eitaa logo
امام حسین ع
19.2هزار دنبال‌کننده
399 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. اگر بیعت نکردم، با تو بیعت میکنم آقا که من تجدید میثاقم به هیئت میکنم آقا نه بیعت در رفاه و راحت و آسایش و اَمنَم که بیعت با تو در ایامِ شدت میکنم آقا من از اَستغفِرُاللهَم، پیِ اِن تنصُرُاللهَم که دینت را بِاِذنِ الله نصرت میکنم آقا به اربابم قسم، هرگز به ذلت تن نخواهم داد که زیر پرچمت احساس عزت میکنم آقا حسینی آمدم دنیا، حسینی میروم زینجا که با جدِ تو احساسِ قِرابت میکنم آقا نِدایم چون دهی از صحنِ کعبه، موسمِ فجرت... به محضِ یالِثاراتَت، اطاعت میکنم بخوان از جان و دل، دلهای مشتاق شهادت را که جان و سر، بقربان رکابت میکنم آقا تویی فرمانده ی دلها و ما فرمانبرِ مولا پِیِ اَمرت، حمایت از ولایت میکنم آقا قسم بر اربعینی ها و همراهان زینب که؛ ترا با اربعینی ها زیارت میکنم آقا نمازم، روزه اَم، حَجَّم، جهادم، با تو مقبول است وگرنَه از خود اِعلامِ برائت میکنم آقا تَولایم، تَبرایم، قدم بر جای پای توست خدا را اینچنین کسب رضایت میکنم آقا تو چون در غیبتت تکلیف را روشن نمودی، من... ز اَمر جانشینِ تو اطاعت میکنم آقا میان شیعه میخواهند بذرِ تفرقه پاشند به وحدت شیعه را اینگونه دعوت میکنم آقا همه امنیت ما هست زیر پرچم روضه به روضه یاریِ قرآن و عترت میکنم آقا رگ و خونِ حسینی ها ز یک حنجر بقا دارد همان حنجر، کزو ذکر مصیبت میکنم آقا چو زینب بوسه زد بر آن گلوی پاره غوغا شد برایت گوشه ای از آن، روایت میکنم آقا اَراذل، ریختند آنجا سرِ اهلِ حرم، ای وای اگر گویم، نپنداری جسارت میکنم آقا بزیرِ دست و پا گم شد گمانم عمه جانِ تو کِی از معجر دگر شرحِ حکایت میکنم آقا دلت آتش گرفت و ناله اَت تا عرش بالا رفت دهی رخصت، روایت از اسارت میکنم آقا میانِ لشکر نامحرمان، مظلومه گیر افتاد فقط یک جمله از مقتل روایت میکنم آقا یتیمِ جدِ مظلومت، به راسِ روی نِی گفتا: ز چشمِ هیزِ نامردان شکایت میکنم آقا .
. میفهمه حتما خونِ جگر رو هرکی که دیده رفتنِ پدر رو تکیه گاهِ محکمِ همه ، پدر پدر پدر پدر مردِ بی مثالِ عالمِ ، پدر پدر پدر پدر خون بباریم از غمش کمِ ، پدر پدر پدر پدر حالا به کوچه های سامرا یه سر بزن میخونه کوچه با صدای خسته یا حسن حالا شالِ عزا رو شونه هاشِ اونی که تکیه گاهِ بدونِ تکیه گاهِ واسه من روضه خون اومدم با مهدی هم صدا که با چشمایِ تر میگه وا اَبَتا اَباالمهدی حسن بند دوم داغ مدینه الله و اکبر تازست هنوزم ردّ خونِ رو در پشتِ در شکسته کمری ، علی علی علی علی داره میسوزه یه مادری ، علی علی علی علی سوخته تویِ شعله ها دری ، علی علی علی علی گل داده شعله های اون درِ شکسته حیدر ابش میده با اشک و دست بسته با چشمِ تر حسن داره میبینه ای وای که مادرش چجور روی خاکا نشسته میخواد رو پا بشه پیش حیدر ولی میکشه رو زمین پاشُ یاسِ علی بند سوم اقامون امشب صاحب عزا شد بازم سامرا مثلِ کربلا شد آجرک الله میگیم همه ، اقا اقا اقا اقا داغِ تُ تو قلبِ عالمِ ، اقا اقا اقا اقا تسلیت میگیم به فاطمه ، اقا اقا اقا اقا قلبِ مهدی الان شبیه عمه مضطرِ مثل اون عمه ای که روبروش دو تا سرِ سرِ سردارِ و یکی سرِ علمدار که ساربون داره رو نیزه اونو میبره انگشترِ حسین شد غارت ای خدا انگشتشُ حالا پیدا کنن کجا اَباالمهدی حسن (علیه السلام) .👇👇👇
