eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
435 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. |⇦•نوکری تو ارثیه.. علیه السلام و به نفس حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── نوکری تو ارثیه، از پدرم مونده برام این شور شیرینو منم، هدیه میدم به بچه‌هام باخونواده مجلس، روضه و جشن تو میام بچۀ صالح خیره و، خیر کثیر از تو می‌خوام بچۀ هیأتیِ هر نوکر سایۀ سورۀ انسان میشه هر جوونی که حسینی باشه یاور صاحب الزمان میشه دوست دارم هر چی پسر دارم نوکر امام حسین باشن بچه هام همیشه سرباز لشکرِ امام حسین باشن پدرم غلامت، پسرم غلامت به فدای نامت، خیلی می‌خوامت __________ اسم پسرهای تو رو, روی پسرهام میذارم زندگی دخترامو, دستِ رقیه‌ میسپارم هدیه برای دخترم, چادر مشکی می‌خرم خونوادم خوب می‌دونن, خیلی تورو دوستت دارم تو این تلاطم گناه آقا که کار دنیا خیلی آلوده است بچه اگر امام حسینی شد خیال مادر پدر آسوده است دست بچه هامو میزارم توی دست بچه هات آقا تو برا خودت سواشون کن تا یه روز بشن فدات آقا پدرم غلامت، پسرم غلامت به فدای نامت، خیلی می‌خوامت ____________ من که تو رو دارم آقا, دیگه چی از دنیا میخوام به نگاه تو قانعم, اینه که می‌مونه برام یادمه که‌بچه بودیم, با پولای قلکمون تکیه برا تو‌ می‌زدیم, با خواهر و برادرام هوای زندگیمونو داشتی نونِ حلالِ سفره مو دادی بچه هام شدن نمک گیرت عشق تو بوده ارثِ اجدادی با دوستای هیأتیم عمری هستیم پای کار عشق تو بچه هامونم با هم دوستن هستند تو مدار عشق تو پدرم غلامت، پسرم غلامت به فدای نامت، خیلی می‌خوامت ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
Haaj Mahdi Rasouli003 Abd e Roosiah.mp3
زمان: حجم: 8.86M
. نجوا با روحی له الفدا و توسل به حضرت زهرا سلام الله علیها ویژۀ وداع با ماه شعبان المعظم با نوایِ گرم حاج مهدی ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ عمر با غفلت گذشت و صرف قیل و قال شد روسیاهی قسمتِ این عبدِ بد اقبال شد اعتقادم پیشِ رنگ دارِ دنیا رنگ باخت بنده ات تطمیع شد ، غافل شد و اغفال شد ماه شعبان دست من کوتاه ماند از دامنت ماه شعبان قسمتم یک مُشت سیبِ کال شد در صدایم جوهره باقی نمانده ای خدا بد زبانی ام سبب شد که زبانم لال شد قلب من گر چه به دست اشک هایم فتح شد با نگاهِ سوی نامحرم ، ز نو اشغال شد کاشکی گویند روز اول ماه خدا رویِ ماه یوسف زهرا هم استهلال شد سلام آقا .. سلام صاحب خونه .. آقا دستِ مارم بگیر آقا .. امام رضا فرمودن تو مدینه وقتی شبِ اول ماه مادر میومد برا استهلالِ ماه بالایِ بلندی ، دیگه کسی از تو مردم مدینه نمی تونست ماه رو ببینه ، چون نورِ مادرِ ما غلبه میکرد بر نورِ ماه .. میگه تا مادر نگاه میکردن ماه رو میدیدن آروم که تشریف می آوردن همه تازه چشمشون به ماه تو آسمان می افتاد .. مرحوم صدوق آوردن این روایت رو ، عرض کردن به امام صادق چرا به مادر شما میفرمودن منصوره ؟ صدا زد نورِ مادرِ ما عجیب بوده روزی سه مرتبه تو خانۀ امیرالمومنین نورِ مادرِ ما می تابید .. (فهمیدی چی می خوام بگم؟) این شبایِ آخر می گفت ؛ نورِ خونۀ علی .. چراغِ خونۀ علی .. فاطمه جان .. حالا یه جمله بگم شبِ اول ماه .. :* با لب خشکیده ام دادم سلامی بر حسین باز هم با روضه اش از روزه استقبال شد مادری قامت خمیده اشک هایم را خرید دستگیرم روضه خوان روضۀ گودال شد شاعر : محسن حنیفی✍ 🎤
. |⇦•راوی کرب و بلا دارد روایت می کند... و توسل به سلام الله علیها اجرا شده ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── راوی کرب و بلا دارد روایت می کند از جدایی سر و تن ها حکایت می کند شد سکینه معنی اش آرامش قلب حسین بشنو از دریا زمانی که شکایت می کند چون روایت می کند از کربلا یک روضه اش تا همیشه مجلس مارا کفایت می کند نام زیبایش برای بردن قلب حسین با رقیه با علی اصغر رقابت می کند تا رقیه می رسد محو سکینه می شود هرچه می گوید حسین،عباس اطاعت می کند آه "اَیْنَ عمِّیَ الْعباسِ" او هم نکته ای ست که خیال بچه‌ها را آه راحت می کند درتمام راه هم بر ضرب و شتم بچه‌ها شمر فرمان می دهد خولی اطاعت می کند مهدی رحیمی زمستان من دختر حسین و ربابم سکینه ام اندر فراقش به فغان در مدینه ام دیدم گلان فاطمه یک یک فدا شدند سرها زپیکران شهیدان جدا شدند گفتم عمو تشنه ام، آبی رسان حرم رفت و دگرنیامد علمدارِ محترم دیدم سه شعبه تیرو گلوی برادرم در انتظار که سیراب کنندش، مادرم آه از وداع آخر بابا و دخترش گریان نشسته زار وغمین در برابرش فقط یه نفر میتونه حسین رو از بالای اسب پایین بیاره، اونم سکینه است، یه جوری پاهای اسب رو گرفته، هر چی ابی عبدالله ذوالجناح رو خواست حرکت بده، دید حرکت نمیکنه، خم شد حسین از بالایِ اسب، یهو دید نازدانه دورِ پاهایِ اسب رو بغل گرفته، بابا رو از اسب پایین آوُرد، صدا زد: بابا! " یَا اَبَتَاهُ! رُدَّنَا إلَی حَرَمِ جَدِّنِا " باباجان! مارو برگردون مدینه...* گفتم کجا می روی ای جان من مرو رحمی نما به دیده گریان من مرو آه از دمی که شیهه زد وآمد،آه آه اسبی به یال خونی وبی شاه، خیمه گاه گفتم که ذوالجناح سوارت چه کرده ای آن تشنه کام دار وندارت چه کرده ای بابای من تشنه بود،خورد آب یا که نه درآخرین دمش شده سیراب یا که نه اسماعیل تقوایی ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•حیدر بابا دونیا یالان .. و توسل به امیرالمومنین اجرا شده ماه مبارک رمضان ۱۴۰۰ به نفس حاج مهدی رسولی•✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ حیدر بابا دونیا یالان دونیا دی سنه قالان زهرا سیز خراب اولان دونیا دی حیدر بابا خدا برای تو سوامون کرده اصالت ما به تو برمیگرده حیدر بابا حیدر بابا سلام اولا شوکتیوه آدیوا منیم ده بیر آدیمی سال یادیوا حیدر بابا من بی علی دنیا برام دنیا نیست نگاه من به دنیا جز علی و زهرا نیست حیدر بابا دونیا یالان دونیا دی سنه قالان زهرا سیز خراب اولان دونیا دی