eitaa logo
امام حسین ع
22.2هزار دنبال‌کننده
414 عکس
2.1هزار ویدیو
2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
‍ توسل به حضرت ابوالفضل العباس علیه السلام امشب گشودم لب به ذکر یا ابالفضل تا درد دل ها را بگویم با ابالفضل هم کاشف الکرب است و هم باب الحوائج سرلشگر و صاحب لوا ، سقّا ابالفضل با دستِ خود ، از دوستانش دست گیرد محشر کند ، در محشرِ کبری ابالفضل هر کس که گردد نوکرِ او ، رستگار است پرونده اش را گر کند امضا ابالفضل ای زاده ی اُمّ البنین ! دردم دوا کن من بی کسم ، دارم تو را تنها ابالفضل از کودکی در روضه هایت گریه کردم هر جا که رفتم ، آمدم اینجا ابالفضل راضی مشُو نومید از این در باز گردم چون شاد می گردند دشمن ها ابالفضل افتاده ام از پا بگیر ای دوست ، دستم ای دستگیرِ مردمِ دنیا ابالفضل آقا ! یکی از هیئتی هامان ، مریض است بهر شفای او دعا فرما ابالفضل بی خانمانم ، خانه ای خواهم که در آن دَه شب نمایم روضه ات بر پا ابالفضل دیشب میانِ هیئتِ ما عالمی بود نام تو را بردیم و شد غوغا ابالفضل دیدم یکی از سینه زن ها ، وقت روضه می گفت : از کارم گره بگشا ابالفضل انگار عزّ و آبرویش در خطر بود بر او نظر کن ، حُرمتِ زهرا ابالفضل آن دیگری می گفت : فرزندی عطا کن تا سفره اندازم به عاشورا ابالفضل مولای محبوبم ، دل ما تنگ گشته کن کربلایی مجمعِ ما را ابالفضل ای ناخدایِ کشتیِ رحمت ، مدد کن من مانده ام در موجِ مشکل ها ابالفضل گر چه گنه کارم ، شما را دوست دارم بر بابِ احسانت دخیلم یا ابالفضل حاجت روایم کن ، که بهر هیئتِ تو قربانی آرم روزِ تاسوعا ابالفضل سوزد دلم ز این غم که با لب های عطشان جان باختی در ساحلِ دریا ابالفضل شد قطعه قطعه پیکر پاکت به شمشیر شد لاله زار از خونِ تو صحرا ابالفضل وقتی که بر چشم تو ، دشمن تیرِ کین زد هفت آسمان گفتند : واویلا ! ابالفضل فریاد از این غم کز عمودِ آهنین شد نقشِ زمین ، آن قامتِ رعنا ابالفضل پشت حسین از داغِ جانسوزِ تو ، خم گشت شد بسته راهِ چاره ی مولا ، ابالفضل وقتی حسین از جا عمودِ خیمه ات کَند کردند شادی ، لشگرِ اعدا ابالفضل هر جا که باشد (( ایزدی )) با فخر گوید : من نوکرت هستم ، تویی آقا ابالفضل
. ببین باید چه دریایی از ایمان و یقین باشی، که همراه امیری، چون امیرالمومنین باشی ببین باید چقدر احساس باشد در دل شیرت، که در بین زنان، تنها تو عباس آفرین باشی شجاعت را، شرافت را، بلاغت را، ولایت را خدا، یک جا به تو بخشید، تا امّ البنین باشی همه عالم، پسر دارند، تو قرص قمر داری مگر بی نور میشد، مادر زیباترین باشی؟ مگر بی نور می شد، در دل خورشید بنشینی؟ تمام عمر با عباس و زینب همنشین باشی گرفتی دستِ ماهی را که از ما دست می گیرد رسیدی، باغبانِ غیرتٌ للعالمین باشی رسیدند و فقط پرسیدی از زینب: حسینم کو؟ تویی اُمّ الادب؛ آری! تو باید اینچنین باشی پسرهای تو را کشتند، اما اِرباً اِرباً ، نه! نبودی شاهد تکرار اکبر، بر زمین باشی هوای پر کشیدن سوی حق داری و حق داری پس از کرببلا سخت است که ام البنین باشی شاعر: ✍ .
