1402050407 (1).mp3
33.59M
.
#زمینه
#حضرت_رقیه
شاعر و نغمه پرداز:
#محمد_جواد_صادقی
#یوسف_زندیه
اجرا: #حاج_محمدرضا_طاهری🎤
ای مشک و ای علم
از عموم بگید ... چه خبر؟!
ای دستای قلم
از عموم بگید ... چه خبر؟!
کاش یه نفر از علقمه خبر بیاره
عمه چرا گوشواره هامو درمیاره؟؟
نکنه قراره/ بریم اسارت؟
نکنه به خیمه/ بشه جسارت
خیلی نگرونم/خدا نکرده ...
معجرا از رو سرمون/ بره به غارت
وانقطع الرجائی ،عمو عمو کجایی
ای ساقی حرم،حال و روز مارو ببین
ای سایه ی سرم،حال و روز مارو ببین
وقتی نباشی مگه ما دلخوشی داریم
ما سرمونو روی پای کی بذاریم ؟!
دیگه به لبامون، خنده حرومه
بابامونم انگار، کارش تمومه
چه خبره آخه،بمیرم انگار
تو علقمه دعوا سرِ، سر عمومه
وانقطع الرجائی ،عمو عمو کجایی
با زخم و آبله ،ما چیکار کنیم عمو جون؟!
از دست حرمله، ما چیکار کنیم عمو جون ؟!
اشک چشامونو میبینه هی میخنده
با معجرم سرت رو، رو نیزه میبنده
عمو سر مارو،بیین شکستن
اونقده ماهارو،زدن که خستن ...
الهی بمیره،رقیه واست
سرت رو از پهلو چرا ،رو نیزه بستن
وانقطع الرجائی ،عمو عمو کجایی
#کارگاه_خوشدل
.
زمینه حضرت رقیه.m4a
2.56M
.
#حضرت_رقیه
#زمینه
#شب_سوم_محرم
از رو نیزه آوردمت گوشهی خرابه
پلک خستهت یهکم روی دامنم بخوابه
شرمندهم خوب تو رو نمیشه بغل بگیرم
آخه دستام اسیر این حلقهی طنابه
.
روی گونهم/بارون دارم
چشمم روشن/مهمون دارم
بابا جونم/راه گم کردی
دیدی گفتم که باز پیشم
برمیگردی
......................
دیگه واسه نوازشای تو مو ندارم
جای سالم برای بوسه به رو ندارم
آروم میگم که حرمله نشنوه صدامو
واسه این سرخه صورتم که عمو ندارم
.
بابا اینجا/شبها سرده
بی سامونی/خستهم کرده
بابا بی تو/هر شب مُردم
هرباری که صدات زدم
سیلی خوردم
...............
شاعر و نغمه پرداز: #مصطفی_مداح
#کارگاه_خوشدل
.
4. صوتی مرد و زن.mp3
6.26M
#سینه_زنی_کربلا
#حاج_امیر_کرمانشاهی
#آواز_بیات_اصفهان
مرد و زن و پیر و جوون
ببین همگی اومدن
نذر خونواده ی تو
خونوادگی اومدن
زُهیر و اهل خونه
وَهَب با خونواده
فداییِ تو میشن
مثل خونواده ی جُناده
همه خیمه میزنن
اطراف فرات
تا که آرامش باشه
توی خیمه هات
همه خونوادگی
میمیرن برات
ما هم خونوادگی
میمیریم برات ...
ما نماز اول وقت
توی خونمون قانونه
بهترین دورهمی مون
روضه ی خونگیمونه ...
چه با اُبهته ، تا
مشکی می پوشه بابا
چه کیفی داشت میدیدم
هیئتو از رو دوشِ بابا
توو روضه ات منو یه روز
آورد مادرم
منم بچمو حالا
روضه میبرم ...
یه روز واسه زندگی
میرم کربلا
یه خونه میخرم
اطراف حرم ...
همه خیمه میزنن
اطراف فرات
تا که ، آرامش باشه
توی خیمه هات
همه خونوادگی
میمیرن برات
ما هم خونوادگی
میمیریم برات ...
