eitaa logo
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
10.9هزار دنبال‌کننده
11.5هزار عکس
6.2هزار ویدیو
1.2هزار فایل
📞پاسخگویی: @Majnonehosain 💞مهدیاران: @emamzaman_12 🌷عطرشهدا: @atre_shohada 📱اینستاگرام: Www.instagram.com/emamzaman.12 👥گروه: https://eitaa.com/joinchat/2504065134Cf1f1d7366b 💕گروه‌مهرمهدوی: @mehr_mahdavi12
مشاهده در ایتا
دانلود
دعای‌هرروزماه‌مبارڪ‌رمضان🌙 @EmamZaman ┄┅═✧❁✧═┅┄
4_5958582166110601759.mp3
1.56M
💚دلتنگ نامه😭 ای که تویی آرام دلم... 👌 تقدیم به همه اونایی که دلتنگ ارواحنافداه هستند... رزقِ امروزمونِ،ازدست ندید🌹 @EmamZaman ┄┅═✧❁✧═┅┄
پنج ویژگی موفق 1⃣ همیشه برای خواسته هایشان میجنگند @EmamZaman ┄┅═✧❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
بابا جون کی بهت گفت اینو بگی؟😍 نمونه ای از «رُحَماءُ بَينَهُم✨ » خودتون ببینید 🖇❤️ آخه رهبر انقد مهربون ...☺️🦋 🌱 @EmamZaman ┄┅═✧❁✧═┅┄
: 🌸 میدونی الله اکبر یعنی چه؟! یعنی خدا از هرچه که در ذهن داری بزرگ‌تر است..🌸 @EmamZaman ┄┅═✧❁✧═┅┄
🇵🇸 امام زمان (عج) 🇮🇷
#رمان #تا_تلاقی_خطوط_موازی #پارت_سی_ام _نگفتید بازم قرار بزاریم؟ _راستش من واقعاً سردرگمم،اما می
با گریه و ناراحتی به پدر که با ابروهای درهم نگاهم میکرد گفتم: _بابا واسه چی این کارو کردی هان؟ پدر با عصبانیت گفت: _صداتو بیار پایین ببینم! از رو نرفتم و با پررویی ادامه دادم: _من میخواستمش.واسه چی گفتید نیان؟ پدر که ناباور بود مثل خودم تقریبا فریاد کشید: _به به !! فرامرز بیا که ببین زندگیت به کجا رسید!! به به !! تو غلط کردی میخواستیش! از پررویی زیادت من خجالت کشیدم! برو بچه..یه ذره غرور داشته باش بدبخت ده بار تفت کردن بازم راهشون بدم؟ با گریه نالیدم: _مامان شما بگو... پدر با ناراحتی فوران کرد و غرید: _ساکت شو بهار، دیگه چیزی نشنوم، حتی جلوی چشامم نباش، نسیم ببرش! نسیم کشان کشان من را به اتاق برد وبا تعجب وچاشنی خشم گفت: _بسه! چی شده حالا! من که شوهر کردم کجا رو گرفتم که اینجوری براش زار میزنی. خشمم را سر او خالی کردم وفریاد زدم: _واسه شوهر گریه نمیکنم احمق! .من دنبال شوهر نیستم من اونارو دوست داشتم. با مهربانی بغلم کرد وگفت: _باشه،با بابا حرف میزنم خوبه؟! تند تند سر تکان دادم و با اشک وآه در جایم دراز کشیدم وطبق معمول این یک هفته با زینب درددل کردم.تقریباً مطمئن بودم از ازدواج من راضی است. مسخره بود که التماسش میکردم برایم دعا کند تا خوشبخت شوم! به همین سادگی خواب های دیده شده توسط خودم وامیراحسان را به هر آنچه که دلم میخواست تعبیر کردم! با پدر قهر بودیم! به یاد نداشتم در این بیست وچهارسال روزی باهم قهر باشیم. حالا هردو با اخم وتَخم از کنار هم رد میشدیم. پدر گهگداری جوری که به در بگوید دیوار بشنود با کنایه داستان هایی از بی وفایی فرزند برای مادر تعریف میکرد. سر جنگ نداشتیم با هم، اما حرفها و رفتارهایم، فوق العاده پدر را ناراحت کرده بود، و فکر میکرد که بخاطر یک غریبه با اون تند رفتار کرده ام، در حقیقت پدر از اصل ماجرا خبر نداشت! ... @EmamZaman ┄┅═✧❁✧═┅┄
