eitaa logo
امام حسین ع
17هزار دنبال‌کننده
389 عکس
1.9هزار ویدیو
1.9هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. 🌸 30 سخنرانی با الهام از 30 دعای ماه مبارک رمضان 🌸 ✅ سخن هجدهم: شب قدر 💠 عظمت شب قدر ۱. برتری بر هزار ماه: «‌لَیلَهُ القَدْرِ خَیرٌ مِنْ ألْفِ شَهْرٍ» (۱۱۲) «‌شب قدر از هزار ماه ارجمندتر است.» ‌ عن رسول الله صلی الله علیه و آله أنَّهُ قالَ: «‌قَدْ جائَکُمْ شَهْرُ رَمَضانَ مُبارَکٌ شَهْرٌ فَرَضَ اللهُ عَلَیکُمْ صِیامَهُ تُفْتَحُ فِیه أبْوابُ الْجَنانِ وَ تُغَلُّ فِیه الشَّیاطِینُ فِیه لَیلَهُ القَدْرِ الًّتِی خَیرٌ مِنْ ألْفِ شَهْرٍ مَنْ حَرُمَهَا فَقَدْ حُرِمَ؛ (۱۱۳) ماه مبارک رمضان فرا رسیده است. ماهی که خدا روزه‌اش را بر شما واجب گردانید. درهای بهشت در این ماه باز می‌شود و شیاطین در غل و زنجیر می‌شوند. در این ماه شب قدر است که [فضیلت آن] از هزار ماه بیشتر است. هر کس که از برکات آن شب دور بماند محروم خواهد شد.» ‌ ۲. شب تعیین مقدرات کارها: «‌إنَّا أنْزَلْناهُ فِی لَیلَهٍ مُبارَکَهٍ إنَّا کُنَّا مُنْذِرِینَ * فِیها یفْرَقُ کُلُّ أمْرٍ حَکیمٍ» (۱۱۴) ؛ «‌ما قرآن را در شبی فرخنده نازل کردیم؛ زیرا هشدار دهنده بودیم، در آن شب هر کاری محکم و استوار می‌شود.» ‌ در پیش تو جز شرم وتمنا یا رب در دست نمانده هیچ ما را یا رب امشب که شب قدر بود امضا کن حکم فرج مهدی زهرا یا رب 💠 درخواست از خدا در شب قدر ۱. «قیلَ لِلنَّبِی صلی الله علیه و آله: إنْ أدْرَکْتُ لَیلَهَ القَدْرِ فَمَا أسْألُ رَبِّی؟ قَالَ صلی الله علیه و آله: اًلعَافِیهَ (۱۱۵) ؛ از پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله سؤال شد که اگر شب قدر را درک کردم از خدایم چه بخواهم؟ فرمود: سلامتی بخواه.» ‌ ۲. قال موسی علیه السلام: «‌اِلَهی أُرِیدُ قُربَکَ قالَ: قُرْبِی لِمَنِ اسْتَیقَظَ لَیلَهَ القَدرِ، قالَ: اِلَهی أُریدُ رَحمَتَکَ، قالَ: رَحْمَتی لِمَنْ رَحِمَ المَسَاکِینَ لَیلَهَ الْقَدْرِ، قالَ: اِلَهی أُریدُ الْجَوازَ عَلَی الصِّراطِ، قالَ: ذلِکَ لِمَنْ تَصَدَّقَ بِصَدَقَهٍ فِی لَیلَهِ الْقَدْرِ، قالَ: اِلَهی أُریدُ مِنْ أشْجارِ الْجَنَّهِ وَ ثَمَرِها، قالَ: ذلِکَ لِمَنْ سَبَّحَ تَسْبیحاً فِی لَیلَهِ القَدر، قالَ: اِلَهی أُریدُ النَّجاهَ مِنَ النَّارِ، قالَ: ذَلِکَ لِمَنِ اسْتَغْفَرَ فِی لَیلَهِ القَدْرِ، قال: اِلَهی أُریدُ رِضاکَ، قالَ: رِضای لِمَن صَلَّی رَکعَتینِ فِی لَیلَهِ القَدر (۱۱۶) ؛ موسی علیه السلام [به خدا] عرض کرد: خدایا می‌خواهم به تو نزدیک شوم. فرمود: قرب من برای کسی است که شب قدر بیدار باشد. گفت: خدایا! رحمتت را می‌خواهم. فرمود: رحمتم از آن کسی است که در شب قدر به مسکینان رحمت کند. گفت: خدایا! جواز گذشتن از پل صراط را می‌خواهم. فرمود: آن از آنِ کسی است که در شب قدر صدقه‌ای بدهد. گفت: خدایا! از درختان و میوه‌های بهشتی می‌خواهم. فرمود: آنها برای کسی است که در شب قدر مرا به پاکی یاد کند. گفت: خدایا! رهائی از آتش جهنم را می‌خواهم. فرمود: آن برای کسی است که [از گناهانش] در شب قدر استغفار کند. گفت: خدایا! خشنودی تو را می‌خواهم. فرمود: خشنودی من از آنِ کسی است که در شب قدر دو رکعت نماز بخواند. 💠 احیاء یک سال در احوال مرحوم «‌حاج محمد ابراهیم کلباسی» رحمه الله که از معاصران میرزای قمی رحمه الله و نیز از شاگردان سید بحرالعلوم رحمه الله بوده است، نوشته‌اند: «‌او شب قدر را با عبادت ادراک می‌کرد. بدین گونه که در تمام ایام سال، شبها را احیاء می‌گرفت تا یقین کند شب قدر را درک کرده است.» (۱۱۷) ای خداوند کریم دل نواز ای رحیم و‌ ای حلیم و چاره ساز گفته بودی شب تو با من راز کن بی نیازا آمدم در باز کن عاشق بیچاره را آواز کن این دل بیچاره را هم ناز کن نیستم ناخوانده‌ای صاحب عطا آشنایم خود مرا گفتی بیا بس که چشمم پشت این در دوختم راه ده آتش گرفتم سوختم .
. |⇦•آمدم با همه پشیمانی.. و مراسم قرآن به سر گرفتن ویژۀ شب های قدر به نفس استاد حاج منصور ارضی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ «اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّدٍ و َآلِ مُحَمَّدٍوَعَجِّل فَرَجَهُم» لا حَوْلَ وَلا قُوَّهَ اِلا بِالله اَلعَلِیِّ العَظیمِ ، أَسْتَغْفِرُاللهَ الَّذی لا إِلهَ إِلاّ هُو ، الحیُ القَیوم الرَحمانُ الرَّحیمُ ، ذُوالجَلالِ وَ الإِکْرامِ بَدیعُ السَّماواتِ وَ الأَرْضِ ، مِنْ جِمیعِ ظُلْمی وَ جُرْمی و إِسْرافی عَلی نَفْسی وَ أَتُوبُ إِلَیْهِ «اَللّـهُمَّ رَبَّ شَهْرِ رَمَضانَ الَّذي اَنْزَلْتَ فيهِ الْقُرْآنَ، وَافْتَرَضْتَ على عِبادِكَ فيهِ الصِّيامَ،*همه خجالتم از آقام اینه من نتونستم یه روزه درست بگیرم، بی گناه ..* صَلِّ عَلى مُحَمَّد وَآلِ مُحَمَّد، وَارْزُقْني حَجَّ بَيْتِكَ الْحَرامِ في عامي هذا وَفي كُلِّ عام، وَاغْفِرْ لي تِلْكَ الذُّنُوبَ الْعِظامَ، فَاِنَّهُ لا يَغْفِرُها غَيْرُكَ يا رَحْمنُ یاعَلاّم» اِلٰهی العفو .. آمدم با همه پشیمانی با دو چشم ذلیل و بارانی معصیت کرده ام به آسانی میتوانی که رو بگردانی ولی عبدت خیال کن من را جان زهرا حلال کن من را یاالهی و ربی احسان کن دل من بتکده است ویران کن باز رحمی به غرق عصیان کن روزی‌ام یک سفر، خراسان کن حق همسایه‌ام به گردنم است بی پناهم! پناهِ من حرم است *یا امام رضا .. اول با شما شروع کردیم آقاجان ..