eitaa logo
امام حسین ع
19.5هزار دنبال‌کننده
401 عکس
2هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. | آه از آن روز که دنیای من از پا افتاد» 🎤 فاطمیه دوم ____ آه از آن روز که دنیای من از پا افتاد رد پا روی پر حضرت حورا افتاد نفس حادثه ها را به شمارش انداخت اتفاقی که برای من و زهرا افتاد اتفاقی نبود خونه سوخت اتفاقی نبود در شکست اتفاقی نبود فاطمه رو زمین نشست اتفاقا دیدنش مثل گل پشت در کوبیدنش اتفاقا کشتنش چهل نفر رد شدن از رو تنش مظلومه علی چشم یک طایفه دنیا چنین روزی بود کارم امروز که دیگر به تماشا افتاد همه دیدند که زانوی علی لرزید و تکیه گاه همه مردم دنیا افتاد اتفاقی نبود محسنم بین آتیش و دود پر کشید اتفاقی نبود مرتضی نفسش برید احتمالا میخ در چادرو پاره کرد شد درد سر احتمالا از فراق حیدرو میکُشه این اتفاق مظلومه علی و در آن حین حسینش که سراسیمه رسید آمد انگار که کاری کند اما افتاد مادرش دید زمین خوردن امروزش را گریه ای کرد و به یاد غم فردا افتاد @emame3vom اتفاقی نبود خواهرش هر دو دست و گذاشت رو سرش اتفاقی نبود خورد زمین پیش مادرش احتمالا کربلا هم زمین میخوره ای وای من احتمالا بی هوا هم زمین میخوره ای وای من اتفاقا دست و پا میزنه تشنه لب تو قتلگاه اتفاقا بی پناه خواهرش میدوه از خیمه گاه ۹۹ 👇
2593307383.mp3
9.27M
شور | آه از آن روز که دنیای من از پا افتاد شب شهادت حضرت زهرا سلام‌الله‌علیها شنبه ۲۷دی‌۹۹ / ۲جمادی‌الثانی ۱۴۴۲ مداح : کربلایی حسین طاهری ‏[ WWW.FADAK.INFO ]
. رسوله دختر _ مریدِ حیدر (۲) علی دل اولسا_زهرادی دلبر(۲) مدد یازهرا (۴) جمالی زیبا _ مثال حورا(۲) دیلینده ازبر _ علی دی مولا(۲) مددیازهرا(۴) سنون قاپوندا _گدا منم من(۲) سنون یولوندا _ فدا منم من(۲) مدد یازهرا (۴) هامی بولور بی_قرینه سن سن صفای شهرِ _ مدینه سن سن عزیزطاها _ امّ ابیها (۲) هامی دییَر کی_مددیازهرا مددیازهرا (۴) https://eitaa.com/emame3vom/37167 👇
. 💠 سبک سرود ترکی میلاد حضرت زهرا(س)💠 ➖ بند اوّل: علیّه کوثر مه پیمبر ایکی جهاندا زنانه سرور آدوندی زهرا بابوندی طاها سنه هماره علیدی مولا هامی بولور بی قرینه سن سن صفای شهر مدینه سن سن سنون قاپوندا گدا منم من آدیوا زهرا فدا منم من عزیز طاها_ام ابیها_هامی دییَر کی_مدد یازهرا مدد یازهرا_مددیازهرا_مددیازهرا بند دوّم: حجابه معیار ملاک ایثار وجودون اولموش جمیع الانوار جهانه دلبر مریدِ حیدر عزیزِ طاها حسینه مادر مریض عشقین_دواسی سن سن علی دی مروه_صفاسی سن سن عنایت ائت ای_عزیزِ دادار ائله بو جمعی_مدینیه زواّر عزیز طاها_ام ابیها_هامی دییَر کی_مددیازهرا مددیازهرا(۳) https://eitaa.com/emame3vom/37170 ➖➖➖ 👇
