#نکته_های_ناب 53 #تفسیر_قرآن_کریم
🔵⚪️ #نهی شدید از #تفسیر_به_رای ڪردن قرآن
👈👈حَدَّثَنَا مُحَمَّدُ بْنُ مُوسَى بْنِ الْمُتَوَكِّلِ رَضِيَ اللَّهُ عَنْهُ قَالَ حَدَّثَنَا عَلِيُّ بْنُ إِبْرَاهِيمَ بْنِ هَاشِمٍ عَنْ أَبِيهِ عَنِ الرَّيَّانِ بْنِ الصَّلْتِعَنْ عَلِيِّ بْنِ مُوسَى الرِّضَا عَنْ أَبِيهِ عَنْ آبَائِهِ عَنْ أَمِيرِالْمُؤْمِنِينَ علیهم السلام
قَالَ قَالَ رَسُولُ اللَّهِ صلی الله علیه واله:
قَالَ اللَّهُ جَلَّ جَلَالُهُ مَا آمَنَ بِي مَنْ فَسَّرَ بِرَأْيِهِ كَلَامِي وَمَا عَرَفَنِي مَنْ شَبَّهَنِي بِخَلْقِي وَمَا عَلَى دِينِي مَنِ اسْتَعْمَلَ الْقِيَاسَ فِي دَيْنِي.
💫 ريّان بن الصّلت گويد: #امام_رضا از پدران بزرگوار خود نقل كردند كه أميرالمؤمنين از رسولخدا صلى اللَّه عليه و آله چنين نقل كرد: خداوند جل جلاله فرموده است:
«هركس كلام مرا با رأى ونظر خود تفسيركند، بمن ايمان نياورده است وكسى كه مرا به خلقم تشبيه كند من را نشناخته است. وكسى كه در دين من، قياس بكار ببرد بر دين من نيست»
📚عیون اخبارالرضا ع، ج۱ باب۱۱، ح۴
________
خودبینی #حجاب و مانع است برای خودشناسی.
🔅 #صلوات
#فقطحیدرأمیرالمؤمنیناست
.
#مسؤلیت_اجتماعی #مجلس_قوی
#نکته_های_ناب
#خیانت_در_مسئولیت_مساوی_با_عذابی_دردناک
👈🏼 #پیامبر_خدا #رسول_اکرم صلّیاللهعلیهوآله فرمودند:
... مَن تَولّى عَرافَةَ قَومٍ و لَم يَحسُنْ فيهِم ، حُبِسَ على شَفيرِ جَهَنَّمَ بكُلِّ يَومٍ ألفَ سَنَةٍ، و حُشِرَ و يَدُهُ مَغلولَةٌ إلى عُنُقِهِ؛ فإن كانَ قامَ فيهِم بأمرِ اللّه تعالى أطلَقَهُ اللّه تعالى، و إن كانَ ظالِما هَوى بهِ في نارِ جَهَنَّمَ سَبعينَ خَريفا...
هر كس مسئوليّت مردمى را به عهده بگيرد و با آنان به نيكى رفتار نكند، به ازاى هر روز، #هزار_سال در لبه اى از #دوزخ نگه داشته میشود و با دست هاى زنجير شده به گردنش، محشور میگردد؛ پس اگر در ميان آنان فرمان خداى متعال را برپا داشته باشد، خداوند متعال او را آزاد می كند و اگر ستم كرده باشد، خداوند او را در #آتش_دوزخ ، كه ژرفايش به #مسافت_هفتاد_سال راه باشد، فرو می اندازد.
📚 منابع:
1⃣ ثواب الأعمال ج۱ ص۳۳۹
2⃣ بحارالانوار ج۷۳ ص۳۶۷ (باب جوامع نواهی النبی صلیاللهعلیهوآله)
🆔 @emame3vom
.
.
#با_امام_باقر_علیه_السلام
#نکته_های_ناب
#قصه_عبرت
🔷🔶 #داستان_عجیب_و_خواندنی_پیرمرد_بهشتی_در_محضر_امام_باقر_علیه_السلام
👈🏼👈🏼 مولف جلیل القدر کتاب کافی، مرحوم کلینی (م ۳۲۹ق) در روضه کافی جریانی را از امام باقر علیهالسلام نقل می کند که برای شیعیان و ارادتمندان به آن حضرت بسیار گوارا و نوید بخش است.