* وسط گریه ام تبلور کن خودت این سنگ تیره را دُر کن نان به نرخ تو نیست، آجر کن سفرۀ خالی مرا پُر کن درد خود را نگفته‌ام به کسی آمدم تا به داد من برسی توبه کردم نخست آمده‌ام همه‌اش کار توست آمده‌ام با همین پای سست آمده‌ام اتفاقاً درست آمده‌ام اتفاقاً حسین گفته بیا سجده کن روی خاک کرببلا پای صحبت بده خدای کلیم وقت درمان بده به حال وخیم با علی آمدم به پیشِ کریم بغلم کن تو با تمام بدیم شب قدر است آه و ناله بده نجفم دیر شد حواله بده *از غروب که اومد خونۀ دخترش هی گریه میکرد، هی میومد تو صحنِ حیاط آسمان رو نگاه میکرد ..* حیدر از بس‌که بیقرار همه است فکر خود نیست، فکر کار همه است آن شهیدی که رفت و یار همه است با مناجات خود کنار همه است در دعاها که گریه لازم هست ذکر آمین حاج قاسم هست زینب امشب به فکر تنهایی است زینبی که عجیب بابایی است سفره‌اش پهن شد چه غوغایی است گفت بابا عجب تماشایی است فکر مرحم به زخم یاس کنید تا نرفته است التماس کنید چشم حیدر به دلبر افتاده به روی زخم کوثر افتاده فاطمه دید حیدر افتاده شب قرآن به سر، سر افتاده کاش این غم به آخرش نرسد خبر او به دخترش نرسد کاش محزون و خون جگر نشود اینهمه گریه بی اثر نشود کوچه بازار کوفه شر نشود سر زینب شکسته تر نشود کاش راه عقیله سد نشود معجرش زیر پا لگد نشود شاعر: رضا دین پرور سَيدي اَخْرِجْ حُبَّ الدُّنْيا مِنْ قَلْبي وَاجْمَعْ بَيني وَبَينَ الْمُصْطَفي وَآلِهِ خِيرَتِكَ مِنْ خَلْقِكَ وَ خاتَمِ النَّبِيينَ مُحَمَّد صَلَّي اللهُ عَلَيهِ وَآلِهِ وَانْقُلْني اِلي دَرَجَةِ الَّتوْبَةِ إلَيكَ وَاَعِنّي بِالْبُكآءِ عَلي نَفْسي *منو کمک کن یکم برا خودم گریه کنم* فَقَدْ اَفْنَيتُ بِالتَّسْويفِ وَالاْمالِ عُمْري*دارم غصه و افسوس میخورم برا عمری که خرج آرزوهام شد* وَقَدْ نَزَلْتُ مَنْزِلَةَ الاْيسينَ مِنْ خَيري *دیگه از خودمم ناامید شدم* فَمَنْ يكوُنُ اَسْوَءَ حالاً مِنّي‌*واقعا اگر منو با این بد حالی ببرن تو خاک چیکار کنم* اِنْ اَنَا نُقِلْتُ عَلي مِثْلِ حالي اِلي قَبْري لَمْ اُمَهِّدْهُ لِرَقْدَتي * وَمَا لِى لَاأَبْكِى وَلَا أَدْرِى إِلىٰ مَا يَكُونُ مَصِيرِى،* منو میخوان کجا ببرن ..* وَأَرىٰ نَفْسِى تُخادِعُنِى،*نفسم هی به من میگه حالا عمر داری ..* وَأَيَّامِى تُخاتِلُنِى *روزگار هم با من درست تا نمیکنه ..* وَقَدْ خَفَقَتْ عِنْدَ رَأْسِى أَجْنِحَةُ الْمَوْتِ ؟ *عقاب مرگ بالاسرمِ .. امشب نشد، فردا .. خلاصه این مرگ یهو یقه‌م رو میگیره ..* فَما لِى لَاأَبْكِى ؟ *به من نگید چرا گریه میکنی ..* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•آمدم با همه پشیمانی.. / و مراسم قرآن به سر گرفتن ویژۀ شب های قدر به نفس استاد حاج منصور ارضی ●━━━━━━─────── اگه با این وضعیت تو قبر برم ..! من هنوز آماده نشدم ..* وَلَمْ اَفْرُشْهُ بِالْعَمَلِ الصّالِحِ لِضَجْعَتي *با عمل صالحم قبرم رو آماده نکردم ..