eitaa logo
امام محله ستایشگر
178 دنبال‌کننده
205 عکس
215 ویدیو
109 فایل
هنر یك شیوة بیان است. یك شیوة ادا كردن است. تنها این شیوة بیان از هر تبیین دیگر رساتر،‌ دقیق‌تر، نافذتر و ماندگارتر است. امام خامنه ای جهت ارتباط با ادمین کانال با آیدی زیر در ارتباط باشید 🆔 @Karim6
مشاهده در ایتا
دانلود
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مرثیه حضرت ابالفضل(ع).pdf
443.2K
▪️ مرثیه‌های مکتوب ▪️ 📓 متن مرثیه‌های محرم ✔️ مرثیه حضرت ابالفضل(ع) 🏴تو کیستی لب تشنه جام بلایی 🏴فرمانده کل قوای کربلایی 🏴سقایی و سردار مقطوع الیدینی 🏴باب العطا، باب الکرم، باب الحسینی 📎 📎 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات ╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
سبک اشعار مرثیه شب نهم حضرت ابالفضل علیه السلام شعر اول.mp3
4.44M
🎙سبک‌های آوایی🎙 🔹شعر مرثیه محرم 📎 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات ╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
سبک اشعار مرثیه شب نهم حضرت ابالفضل علیه السلام شعر دوم.mp3
2.8M
🎙سبک‌های آوایی🎙 🔹شعر مرثیه محرم 📎 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات ╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
سبک اشعار مرثیه شب نهم حضرت ابالفضل علیه السلام شعر سوم اوج.mp3
1.13M
🎙سبک‌های آوایی🎙 🔹شعر مرثیه محرم 📎 📎 📎 ┄┅┅┅┅❀❀┅┅┅┅┄ ☑️ مؤسسه آموزشی پژوهشی زفرات ╔═🍃🏴🏴🍃═══════╗ 🆔 https://eitaa.com/joinchat/148701595C311fd5f780 ╚══════🍃🏴🏴🍃══╝
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
آخرین نوحه خوانی و لحظه آسمانی شدن زنده یاد فخر الذاکرین علی اصغر شیرپور روز هشتم محرم ۱۴۴۵ ، ساری
29.05M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 دوربین مخفی / روضه بی ریا گوشه خیابون
اَلسَّلامُ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة، وَ یَا بَابَ نِجَاتِ الاُمَة، مَنْ اَتاکُمْ نَجیٰ حسین جان این شبا اومدم نجاتم بدی وَ مَنْ لَمْ يَأتِكُمْ هَلَكَ هر کی نیومد ضرر کرد ما تا قیامت پای علمت میمونیم آقا! قیامتم ما رو از چشمت نینداز فرمود جلوتر از گریه‌کنام وارد بهشت نمیشم به به چه مدالی به ما میدند ما قراره کنار سعید بن عبدلله حَنَفی قراره در معیت حسین بریم اونا تیرش رو خوردند ما فقط گریه‌اش رو کردیم، مگه نفرمود گریه کن ما کسیه که وَصَلَ فَاطِمَةَ هم از مادرم صله میگیره هم متصل به مادرم میشه وقتی مهلت گرفت صدای طبل و دهل راه افتاد اومد کنار خیمه داداش دید اباعبدالله هم داره اشعاری رو زمزمه میکنه اُف بر تو باد روزگار یا دَهرُ اُفّ ٍ لَک َ مِن خَلیلِ... شمیشرش رو داشت تمیز میکرد یه لحظه متوجه نشد زینب آمده گفت داداش