eitaa logo
حوزه علمیه امام صادق علیه‌السلام
1.3هزار دنبال‌کننده
27.2هزار عکس
20.2هزار ویدیو
768 فایل
🔹کانال حوزهٔ علمیهٔ امام صادق (ع) گرگان مدرسهٔ علمیهٔ امام صادق علیه‌السلام گرگان (محمدتقی خان سابق) در سال ۱۳۵۴ه.ش توسط مرحوم آیت‌الله حاج سید حبیب‌الله طاهری گرگانی تجدید بنا شد 🔹سایت : www.emamsadegh.ir 🔹ارتباط با ادمین @Treasure1
مشاهده در ایتا
دانلود
استاد میرباقریمنطق مبارزه .mp3
زمان: حجم: 9.75M
🎧 استاد سید محمّدمهدی ، ۸۷/‌۵/۳ (۱۲ سال قبل): 🔹 در ، حلوا پخش نمی‌کنند. اگر شما را به درون تمدن غرب برده‌اید، آنها هم در داخل جامعه شما مشغول هستند! 🔹 برنامه‌ریزیِ فرهنگی باید در مقابلِ برنامه‌ریزیِ فرهنگیِ باشد. 🔹 منکَر، است، نه جوانِ . 🔹 با باید مبارزه کرد اما اولویت با اصلاح است. 🔹 در مقیاس بزرگ فکر کنید، در مقیاس محدود عمل کنید. بیندیشید و عمل کنید. 🔹 باید باشد. گاهی، آنچه را که در درجه سوم اهمیت است، ده‌بار می‌گوییم، و آنچه را که در درجه اول اهمیت است، یک‌بار هم نمی‌گوییم! این درست نیست. تبلیغ باید متوازن باشد. 🔹 باید به جوانان و زنان، بدهید تا در مسیر مبارزه، منفعل نشوند. 🔹 بعضی جوانان از اینکه گُل خورده، خوابشان نمی‌برد، اما کاری ندارند که مبارزه و به کجا رسید! این یعنی به جوانان «نظام فکری» نداده‌اید. باید رابطه اعتقادات شیعی را با همه عرصه‌های زندگی مشخص ‌کند. ☑️ @mirbaqeri_ir
🔰 غرب، وادی تیه است. 📢 اگر انسان به سمت خدا نرود، هفتاد سال زندگي کرده، اما اگر گزارش هفتاد سال را از او بگيرند و بگویند چه کار کردي؟ به تعبیر مرحوم علامه جعفري، خواهد گفت: من دوهزار تا مرغ خورده‌ام! در دوره مدرن دو هزار تا مرغ خورده است، اما قديمی‌ها ده تا خورده‌اند! تفاوت گزارش آنها در همين چیزهاست! آيا اين وادي تيه نيست؟ هزار سال تلاش کرديم و تمدن درست کرديم، اما حاصل تمدن چه شد؟ بيشتر مرغ خورديم! قدیمی‌ها آبِ جوی‌ها را مي‌خوردند و اينها آب آشاميدنیِ لوله‌کشي‌ها را. طيّب الله انفاسکم! 🗣 آیت‌الله : «وادي تيه يعني بني‌اسرائيل با حضرت موسي کليم همراه نشدند و به وادي تيه افتادند. چهل سال گرفتار وادي تيه شدند. صبح تا شب راه مي‌رفتند و سر جاي اول خود بودند. اگر بشر به‌سمت خداي متعال حرکت نکند هر حرکتي کند وادي تيه است. اگر انسان به سمت خدا نرود، هفتاد سال زندگي کرده، اما اگر گزارش هفتاد سال را از او بگيرند و بگویند چه کار کردي؟ به تعبیر مرحوم علامه جعفري، خواهد گفت: من دوهزار تا مرغ خورده‌ام. در دوره مدرن دو هزار تا مرغ خورده است، اما قديمي‌ها ده تا خورده‌اند! تفاوت گزارش آنها در همين چیزهاست! آيا اين وادي تيه نيست؟ هزار سال تلاش کرديم و تمدن درست کرديم، اما حاصل تمدن چه شد؟ بيشتر مرغ خورديم! طيّب الله انفاسکم! دويست نوع پنير سر سفره مي‌گذاريم و لبنيات با طعم‌هاي مختلف داريم، اما قديمي‌ها يک نوع، دو نوع یا سه نوع داشتند. آيا اين وادي تيه نيست؟ اگر انسان از امام جدا شود، در وادي تيه است، در وادي سرگرداني و حيرت است. هفتاد سال تلاش کرده، اما سر جاي اول خود است؛ اگر عقب‌تر نرود. اگر در محضر خداي متعال بخواهند با یک نگاه کلان گزارش عمر آدم را بدهند، چه چيزي داريم؟ اين جمله امام حسين(ع) يعني همين: «مَاذَا وَجَدَ مَنْ فَقَدَكَ وَ مَا الَّذِي فَقَدَ مَنْ وَجَدَك‏»؛ خدايا اگر حاصل عمر کسي رسيدن به تو نباشد چه چيزي پيدا کرده است؟ تفاوتي ندارد انسان در دوره نمرود باشد يا دوره طاغوت معاصر ما و استکبار جهاني امروز. آنها آبِ جوی‌ها را مي‌خوردند و اينها آب آشاميدنیِ لوله‌کشي‌ها را. اين همان وادي تيه است. آيا انسان تلاش کند که اين را داشته باشد و از خدا و ولی خدا جدا باشد؟ مي‌خواهم بگويم اگر مسير خدا را کنار بگذاريد، بين اين دو چه تفاوتي است؟ تيه است. اگر کسي به امام نرسيد سرنوشت او سرگرداني است. هفتاد سال تلاش کند سر جاي اول خود است؛ اصلا جلو نرفته است.» 🆔 @emamsadegh_ir
📢 فرعون، قوم خودش را تحقیر کرد، و وقتی که تحقیر شدند، از او تبعیت کردند (فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ فَأَطاعُوهُ). آدمی که کوچک می‌شود، خوف‌ و طمعش در حد دنیا می‌شود و لذا شیاطین و طواغیتِ عالَم می‌توانند چنین آدمی را با خوف و طمع‌های مادی و دنیایی، به اطاعت وادار کنند. «کار شیطان همین است که انسان‌ها را در پایین‌ترین مرتبه خودشان حبس می‌کند و روزنه‌ها و راه‌های عالم غیب را به روی مردم می‌بندد و نمی‌گذارد که انسان‌ها از عالم غیب باخبر بشوند؛ با این کار او، انسان در حجاب عالم دنیا می‌افتد و هرچه که می‌بیند و می‌شنود از همین دنیاست. این، کار شیطان و اولیاء طاغوت است. در نقطه مقابلِ اولیاء طاغوت، انبیاء الهی هستند که پرده را کنار می‌زنند و انسان را با عوالم بزرگ‌تر مأنوس و آشنا می‌کنند و قلب انسان را به آن سمت متمایل می‌کنند. بساط مدرنیته هم همین است. بساط مدرنیته، بساط همز و لمز و بدگویی نسبت به جبهه حق و گسترش دنیاپرستی در عالم است. کار اولیاء طاغوت این است که ما را در محدوده دنیا و غرایز مادی حبس می‌کنند و نمی‌گذارند که آدم رشد کند و بزرگ‌تر بشود. استعدادها و ظرفیت‌هایی در وجود ما هست که اولیاء طاغوت نمی‌گذارند اینها عملیاتی بشوند و همه ظرفیت‌ها را ناکام می‌گذارند و انسان را محبوس می‌کنند و بال پرواز را از او می‌گیرند. شیطان واقعا این پرنده‌ای که باید در ثواب‌ها پرواز بکند را زندانی می‌کند. دنیا و دار دنیا واقعاً برای ما یک قفس است و انبیا می‌آیند و درهای این قفس‌ها را باز می کنند و به آدم بال پرواز می‌دهند و انسان را رشد می‌دهند و بزرگ می‌کنند. در ادعیه هم داریم: «وَ لَا تَجْعَلِ  الدُّنْيَا أَكْبَرَ هَمِّنَا وَ لَا مَبْلَغَ عِلْمِنَا». به تعبیر دیگر شیاطین آدم را کوچک می کنند؛ «فَاسْتَخَفَّ قَوْمَهُ». آدم را تحقیر می‌کنند؛ وقتی تحقیر کردند «فَأَطاعُوهُ». داستان فرعون همین است دیگر؛ او قوم خودش را کوچک و تحقیر کرد و وقتی تحقیر شدند «فَأَطاعُوهُ»، از او تبعیت کردند. آدمی که کوچک می‌شود، طمعش در حد دنیا می‌شود؛ خوفش در حد دنیا می‌شود؛ بنابراین می‌توان این آدم را با خوف و طمع‌های مادی و دنیایی به اطاعت وادار کرد. لذا دستگاه شیاطین آدم را کوچک می‌کنند و نمی‌گذارند که چشم او، فراتر از دنیا را مشاهده کند و بخواهد. یکی دیگر از کار هایی که شیطان و اولیاء او می‌کنند تزیین اعمال بد است؛ اگر تزیین و اغوا نکنند که کسی دنبال آن ها نمی‌رود! «لَأُزَيِّنَنَّ لَهُمْ فِي الْأَرْضِ وَ لَأُغْوِيَنَّهُمْ أَجْمَعينَ». شیطان درون ما امنیه و آرزو ایجاد می‌کند و ما را اغوا می‌کند و شهوات را برای ما تزیین می‌کند؛ «زُيِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ». کار شیطان و اولیاء او این گونه است. باید از این حجاب ظلمانی‌ای است که باید از آن عبور کرد. البته این طور نیست که ما تکی عبور کنیم؛ جامعه مؤمنین باید تلاش کند تا از این حجاب عبور کند. این حجابی است که سقیفه و بنی‌امیه و ادامه‌هایشان تولید کرده اند؛ الان هم امپراتوری مادی غرب، ادامه همان حجاب است. حالا سؤال این است که ما چطور باید از این حجابی که اولیاء شیطان و طاغوت در این عالم گسترش داده عبور کنیم و به خدای متعال برسیم؟» 