. رباعی در باغ نبوت از نهال توحید هنگام سحر گلی شکوفا گردید چون غنچه ی گل ، خدیجه خندید چو دید زهرا چو گُل محمدی می خندید شعرمیلاد خدا را تجلاّی دیگر مبارک نشاط و سرور پیمبر مبارک تبّسم به لب های حیدر مبارک به افلاک توحید، محور مبارک به سادات میلاد مادر مبارک به قرآن بگویید کوثر مبارک گل باغ عصمت فداها خوش آمد جمال خدا روح طاها خوش آمد پیمبر بُود محو خورشید رویش خدیجه شده مات حسن نکویش درود خدا باد بر خُلق و خویش نیاز آورد صد چو رضوان بسویش ملک راست ذکر و دعا گفتگویش محمّد ، محمّد، ببوسش ببویش که آیات نور است نقش جمالش کمال است مبهوت فضل و کمالش گل است و رباید دل از باغبانش مه است و شرف داده بر آسمانش سلام خدا باد بر جسم و جانش محمّد بود زائر آستانش خداوند را وحی ثانی بیانش زمین غرق نور آمد از دودمانش وجودش سراپا بهشت محمّد بهشت محمّد سرشت محمّد امامت گل سرخی از دامن او ولایت بهاریست از گلشن او نبوّت در آیینه ی روشن او شفاعت شمیمی ز پیراهن او علی دوستی همچو جان در تن او بهشت سماواتیان مدفن او گرفته حیات از دمش تا قیامت نبوّت، رسالت، ولایت، امامت فلک گشته بر گرد بیت گلینش ملک سجده برده به خاک زمینش گرفته ز دم روح روح الامینش خداوند را دست در آستینش نبی عاشق طلعت نازنینش علی زنده از خندۀ دلنشینش خدا مدح فرموده در هل اتایش پدر بارها گفته جانم فدایش خدا برد معراج، پیغمبرش را به او داد نیکوترین گوهرش را نه نیکوترین گوهرش کوثرش را نه کوثر که صدّیقه ی اطهرش را نه صدّیقه ی اطهرش مظهرش را نه مظهر که آیینه ی منظرش را سلام خدا بر جمال و جلالش که مولا علی گشته محو کمالش @emame3vom -------- .
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. ● محمد مبشری ●: توسل به امام زمان عج به یاد شهدای دفاع مقدس ای نوای قلب بیمارم بیا آرزویم گنج اسرارم بیا بی تو می سوزم ز هجران زود باش ای امیر اهل عرفان زود باش واقف اسرار غم های همه آگه از غمنامه های فاطمه با خبر از غربت و دلواپسی با خبر از کوچه های بی کسی ای پناه بی پناهان باز گرد دلبر شب زنده داران باز گرد ای پناه جبهه ها یابن الحسن همدم رزمنده ها یابن الحسن از شلمچه تا طلاییه همه کاظمین و کربلا و علقمه از زمین تا عرش می گوید بیا از فلک تا فرش می گوید بیا درد من درمان تو دارد نیاز ای امیر مهربان با من بساز مستمند لطف و احسان توام یابن زهرا من غزل خوان توام .
. از کرم تو فاطمه عمری زیر دینم دعای تو باعث شده نوکر حسینم دل،دلِ بیتاب من ، نور تو مهتاب من فخر من اینه فقط ، حسینت ارباب من فاطمه یا فاطمه ** ساقی کوثر حیدره کوثرش تو هستی هر کی حسینو دوست داره مادرش تو هستی عشق تو دین منه ، مُهر جبین منه ریشه ای از چادرت ، حبل المتین منه فاطمه یا فاطمه ** دست گدایی منو لطف بی کرونت دل هوایی منو قبر بی نشونت این آرزوی منه ، با اشک و با زمزمه وعده ی دیدار ما ، تو حرم فاطمه فاطمه یا فاطمه ** یا فاطمه این قلب من بسته با تو عهدی من میخوام کربلا باشم در حضور مهدی یا حضرت فاطمه ، این خواهش قلبمه تذکره مو امضا کن ، میخوام برم علقمه فاطمه یا فاطمه . خبر خبر شیعه ها ، فصل شادی اومد خورشید تابنده از ، شهر مکه سر زد سوره کوثر رسید ، بر همه مادر رسید دختر پیغمبر و ، همسر حیدر رسید فاطمه یافاطمه ** بی بی تویی که داری ، از حیا نشونی ز مرد نابینا هم ، روتو می پوشونی ای گل باغ حیا ، الگوی عشق و وفا چادر تو بر سر ، دخترا و مادرا فاطمه یافاطمه ** مردم این سرزمین ، عاشق تو هستن شیعه های شوهرت ، حق رو می پرستن لحظه به لحظه شما ، حامی این کشوری مقابل دشمنا ، مدافع رهبری فاطمه یافاطمه .
