eitaa logo
امام حسین ع
22.2هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
4_5769423375373960392.mp3
633.6K
میلاد حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام بند اول روی دست امام حسن،میدرخشه تک قمری از آسمون ستاره ها،میان به دیدنه قمر به کریم آل عبا،خدا داده گل پسری ملائکه شدن اسیرِ،چهره ی این گل پسر قرص کامل ماهه،دلداره و دلخواهه عشقه دومین شاهه،دلداره و دلخواهه کریم بن کریمه،قوم بنی هاشمه به سرای دل ما،امیره و حاکمه به عمو نور عینه،به عمه عشق دله صنم مجتبایی،شهزاده قاسمه (ابن المجتبی قاسم) بند دوم اومده نجل مجتبی،تا که بشه نذر حسین دل مادره بیقرار،لالایی میخونه براش توی لالاییاش میگه،پسره من زینبیه قراره توی کربلا،شمشیر بزنه جا باباش شیر علوی عشقه،عباس علی اومد یک مرتضوی عشقه،عباس علی اومد میوه ی باغ زهرا،یه حیدری صولته مثل عموش ابالفضل،جسور و با غیرته پسر عموی اصغر،هم داداشه اکبره مثل حسن خدایی،زیبا و با هیبته (ابن المجتبی قاسم) شاعر:امیرحسین سلطانی✍ https://eitaa.com/emame3vom/59723
4_5766965503029412715.mp3
619.2K
میلاد حضرت قاسم ابن الحسن علیه السلام 🏳بند اول عسل عسل،میریزه از لبات/دل میبره،از بابا خنده هات مادر میگه،به قربون چشات/ملائکه،گل میریزن به پات خنده رو لبهای حسن،گل میکنه امشب به گهوارش ملک توسل میکنه امشب اومده کودکی که تو خوشگلی بی همتاس میبینه یوسف و تحمل میکنه امشب۲ سفره داره مدینه،دل بیقرار میشه با بوسه از لب تو،روزش افطار میشه یا قاسم... عسل عسل... 🏳بند دوم پسر پسر،عشق یل جمل/قند عسل،هستی ضرب المثل دلاوری،به ازرقی اجل/زانو زده،پیش تو هر چی یل وقتی رجز میخونی تو به پا میشه طوفان پشت سرت عمو میگه فدات بشم ای جان تا که نقاب برمیداری از روی چهرت تو همه میگن انگار حسن اومده تو میدان۲ با شیوه ی رزمت،حیدر زنده میشه با تیغ تو قبر،ازرق کنده میشه یا قاسم... عسل عسل... ✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی https://eitaa.com/emame3vom/59724
. (ع) من که در کنج خرابات نشستم هرشب تا بود حرف عسل وار تو مستم هرشب عشق آموخته ام من ز اویس قرنی که دلم را چو جبین تو شکستم هرشب قاسم بن الحسنی قاسم الطاف خدا بی جهت نیست که من عبد تو هستم هرشب ای مسیحی نشوم مثل تو مشرک, اما این پسر با پدرش را بپرستم هرشب گه غلام پسر و بنده لطف پدرم گه غلام پدر و بنده لطف پسرم چشم خورشید به گیسوی تو در خواب شود حاصل تابش لبخند تو مهتاب شود ام قاسم تو بخوان سوره ی توحید بر او دل مریم ز چنین گل پسری آب شود تا خجالت نکشی پیش عمو در قامت قامتت سرو تر از حضرت ارباب شود عاشقان قصه ی فرهاد گذارند کنار مرگ شیرین تو در عشق اگر باب شود بند نعلین تو هر چند معما باشد بی گمان حبل متین همه دنیا باشد مثل دستی که مزین به عقیق یمن است این پسر زینت بابای کریمش حسن است از شجاعت زره حیدر اگر پشت نداشت پشت و روی تو زره نیست همان پیرهن است با عمو گفته ای آرام که مانند پدر خون من تا سحر حشر به روی کفن است جان من, روح من و سینه ی من مال شما لذت مردن در راه شما جام من است درد بر دوش فقط مرد بلاکش بکشد عشق را سینه ام ای دوست به چالش بکشد ای عمو گریه ما را منگر نزد خودت شیر در بیشه چنان صائقه غرش بکشد جان عباس بده اذن به میدان ,مپسند که چنین کار من ای عشق به خواهش بکشد من یتیم حسنم جان عمو دقت کن نعل اسبان به سرم دست نوازش بکشد گرچه بر روی سرم نعل چو باران بارد از زمین دیدن رزم تو تماشا دارد محسن قاسمی غریب✍ (ع) .
