eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. گریز دعای جوشن کبیر مناحات آمدم با چشم گریان آمدم                گر گنه کارم پشیمان آمدم یا کریم و یا رحیم و یا رفیع               چهارده معصوم را آرم شفیع با چنین راُفت که می خوانی مرا       کی خداوندا بسوزانی مرا جوانی، هنگام مرگ رو به مادرش کرد و گفت: مادر جان می خواهم وصیتی کنم:وقتی مردم طنابی بیاور و دست و پای مرا محکم ببند. آن وقت مرا با طناب روی زمین بکش و با دلی شکسته به خداوند بگو:خدایا بنده فراری تو را اوردم؛بلکه خداوند به دل شکسته ی تو از من بگذرد. این جوان مُرد و از دنیا رفت .با این که برای مادر، مرگ جوان خیلی سخت است و طاقت و تحمل دیدن جنازه ی عادی به زمین افتاده ی پسر جوان را ندارد،بااین حال ،این مادر بنا به وصیت پسرش این کار را انجام داد.طنابی آورد و دست و پای پسرش را بست .آن وقت جنازه او را بر روی زمین کشید وبا حال رقت باری می گفت: خدایا ! بنده فراریت را اوردم.چیزی نگذشته بود که هاتفی ندا داد که مهمان ما را رها کن! او میهمان ماست.  اری دعای مادر در حق فرزند این چنین اثر گذار است و این چنین سریع به اجابت می رسد.باید دست به دامان مادران شد و از انها التماس دعای خیر داشت؛اما من مادری را سراغ دارم که یک نیم نگاه او عالمی را کن فیکون میکند.یک لحظه توجه او عالمی را زیرو رو میکند . امشب دست توسل مان را به سمت خانه ی مادر سادات دراز کنیم و از او مدد بجوییم. می پرسی کدام خانه؟ خانه ای که بوی اتش میدهد                  داغ مادر را به قلبم مینهد خانه ای که دست مردی بسته است    خانه ای که پهلویش بشکسته است خانه ای که دختری افسرده است             دید مادر را که سیلی خورده است خانه ای که کعبه ی دلها بود                        قتلگاه حضرت زهرا بود  خانه ای که از درش خون میچکد         خصم مولا را به بیرون میکشد خانه ای که مادری را میزند                  پیش چشمش دختری را میزند  اتش بر جان او انداختند                         گرگ ها از چه بر او میتاختند؟     اه خفاشان به قلب شب زدند                           تازیانه از چه بر زینب زدند؟   *پیغمبر به سلمان از فضائل دخترشون زهرای مرضیه بیاناتی رو فرمودند، تا رسیدن به ورود حضرت به صحنه ی محشر . یا سلمان ، دخترم فاطمه سواره وارد محشر میشه ، ندا میاد: "حَبِيبِي سَلِينِي تُعْطَيْ" ای حبیبه ی من هر چی میخوای اینجا درخواست کن به تو عطا میشه ، دخترم فاطمه تقاضاش اینه "یا رب اَسْأَلُكَ اَنْ لا تُعَذِّبَ مُحِبّي وَ مُحِبَّ عِتْرَتي بِالنَّارِ" خدایا محبین منه زهرا و محبین فرزندان منه فاطمه رو اینجا به آتش عذاب نکن ..." دلت با منه یا نه؟ کنار حرم فاطمه معصومه سلام الله گفتم ، همون خانمی که امیرالمومنین فرمود ثواب زیارت حضرت زهرا رو خدا به این بانو و زیارت او داده ، بلافاصله ندا میاد "وعزتی و جلالی" زهرا جان به عزت و جلالم قسم "لقد آلیت علی نفسی ان لا اعذب محبیک ومحبی عترتک بالنار" منه خدا بر خودم سوگند خوردم محبین تو و بچه های تو رو در آتش نسوزونم ..." حالا با محبت فاطمه و بچه های فاطمه پای مناجات شوهر فاطمه ، امیرالمومنین نشستی ...* .
