📋هرجا بیفتد روزگارش کربلاییست
#سبک_روضه / بخش اول صوت
#روضه_امام_جواد (ع)
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هرچه جوان از دست و پا افتاده باشد
زشت است پیش چشمها افتاده باشد
ایکاش با افتادنش طشتی نکوبند
روی زمین بیسرصدا افتاده باشد
تلخ است همسر، زهر همسر را بنوشد
مردی ز ظلم آشنا افتاده باشد
انصاف اصلا نیست در بیرون برقصند
در حجرهاش آقای ما افتاده باشد
در راه پشت بام میبیند مصیبت
پیکر که بین پلهها افتاده باشد
هرجا بیُفتد روزگارش کربلاییست
فرقی ندارد که کجا افتاده باشد
ای وای اگر در ازدحام سخت گودال
روی تنی سرنیزهها افتاده باشد
این آبرودار قبیلهست و روا نیست
عریان در این صحرا رها افتاده باشد
*شاعر : #سیدپوریا_هاشمی
_______
📋 لبتشنهای در گوشهی گودال بود
#سبک_روضه / بخش دوم صوت
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جنجال بود و...
لبتشنهای در گوشهی گودال بود و...
گودال بود و...
از نیزه و شمشیر مالامال بود و...
میرفت بالا...
تیغی که دست نفرت دجال بود و...
دجال بود و...
در زیر پایش پیکری پامال بود و...
"ای وای ای وای"
ذکر لبانِ مادری بیحال بود و...
بُنَیَّ قَتَلوکَ ذَبَحوکَ وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
📋 #ماجرایبخششجوانگنهکار
#متن_روضه / بخش اول صوت
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اون عالم بزگوار میگفت خوابم نمیبرد، تو دل شب پاشدم گفتم برم قبرستان؛ اومدم تو یکی از این قبرستانای بصره همینطور داشتم راه میرفتم، دیدم چهار نفر حمّال زیر یه بدنو گرفتن، (تو دل شب)
با خودم گفتم چه خبره؟! نکنه کشتنش آوردنش اینجا پنهانی خاکش کنن؟!
رفتم جلو: -کجا دارین میبرین این بدنو!؟ نکنه کشتینش؟!
گقتن زود قضاوت نکن، مادرش اون جلو داره قبرو آماده میکنه.
رفتم جلوتر دیدم آره؛ یه پیرزنیه، داره قبر میکَنه، آماده میشه...
-چه خبره آی پیرزن!؟ این قبرو برا کی داری آماده میکنی؟ این جنازه کیه این چهار نفر دارن میارنش؟
یه مرتبه زد زیر گریه: من شمارو میشناسم، اگه نمیشناختم برات تعریف نمیکردم.
گفت بگو ببینم آی پیرزن.
گفت بچهی منو همه میشناسنش، اینقد گناه و معصیت کرده بود همه تو گناه و معصیت بچه منو مَثَل میزدن .
وقتی میخواست بمیره یهو به خودش اومد، گفت مادر من خیلی بدبخت و بیچارهم، اگه این مَردُم بفهمن من مُردم منو تو آشغالا میندازن، برا تو هم بد میشه....
گفتم چرا این حرفارو میزنی مادر؟
گفت مادر دارم میمیرم، در خونهی خدا هم توبه کردم، ولی فکر نمیکنم قبول بشه؛ یه درخواستی ازت دارم، وصیت من به توئه...
-چیکار کنم برات مادر؟ هرکاری بگی برات میکنم.
(دیدی این مادرا رو چقدر دلسوزن.
تا میبینن بچهشون عوض شده قربون صدقهش میرن)
-جانم عزیزم، بگو چیکار کنم برات؟
مادرجان، اگه میشه وقتی مُردم یه طناب به پاهام ببند، دور حیات خونه منو بکش رو زمین؛ بگو خدا! این بندهی گنهکارته؛ یه روزی آدم شده که دیگه خیلی دیر شده. الان دستش از دنیا کوتاهه تو بیا دستشو بگیر. خدا بندهی فراریت اومده، تحویلش بگیر...
_دیگه چی؟
مادر جان اگه میشه منو شب ببر دفن کن، خاک کن نمیخوام کسی بفهمه...
اما آی عالِم بزرگوار
(اون پیرزنه داره برا این عالم میگهها)
میگه پاهاشو که بستم، اومدم بکِشم. وصیتش بود، خودم دلم نبود انجام بدم، مادرم، دلم نمیومد.
