.
#شب_هفتم_محرم
شکسته سنگ غم بال و پرم را
بسوزد داغ، از پا تا سرم را
الهی حرمله آتش بگیری
که تو کشتی علی اصغرم را
........
الهی حرمله آتش بگیری
مرا کردی دچار سر به زیری
.
امام حسین ع
.
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر علیه_السلام
🩸یک قدم سمت خیمه و قدمی سمت میدان برمیگشت...
در نقلی آمده است:
🥀 حرمله ( یا به نقلی دیگر، ابوخلیق ) را پیش مختار بردند مختار از او پرسید: ای ملعون! در کربلا هیچ گاه دلت به حال آقای ما حسین علیهالسلام سوخت؟
🥀 گفت: آری! یک مرتبه آنقدر دلم سوخت که مرگ خود را از خدا خواستم تا آن حالت زار او را نبینم! مختار گفت : بگو ببینم چه وقت بود؟
🥀 گفت: هنگامی که حسین علیهالسلام طفل کشته خود را زیر عبا گرفته از میدان برگشت و رو به خیمهها کرد؛ من تماشا میکردم، دیدم زنی مجلله چادر به سر و نقاب به صورت بیرون خیمه ایستاده. گویا مادر آن طفل بود که انتظار بچهاش را میکشید.
🥀 همین که حسین علیهالسلام چشمش به مادر افتاد که منتظر ایستاده برگشت مقداری صبر کرد دوباره رو به خیمه آورد باز خجالت کشیده برگشت تا سه مرتبه او به سمت خیمه رفت و برگشت و از مادر آن طفل خجالت میکشید.
🥀 چون آن حالت حسین علیهالسلام را دیدم، جگرم کباب شد. مختار گفت: ای ملعون آخر چه شد؟ گفت: بالاخره او از مرکب پیاده شد. جسد آن طفل را روی زمین نهاد و با غلاف شمشیر قبری حفر نمود برای آن طفل نماز خواند و آن را به خاک سپرد و برگشت.
🥀 مختار از شنیدن این گفتار صیحه ای کشید و افتاد و غش کرد. بعد از به هوش آمدن گریبان دریده و بر سر و سینه زد و گفت: این حالت آخر امام حسین علیهالسلام دلم را از همه بیشتر سوزانید که نخواست بعد از شهادتش، به بدن این طفل کسی آزار برساند یا سرش را ببرد و یا در زیر سم اسب ها پایمال شود.
📚 ریاض القدس ج٢ص١٠۴
📚 سفینة النجاة ج٢ص٢٧٣
📚 بحرالمصائب ج۴ص۳۵۴
📚 مقتل خطی مبکی العیون
✍ بنویسید که اینگونه شده سرگشته
یک قدم رفته به خیمه، دو قدم برگشته
روی برگشت ندارد به حرم، حق دارد
چه جوابی بدهد، بی علی اصغر گشته
طفل را زیر عبا برد، همه فهمیدند
پدر پیر خجالتزده مضطر گشته
نه فقط خیمه، که از حالت واله شدنش
دیدهی لشگر کوفه به خدا، تر گشته
آب میداد و نمیداد چه فرقی میکرد؟!
رفتنی بود دگر غنچهی پرپر گشته
آب میخواست اگر، خواست هدایت بشوند
پاسخ خواستنش خندهی لشگر گشته
به دلش تیر سه شعبه دو سه تا داغ گذاشت
داغ این طفل ولی چند برابر گشته
آه! از تیر بزرگی که به حلقومش خورد
آه! از آن بدن کوچک بی سر گشته
آنقدر نیزه زمین زد بدنش پیدا شد
حرمله از همه انگار که بهتر گشته...
.
نماهنگ تویی محبوبم.mp3
3.42M
🎙 #جواد_مقدم
✳️ #جدید
#️⃣ #مناجات_با_امام_حسین
#️⃣ #احساسی
برات اشکای چشمام سر نمیاد
دیگه حال خوش به نوکر نمیاد
دست خالی اومدم در بزنم
کاری جز روضه ازم بر نمیاد
گریه میکنم برات گریه زیاد
کی میگه گریه به مردا نمیاد
مردم و زنونه گریه میکنم
این همونیه که مادرت میخواهد
تویی محبوبم تویی سلطانم
دوست دارم صدام کنی و من بگم جانم
جانم آقا جان من به فرمانم
دوست دارم صدام کنی و من بگم جانم
ای حسین جانم ...