. به کی بگم من امام عسکری فدا شد سامرا چون کرببلا شد صاحب زمان صاحب عزا شد به کی بگم من محو تماشا شده مهدی تنهای تنها شده مهدی مبهوت بابا شده مهدی به کی بگم من صاحب زمان بابا ندارد سر را به زانو می‌گذارد بابای او جان میسپارد به کی بگم من امام عسکری کفن داشت بر تن خود یک پیرهن داشت جان رفته بود اما تن داشت به کی بگم من بسمل مانده بی پر وبال اگر شده آشفته احوال اما نمانده ته گودال به کی بگم من تنهایی امام و دیدند او رو به هر طرف کشیدند اما سرش رو بد بریدند مهدی زهرا اگر به شهر سامرا بود ولی بیاد کربلا بود یاد امام سر جدا بود بابای خود را به حال دست و پا ندیده اون و به زیر پا ندیده میان بوریا ندیده حاج ✍ ربیع الاول ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش .👇
. مهدی فاطمه شده صاحب عزا بوی غم می‌رسد از شهر سامرا امام عسکری می‌زند دست و پا واویلا واویلا واویلا واویلا 🖤🖤 می‌ریزد اشگ غم پسر فاطمه زیر لب می‌کند با پدر زمزمه بابابابای او برده دل از همه واویلا واویلا واویلا واویلا 🖤🖤 یوسف فاطمه دارد سوز و گداز قرآن می‌خوانداو با صدای حجاز می‌خواند بر جسم پدر خود نماز واویلا واویلا واویلا واویلا 🖤🖤 تماشایی بود امام دلربا با سختی می‌شود از پدر او جدا صورتش را کند به سوی کربلا واویلا واویلا واویلا واویلا 🖤🖤 حاج ربیع الاول ۱۴۴۶ ه. ق ۱۴۰۳ ه. ش .👇
. نوحه وفات (س) ◾بنداول سکینه دختر امام الهدا بدیده‌ام به نیزه راس جدا شاهد کربلا اسیر غصه‌ها همقدم عمه به شامم مثل پدر خشکیده کامم واویلتا آه و واویلا(۲) ◾بنددوم فدای اشک و خون از دیده‌اش بوسه زدم بر لب خشکیده‌اش عمه شد یاورم برای معجرم صورت من گر چه کبود است هستی من زین تار و پود است واویلتا آه و واویلا(۲) ◾بندسوم من داغدار شیرخوار اصغرم شاهد رفتن علی اکبرم وداع با حرم چه آورد بر سرم شور عزا گردیده بر پا پشت و پناهم شده سقا واویلتا آه و واویلا ✍ .👇
. علیه السلام سامرا خاکت به سر، شد کشته دیگر عسکری گشته بر پا محشری مهدی اش در غربت او می کند نوحه گری گشته بر پا محشری از زهر جفا سوخته پا تا به سر من مهدی پسر من آبی برسان بر لب من ای قمر من مهدی پسر من مهدی شده خونین جگر واویلا گشته عزادار پدر واویلا شد موسم نوحه گری واویلا مسموم کین شد عسکری واویلا شد سامرا چون کربلا واویلا مهدی شده صاحب عزا واویلا ............ . شد امام عسکری مسموم زهر کینه ها/ یا اباصالح بیا داده جان در بین غربت چون پدر در سامرا/ یا اباصالح بیا 🌸 شد امام عسکری در بین بستر نیمه جان/ العجل صاحب زمان در جوانی کشته شد با کینه ی عباسیان/ العجل صاحب زمان ✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن) .