اینا چیه داری زیر لب میخونی هَذَا كَلَامُ مَنْ أَیْقَنَ بِالْقَتْلِ این زبون قال کسیه که میدونه میکشنش، فرمود آره خواهرم این همونجاییه که منو از تو جدا میکنند همین امشب گفت لَيتَ المَوتَ أعدَمَنِي الحَياةَ! کاش اصلا من به دنیا نمی‌اومدم هنوز که چیزی ندیدی... بعد اینجا سه تا کار کرده، دل حسین رو به هم ریخت خواهر اولین کاری که کرد شروع کرد با سیلی به صورتش زدن دومین کاری که کرد گریبانش رو پاره کرد سومی کاری که کرد دیدند زینب با صورت به زمین خورد الله اکبر ابی‌عبدلله بلافاصله آب ریخت رو صورت خواهر، به هوشش آورد، آرومش کرد این مال اول شب بود آخرای شبم اومد دوباره تو خیمه‌ی زینب، اما دید زینب تو خیمه داره راه میره یه قنداقه بغل گرفته هی مینشینه و بلند میشه هی میگه إصْبِر یَابنَ أخي خواهرم چه میکنی فرمود رباب خسته شده اونقد بچه رو تکون داده حریفش نشده، گفتم برم رباب رو کمک کنم، خدا رحمت کنه مرحوم آیت الله مدنی رو، اینجا میگفت آدم باید جان بده ، جاداره صدا زد داداش بیا ببین چجوری زبان خشکش رو دور لباش میچرخونه یعنی میخواد بگه من لالایی نمیخوام آب میخوام هان... یه چیزی بگم تا حالا نشنیدی اولین باری که حسین زبون بچه‌اش رو تو کام خودش گذاشت مال امشبه خواهرم بده این بچه رو دید زبونش رو حسین گذاشت تو دهان علی اصغر دیگه تا فردا ظهر کسی ندید این بچه زبونش رو بچرخونه، کنایه از این که بابا خجالت کشیدم از تشنگی تو... حسین...
12.mp3
16.13M
اَلسَّلامُ یَا رَحْمَةِ اللهِ الْوَاسِعَة، وَ یَا بَابَ نِجَاتِ الاُمَة، مَنْ اَتاکُمْ نَجیٰ
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
مقتل مقرم.pdf
2.4M
توصیه خطیب بروجردی حجةالاسلام والمسلمین دکتر گودرزی :مقتل الحسین سید عبد ارزاق مقرّم که به مقتل مقرم شهرت دارد یکی از مقاتل معتبر به شمار می رود لذا مطالعه آن را به مبلغان ومادحین اهلبیت سلام الله علیهم اجمعین توصیه میکنم کانال خطیب بروجردی @khatibeborujerdi
ترجمه کتاب منتهی الامال.pdf
6.84M
توصیه خطیب بروجردی حجةالاسلام والمسلمین دکتر گودرزی :کتاب مقتل تلفیقی(تاریخی، روائی) محدث قمی یکی از مقاتل معتبر برای چهارده معصوم به شمار می رود لذا مطالعه آن را به مبلغان ومادحین اهلبیت سلام الله علیهم اجمعین توصیه میکنم کانال خطیب بروجردی @khatibeborujerdi
ترجه کتاب کامل الزیارات.pdf
4.74M
توصیه خطیب بروجردی حجةالاسلام والمسلمین دکتر گودرزی :مقتل روائی کامل الزیارات از محدث جلیل القدر ابن قولویه قمی یکی از مقاتل معتبر به شمار می رود لذا مطالعه آن را به مبلغان ومادحین اهلبیت سلام الله علیهم اجمعین توصیه میکنم کانال خطیب بروجردی @khatibeborujerdi
مقتل ابی مخنف.pdf
2.09M