🗣استاد_ 🆔 @emamsadegh_ir
3.06M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔴 چرا این روزها علاوه بر دکتر سعید به تخریب آیت الله روی آورده اند ؟ 👈 مگر او می گوید ؟! 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
💥 چگونه از عرفان امام خمینی (ره)، نظریۀ حکومت دینی و ولایت فقیه بیرون می‌آید؟ (نسبتِ «توحید»، «ولایت» و «شریعت» در عرفان امام خمینی) 🔰 آیت‌الله : 🔷 امام راحل در اندیشۀ عرفانی خودشان به درک حقیقت نائل شدند و حقیقت هستی را منحصر در ذات الهی می‌دانند و مابقی را به تعبیر عرفانی خودشان نمود و ظهور و مظاهر هستی می‌دانند (رابطه خالق و مخلوق). دوم اینکه جریان توحید را در عالم از طریق الهی می‌دانند. همچنین نسبت بین حقیقت باطنی دین که جریان توحید و ولایت است را با و احکام و فقه و آداب، به خوبی برقرار می‌کنند. ایشان نگاه جامعی به دین دارند و به‌شدت از نگاه یک‌بُعدی به دین که دین را منحصر به احکام و شریعت کنیم و در فقه از آن بحث می‌شود و یا اینکه دین را در زاویۀ باطنی او که همان توحید و ولایت است منحصر کنیم، پرهیز می‌کنند. 🔷 امام، نه شریعت را جدای از ولایت تعریف می‌کنند و نه ولایت را جدای از توحید. بلکه سیر، از شریعت به ولایت و توحید است؛ کمااینکه در قوس نزول هم توحید از طریق ولایت و شریعت در جامعه جاری می‌شود. بنابراین، اگر بگوییم سرپرستی خدای متعال است که انسان را به کمال می‌رساند، این سرپرستی خدای متعال از طریق ولایت حقۀ اولیای خودش و با مناسک شریعت جاری می‌شود و اگر ما بخواهیم سیر تا مقام توحید کنیم، این سیر از آراسته‌ شدن به شریعت شروع می‌شود، تا رسیدن به درک حقیقت ولایت و سیر تا درک از سر توحید. این آن سیری است که در قوس صعود اتفاق می‌افتد. 🔷 بسیاری از عرفان‌ها، فردگرایانه و با نگرش باطنی حرکت می‌کنند؛ یعنی تهذیب را فقط در حوزۀ باطنی انسان تعریف می‌کنند، آن هم فردگرایانه. این عرفان‌ها عرفان‌هایی هستند که با نظام‌های سکولاریستی هم جمع می‌شوند و هیچ تنازعی با عرفان‌های سکولاریستی ندارند و از دلشان هم اندیشۀ حکومت دینی بیرون نمی‌آید! یعنی می‌خواهند مثلاً انسان را در حوزۀ حیات باطنی خودش تا مدارج توحید پیش ببرند. معمولاً این عرفان‌ها کارشان به جایی می‌رسد که شریعت را پوسته می‌دانند و آن را تحقیر می‌کنند و کم‌کم از شریعت فاصله می‌گیرند و تعهد به شریعت را از شرایط اصلی سیر و سلوک هم نمی‌دانند. اما در اندیشۀ حضرت امام این‌گونه نیست. امام همان‌طور که می‌خواهند فرد را سیر بدهند و از مراحل سیر فرد بحث کنند، از مدارج تکامل و سیر اجتماعی انسان هم بحث می‌کنند. 