eitaa logo
🥀 امام زمان (عج) 🥀
10.9هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
6.2هزار ویدیو
1.2هزار فایل
📞پاسخگویی: @Majnonehosain 💞مهدیاران: @emamzaman_12 🌷عطرشهدا: @atre_shohada 📱اینستاگرام: Www.instagram.com/emamzaman.12 👥گروه: https://eitaa.com/joinchat/2504065134Cf1f1d7366b 💕گروه‌مهرمهدوی: @mehr_mahdavi12
مشاهده در ایتا
دانلود
📲 🎇 (س)💕 آه از نماز شَب نشستہ و قامٺ خمیدهـ! آه از،موے سݒید يڪ شبہ!... آه از،دل💔 ! @emamzaman
🥀 امام زمان (عج) 🥀
⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️ #فرازی_از_تاریخ⏳ #وقایع_بعد_از_شهادت_امام_حسین(ع)📜 ⚫️در این روز دفن شهدا
⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️ (ع) 📜 💚بعد از سخنان شجاعانه که باعث بیداری مردم در آن مجلس شد، ابن زیـ👿ـاد به منظور پیاده کردن قدرت خود و پیشگیری از حرکت احتمالی مردمی که از جنگ با ابی عبدالله پشیمان شده بودند و صدای گریه و شیونشان بلند بود، 🏴دستور داد سر حسین (ع)و سایر شهدا را در کوچه های کوفه بگردانند تا مردم بدانند قدرت از آن کیست! 🔥 منادی هم صدا میزد: قَتَّلَ کَذاب اِبنِ کذّاب.. 🌺زید ابن ارقم میگوید: در غرفه خود نشسته بودم دیدم سر حسین را بالای نیزه در کوچه ها میگردانند، شنیدم که آیه ای از سوره کهف میخواند: 🌹" آیا گمان میکنی که داستان اصحاب کهف و رقیم از آیات عجیب ماست" ✨ از شنیدن این آیه از سربریده اباعبدالله مو بر تنم راست شد و بی اختیار صدا زدم: 💫یابن رسول الله! حرف زدن سرِ تو از داستان زنده شدن اصحاب کهف هم عجیبتر است! ⚫️پس از آنکه اسرای کربلا وارد کوفه شدند از سوی مردم کوفه که فضائل اهل بیت را زیاد شنیده بودند و از عدالت علی (ع) پنج سال برخوردار بودند، از هر طرف صدای لعن بر کشندگان فرزند پیغمبر بلند شد و به گوش دشمنانشان میرسید. ☄دشمنان ابی عبدالله بدتر از سگان از کرده خود پشیمان شدند ، 🔥چنانکه عمر سعد بعد از برگشتن از کربلا آنچنان پشیمان بود که به یکی از بستگانش که از او احوالپرسی میکرد گفت: هیچ کس نزد خانواده اش برنگشته که بدتر باشد از وضعی که من برگشته ام،از مرد فاسقی چون ابن زیاد اطاعت کردم و خدای حکیم را معصیت بزرگی مرتکب شدم و رحم و خویشاوندی را قطع نمودم... 🥀 بعد از شهادت امام حسین( ع)سیل انتقادات بر کشندگان پسر پیغمبر وارد شد حتی از سوی نزدیکترین بستگان : 📌عثمان ابن زیاد به برادرش عبیدالله گفت: بخدا قسم دوست داشتم بر بینی تمام فرزندان زیاد تا قیامت علامت بردگی میزدند ولی حسین کشته نمیشد و این لکه ننگ بر خاندان زیاد نمینشست. ◾️مرجانه مادر عبیدالله ابن زیاد بر فرزند خبیثش خشم گرفت و گفت: ای پست فطرت پسر رسول خدا (ص)را کشتی ،بخدا قسم هرگز خدا را با روی خوش ملاقات نخواهی کرد. ▪️معقل ابن یسار به شدت از عبیدالله انتقاد میکرد و از او کناره گرفت. ▪️مردم هرگاه عمربن سعد را میدیدند اورا لعنت میکردند و هرگاه وارد مسجد میشد از مسجد خارج میشدند. 💔حصین ابن عبدالرحمن میگوید: چون خبر قتل حسین به ما رسید سه روز به حالت بهت باقی ماندیم گویی بر سر ما خاکستر پاشیده شده است. 🌷خواجه ربیع بیست سال سکوت اختیار کرده بود وقتی خبر قتل حسین به او رسید رنگش متغیر شد و گفت: براستی حسین را به شهادت رساندند؟😭 سپس فرمود : بخدا جوانمردانی را کشتند که رسول خدا آنها رابسیار دوست میداشت و با دست خود لقمه بر دهانشان مینهاد..سپس به سکوت برگشت تا از دنیا رفت. 