eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5836778972360215161.mp3
2.05M
با عج 🎙امیرعباسی 🔊بیا یابن الحسن دردم دوا کن
Track[06].mp3
8.95M
با عج 🎙محمدحسین پویانفر 🔊یامولانا،یا صاحب الزمان..... مولانا مولانا یا مولانا یا صاحب الزمان ... شیعه تو غریبه و منم یه بچه شیعه مو اشکی بده سبک کنم سنگینی رو سینه مو بقیه الله یا فرج الله یا مولانا یا صاحب الزمان ... الامان الامان الامان الامان العجل العجل العجل العجل کاشکی میشد که غیر تو هیچکی نباشه تو دلم بهم بگو چی کار کنم کم بشه از تو فاصله ام اونی که دل بسته به تو محاله نا امید بشه زنده میشه به عشق تو هر کسی که شهید بشه بقیه الله یا فرج الله نذار که عادت بکنیم به غربت فراق تو دنیا میفهمه آخرش باید بیاد سراغ تو تویی که نزدیک منی اونی که گمشده منم گناه اگر رهام کنه خودت میای به دیدنم بقیه الله یا فرج الله https://eitaa.com/emame3vom/54443
. بگو کدام ستم ریشه در سقیفه ندارد؟ که حکم تجربه‌ها حاجت صحیفه ندارد روایت است که هرکس نداشت حب علی را یقین کند پدر و مادر عفیفه ندارد به اعتقاد خود ای دوست پای‌بند بمان و بدان که حکم خدا راوی ضعیفه ندارد امام؛ صدق تمام و کمال و عالِم دهر است که این مقام گزند از ابوحنیفه ندارد بهشت را به بهای بهشت دادی و دیدی بجز امام کسی دیگر این وظیفه ندارند اگر بنا شود از فضل! آن سه‌تا بنویسند قصیده‌ می‌شود اما پر از ردیف "ندارد" کسی که جان مرا چنگ زد برادر من نیست. نه، این سخن کمی از شوخی و لطیفه ندارد اگر تمام جهان خویش را امام بدانند! زمین بجز علی و آل او خلیفه ندارد. 👇 👇
AudioCutter_shab1 fatemiye1400 shahrrey (5).mp3
10.38M
شعرخوانی: بگو کدام ستم ریشه در سقیفه ندارد؟ 🎙 📝 هیئت بین‌الحرمین تهران
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. |⇦•می نویسم به چشم تر مادر .. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ محمد حسین پویانفر ●•┄༻↷◈↶༺┄•● "اَرشِدنا اِلَی الطَریق یااَباصالِحَ المَهدی" می نویسم به چشم تر مادر می نویسم به روی در مادر با همین پاره ی جگر مادر سوختم از سکوت اگر مادر می نویسم مرا ببر مادر خواهرم نام مادر آورده چادر گریه برآورده غم من باز هم سر آورده کوچه دادِ مرا درآورده باز رفتم به آن گذر مادر کوچه بود و عبور بانویش کوچه و یک بهشت در کویش مادری و فرشته هر سویش باد حتی نخورده بر رویش من در آن کوچه بی خبر مادر کوچه بود و غروب غم بارش کوچه بود و دو تا عزادارش کوچه ی سنگی و دو دیوارش کوچه و سنگ های بسیارش کوچه پر شد زِ رهگذر مادر دیدم آنجا هزار مشکل را بسته بودند راهِ منزل را جمع نامحرم و ارازل را دیدم آن روز دستِ قاتل را وای از چشمِ خیره سر مادر چشم خود را که بست زد سیلی دید بی حیدر است زد سیلی وای با پشتِ دست زد سیلی گونه ای را شکست زد سیلی سنگ دیوار بود و سَرِ مادر می زدم داد که نزن نامرد کُشتی پیشِ من نامرد جایِ مادر مرا بزن مادر یک نفر بین چند تن نامرد از غرورم شکسته تر مادر او زد و هر دوتا زمین خوردیم هر دوتا بی هوا زمین خوردیم پیشِ نامردها زمین خوردیم خنده کردند تا زمین خوردیم چادر و خون و خاکِ تر مادر *گفت: امام حسن مجتبی در عالم رؤیا فرمودند عبدالزَهرا! روضه‌ی ما رو نمی خونی؟ گفت آقا روضه خونه شما هستم .. همین چند روز نگذشته روضه تشت و پاره‌های جگر رو خوندم .. فرمود عبدُالزَهرا اینا روضه های ما نیست .. از این به بعد روضه ما رو اینطور بخوان: روضه‌ی ما روضه‌ی تَحَیُّره .. تو کوچه خوشحال قباله‌ی فدک میان دست، با مادرم داریم بر میگردیم طرف خانه، یه وقت کوچه تاریک شد .. هر قدمی که جلو می اومد مادرم عقب عقب .. صدا زد عبُدالزَهرا! نانجیب چنان با سیلی به صورت مادرم زد ..* باز غمِ کوچه، روضه نفس گیر شد اینجا همونجاست که امام حسن پیر شد کوچه شده تیره و تار، ببخشن سادات پُر شده از گرد و غبار، ببخشن سادات امام حسن سوخت جگرش ببخشن سادات سیلی زدن به مادرش ببخشن سادات امام حسن داد زد بسه نزن نامرد دستش و بالا برد سیلی محکم زد یه کودک زار و حزین ببخشن سادات مادرش افتاده زمین ببخشن سادات ناموس حیدر و زدن تو کوچه مادر و زدن همین قدر بدونید مادرم با دست دنبالم می گشت .. به سختی از زمین بلندش کردم .. خاکهای چادرش رو تکاندم .. یا صاحب الزمان .. عرض روضه‌ی من .. مادر رو تو کوچه ها زدن .. یه امام حسنی بود گرد و غبار چادر رو تِکوند .. اما یه ساعتی رسید دخترش میانِ گودال ...کسی مَحرم نبود دور تا دورش نا محرم ها .. صدا زد حسین ..* تو کَس و کارِ منی شمر جلودار شده با سَرت راهنمایِ من و طفلان شده ای تو همین ظهر خداحافظی از من کردی وقتِ مغرب نشده رمل بیابان شده ای دستی سیاه روز مرا هم سیاه کرد دستی که روی مادرمان را کبود کرد ــــــــــــــــــ 👇
991005-Babolharam-poyanfar-roze2.mp3
5.94M
|⇦•می نویسم به چشم تر مادر .. و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ ایام فاطمیه _ محمد حسین پویانفر
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
5481541782.mp3
44.26M
عزاداری‌ روزپنجم‌فاطمیه‌اوّل ١٤٤۳ با مــدّاحی: هیـــــئت رایةالعبّاس (علیه‌السّلام)
4_5911537301963410523.mp3
19.52M
عزاداری‌ روزپنجم‌فاطمیه‌اوّل ١٤٤۳ با مــدّاحی: هیـــــئت رایةالعبّاس (علیه‌السّلام)
4_5911537301963410525.mp3
20.29M
عزاداری‌ روزپنجم‌فاطمیه‌اوّل ١٤٤۳ با مــدّاحی: هیـــــئت رایةالعبّاس (علیه‌السّلام)
4_5911537301963410526.mp3
7.65M
عزاداری‌ روزپنجم‌ اوّل ١٤٤۳ با مدّاحی: هیـــــئت رایةالعبّاس (علیه‌السّلام)
4_5911537301963410524.mp3
8.25M
عزاداری‌ روزپنجم‌فاطمیه‌اوّل ١٤٤۳ با مــدّاحی: هیـــــئت رایةالعبّاس (علیه‌السّلام)
