eitaa logo
امام حسین ع
27.7هزار دنبال‌کننده
435 عکس
2.3هزار ویدیو
2.2هزار فایل
کانال مداحی و شعر و سبک https://eitaa.com/emame3vom
مشاهده در ایتا
دانلود
. ۳۲۵ یار نامهربان من آتش زدی بر جان من نیلی شد آسمان من در را به رویم می بندی بر گریه‌ی من می‌خندی کف می‌زنی بر کشتنم از زهر کین سوزد تنم غارت نشد پیراهنم در حجره اگر می‌نالم من یاد ته گودالم آنجا که از ظلم عدو شد جسم جدم زیرو رو سِنان به قلبش شد فرو یاس علوی پرپر شد پیش خواهرش بی سر شد 👇
. ۳۲۶ الهی الهی دلتنگ بابا هستم از پا دگر بنشستم می سوزد از پا تا سر من شد قاتل من همسر من الهی الهی در را به رویم بستند قلب مرا بشکستند در پیش زهرا مادر من کف می زدند دور و بر من الهی الهی جان میدهم لب تشنه اما نه زیر دشنه من غرق اشک و سوز و آهم تنها به یاد قتلگاهم **** .👇
. ۳۲۸ یکدم به دیدنم بیا بابا رضاجان ببین که غریبم ای غریب خراسان **** هرچه نالیدم کس نمی‌گوید جوابم مانند جد خود حسین تشنه‌ی آبم **** کنیزان در پشت درِ حجره صف زدن به طرز جان دادنِ من همه کف زدن **** بابا رضا اگرچه افتاده ام از پا ولی نمانده پیکرم زیر مرکبها **** مرکبها جسم جدّم را هرسو کشیدن به پاره های پیکرش همه خندیدن **** 👇
. ۳۴۲ شهید زنده ی دشت کرب و بلایم غصّه دار گلهای سر از تن جدایم واویلتا واویلتا آه و واویلا من پا به پای عمّه در صحرا دویدم از روی تل جان کندن جدّم را دیدم واویلتا واویلتا آه و واویلا دیدم حرامیان سمت خیمه دویدند دیدم که چادر از سر عمّه کشیدند واویلتا واویلتا آه و واویلا شد آسمان در پیش چشمم تیره و تار دیدم می خندن به رقیّه بین بازار واویلتا واویلتا آه و واویلا **** 👇
‍ . |⇦•وصی بلا فصل... ( ) و توسل به امیرالمؤمنین علی علیه السلام اجرا شده به حاج‌ابوذر ●━━━━━━─────── وَصیِّ بلا فَصله حضرت امیرَ المؤمنین کلامش برام اصله حضرت امیرَ المؤمنین علی راهِ نجات من علی حَیُّ و مَمات من علی مُهرِ صَلات من منم نوکر او آقاست حضرت امیر المؤمنین شده وقت بیعت با حضرت امیر المؤمنین علی علی علی یا مولا... ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ .👇
. ۷۵۸ من چهل سال غم و غصه مکرر دیدم نرود از نظرم آنچه که آخر دیدم بلبلان از غم گلها همه بیتاب شدند غنچه ها را همه پژمرده و پرپر دیدم کوچه ی تنگ ندیدم چو عمویم امّا تنگی قتلگه و پیکر بی سر دیدم مات و مبهوت نظر کردم و فریاد زدم جای یک زخم هلالی روی پیکر دیدم اسبها از بدنش رد شده و لرزیدم که رد نعل به روی رگ حنجر دیدم آنچه من دیده ام ای کاش نبیند چشمی من خودم کاکل او در کف لشکر دیدم از همه سختی گودال