آماده شدم تا سرکار جدیدم که دریک آرایشگاه کوچک نزدیک محله امان بود بروم. پدر بدون نگاه کردن در رویم گفت: _لازم نکرده بری. _قول دادم. _گفتم نمیری..تازه به مامانت گفتم ظهر زنگ بزنه به سیّدینا که همین امشب بیان. متحیر گفتم: _نه! اینکه خیلی بده! نمیشه! بابا تو روخدا! چرا با من لج میکنین؟! _من با تو لج کنم؟! من دیگه غلط بکنم پا روی دم تو بذارم. تویی که صدات بلندتر از من شده. واقعاً نمیخواستم همچین اتفاقی بیفتد.پدر سنگدل شده بود به گریه افتادم وگفتم: _تورو خدا بسته بابا اذیتم نکن. یک هفته عذابم دادی دیگه کافیه بابا، این کارو نکن با من! _حرفم عوض نمیشه.نغمه زنگ بزن بگو بیان. حتماً همین امشب میانا. غرور سیری چنده بابا، بذار زود تر نون خور اضافیمو رد کنم بره! چرا پدر اینطوری شد؟ همه چیز دست به دست هم داده بود تا ما باهم ازدواج کنیم.گریه های کودکانه ام هم رویش اثر نکرد.مرغش یک پا داشت. پدر که رفت؛با التماس به مادرم گفتم که زنگ نزند، اما مادر هم مثل پدر مرغش یک پا داشت، به محض آنکه ظهر شد به سمت گوشی رفت. نسیم هم دلش به حالم سوخت وبامن همسو شد: _نکن مامان زشته.عقل خودت چی میگه؟ آبروی بهار میره! تازه خبر نداشتند قبلا یکبارهم خودم التماسشان را کرده بودم! _من کاره ای نیستم.باباتو که میشناسی. تا آمد گوشی را بردارد؛زنگ خورد! شماره را نگاه کرد وبا هیجان گفت: _وای خدای توانا همزمان با نسیم پرسیدیم چی شده؟ _خودشون زنگ زدن! با ذوق گوشی را برداشت، اما به قدری پر غرور حرف میزد وخود را هنوز ناراضی نشان میدادکه من ونسیم چشمانمان از حدقه درآمد! در آخر مکالمه گفت: _"ای بابا...پس بذارید با باباشون هماهنگ کنم ببینم راضیه یا هنوزم دلش به این وصلت نیست!" تماس راقطع کرد وپنج دقیقه بعد دوباره تماس گرفت وگفت که پدر موافقت کرده!! درآخر هم خودجوش با پدر تماس گرفت وخداراشکر گویان ازاین آبروداری؛جریان را تعریف کرد.من هم از ته دل شاد شدم. حسی که شاید دراین مدت به ندرت به من دست داده بود. ... @EmamZaman ┄┅═✧❁✧═┅┄
این‌ماه‌رمضونم‌تموم‌میشه :)) ولے‌مھم‌اینجاست توچطورےازش‌خارج‌میشے؟! - همین✋🏾. . @EmamZaman ┄┅═✧❁✧═┅
. 🍁 🍂بِسْمِ اللهِ الرَّحْمنِ الرَّحِیمِ🍂 ❀اِلهی عَظُمَ الْبَلاءُ ❀وَ بَرِحَ الْخَفآءُ ❀وَ انْکَشَفَ الْغِطآء ❀وَ انْقَطَعَ الرَّجآءُ ❀وَ ضاقَتِ الاَْرْض ❀وَ مُنِعَتِ السَّمآءُ ❀وَ اَنْتَ الْمُسْتَعان ❀وَ اِلَیْکَ الْمُشْتَکی ❀وَ عَلَیْکَ الْمُعَوَّلُ فِی الشِّدَّ وَ الرَّخآءِ اَللّهُمَّ صَلِّ عَلی مُحَمَّد وَ الِ مُحَمَّد اُولِی الاَْمْرِ الَّذینَ فَرَضْتَ عَلَیْنا طاعَتَهُمْ وَ عَرَّفْتَنا بِذلِکَ مَنْزِلَتَهُمْ فَفَرِّجْ عَنّا بِحَقِّهِمْ فَرَجاً عاجِلا قَریباً کَلَمْحِ الْبَصَرِ اَوْ هُوَ اَقْرَبُ یا مُحَمَّدُ یا عَلِیُّ یا عَلِیُّ یا مُحَمَّدُ اِکْفِیانی فَاِنَّکُما کافِیانِ وَ انْصُرانی فَاِنَّکُما ناصِران یا مَوْلانا یا صاحِبَ الزَّمانِ ✿ฺالْغَوْثَ الْغَوْثَ الْغَوْثَ ✿ฺاَدْرِکْنی اَدْرِکْنی اَدْرِکْنی ✿ฺالسّاعَةَ السّاعَةَ السّاعَةَ ✿ฺالْعَجَلَ الْعَجَلَ الْعَجَل ✿یا اَرْحَمَ الرّاحِمینَ ✿ฺبِحَقِّ مُحَمَّد وَ الِهِ الطّاهِرین ◎◎ یَا اللَّهُ یَا رَحْمَانُ یَا رَحِیمُ یَا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ ثَبِّت قَلْبِی عَلَى دِینِک @EmamZaman ┄┅═✧❁✧═┅┄
