زمزمه شب چهارم محرم
#زمزمه
#شب_چهارم_محرم
#طفلان_حضرت_زینب
#سبک_تو_بارونی_از_سنگ
منم زینبی که، تویی بود و هستم
کنار تو چشمم، رو به دنیا بستم
منی که همه عمر، به پا تو نشستم
یه بارم من از تو، چیزی رو نخواستم
حالا خواهر تو ازت داره خواهش
نگاه کن به حال و به اشک توو چشمش
قسم می دمت به، گل روی مادر
که رومو نزن روو، زمین جون خواهر
نگذار، گلهام بشن پریشون
میخوان، تو راه تو بدن جون
مُردن، اسه یه اذن میدون
###
اینا غیرتی و اینا حیدری ان
شبیه خود تو، اینام مادری ان
چجوری بمونن، چجوری می تونن
لباس اسارت، ببینن تن من
چجوری ببینن، دستامو می بندن
یه عده نامحرم، به اشکم می خندن
چجوری روو جسمم، کبودی ببینن
منو همسفر با، یهودی ببینن
داداش، جواب اینا با تو
بوده، زندگیشون برا تو
حالا، میخوان بشن فدا تو
مشابه سبک زیر
👇
زمزمه شب پنجم محرم
#زمزمه
#شب_پنجم_محرم
#حضرت_عبدالله
دلم مثل بابام توی خون تپیده
یه چیزایی دیدم که هیشکی ندیده
دیدم توی گودال عموم رفته از حال
زیر دست و پاشون تنش شد لگد مال
دیگه هرچی داشتن اوردن تو گودال
عموم رو غریب گیر اوردن تو گودال
جلوی عموم آب میخوردن تو گودال
همه سنگ و تیرها میخوردن تو گودال
دیدم زد تو گلو با نیزه
از اسب افتاد عمو با نیزه
جسمش شد زیر و رو با نیزه
###
بابام توی کوچه منم که توو اینجا
نشد که سپر شیم برا تو و زهرا
خدارو هزار شکر همینجا میمیرم
نمیمونم و بعد عزاتو بگیرم
خدایی عذابه بی تو زنده موندن
ببینم که قاتل میخنده جلو من
بابام بعد کوچه شبا رو نخوابید
با چه حالی هر روز مغیره رو میدید
کشته، بابام حسن رو کوچه
دیده، سیلی زدن رو کوچه
عمری، سوزونده من رو کوچه
#سبک_تو_بارونی_از_سنگ
مشابه سبک زیر
👇
زمزمه #شب_ششم_محرم
#زمزمه
#حضرت_قاسم_علیه_السلام
یه روز بارون تیر، یه روز بارون سنگ
یه روزی توو صلح و، یه روز توو دل جنگ
اون از نعش بابات، این از پیکر تو
بمیرم برای، دل مادر تو
گمت كردم آخر توي گرد و خاكا
نديدم چه طور شد كه افتادي از پا
خونت توو بیابون، چه ردی کشیده!
تنت زیر پاشون، چه قدی کشیده!
ریخته، توو کل صحرا خونت
له شد، توو سینه استخونت
از درد، آتیش گرفته جونت
###
میخواستن بگیرن، تقاص جمل رو
که اینجوری ریختن، به کامت عسل رو
اینا از بابات و، بابام کینه دارن
تلافیشو می خوان، سر ما درآرن
دوتامون رو تشنه، دوتامون رو خسته
تن تو لگد مال، سر من شکسته
اینا سینه هاشون، پر از بغض و کینه س
شروعش هم از کو-چه های مدینه س
جسمت، افتاده زیر پاشون
ریختن، روو پیکرت عمو جون
با این، خندت منو نسوزون
#سبک_تو_بارونی_از_سنگ
مشابه سبک زیر
👇
.
#زمزمه
#نوحه
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم
من مسلمم ای آقا
در کوفه شدم تنها
شده ذکر لبان من
کوفه تو میا مولا
من کوچه به کوچه روم، شده بسته همه درها رویم
بیکس شده ام اینجا،ره چاره به کوفه همی جوبم۲
کوفه تو میا مولا، تومیا، تومیا، تومیا کوفه۳
_
در فکر تو گریانم
درمانده وحیرانم
گفتم که بیاکوفه
شرمنده پشیمانم
حالا که تو می آیی، تو میاور اهل وعیالت را
اینها همه خون ریزند، من نخواهم رنج وملالت را۲
کوفه تو میا مولا......
__
تنهایم ویک لشگر
رزمنده ی بی سنگر
هرلحظه کنم حمله
با نعره ی یا حیدر
جانم به فدای تو،که تو جانی حضرت زهرا را
قربانی تو هستم،که نمایم نقش تولا را۲
کوفه تو میا مولا.....
اسماعیل تقوایی
.👇
.
#زمزمه
#نوحه
#شب_اول_محرم
#حضرت_مسلم
غریب وتنهایم/ به موج غمهایم
دلم زند شور/حبیب وآقایم
جفا کاران کوفی را وفا نمی آید
چها سازم،حبیب من،به کوفه می آید
میا کوفه میا کوفه میا حسین جانم۲
____
به کوفه می گردم/فزون شده دردم
چرا به همراهم/دوطفلم آوردم
چه آید بر سر آنها،خدا نمی دانم
زده فکر دو طفلانم شرر براین جانم
میا کوفه..میا کوفه......
_
سفیر تو مولا/به کوفه شد تنها
گرفته دورم را/یزیدیان اینحا
سرم آماج سنگ از بام کوفیان گشته
سپر بشکسته و،خون از، سرم روان گشته
میا کوفه میا کوفه........
____
تنم زروی بام/به کوچه اندازند
کشیده در بند و/به کوفه می تازند
شهید راه تو گشتن شود نصیب من
قبولم کن قبولم کن تو ای حبیب من
میا کوفه میا کوفه......
اسماعیل تقوایی
.👇
.
#زمینه (سوم محرم و چهارم محرم) #شهدا #مدافعان_حرم
بازم شبِ جمعه بازم شبِ بارون
یه تابوته رویِ.... دوشِ رفیقامون
بازم شبِ جمعه شبِ غم و گریه
بدرقهیِ راهِت روضهیِ رقیّه
شهیدی امّا رویِ نِی موهات پریشون نیست
شهیدی امّا دخترت گوشهیِ ویرون نیست
شهیدی امّا خونهِزندگیت نمیسوزه
پیکرِ عریانِ تو روخاکِ بیابون نیست
روزِ سوّم شد و روضه یه مهمون از حرم داره
خداروشکر میشه تشییع کفن داره سرم داره
حسین اِی وای۴
خیلی بلا اومد سرِ شهید امّا
شکرِ خدا جون داد رو زانویِ آقا
لحظهیِ آخر داد سلامی به زینب
شد مُهرِ پیشونیش غلامیِ زینب
شهیدی امّا بعدِ تو حرم نمیسوزه
حرامی چشمِشو به ناموست نمیدوزه
شهیدی امّا دورِ این بدن نرقصیدن
گریهکُنات رو خاکِ ویرونه نخوابیدن
امان از دلِ اون خواهر که پای سرِ دلبر بود
غروبِ غصّهیِ ارباب تو خیمه حرفِ معجر بود
حسین...
#شب_سوم_محرم
#شب_چهارم_محرم
#حضرت_رقیه #_سلام_الله_علیها #کربلا #حضرت_زینب #_سلام_الله_علیها
#حسین_ایمانی
.