eitaa logo
امام حسین ع
18.7هزار دنبال‌کننده
398 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
نوحه شب سوم امام آسمان و زمین محفل سوز و بُکاست سوّمین شبِ از عزای خون خداست همهٔ عالَمین،ذکرشان یا حسین صاحب عزا زهرا صد آه و واویلا... چه بگویم ازین واقعهٔ پر بلا پر شَراره دل از مَصائب کربلا بر رضای خدا،هستی اش شد فدا صاحب عزا زهرا صد آه و واویلا... تا ابد دیدهٔ اهل سَما خونفِشان اهل بیت حسین کجا و نامَحرمان از هجوم جفا،خونجگر مصطفیٰ صاحب عزا زهرا صد آه و واویلا... ای خوش آنکه زَنَد به گردن خود مدال با حجاب و عفاف وَ کَسبِ رزق حلال او عزیز خداست،پیروِ کربلاست حیدر ثَنا گویش زهرا دعاگویش حسین حسین مولا... 🔴 توجه : اگر در بیتِ دومِ بند اول به جای سومین شبِ بخوانید سومین روزِ این نوحه برای روز سوم امام هم قابل استفاده خواهد بود 🔴 توجه : اگر در بیتِ دومِ بند اول به جای سومین شبِ بخوانید هفتمین شبِ یا هفتمین روزِ ؛این نوحه برای شب وَ روز هفتم امام هم قابل استفاده خواهد بود .
نوحه شب سوم یا حسین علیه السلام شد شب سوّمِ/هفتمِ،سوگ شاه غریب آنکه در قتلگاه،گشته شیب الخضیب یا حسین یا حسین... در عزای حسین،آسمان گریه کرد مادرش با دلی،خونفشان گریه کرد یا حسین یا حسین... با لبِ تشنه شد،کشته راه دین از روی ذوالجناح،گشته نقش زمین یا حسین یا حسین... روی او روی نِی،نورِ مکتب بُوَد پرچم ‌نهضتش،دستِ زینب بُوَد یا حسین یا حسین... هدفِ این قیام،قُربِ بر داور است امرِ معروف و هَم،نَهیِ از منکَر است یا حسین یا حسین... @emame3vom
. ***: ((سبک:همه جا کربلا...)) نوحه ی شب هفت امام از سماواتیان ، میرسد این پیام تشنه لب کشته شد سبط خیرالانام این ندا میرسد شب هفت امام یابن الزهرا حسین السلام السلام یاحسین یاحسین (2) شب هفت امام بر سر و سینه زن بهر خون خدا آن شه بی کفن اوفتـاده به خاک لاله و یاسمن از زمین و زمان میرسد این پیام یابن الزهرا حسین السلام السلام یاحسین یاحسین (2) شب هفت امام آید این زمزمه ساقی افتاده است تشنه درعلقمه میرسد از جنان حضرت فاطمه با دل پر ز خون برلبش این پیام یابن الزهرا حسین السلام السلام یاحسین یاحسین (2) ای خدا حاجت ما همه کن روا باهمین اشک و آه با همین نوحه ها اربعین اربعین دست جمع کربلا بر لب ما بود روز و شب این کلام یابن الزهرا حسین، السلام السلام یاحسین یاحسین(2) یوسف حق پرست (غریب) ▪️
. امشب شبِ هفتِ عزا بهرِ حسين است کرببلا غرقِ عزا و شوروشین است حوّا و مریم ، آسیه ، کلثوم و هاجر در کربلا امشب زند بر سینه و سر هم آدم و نوح و خلیل الله و عیسا هم مصطفی و مرتضی وخضروموسا امشب به دشتِ کربلا اندر عزا یند بهر حسین و آن شهیدان در نوایند امشب که شامِ هفتمِ آقا حسین است بهر حسین گریان شهِ بدروحنين است زهرای اطهر بر حسینش گریه دارد بر یاوران و اهلبیتش غصّه د ارد ختم رسل بهر حسین خود عزادار هم غصّه دار زینب و سجّاد تبدار درکربلا بنگر چسان شورونوائیست درهفتمِ آقا بپا امشب عزائیست این هـفـتمين شامِ جد ا يي ازحسین است اندر عزا زین العبا و زینبین است دراین شبِ هفتم همه غرقِ عزایند هم زینب و اهل حرم نوحه سرایند اندر دلِ زندانِ کوفه این شب تار باشند از بهرِ حسین امشب عزادار آل نبی را بین که در تاریکی یِ شب اندر دلِ زندان همه در تاب و در تب نوحه سرا کلثوم و زینب بر شهیدان اندر دلِ زندان همه در آه و افغان دور از نگاهِ آن یزیدیهایِ کافر اندر دلِ زندان زند بر سینه وسر از داغِ هفتاد دو لاله داغدارند از بهرِ آن گلهای پرپرغصّه دارند گلهایِ باغ مصطفا گردیده پرپر از بهرِ آنان