همین بس باشد قتل صبر پدر و نیزه و خنجر دیدم بوریا جمع تنش را همه بر عهده گرفت پی انگشت پدر در همه جا گردیدم با عبا جمع نمودم که نریزد عباس پاره های تنِ سقای دلاور دیدم کاش می مردم ازاین غم که نبینم امّا چادر سوخته وپاره ی خواهر دیدم وای از شام که ناموس خدا را بردند خنده و هلهله در مردم کافر دیدم سخت تر از همه بازار یهودی ها بود عمه ها را همه در حالت مضطر دیدم سخن از برده فروشی شد و لرزید رباب به روی نیزه سرشک علی اصغر دیدم ................ . يا حسين(ع) بینش اهل حقیقت چو حقیقت بین است در تو بینند حقیقت که حقیقت این است   نیست چشم دگران سوی حقیقت نگران ورنه آنراست حقیقت که چنین آئین است   من اگر جاهل گمراهم و گر شیخ طریق قبله ام روی حسین است و همینم دین است   او چو بینای حقیقت بود از دیده من بحقیقت که مرا چشم حقیقت بین است   سجده بر نور خدا در گل آدم نکند چشم شیطان لعین چون نظرش بر طین است   ذات لا یُدرک حق را که کند درک بصر آنچه ادراک کنند اهل بصیرت این است   بوده پیش از گل من سرخوش جامش دل من مستی ما به حقیقت ز می دیرین است   نور او مبداء من بود و معادم همه اوست قصه باز پسینم خبر پیشین است   شب دوشینه مرا چشم چو بر چشم تو بود روز میعاد مرا چشم شب دوشین است   نه همه روی تو در خواب چراغ دل ماست هر شبم نور تو شمعیست که بر بالین است   پرتو مهر رخش می نگرم در همه کس زان مرا با همه کس مهر و نه با کس کین است   ماسوا عاشق رنگند سوای تو حسین که جبین و کفت از خون سرت رنگین است   خر دَلی بار غمت را دل عالم نکشد آه از این بار امانت که عجب سنگین است   فرقت روی تو از خلق جهان شادی برد هر که را دیده بیناست دل غمگین است   پیکرت مظهر آیات شد از ناوک تیر بدنت مصحف و سیمات مگر یاسین است   یادم از پیکر مجروح تو آید همه شب تا دم صبح که چشمم به رخ پروین است   در ضمیرم سر سیمین تو در طشت طلا تا بکام نظرم طشت فلک زرین است   باغ عشق است مگر معرکه کرب و بلا که ز خونین کفنان غرق گل و نسرین است   بوسه زده خسرو دین بر دهن اصغر و گفت دهنت باز ببوسم که لبت شیرین است   شیر، دل آب کند بیند اگر کودک شیر جای شیرش به گلو آب دم زوبین است   از قفا دشمن و اطفال تو هر سو به فرار چون کبوتر که به قهر از پی او شاهین است   در خم طره ي اکبر دلِ لیلا میگفت سفرم جانب شام و وطنم در چین است   دختری را به که گویم که سر نعش پدر تسلیت سیلی شمر و سر نی تسکین است؟   میکشد غیرت دینم که بگویم به امم این جفا بر نبی از امت بی تمکین است؟   گر «فؤاد» از غم عشق تو غنی شد چه عجب عشق سلطان غنی گنج دل مسکین است (فؤاد كرماني) .