ولی تا اومدم طنابو بکشم دیدم یهکسی هی بهم میگفت دست بردار ما بخشیدیمش. کی به تو اجازه میده با بنده ما این کارو بکنی؟!
این توبه کرده، مال ماست، ماهم قبولش کردیم، ما کریمیم، ما بخشندهایم...
اما حرف من اینه؛
یکی نبود کربلا به این نامردا بگه این چه کاریه دارین با این بدن میکنین...
(چرا!؟)
آخه اون نانجیب یهو داد زد:
"مَن یَنتَدِبُ لِلحُسین؟"
یه مرتبه ده نفر گفتن ما آمادهایم؛
سواره بر مرکب شدن، نعلارو تازه کردن...
حسین...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
.
#فاطمیه
📋 #علی_هم_میفته_ازپا
#سبک_روضه / بخش سوم صوت
#روضه_حضرت_زهرا (س)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
مرو زهرا که پس از تو، علی هم میفته از پا
مرو زهرا که پس از تو، خونه میشه قبر مولا
بمیرم که یک تنه زهرا
جلو چشمام پشت دربودی
بمیرم که یک نفر اما
برابر با چهل نفر بودی
ولی زهرا بی سپر بودی۲
جلو چشمام پرپرت کردن
شهید میخ درت کردن
تو بودی یاس علی اما
با سیلی نیلوفرت کردن
جلو چشمام پرپرت کردن۲
داره میره جونم ازتن ، داری میری از کنارم
شکسته شد هیبت من ، آخه بودی ذوالفقارم
خودم دیدم که گلِ آتیش
عزیزم رو معجرت افتاد
دیدم که در کنده شد از جا
به روی بال و پرت افتاد
حلالم کن دخترت افتاد۲
شب و روز اینه دعام زهرا
نشه حال تو از این بدتر
حسین و زینب به هم میگن
ایشاالله که خوب میشه مادر
شنیدم رو دست لرزونت
بازم که یک پیراهن بوده
شنیدم دیروز توی خونه
دوباره حرف از کفن بوده
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
@emame3vom
📋 #حال_و_روز_علی_نگفتنی_است
#سبک_روضه / #روضه_امام_علی (ع)
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
حال و روز علی نگفتنی است
مثل ابر بهار میبارد
گفت زینب: حسن! چرا بابا؟
چشم از ماه بر نمیدارد
حیف بابا چقدر پیر شده
لرزه بر شیر خیبر افتاده
حق بده او خودش به چشم خودش
دیده در روی مادر افتاده
چقدَر روزهای شومی بود
مادرم را مغیره بد میزد
هرکسی میرسید میخندید
هرکه رد شد فقط لگد میزد
خاطرات مدینه جاری شد
اشک برگونهی حسن آمد
خواهر ازجا بلند شد تا دید
از در ارباب بیکفن آمد
گفت زینب: بیا حسن امشب
که بر این نور عین گریه کنیم
مادرم بود هم دلش میخواست
که برای حسین گریه کنیم
:پیرمردی عصا زنان آمد
تن ارباب را که پیدا کرد
دید جایی برای ضربه که نیست
با عصا زخم نیزه را وا کرد
*شاعر : #امیرحسین_آکار
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
کربلایی سیدرضا نریمانی👇👇👇
.
.
📋 #لبتشنهایدرگوشهیگودالبود
#روضه #امام_حسین / بخش دوم صوت
#روضه_امام_حسین (ع)
با نوای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
جنجال بود و...
لبتشنهای در گوشهی گودال بود و...
گودال بود و...
از نیزه و شمشیر مالامال بود و...
میرفت بالا...
تیغی که دست نفرت دجال بود و...
دجال بود و...
در زیر پایش پیکری پامال بود و...
"ای وای ای وای"
ذکر لبانِ مادری بیحال بود و...
بُنَیَّ قَتَلوکَ ذَبَحوکَ وَ مِنَ الماءِ مَنَعوکَ...