توصیه خطیب بروجردی حجةالاسلام والمسلمین دکتر گودرزی : مقتل ابی مخنف (وقعه الطف) یکی از مقاتل معتبر به شمار می رود لذا مطالعه آن را به مبلغان ومادحین اهلبیت سلام الله علیهم اجمعین توصیه میکنم کانال خطیب بروجردی @khatibeborujerdi
لهوف سید بن طاووس.pdf
1.83M
توصیه خطیب بروجردی حجةالاسلام دکترگودرزی :مقتل لهوف(الملهوف..) مرحوم سید بن طاووس یکی از مقاتل معتبر به شمار می رود لذا مطالعه آن را به مبلغان ومادحین اهلبیت سلام الله علیهم اجمعین توصیه میکنم کانال خطیب بروجردی @khatibeborujerdi
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
صولت عباس اهل عالم هنر ار خصلت عباس من است عشق در سایه شخصیت عباس من است منم آن یار امین حامی دین ام بنین هر چه دارم همه از دولت عباس من است همسرم شیر خدا و پسرانم همه شیر شیر مردان وله از صولت عباس من است در شب چاردهم، ماه که پر نورتر است عکسی از نیم رخ صورت عباس من است هنر آن نیست که لب تشنه بمیری به کویر هنر آن است که در طینت عباس من است تشنه لب داخل دریا شد و عطشان برگشت این همان قطره ای از همت عباس من است غیرت الله علی بی بدل است، اما گفت بدل غیرت من غیرت عباس من است نه فقط یثرب و شامات و نه ایران و عراق کرده کاری همه جا صخبت عباس من است هر کسی را نتوان باب الحوائج گفتن به حقیقت قسم این شهرت عباس من است کوه ها شد متحیر به ثبات قدمش سروها در عجب از قامت عباس من است جثه اش گر چه ز شمشیر جفا کوچک شد این بزرگی است، که از عزت عباس من است قدرت آن نیست به یک حمله سپاهی بکشی قدرت لم یزلی قدرت عباس من است یا علی گفت و امان نامه ز دشمن نگرفت دین فروشی بری از ساخت عباس من است هی نگویید چرا ام بنین پیر شده سبب حالت من حالت عباس من است دستهای پسرم گشته قلم در لب آب صفحه سینه پر از محنت عباس من است این شنیدم زده فریاد، غریبم مولا غصه قلب حسین غربت عباس من است شاعر: ولی الله کلامی زنجانی 👇👇👇 @rasaa1
السلام علیک یا ساقی العطاشا مرحوم مجلسی در بحار نوشته:"وَ لَمَّا رَأَی الْعَبَّاسُ وَحْدَةَ أخِیهِ الْحُسَیْنِ‌(علیه السلام)" وقتی دید برادر تنها شده دیگه کسی نمونده،اصحاب همه رفتند.بنی هاشم همه شهید شدند.علی اکبر رفته قاسم رفته.عون و جعفر رفتندبرادراشو فرستاده گفته برید جلو چشمم شهید بشید.اومد مقابل امام حسین ایستاد.صدا زد:"یَا أخِی! هَلْ مِنْ رُخْصَةٍ؟ "مولای من اجازه میدی برم میدان جونم رو فدات کنم؟ «ولایت پذیری اینه.یه عمری مشق رزم کرده بود.یه عمری به خودش وعده داده بود،گفته بود میرم مقابل این لشگر می ایستم،جونم رو فدای امامم می کنم.» تا اومد اجازه خواست.مجلسی نوشته:"فَبَکَى الْحُسَیْنُ‌(علیه السلام) بُکَاءً شَدِیداً"آقا شروع کرد های های گریه کردن ثُمَّ قَالَ:"أَنْتَ صَاحِبُ لِوَائِی."تو پرچمدار منی.