. 🎤 متن مرثیه حضرت ام البنین سلام الله علیها - حجت الاسلام میرزامحمدی: تا که سائل می‌رسد بر در خجالت می‌کشد چون که دیگر نیست آب آور خجالت می‌کشد تا که او را فاطمه در خانه می‌نامید علی زینبش می‌دید از حیدر خجالت می‌کشد مادری کرده برای زینب اما باز هم تا صدایش می کند مادر خجالت می‌کشد کاروان آمد مدینه چون که عباسی ندید دید پاشیده شده لشگر خجالت می‌کشد مادر ساقی دشت کربلا با این مقام از علی و آل او دیگر خجالت می‌کشد مادر ماه است اما کاروان را دیده و از نبود چند تا اختر خجالت می‌کشد اینقدر حرف از دو دست بستۀ زینب نزن حضرت ام البنبن بدتر خجالت می‌کشد صحبت از مشک و علم شد باز هم ام البنین رو گرفته با دو چشم تر خجالت می‌کشد گاه از روی سکینه گاه از زینب ولی بیشتر از مادر اصغر خجالت می‌کشد .👇
Vafat_Hazrat-omalbanin_MirzaMohamadi_1399_a.mp3
14.19M
🔊 مادری کرده برای زینب اما باز هم تا صدایش می کند مادر خجالت می‌کشد ◼ وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها 🎤حجت الاسلام
Vafat_Hazrat-omalbanin_MirzaMohamadi_1399_b.mp3
5.42M
🔊 وفات حضرت ام البنین سلام الله علیها 🎤حجت الاسلام
📋 وقت جدایی رسید... ⬛️ | ⬛️ ⬛️ "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وقت جدایی رسید باد مخالف رسید از شرر داغ تو پشت برادر خمید پشت و پناهم شکست، پشت سپاهم شکست فاطمه در کربلا، علقمه در خون نشست از جان خود سیرم ای خدا من بی او می میرم ای خدا اهل حرم ناله کنــان با مادرم تو هم رفتی حالا که من بی لشکرم از خون جوانان حرم لاله خدا لاله، خدا لاله دمیده بابا به حرم آمده با ناله خدا ناله، خدا ناله ولی قد خمیده گوید یارم نیامد/ کس و کارم نیامد/ علمدارم نیامد خدایا چه کنم حالا/ که من گرفتارم نیامد مشکت صد پاره شده قلبم آواره شده رفتی و برادر تو بیچاره شده گل وفای من شنو صدای من زمین و آسمان ببین می لرزد / به ناله های من شدم غریب و قاتلت می خندد / به گریه های من —— بی تو من بی سپرم بی تو بی بال و پرم با دیدن پیکر تو خم شد کمرم یل دلاورم امیر لشکرم میان ناله های تو میاید / صدای مادرم صدای وا مصیبتای زینب / میاید از حرم ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 وقت جدایی رسید ✔️ / حاج محمود کریمی ✔️ ۱۳۹۳ ✔️ "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ وقت جدایی رسید میر و علمدار من یوسف بازار من ماه سپاه حسین یار وفا دار من وقت جدایی رسید باد مخالف وزید از شرر داغ تو پشت برادر خمید پشت و پناهم شکست    پشت سپاهم شکست فاطمه در کربلاست    علقمه در خون نشست از جان خود سیرم ای خدا من بی او