*أَبْكِى لِخُرُوجِ نَفْسِى،*گریه میکنم برا اون ساعتی که نفسِ آخرم رو میکشم .. دیگه کسی کاری ازش بر نمیاد ..* أَبْكِى لِظُلْمَةِ قَبْرِى، * یا نورُ الْمُسْتَوْحِشینَ فِی الظُّلْمِ .. امام علیه السلام می‌فرماید چنان تاریکی قبر وحشت مینداره به دلِ میت .. اصلا زبانش لال میشه .. امام داره گریه میکنه ..!! * أَبْكِى لِضِيقِ لَحْدِى،*خیلی قبرم تنگِ .. حضرت فرمود فشار قبر همه دارن الاّ چند دسته ..* أَبْكِى لِسُؤالِ مُنْكَرٍ وَنَكِيرٍ إِيَّاىَ* آن دو ملک نکیر و منکر میان تا میرسن صداشون یه جوریه خیلی میت میترسه .. تا میگه من ربک؟! کسی نیست جواب بده .. أَبْكِى لِخُرُوجِى مِنْ قَبْرِى عُرْياناً ذَلِيلاً حامِلاً ثِقْلِى عَلَىٰ ظَهْرِى *وقتی منو از قبر بیرون میارن، عریانم .. فقط بالِ اعمالم رو دوشمِ .. الهی العفو ..* کوفه قحطی آب شد حیوانات میمیردن، دیگه آب کم شد همه اومدن درِ خونۀ علی (ع) گفتن آقا دعا کن .. فرمود من دعا میکنم ولی اگر میخواد دعا سریع‌تر مستجاب بشه برید پیشه حسینم .. اومدن خدمت ابی عبدالله، حضرت دعا کرد بارونِ شدید اومد .. همه‌شون گفتن ما تلافی میکنیم .. ای حسین .. بابا مگه بچه چقدر آب میخواست .. بچه شیرخواره دو تا قطره سیرابش میکرد .. چه تلافی کردن .. ای حسین .. قرآن هاتون رو باز کنید اللّهُمَّ إِنِّی أَسْأَلُکَ بِکِتابِکَ الْمُنْزَلِ وَمَا فِیهِ، وَ فِیهِ اسْمُکَ الاَْکْبَرُ، وَ أَسْماؤُکَ الْحُسْنى، وَ مَا یُخافُ وَ یُرْجى، أَنْ تَجْعَلَنِی مِنْ عُتَقائِکَ مِنَ النّارِ *آقامون رو به ما برسون ما دیگه حاجتی نمیخوایم .. قرآن‌هاتون رو به سر بگذارید* اللَّهُمَّ به حق هَذَا الْقُرْآنِ وَ به حق مَنْ أَرْسَلْتَهُ بِهِ وَ به حق کُلِّ مُؤْمِنٍ مَدَحْتَهُ فِیهِ وَبِحَقِّکَ عَلَیْهِمْ فَلا أَحَدَ أَعْرَفُ بِحَقِّکَ مِنْکَ _ ده مرتبه : بکَ یَا اللّهُ .. جل جلاله و عظم شأنه _ الهی! بمُحَمَّدٍ .. صل الله علیه و آله و سلَّم _ الهی!بعَلِیٍّ .. صلوات الله و سلامه علیه _ الهی بفاطِمَهَ سلام الله علیها ..* بی بی جان برا ما و ملت و رهبرمون دعا کن خانم _ الهی! بالْحَسَنِ بن علیٍ .. صلوات الله و سلامه علیه .. _ الهی! بالْحُسَیْنِ .. صلوات الله و سلامه علیه .. *قربونِ لبِ تشنه‌ت برم من ..* _ الهی بعَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ .. صلوات الله و سلامه علیه _ بمُحَمَّدِ بْنِ عَلِیٍّ .. صلوات الله و سلامه علیه _ الهی! بجَعْفَرِ بْنِ مُحَمَّد .. صلوات الله و سلامه علیه _ الهی بمُوسَى بْنِ جَعْفَر .. صلوات الله و سلامه علیه _ الهی بعَلِیِّ بْنِ مُوسى .. صلوات الله و سلامه علیه _ الهی بمحَمَّدِ بْنِ عَلِی .. صلوات الله و سلامه علیه _ الهی بعَلِیِّ بْنِ مُحَمَّد .. صلوات الله و سلامه علیه .. _ الهی بالْحَسَنِ بْنِ عَلِیٍّ .. _ يَا أَبَانَا اِسْتَغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا " تو برامون دست به دعا بردار،ای بابایِ مهربون...