تو‌ علمدارمنی"و اِذا مَضَیتَ تفرَّقَ عسگری"اگه تو بری لشکرم از هم می پاشه.لشکری برام نمونده.عباس تو برای من یه ملتی.تو برای من یه لشگری اگه تو بری شیرازه ی خیمه های من از هم می پاشه.ستون خیمه های من پایین میاد. عباس صدا زد:"یا أخی قَدْ ضَاقَ صَدْرِی..." سینه م سنگینی می کنه."وَ سَئِمْتُ مِنَ الْحَیَاةِ"دیگه از زندگی خسته شدم."وَ أُریدَ أَنْ أَطْلُبَ ثَأْرِي مِنْ هَؤُلَاءِ الْمُنَافِقِينَ"ميخوام از اين منافقین خونخواهى کنم. آقا امام حسین به جای اینکه بفرماد برو میدان،برو‌ رجز بخون. ماموریت رو برای عباس یه چیز دیگه تعیین کرد"فَقالَ الْحُسَین فَاطْلُبْ لِهَؤُلَاءِ الْأَطْفَالِ قَلِیلًا مِنَ الْمَاءِ."یه ذره آب برای بچه‌ها بیار.هر چی شما بگید معطل نکرد. نوشته:"فَذَهَبَ  العَباس"عباس رفت مقابل لشگرایستاد شروع کرد موعظه کردن"وَ وَعَظَهُم و حَذَّرَهُم"موعظه کرد. اونا رو از آخرت و بلاش تحذیر داد."وَلم یَنفَعَهُم"فایده ای نداشت "خَرَجَ اِلی اَخیه،فَاَخبَره"اومد مقابل برادرش ایستاد. به آقا گزارش داد،این جورگفتم،فایده ای نداشت. همچین که داشت با امام حسین حرف میزد؛"فَسَمِعَ الاَطْفال،یُنادونَ العَطش،العَطش"این صدای بچه ها به گوشش می رسید؛"فَرَکِبَ فَرِسَه"سوار بر اسب شد. آخرین نگاه ها رو به مولا انداخت.. آخرین بار به خیمه رباب نگاه کرد.نمیدونم علی اصغر رو دید یا نه... "فَرَكَبَ فَرَسَهُ وَ أَخَذَ رُمحَهُ"سوار بر اسب شد و نیزه رو برداشت" وَ القُربَةُ وَ قَصَدَ نَحوَ الفُراتِ"مشک رو برداشت و سمت فرات رفت."فَأَحَاطَ بِهِ أَربَعَةُ آلَافِِ مِمَّن كَانُوُا مُوَكِّلِينَ بِالفُرَاتِ"چهار هزار نفرمحاصره ش کردند."وَ رَمَوهُ بِالنَّبالِِ."اول تير بارانش  کردند."َفَکَشَفَهُم"لشکر رو شکافت."وَ قَتَلَ مِنهُم عَلَى مَا رُوِيَ ثَمَانِينَ رَجُلاً حَتَّى دَخَلَ المَاءَ."بر اساس روایت هشتاد ملعون رو به جهنم فرستاد و وارد شریعه شد."فَلَمَّا أَرَادَ أَن يَشرِبَ غُرفَةََ مِن المَاءِ"همچین که یه مشت آب بالا آورد؛"ذَكَرَ عَطَشَ الحُسَينِ وَ أَهلِ بَيتِهِ فَرَمَى المَاءَ" یادش افتاد هم آقا تشنه هست هم بچه ها تشنه اند آب رو روی آب ریخت"وَ مَلَأَ القُربَةَ"مشک رو پر کرد.."وَ حَمَلَهَا عَلَى كِتفِهِ الأَيمَنِ وَ تَوَجَّهَ نَحوَ الخِيمَه "مشک رو روی کتف راستش انداخت.به سمت خیمه ها برگشت... "فَقَطَعُوُا عَليَه‏ الطَرِيقَ وَ أَحَاطُوُا بِهِ مِن كُلِّ جَانِبِِ "راهش رو بستند.عباس رو از هر طرف محاصره کردند... ساعتی بعد دور برادرت رو گرفتند.حسینت داخل قتلگاه افتاده بودجلو می رفتند،عقب می آمدند.گفتند بذار بترسونیمش " فَحَارَبَهُم حَتَّى ضَرَبَهُ نَوفِلُ الأَزرَقُ عَلَى يَدِه اليُمنَى فَقَطَعَهَا"دست راستش قطع شد... "فَحَمَلَ القُربَةَ عَلَى كِتفِهِ الأَيسَرِ "مشک رو به شانه چپش انداخت."