eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
434 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. (ص) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــ جبرئیلی که از او جلوه‌ی رب می‌ریزد به زمین آمده و نُقل طَرَب می‌ریزد دارد از نخل خبرهاش رُطب می‌ریزد خنده از لعل لب «بنت وهب» می‌ریزد آمنه ! پرچم توحید برافراشته‌ای آفرین ! دست مریزاد ! که گل کاشته‌ای پیش گهواره‌ی خورشید ، قمرها جمع‌اند ملک و حور و پری ، جن و بشرها جمع‌اند بعد تو شاید و امّا و اگرها جمع‌اند جلوی بتکده‌ها باز تبرها جمع‌اند ماه و خورشید و فلک مژده به عالم دادند لات و عزّیٰ و هُبَل ، سجده‌کنان افتادند «یوسف مکّه» شدی بس که جمالت زیباست چه‌قدَر ای پسر آمنه ! خالت زیباست رحمت واسعه‌ای ، خُلق و خصالت زیباست چه کسی گفته که زشت است بلالت ؟! زیباست ای که در دلبری از ما ید طولیٰ داری «آن چه خوبان همه دارند تو تنها داری» هدف خلقتی و «خواجه‌ی لولاک» شدی «انّما» خواندی و از رجس و بدی پاک شدی یکی یکْ‌دانه‌ی حق ، محور افلاک شدی در جنان صاحب یک باغ پر از تاک شدی ما که از باده‌ی پیغمبری‌ات مدهوشیم فقط از جام تولای تو مِی می‌نوشیم تا تو هستی به دل هیچ‌کسی غم نرسد از کرمخانه‌ی تو هیچ زمان کم نرسد به مقام تو که درک بنی‌آدم نرسد پر جبریل به گرد قدمت هم نرسد شب معراج ، تو از عرش فراتر رفتی به ملاقات علی ـ ساقی کوثر ـ رفتی آمدی امر نمایی که امیر است علی ولی الله وَ مولای غدیر است علی اوج فتنه بشود باز بصیر است علی صاحب تیغ دو دم ، شیر دلیر است علی چه بلایی به سر اهل هنر آورده ذوالفقارش که دمار از همه در آورده پشت تو فاطمه و حضرت حیدر ماندند اهل نجران ، همه در کار شما درماندند نسل تو سبز و حسودان تو ابتر ماندند نوه‌هایت همگی سیّد و سرور ماندند ای پیمبر چه نیازی به پسرها داری ؟ صاحب کوثری و حضرت زهرا داری ای عبای نبوَی ! پنج تنت را عشق است ای اولوالعزم ! علی ـ بت شکنت ـ را عشق است یاس خوشبو و حسین و حسنت را عشق است می نویسم که اویس قرنت را عشق است بُرده هوش از سر ما عطر اویس قرنی حرف من حرف اویس است : تو در قلب منی زندگی تو که انواع بلاها را داشت با وجودی که ابوجهل سر دعوا داشت خم به ابروت نیامد ، لب تو نجوا داشت صبرت ایّوب نبی را به تعجّب وا داشت بُت‌پرستی که برای تو رجز می‌خوانَد به خدا مال زدن نیست خودش می‌دانَد ای که در شدّت غم «چهره‌ی بازی» داری چون مسیحا چه دم روح‌نوازی داری تا که چون شیر خدا شیر حجازی داری به فلانی و فلانی چه نیازی داری؟! کوری چشم حسودانِ زمین خورده و پست افتخار تو همین بس که کلامت وحی است *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇 ۹
📋 (ص) ایام (ع) با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ لیلی لیلای دلها دلنوازی می‌کند با دل مجنون هر دلداده بازی می‌کند عقل را سرمست آهنگ حجازی می‌کند این دل دیوانه امشب سرفرازی می‌کند شب شب پیدایش تمثال محمود خداست یا محمد! عالمی خاطرپریشان شماست کیستی احمد که عالم را مسخر کرده‌ای؟ دشمن توحید را از خود مکدر کرده‌ای تخت و تاج پادشاهان را نگون سر کرده‌ای ابروان خویش را شمشیر حیدر کرده‌ای کیستی احمد که از مهرت فلک مدهوش گشت با طلوع مقدمت آتشکده خاموش گشت آمدی بت‌خانه‌ها ویران‌سرا شد ای نگار آمدی کاخ ستم لرزید از این اقتدار آمدی معراج شد در انتظارت بی‌قرار آمدی خلد برین شد بر نگاهت وام‌دار هستی از نور تو هستی یافت ای نور خدا "میم و حاء و میم و دال" ای سر مستور خدا چهارده نوری و هر نورت یک احمد می‌شود چهارده معصوم تکرار از محمد می‌شود چهارده ارواح یک روح مجرد می‌شود چهارده توحید هم مصداق سرمد میشود مصطفایی٬ مرتضایی٬ مجتبایی٬ احمدا یک‌تنه تو چهارده عبد خدایی احمدا کیستی تو مرتضی عبد عبیدت می‌شود کیستی تو حضرت زهرا مریدت می‌شود کیستی تو مجتبی حبل‌الوریدت می‌شود کیستی تو سید جنت شهیدت می‌شود آن یتیمی تو که سلطان جهان باید شوی آری آری خاتم پیغمبران باید شوی ای که از آب وضوی تو چکد صدها ملک ای که از خاک ره تو آبرو گیرد فلک ای که از لبخند تو شد خلق دریای نمک ای که از خلق عظیمت می‌شود دلها خنک ابرهای رحمت حق دست بر دامان تو جود حق٬ احسان حق از ریزش دستان تو هرکه شد عبد خدا مدیون درگاه نبی‌ست از عبادت تا اطاعت راه ما راه نبی‌ست آن که شد یار علی سلمان دلخواه نبی‌ست قبله‌ی اهل تولا چهره‌ی ماه نبی‌ست یا رسول الله یاران کشته‌ی پیغمبرند امتت امروز از هر روز آماده‌تراند شیعه‌ی تو پاکباز صادق آل عباست پرچمت در اهتزاز صادق آل عباست جلوه‌ی تو سرو ناز صادق آل عباست این همان راز و نیاز صادق آل عباست مکتب صادق همان آمال دیروزی تو میرسد هر روز اخباری ز پیروزی تو از عراق و سوریه داری ز ما بهتر خبر از نجف تا کربلا با توست سی میلیون نفر بسته راه کعبه یا احمد٬ رسان صبح ظفر عالمی در انتظار آن امام منتظر دست بوسفیان ببند و دست ما را باز کن یا پیمبر آخرین برنامه را آغاز کن نسل‌های جان‌به‌کف آماده‌ی جانبازی‌اند از حلب تا موصل اینک صحنه‌ی جانبازی‌اند سربداران تشنه‌ی جام می جانبازی‌اند دیر شد یاران تو شرمنده‌ی جانبازی‌اند گفت پیر ما ز جان بهر خدا آید گذشت داد مژده راه قدس از کربلا خواهد گذشت رهبرم سیدعلی فرموده به آل سعود خشم سنگین از سوی ایران ببارد دیر و زود مژده آمد سالهای آخر قوم یهود میرود دوران ظلم و جور از ما هرچه بود میرسد از راه اینک روز سخت انتقام میشود پیروز اسلام محمد والسلام ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ۱۸
. . 📋 جبرئیلی که از او جلوه رب می‌ریزد (ص) ــــــــــــــــــــــــــــــــــ جبرئیلی که از او جلوه‌ی رب می‌ریزد به زمین آمده و نُقل طَرَب می‌ریزد دارد از نخل خبرهاش رُطب می‌ریزد خنده از لعل لب «بنت وهب» می‌ریزد آمنه ! پرچم توحید برافراشته‌ای آفرین ! دست مریزاد ! که گل کاشته‌ای پیش گهواره‌ی خورشید ، قمرها جمع‌اند ملک و حور و پری ، جن و بشرها جمع‌اند بعد تو شاید و امّا و اگرها جمع‌اند جلوی بتکده‌ها باز تبرها جمع‌اند ماه و خورشید و فلک مژده به عالم دادند لات و عزّیٰ و هُبَل ، سجده‌کنان افتادند «یوسف مکّه» شدی بس که جمالت زیباست چه‌قدَر ای پسر آمنه ! خالت زیباست رحمت واسعه‌ای ، خُلق و خصالت زیباست چه کسی گفته که زشت است بلالت ؟! زیباست ای که در دلبری از ما ید طولیٰ داری «آن چه خوبان همه دارند تو تنها داری» هدف خلقتی و «خواجه‌ی لولاک» شدی «انّما» خواندی و از رجس و بدی پاک شدی یکی یکْ‌دانه‌ی حق ، محور افلاک شدی در جنان صاحب یک باغ پر از تاک شدی @emame3vom ما که از باده‌ی پیغمبری‌ات مدهوشیم فقط از جام تولای تو مِی می‌نوشیم تا تو هستی به دل هیچ‌کسی غم نرسد از کرمخانه‌ی تو هیچ زمان کم نرسد به مقام تو که درک بنی‌آدم نرسد پر جبریل به گرد قدمت هم نرسد شب معراج ، تو از عرش فراتر رفتی به ملاقات علی ـ ساقی کوثر ـ رفتی آمدی امر نمایی که امیر است علی ولی الله وَ مولای غدیر است علی اوج فتنه بشود باز بصیر است علی صاحب تیغ دو دم ، شیر دلیر است علی چه بلایی به سر اهل هنر آورده ذوالفقارش که دمار از همه در آورده پشت تو فاطمه و حضرت حیدر ماندند اهل نجران ، همه در کار شما درماندند نسل تو سبز و حسودان تو ابتر ماندند نوه‌هایت همگی سیّد و سرور ماندند ای پیمبر چه نیازی به پسرها داری ؟ صاحب کوثری و حضرت زهرا داری ای عبای نبوَی ! پنج تنت را عشق است ای اولوالعزم ! علی ـ بت شکنت ـ را عشق است یاس خوشبو و حسین و حسنت را عشق است می نویسم که اویس قرنت را عشق است بُرده هوش از سر ما عطر اویس قرنی حرف من حرف اویس است : تو در قلب منی زندگی تو که انواع بلاها را داشت با وجودی که ابوجهل سر دعوا داشت خم به ابروت نیامد ، لب تو نجوا داشت صبرت ایّوب نبی را به تعجّب وا داشت بُت‌پرستی که برای تو رجز می‌خوانَد به خدا مال زدن نیست خودش می‌دانَد ای که در شدّت غم «چهره‌ی بازی» داری چون مسیحا چه دم روح‌نوازی داری تا که چون شیر خدا شیر حجازی داری به فلانی و فلانی چه نیازی داری؟! کوری چشم حسودانِ زمین خورده و پست افتخار تو همین بس که کلامت وحی است *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
.. 📋 جبرئیلی که از او جلوه رب می‌ریزد (ص) کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــ جبرئیلی که از او جلوه‌ی رب می‌ریزد به زمین آمده و نُقل طَرَب می‌ریزد دارد از نخل خبرهاش رُطب می‌ریزد خنده از لعل لب «بنت وهب» می‌ریزد آمنه ! پرچم توحید برافراشته‌ای آفرین ! دست مریزاد ! که گل کاشته‌ای پیش گهواره‌ی خورشید ، قمرها جمع‌اند ملک و حور و پری ، جن و بشرها جمع‌اند بعد تو شاید و امّا و اگرها جمع‌اند جلوی بتکده‌ها باز تبرها جمع‌اند ماه و خورشید و فلک مژده به عالم دادند لات و عزّیٰ و هُبَل ، سجده‌کنان افتادند «یوسف مکّه» شدی بس که جمالت زیباست چه‌قدَر ای پسر آمنه ! خالت زیباست رحمت واسعه‌ای ، خُلق و خصالت زیباست چه کسی گفته که زشت است بلالت ؟! زیباست ای که در دلبری از ما ید طولیٰ داری «آن چه خوبان همه دارند تو تنها داری» هدف خلقتی و «خواجه‌ی لولاک» شدی «انّما» خواندی و از رجس و بدی پاک شدی یکی یکْ‌دانه‌ی حق ، محور افلاک شدی در جنان صاحب یک باغ پر از تاک شدی ما که از باده‌ی پیغمبری‌ات مدهوشیم فقط از جام تولای تو مِی می‌نوشیم تا تو هستی به دل هیچ‌کسی غم نرسد از کرمخانه‌ی تو هیچ زمان کم نرسد به مقام تو که درک بنی‌آدم نرسد پر جبریل به گرد قدمت هم نرسد شب معراج ، تو از عرش فراتر رفتی به ملاقات علی ـ ساقی کوثر ـ رفتی آمدی امر نمایی که امیر است علی ولی الله وَ مولای غدیر است علی اوج فتنه بشود باز بصیر است علی صاحب تیغ دو دم ، شیر دلیر است علی چه بلایی به سر اهل هنر آورده ذوالفقارش که دمار از همه در آورده پشت تو فاطمه و حضرت حیدر ماندند اهل نجران ، همه در کار شما درماندند نسل تو سبز و حسودان تو ابتر ماندند نوه‌هایت همگی سیّد و سرور ماندند ای پیمبر چه نیازی به پسرها داری ؟ صاحب کوثری و حضرت زهرا داری ای عبای نبوَی ! پنج تنت را عشق است ای اولوالعزم ! علی ـ بت شکنت ـ را عشق است یاس خوشبو و حسین و حسنت را عشق است می نویسم که اویس قرنت را عشق است بُرده هوش از سر ما عطر اویس قرنی حرف من حرف اویس است : تو در قلب منی زندگی تو که انواع بلاها را داشت با وجودی که ابوجهل سر دعوا داشت خم به ابروت نیامد ، لب تو نجوا داشت صبرت ایّوب نبی را به تعجّب وا داشت بُت‌پرستی که برای تو رجز می‌خوانَد به خدا مال زدن نیست خودش می‌دانَد ای که در شدّت غم «چهره‌ی بازی» داری چون مسیحا چه دم روح‌نوازی داری تا که چون شیر خدا شیر حجازی داری به فلانی و فلانی چه نیازی داری؟! کوری چشم حسودانِ زمین خورده و پست افتخار تو همین بس که کلامت وحی است *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇
‍ . 📋 جبرئیلی که از او جلوه رب می‌ریزد (ص) سید مهدی میرداماد کربلایی سیدرضا نریمانی ــــــــــــــــــــــــــــــــــ جبرئیلی که از او جلوه‌ی رب می‌ریزد به زمین آمده و نُقل طَرَب می‌ریزد دارد از نخل خبرهاش رُطب می‌ریزد خنده از لعل لب «بنت وهب» می‌ریزد آمنه ! پرچم توحید برافراشته‌ای آفرین ! دست مریزاد ! که گل کاشته‌ای پیش گهواره‌ی خورشید ، قمرها جمع‌اند ملک و حور و پری ، جن و بشرها جمع‌اند بعد تو شاید و امّا و اگرها جمع‌اند جلوی بتکده‌ها باز تبرها جمع‌اند ماه و خورشید و فلک مژده به عالم دادند لات و عزّیٰ و هُبَل ، سجده‌کنان افتادند «یوسف مکّه» شدی بس که جمالت زیباست چه‌قدَر ای پسر آمنه ! خالت زیباست رحمت واسعه‌ای ، خُلق و خصالت زیباست چه کسی گفته که زشت است بلالت ؟! زیباست ای که در دلبری از ما ید طولیٰ داری «آن چه خوبان همه دارند تو تنها داری» هدف خلقتی و «خواجه‌ی لولاک» شدی «انّما» خواندی و از رجس و بدی پاک شدی یکی یکْ‌دانه‌ی حق ، محور افلاک شدی در جنان صاحب یک باغ پر از تاک شدی ما که از باده‌ی پیغمبری‌ات مدهوشیم فقط از جام تولای تو مِی می‌نوشیم تا تو هستی به دل هیچ‌کسی غم نرسد از کرمخانه‌ی تو هیچ زمان کم نرسد به مقام تو که درک بنی‌آدم نرسد پر جبریل به گرد قدمت هم نرسد شب معراج ، تو از عرش فراتر رفتی به ملاقات علی ـ ساقی کوثر ـ رفتی آمدی امر نمایی که امیر است علی ولی الله وَ مولای غدیر است علی اوج فتنه بشود باز بصیر است علی صاحب تیغ دو دم ، شیر دلیر است علی چه بلایی به سر اهل هنر آورده ذوالفقارش که دمار از همه در آورده پشت تو فاطمه و حضرت حیدر ماندند اهل نجران ، همه در کار شما درماندند نسل تو سبز و حسودان تو ابتر ماندند نوه‌هایت همگی سیّد و سرور ماندند ای پیمبر چه نیازی به پسرها داری ؟ صاحب کوثری و حضرت زهرا داری ای عبای نبوَی ! پنج تنت را عشق است ای اولوالعزم ! علی ـ بت شکنت ـ را عشق است یاس خوشبو و حسین و حسنت را عشق است می نویسم که اویس قرنت را عشق است بُرده هوش از سر ما عطر اویس قرنی حرف من حرف اویس است : تو در قلب منی زندگی تو که انواع بلاها را داشت با وجودی که ابوجهل سر دعوا داشت خم به ابروت نیامد ، لب تو نجوا داشت صبرت ایّوب نبی را به تعجّب وا داشت بُت‌پرستی که برای تو رجز می‌خوانَد به خدا مال زدن نیست خودش می‌دانَد ای که در شدّت غم «چهره‌ی بازی» داری چون مسیحا چه دم روح‌نوازی داری تا که چون شیر خدا شیر حجازی داری به فلانی و فلانی چه نیازی داری؟! کوری چشم حسودانِ زمین خورده و پست افتخار تو همین بس که کلامت وحی است *شاعر : ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ .👇