.
📋 خواب دیدم توو حَرمت
#روضه_حضرت_زهرا (س)
کربلایی #سید_رضا_نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
خواب دیدم توو حَرمت
مُقبِل با مُحتشمت
میخونند شعر غمت
یا ایها النبی
این بیسر حسینه توست
زخمی تن حسینه توست
بیلشکر حسینه توست
یا ایها النبی
ای کشتهی گرسنه و تشنه، ابی عبدالله
حلقومت و سپردی به دِشنه، ابی عبدالله
هر دفعه که صدا زدی مادر، ابی عبدالله
سنگت زدن سیاهیِ لشکر، ابی عبدالله
تنها شدی و جنگیدی تنها، ابی عبدالله
کشتن تو را مقابل زنها، ابی عبدالله
لب میگَزیدی و شدی مأیوس، ابی عبدالله
کشتن تو را با غصهی ناموس، ابی عبدالله
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
📋 صل اللهُ علیکَ یا عطشان
#روضه_امام_حسین (ع)
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
صل اللهُ علیکَ یاعطشان
مقتل میگه افتادی آقا جان
از روی زین بر خاک و خون غلطان
آقای من!
مقتل میگه از مادر آب خواستی
آقا بردن پیرهنت راستی
تنها نگذار اُمُّ المصائب رو
خیمه نفرست اسب بیصاحب رو
مقتل میگه پنجه توو موت کردن
بیپیراهن هی زیر و روت کردن
خواهرت به نفسنفس افتاد
خیمه دست شمر و شَبَث افتاد
آقای من!
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
📋 الحق و الانصاف در حقش جفا کردیم
#نوحه
#مناجات #فاطمیه
حاج سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
الحق و الانصاف در حقش، جفا کردیم
با عِلم بر تنهاییش، او را رها کردیم
گاهی نمیدانم چه شد که، یادش افتادم
گاهی برای مصلحت، او را صدا کردیم
احساس میکردیم، خیلی معرفت داریم
آنجا که گَهگاهی، برای او دعا کردیم
با گریههایی آن هم، اغلب از سَر احساس
تکلیف خود را، فکر میکردیم ادا کردیم
با غفلت از یاد، امام عصرمان مَردم
خود را به این شدت گرفتار بلا کردیم
این کم فروشی نیست آیا، در فراق او
به ندبههای خشک و خالی اکتفا کردیم
حال مناجات سحر را، خواب بُرد از ما
حتی نماز صبح را عمداً قضا کردیم
عجل فرج گفتن فقط بازار گرمی بود
اخلاص را بُردیم و قربان ریا کردیم
قلب رئوفش را هزاران بار آزردیم
با آن گناهانی که اغلب در خفا کردیم
جایی برای یوسف زهرا نمیماند
وقتی در دل را به روی غیر وا کردیم
خانه نشینی علی دنبالهدار است
آه ما یادگارش را دچار انزوا کردیم
از شرم پیش مادرت سادات باید مُرد
وقتی که با فرزند او اینگونه تا کردیم
امروز راه اتصال ماست با مهدی
اشکی که نذر حضرت خیرالنساء کردیم
از شرکت او در مجالس مطمئن هستم
محض حضورش خانه را دارالعزاء کردیم
بخشید ما را باز هم در روضهی زهرا
تا زخم را با گونهی خود آشنا کردیم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#امام_زمان
.👇
.
📋 و يوم الاثنین یوم نحس قبض الله فیه نبیه
#روضه_حضرت_زهرا (س)
حاج سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
امام رضا فرمودند:«وَ يَوْمُ الْإِثْنَيْنِ يَوْمُ نَحْسٍ قَبَضَ اللَّهُ فِيهِ نَبِيَّهُ»
روز دوشنبه روز نحسیه، روزیه که پیغمبر خدا از دنیا رفته، قبض روح شده.
« وَ مَا أُصِيبَ آلُ مُحَمَّدٍ إِلَّا فِي يَوْمِ الْإِثْنَيْنِ فَتَشَاءَمْنَا بِهِ»
روز دوشنبه، روزیه که خیلی مصائب به اهل بیت ما وارد شده.