. السلام عليک يا قاسم ابن الحسن (ع) آيينه روى مجتبايى قاسم مستغرق ذات کبريايى قاسم مثل على اکبرى براى ارباب چشم تو کند گره گشايى قاسم حالا که پسر دار شده شاه کريم داغ است بساط هر گدايى قاسم از گوشه لبهات عسل ميريزد مدهوش ز باده بقايى قاسم دل ميبرد از همه مناجات شبت مانند حسن چه خوش صداى قاسم قسمت نشده اگر امامت بکنى معصومى و از گنه جدايى قاسم تحت الهنکى که بسته اى شاهد بود زيباى امام زاده هايى قاسم سوگند به پينه هاى پيشانى تو با سن کمت پير دعايى قاسم در کرب و بلا همه حرم دار شدند اخر تو خودت بگو کجايى قاسم گويا که حرم نداشتن ارث شماست بى مرقد و بى صحن و سرايى قاسم پشت سر تو دعاى نجمه زيباست از بسکه لطيف و دلربايى قاسم تو وارث تکسوار جنگ جملى الحق حسن کرب وبلايى قاسم زير پر عباس کشيدى شمشير شاگرد امير خيمه هايى قاسم گردن زده اى ازرق و اولادش را زيرا نوه ى شير خدايى قاسم در عرش براى تو على کف زده است تو وارث شاه لافتايى قاسم اى واى گرفتند همه دورت را چون گل به ميان خارهاى قاسم پهلوى تو ضربه خورده مثل مادر افتاده ميان دست و پايى قاسم زير سم اسب نرم شد پيکر تو بر داغ عظيم مبتلايى قاسم بازيچه قاتل است اين کاکل ناز گيسوى تو شد رنگ حنايى قاسم از کهنگى نعل کفن پاره نشد سر بسته شده چه روضه هايى قاسم جان داشتى و تن تو را کوبيدند فرق من و توست ماجرايى قاسم نجمه همه گيسوان خود را مى کند تو قاتل او به نيزه هايى قاسم .
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باز زده توی مدینه شبنم شادی کف بزن هلهله کن بَه بَه چه میلادی توی چشا ذوقه،روی لبا نغمه دلها همه شاده،مادر شده نجمه ماه عالم‌پسندی،چه‌شهدی‌چه قندی جون بابات برات در میره تا بخندی میده‌ امشب به یُمنت،یه شهر و ولیمه آخه جشن و سرور کریم ابن کریمه ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بعد عباس ، دومین ماه بنی هاشم میچکه از گوشه ی لبهاش عسل، قاسم یک پارچه مروارید،بَه بَه چه دلبنده مثل قمر زیبا،مثل عسل قنده آخ فدای نگاهش،چشام فرش راهش قل هو الله،به این صورتِ مثل ماهش تا عموجون حسینش،رو دستش میگیره خنده از روی لب های سُرخش نمیره ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/93161 👇
. ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ تو خونه ها نور خدا رسیده نفسِ امام مجتبی رسیده کف بزنید شادی کنید ، چرا که از این آقا خیلی به ما رسیده سر زد از افق،خورشید امید سر سلامتیش،ماشاالله بگید هلهله کنید،هِی کِل بکِشید آی قاسمیون پاشید که آقاتون رسید ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ نجمه تا قاسم و بغل میگیره از گوشه ی لباش عسل میگیره وقتی بزرگ بشه توی کربلا مثل باباش شور جمل میگیره عزم شو ببین،رزم شو ببین زلزله شده،انگار رو زمین شاگرد قمر،میشه اینچنین تکبیر میکِشه مثل امیرالمومنین ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ https://eitaa.com/emame3vom/93163 .👇
