#امام_سجاد_ع
الشام همانجا که به ما بد کردند
بی غیرت و بی دین همگی بی دردند
دروازه ، خرابه، کوچه و بزم یزید
هر چه که بگویی سرمان آوردند
#جوادحیدری
♦️
دلداده ی اشک می شوم می بارم
هم باده ی اشک می شوم می بارم
وقتی که به یاد غربت سجّادم
سجّاده ی اشک می شوم می بارم
#اسماعیل_شبرنگ
♦️
از آتش اشك روز و شب ميسوزد
با ياد شهيد تشنه لب ميسوزد
بيرون برو از خيمه او اي آتش
اين مرد خودش ميان تب ميسوزد
#ابراهيم_كريمى
♦️
از داغ غمش زجر کشیدید شما
هی روضه شنیدید و چکیدید شما
پس وای به حال چشمهایم، ای وای
من دیده ام آنچه را شنیدید شما
#حسن_اسحاقی
♦️
تو پرچم سبز كربلايى مولا
فرماندهء سنگر دعايى مولا
اشك تو بود رسانهء نهضت عشق
مصداق "سلاحه البكايى" مولا
#سعيدنسيمى
♦️
اسلام ز گريه هاى تو احيا شد
قرآن به صحيفهء شما معنا شد
يك عمر قعود سبز سجادهء اشك
تكميل قيام سرخ عاشورا شد
#سعيدنسيمى
♦️
هر شیعه به جز روضه؛ دعا هم دارد
از برکت تو حال بکا هم دارد
هر شیعه درون خانه پیش قرآن
یک جلد صحیفه ی تو را هم دارد
#سجاد_احمدلو
♦️
ابر آمد و گریه کرد با باد گریست
باران شد و قطره قطره افتاد، گریست
تا کرببلا زنده بماند ، هر روز
در سوگ پدر حضرت سجّاد گریست
#محسن_ناصحی
♦️
از نور خطابه اش جهان روشن شد
تـيــري بـه دل مُـكــدّر دشـمــن شـد
با پـيـكر زخمي از اسـارت هـايـش
بـر پيكر دين مصطفي جوشن شـد
#سيدرضاحسينى
♦️
با دیدن اب ، گریه میکردی تو
با اشک رباب ، گریه میکردی تو
هم بر سر سفرهء غذا ، اه کنان
هم موقع خواب ، گریه میکردی تو
#امیرحسین_الفت
♦️
اى سبط بزرگوار پيغمبر من
با چشم ترت، گريست چشم تر من
اى واى چه آمد به سرت كه گفتى:
اى كاش نمى زاد مرا مادر من
#محمدحسين_مهدي_پناه
♦️
با گریه تمام روز تو شب شده بود
از هرم بلا تنت پر از تب شده بود
با دیدن "بوریا" به خود می گفتی
ای کاش تنش کمی مرتب شده بود
#محمدحسن_بیات_لو
♦️♦️
این بنده که عاشق گدایی شده است
با دیدن تو کرب و بلایی شده است
آقا به غبار جانمازت سوگند
با سجده ی تو زمین هوایی شده است
#حسين_طاهرى
♦️♦️
با خطبه كسى مثل تو اعجاز نكرد
مانند تو دل به غصه دمساز نكرد
سجادى و اعتقاد دارم چون تو
سجاده ى اشك را كسى باز نكرد
#محمدحسين_مهدي_پناه
#سوم_امام_حسین
.............
#امام_حسین علیهالسلام
#غزل
#بعد_از_شهادت_امام_حسین
🔹بعد از سه روز...🔹
بعد از سه روز جسم عزیزش کفن نداشت
یوسفترین شهید خدا پیرهن نداشت
او رفت تا که زنده کند رسم عشق را
از خود گذشته بود، غم ما و من نداشت
آنقدر عاشقانه به معراج رفته بود
آنقدر عاشقانه که سر در بدن نداشت
خورشیدِ شعلهور شده بر روی نیزهها
کنج تنور رفتن و افروختن نداشت
هر کس شنید غربت او را سؤال کرد
بعد از سه روز جسم عزیزش کفن نداشت؟!
#یوسف_رحیمی ✍
.