🌿راوی این روایت حَكَمِ بْنِ عُتَیْبة است. او میگوید: در خدمت امام باقر علیه السّلام بودم و اطاق آكنده از جمعیّت بود. ناگاه پیرمردى كه بر عصاى خود تكیه داشت، پیش آمد تا به در اطاق ایستاد.
عرض کرد: السلام علیك یا ابن رسول الله و رحمة الله و بركاته و بعد سكوت كرد. امام پاسخ داد: علیك السلام و رحمة الله و بركاته.
🌿بعد پیرمرد رو كرد به سایر جمعیت كه در آنجا بودند و به آنها نیز سلام کرد. همه جواب سلامش را دادند. در این موقع رو به جانب حضرت نمود و گفت: یا ابن رسول الله مرا نزدیك خود بنشان فدایت شوم. به خدا سوگند من شما و كسى كه شما را دوست داشته باشد را دوست دارم و این علاقه برای مطامع دنیایی نیست. با دشمن شما دشمنم و از او كناره مى گیرم و به خدا سوگند این نفرت و دشمنی نیز بواسطه اختلاف شخصی نیست و با هم پدر كشتگى نداریم [به دلیل پیروی از شما از آنها کناره گیری می کنم].
به خدا سوگند حلال شما را حلال و حرام شما را حرام می دانم و در انتظار برپایی حکومت عدل خاندان شما هستم. با این عقیده و روشی که دارم آیا امید به نجات من هست؟
🌿امام باقر علیه السلام دوبار به او فرمود: نزدیک من بیا! پیرمرد جلو آمد و حضرت او را پهلوى خود نشاند.
🌿آنگاه فرمود: پیرمرد! مردى خدمت پدرم على بن الحسین رسید و همین سؤال تو را از او پرسید. پدرم امام سجاد علیه السلام به او فرمود: وقتى جانت به اینجا رسید- با دست اشاره به حلقوم خود نمود - با قلبی مطمئن، دلی آرام و با شوق فراوان با فرشته هاى اعمال روبرو می شوى اگر [با این عقیده و روشی که داری] از دنیا رفتی خدمت پیامبر و على و حسن و حسین و على بن الحسین علیهم السلام خواهی رسید. اگر هم زنده ماندی؛ خداوند در همین دنیا چشم تو را روشن میكند و در هر صورت تو در مقامات عالیه با ما خواهى بود.
🌿پیرمرد [که به نظر انتظار این همه لطف و کرامت را نداشت با تعجب] عرض کرد: چه فرمودید؟
امام باقر علیه السلام دو مرتبه سخنان خود را تكرار كرد. پیرمرد از خوشحالى و تعجب گفت الله اكبر؛ اگر بمیرم خدمت رسول خدا و امیرالمومنین و امام حسن و امام حسین و على بن الحسین می رسم و در وقت جان دادن با قلبی مطمئن، دلی آرام و با شوق فراوان با فرشته هاى اعمال روبرو می شوم و اگر [هم تا وقت ظهور] زنده مانده و آن زمان را درک کردم خدا زندگى خوشى برایم فراهم می كند و با شما در درجات عالیه خواهم بود؟
🌿پیرمرد این را که گفت فریاد به گریه بلند کرد و شروع کرد به هاى هاى گریستن. در نهایت اختیار از کف داد و بر زمین افتاد. اهل مجلس نیز با دیدن این حال پیرمرد به گریه افتادند و آنها نیز شروع کردند به بلند بلند گریه کردن.
در حالی که امام باقر علیه السّلام با انگشت، اشک از دیدگان مبارک خود می زدود ؛ پیرمرد سربلند کرد و از امام علیه السلام خواست تا دست مبارک خود را به او دهد. امام علیه السلام دست خود را به او داد. او دست امام علیه السلام را گرفت و بوسید و بر دو دیده و صورت خود گذاشت. سپس جامه از روى شكم خود بالا زده دست امام را روى شكم و سینه خود نهاد. بعد از جاى خود بلند شد و با گفتن «السلام علیكم» از امام و اهل مجلس خداحافظی کرد و از خانه خارج شد.
🌿امام علیه السلام همان طورى كه پیرمرد می رفت به او نگاه می كرد. بعد رو به جمعیت فرمود: « مَنْ أَحَبَّ أَنْ یَنْظُرَ إِلَى رَجُلٍ مِنْ أَهْلِ الْجَنَّةِ فَلْیَنْظُرْ إِلَى هَذا ، هر كه مایل است یك نفر بهشتى را ببیند به این پیرمرد نگاه كند.»