هر کجا هستی اول آقاتون رو صدا بزنید: یابن الحسن .. ده مرتبه: الهی بالْحُجَّةِ .. صلوات الله وسلامه علیه پدری پیر شده دل نگرانِ زینب همه دلشوره‌ی او اشکِ روانِ زینب خواست با پای خودش وارد خانه بشود تا که بازی نکند با دل و جانه زینب دومین بار علی پیش همه خورد زمین ذکر یا فاطمه را روی لبانِ زینب گریه کردن همه شهر، بزرگ و کوچک به دل سوخته و مرثیه خوانِ زینب گریه میکرد ولی معجر او دست نخورد مثل عباس یکی گشته امانِ زینب دیدن آقا ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
حاج منصور ارضی _ باب الحرم.mp3
31.15M
|⇦•آمدم با همه پشیمانی.. و مراسم قرآن به سر گرفتن ویژۀ شب های قدر به نفس استاد حاج منصور ارضی
. و شهادت امیرالمؤمنین(ع)، حاج میثم مطیعی دلش خونه که از صدای گریه پر شده خونه می‌بینه حال دختراش پریشونه می‌خواد بایسته روی پا نمی‌تونه خودش بوده شهید طعنه‌های مردم جاهل تموم نمی‌شه غربتش امون ای دل به دخترش زخم زبون می‌زد قاتل می‌گفت بابات دووم نمیاره کارش تمومه گریه کن دوا دیگه چه فایده‌ای داره کارش تمومه گریه کن توی بستر افتاده بود دلاور و یل خیبر دستمال زردی بسته بود به روی سر دیدم پریده رنگ صورت حیدر دم آخر کنار بچه‌های زهرا با غربت می‌گفت با اشک جاری از سر حسرت حسین من تویی شهید این امت دشمن تو رو راحت نمی‌ذاره یا ثارالله و ابن ثاره کسی برات آبی نمیاره یا ثارالله و ابن ثاره نذار دیر شه نذار گناها سمت من سرازیر شه نذار که گریه‌هام بدون تأثیر شه نذار که نوکرت توی گناه پیر شه گرفتارم آخه مگه به غیر تو کیو دارم؟ به کشتی نجات تو امیدوارم حسین همه جوره بهت بدهکارم تویی امید عبد بیچاره یا ثارالله و ابن ثاره شنیدم این اشکا اثر داره یا ثارالله و ابن ثاره قبولم کن بذار تا آخرین نفس گدات باشم توی شلوغیا ی روضه هات باشم منم یه گوشه و کنار باهات باشم دلم تنگه نذاری نوکر تو بی سعادت شه نذاری دوری از حرم یه عادت شه نذاری اربعین برام یه حسرت شه دلم هوای کربلا داره یا ثارالله و ابن ثاره چشام داره برا تو می‌باره یا ثارالله و ابن ثاره شاعر: 🔊 دانلود سبک 👇👇👇 https://emam8.com/upload/maddah/sabks/3/00/2/دلش_خونه_1620235729.mp3
4_5978761515900079187.mp3
985.1K