. 🏴 بسیار گریه کنندگان ابن بابویه به سند معتبر روایت کرده است که (بکّائُون) یعنی بسیار گریه کنندگان پنج نفر بودند: آدم، یعقوب، یوسف و فاطمه بنت محمد صلی اللّه علیه وآله وسلّم و علی بْن الحُسین صلواتُ اللّه علیْهم اجْمعین. اما آدم پس در مفارقت بهشت آن قدر گریست که به روی و خدّ او اثر گریه مانند دو نهر مانده بود. و اما یعقوب پس بر مفارقت یوسف آن قدر گریست که نابینا شد تا آنکه گفتند به او: به خدا سوگند که پیوسته یاد می‌کنی یوسف را تا آنکه خود را مریض و بدنت را از غصّه گداخته کنی یا هلاک شوی ؛ اما یوسف پس آن قدر در مفارقت یعقوب گریست تا آنکه اهل زندانی که یوسف در آنجا محبوس بود از گریه اومتأذی شدند و گفتند به او که یا در شب گریه کن و روز ساکت باش تا ما آرام بگیریم یا در روز گریه کن و در شب ساکت باش، پس با ایشان صلح کرد که در یکی از آن دو وقت گریه کند و در دیگری ساکت باشد؛ و اما فاطمه علیهاالسّلام پس آنقدر گریست بر وفات رسول خدا صلی اللّه علیه وآله و سلّم که اهل مدینه از گریه اومتأذی شدند و گفتند به او که ما را آزار کردی از بسیاری گریه خود، پس آن حضرت می‌رفت به مقبره شهدای احد و آنچه می‌خواست می‌گریست و به سوی مدینه برمی گشت ؛ واما علی بن الحسین علیهم السلام پس بر مصیبت پدر خود بیست سال گریست و به روایتی چهل سال و هرگز طعام نزد او نگذاشتند که گریه نکند و هرگز آبی نیاشامید که نگرید تا آنکه یکی از آزاد کرده‌های آن حضرت گفت: فدای تو شوم یابن رسول اللّه! می‌ترسم که خود را از گریه هلاک کنی، حضرت فرمود که (شکایت می‌کنم مصیبت و اندوه خود را به سوی خدا و می دانم از خدا آنچه شما نمی دانید) همانا من هرگز به یاد نمی آورم شهادت فرزندان فاطمه را مگر آنکه گریه در گلوی من می‌گیرد. شیخ طوسی به سند معتبر از ابن عباس روایت کرده است که چون هنگام وفات حضرت رسول صلی اللّه علیه وآله و سلّم شد آن قدر گریست که آب دیده اش بر محاسن مبارکش جاری شد گفتند: یا رسول اللّه! سبب گریه شما چیست؟ فرمود: گریه می‌کنم برای فرزندان خود و آنچه نسبت به ایشان خواهند کرد بدانِ امّت من بعد از من، گویا می‌بینم فاطمه دختر خود را بر او ستم کرده باشند بعد از من و او ندا کند که یا ابتاه، و احدی از امت من او را اعانت نکند؛ چون فاطمه علیهاالسّلام این سخن را شنید گریست، حضرت رسول صلی اللّه علیه وآله وسلّم فرمود که گریه مکن ای دختر من، فاطمه علیهاالسّلام گفت: گریه نمی کنم برای آنچه بعد از توبه من خواهند کرد ولیکن می‌گریم از مفارقت تو یا رسول اللّه صلی اللّه علیه وآله و سلّم. حضرت فرمود که بشارت باد ترا ای دختر من که زود به من ملحق خواهی شد و تو اول کسی خواهی بود که از اهل بیت من به من ملحق می‌شود. 📚منبع: منتهی الامال، ج۱، ص ٣٣٣ .
. ی فاطمی دیدگاه دانشمند اهل سنت «ابن جوزی» عالم برجسته اهل سنت درباره عظمت و مقام والای  حضرت زهرا سلام الله علیها می نویسد: «شگفتا که خداوند در ضمن آیات سوره انسان(که در مدح امیرالمؤمنین و حضرت زهرا علیهما السلام است)  نعمت های بهشتی از جمله پوشیدنی ها، نوشیدنی ها، خوردنی ها، قصور و چشمه های جاری سخن گفته اما از حوریان بهشتی که برترین لذات  و نعمت های بهشتی است،  سخنی نگفته است و دلیل این امر رعایت احترام فاطمه سلام الله علیها است، و کسی که  فاطمه زهرا سلام الله علیها را توصیف می کند، دیگر نامی از حور نمی برد». 📚منبع: ابن جوزی، التبصره، ج۱، ص۴۵۴ .
