eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
434 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. 🎤 طبق حدیث معتبر می گفتند شب غدیر تا سحر می گفتند فقط نه سلمان و اباذر مردم ملائکه که بیشتر می گفتند حیدر حیدر حیدر علی مدد خدا توی عالم بالا میگه جبرئیل از عرش معلی میگه کل جهانم که بگه اصلا نیست شیرین تر از وقتی که زهرا میگه حیدر حیدر حیدر علی مدد امام حسن داره مرتب میگه حسین با عشق لبالب میگه کنار مادرش با شیرین زبونی ببین داره حضرت زینب میگه حیدر حیدر حیدر علی مدد مردم با اصل و نسب می گویند به عشق فارس العرب می گویند ماه رجب مؤمنین و مؤمنات حتی تو قبر با طرب می گویند حیدر حیدر حیدر علی مدد ایشالا که هستیم و محکم میگیم به پیش چشم اهل عالم میگیم مرد و زن و پیر و جوون از همه جا روز ظهور همه با هم می گیم حیدر حیدر حیدر علی مدد پیروان آیین بودا میگن اهل کنیسه و کلیسا میگن ایشالا روز غدیر بعد ظهور با هر زبون مردم دنیا میگن حیدر حیدر حیدر علی مدد شاعر: ✍ .👇
. 🎤 شعر اگه بودم به دیوان علی می‌رفتم طلا اگه بودم به ایوان علی می‌رفتم فطر اگر بودم می‌بردم همه رو سمت نجف عید اگه بودم به قربان علی می‌رفتم ای به قربان علی ای به قربان علی توی دنیا جایی نیست مث ایوان علی ای به قربان علی دست ما را برسان به دامان علی سرم پیش مولا فرود آمده است ملک پیش علی به سجود آمده است نه تنها آدم که ملائک میگن ای به قربان امامی که وجودم ز وجودش به وجود آمده است ـــــــــــــــــــــــــــــــ خاک اگه بودم بودم خاک کف پای علی شاه اگه بودم بودم بنده سرای علی مکه اگه بودم می‌گفتم منم گدای نجف خدا اگه بودم می‌گفتم منم خدای علی ای خداوند علی دل من بند کسی نیست به جز بند علی ای خداوند علی روزیمون رو برسون به لبخند علی نداریم راهی ما به جز راه علی فقط سر می‌ذاریم به درگاه علی نه تنها آدم که ملائک میگن ای به قربان مقام اسدالله ، ولی الله ، اذن الله علی شاعر: ✍ .👇
. عمری زدیم از دل صدا باب الحوائج را خواندیم بعد از ربنا باب الحوائج را روزی ما کرده خدا باب الحوائج را از ما نگیرد کاش “یا باب الحوائج” را هرکس صدایش کرد بیچاره نخواهد شد کارش به یک مو هم رسد پاره نخواهد شد یادش بخیر آن روزها که مادر خانه گه گاه میزد پرچمی را سردر خانه پر می شد از همسایه ها دور و بر خانه یک سفره ی نذری ، قدر وسع شوهر خانه مادر پدرهامان همین که کم میاوردند یک سفره ی موسی بن جعفر نذر می کردند عصر سه شنبه خانه ی ما رو به را میشد یک سفره می افتاد و درد ما دوا میشد با اشک وقتی چشم مادر آشنا میشد آجیل های سفره هم مشکل گشا میشد آنچه همیشه طالبش چندین برابر بود نان و پنیر سفره ی موسی بن جعفر بود گاهی میان روضه ی ما شور می آمد پیرزنی از راه خیلی دور می آمد با دختری از هر دو چشمش کور … می آمد بهر شفای کودک منظور میِ آمد یک بار در بین دعا مابین آمینم برخاست از جا گفت دارم خوب می بینم آنکه توسل یاد چشمم داد مادر بود آنکه میان روضه می زد داد مادر بود آنکه کنار سفره می افتاد مادر بود گریه کن زندانی بغداد مادر بود حتی نفس در سینه ی او گیر می افتاد هر بار که یاد غل و زنجیر می افتاد می گفت چیزی بر لبش جز جان نیامد … آه در خلوت او غیر زندانبان نیامد … آه این بار یوسف زنده از زندان نیامد … آه پیراهنش هم جانب کنعان نیامد … آه از آه او در خانه ی زنجیر شیون ماند بر روی آهن تا همیشه ردّ گردن ماند این اتفاق انگار که بسیار می افتاد نه نیمه ی شب موقع افطار می افتاد هر شب به جانش دست بد کردار می افتاد انقدر میزد دست او از کار می افتاد وقتی که فرقی بینشان در چشم دشمن نیست صد شکر که مرد است زیر دست و پا زن نیست .