🌺حسن بصری وقتی خبر شهادت امام حسین را شنید آنقدر گریه کرد تا پهلوهایش ورم کرد و گفت: آه چه ذلت و خواری است برای ملتی که فرزند زنا زاده فرزند پیغمبرش را بکشد،بخدا قسم جد و پدر حسین از پسر مرجانه انتقام میگیرند.😭 💔حتی عده ای شهر را ترک کردند و گفتند: در شهری که پسر پیغمبر درآن شهید میشود سکنی نمیگزینیم.... ... 📓حیات الحسین ج3 ص119 📔ارشاد مفید ص 229 📘 بحار ج 45 ص18 📕 طبری ج 7 ص385 💚الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج💚 🍃 @emamzaman ⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️●⚫️
🌸 ولادت با سعادت سلام الله علیها مبارک 🌷 برای خشنودی حضرت زینب و بهره مندی از شفاعت ایشان، ۱۴ صلوات بفرستیم و به ایشان هدیه کنیم 💫 اللهم صل علی محمد وآل محمد وعجل فرجهم 🍃💐همانا برترین کارها، کار برای امام زمان است💐🍃 🆔 @EmamZaman
🥀 امام زمان (عج) 🥀
✍️ #رمان_تنها_میان_داعش #قسمت_بیست_و_نهم 💠 گریه یوسف را از پشت سر می‌شنیدم و می‌دیدم چشمان این رزم
✍️ 💠 یک نگاهم به قامت غرق عباس بود، یک نگاهم به عمو که هنوز گوشه چشمانش اشک پیدا بود و دلم برای حیدر پر می‌زد که اگر اینجا بود، دست دلم را می‌گرفت و حالا داغ فراقش قاتل من شده بود. جهت مقام (علیه‌السلام) را پیدا نمی‌کردم، نفسی برای نمانده بود و تنها با گریه به حضرت التماس می‌کردم به فریادمان برسد. 💠 می‌دانستم عمو پیش از آمدن به بقیه آرامش داده تا خبری خوش برایشان ببرد و حالا با دو پیکری که روبرویم مانده بود، با چه دلی می‌شد به خانه برگردم؟ رنج بیماری یوسف و گرگ مرگی که هر لحظه دورش می‌چرخید برای حال حلیه کافی بود و می‌ترسیدم مصیبت عباس، نفسش را بگیرد. 💠 عباس برای زن‌عمو مثل پسر و برای زینب و زهرا برادر بود و می‌دانستم رفتن عباس و عمو با هم، تار و پود دلشان را از هم پاره می‌کند. یقین داشتم خبر حیدر جان‌شان را می‌گیرد و دل من به‌تنهایی مرد اینهمه درد نبود که بین پیکر عباس و عمو به خاک نشسته و در سیلاب اشک دست و پا می‌زدم. 💠 نه توانی به تنم مانده بود تا به خانه برگردم، نه دلم جرأت داشت چشمان حلیه و نگاه نگران دخترعموها را ببیند و تأخیرم، آن‌ها را به درمانگاه آورد. قدم‌هایشان به زمین قفل شده بود، باورشان نمی‌شد چه می‌بینند و همین حیرت نگاه‌شان جانم را به آتش کشید. 💠 دیدن عباس بی‌دست، رنگ از رخ حلیه برد و پیش از آنکه از پا بیفتد، در آغوشش کشیدم. تمام تنش می‌لرزید، با هر نفس نام عباس در گلویش می‌شکست و می‌دیدم در حال جان دادن است. زن‌عمو بین بدن عباس و عمو حیران مانده و رفتن عمو باورکردنی نبود که زینب و زهرا مات پیکرش شده و نفس‌شان بند آمده بود. 💠 زن‌عمو هر دو دستش را روی سر گرفته و با لب‌هایی که به‌سختی تکان می‌خورد (علیهاالسلام) را صدا می‌زد. حلیه بین دستانم بال و پر می‌زد، هر چه نوازشش می‌کردم نفسش برنمی‌گشت و با همان نفس بریده التماسم می‌کرد :«سه روزه ندیدمش! دلم براش تنگ شده! تورو خدا بذار ببینمش!» 💠 و همین دیدن عباس دلم را زیر و رو کرده بود و می‌دیدم از همین فاصله چه دلی از حلیه می‌شکافد که چشمانش را با شانه‌ام می‌پوشاندم تا کمتر ببیند. هر روز شهر شاهد بود که یا در خاکریز به خاک و خون کشیده می‌شدند یا از نبود غذا و دارو بی‌صدا جان می‌دادند، اما عمو پناه مردم بود و عباس یل شهر که همه گرد ما نشسته و گریه می‌کردند. 💠 می‌دانستم این روزِ روشن‌مان است و می‌ترسیدم از شب‌هایی که در گرما و تاریکی مطلق خانه باید وحشت خمپاره‌باران را بدون حضور هیچ مردی تحمل کنیم. شب که شد ما زن‌ها دور اتاق کِز کرده و دیگر در میان نبود که از منتهای جان‌مان ناله می‌زدیم و گریه می‌کردیم. 