علیه السلام علیه السلام آيينه روى مجتبايى قاسم مستغرق ذات کبريايى قاسم مثل على اکبرى براى ارباب چشم تو کند گره گشايى قاسم حالا که پسر دار شده شاه کريم داغ است بساط هر گدايى قاسم از گوشه لبهات عسل ميريزد مدهوش ز باده بقايى قاسم دل ميبرد از همه مناجات شبت مانند حسن چه خوش صداى قاسم قسمت نشده اگر امامت بکنى معصومى و از گنه جدايى قاسم تحت الهنکى که بسته اى شاهد بود زيباى امام زاده هايى قاسم سوگند به پينه هاى پيشانى تو با سن کمت پير دعايى قاسم در کرب و بلا همه حرم دار شدند اخر تو خودت بگو کجايى قاسم گويا که حرم نداشتن ارث شماست بى مرقد و بى صحن و سرايى قاسم پشت سر تو دعاى نجمه زيباست از بسکه لطيف و دلربايى قاسم تو وارث تکسوار جنگ جملى الحق حسن کرب وبلايى قاسم زير پر عباس کشيدى شمشير شاگرد امير خيمه هايى قاسم گردن زده اى ازرق و اولادش را زيرا نوه ى شير خدايى قاسم در عرش براى تو على کف زده است تو وارث شاه لافتايى قاسم اى واى گرفتند همه دورت را چون گل به ميان خارهاى قاسم پهلوى تو ضربه خورده مثل مادر افتاده ميان دست و پايى قاسم زير سم اسب نرم شد پيکر تو بر داغ عظيم مبتلايى قاسم بازيچه قاتل است اين کاکل ناز گيسوى تو شد رنگ حنايى قاسم از کهنگى نعل کفن پاره نشد سر بسته شده چه روضه هايى قاسم جان داشتى و تن تو را کوبيدند فرق من و توست ماجرايى قاسم نجمه همه گيسوان خود را مى کند تو قاتل او به نيزه هايى قاسم ......... علیه السلام علیه السلام عزیز کرده‌ی شاهنشه مدینه سلام بزرگ زاده ای و من غلام ابن غلام میان سلسله اولاد حضرت زهرا تویی که قاسمی و با ابالحسن همنام مورخان ننوشتند روز میلادت شب ششم به تو منصوب گشته در ایام کسی که از تو طلب کرده رزق کرببلا قسم به حضرت نجمه نمیشود ناکام شفا گرفت به نام تو دردهای دلم شدی همیشه برایم "مسکن الآلام" تو نان سفره‌ی دو سفره دار را خوردی شبیه بارش باران عنایت تو مدام تو که مفسر اَهلیٰ مِنَ العسل هستی کمی به ما بچشان یاکریم ازاین جام بدون شک به تو آن لحظه وحی نازل شد ز جبرئیل مقرب گرفته ای الهام حسین تا بغلت کرد گفت آه حسن ز سینه‌ی تو کند بوی دلبر استشمام تمام اهل حرم در پی تو گریانند چه محشری تو به پا کرده ای میان خیام به وقت رفتن اگر قامت تو کوته بود به روی خاک شدی قد کشیده مثل امام همه به حال پریشان نجمه خندیدند نگاه او به سرت بود کربلا تا شام .
. ✅بند اول توی ذهن من پره از شعر و غزل شیرینه لبم مثه کندوی عسل مسته مستم از باده های کوثر و آخه اومده پسره شیره جمل خنده ش به دل میشینه مثل عسل شیرینه بی همتا چون عباس و زیبا رو مه جبینه جانم جانم جانم به قدو بالای رشید حضرت قاسم «ع» به جلالش، سکناتش و به هیبت قاسم «ع» وجناتش،به مثال اسدالله العلی به پدر رفته چنان کوه ابهت قاسم«ع» یا قاسم یا قاسم «ع» ✅بند دوم حماسی در میرن لشکر همه بی مُعَطّلی میگن الفرار که اومد عجب یلی آنی ازرق رو با تمومه پسراش به درک واصل کرده با یه یا علی«ع» تا میزنه به میدون یک تنه مثل یه لشکر کوچیکه اما دلیره مثل باباشه دلاور ضربه های دستش مداوم و توفنده میزنه با تیغش به دشمنا کوبنده همه میگن الفرار این قاسم ابن الحسنه نوه ی آقایی که خیبر از جا کنده یا قاسم یا قاسم «ع» 💠💠1⃣4⃣4⃣5⃣💠💠 ✍ .👇