به خودم میگفتم عاشق نمیشم
بی خیال عقل و منطق نمیشم
ولی حالا حرفمو پس میگیرم
دیگه اون آدم سابق نمیشم
حرمت روزمو شب کرده حسین
همه وجود من درده حسین
کاش بذاری نوکرت مثل قدیم
باز به آغوش تو برگرده حسین
خیلی دلتنگم خیلی دلگیرم
دوست دارم بیام حرم با مادر پیرم
بنویس آقا توی تقدیرم
دوست دارم بیام حرم با پدر پیرم
تویی محبوبم تویی سلطانم
دوست دارم صدام کنی و من بگم جانم
جانم آقا جان من به فرمانم
دوست دارم صدام کنی و من بگم جانم
ای حسین جانم ...
4_5803191383212692432.mp3
13.85M
#محرم_۱۴۰۳
#شب_پنجم_محرم
دارم میام بی زره، دارم میام بی سپر
حسن حسن گفتمو، زدم به قلب خطر
زره اگر نبود، قلبم که هست
سپر اگر نبود، دستام که هست
بابام اگه نبود، تو کربلا
وارث غیرت بابام که هست
ده سالمه، قد ده تا مرد جنگی هیبت دارم
ده سالمه، نمیدونن که با حیدر نسبت دارم
غیرت دارم
عبداللهم، من عاشق ثاراللهم
##
نفس نفس میزنم، نفس بمونه برات
قدم قدم میرسم، بالا سر دشمنات
پسر حسنم شیر جمل
برای کوفیام مثل اجل
شبیه داداشم تو راه تو
شهادته برام، شهد عسل
سربازتم، لاافارق نمیفته از روی لبهام
سربازتم، یهتنه یه لشکرم حتی اگه تنهام
عین بابام
عبداللهم من عاشق ثاراللهم
##
خدا برام خواسته بود، که یاس پرپر بشم
اصن با سر اومدم، برا تو بی سر بشم
خدا رو شاکرم شد نوبتم، فدای تو شدن، شد قسمتم
همیشه پناهم بود شونه هات، دم آخرو هم رو سینهتم
شکر خدا، وقتی میرسن با نعل تازه مرکبا
شکر خدا، قبل تو پیکر من میفته زیر پا
خون خدا
عبداللهم من عاشق ثاراللهم
شاعر و نغمه پرداز
#صادق_نجم
اجرا
کربلایی #حسن_عطایی🎤
امام حسین ع
. #زمزمه #زمینه #حضرت_علی_اصغر #شب_هفتم_محرم #محرم_۱۴۰۳ #شب_هفتم بند اول: تا تلظی می کنی گریه
.
#زمزمه #زمینه
#حضرت_علی_اکبر
#محرم_۱۴۰۳
#شب_هشتم_محرم
بند اول:
از نفس افتادی با این نیزه بارون
ارباً اربا شد تنت با خنجراشون
بی مُروت ها زدن بال و پرت رو
رو عبا باید بچینم پیکرت رو
چی آوردن
بر سر قد و قامت رعنات
لخته ی خون نشسته رو لبهات
پاشو رسیده پیش تو بابات
بند دوم:
خالی کردن عقده هاشونو سر تو
نیزه ها بوسه زدن بر حنجر تو
این بیابون پُر شده از تو عزیزم
روی گونه اشک غربت هی میریزم
بلند شو که
عصای دست پدرت بودی
امید قلب خواهرت بودی
جگرگوشه ی مادرت بودی
#علی_علی_بیگی ✍
👇👇
.
#امام_حسین
اختیار
چنان که داده خدا اختیار را به حسین
بده عنان دل بیقرار را به حسین
ببین چگونه دعا مستجاب خواهد شد
فقط قسم بده پروردگار را به حسین
یقین به کام تو خواهد گذشت هر روزش
سپرده باشی اگر روزگار را به حسین
خودش دوباره تو را زود میبرد به حرم
تو عاشقی کن و بسپار کار را به حسین
چنان که جانب خورشید میرود ذره
خدای من! برسان این غبار را به حسین
همه دعای قدمهای اربعین این است
که ای خدا برسان آن سوار را، به حسین
اگر محبّ حسینی نترس از محشر
چرا که داده خدا اختیار را به حسین
#علی_سلیمیان
.👇
.
