eitaa logo
امام حسین ع
21.5هزار دنبال‌کننده
413 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. دنیا بداند با ولایت بیعت ماست خدمت براه دین و ملت غیرت ماست اکنون تلاش ما بود بهر حقیقت جانبازی ما در ره حق عزت ماست وقتی که در راه شرف پرچم گرفتیم حبل المتین عشق را محکم گرفتیم ما در تلاش و در جهادی عاشقانه تابیده ایم از هر کران تا بیکرانه چون طایران آسمان پوی سعادت در گلشن هستی گرفتیم آشیانه در وادی اندیشه ی خدمت رهاییم با ملت خود همرهیم و همصداییم ما در قیامی جاودانه ماندگاریم با لاله های گلشن سبز بهاریم تا رویش صبح ظهور جمعه ی عشق بهر طلوع ماه خود چشم انتظاریم می آید آن یار دل افروز زمانه بر لعل ما جاری شود زیبا ترانه اَینَ مُعزالاَولیا نقش لب ماست اَینَ مُذل الاَشقیا در مطلب ماست اَینَ الشموس الطالعه خواندیم با شوق در انتظار روی او تاب و تب ماست ما پیروان مهدی موعود هستیم ما با امام خود پی مقصود هستیم مقصود ما احیای ارزش های دین است فتح و ظفر ما را درین مقصد یقین است چشم انتظار یار خود باشیم آری زیباترین چشم انتظاری ها همین است هم یک دلی هم یک صدایی در صف ماست چون پرچم انا فتحنا در کف ماست دنیا ببیند بر لب ما این طنین را این اتحاد و این مسیر راستین را رو جانب کرب و بلا داریم زیرا آورده ایم اینجا به کف حبل المتین را در پیش روی ما طلوع اربعین است عزم مسلمانان در اینجا آهنین است این اجتماع اربعین و این جماعت دارد ز یاران امام حق حکایت وقتی بیاید حضرت موعود مهدی پروانه اش خواهیم شد با استقامت در راه اهدافش همه از جان بکوشیم پیراهنی از جنس حق جویی بپوشیم جاءالحق اینجا می شود تفسیر یاران نابود گردد جبهه ی تزویر یاران وقتی بتابد جلوه ی مهدی در اینجا دنیا شود با دست او تسخیر یاران وقتی حقیقت رخ بر افروزد چو دریا عدل و عدالت می شود جاری به دنیا آنان که در این جبهه از اهل امیدند یا کاشف الکرب از زبان ما شنیدند این شاهدان عرصه ی پیروزمندی صد لاله از گلزار خونین شهیدند ما در مسیر رویش صبح بهاریم نَصرُ منَ اله را نوید آشکاریم وقتی بیاید آن امام عشق بنیاد چیزی نماند از بساط کفر و الحاد گیرد ز ارباب ستم هر تاج و هر تخت در هم بریزد کاخ های ظلم و بیداد می آید و می آورد صلح و صفا را احیا کند دین حنیف مصطفی را ماییم و اکنون کربلای عشق و ایثار ماییم و بشکسته جبین در دشت پیکار ماییم و دست ساقی لب تشنه ی عشق ماییم و داغ چشم عباس علمدار در خون فتاده ساقی و با قلب خسته دارد کنار خویشتن جام شکسته سقا که زد آتش عطش بر تار و پودش گشته فدا در راه دین بود و نبودش در خون سرخ خویش می غلتد ولیکن یاد رقیه باشد و لعل کبودش آری رقیه ماه را در جستجو بود در انتطار دیدن روی عمو بود سقا به خون خفت و رقیه تشنه لب ماند از تشنگی جسم شریفش در تعب ماند در التهاب افتاده بود از تشنه کامی قلب پریشان گشته ی او ملتهب ماند بر داغ سقا چشم گردون گریه می کرد آئينه ی خون خدا ، خون گریه می کرد ای کربلا ما را طلب کن در حریمت ما را به بَر در نزد مولای کریمت ما زنده از عطر تواییم ای وادی عشق جاری کن از گلزار خود بر ما نسیمت با شعر «یاسر» در هوایت پر زده دل بر تربت همچون جنانت سر زده دل ** محمود تاری «یاسر» ١۴٠١/۶/١٠ .