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋#هرجابیفتدروزگارشکربلاییست
#روضه / بخش اول صوت
#روضه_امام_جواد (ع)
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
مداحیهای کربلایی سیدرضا نریمانی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هرچه جوان از دست و پا افتاده باشد
زشت است پیش چشمها افتاده باشد
ایکاش با افتادنش طشتی نکوبند
روی زمین بیسرصدا افتاده باشد
تلخ است همسر، زهر همسر را بنوشد
مردی ز ظلم آشنا افتاده باشد
انصاف اصلا نیست در بیرون برقصند
در حجرهاش آقای ما افتاده باشد
در راه پشت بام میبیند مصیبت
پیکر که بین پلهها افتاده باشد
هرجا بیُفتد روزگارش کربلاییست
فرقی ندارد که کجا افتاده باشد
ای وای اگر در ازدحام سخت گودال
روی تنی سرنیزهها افتاده باشد
این آبرودار قبیلهست و روا نیست
عریان در این صحرا رها افتاده باشد
*شاعر : #سیدپوریا_هاشمی
ـــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇
4_5798509838795280556.mp3
19.11M
#روضه_امام_حسن (ع)
#روضه_حضرت_زهرا (س)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هنوز دل نگرانم از آن دوشنبه به بعد
هنوز آه نهانم از آن دوشنبه به بعد
مرا شکسته در این خانه خندههای زنم
کسی نبود که حرفی مَگو به او بزنم
مدینه سَبّ علی میکند مقابل من
رفیق نان و نمک، طعنه میزند به حسن
به آن دلی که شکسته است دست رد زدهاند
چهل نفر به غرور حسن لگد زدهاند
بگو که خوردم از اینها شکست سنگینی
زده است مادر من را چه دست سنگینی
غریب ماندن بابایم از سرم افتاد
دری که سوخت فقط روی مادرم افتاد
دعای مادر خود را شنیدم ای مردم
قنوت دست ورم کرده دیدم ای مردم
به خانه، حوریه را دست بر کمر دیدم
لباس پارهی او را به میخ در دیدم
*شاعر: #رضا_دین_پرور
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 اگر این است تاثیر شنیدن
#روضه_امام_حسن (ع)
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگر این است تاثیر شنیدن
شنیدن کِی بُوَد مانند دیدن
به کوچه دست مادر را کشیدن
شنیدن کِی بُوَد مانند دیدن
زنی دنبال مظلومی دویدن
شنیدن کِی بُوَد مانند دیدن
دَرِ یک خانه را آتش کشیدن
شنیدن کِی بُوَد مانند دیدن
ز لبها لختههای خون چکیدن
شنیدن کِی بُوَد مانند دیدن
به پیش چشم خواهر سر بریدن
شنیدن کِی بُوَد مانند دیدن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_6003586267957172316.mp3
32.88M
📋 آتش نشسته بر جگرم واى مادرم
#روضه_امام_حسن (ع)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
آتش نشسته بر جگرم واى مادرم
خون مىچکد ز چشم ترم واى مادرم
از بس که بال بال زدم در شرار زهر
خواهر شکسته بال و پرم واى مادرم
موی سیاه بر سرم از غم نمانده بود
خاک عزا نشسته بر سرم وای مادرم
آه اى عجل بیا که بلایاى کوچهها
آمد دوباره در نظرم واى مادرم
قدم نمىرسید برایش سِپَر شوم
او شد به چادرش سپرم واى مادرم
از آن زمان که شانه من شد عصاى او
دردى نشسته بر کمرم واى مادرم
روزى به زیر سُم سُتوران تو قاسمم
فریاد مىزنى پسرم واى مادرم
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 اگر این است تاثیر شنیدن
#روضه_امام_حسن (ع)
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
با نوای حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
اگر این است تاثیر شنیدن
شنیدن کِی بُوَد مانند دیدن
به کوچه دست مادر را کشیدن
شنیدن کِی بُوَد مانند دیدن
زنی دنبال مظلومی دویدن
شنیدن کِی بُوَد مانند دیدن
دَرِ یک خانه را آتش کشیدن
شنیدن کِی بُوَد مانند دیدن
ز لبها لختههای خون چکیدن
شنیدن کِی بُوَد مانند دیدن
به پیش چشم خواهر سر بریدن
شنیدن کِی بُوَد مانند دیدن
.
Fadaeian_MonajatShabaniyeh_14021219_02.mp3
34.26M
📋 هرکه دیدار من سوخته جان میآید
#روضه_امام_حسن (ع)
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
هرکه دیدار منِ سوخته جان میآید
یار من نیست، پیِ لقمهی نان میآید
بین این مردم بد، گریه رفیق خوبیست
بَهر دلداری من اشک روان میآید
این همه خوبیشان کردم و راضی نشدند
همه انگار که از من بدشان میآید
بین هر جمعیت از دور مشخص هستم
حسن آن است که با قد کمان میآید
مادرت را وسط کوچه دو دستی بزنند
در بهار تو همان وقت خزان میآید
قاتل مادر من پیش رویم میخندد
صبر از صبر عجیبم به فَغان میآید
تا به امروز از آن کوچه نگفتم به کسی
مگر آن فاجعه راحت به زبان میآید؟!