«وَ تَبَرَّكَ بِهِ عَدُوُّنَا»
روزیه که دشمنا به همدیگه تبریک میگفتند...
بزار از زبون صادق تکمیلش کنم:
«لَا یَومِ کَیَوْمِ مِحْنَتُنَا بِکَرْبَلَاءِ»
زوز محنت ما در کربلا بوده امام امام صادق میفرمایند:« میدونی اون محنت کربلا از کجا شروع شده»؟!
«وَ إنَّ یَوْمُ السَّقِیفَهِ»
روزی که سقیفه تشکیل شد.
«وَ إحْرَاقُ النَّارِ عَلَیٰ بَابِ أمِیرُ الْمؤمِنِینَ وَ فَاطِمَه»
روزی که در خونهی امیرالمومنین و فاطمه رو آتیش زدند.
«ِوَ قَتْلُ مُحْسِنِ بِالرَّفْسَهِ»
روزی که محسن ما رو کشتند.
رَّفْسَهِ؛ ضربهایه که به سینه برخورد کنه. توو ترجمه میگه ضربهای که با پا به سینه بخوره بهش میگن «رَّفْسَهِ».
«وَ قَتْلُ مُحْسِنِ بِالرَّفْسَهِ أعْظَمُ»
روزی که اون نامرد چنان با ضربهی پا به سینهی مادر ما زد؛ جوری به سینه زد این بچه از دنیا رفت.
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
📋 دوشنبهای که غروبش طلوع ماتم بود
#روضه_حضرت_زهرا (س)
حاج سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
دوشنبهای که غروبش طلوع ماتم بود
اگر غلط نکنم؛ اول محرّم بود
بنا به نَصّ روایت؛ بلای کرب و بلا
عظیم بود و بلای مدینه؛ اعظم بود
بدون اذن "فَلا تَدخُلوا بیوتِ نَبی"
دری شکست؛ که از آیههای محکم بود
فرشته زیر لگدهای لشکر ابلیس
بهشت؛ سوختهی آتش جهنم بود
نوشتهاند که قبل از غلاف در کوچه
برای زخم زدن؛ میخ در مقدّم بود
مقصّر آتش در بود اگر که بعد از آن
گرفت رو ز علی چهرهای که مبهم بود
چقدر دیر رسیدم کنارت آه… افسوس…
دمی که میخ هم از شرم قامتش خم بود
*شاعر: #محمد_بیابانی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
📋 به خاطر من حیدر نرو زهرا
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
حاج #سید_رضا_نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به خاطر منِ حیدر، نرو زهرا، نرو زهرا، نرو زهرا
دیگه بلند شو از بستر، نرو زهرا، نرو زهرا، نرو زهرا
میمیرم از غمت آخر، نرو زهرا، نرو زهرا، نرو زهرا
مهربانتر از تو، در این همه آفاق نبود
اَجر خوبیای تو، ضربهی شلاق نبود
توو خونه حجاب میکنی
داری من و خیلی عذاب میکنی
دنیا رو رو سَرم خراب میکنی
توو خونه حجاب میکنی
توو ازدحام نامَحرم، تو رو کُشتن، تو رو کُشتن، تو رو کُشتن
میون شعلهها کَمکم، تو رو کُشتن، تو رو کُشتن، تو رو کُشتن
با چندتا ضربهی مُحکم، تو رو کُشتن، تو رو کُشتن، تو رو کُشتن
بین شعلهها فاطمه، بیمن داری میری کجا فاطمه
بین شعلهها فاطمه، میزدی فضّه رو صدا فاطمه
قرار بعد ما دوتا، تَه گودال، تَه گودال، تَه گودال
دَم غروب عاشورا، تَه گودال، تَه گودال، تَه گودال
کنار زینب کبریٰ، تَه گودال، تَه گودال، تَه گودال
باز مثل مدینه زدن
نیزه رو این دفعه به سینه زدن
تا دیدن تنها رو زمینه زدن
پاشو حال و روز ما رو ببین
