eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. (س) مدینه در کجا گم کرده ماهت اختر خود را چرا از اشک شستی دامن غم پرور خود را مدینه، رهنمائی کن به سادات بَنی الّزهرا که در خاک تو گم کردند قبر مادر خود را مدینه، هیچ بانوئی کنار خانه اش تنها نبیند بین دشمن دست بسته شوهر خود را مدینه، یاد کن از آن غروب درد آلودت که بیمار علی زد ناله های آخر خود را مدینه، کاش در اشک علی گم می شدی آن شب که پنهان کرد زیر گل، گُل نیلوفر خود را مدینه، روز محشر پیش پیغمبر گواهی ده علی شب در کفن پیچید جسم همسر خود را زبانحال حضرت زهرا س: به وقت مرگ پر کردم ز خون چشم تر خود را که تنها می گذارم بین دشمن رهبر خود را فتادم سخت در بستر الهی برندارم سر که سر بنهاده بر دیوار دیدم همسر خود را خدایا اولین مظلوم عالم را تو یاری کن که امشب می دهد از دست تنها یاور خود را دلم خواهد که برخیزم سرشک از دیده اش گیرم دل شب چون نهد بر قبر پنهانم سر خود را الهی تا جهان باشد نبیند دیدۀ طفلی کنار خانه زیر تازیانه مادر خود را اجل ای کاش در آن ماجرا می بست چشمم را نمی دیدم نگاه دردناک دختر خود را گواهی میدهد فردای محشر عضو عضو من که کشتند این جماعت دختر پیغمبر خود را علی جان گریه کن تا عقده ای از سینه بگشائی مکن حبس این قدر آه دل غم پرور خود را از آن ترسم تو را فردا فلک از پا دراندازد که امشب می دهی از دست رکن دیگر خود را حلالم کن حلالم کن حلالم کن حلالم کن خداحافظ که گفتم با تو حرف آخر خود را. 👇
‍ . ■■■■■■◆■■■■■◆■■■■■ بند۱ سوزد دل آل عبا واویلا تیره شده ارض و سما واویلا مهدی زهرا غصه دارد امشب بقیع شده ویران سرا واویلا الا یا اهل عالم از درد و غصه و غم این روزگار زهر است دگر به کام شیعه با دیده های خونبار زهرا شده عزادار ویران شده قبر چهار امام شیعه بقیة الله آجرک الله آجرک الله _____________ بند۲ خون قلب صاحب الزمان شد ای وای وقت عزای شیعیان شد ای وای از دیده خون بارد پیمبر امشب قبر حسن بی سایبان شد ای وای از جور این زمانه بقیع شده ویرانه قلب علی و فاطمه شد پر شراره به درد و غم اسیرم الهی که بمیرم نور دل زهرا دگر حرم نداره بقیة الله آجرک الله آجرک الله _____________ بند۳ جور و جفا از این زمانه دیده آتش بلند از درب خانه دیده اشک علی و کودکان او را هنگام‌ تشیع شبانه دیده با سینه ای پر آذر هنگام دفن مادر اشک غریبی آن شب از چشم حسن ریخت در ظلمت مدینه از جای زخم سینه هنگام دفن فاطمه خون از کفن ریخت بقیة الله آجرک الله آجرک الله _____________ بند۴ دیده بقیع ظلم و جفا و بیداد روزی که شش ماهه به کوچه جان داد در روز تنهایی حیدر او دید که فاطمه در بین آتش افتاد دیدی بقیع تو آخر که دشمنان حیدر از او گرفتند همدم مانوس او را در خانه وحشیانه باضرب تازیانه پیش علی همه زدند ناموس او را بقیة الله آجرک الله آجرک الله ●●●●●●●◆●●●●●●● ◆شاعر: عبدالزهرا https://eitaa.com/emame3vom/43292 👇