جعده برخیز مرا زَهر بده خسته شدم
دم افطار شده صوت اذان میآید
برو از خانهی من، من که حلالت کردم
دارد عباس به اینجا نگران میآید
طشت خونین مرا از نظرش دور کنید
خواهر سوختهام سینهزنان میآید
اگر امروز حسین آمده دور و بر من
پیش او گوشهی گودال سنان میآید
*شاعر: #سید_پوریا_هاشمی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
👇صوت فایل زیر است
.
.
📋 ای خدا بندهای گنهکارم
#مناجات_با_خدا
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
کربلایی سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای خدا بندهای گنهکارم
تو بیا خسته از گناهم کن
خودم از حال خود خبر دارم
روسیاهم ولی نگاهم کن
زندهام بیثمر، ولی روزی
خاطراتم زِ یاد خواهد رفت
پرده از کار من، تو برداری
آبرویم به باد خواهد رفت
آه از آن لحظههای شومی که
روی خود را سیاه میکردم
تو به حالم نگاه میکردی
پیش چشمت گناه میکردم
من از آن رحمتت خبر دارم
تو هم از غفلتم خبر داری
و دلیلِ خجالتم این است
که تو از خلوتم خبر داری
خسته از کینه و دوروییها
خسته از روزگار نیرنگم
تو به من خوب میرسی یا رب
من ولی با تو خوب میجنگم
همهیِ ناسپاسیت از من
همه دار و نداریم از تو
تو مرا میکِشی به سوی بهشت
من بدبخت فراریم از تو
تا نمازم برایِ غیر خداست
سجدههایم شبیه تفریح است
پیش رویم مسیر مرگ است
و کوله بارم گناه و توجیه است
آنقدر غرقِ ظلمتِ نفسم
که دگر روی نور یادم نیست
گیرِ دنیای فانیم دیگر
انتظارِ ظهور، یادم نیست
آنقدر بیمرام بودم که
خود من هم نماند و ترکم کرد
همه رفتند، ولی در دنیا
این حسین بود و ماند و درکم کرد
او که آمد دوباره بنده شدم
او که آمد خداییم کرد
و یک مُحرم دل مرا سوزاند
اربعین کربلاییم کرد
و بعد از آن کار من شده گریه
مثل یک شمعِ خاموشم
همه شبهای من، شب جمعه
تا دخیل ضریح شش گوشم
کمکم کن که خوب گریه کنم
کمکم کن که سینهزن باشم
کمکم کن که مرثیهخوانِ
روضهی مادر حسن باشم
مثل زینب، حسن کشید آه
و مثل قنفذ، مغیره بد میزد
یک نفر با غلاف و شمشیر
و یک نفر هم فقط لگد میزد
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
4_5823498594178569170.mp3
30M
#مناجات_با_خدا
📋 ای خدا بندهای گنهکارم
#مناجات
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
حاج سیدرضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
ای خدا بندهای گنهکارم
تو بیا خسته از گناهم کن
خودم از حال خود خبر دارم
روسیاهم ولی نگاهم کن
زندهام بیثمر، ولی روزی
خاطراتم زِ یاد خواهد رفت
پرده از کار من، تو برداری
آبرویم به باد خواهد رفت
آه از آن لحظههای شومی که
روی خود را سیاه میکردم
تو به حالم نگاه میکردی
پیش چشمت گناه میکردم
من از آن رحمتت خبر دارم
تو هم از غفلتم خبر داری
و دلیلِ خجالتم این است
که تو از خلوتم خبر داری
خسته از کینه و دوروییها
خسته از روزگار نیرنگم
تو به من خوب میرسی یا رب
من ولی با تو خوب میجنگم
همهیِ ناسپاسیت از من
همه دار و نداریم از تو
تو مرا میکِشی به سوی بهشت
من بدبخت فراریم از تو
تا نمازم برایِ غیر خداست
سجدههایم شبیه تفریح است
پیش رویم مسیر مرگ است
و کوله بارم گناه و توجیه است
آنقدر غرقِ ظلمتِ نفسم
که دگر روی نور یادم نیست
گیرِ دنیای فانیم دیگر
انتظارِ ظهور، یادم نیست
آنقدر بیمرام بودم که
خود من هم نماند و ترکم کرد
همه رفتند، ولی در دنیا
این حسین بود و ماند و درکم کرد
او که آمد دوباره بنده شدم
او که آمد خداییم کرد
و یک مُحرم دل مرا سوزاند
اربعین کربلاییم کرد و
بعد از آن کار من شده گریه
مثل یک شمعِ خاموشم
همه شبهای من، شب جمعهست
تا دخیل ضریح شش گوشم
کمکم کن که خوب گریه کنم
کمکم کن که سینهزن باشم
کمکم کن که مرثیهخوانِ
روضهی مادر حسن باشم
مثل زینب، حسن کشید آه و
مثل قنفذ، مغیره بد میزد
یک نفر با غلاف و شمشیر و
یک نفر هم فقط لگد میزد
.