🔷 امام راحل، این اندیشه را که «در سرپرستی و رشد انسان، ولایت اصل است»، در مقیاس جامعه پیاده کردند. صلاح و فساد جامعه بازگشت می‌کند به اینکه نظام ولایتی که بر جامعه حکومت می‌کند صالح باشد یا فاسد. لذا امام در اصلاحات اجتماعی، مبارزات رفرم‌گرایانه ندارند و نمی‌آیند به اصلاحات جزئی دست بزنند؛ بلکه می‌گویند حکومت باید تغییر کند تا جامعه اصلاح شود. در مقیاس جهانی هم وقتی به اصلاح جامعۀ جهانی می‌اندیشند، با نظام استکباری [و با مثلث کاپیتالیسم، سوسیالیسم و صهیونیسم] در جامعۀ جهانی درگیر می‌شوند. این همان اندیشۀ عارفانۀ امام است که محور صلاح و فساد را بیش از آنکه شریعت و قانون بدانند، ولایت می‌دانند؛ بلکه قانون را طریق جریان ولایت می‌دانند. 🔷 امام راحل، همان‌گونه که نسبت به فرد می‌‌گویند باید به شریعت عمل کند تا به ولایت برسد و از طریق درک ولایت حقه به توحید برسد، دقیقاً‌ طریق تهذیب جامعه را همین می‌دانند؛ می‌گویند اسلام، دین حکومتی است و باید از طریق یک مدیریت صحیح، سیر به طرف توحید و مدارج رشد اجتماعی اتفاق بیفتد. از دل چنین اندیشه‌ای، حکومت دینی و ولایت فقیه بیرون می‌آید. 🔷 امام راحل، جامعه‌های انسانی و آحاد را بر اساس تقسیم قرآنی، در سه دستۀ «مؤمن و منافق و کافر» می‌بینند. ایشان، هم در آثار عرفانی محض‌شان و هم در آثار سیاسی‌شان، معتقد به «صُلح کُل» نیستند. ایشان معتقدند ما جامعۀ مؤمنین و کفار و منافقین داریم و اینها حتماً کارشان به درگیری می‌کشد و این درگیری تعطیل‌بردار نیست تا پیروزی یک طرف حاصل شود. این است معنای آن حرف که: «ما تا آخرین نفر و تا آخرین منزل و تا آخرین قطرۀ خون برای اعلای کلمه الله ایستاده‏ایم». در نگاه عرفانی ایشان، صف‌آرایی حق و باطل یک صف‌آرایی تاریخی است تا به عصر ظهور برسیم. لذا از دل عرفان ایشان، مجاهده و شهادت بیرون می‌آید و آن عرفان نظری در میدان عمل تبدیل می‌شود به جهاد و مبارزه، و اتفاقاً در حوزۀ عرفان عملی هم این جهاد را طریق سلوک و تهذیب می‌دانند. (۳۰ دی ۱۳‌۸۸) 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir
38.14M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎙 : چگونه از عرفان امام خمینی، نظریۀ حکومت دینی و ولایت فقیه بیرون می‌آید؟ (نسبتِ «توحید»، «ولایت» و «شریعت» در عرفان امام خمینی) ⬅️ ۳۰ دقیقه 🔰 آیت‌الله : 💥 حضرت امام، نه شریعت را جدای از ولایت تعریف می‌کنند و نه ولایت را جدای از توحید. بلکه سیر، از شریعت به ولایت و توحید است؛ کمااینکه در قوس نزول هم توحید از طریق ولایت و شریعت در جامعه جاری می‌شود. 💥 امام راحل، این اندیشه را که «در سرپرستی و رشد انسان، ولایت اصل است»، در مقیاس جامعه پیاده کردند. صلاح و فساد جامعه بازگشت می‌کند به اینکه نظام ولایتی که بر جامعه حکومت می‌کند صالح باشد یا فاسد. لذا امام در اصلاحات اجتماعی، مبارزات رفرم‌گرایانه ندارند و نمی‌آیند به اصلاحات جزئی دست بزنند؛ بلکه می‌گویند حکومت باید تغییر کند تا جامعه اصلاح شود. در مقیاس جهانی هم وقتی به اصلاح جامعۀ جهانی می‌اندیشند، با نظام استکباری [و با مثلث کاپیتالیسم، سوسیالیسم و صهیونیسم] در جامعۀ جهانی درگیر می‌شوند. این همان اندیشۀ عارفانۀ امام است که محور صلاح و فساد را بیش از آنکه شریعت و قانون بدانند، ولایت می‌دانند؛ بلکه قانون را طریق جریان ولایت می‌دانند. 💥 امام راحل، هم در آثار عرفانی محض‌شان و هم در آثار سیاسی‌شان، معتقد به «صُلح کُل» نیستند. معتقد با مبارزه و جهاد هستند و این عرصه را بستر تهذیب و سلوک می‌دانند. (۳۰ دی ۱۳‌۸۸) 🆔https://eitaa.com/emamsadegh_ir