. (علیه السلام) در بین حجره نیمه جان، فرزند زهراست فرزند زهراست در خانه ی خود هم تقی، مظلوم و تنهاست مظلوم و تنهاست بر روی خاک افتاده است لب تشنه او جان داده است شد دشمنش شاد شد تیره بغداد (ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا مظلومِ بغداد مظلومِ بغداد)(۴) شد خانه اش غمخانه اش، جانش به لب شد جانش به لب شد از زهرِ ملعونه بسی، در تاب و تب شد در تاب و تب شد شد زهرِ کاری قاتلش شد آه و زاری حاصلش قلبش شکسته در غم نشسته (ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا مظلومِ بغداد مظلومِ بغداد)(۴) میپیچد از سوز جگر، در حجره بر خود در حجره بر خود آبش نداده ام فضل، قلبش حزین شد قلبش حزین شد دارد زِ دست دل گِله دورَش نِمودند هلهله شد غرق مِحنَت در اوجِ غربت (ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا مظلومِ بغداد مظلومِ بغداد)(۴) بر بامِ خانه پیکرِ ، مولا فِتاده مولا فِتاده اَجرِ وفا را همسرش، اینگونه داده اینگونه داده در زیرِ سوزِ آفِتاب شد پیکرِ مولا عذاب چون کربلا شد جسمش رها شد (ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا مظلومِ بغداد مظلومِ بغداد)(۴) در هرمصیبت بایدش، گریه به مظلوم گریه به مظلوم شبهای جمعه بالاخص، همراهِ خانوم همراهِ خانوم مظلوم عالم یاحسین ای بَحرِ ماتم یاحسین عالم فدایت زین روضه هایت (مظلوم حسین مظلوم حسین مظلوم حسین مظلوم حسین مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان)(۴) .👇
‍ . علیه السلام به سبک: اول فداییه راه ولایت بند اول : جواد ابن الرضا گردیده مسموم افتاده در حجره غریب و مظلوم او میدهد جان با کام عطشان یا صاحب الزمان آجرک الله بند دوم: در وقت جان دادن چشم انتظارست زهرا کنار او دل بیقرارست میگوید گریان بابا رضاجان یا صاحب الزمان آجرک الله بند سوم: تنها در حجره و در را می بندند به آه و ناله و اشکش می خندند در شهر بغداد لب تشنه جان داد یا صاحب الزمان آجرک الله بند چهارم : جسمش بالای بام سه روز رها شد اما جدش کفن در بوریا شد شد اربا اربا آه و واویلا بند پنجم: شکر خدا نرفت بر نی سر او نبردند انگشت و انگشتر او جدش غریب است شیب الخضیب است یا صاحب الزمان آجرک الله مرتضی کربلایی✍ .
. سبک واحد سنتی شهادت امام جواد(علیه السلام)... در بین حجره نیمه جان، فرزند زهراست فرزند زهراست در خانه ی خود هم تقی، مظلوم و تنهاست مظلوم و تنهاست بر روی خاک افتاده است لب تشنه او جان داده است شد دشمنش شاد شد تیره بغداد (ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا مظلومِ بغداد مظلومِ بغداد)(۴) شد خانه اش غمخانه اش، جانش به لب شد جانش به لب شد از زهرِ ملعونه بسی، در تاب و تب شد در تاب و تب شد شد زهرِ کاری قاتلش شد آه و زاری حاصلش قلبش شکسته در غم نشسته (ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا مظلومِ بغداد مظلومِ بغداد)(۴) میپیچد از سوز جگر، در حجره بر خود در حجره