. علیه_السلام توی دل عاشقا شوقه روی لب شاعرا نغمه بیا اوقاتت و شیرین کن که اومده عسل نجمه قاسم بَه بَه چه اسم شیرینی چه پسر دل نشینی اومد یه حسن دیگه کار خدا رو میبینی؟ اومده تکرار حسن یا قاسم دلبر و دلدار حسن یا قاسم اومده سردار حسن یا قاسم رُطّب افطار حسن یا قاسم اهلا اهلا و سهلا یا قاسم ابن حسن ------- هم از عشیره ی شیرانه هم از قبیله ی احساسه از جنگیدنشم معلومه آموزش دیده ی عباسه قاسم یعنی لطف آسمونی اسطوره ی نوجوونی هرگز از لبت نیفتاد واژه ی اِن تَنکُرونی اومده داماد حسین یا قاسم یاور و امداد حسین یا قاسم اومده سرباز حسین یا قاسم معنی اعجاز حسین یا قاسم اهلا اهلا و سهلا یا قاسم ابن الحسن کربلایی https://eitaa.com/emame3vom/119016 .👇
امام حسین ع
. #میلاد_حضرت_قاسم #سرود_حضرت_قاسم #شب_پنجم_رمضان ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ باز زده ت
. یادواره السلام علیک یا قاسم بن الحسن علیهماالسلام حضرت اُمِّ وَلَد زادی کریم‌ دیگری آسمان بی کران مجتبی را اختری آمده از نسل پاک تو حسن را زیوری عرشیان و فرشیان را مه لقا و سروری حضرت نجمه، عروس فاطمه، مادر شدی کوری جعده ی ملعون، صاحب گوهر شدی اوست شمشیر حسن، سردار کرّارحسن اوّلین یاس همیشه سبز گلزار حسن وارث زیبایی و انوار رخسار حسن گوئیا که اوست در هر وصف،تکرار حسن محفل انس ملائک ، خانه ی زهرا شده شیعیان تبریک! مولامان حسن بابا شده آمده آن کس که مِهرش قلب ما را حاکم است دشمنی با دشمنش، بهر سعادت لازم است هرکه شد شاه دو عالم درسرایش خادم است او کریم ابن کریم ِ آل حیدر، قاسم است چون پدر ،روح کرامت،مظهر جود وعطاست جان به قربانش، نوه ی فاطمه ومرتضاست بس که او زیباست الحق یوسف دوران شده مات رخسار نکویش حضرت یزدان شده با قدومش درد هر دلداده ای درمان شده بر تن هر مبتلای مجتبی چون جان شده ذکر لب های مجانین الحسن یا قاسم است هرکه دنیایش حسن شد محشرش با قاسم است هر ملک بر روی عرش حق غزل خوانش شده هر که دیده جلوه اش را مست وحیرانش شده حضرت روح الامین گهواره جنبانش شده کلّ هستی ،روشن از خورشید رخشانش شده به به از یمن قدوم قاسم و میلاد او شد حسین بن علی بن ابیطالب عمو اوست چون جدّش علی خیبرگشای دیگری آمده تا بر عمو باشد یل جنگاوری سیزده ساله ولی باشد خودش یک لشکری بعد اکبر او شود بهر عمویش اکبری آمده تا جای بابایش حسن ، دوّم ولی او شود یار عموجانش حسین بن علی اوست شیر دیگری از نسل سردار جمل در میان کارزار ِ کربلا مرد ِ عمل می کند محشر به پا با رزم های بی بدل او شهادت را کند اعلام: اَحلی' مِن عسل با دَم ِ (اِن تَنکُرونی) بر دل لشکر زند ازرق شامی وآلش را به تیغش سر زند وای از آن دم که او پیروز میدان می شود ناگهان زندانی ِ چشم حسودان می شود چون پدر تنها میان چند گردان می شود تیرباران شد پدر،او سنگ باران می شود تیغ دشمن می شود نازل به ماه مجتبی' می شود فرقش دوتا مانند جدّش مرتضی از شرار تیغ عَمرو بن سعید ِ بی حیا می خورد با صورتش روی زمین کربلا بین دشمن می زند وقتی عموجان را صدا می زند در زیر نعل اسب دشمن دست وپا زیر ثم مرکبان قدّش کشیده می شود از غمش قدّ عموجانش خمیده می شود ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ........ .