.
#زمینه_امام_هادی
#شهادت_امام_هادی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یا بقیه الله ، از دیده میباری ،امشب اشک خون
با پای برهنه ، جدت را کشیدند ، از خانه بیرون
سر بی عمامه بی عبا
میبردنش در کوچه ها
(وا هادیا وا هادیا)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
یا بقیه الله ، میکشی هر دم از ، سوز سینه آه
آقا رو جا دادن ، در خان الصعالیک ، آجرک الله
ای بر سرم خاک عزا
شاه کجا ویرانه ها
(وا هادیا وا هادیا)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
نیمه شب آمد با ، ناسزا دشمن زد ، آتش به جانت
بشکند دستی که ، در صحن خانه زد ، بر گریبانت
شرم از رخ آقا نکرد
پیراهنش را پاره کرد
(وا هادیا وا هادیا)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
بزم می و مستی ، رفته ولی با خود ، خواهر نبرده
پیش چشم خواهر ، چوب خیزران بر ، دندان نخورده
طشت طلا بود و یزید
در هلهله زینب رسید
(وا زینبا وا زینبا)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خان الصعالیک. [ نُص ْ ص َ ] ( اِخ ) موضعی بس ناخوش در سرمن رای ( سامره ) است. در زمان متوکل عباسی بر اثر سعایت عبداﷲبن محمد والی مدینه ، ابوالحسن علی النقی امام شیعیان در مصاحبت یحیی بن هرثمة از مدینه بسامره فرستاده شد، و او را در خان الصعالیک فرودآوردند. ( از حبیب السیر ج 2 چ کتابخانه خیام ص 96 ).
https://eitaa.com/emame3vom/89475
👇
.
#زمینه
#امام_هادی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آخ چه زهری و چه قدر مسمومی
به غریبی آخرش محکومی
متن مقتل میگه ای آقاجان
چقدر مظلومی مظلومی
مظلومی مظلومی مظلومی
توی کوچه ها تو هم افتادی
روزی صد دفه آقا جون دادی
تو به فکر دشمنت هم بودی
کسی فکر تو نبود یا هادی
یا هادی یا هادی یا هادی
تو و این بزم شراب ... یا الله
چطوری دلش اومد این دنیا
زیر لب همش میگفتی آقا
چی کشیده جدِ ما واویلا
واویلا واویلا واویلا
تو دیگه تنت نموندش عریان
زیر دست و پا نبودی بی جان
ولی با گریه همش می گفتی
ای غریب کربلا یا عطشان
یا عطشان یاعطشان یاعطشان
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#حسین_عیدی✍
#شهادت_امام_هادی
https://eitaa.com/emame3vom/89477
👇
.
#زمینه_امام_هادی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
میخونم این دم آخر
برس به داد من مادر
به تن ندارم جونی
میسوزه از پا تا سر
زهر جفا اثر کرده
دارم میرم از این دنیا
تو لحظه های آخر هم
فقط میگم بیا زهرا
مادرم بیا دریابم
مادرم تشنه ی آبم
(غریب امام هادی)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
تو کوچه راهمو بستن
منم کشونده دشمن
شبیه حیدر بودم
بین یه مشت اهریمن
روی زمین می افتادم
دستام ولی نبود بسته
می بردنم مثل حیدر
با زور ولیکن آهسته
همسرم بویی نبرده
همسرم کتک نخورده
(غریب امام هادی)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به یاد ظهر عاشورام
ترک ترک شده لبهام
شبیه جدم من هم
بزم شراب و دید چشمام
من با پای خودم رفتم
اما حسین با سر رفته
من خواهرم نبود اما
زینب با چشم تر رفته
میزده بر لب و دندان
میزده جلوی طفلان
(غریب امام هادی)
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#علی_علی_بیگی✍
#شهادت_امام_هادی
https://eitaa.com/emame3vom/89479
👇
17.31M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
#شور امام هادی علیه السلام
شعر: حسین بیدگلی
با نوای: امیر برومند
دم به دم ضربانم، نام حضرت هادی
گشته ورد زبانم، نام حضرت هادی
بوده خط امانم، نام حضرت هادی
ای حصن حصینم، مولا
ای باب نجات دنیا
ای کهف الوَری، یا هادی
ای درمون دردای ما
بی سامونمو تویی سامون من
غرق دردمو تویی درمون من
یه گوشه نکات، دوای دردمه
ایشالا آقا، به فدای تو بشه جون من
یا امیری، یا هادی
__
سامرای تو آقا، از بهشت با صفا تر
چهارمین علی هستی، مثل ساقی کوثر
ای حقیقت عظمی، ای تو شافع محشر
ای شور مناجات من
ای روح عبادات من
کعبه ی دلم سامرّاس
ای قبله ی حاجات من
توو صحن و سرا، ی ِ تو زانو زدم
این بارم آقا، به شما روو زدم
برای شفا، ی ِ همه نوکرا
با مژه آقا، همه ی صحنتو جارو زدم
یا امیری، یا هادی
#حسین_بیدگلی ✍
#امیر_برومند🎤
#شهادت_امام_هادی
.