Haj Meysam MotieeMiladSardaranKarbala1398[08].mp3
زمان: حجم: 1.53M
💠 زبان مادری تو زبان کشور ماست (ع) 🎙 بانوای : حاج 🌸 نشیب های دل من فراز می خواهد فراز اشک مرا در نماز می خواهد مؤید است به روحُ القُدس قلم اما برای شعر سرودن نیاز می خواهد اگر چه کرده دل من خیال پردازی حقیقت است که عاشق مَجاز می خواهد برای سفره ی بازش نیامدم اینجا گدای این در، آغوش باز می خواهد اگر چه این دو شب از جام کربلا مستم دلم دوباره شراب حجاز می خواهد پیاله ای بدهیدم که دم زنم حق را دوباره زنده کنم قصه ی فرزدق را نسیم پنجم شعبان ز راه آمده است صدای پای بهاران ز راه آمده است ببین بدون پیمبر بدون جبرائیل دوباره آیه ی قرآن ز راه آمده است میان بیشۀ شیران هاشمی امشب غزال عرصه ی ایمان ز راه آمده است فقط نه اینکه ز راه آمده عزیز عرب عزیز دختر ایران ز راه آمده است شب تولد فرزند شاه دختر ماست زبان مادری او زبان کشور ماست کسی که شد ششمین نور سوره ی انسان کسی که خسته شد از سجده های او شیطان کسی که هست تجلی پنج تن در او کسی که شد پدر هشت قبله ی ایمان کسی که با نفس یک غلام ساده ی او نفس گرفته زمین مدینه از باران کسی که موقع انفاق بین سائل ها ملقّب است دل شب به صاحب انبان به حق او حجر الاسودی شهادت داد که جز به حق علی وا نکرده است دهان به حیرت است کنار حَجر دو چشم هشام ز اهتمام خلایق به احترام امام شاعر:
. دنیا عوض شده حال و هوای عاشق‌ها عوض شده مجنون همونه و لیلا عوض شده لبخند حضرت زهرا عوض شده نشونه اومده برای عاشقی بهونه اومده امیر دلهای دیوونه اومده برای گدا اونی‌که مهربونه اومده برای خالق و پیمبر و علی و فاطمه فرق داره اصلا حسین با همه فرق داره... ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلطان امام حسین حضرت قدیمَ الاحسان امام حسین ای جان ای جان ای جان ای جان امام حسین همه عالم و آدم بشن قربان امام حسین قرار من حسین توی قیامت اعتبار من حسین اونی که می‌مونه کنار من حسین تموم دل‌خوشی روزگار من حسین اونی که اسمشم با اسمای دیگه یه عالَمه فرق داره اصلا حسین با همه فرق داره برای خالق و پیمبر و علی و فاطمه فرق داره اصلا حسین با همه فرق داره شاعر: ✍ .👇
. دنیا رو آب ببره چشما رو خواب ببره ما رو تنها میتونه کشتی ارباب ببره کشتی نجات میبینی که دست تکون میدم برات میدونم که ما رو جا نمیذاری تو دریای مشکلات عین روایته تو اسناد مرجع سفینة الحسین اوسع و اسرع ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ دنیا با عشق حسین دنیای با نمکه دنیایی که فقط عشقت زبون مشترکه ای آقای من میدونم که میرسه صدای من جز تو کاری از کسی بر نمیاد تو محشر برای من اسم قشنگ تو تنها حسن مطلع سفینة الحسین اوسع و اسرع ✍ .👇
. شعر اگه بودم به دیوان علی می‌رفتم طلا اگه بودم به ایوان علی می‌رفتم فطر اگر بودم می‌بردم همه رو سمت نجف عید اگه بودم به قربان علی می‌رفتم ای به قربان علی ای به قربان علی توی دنیا جایی نیست مث ایوان علی ای به قربان علی دست ما را برسان به دامان علی ـــــــــــــــــــــــــــــــ خاک اگه بودم بودم خاک کف پای علی شاه اگه بودم بودم بنده سرای علی مکه اگه بودم می‌گفتم منم گدای نجف خدا اگه بودم می‌گفتم منم خدای علی ای خداوند علی دل من بند کسی نیست به جز بند علی ای خداوند علی روزیمون رو برسون به لبخند علی شاعر: ✍ .👇
.. اعلی حضرت حیدر قدر قدرت والا منسب حیدر قوی شوکت لحظه به لحظه خیبر و خندق از طرز رزمت می‌برن لذت در خیبر را با یه دستی می کندی تو گرما گرم معرکه می‌خندی بازم عزرائیل از نفس می‌افته تو که دستمال زردت و می‌بندی ابتدا حیدر ، انتها حیدر لا فتا الا ، مرتضی حیدر خود مرحب گفت ، مرحبا حیدر چه نیازی به کسی داره رسول خدا با حیدر یاعلی مولا ________ در شجاعت و صلابت چون کوهی ای تفسیر نَفَخْتُ من روحی تو هارون پیغمبر اکرم تو ناخدای کشتی نوحی آهای اهل دنیا نشید شرمنده علی آقامونو خلائق بنده رضای مادر در رضای مولاست علی می‌خنده فاطمه می‌خنده شاه مردانی ، شیر یزدانی تیغ برانی ، روح قرآنی بی علی کفره ، این مسلمانی ای پادشاه نجف تو قبله مردم ایرانی .👇