فَضَرَبَهُ نُوفِلُ فَقَطَعَ يَدَهُ اليُسرَى مِن الزَندِ"دست چپ جدا شد...سریع مشک را به دندان گرفت... "فحَمل القِربةَ بأسنانِهِ.."اگه دست ندارم مشک پر آب دارم" فجاءَهُ سَهْمٌ فأصاب القِربَةَ" تیرآمد به مشک خورد."و أُريقَ ماؤُها" آب روی زمین ریخت.فَوَقَفَ العباس متحیِّراََ"یه وقت نفس خلقت در سینه حبس شد.همه جا ساکت شد.وقتی آب روی زمین ریخت عباس با تحیر ایستاد."ثُمَّ جَاءَهُ سَهمُ آخَرُ فَأَصَابَ صَدرَهُ"تير آمد به سينه مباركش خورد. اینقدر تیر سریع آمد دست نداشت."فَانقَلَبَ عَن فَرَسِه"بدون دست از بالای اسب به زمین افتاد..تیری که به سینه اش خورد چه شد؟!"وَ صَاحَ إِلَى أَخِيِه الحُسَينِ أَدرِكنِي" فقط فرياد زد: ادركنى.بیا به فریادم برس... حسین آمد بالا سرش".فَلَمَّا أَتَاهُ رَآهُ صَرِيعَاً فَبَكَى."وقتى امام حسين عليه السلام آمد و آن حضرت را ديد كه از پاى در آمده است شروع کرد گریه کردن... ادامه..................... 👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇👇
"و قال الحسين علیه السلام الْآنَ انْكَسَرَ ظَهْرِي وَ قَلَّتْ حِيلَتِي."امام حسين فرمود:کمرم شكست.بیچاره شدم...  اومد بالای سرش سعی کرد این بدن رو جمع کنه عباس صدا زد:"یا أَخی! ماتُریدُ مِنّی..."حسینم میخوای با من چه کار کنی؟ یه وقت من رو به خیمه ها نبری... همه بگید یا حسین یاحسین یاحسین... 👇👇👇 @rasaa1
33134-attachment-Shab09Moharram1401[02].mp3
13.75M
روضه حضرت عباس علیه السلام میثم مطیعی
السّلام ای بدن بی‌سر گرما دیده  السّلام ای سر مجروح کلیسا دیده  با چه وضعی، ته گودال کشاندند تو را  ما شنیدیم ولی زینب‌کبری دیده  باد گرمی وزید در گودال  شمر آمد، پرید در گودال  به‌روی سینه‌ی حسین نشست  خنجرش را کشید در گودال  پنجه در گیسوی حسین انداخت  مادرش را ندید در گودال  خنجرش را گذاشت بر حنجر  شور محشر دمید در گودال  بین گودال دست‌وپا می‌زد  مادر خویش را صدا می‌زد  غرق خون و غریب و لب‌تشنه  آه! بی‌حال، دست‌وپا می‌زد  روی جسم‌اش، برو بیایی بود  شاه؛ پامال، دست‌وپا می‌زد ــــــــــــــــــ سلام من به حسین و به کربلای حسین  تمام عالم امکان، شود فدای حسین  میان این‌همه فریاد و شور آزادی  طنین فکنده در عالم فقط صدای حسین  نفس ببین به شروع دعای استسقا  گرفت بارش رحمت ز ربّنای حسین  خدا به پنجه‌ی مشکل‌گشای اصغر داد  تمام سلطنت خویش در ازای حسین  خدا رفیع نموده‌ست آن لوایی که  منقّش است به «یا صاحب ‌اللّوای حسین»  حسین؛ پشت‌سر مادر است در محشر  و هرکه اهل بهشت است در قفای حسین  به رغم سکّه‌ی اصحاب‌کهف، معتبر است  هنوز در همه‌جا، سکّه‌ی بلای حسین  سلام من به حسین و به کربلای حسین  سلام من به علمدار باوفای حسین 👇👇👇 @rasaa1