میمیرم ای خدا اهل حرم ناله کنان با مادرم تو هم رفتی حالا که من بی لشکرم اهل حرم بی قرار  خسته و چشم انتظار ماه حرم در خسوف مانده در این شام تار ای یل ام البنین گریه ی من را ببین من چه کنم تا که تو پا نکشی بر زمین دریای خون گشته علقمه        دنبالت آمده فاطمه در این غربت سایه ی تو رفت از سرم تو هم رفتی حالا که من بی لشکرم العطش کودکان هلهله دشمنان ولوله ی کاروان بر لبم آورده جان وقت جسارت شده نوبت غارت شده خواهرت آماده ی بند اسارت شده جانم را آوردی بر لبم من فکر فردای زینبم می گذرد کاروان  روی گل ارغوان قافله سالار آن سرو شهید جوان خورشیدی تابیدی ای شهید ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 از خون جوانان حرم لاله ✔️ | ✔️ ۱۳۹۱ ✔️ "ع" | ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ از خون جوانان حرم لاله خدا لاله، خدا لاله دمیده بابا به حرم آمده با ناله خدا ناله، خدا ناله ولی قد خمیده گوید یارم نیامد، کس و کارم نیامد، علمدارم نیامد خدایا چه کنم حالا، که من گرفتارم نیامد هر دو دستای بریده ی یارم خدا یارم، خدا یارم افتاده سر راهم دشمن میخندد بر این حال زارم حال زارم، حال زارم بر این روز سیاهم رفته نور نگاهم، سپه دار سپاهم خدایا بی پناهم سر تا پا غرق گریه و ناله و اشک و سوز و آهم مثل دریا، مثل دریا چشم خون بار زینب بر خیز و ببین بی تو تک و تنها تک و تنها، تک و تنها مانده سالار زینب کسی باور ندارد، حسین یاور ندارد حرم حیدر ندارد حرمی که بعد سقا، به روی خود معجر ندارد چه بد رفتاری ای چرخ، چه بر کرداری ای چرخ چه کج رفتاری ای چرخ ، سر کین داری ای چرخ نه دین داری نه آیین داری نه آیین داری ای چرخ خدا یارم نیامد ، کس و کارم نیامد علمدارم نیامد خدایا چه کنم حالا ، که من گرفتارم نیامد ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ 📋 مشکت صد پاره شده قلبم آواره شده ✔️ / حاج محمود کریمی ✔️ ۱۳۹۴ ✔️ "ع" ـــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ مشکت صد پاره شده قلبم آواره شده رفتی و برادر تو بیچاره شده گل وفای من شنو صدای من زمین و آسمان ببین می لرزد به ناله های من شدم غریب و قاتلت می خندد به گریه های من بی تو من بی سپرم بی تو بی بال و پرم با دیدن پیکر تو خم شد کمرم یل دلاورم امیر لشکرم میان ناله های تو میاید صدای مادرم صدای وا مصیبتای زینب میاید از حرم جان جانان منی اما گریان منی از بس نگران من و طفلان منی چه شد پناه من یل سپاه من کجایی آن دمی که اید قاتل به قتلگاه من کجایی آن دمی که اید اتش به خیمه گاه من ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ .
شور ( وقت جدایی رسید باد ) .mp3
13.66M
حضرت ( سلام‌ الله علیها ) با مداحی حاج محمود کریمی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. |⇦•روضه هایی عجیب میخواند.. و توسل تقدیم به حضرت اُم البنین علیها السلام و همهٔ مادران شهداء به نفس حاج علی آینه چی •✾• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ گفتم اُم البنین ، دلم وا شد گره هایی که داشتم وا شد مادرِ آب را صدا زدمُ .. خشکسالم شبیه دریا شد با ادب بود و رویِ دامانش تا گلِ نازدانه ای جا شد .. به مدينه نگفت مادر شد گفت ،‌ مولایِ شهر بابا شد ــــــــــــــــــــــــــــــــــــ روضه هایی عجیب میخواند از شب و روز کربلایِ حسین با خجالت به زینبش میگفت پسرانم همه فدایِ حسین .. از خدا خواست که قدِ من را ای خدا بیشتر هلالش کن دست بر دامنِ سکینه گرفت پسرم را بیا حلالش کن بعدِ آن مشکِ پارۀ پسرش شرم دارد از این جا چرا زنده است هر کجا شیر خواره می بیند از نگاهِ رباب شرمنده است *اومد تو خیمه بی بی زینبُ ببینه؛ وارد خیمه شد و برگشت ..‌ یه موقع زینب سلام الله علیها صدا زد مادر بیا درست آمدی ، من زینبم ..* در کنارِ چهار قبر شریف آن قدر گریه کرده بی حال است ظهر امروز باز غش کرده روضه خوان شهید گودال است گفت زینب میان مردم شام فکر رأس برادرت بودی؟ راستی این دفعه جواب بده راضی از دست نوکرت بودی؟ گفته بودم که روز عاشورا همه دم پیش خواهرش باشد قبل از آن که کسی شهید شود پیش مرگِ برادرش باشد .. سرِ عباس را به نی دیدی لبِ او خشک بود یا تر بود؟ خواب دیدم که آب ها را ریخت نگران لبِ برادر بود شاعر : مهدی نظری *سفرۀ فاطمیه رو خانم اُم البنین داره جمع میکنه .. از همه التماسِ دعا .. بشیر وقتی صدا زد که همه پسرهات رو کشتن ، یکی‌ یکی اسم برد ام البنین گفت از حسینم چه خبر؟!.. گفت عباستم کشتن ، خم به اَبرو نیاورد گفت بشیر عباسم ، پسرهام همه فدایِ عزیزِ زهرا .. از حسین چه خبر؟!.. یه وقت بشیر صدا زد خانم حسینم کشتن .. انقده گریه کرد از حال رفت .. وقتی بهوش آمد گفت بشیر تو حرف هات گفتی عمودِ آهن به فرقِ عباسم زدن .. اینو دیگه باور نمیکنم .. چه کسی جرات کرده عمود به سر عباس بزنه .. گفت خانم آخه اول دستاشُ از بدن جدا کردن .. گفت بازم باور نمیکنم ، تیغ به کف عباسم باشه کسی یارایِ مقابله کردنه باهاش رو نداشته و نداره ..عرضه داشت آخه خانم شمشیر به دست نداشت .. سوال کرد مگه کجا بوده؟.. گفت خانم رفته بود آخه آب بیاره نانجیبا دورش کردن ، مشکشُ سوراخ کردن .. یه وقت دیدن رو خاک ها نشست هی صدا میزنه حسین .. زینب جان ، سکینه جان ببخشید من شرمندۀ شما شدم .. عباسمُ حلال کنید .. یه بیت روضه و از همه التماسِ دعا .. افتادنش زِاسب سبب شد که چوبِ تیر در بینِ چشم بشکند و جا به جا شود .. 👇
4_5800855857306537278.mp3
6.95M
|⇦•روضه هایی عجیب میخواند.. و توسل تقدیم به حضرت اُم البنین علیها السلام و همهٔ مادران شهداء به نفس حاج علی آینه چی •✾•
