eitaa logo
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
1.3هزار دنبال‌کننده
27.1هزار عکس
20.1هزار ویدیو
765 فایل
🔹کانال حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان مدرسهٔ علمیهٔ امام صادق علیه‌السلام گرگان (محمدتقی خان سابق) در سال ۱۳۵۴ه.ش توسط مرحوم آیت‌الله حاج سید حبیب‌الله طاهری گرگانی تجدید بنا شد 🔹سایت : www.emamsadegh.ir 🔹ارتباط با ادمین @Treasure1
مشاهده در ایتا
دانلود
💥 چگونه از عرفان امام خمینی (ره)، نظریۀ حکومت دینی و ولایت فقیه بیرون می‌آید؟ (نسبتِ «توحید»، «ولایت» و «شریعت» در عرفان امام خمینی) 🔰 آیت‌الله : 🔷 امام راحل در اندیشۀ عرفانی خودشان به درک حقیقت نائل شدند و حقیقت هستی را منحصر در ذات الهی می‌دانند و مابقی را به تعبیر عرفانی خودشان نمود و ظهور و مظاهر هستی می‌دانند (رابطه خالق و مخلوق). دوم اینکه جریان توحید را در عالم از طریق الهی می‌دانند. همچنین نسبت بین حقیقت باطنی دین که جریان توحید و ولایت است را با و احکام و فقه و آداب، به خوبی برقرار می‌کنند. ایشان نگاه جامعی به دین دارند و به‌شدت از نگاه یک‌بُعدی به دین که دین را منحصر به احکام و شریعت کنیم و در فقه از آن بحث می‌شود و یا اینکه دین را در زاویۀ باطنی او که همان توحید و ولایت است منحصر کنیم، پرهیز می‌کنند. 🔷 امام، نه شریعت را جدای از ولایت تعریف می‌کنند و نه ولایت را جدای از توحید. بلکه سیر، از شریعت به ولایت و توحید است؛ کمااینکه در قوس نزول هم توحید از طریق ولایت و شریعت در جامعه جاری می‌شود. بنابراین، اگر بگوییم سرپرستی خدای متعال است که انسان را به کمال می‌رساند، این سرپرستی خدای متعال از طریق ولایت حقۀ اولیای خودش و با مناسک شریعت جاری می‌شود و اگر ما بخواهیم سیر تا مقام توحید کنیم، این سیر از آراسته‌ شدن به شریعت شروع می‌شود، تا رسیدن به درک حقیقت ولایت و سیر تا درک از سر توحید. این آن سیری است که در قوس صعود اتفاق می‌افتد. 🔷 بسیاری از عرفان‌ها، فردگرایانه و با نگرش باطنی حرکت می‌کنند؛ یعنی تهذیب را فقط در حوزۀ باطنی انسان تعریف می‌کنند، آن هم فردگرایانه. این عرفان‌ها عرفان‌هایی هستند که با نظام‌های سکولاریستی هم جمع می‌شوند و هیچ تنازعی با عرفان‌های سکولاریستی ندارند و از دلشان هم اندیشۀ حکومت دینی بیرون نمی‌آید! یعنی می‌خواهند مثلاً انسان را در حوزۀ حیات باطنی خودش تا مدارج توحید پیش ببرند. معمولاً این عرفان‌ها کارشان به جایی می‌رسد که شریعت را پوسته می‌دانند و آن را تحقیر می‌کنند و کم‌کم از شریعت فاصله می‌گیرند و تعهد به شریعت را از شرایط اصلی سیر و سلوک هم نمی‌دانند. اما در اندیشۀ حضرت امام این‌گونه نیست. امام همان‌طور که می‌خواهند فرد را سیر بدهند و از مراحل سیر فرد بحث کنند، از مدارج تکامل و سیر اجتماعی انسان هم بحث می‌کنند. 