.
#شور
#امام_حسن_مجتبی_علیهالسلام
بند اول
من از اون بچگی دمبهدم، میگم، حسن
هم توی شادی و هم تو غم، میگم، حسن
انقده کرم تو زندگیم، دیدم، ازش
که از این به بعد جای کرم، میگم حسن
تو اوج سادگی تو چه نامی شدی
الگوی خُلق هر بامرامی شدی
من مهربونتر از تو ندیدم آقا
وقتی که مهمون یه جزامی شدی۲
حسن، حسن
وجود عالم امکان به خاطر حسن است
خوشابهحال هرآنکس که ذاکر حسن است
تمام خلق شب جمعه کربلا هستند
ولی حسین شب جمعه زائر حسن است۲
" یا کریم بن کریم امام حسن " ۳
بند دوم
گرچه سربهزیر و بیصدا، میاد، حسن
میشه طوفان بهپا هرکجا، میاد، حسن
هر زمان که کار معرکه، بالا، میره
میخوابه تموم فتنه تا، میاد حسن۲
وقتی که به سپاه جمل میزنه
گور تموم فتنههارو میکنه
از بس که ضربههاش، شبیه، باباشه
دشمن نمیدونه علی یا حسنه۲
حسن، حسن
همین که از تب جنگاوری سخن شده است
میان معرکهها صحبت حسن شده است
مگر به خواب ببیند شترسوار جمل
کسی حریف تو در جنگ تنبهتن شده است
" یا امیر بن امیر امام حسن " ۳
بند سوم
یه روزی مقصد راه ما، میشه، حسن
صاحب یه ایوون طلا، میشه، حسن
شلوغی روز هفتم، صفر، یه روز
مث اربعین کربلا، میشه حسن۲
هرچشمی محو روی ملیح توئه
در حیرت از کلام فصیح توئه
روزی که ساخته شد حرمت آقاجون
معلوم میشه که قبله ضریح توئه۲
حسن،حسن
پناه ما علم توست یا امام حسن
امید ما کرم توست یا امامحسن
به دل نشسته هزار آرزو، ولی غم ما
زیارت حرم توست یا امامحسن
" یا غریب بن غریب امام حسن " ۳
✏️شعر :
#مجتبی_خرسندی✍
📝گروه ادبی یاقوت سرخ
.👇
enc_16900119766480291152060.mp3
3.35M
عاشق اهل البیتیم در پناه قرآنیم
در سپاه موعود و در سپاه قرآنیم
خط به خط ما بی تاب آیه های قرآنیم
جان فدای مولا و جان فدای قرآنیم
🎙 #سید_مجید_بنی_فاطمه
✳️ #قرآن
#️⃣ #شب_چهارم_محرم
#️⃣ #زمینه
#️⃣ #محرم_۱۴۰۲
عاشق اهل البیتیم در پناه قرآنیم
در سپاه موعود و در سپاه قرآنیم
خط به خط ما بی تاب آیه های قرآنیم
جان فدای مولا و جان فدای قرآنیم
این حسینه همه جا قرآن خونده
جا به جای کربلا قرآن خونده
تو شب عاشورا قرآن خونده
سر روی نیزه ها قرآن خونده
حسین ای جانم ...
ما به فردا ها خوش بین با امید قرآنیم
هان اگر لازم باشد ما شهید قرآنیم
ما همیشه مومن بر وعده های قرآنیم
جان فدای مولا و جان فدای قرآنیم
مولا برا همه قرآن خونده
توی کوچه فاطمه قرآن خونده
سقا تو علقمه قرآن خونده
زینب تو همهمه قرآن خونده
وسیعلم الذین ظلموا
ایَّ منقلب ینقلبون
حسین ای جانم ...
👇
نوحه- عاشق اهل بیتیم.mp3
9.97M
#نوحه (عاشق اهل بیتیم در پناه قرآنیم ...)
هیئتحضرتاباالفضلعلیهالسلام
مداح: #کربلایی_یاسین_زندی 🎤
مراسم #شب_پنجم محرم الحرام ۱۴۴۵
شنبه ۳۱ تیرماه ۱۴۰۲
4_5904691119798620487.mp3
4.76M
قاسم ز خونت گلگونه صحرا
موندی به زیر شمشیر و تیرا
دردای قلبم تازه شروع شد
وقتی چشمام با تو روبرو شد
🎙 #نریمان_پناهی
#️⃣ #شب_ششم_محرم
#️⃣ #شور
قاسم ز خونت گلگونه صحرا
موندی به زیر شمشیر و تیرا
دردای قلبم تازه شروع شد
وقتی چشمام با تو روبرو شد
جای سالمی نیست روی پیکر تو
معلومه یه لشکر ریختن رو سر تو
واویلا عمو جان ...
خون میچکه هی از چهره و روت
کشته عمو رو زخمای پهلوت
پیش نگاهم قامت کشیدی
واست بمیرم تو خون تپیدی
زیر مرکباشون شد در هم تن تو
له شد استخونات کو پس پیرهن تو
واویلا عمو جان ...
پاشو عمو جون خیلی غریبم
چشماتو وا کن من بی حبیبم
دارن میخندن لشکر به اشکام
قاسم نگاه کن تنهای تنهام
پاشو یادگار داداش غریبم
قلبم رو شکستی غصه شد نصیبم
واویلا عمو جان ...
.