30566-attachment-@MAHMOUDKARIMMI_SHAB_11_MOHARRAM_1401.mp3
4.04M
روضه امام حسین علیه السلام محمود کریمی
السَّلامُ عَلَیْکَ یا اَباعَبْدِاللَّهِ وَ عَلَی الاَْرْواحِ الَّتی حَلَّتْ بِفِناَّئِکَ عَلَیْکَ مِنّی سَلامُ اللَّهِ اَبَداً ما بَقیتُ وَ بَقِیَ اللَّیْلُ وَ النَّهارُ وَ لاجَعَلَهُ اللَّهُ آخِرَ الْعَهْدِ مِنّی لِزِیارَتِکُمْ اَلسَّلامُ عَلَی الْحُسَیْنِ وَ عَلی عَلِیِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلی اَصْحابِ الْحُسَیْنِ نموده واست ديگه برادري، نه آب آوري نه جُون و عابسي، نه عون و اكبري الهي بميرم براي تو غريبِ كربلا نبينم حسينم تنها بموني بينِ دشمنا تكيه نزن آقا به نيزه ها به نيزها به نيزه ها اِذنم بدي برات ميشم فدا ميشم فدا ميشم فدا واسه وداع اومدي سوي حرم آه برادرم آخه بايد چه جور از تو دل بِبُرم مي دوني چي اومد اين دم آخري به روز من برا چي برادر از من ميخواي تو كهنه پيرُهن خوب ميشناسي آقا اين لشكر و اين لشكر و اين لشكر و خواهر بشه فدات تنها نرو تنها نرو تنها نرو داغ برادر از تنم تاب و توان برد رفتي حصار خيمه را باد خزان برد بغض علي را داشت هر كس رفت گودال پيري عصا و آن يكي تير و كمان برد پيراهني كه يادگارِ مادرت بود هر چند ديگر پاره بود آن ساربان برد اي كاش قاتل خنجرش را تيز مي كرد خواهر بميرد كشتنت خيلي زمان برد در آن شلوغي ها نفهميدم حسينم خولي سرت را بُرد آيا يا سَنان بُرد گودال پيرم كرد جانِ خواهر! اما جانِ مرا بزم شراب و خيزران برد *چند بار ابي عبدالله با زينب وداع كرد، چند بار زينب رو ديد و آرام كرد، اما وقتي اراده ي ميدان رفتن داره ديد زينب آرام و قرار نداره، خيمه ها رو بهم ريخته از بس گريه ميكنه، يه بار موقع ميدان رفتن از مركب پياده شد، نگاه كرد ديد نازدانه اش خودش رو انداخته زير پاي مركب، بابا تا از مركب پياده نشي نميذارم بري، يادمه وقتي خبر شهادت مسلم رو آوُردن، دخترش حميده رو چطور روي زانو گذاشتي، چطور دست نوازش به سرش كشيدي، منم بايد روي زانوت بذاري، دستِ يتيمي به سرم بكشي، دختر رو آرام كرد، دوباره قصد ميدان رفتن داره ديد زينب آرام نميشه، خواهرم چرا اينطور گريه ميكني؟ گفت:عزيزِ دلم! دست ولايت روي سينه ام گذاشتي آرومم كردي، اما الان يه لحظه يادم اومد امشب داري ميري، يه زنِ تنها اين همه زن و بچه، توي اين بيابون ها، اگه بهونه ي بابا بگيرن چي جوابشون رو بدم؟ چه جوري بچه هات رو آرام كنم؟ دوباره داره ميره ميدان، ديد دوباره زينب بهم ريخته، خواهرم! چرا دوباره گريه ميكني؟ گفت: داداش! از خدا پنهان نيست، از تو هم پنهان نيست، تو داري ميري من مي ترسم، هر چي دور و برم رو نگاه ميكنم جز تو پناهي نمي بينم، تو هم ميخواي بري... ای حسین، ای حسین، اي حسين! 👇👇👇 @rasaa1