eitaa logo
امام حسین ع
27.2هزار دنبال‌کننده
432 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ▪︎السَّلامُ عَلَیْکَ یَا سَلِیلَ الْأَخْیَارِ▪︎ ▪︎السلام‌علیک‌یاابالحسن▪︎ سلام ای حضرت هادی،دلم پر زد برای تو دوبــاره دعـوتـم کـن تـا بیایـم سامرای تو از آن‌روزی‌که برگشتم،دلم‌در صحن جامانده مـیــان غـــربـت صــحــن‌و‌سـرای باصفای تو اسیـر نـفْـس سرکش هستم و بار گناهانم خدا می‌بخشدم حتما به اذکار و دعای تو تـمـام عـمـر را مدیـون الطاف توام آقـا خدا را شکر دارم بر سرم چتر ولای تو شفای‌روح می‌خواهم،طبیبم نسخه پیچیده: بیایـم در حــریــمــت تـا ببوسم‌خـاک پای تو ببـار ای ابــر آرامش که سیرابـم کنی امشب 'کویر' خشک دارد گوشه‌چشمی بر عطای تو دلم تنگ است آقاجان، گره افتاده در کارم دوبــاره دعوتــم کــن تــا بیایم سامرای تو .
. سَیّدی مولا رضا ، سَیّدی مولا ----------- معتکف کوی تو بودم و رفتم زائر دلجوی تو بودم و رفتم بوی خدا می دهد باغ ضریحت مست همین بوی تو بودم و رفتم ای که تویی جنّت دیده رضا جان جان ز حریم تو گل چیده رضا جان ای همه لطف و عطا ، سَیّدی مولا سَیّدی مولا رضا ، سَیّدی مولا ----------- جان به فدای تو و لطف نکویت می روم امّا بُوَد دیده به سویت معتکفِ کوی تو بودم و دیدم خیل ملک را همه زائر کویت می روم و ، دیده ام من کرم تو دل نرود یا رضا از حرم تو معدن جود و سخا ، سَیّدی مولا َسَیّدی مولا رضا ، سَیّدی مولا ------------ ای حرمت قبله ی این دل زارم کوی تو مولا بُوَد باغ و بهارم ماه شب تار من گنبد زردت نور دهد مهر تو بر شب تارم ذکر رضا جان بُوَد ، ذکر مدامم اشک دو دیده بُوَد عطر سلامم ذکر تو عینِ شِفا ، سَیّدی مولا سَیّدی مولا رضا ، سَیّدی مولا ----------- معتکف این حرم بوده دل من با تو رضا همقدم بوده دل من سائل درگاه تو گشتم و دیدم سائل لطف و کرم بوده دل من مرغ دلم در حرم لانه گرفته آمده از دست تو دانه گرفته این من و جود شما ، سَیّدی مولا سَیّدی مولا رضا ، سَیّدی مولا ** محمود تاری «یاسر»✍ .............. دوباره آمده‌ام تا دوباره در بزنم کبوترانه در این آستانه پر بزنم به نا امیدی از این در نمی‌روم هرگز اگر جواب نگیرم دوباره در بزنم خدا مرا به حقیقت ولی شناس کند که حلقه بر در این خانه بیشتر بزنم سواد نامۀ من رنگ صبح خواهد داشت شبی که بوسه بر این چشمۀ سحر بزنم به یاد غربت تو عهد کرده‌ام با خود که لاله باشم و صد باغ بر جگر بزنم خدای را کمی ای زائران درنگ کنید که خاک پای شما را به چشم تر بزنم به من هر آنچه که بخشیده‌اند توفیق است مباد آنکه دم از دولت هنر بزنم اگرچه خارم و نسبت به گل ندارم باز خوشم که گاه گداری به باغ سر بزنم اگر شمیمی از این بوستان به من برسد معاشران! به خدا تاج گل به سر بزنم من آشنای همین درگهم، خدا نکند که رو به غیر کنم یا دری دگر بزنم صفای تربیت باغبان حرامم باد که در مجاورتِ گل دم از سفر بزنم اگر چه غرق گناهم سفینه‌ام اين‌جاست مراد و قبله‌ام اين‌جا، مدینه‌ام اين‌جاست ✍ ....... گله‌ای نیست اگر غصه‌ی بی‌ حد داریم خلوتی هست که در گوشه‌ی مشهد داریم ما نرفتیم هنوز از حرمش دلتنگیم چشم امّید به دیدارِ مجدد داریم گفته سر می‌زند آن‌گونه که از سلمانی این قراری‌ست که با صاحب مرقد داریم ما گنه‌کارترین‌ها وسط صحن رضا آنچه در خلد برین خلق ندارد داریم روضه می‌خوانم از آن شاه که در اندوهش دیده‌ای در طلب اشک مقید داریم :: ای اباصلت! عبا را نکشد کاش به سر از عبا ما چه‌قَدَر خاطره‌ی بد داریم شاه بر شانه‌ی خم، پیکر خود را می‌بُرد با عبا داشت علی اکبر خود را می‌بُرد .................... شکر خدا که ریزه خور خوانتان شدم دلبسته ی حریم خراسانتان شدم شکر خدا که بار دگر زائر توام لطف خود شماست که مهمانتان شدم لایق نبوده ام که شوم همجوارتان مبهوت این کرامت و احسانتان شدم یا ایها الرئوف زمینم زده گناه بی خود نبوده دست به دامانتان شدم با صد امید بر در این خانه آمدم امّیدوار لطف فراوانتان شدم جایی به جز بهشت خراسان نیافتم گوشه نشین روضه ی رضوانتان شدم دست خودم نبوده که اینجا رسیده ام دست خودم نبوده مسلمانتان شدم چشم طمع به گندم مهر تو بسته ام این شد که من کبوتر ایوانتان شدم دل کنده ام ز خانه و شهر و دیار خود عشقت سبب شده که پریشانتان شدم لطف و عطای تو چقدر فرق می کند بیهوده نیست بی سر و سامانتان شدم حال و هوای کرب و بلا دارد این حرم یعنی که مست جام حسین جانتان شدم شاعر: ✍ . شاه خراسان سلام شاه جوابم بده غرق گناه آمدم شاه پناهم بده نور خراسان سلام صاحب ملک و مقام گرچه من آلوده ام باز تو راهم بده ای همه سلطان عشق شاه غریب از وطن با همه شرمندگی حرمت شاهم بده مانده ام از هر کجا رانده ی مشهور شهر با همه امید باز، توشه ز آهم بده بارگهت تکیه گاه سر و ستونت بلند بنده ای افتاده ام حرمت و جاهم بده هیچ نراندی ز خود خلق گنهکار را ای تو امام رئوف باز پناهم بده .
. خار از چشم کشیدیم بگو بسم الله تیغ بر خصم کشیدیم بگو بسم الله استخوانی به گلو بود برون آوردیم داد از خشم کشیدیم بگو بسم الله صبر کردیم که فرزانه اشارت بکند جامه از خشم دریدیم بگو بسم الله .