. در جوشن كبير يك عبارتی هست كه مى گوييم: " يا كٓريمٓ الصَّفْح " معناش خيلى جالبه : یك وقتی یك کسی تو رو می بخشه اما یادش نمیره که فلان خطا رو کردی و همیشه یك جوری نگات می کنه که تو می فهمی هنوز یادش نرفته؛ یك جورایی انگار که سابقه بدت رو مدام به یادت میاره. ولی یك وقتی، یك کسی تو رو می بخشه و یک طوری فراموش می کنه انگار نه انگار که تو خطایی رو مرتکب شدی. اصلا هم به روت نمیاره. به این نوع بخشش میگن صَفح. و خدای ما اینگونه است... از صمیم قلب می گویم: "يا كٓريمٓ الصَّفْح" بیاییم در این روز و شب‌های عزیز، ببخشیم و بگذریم... ................... اگرکسی درخانه ی مرا بزندوچند باراسم من بی سرو پا را به زبان بیاورد،اگر بار اول،دوم،سوم...جواب ندهم ،بلاخره اگراصرار کند برای  بار پنجم و ششم شرم میکنم جوابش را ندهم.شرم میکنم او را دست خالی بر گردانم .مردم!امشب این جا جمع شده ایم وهمه دست جمعی دعای جوشن کبیر را خوانده ایم  وهزار بار اسم خداوند کریم راصدا زده ایم؛چطور ممکن است خداوندی که کریم است ،خداوندی که رءوف است،دست رد به سینه ما بزند؟او که ارحم الراحمین است،چطور به ما جواب ندهد؟ تو کریمی و رحیمی و غفور کن زتاریکی مرا راهی نور ای رحیم مهربان ،حی قدیر جان زهراوعلی دستم بگیر ............... امشب بعید است خداوند دست رد به سینه این جمعیت بزند ؛چون خود خداوند فرموده است :(فاما السائل فلا تنهر) یعنی سائل و گدا را مرانید؛پس چطور ممکن است امشب به ما جواب ندهد و ما را از درگاهش براند ؟غیر ممکن است کسی که خودش فرموده:گدا را مرانید،امشب این جمعیت رادست خالی و ناامید برگرداند. الا ای مهربان امد گدایت کند با حالتی محزون صدایت خدای من تو خوب و مهربانی مرا از درگهت هرگز مرانی خدایا من به غفلت مبتلایم دگر از معصیت بنما جدایم معصیت خانه خرابم کرده است غافل از روز حسابم کرده است ای خدای من به فریادم برس بین که شیطان انتخابم کرده است .............. گداها میروند ودر خانه یکی را میزنند .ممکن است یک وقت در باز شود وعتاب کنند که این چه وقتی است درزدی؟!چرا مزاحم شدی؟ناامید نمی شود و میرود درخانه دیگری را میزند.او هم ممکن است عتاب کند .بد اخلاقی کند وکمکی نکند ؛ولی بلاخره یکی پیدا میشود وکمکی میکند .بلاخره دری به رویش باز میشود؛اما اگر خداونددر به روی گدایان درگاه خویش باز نکند ،به غیر درگاه او کجا بروند؟چه جایی را دارند که بروند؟هیچ در دیگری را نمیتوانند دق االباب کنند،بدبخت و بی چاره میشوند .خدایا اگر امشب ما را نبخشی چه کنیم؟یا رحیم ؛یا غفور! تو تنها دستگیر این گدایی کریمی و رحیمی وباوفایی خدای من تو خوب ومهربانی مرا از درگهت هرگز مرانی تو خود اگاهی از درد درونم تو دانی غصه های قلب خونم .............. نمیدانم تا حالا دیده ای بچه ای که پدرش او را کتک میزند؛اما بچه به جای این که فرار کند ،با همان حالت گریه و ناله خودش را درون اغوش بابایش میاندازد؟از کتک پدر به اغوش پدر پناه میبرد؛چون جای دیگری را ندارد.  خدایا!ماهم به غیر از تو پناهی نداریم .اگر ما را عذاب کنی ،مجبوریم باز هم به سوی تو فرار کنیم؛اخر نجات دهنده ای به جز خودت نمی شناسیم. رو به سوی تو نمودم که پناهم بدی نعمت مغفرت و عفو گناهم بدی ته چاه هوس افتادم واسوده شوم ان زمانی که نجات از ته چاهم بدهی روز من گشته ز تاریکی غفلت چون شب چه شود خاتمه بر روز سیاهم بدهی .......... از اداب مهمانی این است که مهمان حتی اگر شده ،باکمی نمک پذیرایی شود .الان هم ماه مبارک رمضان است .ضیافة الله است.مهمانی خداست.خداوند،رسولگرامیش را فرستاده و همه ی بنده گان را به این مهمانی دعوت کرده است. سفره های پذیرایی گسترده و غذاهای گوناگون درون سفره چیده شده است؛منتها غذا ،غذای جسم نیست ،غذای روح است . غذای این میهمانی امرزش گناهان است.عفو خطاها است.محبت امیرالمومنین(ع) و حضرت زهرا است.یا الله!نکند از کنار این  سفره،پذیرایی نشده بلندمان کنی !محبت امیرالمومنین(ع)وحضرت زهرا(س)را در دل ما بیشتر و بیشتر نکنی!نکند گناهان ما را نیامرزی!...  مگر نه این است که خودت در دین خویش پذیرایی از مهمان را حتی اگر شده با کمی نمک جزءاداب قرار دادی؟ما هم که مهمان ناخوانده نیستیم؛ بلکه به دعوت خودت امده ایم. چطور دست خالی از کنار سفره ات برخیزیم ؟چطور بگوییم از کنار سفره کریم، گرسنه برخواسته ایم؟چطور بگوییم مهمانی خدا تمام شده و گناهان ماامرزیده نشده است؟هیهات ما هکذا الظن بک.... دوستان خویشتن اماده ی دیدار کنیم دل غفلت زده را روشن وبیدار کنیم رمضان امده خوب است به درگاه خدا