🌿حكم بن عتیبه راوى حدیث می گوید: من خانه مصیبت زده اى را ندیده بودم كه مثل این مجلس گریه كنند (چنان تحت تاثیر نیت پاك پیرمرد و لطف امام قرار گرفته بودند كه همه با صداى بلند گریه می كردند.)
📚 الكافی ، ج8، ص 77
.
.
#نکته_های_ناب
#فضائل_شیعه
🔷🔶 #شیعه_واقعی_اهل_بیت_علیهم_السلام_کیست؟
👈🏼👈🏼 شیعه به اسم نیست اگر به حرف اهلبیت صلوات الله علیهم أجمعین، گوش نمیدهیم، نگوییم شیعه هستیم!
عدهای به محضر حضرت آمدند؛ در کوبیدند، دربان پرسید:
---کیستید؟
گفتند:
---برو به مولای ما بگو ما شیعیان جد شما حضرت امیرالمؤمنین امام علی سلام الله علیه هستیم.
امام رضا(سلام الله علیه ) به دربان گفتند:
---«من کار دارم آنها را برگردان»
روز دوم سوم و چهارم آمدند، باز حضرت سلام الله علیه آنها را نپذیرفت. دوماه در شهر بودند اما امام_رئوف به آنها وقت ملاقات ندادند.
بعد از دوماه آمدند به دربان گفتند:
---- به مولایمان بگو ما در شهر مورد تمسخر و تحقیر مردم قرار گرفته ایم. ما شیعه علی بن ابی طالب سلام الله علیه هستیم، دیگر از شهر میرویم.
حضرت رضا(سلام الله علیه ) به دربان فرمودند:
---«به آنها اجازه ورود ده»،
آنها وارد شدند و به آنحضرت سلام کردند ولى حضرت نه جواب سلام فرمود و نه اجازه نشستن داد و آنان همچنان ایستاده بودند و عرض کردند:
---- بعد از این همه سختگیری در دادن اجازه ملاقات، دلیل این برخورد خشن و تحقیرآمیز چیست؟! دیگر چه چیزی برای ما باقی مانده است؟
آنحضرت فرمودند:
----«این آیه را بخوانید: "و آنچه از رنج و مصائب به شما میرسد همه از دست اعمال زشت خود شماست در صورتى که خدا بسیارى از اعمال بد را عفو میکند"، من درباره شما از پروردگارم پیروى کردم و همچنین به رسول خدا و امیر المؤمنین و پدران پاکم(علیهم السلام) اقتدا نمودم آنها شما را عتاب نمودند من هم پیروى کردم».
گفتند:
---اى پسر رسول خدا چرا؟
فرمودند:
---«زیرا شما ادعا کردید که شیعه امیر المؤمنین على بن ابیطالب(علیه السلام ) هستید. واى بر شما، شیعه امیر المؤمنین امام علی (صلوات الله علیه) افرادى مانند حسن وحسین(سلام الله علیهم )، ابوذر، سلمان، مقداد، عمّار و محمّد بن ابیبکر سلام الله علیهم أجمعین هستند که هیچیک از دستورات خدا را مخالفت نکرده و همچنین هیچکدام از محرّمات او را انجام ندادند .شما هم میگوئید ما از شیعیان آنحضرت هستیم در حالى که در بیشتر اعمال مخالف اوئید و در بسیارى از واجبات کوتاهى میکنید. حقوق برادران دینى را سبک و کوچک میشمارید و جایى که مورد تقیّه نیست تقیّه میکنید ولى در مواردى که چارهاى جز تقیّه نیست این وظیفه بزرگ را انجام نمیدهید. اگر بجاى ادعاى تشیع میگفتید، شما از وابستگان و دوستان آنحضرت هستید، دوستان او را دوست و دشمنانش را دشمن میدارید من ادّعاى شما را تکذیب نمیکردم و میپذیرفتم ولى شما مقام بلندى را ادعا کردید که اگر کردارتان این گفته شما را تصدیق نکند هلاک و نابود شدید مگر اینکه خداوند با رحمت خویش جبران فرماید».
📚 الاحتجاج علی أهل اللجاج، ج۲، ص۴۴۰
🔆