🔷 امام راحل، این اندیشه را که «در سرپرستی و رشد انسان، ولایت اصل است»، در مقیاس جامعه پیاده کردند. صلاح و فساد جامعه بازگشت می‌کند به اینکه نظام ولایتی که بر جامعه حکومت می‌کند صالح باشد یا فاسد. لذا امام در اصلاحات اجتماعی، مبارزات رفرم‌گرایانه ندارند و نمی‌آیند به اصلاحات جزئی دست بزنند؛ بلکه می‌گویند حکومت باید تغییر کند تا جامعه اصلاح شود. در مقیاس جهانی هم وقتی به اصلاح جامعۀ جهانی می‌اندیشند، با نظام استکباری [و با مثلث کاپیتالیسم، سوسیالیسم و صهیونیسم] در جامعۀ جهانی درگیر می‌شوند. این همان اندیشۀ عارفانۀ امام است که محور صلاح و فساد را بیش از آنکه شریعت و قانون بدانند، ولایت می‌دانند؛ بلکه قانون را طریق جریان ولایت می‌دانند. 🔷 امام راحل، همان‌گونه که نسبت به فرد می‌‌گویند باید به شریعت عمل کند تا به ولایت برسد و از طریق درک ولایت حقه به توحید برسد، دقیقاً‌ طریق تهذیب جامعه را همین می‌دانند؛ می‌گویند اسلام، دین حکومتی است و باید از طریق یک مدیریت صحیح، سیر به طرف توحید و مدارج رشد اجتماعی اتفاق بیفتد. از دل چنین اندیشه‌ای، حکومت دینی و ولایت فقیه بیرون می‌آید. 🔷 امام راحل، جامعه‌های انسانی و آحاد را بر اساس تقسیم قرآنی، در سه دستۀ «مؤمن و منافق و کافر» می‌بینند. ایشان، هم در آثار عرفانی محض‌شان و هم در آثار سیاسی‌شان، معتقد به «صُلح کُل» نیستند. ایشان معتقدند ما جامعۀ مؤمنین و کفار و منافقین داریم و اینها حتماً کارشان به درگیری می‌کشد و این درگیری تعطیل‌بردار نیست تا پیروزی یک طرف حاصل شود. این است معنای آن حرف که: «ما تا آخرین نفر و تا آخرین منزل و تا آخرین قطرۀ خون برای اعلای کلمه الله ایستاده‏ایم». در نگاه عرفانی ایشان، صف‌آرایی حق و باطل یک صف‌آرایی تاریخی است تا به عصر ظهور برسیم. لذا از دل عرفان ایشان، مجاهده و شهادت بیرون می‌آید و آن عرفان نظری در میدان عمل تبدیل می‌شود به جهاد و مبارزه، و اتفاقاً در حوزۀ عرفان عملی هم این جهاد را طریق سلوک و تهذیب می‌دانند. (۳۰ دی ۱۳‌۸۸) 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
. 🔴 مهمترین چیزی که من از صحبت هایی رهبری میفهمم درک "زمان و مصلحت" است. یعنی در کنشگری باید شرایط ز
🔴درباره آنچه در روز شهادت عنوان نمودند چند نکته حائز اهمیت است ۱- این فرمایشات را آقا به طور تفصيلي و جامع در بیان ‌کرده‌اند، صفحات ۱۴۴ یا ۲۰۵ یا ۲۷۹ به بعد این حدیث مورد بحث واقع شده ۲- در حدیثی که آقا از امام‌صادق(علیه‌السلام) درباب افتادن حکومت به دست اهل‌بیت(ع) ذکر شده، مشخص می‌شود ۲مرتبه یعنی در سال ۷۰ ه.ق و ۱۴۰ ه.