26.98M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
شهید کربلایی الا مرد خدایی حاج قاسم دلم تنگه، کجایی حاج قاسم شب جمعه شدی مهمون ارباب شهید کربلایی حاج قاسم ✍🏻 🏷 🇮🇷
. اذن شکفتن انگار جهان از غم تو پیر شده داغ تو بزرگ است و جهانگیر شده هر چند که از ساقه جدا شد دستت آن شاخه، هزار بار تکثیر شده ✍🏻 ✍ 🇮🇷 ..................... 🔹آخرین لبخند🔹 در نگاهت دیده‌ایم این وصف بی‌مانند را پاکی الوند را، بی‌باکی اروند را در شب خوف و خطر اعجاز تکبیرت شکست هم سکوت شهر را، هم میله‌های بند را نقش سرخ سربلندی مانده بر پیشانی‌ات بی‌گمان دست شهیدی بسته این سربند را در قدم‌های پدر شوری حماسی دیده‌ایم حال می‌بینیم گام‌ محکم فرزند را آری از اسطوره می‌گویند در افسانه‌ها ما به چشم خویش دیدیم آنچه می‌گویند را دید چشم آسمان روی لب پر خون تو بین آغوش شهیدان آخرین لبخند را 📝 .
دلتنگ چشمان توام دلتنگ چشمان توام، بسیار در بسیار آن چشم‌ها، آن چشمه‌های جاری و بیدار لبخند تو یادآور آیات رحمت بود اخم تو تفسیر اشداء علی الکفار رفتی و تنها مانده فرزند شهیدی که بی تو برای او یتیمی می‌شود تکرار مثل تو دیگر نیست بین ما علمداری قاسم! علم را با همان دست قلم بردار نام تو قسمت کرده بین ما شجاعت را دشت شهامت! کوه طاقت! اسوۀ ایثار! راه تو راه کربلایی‌های تاریخ است یاد تو خواهد ماند در دل‌هایمان سردار ✍🏻 🏷 🇮🇷
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
4_5825533596928050985.mp3
4.18M
شعر وسبک رضا نصابی✍🎼 به نفس کربلایی محمد محمد نیا🎤 دیگه توونی نداری به تنت جوونی نداری خواهر تو از غم تو دل خون شده می بینم پر پر زدنت نیزه ای رو تو دهنت قاری قران دهنت پر خون شده شرر تو به جانش نزن چکمه به دندانش نزن بس کن دیگه شمر انقدر زجرش نده سر به سر سرش نزار خنجر رو حنجرش نزار ببین که زهرا مادر من اومده لا اقل تیزش کن خنجر کند که سرو نمی بره لا اقل تیزش کن بزار راحت این گلو رو ببره پا تو بر دار نامرد بو سیده اون سینه رو که مصطفی پاتو بر دار نامرد بزار راحت بزنه که دست و پا وااا. حسین. حسین. حسین از من نکرد حیا نشست روی سینت با پا نشست به پهلوت نیزه می کنه فرو حسین سر تو از تن می بره از پشت گردن می بره چی کار کنه خواهر تو بگو حسین چقد گیسوت ریخته به هم وضع گلوت ریخته به هم سر تو رو نیزه زدن مقابلم بگو باید چی کار کنم بمونم یا فرار کنم حالا که تنها میونه اراذلم دلم و بد جوری غم و غصه ی تو سوزونده حسین ته گودال تنها پیکر عریانه تو مونده حسین بعد تو من باید تو کوچه بازارا دربه در بشم بعد تو من باید با شمر و حرمله همسفر بشم ✍ .
. ( تاجدارِ استقامت ) یا اُمَّ البُدورِ السَّواطِع ... ای علمدارِ نجابت ! الدخیل امُّ البنین جلوه ی حُجب و اصالت ! الدخیل امُّ البنین السَّلام ای فاطمه بنتِ حزام ! امُّ الوَفا ! مظهر ایثار و عزت ! الدخیل امُّ البنین روشنای خانه و سنگ صبورِ حیدری تاجدارِ استقامت ! الدخیل امُّ البنین زندگیِ ما فدای همسر و اولاد تو همدمِ نورِ امامت ! الدخیل امُّ البنین دامنَت شد مهدِ سقای غیورِ کربلا مادرِ دریای غیرت ! الدخیل امُّ البنین چادرت را می تکانی روزیِ ما می رسد من به تو دارم ارادت ! الدخیل امُّ البنین دردمندم دردمندم درد من را کن دوا ... مادرِ اَبوابِ حاجت ! الدخیل امُّ البنین چشم "خورشید" است گریان در غم و در سوگ تو کن به چشمم یک عنایت ! الدخیل امُّ البنین ✍ .
.                         🔹السلام علیکِ یا اُمَّ البُدور السَّواطع یا مولاتی أم البنین...🔹 بعد از ازدواج از نام خود گذشت برای دل حسین گفت این کنیز باد فدای دل حسین پروانه بود دور قد زینب  و حسن شمعی شد و چکید به پای دل حسین سرمایه اش چه بود؟ ابالفضلی از ادب عباس را چه کرد ؟ بهای دل حسین ام البنینِ بعد پسرها چگونه بود ؟ ابری که گریه شد به هوای دل حسین ام البنین نه ، راضیه او را بخوان که بود راضی به کربلا  به رضای دل حسین پای غم‌ حسین فدا شد  تمام عمر بوده است او هم از شهدای دل حسین سلام الله علیها .