درعزاخاتون محشر زندا نِ كوفه جملگي با اشكِ ريزا ن شدذکرشان جانم حسين جا نم حسين جا ن ای باقری آلِ نبی باشد عزادار هم زینب و کلثوم و هم سجاد تبدار . . هفت روز گذشت سینه های غم داران همچو شمع سوزان است خون شده دل یاران هفتم شهیدان است اشک لاله ها رنگین قلب لاله ها خونین رأس لاله های دین روی نیزه تابان است مانده داغ و غم صدها بی نشانه مرقدها بعد کوفه مقصدها سوی شام ویران است شد به صبح صادق ها هفتم شقایق ها خون ز داغ عاشق ها قلب هر بیابان است حنجری فغان دیده قامتی کمان دیده گلشنی خزان دیده در حصار زندان است مثل دیده ی گردون سینه ای ز غم گلگون چشم زینب محزون غرق موج و توفان است رفته دیر راهب سر چون شقایقی پرپر دختری ز غم مضطر خواهری پریشان است یاس سرخ جاویدی عطر باغ امیدی رأس پاک خورشیدی در تنور مهمان است تازیانه ی دشمن خورده دائما" بر تن این که می کند شیون دختر است و گریان است زورقی به دریا نیست رد پا به صحرا نیست سیلی اش تسلا نیست دختری که نالان است زینب است و جان او روی نی نشان او جاری از لبان او آیه های قرآن است گل خزان به باغ او اشک غم چراغ او هر سری ز داغ او بی سر است و سامان است دیده شعله افروزش شد دلم غم آموزش از غم جگر سوزش سینه آتشستان است در طریق عشق و غم روی لاله ها شبنم در غباری از ماتم گرد غم به دامان است جان عاشقان بر لب روز آسمان شد شب «یاسر» از غم زینب غرق آه و افغان است ** محمود تاری «یاسر»✍ .
. نوحه ی ¤¤◇◇◇◇¤¤ یک هفته شد از داغ تو زار و نالانم ۲ یک هفته شد از دوری ات غرق حرمانم ۲ می سوزم ، از هجران    حسین جان حسین جان یک هفته شد در ماتمت می زنم بر سر یک هفته شد خون شد دل خستهٔ خواهر در ماتمت ماتم سرا شد جهان یکسر من هم برایت دمبدم نوحه می خوانم می سوزم از هجران حسین جان  حسین جان ▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪ یک هفته شد جا بر سرِ نیزه ها داری یک هفته شد آوارهٔ کوی و بازاری یک هفته شد من می کنم ناله و زاری تا پای جانم بر سر عهد و پیمانم می سوزم از هجران حسین جان   حسین جان ▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪ من زینبم دخت علی خانه بر بادم بشکسته پر افتاده در دام صیادم درس شرافت بر همه کوفیان دادم دیگر ز هجرانت اخا خسته از جانم می سوزم از هجران حسین جان  حسین جان ▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪▪ از طعنه های کوفیان شکوه ها دارم بر کودکان خسته ات من پرستارم بعد از اباالفضلت ، اخا من علمدارم اندر اسارت حامی دین و قرآنم می سوزم از هجران حسین جان  حسین جان ✍محمدرضامحمدی(ناعم) 🎤 👇
. آسمان و زمین محفل سوز و بُکاست سوّمین شبِ از عزای خون خداست همهٔ عالَمین،ذکرشان یا حسین صاحب عزا زهرا صد آه و واویلا حسین حسین مولا... چه بگویم ازین واقعهٔ پر بلا پر شَراره دل از مَصائب کربلا بر رضای خدا،هستی اش شد فدا صاحب عزا زهرا صد آه و واویلا حسین حسین مولا... تا ابد دیدهٔ اهل سَما خونفِشان اهل بیت حسین کجا و نامَحرمان از هجوم جفا،خونجگر مصطفیٰ صاحب عزا زهرا صد آه و واویلا حسین حسین مولا... ای خوش آنکه زَنَد به گردن خود مدال با حجاب و عفاف وَ کَسبِ رزق حلال او عزیز خداست،پیروِ کربلاست حیدر ثَنا گویش زهرا دعاگویش حسین حسین مولا... 🔴 توجه : اگر در بیتِ دومِ بند اول به جای سومین شبِ بخوانید سومین روزِ این نوحه برای روز سوم امام هم قابل استفاده خواهد بود 🔴 توجه : اگر در بیتِ دومِ بند اول به جای سومین شبِ بخوانید هفتمین شبِ یا هفتمین روزِ ؛این نوحه برای شب وَ روز هفتم امام هم قابل استفاده خواهد بود .