. - ویژه جاماندگان ـــــــــــــــــــــــــــــ بنداول بـاز ایـن دل تـنـگـم(آقـا شـد هـوایـی۳) بـایـک نـگـاه تـو(مـیـشـم کـربـلایـی۳) شـنـیـدم مـیگـن کـه بـهـشـت اونـجـاسـت چـه غـوغـایـی و مـحـشـری بـرپـاسـت بـهـشـت اونـجـاسـت بـهـشـت اونـجـاسـت رومـو نـزن حـسیـن زمـیـن( بـده کـربــلا ۳) جـون رقـیـه اربـعـیــن( بـده کـربـلا ۳) الـلهـم الـرزقـنـا (زیـارة الــحـسیـن ۳) ـــــــــــــــــــــــــــــ بنددوم مـن آرزو دارم(حـرم رو بـبـیـنم ۳) کـاشـکی تـوی صـحـنـت(یـه گـوشـه بــیـنـم ۳) هـمـه بـسـتـنـد بـار سـفـر آقـا کـرم کـن منـم( بـبـر آقـا ۳) نـزار کـه تـنـها بـمـونــم ( بـبـر کـربــلا ۳) ازرفـقـا جـانـمونـم ( بـبر کـربـلا ۳) اللـهم الـرزقنا (زیــارة الــحـسـین ۳) ـــــــــــــــــــــــــــــ بند سوم بـازم سـوا کـردی( بـاشـه عـیـب نــداره ۳) آقـا نـمـیدونـم ( چــیـه راه و چـاره ۳) هــمـه دارنـد مـیـرن چـرا مـن نـه؟ ازت حـرم مــیگـیرن (چـرا من نـه؟ ۳) رفـیقـم اومـده مـیـگه( مـنـم عـازمـم ۳) دق مـیکـنـم اگـه نـرم ( حـرم لازمـم ۳) اللـهم الـرزقـنا ( زیارة الحسین۳) ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــ بندچهارم آقـا بـدی کـردم ( تـوکـه مـهـربـونـی ۳) حـال دل مـن رو(خـودت خـوب مـیـدونـی ۳) چـرا بـاز جامـونـدم چـیــه مــشکـل؟ تـو رو حـق آقـام ابـوفـاضل ابـوفـاضل ابـوفاضل اشـک چـشمـامـو ببـین( بیـام کـربـلا ۳) با کـاروان اربـعـین ( بـیـام کربـلا ۳) اللهم الرزقنا( زیارة الحسین ۳) ـــــــــــــــــــــــــــــ به قلم: حسین رعنایی ۲۹ محرم الحرام ۱۴۴۴ .
. ✍ دختری توی خونه تون داری؟ تاحالا شونه کردی موهاشو؟ تا حالا دیدی حال خوبش رو وقتی داره می بینه باباشو دیدی آب خوردن قشنگش رو چادرم داره تو پر و بالش؟ چقدر دوست داره نوزادو؟ وقتی خسته اس چطوره احوالش ؟ ای به قربون اشکای چشمت گریه کردی اینا مگه روضه اس گونه‌ی نازک و لطیفش نه گوشواره اش رو دیدی اگه روضه اس عصر روز دهم می‌گن ترسید شیعه می‌میره با همین یک داغ بچه از تاریکی نمی‌ترسه ؟ تو خرابه نبود شمع و چراغ گم شدن از رو ناقه افتادن واسه لکنت گرفتنش بس نیست ؟ بچه‌ی کوچیکو کتک می‌زنن؟ غیر زجر اینجا دیگه هیچ‌کس نیست ؟ دختره با شیرین زبونی‌هاش گفتن از آرزو و آینده اش دندونای شکسته‌شو چی بگم دختره و قشنگی خنده اش آغوش بابا رو می‌خواست دیگه انتظارش حالا به سر رسیده به همین قدرشم کفایت کرد سر باباش از سفر رسیده دلبری کرد مثل اون وقتا سرشو رو سر بابا می‌ذاشت بوسه داد صورت کبودش رو خون خشکو که از لبش برداشت کر می‌شه گوش شام امشب از قصه ‌ی دختری که دق می‌کنه سر بابا و دامن دختر ؟ قلب دختر کوچیکه دق می کنه .