#امام_حسین علیهالسلام
نفس مطمئنّه
ای نفس مطمئنّهی قالوا بَلَی حسین
راضیترینِ خلق به جام بلا حسین
ای از ازل حرارت داغ تو شعلهور
جان جهانیان به غمت مبتلا حسین
آلودهایم و نام تو را جار میزنیم
نام تو میدهد دل ما را جلا حسین
ای مقصد حقیقی حیَّ عَلَیالصّلوة
ای در گلوی مأذنههامان صلا حسین
سر دادهای که سر بدهی سِرّ عشق را
بر روی نیزه راز تو شد برملا حسین
در سینهام محبت تو موج میزند
ای کشتی نجات و چراغ ولا حسین
دلدادهی تو را چه هراس از قیامت است؟
آنجا که عشق توست چه هول و ولا حسین؟
وقتی به شوق کربوبلا سینه میزنم
حس میکنم دلم شده ایوان طلا حسین
جان مرا بگیر و به آغوش خود ببر
یک شب میان تشنگی کربلا حسین
گل میکند به روی لبم وقت رفتنم
بعد از شهادتین "سلامٌ عَلَی حسین"
#علی_سلیمیان ✍
.
تشنه لب اصغرم.mp3
602.7K
#نوحه #واحد #دودمه #زنجیرزنی #سنتی
#شب_هفتم_محرم
#حضرت_علی_اصغر
#تشنه_لب_اصغرم
✅بند مستمعین
تشنه لب اصغرم کودک دلبندمن
برده ای ازلبم شادی و لبخند من
کم تلظی نما
کودک بی گناه
تاعمو عباس رود به میدان
تشنه لب من علی علی جان
علی علی جان
✅بند دوم
ای تو دردانه ی میوه ی بستان
دستو پا کم بزن به روی دستان من
سرتوشد جدا
اه و واویلتا
تیرسه شعبه
حنجر اصغر(ع)
بابا فدایت
ای گل پرپر
علی علی جان
تکرار بندمستمعین
تشنه لب,,,,,,,,,
✅بند سوم
من چگونه روم به سمت خیمه خدا
که علی ام شده بروی دستم فدا
غرق در خجلتم
که شده طاقتم
که بر ربابه من چه بگویم
حلقوم نوزاد تیرعدویم
علی علی جان
بندمستمعین
تشنه لب اصغرم,,,,,,,,
علی علی جان جان
#مجید_مرادزاده✍
4_735772887587226730.mp3
3.68M
#زمینه #شور
#زنجیرزنی
#شب_هفتم_محرم
#علی_جان_ببین_که_من
🌷
✅بند اول
علی جان ببین که من خونجگرم
علی جان نکن تلظی به برم
علی جان مرو زپیشم پسرم
💧💧💧
رباب بیاببین,
علی تو سیراب کردن
رباب بیا ببین,
دعاتو مستجاب کردن
رباب بیا ببین,
که دلم روکباب کردن
اسوده خوابیدی رو دستام پسرم پسرم,پسرم
میسوزه از داغه تو بابا جگرم جگرم,جگرم
علی,,, لای لای علی,,,,لای لای علی
✅بنددوم
بمیرم
شد پاره پاره حنجرتو
بمیرم
نمونده ازپیکرتو
بمیرم
پره ازخون شدسرتو
🌷
رباب بیا ببین
نعش اصغرروبرومه
رباب بیا ببین
که چه بغضی تو گلومه
رباب بیا ببین
که علی کارش تمومه
😭
فذبح الطفل العشان من الورید الی الورید
مرغ شش ماهه ی من از قفس پرید
علی,,,,لای لای علی,,,,لای لای علی ع
_
✅بندسوم
علی جان. نماز میخونم به تنت
علی جان بی سرمی مونه بدنت
علی جان. اخه چه جوری زدنت
😭
چه جور وداع کنم با تو ای دردونه ی بابا
چه چور بسپارمت علی جونم زیر خاکا
اخه میترسم. از. طمع اون نیزه دارا
😭
کرده پیرم داغ غم تو (پسرم)۳
رباب میمیره از ماتم تو (پسرم)3
#شب_هفتم_محرم
#مجیدمرادزاده_غلام_قنبر
.
#امام_حسن_مجتبی
#مدح #شهادت_امام_حسن
#امام_حسن
درختهای اُمیدیم، از دیار حسن
پُر از شکوفهی عشقیم در بهار حسن
به سَلسَبیل و به زمزم که احتیاجی نیست!
رسیده است لبِ ما به جویبار حسن
به دخل کاسبیام برکتی فراوان داد
از آن زمان که شدم خادم تبار حسن
همین دو لقمهی نان را حسن به ما بخشید
گرفته سفرهی ما رنگ از اعتبار حسن
کریمبودنِ او قابلِ محاسبه نیست...
کجا ترازوی ما و کجا عیار حسن؟!
کدام شاه نشسته است با جذامیها؟!...
بلند میشوم از جا به افتخار حسن
شنیدهام که به سگ هم غذا تعارف کرد!