. دیدگانم گریه کرده هفت روز داغ تو با من چه کرده هفت روز ! هفت روزِ آه تاثیریّ من ترجمانی گشته از پیریّ من از تبسم غنچه ی لب بسته شد تا تو رفتی دست زینب بسته شد بوده ایم دلبند هم دو سینه سوز من جدا از تو ، تو از من ، هفت روز ! نه ، جدایی کی روا باشد چنین ؟ تو به نیزه خواهرت محمل نشین هفت روزِ هر چه آمد بر سرم ای فدای تو عزیزم ، دلبرم هفت روزِ بی تو پرپر میزنم گاهی از محمل به تو سر میزنم نیست آیا مِهر دیرین با مَنت هفت روزِ پیش چشمم کُشتنت !! هفت روزِ در کجایی ذات نور ؟  روی نیزه !  بر طبق یا در تنور ؟ هفت روزی شد به گردون پر زدی با سرت بر عرش داور سر زدی هفت روزِ بوریا بر پیکری بی عبا عمامه ، بی انگشتری آسمان با ابر خونین هفت روز کربلا را کرده آذین هفت روز هفت روزِ خاک را دادی بها کربلا با تو شده کرب و بلا محسن غلامحسینی ..✍ . . شب هفت شب هفت آقامونه دل ما تو کربلاست شب گریه، شب ناله، واسه ی خون خداست شب هفت همگی گلاب و قرآن بیارید روی قبر آقا با گریه همه سر بزارید روضه خونا بخونین اقا رو تشنه کشتنش جلو چشم دخترش با تیغ و دشنه کشتنش شب هفت آقامونه شب سینه زدنه شب هفت گل زهرا شهید بی کفنه میاد از اوج فلک ناله ی زار مادرش آب بیارین واسه ی لبهای خشک و اطهرش شب هفت دو تا دستای قلم شد ای خدا شب هفت ساقی و سردار دشت نینوا شب هفت اربا اربا شبیه پیمبره شب هفت گلوی خونی شیرخوارْ اصغره شب هجر و شب درد و دل ما در محنه شب هفت قاسم و عبدالله ابن الحسنه شب هفت پاره پاره کردن یک بدنه شب هفت غارت و بردن یک پیرُهنه شب ناله ی غریبی حسینی امشبه شب هفت بدن به زیر سم مرکبه شب غربت یه خواهر شب جون سپردنه شب هفت کعب نی با تازیانه خوردنه خواهری تو کوچه های کوفه اشکاش روونه داداشش رو نیزه ها نشسته قرآن میخونه شب هفت بدنی که از سرش افتاده دور شب هفتم سری که سوخت تو آتیش تنور شب هفتم سری خونی توی طشت طلاست وای از اون خواهری که تو مجلس نامحرماست یکی چوب میزد روی لب مطهر حسین تا به کربلا میرفت ناله ی خواهر حسین هی میگفت که چوب نزن جلوی چشم بچه هاش بسه بی حیا نزن ببین شکسته دندوناش حسین کریمی نیا .................. .
. ایام نمی گویم ز نوک نیزه با خواهر تکلم کن نگاهت پاسخ من داد، بر طفلت ترحم کن اگرچه غنچه ی بی آب، نشکفد اما درِ فردوس را بگشا، به روی من تبسم کن به چشم خارجی ما را تماشا می کند کوفی به نی قرآن بخوان و رفع این سوء تفاهم کن اگر بهر نماز شکر می خواهی وضو سازی ندارم آب، با خاک سر زینب تیمم کن تو قلب عالمِ امکانی و آگاهی از قلبم به دریا با نگاه خود بگو، کم  تر تلاطم کن نگه با اختیار و اشک من بی اختیار آید ز برج نی نظر ای ماه من امشب به انجم کن اگر چه کاسه ی صبر مرا هم کرده ای لبریز ز بهر حفظ جان کودکت با او تکلم کن ✍حاج علی انسانی از کتاب"دل سنگ آب شد" صفحه۳۶۱ .