شوریِ اشکت نباشه
بی نمکه این زندگی
اربعینته بهترین
سفر ِخونوادگی ...
تشکیل خونواده
خودش یه جور جهاده
وقتی میرن اربعین
یه پدر و یه پسر ، توو جاده
ما هم ،خونوادمون
هر سال زائرن
تو نسل ما نوکریت
شغله ظاهراً
برا اربعین شده
قرضم میکنن
باید هر جوری که هست
کربلا برن ...
همه خیمه میزنن
اطراف فُرات
تا که آرامش باشه
توی خیمه هات
همه خونوادگی
میمیرن برات
ما هم خونوادگی
میمیریم برات ...
#نوحه_بیات_اصفهان
2/5/1402
3. خونه هامون.mp3
5.52M
#سینه_زنی_کربلا
#حاج_مهدی_رسولی
خونه هامون موکبه
لحظه لحظه مون کربلاست
هر کجا که اسمش بیاد
کربلای ما عاشقاست
به امام حسین رسیدن
ساده نیست
کربلا به عکسِ
تویِ جاده نیست
حسرت همیشگی مون
اینه که
دنیا واسه حسین
آماده نیست ...
باید رفت دنبال پرچمش
باید سوخت
از غُصه و غمش
باید گفت با اهل عالَم
از شور مُحرمش
( لبیک یا حسین ... ) تکرار
روزگارِ بی حسین
سوت و کوره و ظلمته
پرچمش برا ، شیعه ها
آبرو و حیثیته ...
عاشقی به هم قسم ها میرسه
اشک چشممون
به زهرا میرسه
اعتقاد هر شهیدی ، بوده که
این صدا ، یه روز
به دنیا میرسه ...
حسین جان
لبیکَ بِالدَّمی
حسین جان
تو ، اسم اعظمی
حسین جان
تو کشتی نجات اهل عالَمی
( لبیک یا حسین ... ) تکرار
تا قیامت ، نسل ما
پای کار این ، روضه هاست
آخر مسیر ، کربلا
گریه اولِ راه ماست
این شلوغیا ، نشونِ عزّته
این حسین حسین
نمادِ بیعته
خیمه حسین چراغش روشنه
سنگر قیام ما ، توو هیئته
باید خوند ، تا آخرِ مسیر
باید موند ، حتی اگه اسیر
باید بود ، پای همین علَم
با بیعت غدیر
( لبیک یا حسین ... ) تکرار
13/6/1401
.
.
#کربلت
خدا برای دم تو بہ ما زباݧ داده است
برای ڪرببلا آمدن تواݧ داده است
بهشت چیست فقط راهِ مستقیم حرم
خدا مسیرِ خودش را بہ ما نشاݧ داده است
.
.
السلام علیک یا اباعبدالله
به عشق حاضران در #پیاده_روی_اربعین
دل می زنم به جادّه ، دارم میام پیاده
چون حرم تو داره ، یه حس فوق العاده
ای همه جود و کرم ، محفل ذکرت حرم
خدا به اهل عالم ، عشقتو هدیه داده
می خوام که با خدا شم ، زائر کربلا شم
برای تو فدا شم ، یه عاشقیِ ساده
حال دلم جنونه ، اسم تو رو می خونه
به پای تو می مونه ، مجنون و بی اراده
موج و تلاطم میشم ، قاتی مردم میشم
توُ نوکرات گم میشم ، عاشق تو زیاده
از لحظه ی ولادت ، عشق تو شد عبادت
فدای خانواده ت ، تموم خانواده
تا بشه هستیم فدات ، فدا یه لحظه نگات
تا جون بِدم رُو پاهات ، دل می زنم به جاده
#محمدعلی_شهاب ✍
.
.