همان گونه که شکل گیری وجود فاطمه علیهاالسلام شگفت انگیز است، دوران حمل او نیز قضایای عجیبی را در پی داشت که سخن گفتن او با مادر از جمله ی این شگفتی هاست.  🔹از جمله زمانی که کفّار از پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله خواستند ماه را دو نیم کند، خدیجه از چنین درخواست عجیبی هراسان شده بود و در دل احساس ناراحتی می کرد. او با خود گفت: «زهی تأسف برای کسانی که محمّد را تکذیب می کنند، با این که او از طرف پروردگارم فرستاده شده است.» در این لحظات که خدیجه علیهاالسلام دلشوره عجیبی داشت به ناگاه فاطمه لب به سخن گشود ـ خدیجه با تمام وجود صدای او را شنید که ـ می گفت: ای مادر! نترس و محزون نباش خدا با پدر من است. @EmamZaman ┄┅═✧❁✧═┅┄
1_887606933.mp3
5.25M
جانِ‌سَقـاۍ‌حَـرَم خُدایـابِبخَش خُدایابِبخَش💔😞 با‌حال‌خـوب‌گوش‌ڪنید🖇🎧 🦋 @EmamZaman ┄┅═✧❁✧═┅┄
دعایِ روز دهم ماه مبارک رمضان🌙 @EmamZaman ┄┅═✧❁✧═┅┄
تحدیر_+جزء+دهم+قرآن+کریم+.mp3
3.81M
🌱تندخوانی؛ با تلاوت استادمعتز اقائی🌱 🕊 @EmamZaman ┄┅═✧❁✧═┅┄
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔻چرا دیمونا نقطه ضعف اسرائیل است؟ 🔹این ویدیو رو ببینید تا بدانید که چرا اسرائیل با این زنگ هشدار جدی دیشب، شب‌های دیگر نمیتواند آسوده بخوابد @EmamZaman ┄┅═✧❁✧═┅┄
ما یک سیلی خوردیم از اشتباه به زن و مرد و آن کسی که به حد رأی دادن قانونی رسیده واجب است این مسئله که در پای صندوقهای تعیین رئیس جمهور حاضر بشوند و رأی بدهند. چنانچه سستی بکنید، کسانی که می‏خواهند این کشور را به باد فنا بدهند، ممکن است پیروز بشوند. باید همه شما، همه ما، زن و مرد، هر مکلف همان‏طور که باید نماز بخواند، همان‏طور باید سرنوشت خودش را تعیین کند. ما یک سیلی خوردیم از اشتباه، ما همه این نابسامانیهایی که الآن داریم برای اینکه اشتباه کردیم، نباید اشتباه تکرار بشود ✨صحیفه امام، جلد۱۵، ص۲۸ @EmamZaman ┄┅═✧❁✧═┅┄
السلام علیک یا ام المؤمنین السلام علیک یازوجة سید المرسلین السلام علیک یاام فاطمة الزهراء سیدة نساء العالمین السلام علیک یااول المؤمنات ،السلام علیک یامن انفقت مالها فی نصرة سید الانبیاء ونصرته مااستطاعت ودافعت عنه الاعداء ،السلام علیک یامن سلم علیها جبرئیل وبلغها السلام من الله الجلیل ،فهنیئا لک بما اولاک الله من فضل والسلام علیک ورحمة الله وبرکاته. زیارتنامه @EmamZaman ┄┅═✧❁✧═┅┄
دعای‌هرروزماه‌مبارڪ‌رمضان🌙 @EmamZaman ┄┅═✧❁✧═┅┄
مداحی آنلاین - ام الزهرا نیمه جون بانوی من - مهدی رسولی.mp3
4.56M
🌴ام الزهرا نیمه جون بانوی من 🌴یاور من مهربان بانوی من 🎤 🖤(س) @EmamZaman ┄┅═✧❁✧═┅┄
پنج ویژگی موفق 2⃣ به خانواده خود اهمیت میدهند @EmamZaman ┄┅═✧❁✧═┅┄
جمعہ ها وضعِ دلمـ بــــدجۅر میریــــــزد بہم قصہ یِ یڪ مردِ تنہآ غصہ دآرمـ میڪندـ💔 @EmamZaman ┄┅═✧❁✧═┅┄