. . هفتمین روز شهادت امام حسین دیدگانم گریه کرده هفت روز داغ تو با من چه کرده هفت روز ! هفت روزِ آه تاثیریّ من ترجمانی گشته از پیریّ من از تبسم غنچه ی لب بسته شد تا تو رفتی دست زینب بسته شد بوده ایم دلبند هم دو سینه سوز من جدا از تو ، تو از من ، هفت روز ! نه ، جدایی کی روا باشد چنین ؟ تو به نیزه خواهرت محمل نشین هفت روزِ هر چه آمد بر سرم ای فدای تو عزیزم ، دلبرم هفت روزِ بی تو پرپر میزنم گاهی از محمل به تو سر میزنم نیست آیا مِهر دیرین با مَنت هفت روزِ پیش چشمم کُشتنت !! هفت روزِ در کجایی ذات نور ؟  روی نیزه !  بر طبق یا در تنور ؟ هفت روزی شد به گردون پر زدی با سرت بر عرش داور سر زدی هفت روزِ بوریا بر پیکری بی عبا عمامه ، بی انگشتری آسمان با ابر خونین هفت روز کربلا را کرده آذین هفت روز هفت روزِ خاک را دادی بها کربلا با تو شده کرب و بلا محسن غلامحسینی ..✍ .
. دنبال تو ما را به چشم تر می آورد آنکس که روی نیزه اش گوهر می آورد بالای تل دیدم سر بالانشینم... از زیر دست و پا ترا مادر می آورد ای پیکر جامانده روی خاک سوزان! دیدم کسی در کوفه انگشتر می آورد سر درد دارم بسکه خولی مست کرده بعد شبی که بین خورجین سر می آورد من زینبم بر ناقه عریان همانکه... روزی مرا با احترام اکبر می آورد با سر کسی روی زمین هرگز نمی خورد این ساربان ما را اگر بهتر می آورد ای کاش از بالای آن سرنیزهء تیز می آمدی و دخترت پر در می آورد من صبر از کف داده ام قرآن که خواندی خب صبر می کردی کسی منبر می آورد هی سنگ خوردم باتو از دست کسی که خرما و نان از سفره حیدر می آورد رد می شوم از کوچه و بازار کوفه ای کاش محرم داشتم معجر می آورد ✍ .
. دَم های سینه زنی به مناسبت هفتم شهادت امام حسین علیه السلام هفتمین روز قتل شه کرب و بلاست خون، دل فاطمه حضرت خیرالنساست آجرک اللّه، بقیةاللّه (2) کاروان عازم کوفه وشام بلاست رأس پاک حسین بر سر نی از جفاست آجرک اللّه،بقیةاللّه (2) **** ****** * شد هفتمین روز عزایِ حسین جان جهانی به فدای حسین شاه دین فدا شد دشمنش فنا شد آه و واویلاست شیون و غوغاست جسم حسین مانده به کرب وبلا سرش رود به سوی شامِِ بلا میرود آسمان نالهء کودکان آه و واویلاست شیون غوغاست قافله سالار زنان زینب است امام سجاد به تاب وتب است میرود آسمان ناله کودکان آه و واویلاست شیون و غوغاست شد هفتم شهادت شاه دین حضرت زهرا به جنان شد غمین بانگ وا غربتا میرود تا سما آه و واویلاست شیون و غوغاست زینب روان به سوی شام بلاست ناله طفلان و زنان تا سماست بانگ وا غربتا میرود تا سما آه و واویلاست شیون و غوغاست سید سجاد به غم مبتلاست زنجیر کین بر گردنش از جفاست بانگ وا غربتا میرود تا سما آه و واویلاست شیون و غوغاست * زینب اسیر فرقهء بی حیاست مقابلش رأس شه کربلاست بانگ وا غربتا میرود تا سما آه و واویلاست شیون و غوغاست * شال غزا به گردن مصطفی ست مهدی دین در غم و صاحَب غزاست بانگ وا غربتا میرود تا سما آه و واویلاست شیون و غوغاست **** ****** * من حسینیم شهید راه کرب وبلا سر وجان میدهم در ره دین خدا این بود شعارم باشد افتخارم هیهات هیهات من الذله زیر با ستم نمیکنم زندگی سر وجان میدهم در ره آزادگی این بُوَد شعارم باشد افتخارم هیهات هیهات منا الذله **| جسم حسین مانده