بر خود آبش نداده ام فضل، قلبش حزین شد قلبش حزین شد دارد زِ دست دل گِله دورَش نِمودند هلهله شد غرق مِحنَت در اوجِ غربت (ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا مظلومِ بغداد مظلومِ بغداد)(۴) بر بامِ خانه پیکرِ ، مولا فِتاده مولا فِتاده اَجرِ وفا را همسرش، اینگونه داده اینگونه داده در زیرِ سوزِ آفِتاب شد پیکرِ مولا عذاب چون کربلا شد جسمش رها شد (ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا مظلومِ بغداد مظلومِ بغداد)(۴) در هرمصیبت بایدش، گریه به مظلوم گریه به مظلوم شبهای جمعه بالاخص، همراهِ خانوم همراهِ خانوم مظلوم عالم یاحسین ای بَحرِ ماتم یاحسین عالم فدایت زین روضه هایت (مظلوم حسین مظلوم حسین مظلوم حسین مظلوم حسین مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان)(۴) 👇
. ای دختر بدرالدجی ، ای بانوی دنیا ، یا زینب کبری اهلا و سهلا مرحبا ، جان و دل زهرا، یا زینب کبری ای یاس زهرا و علی ، آمد زمستانت ، شد دیده گریانت چشم تمام قدسیان ، در عالم بالا ، یا زینب کبری تو می کشی آه از جگر ، با یاد فرداها ، دلگیری از دنیا از بوی سیب ِ این زمین ، شد در دلت غوغا ، یا زینب کبری یک قافله مضطر شد از ، حال عجیب تو ، امن یجیب تو بانو چرا خیره شدی ، بر حنجر آقا ، یا زینب کبری زهرا شده خونین جگر ، از داغ فردایت ، از ماجراهایت در این بیابان میشوی ، بی اکبر و سقا ، یا زینب کبری بانو خدا صبرت دهد ، بینی چه ها اینجا ، در روز عاشورا قدت کمانی می شود ، چون مادرت زهرا ، یا زینب کبری جان بر لبانت آید از ، این لشکر ملعون ، گردد دل تو خون باید بمانی بی حسین ، تنها در این دنیا ، یا زینب کبری منزل به منزل می روی ، یک اربعین گریان ، بر ناقه ی عریان خاکم به سر بسته شود ، دست تو چون مولا ، یا زینب کبری یک اربعین خون می چکد ، از دیده ی سقا ، بر نیزه ی اعدا وقتی که می گردی سپر ، بر طفل بی بابا ، یا زینب کبری .
. سبک ای ساقی لب تشنگان... یا رحمت للعالمین ، ای بهترین غمخوار ، یا احمد مختار خوبان عالم بنده و ، تو سید و سالار ، یا احمد مختار یا حضرت ختم رسل ، جانم به احسانت ، لطفت فراوانت آقا رسیده مرحمت ، از تو به ما بسیار یا احمد مختار تا که خدا باشد خدا ، کوری بدخواهان ،در عالم امکان اصلا نداری جانشین ، جز حیدر کرار یا احمد مختار با نا امیدی دشمنت ، برگردد از میدان ، سر تا قدم لرزان وقتی امیرالمومنین باشد تو را سردار یا احمد مختار خورشید بی تکرار حق ، رفتی و شب آمد ، جان ها به لب آمد هر لحظه یثرب می زند از دوری تو زار ، یا احمد مختار رفتی امیرالمومنین شد بی کس و تنها ، بین حرامی ها بی تو برای فاطمه شد زندگی دشوار ، یا احمد مختار بسته دو دست حیدر و ، قامت کمان زهرا ، ای وای ازین دنیا جبران شده الطاف تو ، بین در و دیوار یا احمد مختار ریحانه ات شد غنچه اش در پشت در پرپر ، وای از دل حیدر خون گریه کرد از غربت ِ زهرای تو مسمار، یا احمد مختار ✍ ........................... سنتی علیه السلام ... ای نور چشمان نبی ، آقای بی همتا ، ای یوسف زهرا عشق ابالفضل و حسین ، ای نایب مولا ، ای یوسف زهرا ای حیدر جنگ جمل ، ای معنی طوفان ، پیروز هر میدان لرزد هنوز از غیرتت ، پشت حرامی ها ای یوسف زهرا بنده نوازی های تو ، کرده چه غوغایی ، الحق که آقایی راه آمدی با دشمنت ای مهربان آقا ، ای یوسف زهرا وا کن گره از کار من ، جان حسین جانت ، دستم به دامانت ای مهربان تر از همه ، حلال مشکل ها ای یوسف زهرا آقا عزادار تو را ، زهرا جدا کرده ، حیدر دعا کرده گریه کُنَت خندان بُوَد در محشر کبری ، ای یوسف زهرا آه ای معز المومنین ، ماندی چرا تنها ، در بین این دنیا گریه کنان از غربتت ، شد ماهی دریا ، ای یوسف زهرا شد با غرور تو چه ها ، در کودکی آقا ، ای وای ازین دنیا گشتی عصای مادرت ، در کوچه ی غم ها ای یوسف زهرا تو در میان خانه ات ، گشتی چرا مسموم ، یا سید المظلوم شد قاتل تو همسرت ، واویلا واویلا، ای یوسف زهرا دادی نشان تو از همه ، هستی حسینی تر ، ای شاه بی لشکر گردیده از " لا یوم " ِ تو ، در آسمان غوغا ، ای یوسف زهرا ...... سلام_الله_علیه ۸۰۰ خواهر،از زهر جفا بال و پرم می سوزد با تو آن قدر بگویم جگرم می سوزد جگرم سوخت ولی از اثر زهر نبود جگرم از غم مادر-پدرم می سوزد لحظه ای هم نرود از نظرم آتش در دائما فاطمه،پیش نظرم می سوزد زینب از غم من اشک مریز و بنگر وز غم کرب و بلا چشم ترم می سوزد فکر گودالم و زانوی حرامی به کمر خواهر از غصه ی آن تن،کمرم می سوزد می کشد شمر سرش را به عقب از گیسو من به یاد سر پاشیده،سرم می سوزد ✍ .
. گل در آتش خانه شد ویرانه و گلخانه ام آتش گرفت شمع چشمم سوخت و پروانه ام آتش گرفت بوی عطر سیب آمد از میان شعله ها بر زمین افتاد گل ، ریحانه ام آتش گرفت تا به روی شانه ام زینب سر خود را گذاشت ناگهان احساس کردم شانه ام آتش گرفت در عزای فاطمه ویرانه شد کاشانه ام قبل ویران گشتنش کاشانه ام آتش گرفت از لسان فاطمه بنویس روی برگ گل شاخ و برگم سوخت و دُردانه ام آتش گرفت خانه ی بی فاطمه ویرانسرایی بیش نیست در فراق روی او ویرانه ام آتش گرفت از دل آئينه ام خون می چکد «یاسر» ببین جام دل بشکسته و پیمانه ام آتش گرفت ** «یاسر»✍ .
علیه السلام به سبک: اول فداییه راه ولایت بند اول : جواد ابن الرضا گردیده مسموم افتاده در حجره غریب و مظلوم او میدهد جان با کام عطشان یا صاحب الزمان آجرک الله بند دوم: در وقت جان دادن چشم انتظارست زهرا کنار او دل بیقرارست میگوید گریان بابا رضاجان یا صاحب الزمان آجرک الله بند سوم: تنها در حجره و در را می بندند به آه و ناله و اشکش می خندند در شهر بغداد لب تشنه جان داد یا صاحب الزمان آجرک الله بند چهارم : جسمش بالای بام سه روز رها شد اما جدش کفن در بوریا شد شد اربا اربا آه و واویلا بند پنجم: شکر خدا نرفت بر نی سر او نبردند انگشت و انگشتر او جدش غریب است شیب الخضیب است یا صاحب الزمان آجرک الله ✍ .