هنوز ماتم از این لطفِ بی شمار حسن
بنازمش که چنان شیر، از جمل برگشت
چه کرد در دل آن فتنه، ذوالفقارِ حسن
من از طفولیتم عاشق دو شاه شدم
منم دچار حسین و منم دچار حسن
در اربعین حسینی، حسن جلودار است
قدم زدم همهی جاده را کنار حسن
عمودِ یکصد و هجده، بهشتِ مشّایهست
خدا رسانده خودش را سرِ قرار حسن
حسین با همهی دلرُباییاش، حسنیست
ببین دل از همه بُردن شدهست کار حسن
خیالبافی من صحنسازیِ حسن است...
شبیه مشهد ما میشود مزار حسن
* * *
میان معبری از نور، ناگهان شب شد
چه دید در دل آن کوچه، چشم تار حسن؟!
حراملقمه به مادر دو دست سیلی زد...
سیاه شد پس از آن کُلِّ روزگار حسن
#بردیا_محمدی
.
.
#واحد_مدحی
#حضرت_زینب سلام الله علیها
▪️بنداول▪️
نسیم الطاف زینب
جامع الاطراف زینب
تنها حسین باید بخواند
در وصف اوصاف زینب
غم زینب عفیفه زینب فهیمه زینب ملیکه زینب
دم زینب نفیسه زینب عقیله زینب شفیعه زینب
زینب بود عالمه غیر معلمه
زینب بود فهیمه غیر مفهمه
زینب بود آموزگار شاه علقمه
سر خدا مستوره زینب
یار حسین منصوره زینب
روشن جهان از نور زینب
یا زینب
▪️بنددوم▪️
بانوی فرزانه زینب
شور کریمانه زینب
زن بود و در کرببلا کرد
پیکار مردانه زینب
پا به پای شاه عالم در کربلا بود رزمنده زینب
پاینده است خون خدا و باید که باشد پاینده زینب
زینب پیام آور ارزنده کربلاست
مثل حسین خورشید تابنده کربلاست
زینب خودش لشگر فرمانده کربلاست
زینب شریکه الحسین است
برای زهرا نور عین است
زینب پناه عالمین است
یا زینب
#واحدحضرتزینبسلاماللهعلیها
#واحد۲
#واحد۱۴۰۳
.👇
.
🏴سبک #شور #واحد_تند آقا اباعبدالله الحسین علیه السلام ایام محرم الحرام
#واحد_امام_حسین
#محترم_یاحسین
🏴بند اول
محترم یا حسین،با کرم یا حسین
تو شهنشاهی من،نوکرم یا حسین
برکتم یا حسین،ثروتم یا حسین
این تویی که دادی،عزتم یا حسین
صاحبه دلهایی
تو ماهه زهرایی
برای نوکر تو
دینی و دنیایی
دلبر و دلداری
سرور و سالاری
خون خدایی و
سید الاحراری
ابی عبدالله؛حسین
🏴بند دوم
سیدی یا حسین،میر و مولا حسین
اسمِ زیبات دل و،کرده شیدا حسین
مَحرمه دل حسین،شاهه عادل حسین
هرکی شد دیوونت،شده عاقل حسین
تو گله گلهایی
تو خیلی آقایی
ماقطره ایمو تو
مثاله دریایی
به هدا مصباحی
تو عزیزاللهی
توی شبهای تار
واسمون تو ماهی
ابی عبدالله؛حسین
۱۴۰۳/۰۴/۱۹
✍️🎵کربلایی امیرحسین سلطانی
.👇
.
#زمینه
#شب_نهم_محرم
#حضرت_عباس
#علی_تقی_پور✍
بند🌑
نمونده دیگه آبی برامون
قحطیه آبه خشکه لبامون
امید خیمه برو به میدون
عطش سوزونده عمودلامون
بغض تو نگات اشک توچشات بدجوری دلو سوزونده
تا روان شدی سوی علقه جونمو به لب رسونده
(یا ابوفاضل )۲یا ابوفاضل مدد۲
بند🌑🌑
عموابالفضل دلیرو شیره
اگه بده قول قولش نمیره
علیِ اصغر شیری نداره
عموبیار آب آروم بگیره
مشک پاره او راه چاره رو دشمنت داره می بنده
قطع شده دسات تیره تو چشات هرمله داره می خنده
(یا ابوفاضل) ۲ یا ابوفاضل مدد
بند🌑🌑🌑
عمو تو رفتی همه شدن شیر
از غصه زینب شده زمین گیر
بابا رسیده با قامت دال
از غصه ات شد یهو چقد پیر
رفت تو خیمه او کشید عمودو یعنی دیگه نیست علمدار
شکسته قلبش خمیده قدش یعنی دیگه نیست سپهدار
(یا ابوفاضل) ۲ یا ابوفاضل مدد
#شعر_کربلایی_علی_تقی_پور
.👇👇