ـــــــــــــــــ حیدر بابا عاقبتم به خیره تا وقتیکه دلم به ایوون نجف نزدیکه حیدر بابا حیدر بابا محبتین سوو دا داغین داشیندا حلال چؤرک سفرامیزین باشیندا حیدر بابا باید یه روز دلو به دریا زد و رفت مث تو باید شب قدر پا روی دنیا زد و رفت حیدر بابا دونیا یالان دونیا دی سنه قالان زهرا سیز خراب اولان دونیا دی ـــــــــــــــــ حیدر بابا تو روضه هات شدیم نمک پرورده شهید مکتب تو خیلی مرده حیدربابا حیدر بابا حسینیوه فدا منیم اولادیم حسین حسین ذکری دی هر فریادیم حیدر بابا آقا دلم شده کرفتار نجف الهی باشم تا ابد نوکر دربار نجف حیدر بابا دونیا یالان دونیادی سنه قالان زهرا سیز خراب اولان دونیادی شاعر: ــــــــــــــــــ .👇
‍ . |⇦•با سنگ هر گناه پرم را .. ویژۀ شب های ماه مبارک رمضان به نفس حاج ●━━━━━━────── با سنگ هر گناه پرم را شکسته ام  آه ای خدا خودم کمرم را شکسته ام   نه راه پیش مانده برایم نه راه پس پلهای امن پشت سرم را شکسته ام   من دانه دانه اشکِ خودم را فروختم نرخ طلایی گهرم را شکسته ام   دنیا شکست خورده تر از من ندیده است حالا به سنگ خورده، سرم را شکسته ام دیگر مرا نشان خودم هم نمی دهند آیینه های دور و برم را شکسته ام   آرام کن مرا و در آغوش خود بگیر حالا که بغض شعله ورم را شکسته ام   راهم بده به باغهای شجرهای طیبه من توبه کرده‌ام تبرم را شکسته ام حالا ببین که به غیر از گدا شدن در پیشگاهِ تو هنرم را شکسته ام دستتُ بالا بگیر به مادرمون فاطمه سلام الله علیها الهی العفو .. امشب بدید بریم مدینه .. تا در خانه رو زدن جوری بلند شد خودش رو رسوند به پشت در .. وقتی پشت در ایستاد خودش نامه نوشته به معاویه لعنت الله علیه میگه معاویه، پشت در ایستاده بودم دیدم انگشتان فاطمه از پشتِ در معلومه چنان محکم به پشت در ایستاده زهرا .. صدای نفس نفس زدن‌های فاطمه از پشت در می آمد .. میخواستم برگردم یهو یاد کینه‌ی علی افتادم .. معاویه دور خیز کردم چنان ضربه ای به در زدم .. یهو دیدم لحن نفس کشیدن فاطمه عوض شد .. به فاطمه الهی العفو .. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
بابُ الْحَرَم پایگاهِ متنِ روضه4_5909161940235586399.mp3
زمان: حجم: 2.02M
‍ کریمۀ آلِ عبایی.. ویژۀ ایام ولادت حضرت معصومه (س) و دهۀ کرامت شبیه یک رویا، یِه رویای زیبا نشسته یه مهتاب، رو دستایِ حورا ملیکۀ دنیایِ بالا دیگه می شینه جایِ زهرا داره نماز شکر می خونه فاطمه میونِ عرشِ اعلاء فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمۀ معصومه .. خدا داده کوثر، به موسی بن جعفر گُل باغ حیدر، شفیعِ به محشر زِ تبار آلِ محمد یِه خواهر آزاده اومد تو خونۀ بابَ الحوائج ملائکه در رفتُ و آمد فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمۀ معصومه .. زدم دل به دریا ، حبیبی به دلها بگفته امامت فَداها ابوها کریمۀ آلِ عبایی اسوۀ حجب و حیایی به خدا میونِ قلبِ ایران تویی که سفیرِ رضایی فاطمه، فاطمه، فاطمه، فاطمۀ معصومه ..