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ جانم به این روایت امام قال الصادق علیه السلام من اراد الله بِهِ الْخَیْرَ قَذَفَ فِی قَلْبِه حب الحسین حب الحسین راه نجاتمه حب الحسین برگ براتمه حب الحسین نور صراطمه حب الحسین آب حیاتمه روایت است که رحمت کند خدای حسین هر آن کسی که کند گریه در عزای حسین روایت است نفس هاش عین تسبیح است دل گرفته و مهموم غصه های حسین (حب الحسین) روایت است که آیاتی از کتاب الله فقط برای حسین است و ماجرای حسین روایت است زیارت کند خدایش را کسی رفته زیارت به کربلای حسین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/123592 👇
محمدصالحی‌پور-شب‌ششم-عزاداری‌دهه‌اول‌محرمزمینه | سینه زنم سرباز وطنم - محمدصالحی‌پور-شب‌ششم-عزاداری‌دهه‌اول‌محرم.mp3
زمان: حجم: 14.02M
| سـینه زنم سرباز وطنم 🎙برادر محـــــــمد صالحی پور ✍شاعر: حاج‌ 🔰دهه اول محرم - شب شـشم ⏰ سه‌ شنبه دهــــــــــــم تیرماه۱۴۰۴ 🕌 مسـجد خاتم الانبیا حسینیه هنر سینه زنم سرباز وطنم ریشه ظلمو باید از جا بکنم سینه زنم سرباز وطنم پرچم یاحسین باشد کفنم ایران لشکر وفادار حسین میدان در دست علمدار حسین پیروزی بر شیطان بزرگ کار کسی نیست به جز کار حسین آخر قصه زیباست فتح نهایی با ماست ان شاالله نصر من الله جان به کفم عبد شاه نجفم با همه دشمنان مولا طرفم پشت به دشمن بکنم بی شرفم اینجا ایرانست ایران علی گردانها گوش بفرمان علی هر کس میشود شهید معرکه بگذارد سر روی دامان علی آخر قصه زیباست فتح نهایی با ماست ان شاالله نصر من الله
. سلام_الله_علیها شاید که خواب دیده‌ام، این سر خیالی است امّا نه خواب هم که بود باز عالی است مهمان من قدم به سر چشم ما گذار هر چند دست سفره‌ی این طفل خالی است خون‌لاله‌های گیسویم از لطف سنگ‌هاست فرش سپید تو پُر گل‌های قالی است با من زبان سیلی‌شان حرف مي‌زند یعنی جواب هر چه بپرسم سوالی است تنها زدند و در دل خود هم کسی نگفت این کودک یتیم کدامین اهالی است بابا سری شبیه عمو چند وقتی است از روی نیزه خیره به من این حوالی است عمّه گرفته دست مرا راه می‌برد بابا بگو به خاطر کم سن و سالی است   ✍ ............. ای مَه که شمع محفل تاریک من شدی امشب حسد به محفل من ماه می‌برد گر دخترت نیامده امشب به پیشواز از من مرنج عمه مرا راه می‌برد مدد از عمه گرفتم که مرا راه برد یک قدم برد خودش دست به دیوار گرفت سیلی نخورده نیست کسی در میان ما اما چگونه با تو بگویم چگونه ام؟ دست عدو بزرگ تر از صورت من است یک ضربه زد کبود شده هر دو گونه ام ای آرزوی گم شده، پیدا شدی و من دست از جهان و هر چه در آن است می‌کشم ولی سیلی گرفته قوت بینایی مرا من تا شناسمت به رخت دست می‌کشم چوب از یزید خورده ای و قهر با منی از کی لبت به صحبت من وا نمی شود بیهوده زیر منت مرهم نمی‌روم این پا برای دختر تو پا نمی‌شود ........... مرا دشمن به قصد كُشت ميزد به جسم کوچک من مُشت ميزد هر آنگه پایم از ره خسته می شد مرا با نيزه ای از پشت ميزد ..........   الا! ای مه! که در پیشت، ندارد ماه، زیبایی به محفل آمدی با سر که سازی محفل آرایی؟ به استقبال تو گر نامدم، ای باب! معذورم که دنبال سرت از بس دویدم، نبْوَدم پایی اگر با دست دنبال تو می‌گردم، مکن مَنعم که با یک ضربه‌ی سیلی ز چشمم رفته بینایی  گمانم، جُرم دارد، هر که شکل فاطمه باشد که با کعب نی و سیلی شده از من پذیرایی  چو دیدم بر تنت تیر و سرت بر نی، کمان گشتم تماشا کن که طفل قد‌ کمان، باشد تماشایی  چه غم گر گوشواره رفت و گوش پاره باقی مانْد؟ قد و موی و رخ و گوشم، همه گردیده زهرایی مرا از کربلا تا شام، زینب زنده آورده وگرنه من کجا و این همه صبر و شکیبایی؟ ......... يكي با نيزه اش از پشت ميزد يكي با چكمه و با مُشت ميزد خودم ديدم سنانِ دائمُ الخَمر حسينم را به قصد كشت ميزد