. نیازمند عطایم، مرا رها نکنید من آشنای شمایم مرا رها نکنید کنار سفره روضه نشسته ام یک عمر غلام صاحب عزایم، مرا رها نکنید شهید کرببلا نیستم ولی عمریست اسیر کرببلایم، مرا رها نکنید نوشته ام به پیشانی ام ز روز ازل که وقف خون خدایم(مرا رها نکنید) پیام کرببلا را به نسل ها دادیم آخ، پیمبر شهدایم مرا رها نکنید بدون لطف شما، عاقبت بخیری نیست دعا کنید برایم، مرا رها نکنید غبار قافله این گونه مو سپیدم کرد که پیر درد و بلایم مرا رها نکنید شبیه مادر فرزند مرده می گریم ببین گرفته صدایم، مرا رها نکنید خلاصه، خلاصه من سگ کوی حسین می مانم همین نشان وفایم، مرا رها نکنید لباس نوکری ام را کفن قرار دهید که نزد بی کفن آیم، مرا رها نکنید ........................... . خوشبخت عاشقی که به عهدش وفا کند در پای دوست خدمت بی ادعا کند بی انتهاست وسعت آقایی حسین ارباب دست نوکر خود کی رها کند ؟ .
. رونق گرفت از غم تو زندگانی ام ای یار مهربان به کجا میکشانی ام ؟ حالا که پیرمرد شدم کیف میکنم چون وقف روضه بود تمام جوانیم خواب و خوراک زندگیم را گرفته است حتّی خیال اینکه بخواهی برانی ام زهرای مرضیه به سرم دست میکشد وقتی سیاه لشگر هیئت بدانی ام از برکت زیارت تو باخدا شدم من در زمین کرببلا آسمانیم شرمنده ام گناه مرا از تو دور کرد شرمنده ام حسین که من از شما نی ام برسینه میزنم که مطهر کنی مرا مشغول گرد گیری و خانه تکانیم مارا نمیخرید کسی جزتو یاحسین مبهوت ازین بزرگی و این مهربانیم هیئت کلاس درس ولایت شناسی است با گریه بر حسین امام زمانیم چیزی نمانده است دگرتا به اربعین یعنی مرا پیاده حرم میرسانیم ؟ مثل امام عصر عزادار روضه ی غم های قلب زینب قامت کمانی ام یاد دمی که روی تل آمد نگاه کرد پای برهنه رو بسوی قتلگاه کرد *************** .
. |⇦•گشته رها بر سر نی... سلام الله علیها اجرا شده در سال۱۴۰۰ به نفس کربلایی محمدحسین پویانفر ●━━━━━━─────── گشته رها بر سر نی، زلف سیاهِ قمرم شعله کشید آتش غم، بر جگر شعله ورم از اثر ناله ی تو، گشته کمان قامت صبر روضه بخوان روضه بخوان، بر سر این صورت قبر ای اُم بنین میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد... از داغ تو جانِ آسمان میسوزد با غربت این اشک روان میسوزد بعد از گذرِ سه سال قلب تو هنوز از شرمِ گلوی کودکان میسوزد از اثر ناله ی تو، گشته کمان قامت صبر روضه بخوان روضه بخوان، بر سر این صورت قبر تا هلهله در لشکر کفار افتاد پیشِ تَنِ او شاه به اصرار افتاد دست حرم خون خدا را بستند وقتی به زمین دستِ علمدار افتاد ای اُم بنین یادِ علی آب نمیخورد سقای حرم بود ولی آب نمیخورد ای اُم بنین میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد... تا به زمین خورد و شکست غرقِ به خون بال و پرش مادر کشید دست نوازش به سرش بر سینه ی داغِ دشت افتاده عَلَم جاری شده خونِ جگر از چشم حرم هرچند که علقمه نبودی اما زهرا عوض تو ناله میزد پسرم ای اّم بنین پهلویِ آن یار شکسته دست و دل و اَبروی علمدار شکسته ای اُم بنین میر و علمدار نیامد سقای حسین سید و سالار نیامد علمدار نیامد... پاسخ هر مسئله ای، مقصد این قافله ای گرچه ندارد دلِ ما با حَرَمت فاصله ای نور دل بی شکیب، ما را دریاب در هر نفس ای طبیب ما را دریاب دور از تو در این جهان غریب افتادیم یا سیدنا الغریب ما را دریاب در خَلق جهان جز تو خریدار نداریم ما غیر شما با احدی کار نداریم ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