به کرب وبلا زینب رود به سوی شام بلا مرامش همین است پیامش چنین است هیهات هیهات منا الذله ما پیرو سرور دین حسینیم همچون حسین ذلت نمی پذیریم مرام ما چنین است پیام ما همین است هیهات هیهات مناالذله ** شد هفتم سلطان دین شاه شهیدان زینب اسیر فرقهء بی دین وایمان ناله کودکان؛میرود آسمان آه واویلاست؛شیون وغوغاست جسم حسین مانده به کرب بلا رأس شریفش برسر نیزه ها بانک واغربتا؛میرودتاسما آه واویلاست؛شیون وغوغاست تقدیمی:حاج مرشدعلی طریقت *
. شب هفت آقامونه دل ما تو کربلاست شب گریه، شب ناله، واسه ی خون خداست شب هفت همگی گلاب و قرآن بیارید روی قبر آقا با گریه همه سر بزارید روضه خونا بخونین اقا رو تشنه کشتنش جلو چشم دخترش با تیغ و دشنه کشتنش شب هفت آقامونه شب سینه زدنه شب هفت گل زهرا شهید بی کفنه میاد از اوج فلک ناله ی زار مادرش آب بیارین واسه ی لبهای خشک و اطهرش شب هفت دو تا دستای قلم شد ای خدا شب هفت ساقی و سردار دشت نینوا شب هفت اربا اربا شبیه پیمبره شب هفت گلوی خونی شیرخوارْ اصغره شب هجر و شب درد و دل ما در محنه شب هفت قاسم و عبدالله ابن الحسنه شب هفت پاره پاره کردن یک بدنه شب هفت غارت و بردن یک پیرُهنه شب ناله ی غریبی حسینی امشبه شب هفت بدن به زیر سم مرکبه شب غربت یه خواهر شب جون سپردنه شب هفت کعب نی با تازیانه خوردنه خواهری تو کوچه های کوفه اشکاش روونه داداشش رو نیزه ها نشسته قرآن میخونه شب هفت بدنی که از سرش افتاده دور شب هفتم سری که سوخت تو آتیش تنور شب هفتم سری خونی توی طشت طلاست وای از اون خواهری که تو مجلس نامحرماست یکی چوب میزد روی لب مطهر حسین تا به کربلا میرفت ناله ی خواهر حسین هی میگفت که چوب نزن جلوی چشم بچه هاش بسه بی حیا نزن ببین شکسته دندوناش حسین کریمی نیا✍ .
. ▪️▪️▪️▪️▪️ شد شب هفت سالار خوبان زینب محزون از دیده گریان نالد چو نی در این عزا آه و واویلا گوید بمیرم یا اخا. آه و وا ویلا شد هفتم مولا حسین. آه و وا ویلا هر شیعه دارد شور و شین آه و واویلا ▪️▪️▪️▪️ سر بروی نی چون مه تابان ناله کن ایدل با غم و افغان آیات قرآن بر لبش آه و وا ویلا آه از غمهای زینبش. آه و وا ویلا شد هفتم مولا حسین. آه و وا ویلا هر شیعه دارد شور و شین آه و واویلا ▪️▪️▪️▪️ جسم پاک او کربلا بی سر رأس او بر نی الله و اکبر یک تن نکرد احترام. آه و واویلا بر پور سید انام آه و واویلا شد هفتم مولا حسین. آه و وا ویلا هر شیعه دارد شور و شین آه و واویلا ▪️▪️▪️▪️ کی چنین ظلمی دیده در دوران. در تنور گردد. شاه دین مهمان ای وای و از ظلم و جفا. آه و اویلا سر رفته در طشت طلا. آه و واویلا شد هفتم مولا حسین. آه و وا ویلا هر شیعه دارد شور و شین آه و واویلا ▪️▪️▪️▪️ شاعر حاج قاسم جناتیان قادیکلایی
◾نوحه سینه زنی ◾شب هفت امام و بازار کوفه ◾بنداول شام هفت امام است عرش حق شد سیه پوش بانگ الله و اکبر میرسد چونکه بر گوش راس خونین به نیزه بین کوفه چو ماهی پیش چشمان زینب مینماید نگاهی کوفه محشر به پا شد گوئیا کربلا شد(۲) یاحسین یاحسین جان(۳) ◾بنددوم خطبه‌خوانی نماید همچو حیدر به کوفه با تن خسته زینب مثل کوثر به کوفه بر سنان دیده خونین راس شاه شهیدان با رسن بسته گشته روی ناقه یتیمان لاله‌ها غرق در خون بین صحرا چو مجنون(۲) یاحسین یاحسین‌جان(۳) .