.
#شور
#زمینه
#مقتل
۱۴۰۲
#بند_اول
واسه نفس گرفتن _تا خیمه برنگشته
کمتر بهش بخندین _سنی ازش گذشته
ماه حرامه....
رهاش کن؛ مگه نمیدونی امامه؟
ماه حرامه....
حسین زیر دست و پای ِ ازدحامه.....
وقت اذونه
همه بمونن ولی شمر نمونه ....
وقت اذونه
هرچی که خواهر تو میکشه از اونه....
____
#بند_دوم
بی یار و بی پناهی _ ای سرپناه زینب
تکیه زدی به نیزه _ ای تکیه گاه زینب
کجای کاری
خیمه قیامته حسبن... خبر نداری.....
کجای کاری
نبودی شمر ُ از تو خیمه در بیاری .....
بمیره زینب
چجوری پیرهنت رو پس بگیره زینب؟
بمیره زینب
انقده رو نزن به شمر....که دیره زینب
_
#بند_سوم
این زندگی نمیاد _ دیگه به کار زینب
جا مونده توی گودال _ دار و ندار زینب
چاره نمونده
یه جای سالم رو تنت؛ آره نمونده
چاره نمونده
حتی برات یه پیرهنه پاره نمونده
این همه شر شد
چرا دعای زینب تو بی اثر شد
این همه شر شد
تو دست و پا زدی و شمر کلافه تر شد
__کارگاه میرزامحمود بهجت (ره)
به قلم : محمد مهدی حاجی پور
👇
Shab1_Shahadat_Hazrat_Roghayeh1402 (9).mp3
9.05M
#شور | ماه حرامه رهاش کن
بانوای|کربلایی مصطفی مروانی
دوشنبه ۳۰ مرداد مـاه ۱۴۰۲
#سبک_ماه_حرامه
امام حسین ع
#شور | ماه حرامه رهاش کن بانوای|کربلایی مصطفی مروانی دوشنبه ۳۰ مرداد مـاه ۱۴۰۲ #سبک_ماه_حرامه
👆
#سبک_ماه_حرامه
#زمینه
#شهادت_امام_هادی علیه السلام
امشب دوباره عالم ، شور عزا گرفته
قلبم هوای رفتن ، تا سامرا گرفته
شدم هوایی
به عشقت شدم گدای سامرایی
هادی مایی
اسم تو علیه و مشکل گشایی
شهید مسموم
سلام هادی الامم امام مظلوم
غریب محروم
یه عمریه بی گناه تو بودی محکوم
امام هادی ، غریب آقام ۲ امام هادی
تبعیدی غریبه ، در بین پادگانی
دور از وطن اسیرِ ، غم های بیکرانی
یه عمری غربت
کشیدی به شونه هات بار مصیبت
یه عمری محنت
بودی تو با بچه هات بین اسارت
غم بی امونه
مادر داره برا تو روضه میخونه
غم بی امونه
کندن قبرتو جلو چشات تو خونه
امام هادی ، غریب آقام ۲ امام هادی
وقتی گریز روضت ، میشه مدینه و شام
دیگه امون نمیده ، بارونه تند اشکام
غم بی امونه
کشوندن تا بزم می تو روشبونه
روضه بمونه
بردنت ، دس بسته ، از توی خونه
روضه همینه
زنت که سیلی نخورد ، ولی مدینه
روضه همینه
مدینه شکسته شد بازو و سینه
مادرم ای وای ، مادر نیمه جون من ، مادرم ای وای
تو بزم میگسارا ، رفتی برات بمیرم
حالا میخوام برای ، زینب زبون بگیرم
بزم شرابو
زن و دخترای بسته به طنابو
بزم شرابو
عقیله و طعنه های بی حساب و
چه بی امون زد
با حرص رولبِ حسین با خیزرون زد
چه بی امون زد
به ناموس مرتضا زخم زبون زد
فکر حرم کن
نگفتم کنیزی رو روضه رو جم کن
فکر حرم کن
می گفت عمه فکری واسه معجرم کن
#حسین_رحمانی ✍
#امام_هادی_علیه_السلام
.