. |⇦•پا پس نمیکشه... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس کربلایی حسین ستوده ●━━━━━━─────── پا پس نمی‌کشه همه رفتند ولی شمر که دست نمی‌کشه زینب رسید و گفت مادر بیا ببین دیگه نفس نمی‌کشه تاختند اونا که مُلک ری رو باختند بدجوری با هم دیگه ساختند تو رو توی گودی انداختند زیر و رو شدی، پشت و رو شدی چه جوری با مادرت روبه رو شدی بی‌هوا زدند، با عصا زدند جلو خواهر تو با کف پا زدند «ای حسین من» بارون نیزه بود یه مسلمون برا آب دادن اصغرش نبود لب تشنه کشتنش وسط روز ولی آسمونا شدند کبود بردند تو مجلسی که مِی خوردند خیلی زینبت رو آزردند بردند آبرو،پس کجاست عمو که ببینه ما شدیم با کی روبه رو چشمشون زدند، بی‌ امون زدند چرا دیگه تو رو با خیزرون زدند «ای حسین من» روضه‌ی شام بلا دشواره ای وای، ای وای جای زینب مگه تو بازاره ای وای، ای وای دق کرد خواهرت روزگار زینبت شده سیاه دق کرد خواهرت وقتی مادرت رسید تو قتلگاه دختری که پُره از احساسه ای وای، ای وای غصّه داره روضه‌هاش عباسه ای وای، ای وای حق داشت جون بده وقتی تو خرابه اومد سر تو حق داشت جون بده دستِ زجرِ چرا انگشتر تو؟ حق داشت جون بده «ای حسین من» قربون صدا زدنت؛ خیلی بی‌هوا زدنت حال و روی چادرمه؛ خاک دست و پا زدنت من سر قرار اومدم، توی نیزه‌زار اومدم از تو دل نکندم حسین، با خودم کنار اومدم تا چشمم کار می‌کنه نیزه، نیزه، نیزه نیزه می‌بینم داره با تو چیکار می‌کنه نیزه، نیزه، نیزه نیزه می‌بینم گریه چشمام رو تار می‌کنه کِی دلش اومد بزنه، کِی اومد لگد بزنه یه نفر یه حرفی به این شمرِ نابلد بزنه رو خاکِ داغ کربلا کشته، کشته، کشته، کشته می‌بینم من دَفَنَهُ اَهلَ القُری حتی بالای نیزه‌ها من برم کجا چه کنم؟ بعد کربلا چه کنم؟ پیکر تو جا بمونه زیر نیزه‌ها چه کنم؟ از تشنگی دور و بَرو تیره، تیره، تیره، تیره می‌بینم این ساعت‌های آخر رو تیره، تیره، تیره، تیره می‌بینم داره خون می‌ریزه از زخم تنت آروم من فدای غربتت سَیدُنا المَظلوم تو سر و صدا و ازدحام جمعیّت پیچیده تو مقتلت ضَجه‌ی یه مظلوم بمیره مادر برات که انقدر ناخوش شدی زیر دست و پاهاشون یکی ته گودال لباست رو پرت کرد شلوغی خیمه حواست رو پرت کرد عذاب کردنت منع آب کردنت شبیه گندم ری آسیاب کردنت تمومه حسین روبرومه حسین خودت بگو که پیکرت کدومه حسین؟ «ای حسین من» ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
بانوای حاج ⬛️ ⬛️ ⬛️ ⬛️ ⬛️ ⬛️ ⬛️ ⬛️ ⬛ عقیله کجا، اسیری کجا؟ خدا تو برس، به داد دلا داره میلرزه روی نیزه اشک چشمای کسی اگه علمدار بود نمی‌رفت خاری تو پای کسی بمیرم غریبی، اسیری، یتیمی، غم یار حرم علی رو، کجا می‌برید؟ به کاخ یزید، چرا می‌برید؟ داره سر ‌بر نیزه ای می‌بینه این نامردیو داره می‌بینه غربت و این‌‌ دردِ کوچه گردیو بمیرم غریبی، اسیری، یتیمی، غم یار میخونه کسی، دوباره منو دارن میبرن، یه پیرهنو بیا دلم راهی بشیم این اربعین تا قتلگاه بیا امامو یاری کن با ناله و با اشک و آه دل من می‌تپه برا دیدن تو حسین جان نغمه پرداز: اکبر شیخی شاعر: امیررضا یزدانی 〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️〰️
. |⇦•دوباره داره هوای.... و توسل ویژهٔ اربعین حسینی اجرا شده به نفس سید رضا نریمانی ●━━━━━━─────── دوباره دارم هوای دیدن کربلا بِاَبیٖ اَنْتَ وَ اُمّیٖ یا شَهیدَ البُکاء پرچم سیاه گنبدو می‌بینم میام و تُو خیمۀ عزات می‌شینم ای دین من حسین ای آیینم سلام ای تمام امیدم حسین سلام ای پناه دوعالم حسین سلام ای عزیز دلِ فاطمه سلام ای شهید مُحرم حسین «امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر» رسیدم دوباره به ماه غمت یا حسین پوشیدم مشکی به زیر پرچمت یا حسین به پای منبر روضه‌هات می‌شینم می‌زنم با إِذن مادرت به سینه‌م میده چای روضه تسکینم تو که سنگ صحرا رو دُر می‌کنی دو تا دست خالی‌مو پُر می‌کنی اسیر هواهای نفسم شدم ولی می‌دونم من رو حُر می‌کنی «امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر» کاشکی با شور حسینی متلاطم بشم اربعین برا زیارت تو عازم بشم کی می‌گه پرچم تو روی زمینه باید این حماسه رو جهان ببینه عشقت آقا شُکوه آفرینه به پا کرده تُو دنیا محشر حسین ببینید چقدر داره لشکر حسین چی میشه کنار عمودِ سلام بخونیم سلام خدا بر حسین «امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر» علت جوشیدن چشمۀ چشمام تویی توی این تلخیا شیرینی دنیام تویی خدا رحمت کنه اون قدیمیا رو به ما یاد دادن آخه این کیمیا رو نام حسین و یاد کربلا رو قسم به کتیبه، قسم به عَلم قسم می‌خورم به غبار حرم اگه تو ازم راضی باشی حسین خدا هم دیگه راضی می‌شه اَزَم «امیری حُسَینٌ وَ نعِمَ الامیر» ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
. |⇦•آروم‌ و قرار... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس حاج‌ ●━━━━━━─────── آروم و قرارِ دل بیقرارم غیرِ در خونت پناهی ندارم اگه تو نباشی بیچاره‌ٔ بیچارم فدای نگاه ملیحت نیومده کسی شبیهت دخیل دلمو میبندم به گره گره‌ٔ ضریحت جان حسین جانِ جان حسین بیکران حسین من بی تو میمیرم نگی که نگفتم از چشمات الهی یه لحظه نیفتم بدون غمِ تو آشفته‌ٔ آشفته ام غم تو شده همه دردم الهی دور تو بگردم تا به چِش تو بیام آقا همه‌ی تلاشمو کردم آه حسین سر پناه حسین تکیه‌گاه حسین حسین جان حسین جانِ جان حسین بیکران حسین من هرگجه سنن دانشمازام اولَّم من روضه لرینده آلِشماسام اولَّم سنین گوزل آدین چاغریماسام اولَّم آقا منیم هوامی ساخلا آیری یولو اوزومَ باغلا آخر نفسمی چَکنده من اولوم مَنیده گوجاخلا آقام حسین ..السلام‌حسین ..یا امام‌حسین.. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇
@Maddahionlinمداحی آنلاین - سلام ای چاره بیچاره ها ارباب - بنی فاطمه.mp3
زمان: حجم: 4.91M
|⇦•سلام ای چاره .... و توسل به حضرت سیدالشهدا علیه السلام اجرا شده به نفس سید مجید بنی فاطمه ●━━━━━━─────── دوباره راهی دریاییم ما خیلی ساله که اینجاییم جوونیمونو دادیم پای حسین کتیبه ها بازم شور دارن سیاهی ها چقدر نور دارن به نام نامی زیبای حسین میریم با روضه های حسین تا کربلای حسین تموم زندگیمون شده وقف عزای حسین سلام ای چاره‌ی بیچاره ها ارباب منه بیچاره رو دریاب برا مصیبتت میسوزم فدای داغ این ده روزم چقدر این اشکِ ماتم محترمه بدون غصه و تشویشم شبا که زائر تو میشم همین مجالس روضه‌ ات حرمه سیاه که میشه پیراهنم دل از همه میکَنم یه روز به داد من میرسه حسین حسین گفتنم سلام ای روضه‌ی پُر ماتم تو سلام ای هستی زینب سلام ای چاره‌ی بیچاره ها ارباب منه بیچاره رو دریاب شبیه تو نشد مخلوقی تویی که بهترین معشوقی که عاشق توأن خوبا و بدا با اینکه از غمت آکنده ام برات نمردم و شرمنده ام عجب سعادتی دارن شهدا دلم میخواد بشم یار تو غلامِ دربار تو تا دستمو بذاری توی دستِ علمدار تو سلام ای صاحب درمونده ها عباس میبینی نوکرت تنهاس سلام ای چاره‌ی بیچاره ها ارباب منه بیچاره رو دریاب ــــــــــــــــــ .