◾شب هفت امام ◾نوحه سینه‌زنی ◾بنداول رفته بر روی نیزه راس شاه شهیدان روی نیزه درخشان همچو خورشید تابان کوفه در شور و آشوب تا اسیران رسیدند طعنه از سوی کوفی بین کوفه شنیدند پای مجروح و خسته بین کوچه نشسته(۲) واغریبا غریبا(۳) ◾بنددوم سوی بازار کوفه ازدحام عجیبی است بر مشامم ز نیزه این چنین بوی سیبی است خطبه خوان گشته زینب بین کوفه چو حیدر پیش راس بریده بر سر نیزه‌ها سر راس عباس و اکبر طفل ششماهه اصغر واغریبا غریبا(۳) .
. ◾بنداول رفته بر روی نیزه راس شاه شهیدان روی نیزه درخشان همچو خورشید تابان کوفه در شور و آشوب تا اسیران رسیدند طعنه از سوی کوفی بین کوفه شنیدند پای مجروح و خسته بین کوچه نشسته(۲) واغریبا غریبا(۳) ◾بنددوم سوی بازار کوفه ازدحام عجیبی است بر مشامم ز نیزه این چنین بوی سیبی است خطبه خوان گشته زینب بین کوفه چو حیدر پیش راس بریده بر سر نیزه‌ها سر راس عباس و اکبر طفل ششماهه اصغر واغریبا غریبا(۳) .👇
. ◾بنداول شام هفت امام است عرش حق شد سیه پوش بانگ الله و اکبر میرسد چونکه بر گوش راس خونین به نیزه بین کوفه چو ماهی پیش چشمان زینب مینماید نگاهی کوفه محشر به پا شد گوئیا کربلا شد(۲) یاحسین یاحسین جان(۳) ◾بنددوم خطبه‌خوانی نماید همچو حیدر به کوفه با تن خسته زینب مثل کوثر به کوفه بر سنان دیده خونین راس شاه شهیدان با رسن بسته گشته روی ناقه یتیمان لاله‌ها غرق در خون بین صحرا چو مجنون(۲) یاحسین یاحسین‌جان(۳) .👇
امام حسین ع
نوحه شب سوم امام #سبک_به_تماشا_بیا_ای_پسرفاطمه آسمان و زمین محفل سوز و بُکاست سوّمین شبِ از عزای
4_5961031319671537999.ogg
51.7K
نوحه شب سوم یا حسین علیه السلام شد شب سوّمِ/هفتمِ،سوگ شاه غریب آنکه در قتلگاه،گشته شیب الخضیب یا حسین یا حسین... در عزای حسین،آسمان گریه کرد مادرش با دلی،خونفشان گریه کرد یا حسین یا حسین... با لبِ تشنه شد،کشته راه دین از روی ذوالجناح،گشته نقش زمین یا حسین یا حسین... روی او روی نِی،نورِ مکتب بُوَد پرچم ‌نهضتش،دستِ زینب بُوَد یا حسین یا حسین... هدفِ این قیام،قُربِ بر داور است امرِ معروف و هَم،نَهیِ از منکَر است یا حسین یا حسین... ........ ولیِّ چارمین حامیِّ مسلمین کُشته ی زهر کین سیدالسّاجدین آه و واویلتا ......... گشته غرق عزا همه ی عالمین در عزای علی (سجاد) نور قلب حسین آه ....... راوی روضه ی آن غروب غمین در میان بستر روضه خواند چنین آه ....... من بدیدم به نِی سر های غرق خون سرِ شیر خواره تا سرِ پیر و جوون آه ...... مُردَم آندم دیدم سر طفل رباب بسته بودند روی نیزه با یک طناب آه ....... کرده ام اشک خود از روی دیده پاک بی کفن نمودم پدرم زیرِ خاک آه آه و صدها فغان از غم اسارت شد به عمه زینب بی امان جسارت آه مانده در گوش من طعنه ها و دشنام روضه هایم شده الشّام الشّام الشّام آه امان از شام و از کوچه های یهود دختران علی (ع ) چهره های کبود آه بعد چهل سال هنوز میده من رو عذاب دسته بسته بردن ما رو بزم شراب آه