. |⇦•اگر خیلِ مژگانِ گیرا نبود.. (تک) تقدیم به ساحت مقدس قمر منیر بنی هاشم حضرت عباس علیه السلام به نفس آقا سید مهدی حسینی •✾• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ اگر خیلِ مژگانِ گیرا نبود «ابالفضل» اگر برقِ چشمانِ آقا نبود «ابالفضل» و اینقدر خوش قدّ و بالا نبود «ابالفضل» چه میشُد که اینقدر زیبا نبود «ابالفضل» ببین آخر از دور ، چشمش زدند خدایا چه بدجور ، چشمش زدند به سویِ حرم راه طفلان گرفت «ابالفضل» که از بارشِ تیر باران گرفت «ابالفضل» دو بازویِ او تیغِ بُران گرفت «ابالفضل» ولی مَشک را او به دندان گرفت «ابالفضل» نَفَس زد به تاب آمدم صبر کن که خانم رُباب آمدم صبر کن «یا عباس جیب الماء لسکینه ..» چه شد حرمله روی زانو نشست «ابالفضل» که تیرش میانِ دو اَبرو نشست «ابالفضل» نوکِ نیزه‌ای سمتِ پهلو نشست «ابالفضل» عمودی به سر خورد و بر او نشست «ابالفضل» عمو از سرِ زین زمین ریخت ریخت سپاهی سرش از کمین ریخت ریخت سر و وضعِ او را بِهَم ریختند ، اباالفضل به نیزه عمو را بِهَم ریختند ، اباالفضل به تیغی گلو را بِهَم ریختند ، اباالفضل کشیدند و مو را بِهَم ریختند ، اباالفضل حرامی همه پشتِ هم آمدند پس از او ارازل حرم آمدند پس از او دلِ زارِ خواهر شکست «ابالفضل» یتیمی زمین خورد و از پَر شکست «ابالفضل» و سیلی چنان خورد که سر شکست «ابالفضل» که دندان شیریِ دختر شکست «ابالفضل» یتیمی عمو گفت او را زدند چه کج رویِ نیزه عمو را زدند «یا عباس جیب الماء لسکینه ..» شاعر : حسن لطفی ــــــــــــــــــ 👇
4_5802974835256592678.mp3
11.81M
|⇦•اگر خیلِ مژگانِ گیرا نبود.. (تک) تقدیم به ساحت مقدس قمر منیر بنی هاشم حضرت عباس علیه السلام به نفس آقا سید مهدی حسینی •✾•
|⇦•اُم البنین شدم که شوم یاورِ.. و توسل تقدیم به حضرت اُم البنین علیها السلام و همهٔ مادران شهداء به نفس حاج سید محمد جوادی •✾• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ اُم البنین شدم که شوم یاورِ حسین تا گل بیاورم بشوم پرپر حسین .. قصدم نبود این که شوم مادرِ حسین هستند دخترانِ علی در بَرِ حسین هستند مثلِ مادرشان مضطرِ حسین شد شاملم دعایِ سحرهای فاطمه روشن شدم به نورِ قمرهایِ فاطمه تاجِ سرِ من اند گوهرهای فاطمه اولادِ من کجا و پسرهایِ فاطمه هستند هر چهار پسر نوکرِ حسین *صدات رو آزاد کن .. یه روزی میخوای بگی حسین دیگه نفست بالا نمیاد .. داری برا مادری گریه میکنی که چهار پسر فرستاده کربلا .. ان شالله حرم اباالفضل عرض ارادت کنی ..* جریان گرفته اند کنارِ ابوتراب از آل هاشمند نه قوم بنی کلاب اصلاً نیاز نیست به ترس و به اضطراب عباسِ من شده به علمداری انتصاب او هست یک تنه همۀ لشکرِ حسین .. حسین جان .. حسین جان .. *دلِ شب قافله داره از مدینه راه می افته ، هرکی داره یه گوشه وداع میکنه .. یه گوشه لیلا با علی اکبر خداحافظی میکنه .. یه گوشه اُم البنین داره با عباس خداحافظی میکنه .. عباسم با حسین میری .. اگه حسین برگشت باحسین بر میگردی .. عباس