. |⇦•به محضرت چو غبار.. و توسل ویژۀ دهۀ کرامت و ولادت حضرت امام رضا علیه السلام _ حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ به محضرت چو غبار اوفتاده می آیم اراده نیست مرا بی اراده می آیم بر آستان تو ای آستین معجزه ریز به روی دست دلم را نهاده می آیم چنان غبار به پیشت ز اشتیاق حضور گهی سواره و گاهی پیاده می آیم کسی چنان که تو دستم گرفته ای نگرفت چو ذره دست به خورشید داده می آیم اگرچه در به رویم میگشایی اما من فقط به خاطر روی گشاده می آیم السلام علیک دلتنگم ای بمیرم که مایۀ ننگم .. رسید محضر امام رضا(ع) حضرت فرمود ریان ابن شبیب میدونی امروز چه روزیه؟ گفت آقا نمیدونم میشه شما بفرمایید ! فرمود ریان ابن شبیب امروز اول محرمِ .. میخوام بگم یا امام رضا، از خواصِ شما نمیدونست اولِ ماهِ محرمِ .. میدونی این مردم از کی منتظرِ مُحرمند .. حسین .. من که در پیچ و خم جادۀ دنیا ماندم دردم این است چرا این همه تنها ماندم؟! یک نفر نیست به داد منِ تنها برسد؟ در پی «راه بلد» در دل صحرا ماندم حلّ این مشکل امروز به دست فرداست چند سالی است که در حسرت فردا ماندم در حقیقت شده آیا که بپرسم از خود چه قدَر منتظر یوسف زهرا ماندم؟! من به دنبال تو امّا تو کنارم هستی آه ... من با لب تشنه، لب دریا ماندم چه کسی گفته که تو غایبی آقا؟! غلط است منِ آلوده در این غیبت کبری ماندم نوکری روسیهم ... جای تعجّب دارد با تمام بدی ام باز هم «آقا» ماندم یا بگویید:«بیا» یا که بگویید: «برو» خسته ام بس که در این «شاید و امّا» ماندم پسر فاطمه! نگذار که ناکام شوم جلوه کن منتظر جلوه ی طاها ماندم کربلا، پای پیاده، چه قدَر می چسبد من که امسال هم از کرب و بلا جا ماندم شاعر : این همه راه دویدم ز پی دلدارم به امیدی که در این دشت برادر دارم تو دعا کن به کنار بدنت جان بدهم فکر همراهی با شمر دهد آزارم اسب ها پای خود از سینۀ او بردارید من هم از این تن بی سر شده سهمی دارم خیز و نگذار که ما را به اسیری ببرند من که از راهی بازار شدن بیزارم ک عبا داشتی و خرج علی اکبر شد با چه از روی زمین جسم تو را بردارم به وداع من و تو خیره بُوَد چشم رباب خواندم از طرز نگاهش که منم دل دارم شاعر: نه از لباس کهنه ات نه از سرت شناختم تو را به بوی آشنای مادرت شناختم تو را نه از صدای دلنشین روز های قبل که از سکوت غصه دار حنجرت شناختم تو شعر عاشقانه بودی و من این قصیده را میان پاره پاره های دفترت شناختم قیام در قعود را، رکوع در سجود را من از نماز لحظه های آخرت شناختم غروب بود و تازه من طلوع آفتاب را به روی نیزه، از سر منورت شناختم شکست عهد کوفه .. این گناه بی شمار را به زخم های بی شمار پیکرت شناختم تو را به حس بی بدیل خواهر و برادری به چشم های بی قرار خواهرت شناختم اگرچه روی نیزه ای ولی نگاه کن مرا نگاه کن .. منم .. سکینه .. دخترت .. شناختی؟ شاعر: نه تو جسارت دیده ای نه من جسارت نه تو اسارت دیده ای نه من اسارت نه تو به غارت رفته ای نه من به غارت پس ما دو تا قربانِ آن خواهر-برادر با نیزه ای تا شاه را از حال بردند یك یك تماماً رو سوی اموال بردند هر آن چه را كه بود در گودال بردند تسبیح، عبا، عمامه، انگشتر، برادر! شاعر : ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ علیه_السلام ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•بگو که برام گریه کنن، گریه کنا .. و توسل ویژه شهادت امام باقر علیه السلام و ایام مسلمیه به نفس حاج مهدی رسولی •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ بگو که برام گریه کنن، گریه کنا تا ده سال توی منا .. گریه کنن برای من با روضه‌های کربلا .. گریه‌کنن آخه یه عمرِ یاد غمش دل و سوزونده گریه‌کنن برا شهیدی که بدنش رو خاکا مونده شهیدی که شد، چشمای آسمون، غرق اشک عزاش عمریه روضه خوندم براش قُتِلَ الحُسَین بِالسَّیفِ وَ السَّنان وَ الحَجَرِ وَ العَصا مظلومٌ عطشانٌ بکربلا .. حالا که نمونده رمقی توی پاهام از اثر زهر هشام یادم میاد مصیبت اسیری کوفه و شام آبله بود، به روی پاها، لاله میریخت به روی خاکا روضه می‌شد دوباره به پا، هر کی می‌گفت کجایی بابا می‌رسید به گوش، از روی نیزه‌ها، آیه آیه صداش عمریه روضه خوندم براش قُتِلَ الحُسَین بِالسَّیفِ وَ السَّنان وَ الحَجَرِ وَ العَصا مظلومٌ عطشانٌ بکربلا .. محمد رضا رضایی *یه عده با سنگ‌ میزدنش .. یهو دیدن دشمن داره کوچه باز میکنه صدا میزدن برید کنار شیخ قبیله داره میاد ‌‌.. دیدن یه عده پیرمرد زورشون نمیرسید از دور بزنن، برا ثوابشم شده قربة الی الله .. عزیز فاطمه رو صورت رو‌خاکا افتاده این محاسنُ رو خاک میکشه این نانجیب پیرمردا باعصا حسین‌ُ میزدن .....* ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•او آغیر کلمه لری درک ایلدی.. آذری ویژه ایام شهادت امام باقر علیه السلام و ایام مسلمیه به نفس حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── او آغیر کلمه لری درک ایلدی هند اوغلی اولدی حیرتزده زینبده اولان جرأتدن ایستدی مجلسین احوالینه تغییر ویره حضرت باقره دوتدی یوزونی رأفتدن دیدی کیمسن ندور آدون نه گوزل اوغلانسان چوخ شجاعتله سنی درک ایدورم دقتدن واردی میلون دوتاسان کُشتی منیم اوغلوملا جایزه ویرم اگر کام آلاسان سبقتدن دیدی باقردی آدیم جدیم او طشتونده کی باش جلوه گر دور یوزی انوار الوهیتدن اسرا سلسله سینده دایانوب باشدا آتام سلسله ثقلی یوروب گردنینی شدتدن کُشتی دوتماق بیزه تحقیر لیاقتدی یزید فکر قیلما سوزوی رد ایدورم وحشتدن ایکی شمشیر گتورسونله سوله الساعه بیرین اوغلون بیرینی من گوتوروم قسمتدن فرصت جنگی سنون اوغلوا ویرم اول واردی ارثیم اسدالله دا اولان سیرتدن گورمیوبسن شهدا جنگینی خوشدور الان بیرنمونه گوره سن بیزده اولان صولتدن سنون اوغلون منی ئولدورسه بو دعواده اگر قانیمی یوخدی آلان سن کیمی بدفطرتدن یامن ئولدورسم اگر اوغلوی مردانه یزید عوضین چیخمیاسان طایفه ی عصمتدن اوغلوون خاطرینه عمه می اینجیتمیه سن طشتیده قانلی باشی سالمیاسان حرمتدن هندون اوغلی دیدیگی سوزلری آلدی