#امام_حسین
در طریق دوست
آمدم تا که شوم یار تو یا ثارالله
بزنم خیمه به دربار تو یا ثارالله
من درین شهر بنا ساخته ام از مهرت
خانه دیوار به دیوار تو یا ثارالله
دارم آئينه ای از جنس ارادت در دل
بُوَد این آینه سرشار تو یا ثارالله
از ره دور سلامی به حضورت دارم
تا شوم راهی و زَوار تو یا ثارالله
ای گل گلشن سرسبز بهشت ای مولا
خوارم و خار به گلزار تو یا ثارالله
آمدم پرده نشین در حرم زیبایت
تا شوم شاهد بازار تو یا ثارالله
لحظه ی دادن جان چشم براهم لطفی
این منم عاشق دیدار تو یا ثارالله
تا به بالین من آیی ز عنایت مولا
شده ام عاشق و بیمار تو یا ثارالله
آمدم تشنه تر از عشق ببین گردیدم
تشنه ی لطف علمدار تو یا ثارالله
گفتی از خویش گذشتی که بماند اسلام
زنده شد عشق ز گفتار تو یا ثارالله
ای به خون خفته ز شمشیر عداوت آقا
عالمی گشت عزادار تو یا ثارالله
روی خورشید تو را خون سرت پوشانده
شد شفق گون ز چه رخسار تو یا ثارالله
نور چشمان تو مهدی ست که خون می گرید
چشم او چشمه ی خونبار تو یا ثارالله
آمدم بر سر بازار غمت چون «یاسر»
شده ام باز خریدار تو یا ثارالله
**
.
#حاج_محمود_تاری «یاسر»✍
.
.
#امام_رضا علیه السلام ،
او گفته و من گریستم آه :
------------
یابن الشبیب یابن الشبیب
بر نیزه شد رأس حسین
لرزیده قلب عالمین
شد پاره پاره پیکرش
خون می چکید از حنجرش
مظلوم حسین مظلوم حسین
یابن الشبیب یابن الشبیب
شد از قفا رأس اش جدا
فواره زد خون خدا
دریای خون شد قتلگاه
زینب بُوَد آنجا گواه
مظلوم حسین مظلوم حسین
یابن الشبیب یابن الشبیب
سُم ستوران بر تنش
غارت شده پیراهنش
در پیش چشم خواهرش
از تن جدا می شد سرش
مظلوم حسین مظلوم حسین
یابن الشبیب یابن الشبیب
نیزه به پهلویش زدند
تیغی به ابرویش زدند
دشمن برون شد کینه اش
با چکمه زد بر سینه اش
مظلوم حسین مظلوم حسین
یابن الشبیب یابن الشبیب
تیغ عدو بر گردنش
در غم نشسته شیونش
مظلوم دشت کربلا
در خون خود زد دست و پا
مظلوم حسین مظلوم حسین
یابن الشبیب یابن الشبیب
دشمن جنایت کرده است
زینب حکایت کرده است
دشمن جفاها می کند
خواهر تماشا می کند
مظلوم حسین مظلوم حسین
یابن الشبیب یابن الشبیب
از هرچه غم در عالمین
کن گریه از بهر حسین
لب تشنه او را کشته اند
جسمش به خون آغشته اند
مظلوم حسین مظلوم حسین
**
حاج محمود تاری «یاسر»✍
.
.
#امام_حسین
عرض ارادت
تمام عشق و ایمانم حسین است
همه روح و همه جانم حسین است
خدا داند به هر بزم محبت
فروغ شمع سوزانم حسین است
ندارد تیرگی هرگز دل من
که هر شب ماه تابانم حسین است
ندارم جز وجود او طبیبی
فقط دارو و درمانم حسین است
به دریا گوهر تابان هستی
به صحرا دُر غلتانم حسین است
رهایی بخش دل از هر چه اندوه
میان موج و توفانم حسین است
به روی خاک درگاهش نوشتم
من آن عبدم که سلطانم حسین است
به قبرم چون که بگذارند یاران
طلوعِ صبح رخشانم حسین است
به دشت بی کسی های دو عالم
نه تنها سر که سامانم حسین است
تمام حاصل عمرم همین بود
مرا جان است و جانانم حسین است
پریشانی ندارم جز غم او
غم قلب پریشانم حسین است
بریزم اشک چون «یاسر» که دانم
زلال چشم گریانم حسین است
**
حاج محمود تاری «یاسر»
.
.
#اسارت
سبک یاران چه غریبانه رفتند ازین خانه
تضمین غزل پرویز بیگی
با کاروان اسیران
-------------
بشکسته ز تیر غم دل در غم جانانه
یعنی به شرر افتاد آه دل دُردانه
زینب به فغان گوید در وادی ویرانه
« یاران چه غریبانه رفتند ازین خانه
هم سوخته شمع ما هم سوخته پروانه »
از کوفه و از کوفی خون گشته دل مهمان
او ساکن کوی خود ما بی سر و بی سامان
در محفل اشک و غم در بزم جفا یاران
« بشکسته سبوهامان خون است به دلهاما
فریاد و فغان دارد دُردی کش میخانه »
ای دل تو درین سینه لبریز غم و رازی
چون اشک عزاداران از دیده به پروازی
در دایره ی قسمت ، هنگام سرافرازی
« هر سو نظر اندازی صد خاطره می سازی
زآن ها که سفر کردند دلشاد ازین خانه »
روی تو برادر جان آئينه ی من باشد
این قافله را دائم اندوه و محن باشد
بر لعل لب زینب این طُرفه سخن باشد
« تا سر به بدن باشد این جامه کفن باشد
فریاد جگر سوزان ره بسته به بیگانه »
من ابر گرانبارم چون وسعت بارانم
در محفل اشک و غم از آینه دارانم
خفتند به خون یاران با خیل سوارانم
« ای وای که یارانم گلهای بهارانم
رفتند ازین خانه رفتند غریبانه »
**
محمود تاری «یاسر»
.