. به سبک: اول فداییه راه ولایت 130_ جواد الائمه سلام الله علیه مسموم از بیداد شهر بغدادم طائر قدسم در دام صیادم همسرم قاتل خانه قتلگاه یا صاحب الزمان آجرک الله مانند مادرم زهرای اطهر در جوانی شدم چون لاله پرپر با داغ افزون با عمر کوتاه یا صاحب الزمان آجرک الله در غربت می میرم با کام عطشان می سوزد جگرم بابا رضا جان دارم به دل خون دارم به لب آه یا صاحب الزمان آجرک الله ✍ 👇
. یا صاحب الزّمان آجرک الله جدّ تو آمده سمت قتلگاه همراهش گویا رفتی کربلا یا صاحب الزّمان آجرک الله.... کاروان،رسیده به خاک پر درد نشسته بر لب ِ همه آهی سرد اینجا کربلاست که مهد بلاست یا صاحب الزّمان آجرک الله.... چون پای عمّه ات زینب کبری رسیده بر روی خاک کربلا گردیده مضطر نزد برادر یا صاحب الزّمان آجرک الله.... دریای خون شده چشمان زینب در راه خیمه اش گشته جان بر لب لبریز غم شد غرق ماتم شد یا صاحب الزّمان آجرک الله.... از مرکب تا خیمه ، رفته با عزّت دورش صف کشیدند چندین با غیرت خواهر امام دیده احترام یا صاحب الزّمان آجرک الله.... وقتی رفته زینب سمت خیمه حتّی کسی ندید سایه ی او را وای از شهر شام بین ازدحام یا صاحب الزمان آجرک الله اینجا اگر بارید اشک از دو عینش دلداری داده است او را حسینش وای از عاشورا حمله ی اعدا یا صاحب الزّمان آجرک الله.... وای از عصر دهم،غارت خیام تنها بین اعداست،خواهر امام وای از جسارت بند اسارت یا صاحب الزّمان آجرک الله.... همسفر می شود زینب با اعدا می رود چل منزل تا شام بلا پای هجده سر او گردد مضطر ️علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .👇
‍ . ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ میسوزد جگر امام مظلوم میگرید بقیع بر باقرالعلوم کشته شد مسموم بی جرم و گناه (یاصاحب الزمان آجرک الله) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ با اشک ملائک شسته شد تنش پیراهن نمازش شد کفنش میسوزد خورشید بر سر زند ماه (یاصاحب الزمان آجرک الله) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ سلام علی مسلم بن عقیل عمریه هستم به پرچمت دخیل بر تن بپوشم لباس عزا (یاصاحب الزمان آجرک الله) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اول فدایی راه ثارالله مسلم مسلم گوید اباعبدالله تنها جان دادی مظلوم افتادی (یا صاحب الزمان آجرک الله) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ اول فدایی راه ولایت بین دیوار و در شد این جنایت شد کشته زهرا ام ابیها (یاصاحب الزمان آجرک الله) ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 👇
. اللهم العن قاتلی فاطمه الزهرا صدیقه الکبری ..... لعنت به آن هیزم کِشانِ شهر مدینه که با بغض و کینه آتش کشیدند خانه علی و زهرا را واویلا واویلا ....... لعنت به آنکه گفت بسوزانید این در را خانه حیدر را باشد اگر چه بین خانه بضعه طاها واویلا واویلا ....... یک سوم سادات دنیا را چه بد کشتند با یک لگد کشتند هم ناله شو هم ناله شو با محسن زهرا واویلا واویلا ....... لعنت به آنکه بازوی خیبرگشا را بست دست خدا را بست در پیش چشمان ترش زد همسر او را واویلا واویلا ....... با قنفذ و مغیره مادر کشتگی داریم از آنها بیزاریم با تازیانه میزدن ام ابیها را واویلا واویلا ....... لعنت به آنکه زد به روی فاطمه سیلی شد صورتش نیلی رو میگرفت دیگر میان خانه از مولا واویلا واویلا ....... مهدی بیا آتش بزن تو لات و عُزّا را قاتل زهرا را بگو چرا کشتید آخر مادر ما را واویلا واویلا https://eitaa.com/emame3vom/86636 👇