یا غایةَ آمالِ العارفین یا اولَ امامِ المومنین یاعلی٢ صلِّ علی سیدِ العابدین صلِّ علی مولی الموحّدین یاعلی٢ من، به دل عشق تو را دارم زِ ولای تو سرشارم که تویی بهترین یارم نرسد اگر به علی کسی به کجا رود به کجا رسد به خدا قسم که اگر کسی به علی رسد به خدا رسد اسدالله؛ عین‌الله؛ سرّالله؛ ولی‌الله ....................................... یا حبیبَ قلوبِ الصادقین صلِّ علی اَعدلِ العادلین یاعلی٢ صلِّ علی امانِ الخائفین صلِّ علی امیرِالمومنین یاعلی٢ تا، نفسی به تنم باشد نام تو سخنم باشد حرمت وطنم باشد درِ کس به غیر علی مزن رهِ کس به جز رهِ او مجو که از این در و ره اگر کسی برسد به نور هدی رسد اسدالله؛ عین‌الله؛ سرّالله؛ ولی‌الله ....................................... یا حبیبَ من لا حبیبَ له یا طبیبَ من لا طبیبَ له یاعلی٢ یا معینَ من لا معینَ له یا امینَ من لا امینَ له یاعلی٢ تو، همه دلخوشیِ مایی همه قطره تو دریایی همه بنده تو مولایی زِ رَهِ طلب به ولی برس زِ رَهِ ولی به علی برس مگر از عنایت مرتضی دلِ ما به کرببلا رسد اسدالله؛ عین‌الله؛ سرّالله؛ ولی‌الله
4_5978761515900079196.mp3
1.01M
داغمونو تازه کردی نگو میری و برنمی‌گردی هنوزم داغ مادر؛ رو دلامونه دیگه بسه ای داد از دست زمونه خدا رحمی کن بابام؛ زنده بمونه واسه بچه‌هات کسی، دیگه نیست به غیرِ تو دوباره یتیم نکن، حسن و حسینتو ای وای؛ علیِ مظلوم _ زخم رو سرت عمیقه چشاتو وا بذار یه‌دقیقه می‌دونم نایی نیست تُو چشمای بسته‌ت بیا آرومم کن با دستای خسته‌ت الهی قربونِ اون قلب شکسته‌ت خون تازه از سرت، می‌ریزه رو گونه‌هات حال تو وخیم شده، دعا می‌کنم برات ای وای؛ علیِ مظلوم _ ای عزیز آسمونی نمازتو نشسته می‌خونی یاد مادر افتادم حالتو دیدم مگه یادم میره اون روز چی کشیدم بین دیوار و در آهش رو شنیدم ندیدیم چی شد آخه، فضه چشم ما رو بست ساق عرش شکسته شد، وقتی استخون شکست ای وای؛ مادرم ای وای
امیرالمومنین ع 1.mp3
18.03M
🔖منبر کامل 🔖 🔻 فضایل وجود ملکوتی و قدسی مولای متقیان امام علی علیه السلام 🔻 ▪️جلسه اول ▪️ ✍ شب قدر از هزار ماه بهتر
امیرالمومنین ع2.mp3
18.76M
🔖منبر کامل 🔖 🔻 فضایل وجود ملکوتی و قدسی مولای متقیان امام علی علیه السلام 🔻 ▪️جلسه دوم▪️ ✍ شب قدر از هزار ماه بهتر
Shab17Ramazan1401[01].mp3
4.78M
🎙گفتم که بی قرار تو باشم ولی نشد (نجوا با ) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی گفتم که بی قرار تو باشم ولی نشد تنها در انتظار تو باشم ولی نشد گفتم به دل که جلب رضایت کند، نکرد گفتم که جان نثار تو باشم ولی نشد گفتم میان جذر و مد اشک و آهِ شب در گردش مدار تو باشم ولی نشد گفتم که میرسی تو و من هم دعا کنم در دولت تو یار تو باشم ولی نشد گفتم که تا اجل نرسیده ست لحظه ای در خیمه ات کنار تو باشم ولی نشد گفتم که خاک پای تو را تاج سر کنم چون خاک رهگذار تو باشم ولی نشد گفتم به قدر اه دل دلشکستگان در عهد و روزگار تو باشم ولی نشد گفتم دعا کنم که بیایی ببینمت مانند مهزیار تو باشم ولی نشد گفتم که شمیم ماه محرم که میرسد در روضه بی قرار تو باشم ولی نشد. شاعر: سید مجتبی شجاع ۱۴۰۱