📋 روضهخوانها شب به شب غمگین به منبر میرسند
#روضه
#گریز_به #روضه_حضرت_علی_اکبر (ع)
#گریز_به #روضه_حضرت_عباس (ع)
#گریز_به #روضه_حضرت_علی_اصغر (ع)
#روضه_امام_حسین (ع)
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
روضهخوانها شب به شب غمگین به منبر میرسند
با همان یک یا حسین از سر به آخر میرسند
روضهها را از پسر تحویل بابا داده و
از سرِ بر نیزهی بابا به دختر میرسند
گاه مابین مقاتل پابهپای بیتها
سمت سقا میروند اما به اکبر میرسند
ارباً اربا روضهی سختی است اما غالباً
روضه سنگین میشود وقتی به اصغر میرسند
گوش تا گوش علی را تیر از هر سو بُرید
روضهخوانها در همین مقتل به حنجر میرسند
شمر میآید به گودال و به دستش خنجر است
روضهها از روی تل اینجا به خواهر میرسند
من گُلی گم کردهام میجویم او را، روضهها
از میان نیزه و خنجر به پیکر میرسند
روضهای سرتاسر گودال را پُر کرده است
یا بنُیَّ... نالهها از سمت مادر میرسند
عصر عاشوراست اما خیمهها در آتشند
دشمنان دارند از هرگوشهای سر میرسند
زینب از هر سو یتیمی را بغل وا میکند
دختران فکر حجابند و به معجر میرسند
شام در راه است و بر هر بام مردم منتظر
نیزه داران یک به یک دارند با سر میرسند
شاعر: #محسن_ناصحی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#روضه_حضرت_زینب (س)
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
شاید همچین که همه رفتند بیبی اومد کنار این بدن، چادرش و کشید رو این بدن...
«خدای من؛ خدای من، عریانه بچهی باحیای من
خدای من؛ خدای من، کشتند بچهم و روی پای من»
امام زمان فرمود صبح و شب برای جد غریبم حسین گریه کنید.
- آقا برای کدوم روضهست خیلی گریه میکنید؟!
-نکنه روضهی گوداله؟! نه
-روضهی علیاکبره؟! نه
-روضهی عموتون عباسه؟! نه
روضهی علیاصغره؟! نه
پس چرا صبح و شب براش گریه میکنید
فرمودند آخه شهادت که توو خونوادهی ما رسمه؛ میدونید اشک من برای چیه؟!
برای اون لحظهای که دستای عمهم و با طناب بستند...
یکی یکی همه رو سوار بر ناقه کرد، حالا خودش میخواست سوار بر ناقه بشه؛ یه نگاه کرد سمت گودال داداش! باشو برای زینبت رکاب بگیر. یه نگاه کرد سمت علقمه عباس! غرت الله! پاشو نگاه کن، یه عده نامحرم دور زینب و گرفتن...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#روضه_غارت_حرم
#روضه_قتلگاه
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
وقت وقتِ غارت کردن، شد هرکسی داره یه چیزی میبره. پیراهن ابی عبدالله و یه نفر درآورد، عمامه رو یکی برداشت، کفشا رو یکی برداشت. عرقچین و یکی برداشت، زره امام و عمر سعد ملعون برداشت، شمشیرش و یه نفر برداشت؛ اما اونی که همه رو میکشه اینه، یه نفر اومد دید هیچی بهش نرسیده. نگاهش به انگشتر افتاد، با خنجرش انگشت و برید انگشتر و درآورد.
عمر سعد فریاد زد:« چه کسی حاضره بر حسین بر سینه و بر پشت حسین اسب بتازونه؟!
- ده نفر سوار بر مرکب شدند، انقدر بر سینه و پشت حسین تازوندن...
روضه رو فاطمه دختر ابی عبدالله داره میخونه، اوباش وارد خیمهی ما شدند، من دختری خردسال بودم، دوتا خلخال توو پام داشتم؛ دیدم این خلخال و از پای من میکشه گریه میکنه. گفتم چرا گریه میکنی؟!
گفت:« چرا گریه نکنم، در حالی که دارم دختر پیغمبر خدا رو غارت میکنم»
گفتم بهش خوب این کار و نکن، مگه مجبوری خلخال منو ببری؟!
گفت:« اگه من برندارم یه نفر دیگه میاد برمیداره»...