ببین بازم مادر خورده زمین
برا خیمهت یه عده در کمین
ای لب تشنه
تَه گودال،شمر و خولی، به رقابت افتادن
ته گودال، سر فرصت، به جسارت افتادن
ته گودال، رو تنِ تو، برا غارت افتادن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
📋 پیر میکنه داغ تو جوون و
#زمینه_حضرت_زهرا #فاطمیه
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
پیر میکنه داغ تو جوون و
چشم زد یه نفر زندگیمون و
دوشنبه بعد از ظهر
کُشت حسن و خاکِ روی چادر
دوشنبه بعد از ظهر
اومدی خونه خاکی و دلخور
هرشب توو خواب میگه که، ای مادرِ کبودم
نشناخته بودت اگه، همراه تو نبودم
توو کوچه خوردی کتک، من هم ایستاده بودم
«زهرای من، وای؛ زهرای من، وای»
موی حسنت شونه نمیشه
این خونه دیگه خونه نمیشه
همش میوفتی که
کی تو رو زد به من نگفتی که
بازم حسین جان و
با حسن اشتباه گرفتی که
دیدم دیشب که میخوای، نمازِ شب بخونی
میپیچه درد توو تنت، توو سجدههات میمونی
موندی چی کار بکنی، با جانماز خونی
«زهرای من، وای؛ زهرای من، وای»
بیطاقتمون میکنه امشب
پیراهنی که دادی به زینب
با گریه بیداری
هوای گریهی من و داری
با گریه بیداری
حسینت و تشنه نمیذاری
عاشورا ساعت سه، تو میرسی به گودال
عاشورا ساعت سه، پیش تنِ لگدمال
عاشورا ساعت سه، تو دیگه رفتی از حال
عاشورا ساعت سه، میوفته از رو مَرکب
عاشورا ساعت سه، تنش رو کُن مرتب
عاشورا ساعت سه، برس به داد زینب
«زهرای من، وای؛ زهرای من، وای»
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇
.
#زبانحال_حضرت_زهرا با #امام_زمان علیهماالسلام
#زمینه_مهدوی_فاطمی
گریز به روضه ی حضرت علی اصغر علیه السلام
توی کوه و صحرا داری گریه می کنی
فدای پلکای زخمیت پسرم
کنار هیزم ها داری لطمه می زنی
یه عمره از داغ تو خون جگرم
مظلوم
یه عمره به غربت شدی محکوم
یه لحظه نشد قلب تو آروم
مظلوم
شدی دائم از حقّ خود محروم
الهی بشه قلب تو آروم
خدا رو قسم میدم.... به قلب صبور تو
که دیگه بشه امضا.......ایشالا ظهور تو
اللهم عجل لولیک الفرج....
🌸🌸
هزار و صدساله داری روضه میخونی
برای دستی که رفت بین طناب
چهل نامرد پست، منو بدجوری زدند
تو رو روضه ی کوچه میده عذاب
مظلوم
دلت زخمه از زخم رو پهلوم
یه لحظه نشد قلب تو آروم
مظلوم
پر از دردی از دردای بازوم
الهی بشه قلب تو آروم
خدا رو قسم میدم.... به قلب صبور تو
که دیگه بشه امضا.......ایشالا ظهور تو
اللهم عجل لولیک الفرج....
🌸🌸
با داغ شیش ماهه، دلت میره کربلا
بازم مضطر میشی با روضه ی آب
علی اصغر شد ذبح توی آغوش حسین
نداره روی رفتن سمت رباب
مظلوم
با داغ علی؛ کودک معصوم
نشد دیگه قلب حسین آروم
مظلوم
کشیده سه شعبه رو از حلقوم
نشد دیگه قلب حسین آروم
خدا رو قسم میدم.... به قلب صبور تو
که دیگه بشه امضا.......ایشالا ظهور تو
اللهم عجل لولیک الفرج....
✍علی مهدوی نسب(عبدالمحسن)
#زمینه_مهدوی #فاطمیه
.👇