Shab17Ramazan1401[02].mp3
7.08M
🎙صبح ظهورت کجاست منتقم عصر؟ (نجوا با ) 🔺بانوای: حاج میثم مطیعی نوحه‌سُرای حریم قدس تو هستی مویه‌کنان‌اند انبیا و ملائک مهدی صاحب‌زمان! یگانۀ هستی! آجَرَکَ الله فِی مُصیبةِ جَدّک پرچم سرخی به یاد جد تو در باد: زلف به خون آشنای حضرت یحیی گریه‌کنان حسین بوده و هستند: آدم و موسی و مصطفی و مسیحا رنج تو دید و ز دست رفت شکیبش صبر جمیلت کجا و طاقت ایوب؟ داغ تو دید و گذشت از غم یوسف موج سرشکت کجا و دیدۀ یعقوب؟ هرچه از آن ظهر داغدار شنیدیم اشک تو فرموده بود و چشم تو دیده: «هم سر از تن جدا و هم تن بی‌سر هم رخ خونین و هم گلوی بریده»... از پس آن عصر سوگوار، هماره یکه‌سوار غروب‌های صحاری! آه نه، آتش گرفته است دلت را اشک نه، خون است از نگاه تو جاری صبحِ ظهورت کجاست منتقم عصر؟! عصر تو کی می‌رسد؟ که منتظرانیم تشنۀ آن‌دم که لب ز آب ببندیم زخمیِ آن‌دم که سر به پات فشانیم شاعر: حسن صنوبری ۱۴۰۱
. گم کرد در این خانه نشانی هارا هر خصلت خوب آسمانی هارا در صحن رئوف با خشونت آمد نشناخت امام مهربانی هارا 🔹 از این غمِ شیعه قلب دشمن شاد است حرفی ست که سوژه دست دشمن داده است این طینت بد کجا و افغانستان؟ شک نیست که اهل ناکجا آباد است 🔹 از هر سخنی نغمه او ناز تر است موسیقی نقاره او ساز تر است در صحن حرم نوشته شد با خط خون آغوش رضا از همه کس باز تر است 🔹 صد شکر که میوه امیدش را برد پروند پر نور و سپیدش را برد حق داشت که یک عمر روی شانه خود تابوت رفیقان شهیدش را برد 🔹 انگار برای عرض حاجت میرفت با موج محبت و ارادت میرفت تا صحن امام هشتم از خانه خویش هر روز به دنبال شهادت میرفت 🔹 من در طلب یار بلا میخواهم آه از نفس تشنه نوا میخواهم چون حادثه ی شانزده فروردین من مرگ در آغوش رضا میخواهم .
. ی شهادت امیرالمومنین بند اول: تَهَدَّمَت  اَرکانُ  الهُدی پر از بکاء محراب نماز حقیقتِ اِهدنا الصِراط به خون نشست در قاب نماز افتاده  رو  زمین  قرآن و شکسته فرق دین از کینه مزد رسالت  پیغمبر تو کوفه تیغ زهر آگینه میخونه بعد ضربه فزت و رب الکعبه بند دوم: والنْطَمَسَتْ اَعلامُ التُقی پر میکشه از شهر نفاق راحت شد از زخم زبونا از مردم بی وفا سیاق   یتیمای تموم کوفه گرسنه امشب و میخوابن کنج خرابه با چشم خیس غریب و در پی مهتابن میخونه بعد ضربه فزت و رب الکعبه بند سوم: والنْفَصَمَتْ عُروةُ الوُثقی کاری شده زهر بی نشون مونده همه کاسه های شیر تو دستای کلی نوجوون زانوی غم بغل میگیره زینب برا پدر گریونه یه روزیم میاد تو گودال می بینه که حسین در خونه شمر لعین رو سینه مادر داره می بینه 🖊شعروسبک: .
