همراه سبک/زمزمه -( گریه کن ای زمین )
گریه کن ای زمین، خون ببار آسمون
بزن به سینه و، نوحه غم بخون
رسیده قافله، جون به لب اومده
کرب و بلا ببین، که زینب اومده
کربلا، قربونیات اومدن، شدی منا کربلا
حسین و از خواهرش، نکن جدا کربلا
ای وای، رسیده کارون
ای وای، میادش بوی خون
ای وای، بگو انا الیه راجعون
نمیدونم چرا، شور میزنه دلم
عباس پیاده کن، من و از محملم
به من بگو داداش، اینجا دیگه کجاست
چرا بی طاقتم، نکنه کربلاست
ای حسین، بیا از اینجا بریم، می ترسم از کربلا
مادر به من گفته بود، اینجا میشی سرجدا
داداش، دلم رو نشکن
حرفِ، جدایی رو نزن
ای کاش، که سایهات کم نشه از سر من
#شب_دکم_محرم
#زمزمه_ورودیه_شب_دوم
#محسن_عرب_خالقی
................
.
#طفلان_حضرت_زینب
#شب_چهارم_محرم
01:53
اشعار طفلان زینب علیهاالسلام به همراه سبک/زمینه -( الهی جون بدم )
الهی جون بدم، تنها نبینمت
تنها میون این، صحرا نبینمت
من و ببخش اگه، که لشکرم دوتاست
قبولشون بکن، دو نفرم دوتاست
قول میدم، از خیمه بیرون نیام، وقتی که راه افتادن
یا اینکه حتی اگه، تو خاک و خون جون دادن
داداش، پُرم از درد و غم
داداش، تو این فرصت کم
داداش، نگو باید که دست خالی برم
ای وای غریب مادرم
نذار قسم بدم، به جون مادر و
راهی بکن خودت، گلای خواهرو
بذار که پیش تو، من رو سپید بشم
منم دلم میخواد، مادر شهید بشم
ای داداش، راضی نشو باشن و ، بی کس ببینن من و
تو کوچه و بازارا ، هشتاد و چار تا زن و
داداش، میخوام پرپر بشن
مثل علی اکبر بشن
نذر، سرافرازی این مادر بشن
#محسن_عرب_خالقی✍
#زمزمه_طفلان
#حضرت_زینب
.......
.
#حضرت_عبدالله
#شب_پنجم_محرم
اشعار عبداله بن حسن علیه السلام به همراه سبک/زمزمه -( عمه میگه نرو )
عمه میگه نرو، بابام میگه بیا
دلم میگه برو، عمو میگه نیا
اگه الان برم، میرم پیش بابام
ولی نرفتنم، می برتم به شام
عمه جون، عمو رو تنها ببین، دلم بی طاقت شده
داره می لرزه زمین، انگار قیامت شده
ای وای، یکی پشت سره
ای وای، عمو بی خبره
ای وای، ببین انگار تو دستاش خنجره
ای وای، عمو عمو حسین
———
از بس شلوغ شده، مردم تا اومدم
صدام نمی رسید، صدات که می زدم
مگه نگفتی که، سپرتم عمو
من اومدم بگم، پسرتم عمو
ای عمو، دستم و دادم تا که، شبیه سقا بشم
کاش مث اکبر منم، یه اربا اربا بشم
ای وای، تو این گودال عمو
جسمت، می شه پامال عمو
وقتی، که از عطش میری از حال عمو
شاعر : #محسن_عرب_خالقی ✍
#زمزمه_شب_پنجم
.