‍ ‍ ‍ . شب یلدا واسهٔ امام حسن دیدنِ روی کبودِ مادره 🔊 احساسی و سوزناک... ⭕ متن:خوش به حال تو اگه... 🎙️ کربلایی 🎤 🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃🍃 خوش به حال تو اگه تو روضه‌ها تا همیشه غرق شور و شین باشی شب یلدا یعنی اون شبی که تو با رفیقات زائرِ حسین باشی به عشق مولا میخونم با اذن زهرا میخونم با چشمایی غرق به خون روضهٔ یلدا میخونم کنج خرابه، شب یلدا شده واویلا، واویلا عمه بیا گمشده پیدا شده واویلا، واویلا 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 وسط سینه‌زنی‌ها دلِ من طرف شهر مدینه میپره شب یلدا واسهٔ امام حسن دیدنِ روی کبودِ مادره از گریه‌های مادر و هجوم اعداء میخونم من با غم امام حسن روضهٔ یلدا میخونم در وسط کوچه تورا، میزدن واویلا، واویلا کاشُ به‌جای تو مرا، میزدن واویلا، واویلا 🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴🌴 گریه میکنم به یادِ کربلا فقط از دلم، خدا خبر داره شب یلدا یعنی حضرت رباب لالایی میخونه با یه گهواره با حال گریون و خراب با دل شیدا میخونم به یادِ گریهٔ رباب روضهٔ یلدا میخونم گریه نکن ای گل نیلوفرم واویلا، واویلا رو دست من بخواب علی اصغرم واویلا، واویلا https://eitaa.com/emame3vom/54458 👇
1_704855960.mp3
4.36M
به عشق مولا میخونم ی فاطمی
‍ ‍ ‍ . کار دنیا رو میبینی فاطمه چجوری با من و تو تا میکنه تا میخوایم یکم باهم حرف بزنیم زخمای تنت دهن وا میکنه خنده های تو همه دلخوشیمه من همون علی خوش روی توام بخدا درد توام درد منه نگران زخم پهلوی توام با خودم میگم کی فکرشو میکرد یه روزی تو از علی رو بگیری تو زن جوون خونه ی منی مجبوری که دست به پهلو بگیری نزديك سه ماهه از خونه ی ما صداى بگو بخند نيومده نفست بند اومده اما هنوز خون زخم سينه بند نيومده دل نازکت رو با زخم زبون از همون روز عروسی نیش زدن چِش نداشتن ببینن با هم خوشیم خونه زندگیمونو آتیش زدن غصه مو به کی بگم؟! نمیدونم حق داره دلم اگه آهی داره غصم اینه: میدونستن همه شون این خونه بچه ی توو راهی داره شعر از گروه " " ی فاطمی https://eitaa.com/emame3vom/54460 .👇
. باز هم عده ای بر آن سفره چه کریمانه میهمان شده اند دلشان گرم مثل تابستان گر چه آمادۂ خزان شده اند سیصد و سیزده نفر عاشق سخت مشتاق لحظۂ دیدار بیقرارانه مهزیار-نشان باعث غبطۂ جهان شده اند کنج محرابِ نابِ فیروزه ذکر «إیّاکَ نَعبدُ» خواندند عرشیان از چنین ارادتِ خاص همه انگشت بر دهان شده اند بعدِ نهج البلاغه و قران شد گلستان چه کلبۂ احزان نیّت یار کرده و فالِ؛ حافظ آورده شعرخوان شده اند همه سرگرم ِ زرق و برق اما عدّه ای یک دقیقه عاشق تر رفته با إذن حضرت زهرا(س) وقفِ صاحبِ زمان(عج) شده اند خوش بحال تمام آنها که شب یلدا به قصد صبحِ ظهور محوِ گنبد قدم قدم با اشک راهیِ صحن جمکران شده اند! شاعر: ی مهدوی .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ی مهدوی روزم ز غمت چون شب یلدا...آقا چشمم شده از هجر تو دریا...آقا توفیق اگر رفیق راهم باشد... تا صبح صدایت کنم آقا...آقا شاعر: .