. امام صادق علیه السلام (یا صادقِ آل عبا ای جان و ای جانان مولای مظلومان) شهر مدینه شد زِ سوگِ تو سیه‌پوشان مولای مظلومان ...زهرا کنارِ قبرِ خاکی و غریب تو شد بی شکیب تو مهدی کند گریه به جانِ غم‌نصیبِ تو حالِ عجیب تو (یا صادق آل عبا ای جان و....) مسموم زهرِ دشمنان شد جسم و جان تو دلْ نوحه‌خوان تو آتش زده ابن ربیع، بر آشیان تو... بر آسِتانِ تو.. (یا صادق آل عبا ای جان و....) با دست بسته بُرده دشمن بینِ اَنظارت عالم عزادارت پای برهنه بی عبا، او داده آزارت... دلها همه زارت (یا صادق آل عبا ای جان و....) دستان تو بسته شد و گفتی که یازهرا وا اُما وا اُما یادِ مدینه کردی و یادِ غمِ مولا... واویلا واویلا (یا صادق آل عبا ای جان و....) گشتی دوان در پشت مرکب کرده ای گریه به یادِ رقیه نه تکیه گاهی که بر آن، آقا کنی تکیه مانندِ رقیه (یا صادق آل عبا ای جان و....) تو مثل جدّ خود حسین، بودی چراغِ راه یا اباعبدالله اما نَشد رأسَت بُریده بینِ قتلگاه... یا اباعبدالله (یا صادق آل عبا ای جان و....) 👇
. نوحه سنتی امام صادق علیه السلام مدینة النبی شده سیه پوش... در غم صادقش شد مولا مدهوش عالم غمین است زهرا حزین است بقیة الله آجرک الله... از ظلمِ دشمنِ زهرا و حیدر شیخ الائمه شد بی‌تاب و مضطر جان‌ها فدایش غرق عزایش بقیة الله آجرک الله... همچون علی شده داغِ گِرانَش آتش زده عدو بر آسِتانَش مانند زهراست بی یار و تنهاست بقیة الله آجرک الله... شکر خدا کفن شد پیکر او! کِی شد بر نیزه‌ها دیگر سر او؟ نوحه کُنان بود... حسین عطشان بود بقیة الله آجرک الله... .👇
. (علیه السلام) در بین حجره نیمه جان، فرزند زهراست فرزند زهراست در خانه ی خود هم تقی، مظلوم و تنهاست مظلوم و تنهاست بر روی خاک افتاده است لب تشنه او جان داده است شد دشمنش شاد شد تیره بغداد (ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا مظلومِ بغداد مظلومِ بغداد)(۴) شد خانه اش غمخانه اش، جانش به لب شد جانش به لب شد از زهرِ ملعونه بسی، در تاب و تب شد در تاب و تب شد شد زهرِ کاری قاتلش شد آه و زاری حاصلش قلبش شکسته در غم نشسته (ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا مظلومِ بغداد مظلومِ بغداد)(۴) میپیچد از سوز جگر، در حجره بر خود در حجره بر خود آبش نداده ام فضل، قلبش حزین شد قلبش حزین شد دارد زِ دست دل گِله دورَش نِمودند هلهله شد غرق مِحنَت در اوجِ غربت (ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا مظلومِ بغداد مظلومِ بغداد)(۴) بر بامِ خانه پیکرِ ، مولا فِتاده مولا فِتاده اَجرِ وفا را همسرش، اینگونه داده اینگونه داده در زیرِ سوزِ آفِتاب شد پیکرِ مولا عذاب چون کربلا شد جسمش رها شد (ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا ابن الرضا مظلومِ بغداد مظلومِ بغداد)(۴) در هرمصیبت بایدش، گریه به مظلوم گریه به مظلوم شبهای جمعه بالاخص، همراهِ خانوم همراهِ خانوم مظلوم عالم یاحسین ای بَحرِ ماتم یاحسین عالم فدایت زین روضه هایت (مظلوم حسین مظلوم حسین مظلوم حسین مظلوم حسین مظلوم حسین جان مظلوم حسین جان)(۴) .👇