https://eitaa.com/emame3vom/89484
.
#شور #زمینه
#حضرت_زهرا
#زبانحال_مولا_با_حضرت_زهرا
#سبک_ماه_حرامه ...
این خونه... زندگیمون ، سامون میگیره بازم
زهرا بمون که واست ، این خونه رو بسازم
بازم صدام کن
بجای تموم شهر به من سلام کن
یکم نگام کن
با دست شکسته تو قنوت دعام کن
قدت خمیده
عزیزم تو میکشی نفس بریده
قدت خمیده
ببین جونم از غمت به لب رسیده
___
قد منم خمیده ، بسکه غمت بزرگه
کل تن تو زخمی ، از پنجه های گرگه
با تازیونه
زدن روی پیکرت صدتا نشونه
با تازیونه
دیگه سیلی و لگد ، غلاف بمونه
خونه رو مسمار
معلومه تو شعله ها شدی گرفتار
خونه رو مسمار
داغ پسر دیدی بین درو دیوار
_
حق میدمت که حالا ، دلگیری از مدینه
یک شب نبودیراحت ، از درد زخم سینه
رو من حساب کن
نرو جون مرتضا مرگو جواب کن
رو من حساب کن
غما رو با خنده هات خونه خراب کن
یادم نمیره
علی از خجالت تو سر بزیره
یادم نمیره
می گف جوری بزنید زهرا بمیره
#حسین_رحمانی ✍
#فاطمیه
.
.
#امام_زمان
#شهادت_امام_هادی
#مناجات_مهدوی
السلام علیک یا صاحب الزمان عجل الله تعالی فرجه الشریف
بابای شیعه، گریه ی صبح و مساء بس است
در سینه ی تو، آتش ِصبر و رضا بس است
از خون ِچشم تو شده رنگین تمام دشت
همواره درد و غصه ی بی انتها بس است
گم گشته ایم، راه رسیدن به تو کجاست
تا خیمه ات نبودن یک رهنما بس است
قلب تو را شکسته گناهان شیعیان
دیگر مقابل تو همیشه خطا بس است
وقت عزای جدّ تو هادیست العجل
عمری بدون تو شده برپا عزا بس است
حقّش نبود خان ِصَعالیک سامرا
هر روز و شب به جدّ تو ظلم و جفا بس است
از دشمنان همیشه اهانت شنیده است
بر هادی الائمه چنین ناسزا بس است
او را عدو پیاده به بزم شراب برد
صدها شکنجه دیده ولیّ خدا بس است
بر شاه دین که باده تعارف نمی کنند
بر جدّ تو جسارت یک بی حیا بس است
در مجلس شراب دلش رفته سمت شام
دائم گریز مجلس شام بلا بس است
گفت ای یزید: عمه ی ما محتضر شده
با خیزران زدن جلوی بچّه ها بس است
علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) ✍
............
.