💠 در سرتاسر شهر یک چراغ روشن نبود، از شدت تاریکی، شهر و آسمان شب یکی شده و ما در این تاریکی در تنگنای غم و گرما و گرسنگی با مرگ زندگی می‌کردیم. همه برای عباس و عمو عزاداری می‌کردند، اما من با اینهمه درد، از تب سرنوشت حیدر هم می‌سوختم و باز هم باید شکایت این راز سر به مهر را تنها به درگاه می‌بردم. 💠 آب آلوده چاه هم حریفم شده و بدنم دیگر استقامتش تمام شده بود که لحظه‌ای از آتش تب خیس عرق می‌شدم و لحظه‌ای دیگر در گرمای ۴۵ درجه طوری می‌لرزیدم که استخوان‌هایم یخ می‌زد. زن‌عمو همه را جمع می‌کرد تا دعای بخوانیم و این توسل‌ها آخرین حلقه ما در برابر داعش بود تا چند روز بعد که دو هلی‌کوپتر بلاخره توانستند خود را به شهر برسانند. 💠 حالا مردم بیش از غذا به دارو نیاز داشتند؛ حسابش از دستم رفته بود چند مجروح و بیمار مثل عمو درد کشیدند و غریبانه جان دادند. دیگر حتی شیرخشکی که هلی‌کوپترها آورده بودند به کار یوسف نمی‌آمد و حالش طوری به هم می‌خورد که یک قطره از گلوی نازکش پایین نمی‌رفت. 💠 حلیه یوسف را در آغوشش گرفته بود، دور خانه می‌چرخید و کاری از دستش برنمی‌آمد که ناامیدانه ضجه می‌زد تا فرشته نجاتش رسید. خبر آوردند فرماندهان تصمیم گرفته‌اند هلی‌کوپترها در مسیر بازگشت بیماران بدحال را به ببرند و یوسف و حلیه می‌توانستند بروند. 💠 حلیه دیگر قدم‌هایش قوت نداشت، یوسف را در آغوش کشیدم و تب و لرز همه توانم را برده بود که تا رسیدن به هلی‌کوپتر هزار بار جان کندم. زودتر از حلیه پای هلی‌کوپتر رسیدم و شنیدم با خلبان بحث می‌کرد :«اگه داعش هلی‌کوپترها رو بزنه، تکلیف اینهمه زن و بچه که داری با خودت می‌بری، چی میشه؟»... نویسنده: 🌤 الّلهُـمَّ عَجِّــلْ لِوَلِیِّکَـــ الْفَـــرَج 🌤 🆔 @EmamZaman
seyedrezanarimani-@yaa_hossein.mp3
21.61M
سلام الله علیها مبارک🎉🌹 🎵اِنّا اَعطیناڪ الڪوثر، ڪوثر عطا شده مڪرر 🎤سیدرضا ❀[ @EmamZaman ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄
❀ 『💐͜͡🌸』 «السَّلامُ‌عَلىٰ‌مَنْ‌تَهَيَّجَ‌قَلْبُــهالِلحُسِين» [سلام‌بربانویۍكه‌قلبش‌از‌جاۍكنده‌شد براۍِحُسيــــن‌علیه‌السلام...] ••• امام زمانم؛❣ میـلاد عمـه‌جان‌ تان، سلام‌الله‌علیها بر شـما مبـارک...🌱 مولاے مهـربانم 🌸 ❀[ @EmamZaman ]❀ ┄┅═✧❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔅زینب فقط صبر نیست؛ تفسیر دعای عهد است. عهدی با امام زمانش، «وَالمُمتَثلینَ لِاَوامره وَالمُحامینَ عنه» است. آمده است تا ثابت کند اطاعت و حمایت از امام، زن و مرد نمی‌شناسد. 🥀 【@emamzaman
هدایت شده از ♡مهدیاران♡
5-hajmahdirasuli-shahadathazratzeynab92-zamine.mp3
2.61M
بغض‌غریبی‌توی‌صدامه اشکای‌‌روضت‌‌روگونه‌هامه..😔
enc_16453046802129067238004.mp3
2.97M
نه مهلت که پیراهن تو ببویم نه فرصت که در ماتم تو بگریم خدا حافظ ای جوانی زینب سلام ای قد کمانی زینب.. 😭😭 🖤 🥀 【@emamzaman
تمام‌آنچه‌شنیده‌ایم‌زینب(س) به‌چشم‌دیده‌است! [سلامٌ‌علی‌قلبِ‌زینب‌الصبور..🖤] 🥀 【@emamzaman
هدایت شده از 🌸یاس گراف🌸
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🕊روحم هرشب مثل زینب پروانه ی گلزار ضریح.. [صلی الله علیک یا زینب کبری] 🖤 🥀 【 @yas_graph
enc_16756365563901530566471.mp3
2.63M
▪️الله اکبر بزنن نفحه صور محشر داخل شد زینب به حریم یاغیان کافر 🥀 【@emamzaman