eitaa logo
امام رئوف (ع)
301 دنبال‌کننده
16.2هزار عکس
7.6هزار ویدیو
116 فایل
اطلاع رسانی ومعرفی برنامه های کانون تخصصی قرآن وعترت خدمت رضوی ۱.قرآن وتفسیر۲.حدیث۳.صحیفه سجادیه۴.نهج البلاغه۵.تدبردر قرآن۶.چهارشنبه امام رضایی ارتباط با ادمین ها @Esf456..........................‌.‌‌‌..‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌‌................. @payeshnezarat_esf
مشاهده در ایتا
دانلود
✍در بنی اسرائيل عابدی بود به او گفتند: در فلان مكان 🌴درختی است كه قومی آن را می پرستند. 😡خشمناك شد و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را قطع كند. 🔥 شیطان به صورت پير مردی در راه وی آمد و گفت: كجا می روی؟ عابد گفت: می روم تا درخت مورد پرستش مردم را قطع كنم، تا مردم خدای را، نه درخت را بپرستند. 🔥شیطان گفت: دست بدار تا سخنی باز گويم. گفت: خدای را رسولانی است اگر قطع اين درخت لازم بود خدای آنان را می فرستاد. عابد قبول نکرد وگفت: ناچار بايد اين كار انجام دهم. 🔥شیطان گفت: نگذارم و با وی گلاويز شد، عابد وی را بر زمين زد. 🔥شیطان گفت: مرا رها كن تا سخن ديگری برايت گويم، و آن اين است كه تو مردی مستمند هستی اگر ترا مالي باشد كه بكارگيری و بر عابدان انفاق كنی بهتر از قطع آن درخت است. دست از اين درخت بردار تا هر روز دو دينار در زير بالش تو گذارم. عابد گفت: راست می گويی، يك دينار صدقه می دهم و يك دينار به كار برم بهتر از اين است كه قطع درخت كنم؛ مرا به اين كار امر نكرده اند و من پيامبر اکرم ﷺ نيستم كه غم بيهوده خورم؛ و دست از 🔥شيطان برداشت. دو روز در زير بستر خود دو دينار ديد و خرج می نمود، ولی روز سوم چيزی نديد و ناراحت شد و تبر برگرفت كه قطع درخت كند. 🔥شيطان در راهش آمد و گفت: به كجا می روی؟ گفت: می روم قطع درخت كنم، گفت: هرگز نتوانی و با عابد گلاويز شد و عابد را روی زمين انداخت و گفت: بازگرد و گرنه سرت را از تن جدا كنم. ⁉️ گفت: مرا رها كن تا بروم؛ لكن بگو چرا آن دفعه من نيرومندتر بودم؟ 🔥شیطان گفت: بار اول تو برای خدا و با اخلاص قصد قطع درخت را داشتی لذا خدا مرا مسخر تو كرد و اين بار برای خود و دينار خشمگين شدی، و من بر تو مسلط شدم. @nooresahifeh_sajadieh 💚🍃 @emameraouf
✍در بنی اسرائيل عابدی بود به او گفتند: در فلان مكان 🌴درختی است كه قومی آن را می پرستند. 😡خشمناك شد و تبر بر دوش نهاد تا آن درخت را قطع كند. 🔥 شیطان به صورت پير مردی در راه وی آمد و گفت: كجا می روی؟ عابد گفت: می روم تا درخت مورد پرستش مردم را قطع كنم، تا مردم خدای را، نه درخت را بپرستند. 🔥شیطان گفت: دست بدار تا سخنی باز گويم. گفت: خدای را رسولانی است اگر قطع اين درخت لازم بود خدای آنان را می فرستاد. عابد قبول نکرد وگفت: ناچار بايد اين كار انجام دهم. 🔥شیطان گفت: نگذارم و با وی گلاويز شد، عابد وی را بر زمين زد. 🔥شیطان گفت: مرا رها كن تا سخن ديگری برايت گويم، و آن اين است كه تو مردی مستمند هستی اگر ترا مالي باشد كه بكارگيری و بر عابدان انفاق كنی بهتر از قطع آن درخت است. دست از اين درخت بردار تا هر روز دو دينار در زير بالش تو گذارم. عابد گفت: راست می گويی، يك دينار صدقه می دهم و يك دينار به كار برم بهتر از اين است كه قطع درخت كنم؛ مرا به اين كار امر نكرده اند و من پيامبر اکرم ﷺ نيستم كه غم بيهوده خورم؛ و دست از 🔥شيطان برداشت. دو روز در زير بستر خود دو دينار ديد و خرج می نمود، ولی روز سوم چيزی نديد و ناراحت شد و تبر برگرفت كه قطع درخت كند. 🔥شيطان در راهش آمد و گفت: به كجا می روی؟ گفت: می روم قطع درخت كنم، گفت: هرگز نتوانی و با عابد گلاويز شد و عابد را روی زمين انداخت و گفت: بازگرد و گرنه سرت را از تن جدا كنم. ⁉️ گفت: مرا رها كن تا بروم؛ لكن بگو چرا آن دفعه من نيرومندتر بودم؟ 🔥شیطان گفت: بار اول تو برای خدا و با اخلاص قصد قطع درخت را داشتی لذا خدا مرا مسخر تو كرد و اين بار برای خود و دينار خشمگين شدی، و من بر تو مسلط شدم. @nooresahifeh_sajadieh 💚🍃 @emameraouf