نکنه بهش بگی داداش .. فقط میگی سیدی و مولای .. مشغول خداحافظی اند مادر و پسر .. دیدن زود دستاشُ انداخت گفت دیگه برو پسرم .. (دلایِ آماده .. خوش به حالت برا مادرِ عباس داری گریه میکنی ..) مادر چی شد یه دفعه گفتی برو؟!!! گفت یه لحظه چشمم افتاد دیدم حسین داره نگاه میکنه .. گفت آخه بمیرم حسین مادر نداره .. اینا جلو چشمشون مادرشون سیلی خورده .. (رحمت خدا به این ناله ها .. خوش به حاله اونایی که میتونن اشک بریزن ، میتونن ناله بزنن .. ) همه جا گفت سیدی و مولای .. اما یه جا صدا زد داداش دیگه بیا .. ابی عبدالله با عجله خودشُ رسوند بالاسرِ عباس .. * عاقبت لشکری از تیر گرفتارش کرد به زمین خوردنِ در علقمه وادارش کرد اولین مرتبه اش بود نشد برخیزد تن بی دست خجالت زده از یارش کرد ترگِ خشکِ لبش رو نمی انداخت به آب غم چندین لبِ تاول زده ناچارش کرد آبرو در خطر و مشک به دندانش بود عاقبت تیر به یک طفل بدهکارش کرد *گفت زینب باورم نمیشه ، تو عرب کسی جرأت نداشت جلو پسرِ من بایسته .. نگاه میکرد کسی رو یارای این نبود که تو چشماش نگاه کنه .. گفت آره والا ، اما اول دستاشُ قطع کردن .. اومدن گفتن امیر دست در بدن نداره ولی نگاه میکنه لشکر عقب عقب میره .. نانجیب گفت تیر به چشماش بزنید .. تیر به چشمش زدن ، دست نداره تیرُ بیرون بیاره دیدن رو اسب خم شد، انتهای تیر رو بین دو تا زانوهاش گذاشته .. همچین که خم شد کلاه خود از سرش افتاد .. یه وقت یه نانجیب جلو آمد ، چنان با عمود به فرقِ عباس زد .. از بالا بلندی با صورت رو خاک ها افتاد .. حالا دیگه دست نداره .. دشمن جرات پیدا کرد اومدن جلو دورش کردن .. یه وقت یکی جلو آمد گفت عباس تویی؟! کو اون دستای بلندی که بهش می نازیدی ..* پای عدو به خیمه ها وا شده، اباالفضل قامتِ زینب به خدا تا شده، اباالفضل پاشو ببین دارن به من میخندن، اباالفضل دیر برسی گوشواره ها رو کندن، اباالفضل ــــــــــــــــــ 👇
4_5805226635070277757.mp3
7.77M
|⇦•اُم البنین شدم که شوم یاورِ.. و توسل تقدیم به حضرت اُم البنین علیها السلام و همهٔ مادران شهداء به نفس حاج سید محمد جوادی
. |⇦•دنیا جایِ موندنِ ما نیست... بسیار زیبا ویژۀ شبِ جمعه تقدیم به ساحت مقدس حضرت سیدالشهدا علیه السلام و ارواح طیبۀ شهدا با نوایِ سید رضا نریمانی •✠• ∞═┄༻↷↭↶༺┄═∞ می ترسم از آخرِ خودم می ترسم که از تو دور بشم می ترسم با این همه گناه جُزوِ نوکرایِ بد بشم می ترسم که رو سیاه بشم می ترسم پُر از گناه بشم می ترسم تو این روزایِ سرد آقا! بی تو بی پناه بشم پناهم باش، تو این دنیا تو این دنیایِ وانفسا حلالم کن، بدی کردم یه کاری کن، که برگردم حسین جانم.... دوست دارم منم شهید بشم دوست دارم منم بِرِ سَرَم کاش میشد که رویِ قبرِ من حک می شد مدافعِ حرم دنیا جایِ موندنِ ما نیست تنها دلخوشی مون هیئتِ تنها دلخوشیِ نوکرا اربعین حرم زیارتِ چشام بازم،یه دریا شد دلم تنگِ شهیدا شد من و حال و هوایِ تو سر و جونم، فدایِ تو حسین جانم.... ____