. ` ای جان جانانم روی خاک حجره سرم رو به قبله پایم من ابن الرضایم در شهر غربت جان دهم مانند بابا یم من ابن الرضایم بابا علی موسی الرضا برس به فریادم در چنگ صیادم از شعله ی زهر جفا می‌سوزد اعضایم من ابن الرضایم رحمی نکرده همسرم بر قلب سوزانم آتش زد بر جانم در خانه ی خود ای خدا غریب و تنهایم من ابن الرضایم هر چه زدم ناله کسی نداده جوابم لب تشنه ی آبم چشمم ز گریه تر شد و خشکیده لب‌هایم من ابن الرضایم ✍ 👇
. باید نشست و از برکاتى چنین نوشت تاروز حشر از حسناتى چنین نوشت از کشتى وسیع نجاتى چنین نوشت از شور بهتر از عرفاتى چنین نوشت بر گردن جهان تشیع چه دینى است این شور بى مقایسه حج حسینى است کى دیده است جمعیتى اینچنین بگو شور وشعور و تربیتى اینچنین بگو یک مکتب و اهمیتى اینچنین بگو کى دیده است تسلیتى اینچنین بگو پاى پیاده در دل صحرا به شوق کیست؟ گر خوانمش قیامت دنیا بعید نیست این رستخیز عام که درسى حماسى است یک مکتب مجرب انسان شناسى است رزمایش بزرگ عبادى سیاسى است این کار ریشه ایست پیامش اساسى است بى سابقه ترین تجمع روى زمین شده است حالا مدال وحدت ما اربعین شده است این اربعین هنایشى از اتحاد ماست یک پرده از نمایش یوم الجهاد ماست مقیاسى از تلاطم مردم نهاد ماست این اربعین نشانه اى از اعتقاد ماست ما سالهاست عاشق یک بى کفن شدیم تاثیر عاشقى است که دور از وطن شدیم اول نجف مقابل میخانه على جامى بزن ز باده مستانه على اذن دخول پشت در خانه على زآنجا سپس زیارت دردانه على باید ولى شناخت سپس جان به کف گذشت باید براى کرببلا از نجف گذشت وقت وصال مى طلبد دل به جاده زد موکب به موکب از لب پیمانه باده زد باید در این مسیر قدم بى اراده زد بوسه به روى تاول پاى پیاده زد عاشق شدن وسیله آواره بودن است آوارگى نتیجه بیچاره بودن است مردم دلى به سوى قرن مى برند آه جان هاى مست را سوى تن مى برند آه سر را براى کشته شدن مى برند آه دنبال خویش بچه و زن مى برند آه شکر خدا غذاى فراوان رسانده اند زوار شاه تشنه که تشنه نمانده اند پاى پر آبله غم مرهم نداشتند چیزى براى طى سفر کم نداشتند زنهاى این پیاده روى غم نداشتند یک لحظه ترس در دل خود هم نداشتند یک لحظه چادر از سر یک زن جدا نشد یک گوشواره دردسر گوش ها نشد بعد از حسین جوشش مکتب شروع شد خونش که ریخت گریه هرشب شروع شد در بین دختران حرم تب شروع شد یک اربعین رسالت زینب شروع شد گرچه به روى ناقه عریان سوار شد حیدر شد و همش سخنش ذوالفقار شد مرثیه را به وادى کوفه رساند و رفت او سنگ خورد ولى خطبه خواند و رفت در بین کوچه چادر خود را تکاند و رفت ابن زیاد را سر جایش نشاند و رفت کاخ یزید را به سر او خراب کرد ویک تنه به جاى همه انقلاب کرد شاعر:محمد جواد پرچمی✍ 👇
واحد اربعین_حاج محمد فراهانی.mp3
4.18M
حاج محمد فراهانی دستگاه اﻭﻝ ﻧﺠﻒ ، ﻣﻘﺎﺑﻞِ ﻣﯿﺨﺎﻧﻪ ﯼ ﻋﻠﻰ... دستگاه , گوشه شهناز و یا همان مقام صبا