.
زبانحال حضرت سکینه با قمربنی هاشم علیهم السلام
#سبک_چقدر_نام_تو_زیباست_اباعبدالله
می رسم از سفرِ شام ؛ عمویم برخیز
درد دل های خودم با تو بگویم برخیز
بسته غم ها به خدا راه گلویم برخیز
اثر ضربه ببین بر سر و رویم برخیز
رفته غارت همهٔ قافله چشمت روشن
من کتک خورده ام از حرمله چشمت روشن
رفتی و بی سروپاها همگی شیر شدند
با من و عمه سرِ پوشیه درگیر شدند
فاطمیات حرم یک شبه تحقیر شدند
دختران پایِ سرِ تو همگی پیر شدند
نیزه از حنجرِ آشفته تو کار کشید
رفتی و کارِ عقیله سرِ بازار کشید
رفتی و خون به دل دخترِ زهرا کردند
گره روسری ِ دخترکان وا کردند
دمِ دروازه عجب هلهله بر پا کردند
محمل عمه سادات تماشا کردند
نوه فاطمه دنبال جواب است عمو
جای زینب وسط بزم شراب است عمو؟؟؟؟
به مناسبت پنجم ربیع الاول
رحلت حضرت سکینه سلام الله علیها
تو یادگار زینب و صوتِ حزینه ای
چون مادرت رباب توهم بی قرینه ای
پیر تمام گریه کنانِ مدینه ای
از بسکه غرقِ ذات خدایی «سکینه ای»
هفتاد و چند سال سکوت تو حرف داشت
بی شک حسین دست به قلب تو هم گذاشت
#حضرت_سکینه_سلام_الله_علیها
#قمربنی_هاشم
#شب_جمعه
#کربلا
#مادرت_گوشه_ی_گودال_تماشا_می_کرد
#مادرت_گفت_بنی_دل_ما_ریخت_بهم
#قاسم_نعمتی
.