#شهادت_امام_علی_النقی
شهادت امام هادی
#امام_هادی
طایری دلخسته دور از آشیانم یاحسین
وقف تو گردیده این اشک روانم یاحسین
بسکه سوزد از غم تو قلب و جانم یاحسین
این دم آخر شده ورد زبانم یاحسین
تا نفس دارم برایت روضه خوانم یاحسین
یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین
ً
دورم از شهر و وطن نه بین صحرا مثل تو
بی کس و تنها شدم اما نه تنها مثل تو
سوزم از زهر و کشم روی زمین پا مثل تو
آب هست اما ننوشم جرعه ای تا مثل تو
بر لب آید تشنه لب این نیمه جانم یاحسین
یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین
بارها قبر تو را کردند ویران سوختم
یاد حتک حرمتت باسُم اسبان سوختم
زایرت کشتند و من چون شمع سوزان سوختم
یاد اول زائری که شد پریشان سوختم
شاهدم این گریه های بی امانم یاحسین
یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین
ناسزا گفتند بر زهرا شنیدم سوختم
مثل درب سوخته ناله کشیدم سوختم
همچو زهرا از جوانی دل بریدم سوختم
من که سیلی خوردن مادر ندیدم سوختم
تو که دیدی چه کشیدی من ندانم یاحسین
یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین
زاده پیغمبر و نیمه شب و بزم شراب
آیه تطهیر و ذکر یارب و بزم شراب
شد دوباره تازه داغ زینب و بزم شراب
یاد آن طشت زر و چوب و لب و بزم شراب
قاتلم شد روضه های عمه جانم یاحسین
یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین
آرزو می کرد جان می داد زینب وای من
در برِ نامحرمان اِستاد زینب وای من
خیزران بالا که رفت افتاد زینب وای من
چوب بر لب خورد و زد فریاد زینب وای من
کاش می بستند دست و دیدگانم یاحسین
یاحسین و یاحسین و یاحسین و یاحسین
#عبدالحسین✍
شاعر: #عبدالحسین_میرزایی
..........
.
#امام_هادی_شهادت
کس نیست در این شهر مرا یار خدایا
جز خون دل و آه شرر بار خدایا
گه گوشه زندان و گهی خان سئالیک
جایم شده جای گل و گلزار خدایا
فرزند علیم که به من ارث رسیده
مظلومیت حیدر کرار خدایا
با چاه علی درد دلش گفت ولی من
با ماه کنم درد دل اظهار خدایا
چون ماه فقط دید چه دیدم من مظلوم
از خصم در آن نیمه شب تار خدایا
بردند مرا بزم می و شرم نکردند
از فاطمه و احمد مختار خدایا
می گفت که من شعر بخوانم زبرایش
میکرد براین گفته اش اصرار خدایا
از شرم ؛نگاهم به زمین دوخته بودم
اشکم زبصر ریخت به رخسار خدایا
صحبت شده از بزم می و باز دلم سوخت
بر زینب و بر عترت اطهار خدایا
من مردم و غم نیست چها دیده ام اما
دخت علی و مجلس اغیار خدایا
زینب که ندیده است کسی سایه او را
میرفت در آن بزم به ناچار خدایا
نامحرم و زینب امان از دل عباس
خجلت زده شد باز علمدار خدایا
ای کاش نمیدید دگر عمه زارم
آن چوب جفا و لب دربار خدایا
این چوب به لب میزد و بیچاره رقیه
حق داشت زند لطمه به رخسار خدایا
شاعر: #عبدالحسین_میرزایی✍
............
#امام_هادی
#شهادت_امام_علی_النقی
دوستان بر من تنها زوفا گریه کنید
به غم نور دل ابن رضا گریه کنید
مادرم فاطمه امروز عزادار من است
یاری فاطمه گیرید عزا گریه کنید
به تسلی دل زار و غمین پسرم
پای تابوت به صد شور و نوا گریه کنید
حضرت هادیِ تان را به غریبی کشتند
به غریبی من امروز شما گریه کنید
پاره پاره شد از آن زهر دل پر دردم
به دل پاره ام از زهر جفا گریه کنید
زهر دادند ولی تشنه نکشتند مرا
همه بر تشنه لبِ کرببلا گریه کنید
چون شنیدید که در بزم شرابم بردند
به غم عمه مظلومه ما گریه کنید
زینب زار کجا مجلس اغیار کجا
به پریشانی ناموس خدا گریه کنید
به نگاهی که زخجلت به روی خواهر بست
سر ببریده شاه شهدا گریه کنید
یاد آن قاری قرآن که لبش پر خون شد
یاد آن چوب و لب و طشت طلا گریه کنید
جای آنانکه به هم جام تعارف کردند
جای آن قهقهه و هلهله ها گریه کنید
یاد طفلان یتیمی که کتک می خوردند
جرمشان جمله همین بود چرا گریه کنید
شاعر: #عبدالحسین_میرزایی
.