. در کوچه های شام سرم را شکسته اند با سنگِ روی بام سرم را شکسته اند با دست بسته چکمه به پهلوم می زدند در بین ازدحام سرم را شکسته اند زن ها و کودکان پدر دار بی حیا از روی انتقام سرم را شکسته اند اینجا یهودیان به سرم داد میزدند یک عده ای بی مرام سرم را شکسته اند بابا به دادم من برس اینجا حرامیان هر منزلی مدام سرم را شکسته اند خون سرم جای شده بر روی گونم از بس که یک کلام سرم را شکسته اند دلتنگ رفتنم پر پرواز من تویی بالای نیزه هم پدر ناز من تویی.... ✍محمد_حبیب_زاده ۴۰۱/۶/۱۱ .
یا رقیه مددی ‌زهرا شده تا که گِرِه از خلق بُگشاید در عصمتش شکّی نکن، حتّیٰ مگو، شاید ! او رازقِ گریه کنانِ سوگ عاشوراست اشک، از دعای خیرِ این دردانه می آید نازِ وِرا هر لحظه بابایش خریدار است این عشق بابا دختری را دهر، بِستاید غسّاله را بشنو ولی باور مَکُن اصلاً هر چه شنیدی را دلیل و منطقی باید زینب همه کاره بُوَد در غسل و تدفینش معصومه را، معصومه باید دفن بِنْماید سروده شده در ۱۱ شهریور ۱۴۰۱ سحرگاه شهادت حضرت رقیه سلام الله علیها؛ فریدونکنار
. "آمدی جانم به قربانت ولی" با سر چرا؟ آمدی تنها کنارم بی علی‌اصغر چرا؟ تازه بعد از این همه، بی دست و بی تن آمدی! شکوه‌ها دارم که نگْرفتی مرا در بر چرا؟ قهر هستم با تو اما، یک نفس مهلت بده رأس پاکت می دهد رایحه‌ی مجمر چرا؟ زلف زیبایت چرا آتش گرفته نازنین؟ هست بابا زخم‌هایت غرق خاکستر چرا؟ من جراحت دیده‌ام، گاهی نگاهم کن کمی درد دارد پیکر من چشم تو شد تَر چرا؟ من دگر چیزی نمی پرسم تو هم از من مپرس روی صورت نقش بسته جای انگشتر چرا؟ یک سخن اما مرا رنجور میدارد پدر همسفر بودیم با مردان بدگوهر چرا؟ جمله بابا با سنان منزل به منزل آمدیم بین زن‌ها عمه را زد از همه بدتر چرا؟ صبر کن تا یک بغل رویت ببوسم ماه من بهترین بابا به رویت هست خون‌تر چرا؟ دست بر دیوار می‌گیرم که آیم محضرت عمه میگوید که بردم ارث از مادر چرا؟ امیرمحمد مجردسلامی ✍ .
رنگش پریده موهاش سفیده.mp3
5.71M
متن نوحه رنگش پریده موهاش سفیده 🔳 (س) سید مجید بنی فاطمه رنگش پریده موهاش سفیده گونش سیاهه قدش یه کم خمیده با اینکه جونش به لب رسیده به عشق باباش ادامه میده پشت سر اون سر بریده یه جوری شد از اون شبی که از ناقه افتاد با هیچی دیگه آروم نمیشه باباشو میخواد میگه که خستم از سفر بابا دیگه بیا منو ببر بابا **** بابا رسیدی صبح امیدی بابا یه ماهه دخترتو ندیدی تو رو که دیدم شکست غرورم برا تو سوخته دل تنورم خاک موهاتو خودم میشورم گلایم اینه چرا بابایی منو نبردی تموم سر تو زخم اما سیلی نخوردی دلم پر از سوال پر درده بابا چرا لبت ورم کرده *** زخمی وجودم روی کبودم جای خرابه کاشکی رو نیزه بودم رد طناب و دور گلومه آثار آتیش هنوز رو مومه این حرفا بین منو عَمومه بذار خودتو یه لحظه بابا به جای عمه یه چند شب دیگه وا نمیشه چشای عمه کاخ یزید بابا همین پشته مجلس اونجا عمه‌مو کشته
. ای شاهِ بی سرِ دور از وطن حسین تشنه ذبیحِ صد پاره بدن حسین گشتم به عشق تو من شام و کوفه را باز آمدم سویِ صحرایِ کربلا باز آمدم کنم آه و نوا حسین گریَم برای تو در نینوا حسین من گریه میکنم بر داغ اکبرت میسوزم از غمِ عظمایِ اصغرت از دیده میرود اشک روانِ من از تن گرفته غم تاب و توانِ من دیدم که بر لبت با خیزران زدند کف بر جنایتِ شمر و سنان زدند بعدِ تو زینبت سیر از جهان شده کارش برای تو آه و فغان شده تا آخرین نفس سلطانِ زینبی در خواب و در خیال مهمانِ زینبی و یا .
. امام حسین علیه السلام صحراده پیکری باشسیز قالان سلام قیزلاری قاره سین باشه سالان سلام نحرین یانیندا ای عطشان یاتان حسین بیر گونده باجیسین گوزدن آتان حسین چوللرده باجیسین آغلار قویان حسین پیراهنین ستم اهلی سویان حسین نی ده کسیک باشی سیار اولان امام قیزلاری قبرینه زوار اولان امام قربان اولا باجون عطشان دوداقووه دور بیر تسلی ور یورقون قوناقوه باجون یارالیدی باشی بلالیدی اوغلانلاری اولوب غملی عزالیدی باشدا قرا گلیب زینب مزارووه خوش گلدون ایله بو محنتلی یارووه آییردیلار منی سندن وورا وورا مرهم قویامدیم مقتلده یاروا واردور اورکده چوخ دیل یاندران سزوم سنسیزلیگه نجه بو دنیادا دوزوم قدّیم کامان اولوب حالیم یامان اولوب باقریم رقیه نین یاسینده قان اولوب هیجرونده یانمیشام غمنن قوجالمیشام من صبریدن بو گون قارداش باج آلمیشام نطقیله یخمیشام ظلمین بناسینی پاینده ایتمیشم طاها لواسینی شاماتیده حسین محشر یاراتمیشام قبرونده کعبه ی مقصوده چاتمیشام من شمع تک سنون عشقونده یانمیشام باش محمیله ووروب قانه بویانمیشام پیشنهاد ✍ .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
مداحی🎤 ویدئو🎥 ابو علی، جون بخواه...🌱 تا جونمو فدات کنم.. 🍀 شور▶️ بسیار دلنشین👌 ⚜️کربلایی حسن عطایی⚜️ ............... #پ.ن: اباعبدالله یعنی پدرِ بندگان خدا یعنی خدا نمیتونست تو زیارت عاشورا بجای اباعبدالله، ابوعلی بیاورد؟! .
. مثل یک مُرده که یک مرتبه جان میگیرد دلم از بُردن نامت هیجان میگیرد قلبم از کار که افتاد به من شوک ندهید اسم زینب که بیاید، ضربان میگیرد من به یاد جگر سوخته ی رَبّ عطش آب می نوشم و خونم جریان میگیرد منِ بیچاره کجا ؟ گفتنِ نام تو کجا؟ ثقلِ این ذکر عظیم است،زبان میگیرد هرکسی دست توسّل به ضریح تو گرفت دست حاجت به سویش خَلقِ جهان میگیرد میل برگشت ندارد به حرمخانه ی عرش تا که جبریل به صحن تو مکان میگیرد هست از معجزه های قدم پُر خِیرت سنگ اگر که شرف دُرّ گران میگیرد گر ببندند به درگاه تو زنجیرش را این سگ بی سر وپا، نام و نشان میگیرد جان خود را سپرت کرد مدافع به حرم پس ز عبّاس شما ، خطّ اَمان میگیرد سعید کردی✍ .