امام حسین ع
#اربعین #حسین_پویانفر #جامانده من غلام نوکراتم ، عاشق کربلاتم ، تا آخرش باهاتم…! تو همونی که میخو
📋 درخت های امیدیم، از دیار حسن
#مناجات
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#روضه_امام_حسن (ع)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
درختهای اُمیدیم، از دیار حسن
پُر از شکوفهی عشقیم در بهار حسن
به سَلسَبیل و به زمزم که احتیاجی نیست!
رسیده است لبِ ما به جویبار حسن
به دخل کاسبیام برکتی فراوان داد
از آن زمان که شدم خادم تَبار حسن
همین دو لقمهی نان را حسن به ما بخشید
گرفته سفرهی ما رنگ از اعتبار حسن
کریم بودنِ او قابلِ محاسبه نیست...
کجا ترازوی ما و کجا عیار حسن؟!
کدام شاه نشسته است با جُذامیها؟!
بلند میشوم از جا به افتخار حسن
شنیدهام که به سگ هم غذا تعارف کرد!
هنوز ماتم از این لطفِ بیشمار حسن
بنازمش که چنان شیر از جمل برگشت
چه کرد در دل آن فتنه، ذوالفقارِ حسن
من از طفولیتم عاشق دو شاه شدم
منم دچار حسین و منم دچار حسن
در اربعین حسینی، حسن جلودار است
قدم زدم همهی جاده را کنار حسن
عمودِ یکصد و هجده، بهشتِ مشّایه است
خدا رسانده خودش را سرِ قرار حسن
حسین با همهی دلرُباییاش، حسنی ست
ببین دل از همه بُردن شده است کار حسن
خیالبافی من صحنسازیِ حسن است...
شبیه مشهد ما میشود مزار حسن
میان معبری از نور، ناگهان شب شد
چه دید در دل آن کوچه، چشم تار حسن؟!
حرام لقمه به مادر دو دست سیلی زد...
سیاه شد پس از آن کُلِّ روزگار حسن
#بردیا_محمدی ✍
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
📋 #کرامات آقا #امام_حسن (ع)
#گریز_به_روضه_حضرت_زهرا (س)
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
رد میشدم دیدم امام حسن نشسته، یه سگی هم کنار آقا؛ آقا یه لقمه دهن این سگ میذاره، یه لقمه هم خودش میخوره. اومد جلو:« آقا! این کارا چیه؟! به این سگ غذا میدین، میخواین ردش کنم بره اگه شما رو اذیت میکنه. یه نگاهی به اون فرد انداخت آقا؛ من خجالت میکشم جانداری کنار من باشه من جلوش غذا بخورم؛ مگه چیزی از من کم میشه من یه لقمه هم به این سگ بدم؟!
امام سجاد فرمود:« بابای من هم گرسنه بود هم تشنه...
کشتی میگرفتند، وارد شد بیبی دید حسن و حسین دارن بازی میکنند کشتی میگیرند. دید پیغمبر، امیرالمومنین دوتایی ایستادن دارن حسن و تشویق میکنند؛ تعجب کرد بیبی...
فاطمه جان! مگه نمیشنوی همه عالم و آدم دارن میگن جانم حسین، من دیدم کسی حسنم و تشویق نمیکنه؛ به علی گفتم بیا ما دوتا اصلا حسن و تشویق کنیم؛ همه ملائکه این ور بگن حسین، من و علی میگیم حسن...