. ◾️نوحه شهادت امام حسن عسگري(ع)◾️ بر لب آمد جان من بسته شد چشمان من من غريب سامرايم كشته ء زهر جفايم   يا مظلوم يا مولا ...... قلب من شد پر شرر چشم من مانده به در با غم و محنت قرينم كاش مهدي را ببينم يا مظلوم يا مولا ..... مثل گل پژمرده ام ارث مادر برده ام از در و ديوار خانه ميكشد آتش زبانه   يا مظلوم يا مولا ✍ .👇
. (ع) غريبانه ميروم از دار دنيا بيا مهدي اي نور ديده ء بابا تو اي نورچشمانم بببين چشم گريانم رسيده بر لب جانم     واويلا ترك خورده از زهركينه لبهايم جوان مرده ميروم مثل زهرايم دم آخر اي دلبر تسلاي اين مضطر بخوان روضه از مادر   واويلا بيار آب و يادي كن از تشنه كامان بياد آن گودال و شاه مظلومان به موج خون غوغا شد زخون مقتل دريا شد سر نعشش دعوا شد    واويلا يل خيبر تنها و بي سپر مانده بيا مهدي كه زهرا پشت در مانده به اين در آذر افتاد كه زهرا با سر افتاد روي جسمش در افتاد    واويلا ✍ 👇
زبانحال امام عسکری علیه السلام پسرم گریه نکن جان پدر قربانت همه قربان تو و چشم زخون گریانت دیدن اشک تو سوزنده تر از این زهر است میزند شعله به من دیدهء پُر بارانت بعد من بی کس و تنها و غریبی جانا ای بقربان تو و غربت بی پایانت هیچکس نیست تسلّی بدهد بر غم تو یا که آرام کند آه دل سوزانت خون لبهای پدر را که کنون میگیری کاش میشد که ببوسم پسرم دستانت حسن دوم زهرایم و زهرم دادند منکه رفتم به سلامت سرو دست و جانت بعد من سمت مدینه اگر افتاد رهت بگو از سامره با مادر رُخ ریحانت تو به مادر بگو از داغ تو ما پژمردیم سوختند از غم و دردت همهء طفلانت لگد پای حرامی چِقَدَر محکم بود قطع شد ریشهء ششماهه گل گلدانت روی پهلوی تو واکرد دهن ضربهء میخ کاش میزد عوض میخ تو را پیکانت ظرف آبی که به نزدیک لبم آوردی بُرد من را به ببر جدّ به خون غلطانت عوض آب فقط نیزه به خوردش دادند لطمه میزد روی تَل عمّهء سرگردانت ✍ ................ «هوالنور» به مناسبت به امامت رسیدن حضرت صاحب الزمان(عج) زبان حال امام حسن عسکری(علیه السلام) به پسرش مهدی(عج): بلند شو پسرم، تو قیام خواهی کرد رسالت پدرت را تمام خواهی کرد تویی که جد تو خورشید و روحت از صبح است به حکم نور، طلوعی مدام خواهی کرد و با تبسم خود، ای گل محمدی‌ام! به انتشار بهار اهتمام خواهی کرد به شاخه‌ها هیجان می دهی به چشمه تپش به خشک و تر همه جا لطف عام خواهی کرد به پای بذر و جوانه امید می پاشی به سروهای کهن احترام خواهی کرد و سجده کن که قیامی بلند در راه است که عاقبت به پیمبر سلام خواهی کرد ........... . از ما زمینیان به شما اسمان سلام مولای دلشکسته امام زمان سلام این روزها هزار و دو چندان شکسته ای حالا کجای روضه بابا نشسته ای؟ رخت سیاه داغ پدر کرده ای تنت قربان ریشه های نخ شال گردنت اماده می کنی کفن و تربت و لحد مرد سیاهپوش، خدا صبرتان دهد گویا دوباره بی کس وبی یار و خسته ای این روزها کنار دو بستر نشسته ای انگار غصه دار جراحات سینه ای گاهی به سامرایی و گاهی مدینه ای یکبار فکر زهر و دل پر شراره ای یکبار فکر واقعه گوشواره ای با اینکه بر سر پدر دیده بسته ای اما به یاد مادر پهلو شکسته ای ان مادری که بال و پرش درد می کند هم دست وشانه هم کمرش درد می کند هم بین خانه گفت و شنودش اشاره شد هم اسمان روسریش پر ستاره شد دو ماه و نیم کارحسن موشکافی و دو ماه و نیم بازوی مادر غلافی و... دو ماه و نیم گونه زخمی ماه!تر از چادر سیاه سرش هم سیاه تر تا اینکه با جراحت ان تازیانه رفت شمع شب مدینه هم اخر شبانه رفت… .
. ای خوبترین بیا زبدها بگذر ما روضه گرفتیم از اینجا بگذر دانم که شب و روز دعامان کردی ما یاد تو کم کنیم از ما بگذر دین پدرت اسیر بحران شده است آدم بخدا اسیر شیطان شده است مردم به شما نیازمندند بیا بر نیزه دوباره باز قرآن شده است بازآ که ز دل عذاب را برداری این فتنهء بی حساب را برداری یکجاست فقط که بی حجابی خوبست وقتی تو زرُخ حجاب را برداری ای صاحب روضه ها بیا مهدی جان ای وارث هل اتی بیا مهدی جان امشب دل مارا تو ببر همراهت تا پیش پدر به سامرا مهدی جان بگذار دمی به دیدهء ماپارا امشب تو ببر به سامرا دلها را با روسیهی به کار تو می آئیم تنها منشین مصیبت بابا را ✍ .