دالیا هاشمی لر دیدی مشهوردیلر صولتدن حضرت باقره زینب دیدی قربانون اولوم گل قباقه بیر ئوپوم تر بورین صورتدن اوجالاندی باشیمیز قوی دولانوم من باشوا بدنظر چوخدی دگر گوز سنه ضدیتدن آی بالام سید سجادون ایشیقلی چراغی دشمنیم قوزیا بیلمور باشینی خجلتدن شاعر:مرحوم انور اردبیلی ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. از سینه یاعلی می جوشه دوزخ با یاعلی خاموشه بی علت فاتحِ خیبر نیس یا زهرا حرز رو بازوشه علی علی علی مولا تو صاحبِ همه ای نه یک بشر نه خدایی و مانده ام تو که ای جهان به نام تو و تو به نام فاطمه ای کبوترِ دلِ ما پر زده بسوی علی حیدر حیدر .. وصی پیمبر .. ما هستیم در هوایِ حیدر ما نذرِ بچه هایِ حیدر با پیغمبر خدا آن شب هم صحبت کرد با صدایِ حیدر سند زده دلِ من را خدا به نام علی تمام اهل زمین زنده از کلام علی علی امام من است و منم غلام علی خدا زده دل من رو گره به موی علی حیدر حیدر .. وصی پیمبر .. داراسَن بهترین القابه وار لطفون تک به تک اصحابه شیعۀ مکتبِ عاشورا فخر ایلر سن کیمی اربابه بو یولدا عاشقین عمرو یقین تلف اولماز علی سیز اولسا ئورک طالب شرف اولماز بهشتی بوشلا خدای علینی تاپ چون که بهشت نقدر گوزل اولسا گنه نجف اولماز علی مولا مولا علی مولا .. .👇
‍ . |⇦•اللهم انا نشکوا الیک .. و اجرا شده محرم۱۴۰۱ به نفس حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── اللهم انا نشکوا الیک فقد نبینا .. غیبت ولینا .. کثرت عدونا .. و قله عددنا؛ آقابیا آقابیا .. به کی شکایت ببرم به کی بگم دردامو جوونیمم رفت و هنوز من ندیدم آقامو این الطالب، بدم المقتول بکربلا .. نور میبینم خیمه ات رو دارم از دور میبینم آه میبینم سر درِ خیمه ت پرچم سیاه میبینم آه میبینم دیگه راهی نمونده هی خودم رو میکشونم دستمو بگیر بتونم که خودم رو برسونم اللهم عجل لولیک الفرج شاعر: محسن عربخالقی ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. |⇦•چه غزل چه چهارپاره .. و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده شب هفتم محرم۱۴۰۱ به نفس حاج مهدی رسولی ●━━━━━━─────── چه غزل چه چهارپاره چه دوبیتی چه رباعی چه کمیت و زید و حاجب یا که دعبل خزائی مهم اینه از تو باید دم زد سینه پای این علم باید زد شب جمعه پا برهنه توی حرم شما قدم باید زد قدم می زنم قدم می زنم زندگی مو با غمت رقم می زنم قدم می زنم قدم می زنم بوسه به ورودی حرم می زنم قدم می زنم قدم میزنم پیش چشم عالم از تو دم می زنم حسین اربابم منو دریابم چه حرم چه هیئت آقا اینجا یا صحن علمدار گریه کن باشم یا مداح روضه خون یا که میون دار مهم اینه نوکری باید کرد نفس ها رو حیدری باید کرد نوکری قشنگ تره اینجوری اینجا از تو دلبری باید کرد صدات می زنم صدات می زنم خودمو برای روضه هات می زنم صدات می زنم صدات می زنم بوسه بر ضریح کربلات می زنم صدات می زنم صدات می زنم بوسه به دستای نوکرات می زنم شاعر: محمدصادق باقی زاده ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