توو روایت میگه وقتی اومد جلو خواست اون برگه رو از مادر ما بگیره، مادر امتناء میکرد بهش نمیداد. روایت میگه دو دستش و بالا برد...
ایستادم به روی پنجهی پا اما
دشتش از روی سرم رد شد و...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
Fadaeian_Shahadat_Seyed_Hassan_Nasrallah14030708_02.mp3
14.52M
بلند شو علمدار
متن 👇
https://eitaa.com/emame3vom/82834
📋 عباسم تو چرا داری گریه میکنی
بخش دوم صوت
#روضه_حضرت_عباس (ع)
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
همچین که این خونا رو پاک کرد دید از گوشههای چشم عباسش یه اشک جاریه، صدا زد:« عباسم تو چرا داری گریه میکنی»؟!
من باید گریه کنم برادری مثل تو رو از دست دادم.
صدا زد:« حسین جان! الان تو سرم و بغل گرفتی، سرم رو پاهای توئه، دارم چند ساعت دیگه رو میبینم صورتت و رو زمین گرم کربلا میذاری...
والشمر جالس...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.
Fadaeian-Komeil-14030727 (1).mp3
20.46M
.
عبد ضعیف تاب قهر و تشر ندارد
جز آستان ربش جایی دگر ندارد
بنده رسیده اما با کوله بار خالی
نزد رئوس الاشهاد جز چشم تر ندارد
بیچاره تر کسی از این تحبس الدعا نیست
درد است که دعایم دیگر اثر ندارد
لطفی مرا کشانده بر آستان توبه
این لطف از کجا بود روحم خبر ندارد
حُسن توکلم بر دست دعای زهراست
گر چه محبی از من آلوده تر ندارد
خیر و صلاح طفل خورده زمین خود را
هرگز شبیه مادر کس در نظر ندارد
شب زنده دار بودن کار علی و زهراست
جز اقتدا به عشقش عاشق هنر ندارد
آقایی علی را هر سائلی چشیده
او از گناهکاران هم چشم بر ندارد
راه نجات یعنی کرب و بلا زیارت
قلبم جز آن حوالی شوق سفر ندارد
فیض سحر تماما از گریه بر حسین است
بی فیض ذکر روضه فیضی سحر ندارد
زهرا رسیده نزد جسم حسینش اما
جسم عزیز زهرا ای وای سر ندارد
#محمدجواد_شیرازی✍
#مناجات_با_خدا
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
.
📋 به خاطر من حیدر نرو زهرا
#روضه_حضرت_زهرا (س)
#گریز_به_روضه_امام_حسین (ع)
حاج #سید_رضا_نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
به خاطر منِ حیدر، نرو زهرا، نرو زهرا، نرو زهرا
دیگه بلند شو از بستر، نرو زهرا، نرو زهرا، نرو زهرا
میمیرم از غمت آخر، نرو زهرا، نرو زهرا، نرو زهرا
مهربانتر از تو، در این همه آفاق نبود
اَجر خوبیای تو، ضربهی شلاق نبود
توو خونه حجاب میکنی
داری من و خیلی عذاب میکنی
دنیا رو رو سَرم خراب میکنی
توو خونه حجاب میکنی
توو ازدحام نامَحرم، تو رو کُشتن، تو رو کُشتن، تو رو کُشتن
میون شعلهها کَمکم، تو رو کُشتن، تو رو کُشتن، تو رو کُشتن
با چندتا ضربهی مُحکم، تو رو کُشتن، تو رو کُشتن، تو رو کُشتن
بین شعلهها فاطمه، بیمن داری میری کجا فاطمه
بین شعلهها فاطمه، میزدی فضّه رو صدا فاطمه
قرار بعد ما دوتا، تَه گودال، تَه گودال، تَه گودال
دَم غروب عاشورا، تَه گودال، تَه گودال، تَه گودال
کنار زینب کبریٰ، تَه گودال، تَه گودال، تَه گودال
باز مثل مدینه زدن
نیزه رو این دفعه به سینه زدن
تا دیدن تنها رو زمینه زدن
پاشو حال و روز ما رو ببین
ببین بازم مادر خورده زمین
برا خیمهت یه عده در کمین
ای لب تشنه
تَه گودال،شمر و خولی، به رقابت افتادن
ته گودال، سر فرصت، به جسارت افتادن
ته گودال، رو تنِ تو، برا غارت افتادن
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.👇