. علیه السلام ✍ 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حرم برا - مسافرا - دیدن داره برو بیا - با زائرا - دیدن داره ضریح و صحن و گنبد رواق و رفت و آمد توو سامرا - دیدن داره ۲ دیگه خلوت نیس حرم دیگه بی کس نیس حسن زیر لب آروم میگم: با چشمای خیس حسن (اصن اسم حسن غم داره اصن نوحه و ماتم داره بازم خدا رو شکر ، این حسن ، حرم داره) ۲ حسن جان ... 〰️〰️〰️〰️〰️〰️ حسن شدی - که تا ابد - همدم باشی حسن شدی - که صاحبِ - ماتم باشی به یاد صبرِ مولا به یاد آهِ زهرا پر از غمِ - نم نم باشی ۲ ندیدی اون بی حیا سیاه بخت شد تا ابد ندیدی پیشِ علی چطوری مادر رو زد (ندیدی ولی هِی غم خوردی شبیهِ به یه گل پژمردی توام مثل حسن ، از غمِ ، مادر مُردی) ۲ واویلا ... . 👇
. علیه السلام فدایِ غربتِ غریبِ سامرا که امامِ زمان داره براش عزا آسمون، رنگِ خونه ماهِ من، نیمه جونه داره مهدی کنارش نوحه‌ی، غم میخونه (مظلوم وا اماما مسموم وا اماما)(۴) بالای بِسترش می‌شینه دلبرش می‌خونه روضه‌ی کوچه و مادرش آقا رو، سَم سوزونده که براش، تاب نَمونده دلش و.. ، این غریبی سوی غم، ها کِشونده (مظلوم وا اماما مسموم وا اماما)(۴) دیگه راحت شده از بَندِ دشمنا زندانیِ غريب میره سوی خدا چِشاشو، نَم گرفته سينَه‌شو، غَم گرفته با لبِ، تشنه حالا یاحسین، دَم گرفته (مظلوم وا اماما مسموم وا اماما)(۴) یه روزی میرسه دوایِ عالمین با ذوالفقار مياد منتقمِ حسین بیا که، تنگِ دلها بیا از، کعبه آقا مادرت، بی‌قراره بیا دلدارِ زهرا (يا مهدی کجایی داد از این جدایی)(۴) .👇
. سبک نوحه/ زمینه شهادت امام حسن عسکری علیه السلام یاحسن غریب سامرا حسن(٤) سامرا جا داره تویِ قلبِ عاشقا زیارتش میده دلُ جلا فدایِ مرقدِت آقا دلبری حریمِتِ یه چیزِ دیگری شبانه روزِشه چه محشری ميگن حالیِ نوكری الهی که بِشه نَصیبِ ما شبِ شهادتت بیاییم آقا با مهدی تو حریمِ سامرا غریب سامرا حسن با شالِ مشکیِ رویِ دوشو.. با سینه ای زِ غمها مدهوشو.. بیاییم پایِ ضریحِ شیش گوشو.. غريب سامرا حسن یاحسن غریب سامرا حسن(٤) شد جفا چی اومده سر تو ای آقا ميونِ حجره هستی در نوا كه مهدی دريابم مرا زَد شرر به پیکر تو خَصمِ خیره سَر چو مجتبی شدی تو خونجگر رسيده عُمر تو به سَر تو طعمِ زندانُ چِشیده ای زیرِ شکنجه ها خمیده ای به سامرا بلاها دیده ای غريب سامرا حسن شُدی شهید آقا دور از وطن به رَسمِ مقتدایِ بی کفن با یادِ کربلايی در مِحَن غريب سامرا حسن یاحسن غریب سامرا حسن(٤) 👇
. سبک زمینه امام حسن عسکری علیه السلام سامرا امشب، شور و حالی، نداره مردِ غریبی، بی تاب و بی، قراره میون حجره افتاده رمق نمونده در جسمش حالش وخیمه و داره می باره اشکش از چشمش سوزونده زهرِ کاری دل رو همه ی حاصل رو خدا لعنت کنه معتمدِ قاتل رو واویلا،(مظلوم یااباالمهدی)(۴) اناالیه، الراجعون رو، لبهاشه حس غریبی، رو ببین تو، چشماشه می گیره ظرف آب اما نداره میل نوشیدن می گه بگو بیاد مهدی بده یه قطره آب به من این دمه آخری محزونه چشماش کاسه ی خونه واسه ی پسرش خیلی دلش نگرونه واویلا،(مظلوم یااباالمهدی)(۴) اشکِ دمادم، بریده اَمونش رو غربت جدّش، به جوش آوردْ، خونش رو شده زمان احتضار ولی میگه مهدی بیا بخون برای من تو از غربتِ شاه کربلا می رسه روزی ان شاالله یامهدی یوم الله می گیری انتقامْ از قاتلِ ثارالله واویلا،(مظلوم یاحسین جانم)(۴) .👇