. زندگی من خاطرات شیرین روزهای بچگی من زندگی من جون مادرت چی میشه که نوکر بگی به من زندگی من درمیاد بااسم تو ازتنم خستگی من زندگی من خاطرات شیرین روزهای بچگی من دوستت دارم آقا، دست شماست اختیارم آقا مولا مولا، مولا مولا مولا معنی نمیده زندگی بی تو هرلحظه قفس میشه برامن اززندگی اون لحظه که سیرم اسم تو نفس میشه برامن احباب خدا روی زمین اند اون نوکرا که روضه نشینن چشمی که برات گریه نکرده از چشم تو میوفته یقیناً ای بهار من خوش به حال من باتو میگذره روزگار من روزگار من نوکری برا دختر تو شد افتخار من شکراً لله یا اباعبدالله عمرم طی شد با اباعبدالله دوستت دارم آقا،دست شماست اختیارم آقا شعروسبک کربلائی محسن داداشی .
4_5947155366964890561.mp3
12.41M
زندگی من، خاطرات شیرین روزهای بچگی من
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
. آمدی خانه ام دلم خوش شد آفتاب یگانۀ زینب چقدر خوب شد سری زده ای دم افطار خانۀ زینب باز امشب دوباره مثل قدیم با هم از هر دری سخنی گفتیم دخترانه تو را بغل کردم پدری دختری سخن گفتیم گفتی امشب دگر به شمع سحر پر پروانۀ تو نزدیک است از برای وصال فاطمه ام دخترم خانۀ تو نزدیک است حرف رفتن زدی دلم خون شد طاقتم را محک بزن ، باشد شیر را پس بزن نمک بردار روی زخمم نمک بزن باشد.. گریه ات بی قرار زهرا کرد.. آسمان و ستاره هایش را شب آخر چقدر می بویی تکه ی گوشواره هایش را خاطرات مدینه تازه شدند میخ در که گرفت به شالت یاد آن کوچۀ شلوغی که مادرم می دوید دنبالت .... مادرم می دوید، می افتاد دور او را سر و صدا برداشت از تو دستش جدا نمی شد که قنفذ اما قلاف را برداشت رفتی و آمدی چه آمدنی حق بده غم مرا عذاب کند چه کسی اینچنین دلش آمد صورتت را به خون خضاب کند پیش من بی رمق به خاک نَیُفت ای پدر خاک بر سرم پاشو گوشۀ خانه دق کنم خوب است؟ اسداللهِ مادرم پاشو زخم فرق تو هم نمی آید مجتبی هر قدر که می بندد تا می آیم بلند گریه کنم ابن ملجم بلند میخندد صبرم از دست می رود بی تو پس برای دلم نیایش کن واجب الاحترامیِ من را تو به این کوفیان سفارش کن این طرف نزد خود حسن دارم آن طرف هم حسین پیش من است گریۀ من برای بی کسی قتلگاه و شهید بی کفن است قاتل آنقدر بددهن شده بود حرفهای زننده ای می زد شمر از پشت سر به گردن او ضربه های کشنده ای می زد شاعر: .................................................. .
. کشتند به محراب دعا روح دعا را در سجده شکستند سر شیر خدا را سجاده پر از خون /چون صورت حیدر محراب بگرید /بر غربت حیدر مظلوم علی جان مظلوم علی جان زهرا به کجایی که به بازوی شکسته مرهم بگذاری روی ابروی شکسته بعد از تو علی بود /از زندگیش سیر حاجتش روا شد /با ضربه شمشیر مظلوم علی جان مظلوم علی جان _ غرقابه خون گر چه زپا تا به سرش بود در فکر دل دختر نیکو سیرش بود با پای خودش رفت / در خانه مبادا زینبش بمیرد/با دیدن بابا مظلوم علی جان مظلوم علی جان ____ ذکر لب مولاست امان از دل زینب این اول غمهاست امان از دل زینب در کوفه ببیند /با اشک دو دیده هم سر شکسته /هم سر بریده مظلوم علی جان مظلوم علی جان وای از دل زینب وای از دل زینب https://eitaa.com/emame3vom/60725 .