کاش به همین خلخال و گهواره و لباس کهنه بودند، یکی یکی بچهها رو دنبال میکردند. یکی یکی دخترای حسین و دنبال میکردند، با کعب نی و تازیانه هرکدوم و میگرفتند گوشوارهش و میکشیدند. این گوش پاره میشد، خون جاری میشد.
یکی از این دخترا رو دنبال کردم، ترسیده بود تا گرفتنش مثل بید میلرزید، همچین که گرفتمش گفتم چرا میلرزی؟! کاری باهات ندارم، دامنت آتیش گرفته میخوام خاموشش کنم. تا دید دل من به رحم اومده، گفت:« آقا شنیدم آب آزاد شده»
-گفتم:« آری آب آزاد شده» گفتم حتما تشنهشه رفتم یه ظرف آب آوردم بهش دادم. ظرف آب و گرفت.
-آقا! گودال قتلگاه از کدوم طرفه؟!
-برای چی میخوای بری؟!
- آخه میدیدم لحظههای آخر، بابام همین جور که دست و پا میزد صداش و میشنیدم هی میگفت:«جگرم!»...
شمارد بچهها رو بیبی، یکی یکی بچهها رو آمار گرفت، هرچی میشمارد میدید یکی کمه. گفت:« خواهرم ام کلثوم! میای بریم صحرا بگردیم، آخه روایت میگه یکی دوتا از این بچهها زیر پای اسبا جون دادند. گفت:« شاید این بچه هم جون داده باشه، بریم بگردیم توو این صحرا»
این طرف و بگرد، اون طرف و بگرد، پیداش نکردن. یهو ام کلثوم رو کرد به زینب سلام الله علیها، خواهرم! من میدونم این بچه کجا رفته.
-کجا رفته؟!
آخه میدیدمش بابا بابا میکرد، شاید رفته سمت گودال. اومدیدم دیدیم آره، این بچه خودش و انداخته رو بدن بابا، هی داره میگه:« ابا»...
بچه رو بغل گرفتم، عمه جان! توو این تاریکیا گودال و از کجا پیدا کردی؟!
-گفت:« عمه! همین جور که توو این تاریکیا بابا بابا میگفتم، دیدم از یه طرفی هی صدا میاد:« اِلَیه»...
اومدم رسیدم به یه بدن که سر نداره...
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
#شام_غریبان_امام_حسین
https://eitaa.com/emame3vom/83521
.👇
هدایت شده از امام حسین ع
4_5916027376738766384.mp3
21.71M
📋 چه خوش بود زندگی در هوای تو
#زمینه #زائر_کربلا
حاج سید رضا نریمانی
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
چه خوش بُوَد زندگیِ در هوای تو
بوی بهشت میوَزد از کربلای تو
چه خوش بُوَد عاقبتِ خیر آن کسی
که جان دهد پای تو و روضههای تو
تا خونبهای تو، باشد خدای تو
درمان هر غم است، اشکِ عزای تو
اشکِ از داغ حسین نزد خدا میماند
خانهی دوست تو را سوی خودش میخواند
خانهی دوست کجاست؟! کربلا
کربلا مقصد انبیاء
مرد این جادهای؟! ای رفیق
پابهپای شهیدان بیا
«کربلا کربلا کربلا، کربلا کربلا کربلا»
چه جان فضاست عطر صبا با نسیم تو
عالمیان فِتْيهی ذبح عظیم تو
اجر هزار عمره و حج در طواف توست
قبطه خوردند کون و مکان در حریم تو
ای منتهای عشق، قالو بَلیٰ عشق
اکسیر تربتت، آدمربای عشق
عشق را زائر مَشّایه فقط میداند
وادیِ عشق تو را سوی نجف میخواند
وادیِ عشق کجا؟! جز نجف
نجف آن شهر مولا علی
مبداء عاشقان؟! اربعین
از مسیر نجف یا علی
« یا علی یا علی یا علی، یا علی یا علی یا علی»
*شاعر: #امیر_حسن_سالاروند
ــــــــــــــــــــــــــــــــــــــ
.