. |⇦•دل پر آهه... و توسل به حضرت رقیه سلام الله علیها اجرا شده شب سوم محرم به نفس کربلایی حسین ستوده •✾• ●━━━━━━─────── ⇆ㅤ ◁ㅤㅤ❚❚ㅤㅤ▷ㅤㅤ ↻ دل پر آهه، طفل سه ‌ساله‌ی تو نزدیکِ یه ماهه همدم درده، روزای خوبمون دیگه برنمی‌گرده من دیگه اون رقیه‌ای که واسه تو ناز بکنه نمیشم اونی که با نوازش تو چشماشو باز بکنه نمیشم من دیگه اون رقیه که بخوابه روی پرِ قو نمیشم اون که بلند حرف نمی‌زد حتی یه بار باهاش عمو نمیشم بابا! قدیم کجا، الآن کجا، عمو کجا، سنان کجا «بابا حسین، بابا حسین » خاطره‌هامون رد میشه از جلوی چشمام و غمامون یکی دوتا نیست دنیا یه چند وقته دیگه به کام ما نیست من دیگه اون رقیه‌ی روز و شبای مدینه نمیشم اونی که هیچکی حقی نداشت سایشو حتی ببینه نمیشم من دیگه اون رقیه‌ی گذشته با موی بلند نمیشم اونی که لکنت زبون نداشته وقت حرف زدن نمیشم بابا شبیه تو منم یه دست دندونامو زد و شکست اشک چِشامه خیلی دلم تنگه برا عروسکامه دلم گرفته روزای خوب بچگیم و غم گرفته من دیگه اون رقیه که مرگش و از خدا نخواد نمیشم اونی که توی این سه سال به عمه زحمت نمی‌داد نمیشم من دیگه اون رقیه که نرفته بود بازار شام نمیشم من دیگه اون دختری که ندیده بود بزم حرام نمیشم بابا! بازم میخوای بری سفر خسته شدم منم ببر میشه بگی که من هنوز نازم شونه بزن موی من و بازم دست توی موهای تو میندازم شونه بزن موی من و بازم موم سوخت، شبیه مادر تو پهلوم سوخت بابا ببین تموم بازوم سوخت میون شعله چِشم و ابروم سوخت ای کاش به گوش من نمی‌رسید حرفاش جوری زدش رو صورتم موند جاش به خدا سنگینه بابا دستاش «مَنِ ألْذَی أیْتَمنی بابا حسین!» دیگه نگم برات سرم چی شد میشه نپرسی چادرم چی شد رفتی نگفتی دخترم چی شد تاره، چشای من نمی‌بینه آره شده لباسای تنم پاره حتی واسم نمونده گوشواره فرشه زیر قدم‌های تو که فرشه ولی چرا تن تو بی سر شه گریه کنم دلم سبک‌تر شه نبودنت بهونه‌گیرم کرد فکر سر بریده پیرم کرد تو رفتی و زجر اسیرم کرد ای داد می‌زنه روی سر من فریاد می‌سوزونه زخمِ تنم رو باد خبر داری که دندونم افتاد شمردی بابا چندتا لگد خورده به پهلوی دخترت حسین وااای.. ــــــــــــــــــ ┅═┄⊰༻↭༺⊱┄═┅ 👇