ق حکومت در تقدیر الهی مقرر شده به دست امامان معصوم بیوفتد، که نمی‌افتد و آقا سعی دارند دلایل این نیوفتادن‌ها را تذکر دهند ۳- آقا می‌فرمایند آنچه قرار بود سال ۷۰ هجری رخ دهد به علت و خواص ( مسئله دخالت در کتاب انسان۲۵۰ساله ذکر می‌شود) به عقب می‌افتد ایشان در سخنرانی ۴اردیبهشت ۱۴۰۴ می ۱فرمایند: " این بی‌اعتنائی مردم به مبانی دینی، این اِعراض آنها، اثرش این بود که این تقدیر الهی عقب افتاد تا سال ۱۴۰" همچنین رهبرمعظم انقلاب در کتاب انسان۲۵۰ساله نقش خواص در به وجود آمدن حادثه کربلا و غضب خداوند در تعویق ۷۰ساله وعده تحقق حکومت اهل‌بیت را بسیار جدی می‌دانند و معتقدند برخی از انها اگر درست عمل می‌کردند که آنچه بر سر مسلم رفت، نمی‌رفت شاید تاریخ عوض میشد بنابراین دوری مردم و خواص از مبانی دینی طبیعتا نتیجه‌اش تاخیر در تحقق حکومت حق خواهد شد ۴- براساس متن کتاب انسان۲۵۰ساله و آنچه باعث شد وعده الهی در تحقق حکومت در سال ۱۴۰ رخ ندهد، عدم دقت شیعیان در بوده ۵- ماجرا براساس متن ۲کتاب فوق از این قرار است که گویا این توسط صاحبان سِّر و اصحاب خاص امام‌صادق مخفی نمی‌ماند، لذا دشمنان اهل‌بیت و خصوصا عباسیان دقیقا از ترفند و شیوه و استدلال امام‌صادق برای اثبات حقانیت‌شان در امر بهره می‌برند و چنان قوی کار می‌کنند که همه گمان می‌کنند همان حکومت مد نظر شیعه و امام‌صادق بوده ۵- رهبرانقلاب معتقد است صلح‌امام‌حسن(ع) دقیقا زمینه‌ساز همان تحقق وعده‌الهی بوده اما چون مردم دچار خطا شدند، غضب الهی کار را به تعویق انداخت ۶- آقا براساس کتاب انسان۲۵۰ساله معتقدند اولا امام مجتبی(ع) با صلح‌نامه خود زمینه‌ساز تحقق تقدیر_الهی شدند ثانیا قیام سیدالشهدا نیز اگر با پایبندی مردم کوفه به قول‌شان همراه میشد حتما منتج به استقرار حکومت حق میشد ثالثا در جلسات توجیهی بعد صلح‌امام‌حسن با برخی خواص مثل اولین جرقه ایجاد زده می‌شود ۷- رهبرانقلاب معتقدند برخورد شیعیان و محبان اهل‌بیت با امام‌مجتبی یکی از مسائلی است که باعث شده حواشی رخ دهد و وعده مذکور تحقق نیابد ۸- وقتی آقا درباره هشدار می‌دهند، طبيعتا مخاطب آن نیستند، بلکه خواص هستند، صاحبان سر و ، آنها باید دقت کنند، آنها باید مراقبت کنند که اسرار افشا نشود، امثال رؤسای قوای فعلی و سابق، وزرا و نمایندگان مجلس و ... ۹- آقا به اشاره می‌کنند که بسیار مهم است به گمان بنده حتی گاهی صاحبان اسرار مجبور می‌شوند برای رفع نتایج خسارت‌بار تحلیل‌های غلط، کنند به گمانم یکی این است که کار در جمهوری اسلامی به پایان رسیده و نظام‌اسلامی شدیدا ترسیده و تضعیف شده!!! می‌تواند این باشد که ایران را باخته یا آنها را رها کرده تحلیل غلط دیگر می‌تواند این باشد که ایران قرار است با آمریکا سازش کند و از اصولش دست بکشد و خون شهدا بر فنا رفته ۱۰- آقا نگران صبور نبودن ما هستند بگذارید صریح بگویم که بعد رخ‌دادهای سیاسی ۱سال اخیر بسیاری از انقلابیون، دلسرد از آنچه پیش می‌رود گمان می‌کنند انقلاب اسلامی آنها را فروخته و لذا می‌خواهند عرصه را رها کنند آقا از زبان امام مجتبی می‌فرمایند این حالت ظاهرا ضعف و سستی موقتی است است ۱۱- مهمترین نکته این دیدار آنجا بود که آقا فرمودند 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir