eitaa logo
امام زمان سلام الله علیه ✨
486 دنبال‌کننده
1.2هزار عکس
405 ویدیو
59 فایل
💠ترویج معارف اهل بیت سلام الله علیهم اجمعین ..بیان قران کریم و روایات ..پخش زنده توسط اساتید برجسته در مناسبت های مذهبی و دوشنبه شب ها و جمعه بعدازظهرها به نیت تعجیل در فرج و خشنودی امام زمان سلام الله علیه کپی ازاد خادم کانال @Ya_mahde_adrekni
مشاهده در ایتا
دانلود
امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ #نهج‌البلاغه ☀️ #حکمت‌ها ┄┅═══✼کــلام مـولا؏✼═══┅┄ 🔺امشِ بِدَائِکَ مَا مَش
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ ☀️ ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ ⭕️أَفضَلُ الزّهدِ إِخفَاءُ الزّهدِ. 💠برترین نوع پارسایی مخفی داشتن پارسایی است. 📒 ┄═❁❈شرح❈❁═┄ ✍این سخن اشاره به برنامه ای است که زاهدان ریایی در آن عصر و این عصر برای جلب قلوب مردم انتخاب می‌کردند؛لباس‌های ساده و مندرس و گاه از کرباس و خانه ای محقر و طعامی بسیار ساده برای خود برمی گزیدند تا مردم به آنها اقبال کنند و گاه آنها را مستجاب الدعوه پندارند و از این طریق مقامی در اجتماع پیدا کنند و یا اموالی را پنهانی گرد می‌آوردند. بسیار می‌شد که زندگانی درونی و بیرونی آنها با هم بسیار متفاوت بود و با توجه به این که ریاکاری نوعی شرک و خودپرستی است آنها گرچه ظاهرا زاهد ولی در باطن مشرک بودند و گاه سرچشمه خطراتی برای جامعه می‌شدند. زاهد واقعی آن کس نیست که به سراغ دنیا رفته، ولی چون آن را به چنگ نیاورده ناچار لباس زهد به خود پوشیده است. زاهد واقعی کسی است که دنیا به سراغش آمده و او آن را نپذیرفته و زندگی زاهدانه را بر نعیم دنیا ترجیح داده است. به تعبیری دیگر: زاهد کسی است که وابسته به دنیا و اسیر آن نباشد نه آن کس که دستش از همه چیز ته است. همان گونه که امیر مؤمنان علی علیه السلام در تفسیر زهد از آیه شریفه «لِکَیْلا تَأْسَوْا عَلی ما فاتَکُمْ وَ لا تَفْرَحُوا بِما آتاکُمْ» استفاده کرده است و می‌فرماید: «تمام زهد در دو جمله از قرآن آمده است، خداوند سبحان می‌فرماید: بر گذشته تأسف نخورید و نسبت به آنچه به شما داده است دلبند و شاد نباشید». (. 📚نهج البلاغه، حِکَم، کلمه ۴۳۹. ) ✍گفتنی است در زمان امام صادق علیه السّلام افرادی بودند که به دروغ از روی ریا لباس های خشن و فقیرانه می پوشیدند و خود را زاهد نشان می دادند، و وقتی می دیدند امام صادق سلام الله علیه لباس هایی گران قیمت و زیبا پوشیده به حضرت طعنه می زدند که تو خود را امام می دانی و منتسب به رسول اکرم و امیرالمومنین هستی کدام یک از پدرانت رسول اکرم یا امیرالمومنین اینگونه لباس می پوشیدند؟! امام نیز پاسخ دادند: در زمان رسول اکرم و علی علیهما السلام مردم در فقر و نداری بودند و این حضرات نیز با توجه به شرایط اقتصادی آن زمان لباس می پوشیدند ولی امروزه اینطور نیست و نعمت های دنیا امروزه به مردم روی آورده و بهترین افراد برای استفاده از این نعمات الهی ابرار و نیکان هستند، و باید بر اساس این زمان لباس انتخاب کرد: خَیْرُ لِبَاسِ کُلِّ زَمَانٍ لِبَاسُ أَهْلِهِ. (بهترین لباس در هر زمانی، لباس اهل آن زمان است) سپس امام صادق علیه السّلام به آن فردی که تظاهر به زهد می کرد فرمودند: لباسی را که اکنون بر تن من می‌بینی در ظاهر برای مردم می‌پوشم سپس دست آن فرد را به‌ طرف خود کشید و لباس زیرین را بالا زد و لباس زیرین را نشان داد که خشن و فقیرانه بود، امان اشاره به لباس خشن و فقیرانه که در زیر پوشیده بود کرد و فرمود: این را برای خودم می‌پوشم و آنچه را دیده‌ای برای مردم. سپس لباس آن فرد زاهد نمای ریاکار را کنار زد و معلوم شد که ظاهر آن خشن و درون آن نرم و عالی است. آنگاه فرمود: این لباس خشن را برای مردم پوشیدی و لباس نرم را برای خودت پوشیده‌ای تا راحت و آسوده باشی! (. 📚کافی، ج ۶، بَابُ اللِّبَاسِ .) دلیل اینکه امام در ظاهر لباس خوب می پوشیدند می توان گفت : ۱)موافقت با لباس اهل زمان خویش ۲)نگویند ریا می کند با پوشیدن لباس خشن و فقیرانه یا دیوانه است. (. 📚کافی ج ۶، بَابُ اللِّبَاس، ح ۹ .) ۳)تا دشمن ببیند و از روی حسادت و کینه حرص بخورد و دوست ببیند خوشحال شود. (. 📚کافی ج ۶، بَابُ اللِّبَاس، ح ۱ .) ۴)برای جلوگیری از انحرافات صوفیه که لباس زیبا پوشیدن را حرام می دانستند و به ائمه طعنه می زدند. (. 📚بحارالانوار ج ۶۷، ص ۱۲۰ ، ح ۱۱ .) •┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ #نهج‌البلاغه ☀️ #حکمت‌ها ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ ⭕️أَفضَلُ الزّهدِ إِخفَاءُ
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ ☂ ☀️ ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ ⭕️إِذَا کُنتَ فِی إِدبَارٍ وَ المَوتُ فِی إِقبَالٍ فَمَا أَسرَعَ المُلتَقَی. 💠وقتی که تو پشت به دنیا می‌کنی و مرگ را به تو می‌آورد، پس چه زود با هم روبرو می‌شوید. 📒 ┄═❁❈شرح❈❁═┄ ✍نکته مهمی در این سخن پرمحتوای امام علیه السلام است که نخست همه انسان‌ها را در حال حرکت به سوی پایان عمر معرفی می‌کند و این یک واقعیت است. از لحظه ای که انسان متولد می‌شود و هر ساعتی که بر او می‌گذرد بخشی از سرمایه عمر او کاسته و هر نفسی که می‌زند یک گام به پایان زندگی نزدیک می‌گردد، زیرا عمر انسان به هر حال محدود است و اگر هیچ مشکلی هم برای او پیش نیاید روزی پایان می‌پذیرد. درست مانند چراغی که ماده اشتعال زایش تدریجاً کم می‌شود و روزی تمام و سرانجام خاموش خواهد شد. این حرکت سریع بدون یک لحظه توقف ادامه دارد و به این ترتیب، از این سو همه انسان‌ها شتابان به سوی مرگ حرکت می‌کنند. از سوی دیگر، پیوسته عوامل مرگ به سوی انسان در حرکت اند خواه این عوامل از طریق حوادث ناگهانی، زلزله ها، طوفان و سیلاب، تصادف‌ها و مانند آن باشد یا به صورت بیماری‌هایی که با گذشت عمر و ضعف و ناتوانی اعضا خواه ناخواه دامان انسان را می‌گیرد و بدین ترتیب دو حرکت از دو سو رو به روی یکدیگر دائماً در حال انجامند از یک سو، انسان به سوی نقطه پایان زندگی و از آن سو، حوادث به سوی انسان در حرکت است و در چنین شرایطی ملاقات با یکدیگر سریع خواهد بود؛مانند دو وسیله نقلیه ای که از دو طرف روبروی یکدیگر با سرعت در حرکت اند و چیزی نمی گذرد که به هم می‌رسند. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
امام زمان سلام الله علیه ✨
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ ☂ #نهج‌البلاغه ☀️ #حکمت‌ها ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ ⭕️إِذَا کُنتَ فِی إِدبَارٍ وَ ا
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ ☀️ ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ ⭕️الْإِیمَانُ عَلَی أَرْبَعِ دَعَائِمَ: عَلَی الصَّبْرِ، وَ الْیَقِینِ، وَ الْعَدْلِ، وَ الْجِهَادِ. وَ الصَّبْرُ مِنْهَا عَلَی أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَی الشَّوْقِ، وَ الشَّفَقِ، وَ الزُّهْدِ، وَ التَّرَقُّبِ: فَمَنِ اشْتَاقَ إِلَی الْجَنَّةِ سَلَا عَنِ الشَّهَوَاتِ؛وَ مَنْ أَشْفَقَ مِنَ النَّارِ اجْتَنَبَ الْمُحَرَّمَاتِ؛وَ مَنْ زَهِدَ فِی الدُّنْیَا اسْتَهَانَ بِالْمُصِیبَاتِ؛وَ مَنِ ارْتَقَبَ الْمَوْتَ سَارَعَ إِلَی الْخَیْرَاتِ. 💠ایمان بر چهار پایه استوار است: بر «صبر» و «یقین» و «عدالت» و «جهاد». صبر از میان آنها، بر چهار شعبه استوار است؛ بر اشتیاق، ترس، زهد و انتظار. آن کس که مشتاق بهشت باشد، شهوات و تمایلات سرکش را به فراموشی می‌سپارد و آن کس که از آتش جهنم بیمناک باشد از گناهان دوری می‌گزیند و کسی که زاهد و بی اعتنا به دنیا باشد مصیبت‌ها را ناچیز می‌شمرد و آن کس که انتظار مرگ را می‌کشد برای انجام اعمال نیک سرعت می‌گیرد. 📒 ┄═❁❈شرح❈❁═┄ ✍🏼«شوق» به معنای علاقه و اشتیاق به چیزی و«شفق» در اصل به معنای آمیخته شدن روشنایی روز به تاریکی شب است، سپس به ترس آمیخته با علاقه به کسی یا چیزی به کار رفته است و«زهد» عدم وابستگی به دنیا و زخارف دنیاست و «ترقب» به هرگونه انتظار گفته می‌شود. «سلا»به معنای فراموش کردن چیزی است. در واقع صبر و شکیبایی گاه در مقابل شهوت و در مسیر اطاعت خداست و گاه در مقام پرهیز از گناهان و گاه در مقابل مصائب و درد و رنج‌های دنیوی است و گاه در مقابل پایان عمر و مرگ. ✍🏼برای این که انسان بتواند مواضع خود را در مقابل این امور چهارگانه روشن سازد باید متکی به عقاید صحیح گردد؛عشق به بهشت و نعمت‌های بی پایانش او را از غلطیدن در شهوات سرکش دنیا حفظ می‌کند و این همان صبر بر طاعت است و ایمان به عذاب الهی در آخرت و خوف از دوزخ او را از گناهان باز می‌دارد، چرا که گویی آتش دوزخ را با چشم خود می‌بیند. از آنجا که بی تابی در برابر مصائب به دلیل دلبستگی‌های دنیوی است آن کس که زاهد و بی اعتنا به دنیا باشد و از این دلبستگی‌ها وا رَهَد مصیبت در برابر او کوچک می‌شود و صبر در برابر آن آسان می‌گردد. ✍🏼امام علیه السلام علاوه بر سه شاخه معروف صبر شاخه چهارمی هم در اینجا بیان فرموده و آن صبری است که از انتظار مرگ ناشی می‌شود کسی که در هر لحظه احتمال می‌دهد پرونده حیاتش بسته شود و پنجه مرگ گلویش را بفشارد، با سرعت به سوی کارهای خیر می‌دود تا در فرصت باقی مانده کفه عمل صالح خود را سنگین سازد و این نیاز به صبر و استقامت فراوان دارد. از آنچه در بالا آمد روشن شد که امام تمام شاخه‌های چهارگانه صبر را مرتبط به اعتقادات قلبی می‌شمارد؛اعتقاد به بهشت، دوزخ، به بی اعتباری دنیا و مرگ. توجه به این نکته نیز لازم است که چون ایمان دارای درجاتی است و مطابق بعضی از روایات، ده درجه دارد، صبر و شوق به بهشت و ترس از دوزخ و زهد در دنیا و انتظار مرگ نیز در افراد مختلف است؛بعضی در اعلا درجه ایمان قرار دارند و این شاخه‌ها به طور کامل در باغستان روح آنها نمایان است و بعضی در ادنا درجه ایمانند و از هر کدام از این امور بهره کمی دارند. •┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ #نهج‌البلاغه ☀️ #حکمت‌ها ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ ⭕️الْإِیمَانُ عَلَی أَرْبَ
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ ☂ ☀️ ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ ⭕️الْیَقِینُ مِنْهَا عَلَی أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَی تَبْصِرَةِ الْفِطْنَةِ، وَ تَأَوُّلِ الْحِکْمَةِ، وَ مَوْعِظَةِ الْعِبْرَةِ، وَ سُنَّةِ الْأَوَّلِینَ. فَمَنْ تَبَصَّرَ فِی الْفِطْنَةِ تَبَیَّنَتْ لَهُ الْحِکْمَةُ؛وَ مَنْ تَبَیَّنَتْ لَهُ الْحِکْمَةُ عَرَفَ الْعِبْرَةَ؛وَ مَنْ عَرَفَ الْعِبْرَةَ فَکَأَنَّمَا کَانَ فِی الْأَوَّلِینَ. 💠یقین نیز که از دعائم و پایه های ایمان می باشد، بر چهار شاخه استوار است: بر بینش هوشمندانه و عمیق و پی بردن به دقایق حکمت و پند گرفتن از عبرت‌ها و توجه به روش پیشینیان صالح. کسی که بینایی هوشمندانه داشته باشد حکمت و دقایق امور برای او روشن می‌شود و کسی که دقایق امور برای او روشن شود عبرت فرا می‌گیرد و کسی که درس عبرت گیرد چنان است که گویا همیشه با گذشتگان بوده است. 📒 ┄═❁❈شرح❈❁═┄ ✍ممکن است این چهار شاخه اشاره به چهار رشته از علوم انسانی باشد: نخست علوم تجربی است که از«تبصرة الفطنة»سرچشمه می‌گیرد و دوم علوم نظری است که از«تأویل الحکمه»به دست می‌آید سوم علومی است که از تاریخ نصیب انسان می‌شود و مایه عبرت اوست و چهارم علوم نقلی است که از سنن پیشنیان به دست می‌آید. هنگامی که انسان این چهار رشته علمی را پیگیری کند و از آنها بهره کافی ببرد به مقام یقین می‌رسد. مثلاً درباره خداشناسی نخست چشم باز کند و به خوبی آثار پروردگار را در جهان هستی ببیند سپس با اندیشه عمیق رابطه آن را با مبدأ آفرینش قادر و حکیم درک کند آن گاه از حوادث تاریخی عبرت بگیرد و خدا را از لابه لای آن بشناسد و پس از آن بر آنچه از پیشنیان صالح و عالم به دست آمده مرور کند و علوم آنها را به علم خود بیفزاید تا یک خداشناس کامل گردد. همچنین در مورد خودسازی و عوامل تقرب به پروردگار. ✍از بسیاری از نسخه‌های این حدیث شریف استفاده می‌شود که در کلام سیّد رضی سقط و حذفی وارد شده و صحیح آن چنین بوده است: «وَ مَنْ عَرَفَ الْعِبْرَةَ عَرَفَ السُّنَّةَ وَ مَنْ عَرَفَ السُّنَّةَ فَکَأَنَّمَا کَانَ مَعَ الْأَوَّلِین»که ترجمه آن چنین می‌شود: آن کس که درس عبرت بیاموزد بر سنت‌ها آگاهی پیدا می‌کند و کسی که سنت‌های پیشینیان را فرا گیرد (و از تجربیات آنها استفاده کند) گویا همیشه در میان آنها و با آنها بوده است. (📚کافی، ج ۲، ص ۵۱، ح ۱). از جمله اموری که گواهی می‌دهد عبارت سیّد رضی سقط و حذفی دارد این است که مطابق نقل او یقین سه شاخه پیدا می‌کند در حالی که تمام پایه‌های چهارگانه ایمان هر کدام دارای چهار شاخه است. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
امام زمان سلام الله علیه ✨
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ ☂ #نهج‌البلاغه ☀️ #حکمت‌ها ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ ⭕️الْیَقِینُ مِنْهَا عَلَی أَرْ
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ ☀️ ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ ⭕️الْعَدْلُ مِنْهَا عَلَی أَرْبَعِ شُعَبٍ: عَلَی غَائِصِ الْفَهْمِ، وَ غَوْرِ الْعِلْمِ، وَ زُهْرَةِ الْحُکْمِ، وَ رَسَاخَةِ الْحِلْمِ، فَمَنْ فَهِمَ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ؛وَ مَنْ عَلِمَ غَوْرَ الْعِلْمِ صَدَرَ عَنْ شَرَائِعِ الْحُکْمِ؛وَ مَنْ حَلُمَ لَمْ یُفَرِّطْ فِی أَمْرِهِ وَ عَاشَ فِی النَّاسِ حَمِیداً. 💠عدل نیز که از دعائم و پایه های ایمان می باشد، چهار شعبه دارد: فهم دقیق، علم و دانش عمیق، قضاوت صحیح و روشن و حلم و بردباری راسخ. کسی که درست بیندیشد به اعماق دانش آگاهی پیدا می‌کند و کسی که به عمق علم و دانش برسد از سرچشمه احکام، سیراب می‌گردد و آن کس که حلم و بردباری پیشه کند گرفتار تفریط و کوتاهی در امور خود نمی شود و در میان مردم با آبرومندی زندگی خواهد کرد. 📒 ┄═❁❈شرح❈❁═┄ ✍🏼در واقع کسی که بخواهد حکم عادلانه ای کند نخست باید از قابلیت و استعداد شایسته ای در فهم موضوع برخوردار باشد تا هرگونه خطا در تشخیص موضوع موجب خطا در نتیجه حکم نشود. سپس آگاهی لازم را در ارتباط با حکم پیدا کند و آن را دقیقا منطبق بر موضوع نماید، آن گاه حکم نهایی را به طور واضح و روشن و خالی از هرگونه ابهام بیان کند و در این مسیر، موانع را با حلم و بردباری برطرف سازد. گرچه فهم به معنای مطلق دانستن و پی بردن به حقیقت است و با علم چندان تفاوتی ندارد؛ولی چون در اینجا در مقابل علم قرار گرفته مناسب است که فهم ناظر به موضوع و علم ناظر به حکم باشد. چه بسا ممکن است ارباب دعوا با سخنان خشن و حرکات ناموزون و اصرارهای بی جا، روح قاضی را آزرده سازند. حلم و بردباری راسخ او نباید اجازه دهد این گونه امور در روحش اثر بگذارد و کمترین تغییری در حکم ایجاد کند. ✍🏼با توجه به این که امام شاخه‌های عدالت را چهار امر شمرده و بعد آثار یک یک آنها را بیان فرموده روشن می‌شود که عبارت مرحوم شریف رضی نیز سقط و حذفی دارد، چرا که فقط اثر سه شاخه در آن بیان شده و از یک شاخه دیگر خبری نیست در کتاب تمام نهج البلاغه به نقل از امالی شیخ طوسی و تحف العقول این جمله محذوف ذکر شده است و بعد از شرایع الحکم چنین آمده«وَمَنْ عَرَفَ شَرَائِعَ الْحُکْمِ لَمْ یَضِلَّ»یعنی«کسی که از سرچشمه احکام سیراب گردد هرگز گمراه نمی شود». آری دقت در فهم، انسان را به ژرفای علم و دانش می‌رساند و آن کس که به ژرفای علم و دانش برسد احکام الهی را به خوبی درک می‌کند و هرکس احکام خدا را دقیقاً بداند هرگز گمراه نخواهد شد و کسانی که در مقابل نابخردان حلم و بردباری داشته باشند و به گفته قرآن: «لا یَجْرِمَنَّکُمْ شَنَآنُ قَوْمٍ عَلی أَلاّ تَعْدِلُوا»؛ عداوت نسبت به قومی شما را مانع از اجرای عدالت نشود» (. مائده، آیه ۸. ) از حق و عدالت دور نخواهد شد و چنین انسانی قطعا محبوب القلوب مردم است. ✍🏼در روایات اسلامی درباره اهمیت حلم و بردباری و نقش آن در پیروزی انسان در زندگی روایات فراوانی وارد شده است از جمله در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله آمده است که فرمود: «کَادَ الْحَلِیمُ أَنْ یَکُونَ نَبِیّاً؛ آدم بردبار نزدیک است به مقام نبوت برسد». (. 📚بحارالانوار، ج ۴۳، ص ۷۰، ح ۶۱. ) امیر مؤمنان علی علیه السلام می‌فرماید: «تَعَلَّمُوا الْحِلْمَ فَإِنَّ الْحِلْمَ خَلِیلُ الْمُؤْمِنِ وَ وَزِیرُه؛ حلم و بردباری را بیاموزید (و آن را تمرین کنید) زیرا دوست مؤمن و وزیر اوست». (. 📚بحار، ج ۷۵، ص ۶۲، ح ۱۴۰. ) امام صادق علیه السلام نیز در صفات مؤمن می‌فرماید: «لَا یُرَی فِی حِلْمِهِ نَقْصٌ وَ لَا فِی رَأْیِهِ وَهْنٌ؛ نه در بردباری او کاستی است و نه در اندیشه اش سستی». (. 📚بحار، ج ۶۴، ص ۲۹۵، ح ۱۸. ) •┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ #نهج‌البلاغه ☀️ #حکمت‌ها ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ ⭕️الْعَدْلُ مِنْهَا عَلَی
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ ☂ ☀️ ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ ⭕️فَاعِلُ الْخَیْرِ خَیْرٌ مِنْهُ، وَ فَاعِلُ الشَّرِّ شَرٌّ مِنْهُ. 💠انجام دهنده کار نیک از کارنیکش بهتر است و انجام دهنده کار بد از کار بدش بدتر. 📒 ┄═❁❈شرح❈❁═┄ ✍در اینکه چگونه فاعل خیر بهتر از فعل خود است و فاعل شر بدتر از فعل خود؛وجوهی به نظر می‌رسد: نخست اینکه همواره فاعل از فعل قوی تر است به همین دلیل اگر کار نیک باشد آن فاعل از کارش قوی تر و اگر کار بد باشد از کارش بدتر است. دیگر اینکه شخصی که کاری انجام می‌دهد غالبا دارای ملکه آن است و آن ملکه می‌تواند سرچشمه کارهای فراوانی بشود، بنابراین اگر کسی را ببینیم که مثلا یتیمی را نوازش می‌کند و دست افتاده ای را می‌گیرد می‌دانیم که او دارای صفتی است درونی که می‌تواند سرچشمه ده‌ها و گاه صدها و هزاران از این گونه کارها شود و به همین دلیل از کارش بهتر است. سوم اینکه کسانی که کار نیکی انجام می‌دهند بسیار می‌شود که آرزو دارند بهتر از آن را انجام دهند ولی امکانات آن در اختیارشان نیست و به تعبیر دیگر همتشان از آنچه انجام می‌دهند بسیار بالاتر است و گاه به زبان جاری کرده می‌گویند: افسوس که بیش از آن توان نداریم و اگر می‌توانستیم چنین و چنان می‌کردیم. همین گونه، شروران بسیار می‌شود که دارای چنین باطنی هستند؛ یعنی اگر قدرت و توانی داشتند شرارت را به مرتبه بالاتری می‌رساندند. ✍در حدیثی از امام باقر علیه السلام می‌خوانیم: «نِیَّةُ الْمُؤْمِنِ خَیْرٌ مِنْ عَمَلِهِ وَ ذَلِکَ لِأَنَّهُ یَنْوِی مِنَ الْخَیْرِ مَا لَا یُدْرِکُهُ وَ نِیَّةُ الْکَافِرِ شَرٌّ مِنْ عَمَلِهِ وَ ذَلِکَ لِأَنَّ الْکَافِرَ یَنْوِی الشَّرَّ وَ یَأْمُلُ مِنَ الشَّرِّ مَا لَا یُدْرِکُهُ؛ نیت مؤمن از عملش بهتر است، زیرا کارهای خیری در دل دارد که نمی تواند آنها را انجام دهد و نیت کافر بدتر از عمل اوست، زیرا کارهای بدی در سر دارد که توان آن را ندارد». (. 📚بحارالانوار، ج ۶۷، ص ۱۹۰. ) وجه چهارمی نیز بعضی برای این تفاوت ذکر کرده اند که هر کس کار خیری انجام می‌دهد معمولا عوامل بازدارنده ای از جمله هوا و هوس‌ها را در دل دارد و در برابر آنها مقاومت می‌کند و آن عوامل را به عقب می‌راند و کار خیر را انجام می‌دهد به همین دلیل از کارش با ارزش تر است و به عکس کسی که کار بدی انجام می‌دهد نیز عوامل بازدارنده از قبیل فطرت الهی، اوامر و نواهی آسمانی در برابر اوست ولی پشت پا به همه آنها می‌زند و به سراغ شر می‌رود. به همین دلیل از عملش بدتر است. (. 📚راه روشن، ج ۱، ص ۱۵۳. ) ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
امام زمان سلام الله علیه ✨
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ ☂ #نهج‌البلاغه ☀️ #حکمت‌ها ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ ⭕️فَاعِلُ الْخَیْرِ خَیْرٌ مِنْ
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ ☀️ ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ ⭕️کُنْ سَمَحاً وَ لَا تَکُنْ مُبَذِّراً، وَ کُنْ مُقَدِّراً وَ لَا تَکُنْ مُقَتِّراً. 💠بخشنده باش امّا زیاده روی نکن، در زندگی حسابگر باش امّا سخت گیر مباش. 📒 ┄═❁❈شرح❈❁═┄ ✍🏼می دانیم بسیاری از علمای اخلاق اسلامی، تمام فضایل اخلاقی را حد وسط در میان افراط و تفریط می‌دانند. این مسئله هرچند عمومیت ندارد؛ولی در مورد بسیاری از صفات از جمله فضیلت سخاوت صادق است که در میان دو صفت رذیله قرار گرفته: اسراف و تبذیر، و بخل و تقتیر. مُبذّر از ماده «تبذیر» از ریشه «بذر» (بر وزن نذر) در اصل به معنای پاشیدن دانه است؛ولی چون این واژه در مورد اموال به کار رود به کار کسانی اطلاق می‌شود که اموال خود را به صورت نادرست مصرف کرده و آن را حیف و میل می‌کنند. معادل آن در فارسی امروز ریخت و پاش است و تفاوت آن با اسراف این است که اسراف مصرف بی رویه و تبذیر اتلاف بی رویه است. البته این در صورتی است که این دو واژه در مقابل هم قرار گیرند؛ولی هرگاه جداگانه استعمال شوند ممکن است مفهوم عامی داشته باشند. «مُقتِّر» از ماده «تقتیر» در اصل به معنای تنگ گرفتن است و هنگامی که در مورد اموال به کار رود به معنای بخیل و خسیس بودن است. «مقدّر» از ماده تقدیر به معنای مدیریت صحیح اموال است که حد وسط در میان تبذیر و تقتیر است. •┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ #نهج‌البلاغه ☀️ #حکمت‌ها ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ ⭕️کُنْ سَمَحاً وَ لَا تَکُ
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ ☂ ☀️ ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ ⭕️أَشْرَفُ الْغِنَی تَرْکُ الْمُنَی. 💠برترین غنا و بی نیازی، ترک آرزوهاست. 📒 ┄═❁❈شرح❈❁═┄ ✍«مُنی»جمع«أُمنیة»به معنای آرزو است و در این عبارت نورانی امام علیه السلام، منظور آرزوهای دور و دراز و دور از منطق عقل و شرع است. بدیهی است این گونه آرزوها غنا و بی نیازی را از انسان سلب می‌کند، زیرا از یک سو چون همه آنها به وسیله خود انسان دست نیافتنی است او را وادار به متوسل شدن به این و آن می‌کند و باید در مقابل هر انسانی خواه شریف باشد یا وضیع، باارزش باشد یا بی ارزش، دست حاجت دراز کند و این با غنا و بی نیازی هرگز سازگار نیست. ✍از سوی دیگر برای رسیدن به چنین آرزوهایی باید در مصرف کردن ثروت خود بخل ورزد و همه آن را ذخیره کند و عملاً زندگی فقیرانه ای داشته باشد. از سوی سوم چنین کسی آرامش روح و فکر خود را باید برای رسیدن به این آرزوها هزینه کند. در روایتی در غررالحکم آمده است:«أَنْفَعُ الْغِنَی تَرْکُ الْمُنَی؛ سودمندترین دارو (ی اضطراب و نگرانی) ترک آرزوهای دور و دراز است». (. 📚غررالحکم، ح ۷۲۱۳. ) تمام این وابستگی‌ها زاییده آرزوهای دور و دراز است؛هرگاه آن آرزوها از صفحه فکر انسان پاک شود، انسان به غنا و بی نیازی پرارزشی دست می‌یابد و به همین دلیل امام علیه السلام ترک این آرزوها را برترین و بهترین غنا شمرده است. ✍امام هادی علیه السلام طبق روایتی که علامه مجلسی آن را از درة الباهرة نقل کرده است، فرمود: «الْغِنَی قِلَّةُ تَمَنِّیکَ وَ الرِّضَا بِمَا یَکْفِیکَ وَ الْفَقْرُ شِرَّةُ النَّفْسِ وَ شِدَّةُ الْقُنُوط؛ غنا و توانگری آن است که دامنه آرزو را کم کنی و به آنچه خدا به تو داده است خرسند باشی و فقر آن است که نفس آدمی سیری ناپذیر و شدیدا (از رسیدن به همه آرزوها) نومید باشد». (. 📚بحارالانوار، ج ۷۵، ص ۳۶۸، ح ۳. ) ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
امام زمان سلام الله علیه ✨
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ ☂ #نهج‌البلاغه ☀️ #حکمت‌ها ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ ⭕️أَشْرَفُ الْغِنَی تَرْکُ الْم
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ ☀️ ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ ⭕️مَنْ أَسْرَعَ إِلَی النَّاسِ بِمَا یَکْرَهُونَ، قَالُوا فِیهِ بِمَا لَا یَعْلَمُونَ. 💠کسی که در نسبت دادن کارهای بد به مردم شتاب کند، مردم (نیز) نسبت‌های ناروایی به او می‌دهند. 📒 ┄═❁❈شرح❈❁═┄ ✍🏼عیب جویی و ذکر عیوب مردم هرچند آشکار باشد کاری است بسیار ناپسند و اگر کسی نیت امر به معروف و نهی از منکر داشته باشد نباید منکراتی را که از بعضی سر زده آشکارا و در ملأ عام بگوید، بلکه این گونه تذکرات باید خصوصی و مخفیانه باشد؛ولی به هر حال از آنجا که مردم از گفتن عیوب و کارهای زشتشان به صورت آشکارا ناراحت می‌شوند و در مقام دفاع از خود بر می‌آیند یکی از طرق دفاع این است که گوینده را متهم به اموری می‌کنند که چه بسا واقعیت هم نداشته باشد تا از این طریق ارزش سخنان او را بکاهند و بگویند: فرد آلوده حق ندارد دیگران را به آلوده بودن متهم کند. بنابراین اگر انسان بخواهد مردم احترام او را حفظ کنند و نسبت‌های ناروا به او ندهند و حتی عیوب پنهانی او را آشکار نسازند باید از تعبیراتی که سبب ناراحتی مردم می‌شود بپرهیزد و در یک کلمه، باید احترام مردم را حفظ کرد تا آنها احترام انسان را حفظ کنند. ✍🏼مرحوم علامه مجلسی در جلد ۷۲ بحار الانوار در باب«تَتَبَّعُ عُیُوبِ النّاسِ وَ إفْشاءِها»روایت جالبی از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله نقل می‌کند که فرمود: «کَانَ بِالْمَدِینَةِ أَقْوَامٌ لَهُمْ عُیُوبٌ فَسَکَتُوا عَنْ عُیُوبِ النَّاسِ فَأَسْکَتَ اللَّهُ عَنْ عُیُوبِهِمُ النَّاسَ فَمَاتُوا وَ لَا عُیُوبَ لَهُمْ عِنْدَ النَّاسِ وَ کَانَ بِالْمَدِینَةِ أَقْوَامٌ لَا عُیُوبَ لَهُمْ فَتَکَلَّمُوا فِی عُیُوبِ النَّاسِ فَأَظْهَرَ اللَّهُ لَهُمْ عُیُوباً لَمْ یَزَالُوا یُعْرَفُونَ بِهَا إِلَی أَنْ مَاتُوا؛ در مدینه اقوامی دارای عیوبی بودند آنها از ذکر عیوب مردم سکوت کردند، خداوند هم مردم را از ذکر عیوب آنها ساکت کرد. آنها از دنیا رفتند در حالی که مردم آنها را از هرگونه عیب پاک می‌دانستند و (به عکس) در مدینه اقوام (دیگری) بودند که عیبی نداشتند ولی درباره عیوب مردم سخن گفتند خداوند برای آنها عیوبی آشکار ساخت که پیوسته به آن شناخته می‌شدند تا از دنیا رفتند». (. 📚بحارالانوار، ج ۷۲، ص ۲۱۳، ح ۴. ) •┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ #نهج‌البلاغه ☀️ #حکمت‌ها ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ ⭕️مَنْ أَسْرَعَ إِلَی النّ
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ ☂ ☀️ ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ ⭕️مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاءَ الْعَمَلَ. 💠کسی که آرزویش را طولانی کند اعمال بد انجام می‌دهد. 📒 ┄═❁❈شرح❈❁═┄ ✍شک نیست که آرزوها انگیزه حرکت انسان برای هرگونه فعالیت است؛ جوانی که آرزو دارد به مقامات عالیه علمی برسد تلاش و کوشش را در فراگیری علم افزایش می‌دهد، کشاورزی که آرزو دارد مزارع پربار و باغ‌های سرشار از برکات مادی داشته باشد در امر کشاورزی فعالیت می‌کند و مادری که آرزو دارد جوان برومندی در سنین آخر عمر در کنار او باشد در حفظ و تربیت فرزندش می‌کوشد. همین معنا در حدیث معروف پیغمبر اکرم آمده است که فرمود: «الْأَمَلُ رَحْمَةٌ لِأُمَّتِی وَ لَوْ لَا الْأَمَلُ مَا رَضَعَتْ وَالِدَةٌ وَلَدَهَا وَ لَا غَرَسَ غَارِسٌ شَجَراً؛ آرزو برای امت من مایه رحمت است و اگر امید و آرزو نبود هیچ مادری کودک خود را شیر نمی داد و هیچ باغبانی نهالی نمی نشاند». (. 📚بحارالانوار، ج ۷۴، ص ۱۷۵. ) ✍ولی هرگاه آرزو از حد اعتدال خارج شود و انسان به سراغ امور دست نیافتنی و یا غیر ضرروی و خارج از حد نیاز برود، طبیعی است که باید تمام تلاش و کوشش خود را برای رسیدن به آن بگذارد و همه چیز جز آن را فراموش کند و شب و روز به دنبال آن بدود. چنین کسی از یک سو آخرت را به کلی به دست فراموشی می‌سپارد و از سوی دیگر برای رسیدن به هدف خود هر وسیله ای را مباح می‌شمرد و از سوی سوم در مقابل هر کس خضوع ذلیلانه می‌کند و سر انجام گرفتار «سوء العمل» می شود که امام در جمله حکمت آمیز بالا به آن اشاره فرمود. در حالی که اگر دامنه آرزو را کوتاه می‌کرد و به آنچه مورد نیازش بود قناعت می‌نمود، وقت کافی برای رسیدن به وظایف الهی و اندوختن ذخیره‌های آخرت پیدا می‌کرد و از آلوده شدن به حرام در امان می‌ماند و عزت و کرامت خود را بر باد نمی داد. ✍در حدیثی قدسی که در کتاب شریف کافی آمده می‌خوانیم: خداوند به موسی بن عمران فرمود: «یَا مُوسَی لَا تُطَوِّلْ فِی الدُّنْیَا أَمَلَکَ فَیَقْسُوَ قَلْبُکَ وَ الْقَاسِی الْقَلْبِ مِنِّی بَعِیدٌ؛ آرزوهایت را در دنیا طولانی مکن که مایه قساوت قلب تو می‌شود و شخص قسیّ القلب سنگدل از من دور خواهد بود». (. 📚کافی، ج ۲، ص ۳۲۹، ح ۱. ) روشن است، قساوت و سنگدلی ناشی از فراموش کردن ذکر خدا و یاد مرگ و قیامت است و افرادی که گرفتار آرزوهای دراز هستند هم خدا را فراموش می‌کنند و هم مرگ و قیامت را. اولیای خدا به قدری آرزوهایشان کوتاه بود و آماده سفر آخرت بودند که هر لحظه احتمال می‌دادند فرمان رحیل و کوچ کردن از دنیا صادر شود. در حدیث پرمعنایی از رسول خدا صلی الله علیه و آله می‌خوانیم: «وَ الَّذِی نَفْسُ مُحَمَّدٍ بِیَدِهِ مَا طَرَفْتُ عَیْنَایَ إِلَّا ظَنَنْتُ أَنَّ شُفْرَیَّ لَا یَلْتَقِیَانِ حَتَّی یَقْبِضَ اللَّهُ رُوحِی؛ قسم به آن کسی که جان محمد به دست اوست هرگز پلک‌های چشم من به هم نخورد مگر این که گمان می‌بردم که پیش از آنکه پلک‌ها به روی هم بیایند قبض روح شوم». (. 📚بحارالانوار، ج ۷۰، ص ۱۶۶، ح ۲۷. ) منظور از گمان داشتن همان آماده بودن است. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
امام زمان سلام الله علیه ✨
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ ☂ #نهج‌البلاغه ☀️ #حکمت‌ها ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ ⭕️مَنْ أَطَالَ الْأَمَلَ أَسَاء
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ ☀️ ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ ⭕️وَ قَدْ لَقِیَهُ عِنْدَ مَسِیرِهِ إِلَی الشَّامِ دَهَاقِینُ الْأَنْبَارِ، فَتَرَجَّلُوا لَهُ وَ اشْتَدُّوا بَیْنَ یَدَیْهِ. فقال علیه السلام: مَا هَذَا الَّذِی صَنَعْتُمُوهُ؟ فَقَالُوا: خُلُقٌ مِنَّا نُعَظِّمُ بِهِ أُمَرَاءَنَا، فَقَالَ: وَ اللَّهِ مَا یَنْتَفِعُ بِهَذَا أُمَرَاؤُکُمْ! وَ إِنَّکُمْ لَتَشُقُّونَ عَلی أَنْفُسِکُمْ فِی دُنْیَاکُمْ، وَ تَشْقَوْنَ بِهِ فِی آخِرَتِکُمْ. وَ مَا أَخْسَرَ الْمَشَقَّةَ وَرَاءَهَا الْعِقَابُ، وَ أَرْبَحَ الدَّعَةَ مَعَهَا الْأَمَانُ مِنَ النَّارِ. 💠دهقانان شهر انبار، امام علی (علیه السلام) را به هنگام رفتن به شام، ملاقات کردند و برای احترام از اسبها پیاده شدند و در پیشاپیش آن بزرگوار شروع به دویدن کردند، امام (علیه السلام) فرمود: (این چه کاری است؟ گفتند: این رسم ماست که فرمانروایان خود را بدین وسیله احترام می‌کنیم. آنگاه امام (علیه السلام) فرمود: به خدا قسم، فرمانروایان شما در این کار سودی نمی برند و شما خود را در دنیا به زحمت انداخته اید و در آخرت به عذاب و بدبختی دچار می‌کنید. و چه زیانبخش است رنجی که به دنبال آن کیفری باشد، و چه سودمند است آن آسایشی که ایمنی از عذاب دوزخ را به همراه داشته باشد. 📒 ┄═❁❈شرح❈❁═┄ ✍🏼در زمان‌های گذشته معمول بوده-و هم اکنون نیز در بعضی از نقاط جهان معمول است-که اهل یک کشور یا اهل یک شهر برای تعظیم امرا و سلاطین اعمالی انجام می‌دادند که نشانه نهایت ذلت بود. آنها نیز از این رفتار خشنود می‌شدند، چراکه علاقه داشتند همواره شهروندانشان خود راذلیل و خوار و بی مقدار در برابر آنها بدانند تا فکر قیام در مغزشان خطور نکند و سلطه آنان باقی بماند. ولی اسلام که به انسان‌ها شخصیت داده و آدمی را مسجود فرشتگان و اشرف مخلوقات می‌داند و جهان را مسخر او می‌شمرد، اجازه نمی دهد افراد با ایمان برای بزرگداشت امرا تن به کارهای ذلیلانه بدهند. به یقین اگر به جای علی علیه السلام معاویه بود آنها را به این کار تشویق می‌کرد ولی امام به آنها هشدار داد و به سه دلیل آنان را بر حذر داشت. نخست این که امرا هیچ گونه نفع عاقلانه ای از این کار نمی برند، بلکه ممکن است باعث غرور و کبر آنها شود و شخصیت خود را گم کنند. دیگر این که زحمت فوق العاده ای بر دوش توده‌های مردم می‌افتد و گاه ممکن است در چنین شرایطی افرادی ضعیف زیر دست و پا بمانند. سوم این که این عمل ناصالح مایه گرفتاری در آخرت می‌شود، زیرا نوعی شرک محسوب می‌شود. به عکس، اگر آنها به احترامات معقول قناعت کنند و به جای این مشقت، آرامش را برای خود بپذیرند، آرامشی که امان از آتش دوزخ را نیز به همراه دارد، هم امرا گرفتار کبر و غرور نمی شوند و هم مردم مشقت توأم با ذلت را نمی بینند و هم در آخرت سربلند خواهند بود. ✍🏼قابل توجه است که در حدیث دیگری از امام صادق علیه السلام می‌خوانیم: روزی امیر مؤمنان به سراغ اصحابش آمد در حالی که بر مرکب سوار بود. گروهی پشت سر حضرت به راه افتادند. امام نگاهی به آنها کرد و فرمود: با من کاری دارید؟ عرض کردند: نه یا امیرالمؤمنین ولی دوست داریم همراه تو راه برویم. امام به آنها فرمود: «انْصَرِفُوا فَإِنَّ مَشْیَ الْمَاشِی مَعَ الرَّاکِبِ مَفْسَدَةٌ لِلرَّاکِبِ وَ مَذَلَّةٌ لِلْمَاشِی؛ برگردید، زیرا راه رفتن پیاده در کنار سوار موجب مفسده (غرور و خودبرتربینی) برای شخص سوار و سبب ذلت برای پیاده است». سپس امام صادق علیه السلام افزود: دفعه دیگری باز امام سوار بود و جمعی پشت سر او پیاده به راه افتادند. امام علیه السلام فرمود: «انْصَرِفُوا فَإِنَّ خَفْقَ النِّعَالِ خَلْفَ أَعْقَابِ الرِّجَالِ مَفْسَدَةٌ لِقُلُوبِ النَّوْکَی؛ بازگردید، زیرا صدای کفش‌ها پشت سر انسان‌ها موجب فساد دل‌های احمقان می‌شود (نوکی جمع أنوَک بر وزن أحمق و به معنای احمق است». (. 📚بحارالانوار، ج ۴۱، ص ۵۵، ح ۲. ) ✍🏼از آنچه«نصر بن مزاحم»در کتاب صفین آورده استفاده می‌شود که دهقان‌های شهر انبار علاوه بر این کار اسب‌ها و غذاهای خوب برای امام و لشکریان و علف بسیار برای مرکب‌های آنها را به عنوان هدیه آورده بودند و امام افزون بر این که مراسم ذلت بار آنها را تخطئه کرد افزود: اما این چهارپایانی که آورده اید ما می‌پذیریم؛ولی به عنوان خراجتان قبول می‌کنیم و غذاهایی را هم که آورده اید در صورتی می‌پذیریم که قیمت آن را از ما بگیرید. (. 📚صفین، ص ۱۴۴. ) البته پذیرفتن هدیه مسلمان نه تنها عیب نیست، بلکه سنتی است و حتی در روایات گفته شده که از پذیرش هدیه برادران مسلمان خودداری نکنید، ولی هدف امام این بوده که این سنت نادرست را بشکند که برای در امان ماندن از شر امرا برای آنان هدایایی می‌بردند و روشن سازد که حکومت اسلامی همچون حکومت سلاطین جبار نیست. •┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ #نهج‌البلاغه ☀️ #حکمت‌ها ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ ⭕️وَ قَدْ لَقِیَهُ عِنْدَ
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄ ☂ ☀️ ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ ⭕️قال علیه السلام: لِاِبْنِهِ الْحَسَنِ علیه السلام: یَا بُنَیَّ، احْفَظْ عَنِّی أَرْبَعاً، وَ أَرْبَعاً، لَا یَضُرُّکَ مَا عَمِلْتَ مَعَهُنَّ: إِنَّ أَغْنَی الْغِنَی الْعَقْلُ، وَ أَکْبَرَ الْفَقْرِ الْحُمْقُ، وَ أَوْحَشَ الْوَحْشَةِ الْعُجْبُ، وَ أَکْرَمَ الْحَسَبِ حُسْنُ الْخُلُقِ. 💠امام علیه السلام به فرزندش امام حسن علیه السلام فرمود:فرزندم! چهار چیز: و چهار چیز را، از من حفظ کن که با حفظ آن هر کار کنی به تو زیان نخواهد رسید: بالاترین سرمایه‌ها عقل است و بزرگ ترین فقر حماقت و نادانی است، بدترین وحشت خودپسندی است و برترین حسب و نسب اخلاق نیک است. 📒 ┄═❁❈شرح❈❁═┄ ✍در اینجا این سؤال پیش می‌آید که امام علیه السلام چرا نفرمود من هشت چیز را به تو توصیه می‌کنم، بلکه فرمود: چهار چیز و چهار چیز. پاسخ سؤال این است که امام می‌خواهد بدین وسیله مخاطب را متوجه تفاوت این دو را با هم سازد، زیرا چهار قسمت اول ناظر به صفات«اخلاقی» است و چهار قسمت دوم ناظر به امور«رفتاری»و اضافه بر این چهار قسمت اول از باب اوامر است و چهار قسمت دوم از باب نواهی. انسانی که دارای عقل کافی است هم از نظر معنوی غنی است و هم از نظر مادی؛از نظر معنوی عقل، او را به سوی خدا و اعتقاد صحیح و فضایل اخلاقی و اعمال صالحه دعوت می‌کند، زیرا عواقب شوم رذایل اخلاقی را به خوبی درک می‌نماید و او را از آن باز می‌دارد و در امور مادی با حسن تدبیر و همکاری صحیح با دیگران و تشخیص دوست و دشمن و درک فرصت‌ها و استفاده صحیح از نیروی دیگران به فواید و برکات مادی می‌رساند، بنابراین سرمایه پیروزی در دنیا و آخرت عقل است. ✍آدم احمق هم آخرت خود را به باد می‌دهد و هم دنیایش را. او منافع زودگذر را بر سعادت جاویدانش مقدم می‌دارد و لذت ناپایدار را بر سعادت پایدار. به همین دلیل روز رستاخیز دستش از حسنات ته است و پشتش از بار سیئات سنگین. در دنیا نیز بر اثر ندانم کاری‌ها دوستان خود را از دست می‌دهد و منافع آنی را بر درآمدهای آینده مقدم می‌شمرد. بخل و تنگ نظری که لازمه حماقت است مردم را به او بدبین می‌کند و تدبیر لازم برای تمشیت امور مادی را از دست می‌دهد وبه همین دلیل فقر عقل باعث فقر در زندگی مادی او نیز می‌شود. یکی از مشکلات مهم کار احمق نیز مشکل بودن درمان اوست، زیرا او مانند بیماری است که نه دارو می‌خورد و نه پرهیز می‌کند. مطابق آنچه مرحوم مفید در کتاب اختصاص آورده در حدیثی از امام صادق علیه السلام می‌خوانیم: حضرت عیسی بن مریم گفت: من بیماران (غیر قابل علاج) را مداوا کردم و آنها را به اذن خدا بهبودی بخشیدم. نابینای مادرزاد و مبتلا به بیماری برص را به اذن خدا شفا دادم حتی مردگان را به اذن خدا زنده کردم؛ولی به سراغ معالجه احمق رفتم و نتوانستم او را اصلاح کنم. (. 📚میزان الحکمه، ماده احمق، ح ۴۴۱۸؛ 📚بحارالانوار، ج ۱۴، ص ۳۲۳، ح ۳۵. ) در شرح نهج البلاغه علّامه شوشتری آمده است که روزی یکی از خلفا در عید فطر یا قربان به سوی مصلّا می‌رفت، طبل‌ها در مقابل او مشغول به زدن بودند و پرچم‌ها در بالای سر او در اهتزاز مرد نادانی حضور داشت سر به آسمان بلند کرد و عرض کرد: «أللّهُمَّ لا طَبْلَ إلّا طَبْلُکَ؛خداوندا طبل تنها طبل توست! »کسی به او گفت: این سخن را نگو. خدا طبل ندارد. گریه کرد و گفت: پس فکر می‌کنید او هنگامی که می‌آید تک و تنهاست نه طبلی جلوی او می‌نوازند و نه پرچمی بالای سر اوست. در این صورت او از خلیفه زمان ما هم پایین تر است. در عیون الاخبار «ابن قتیبه دینوری» طبق نقل علّامه شوشتری آمده است شخص احمقی می‌گفت من اسم گرگی که یوسف را خورد می‌دانم؛اسمش فلان بود. به او گفتند: یوسف را گرگ نخورد. گفت: پس این اسم، اسم همان گرگی است که یوسف را نخورد. (. 📚بهج الصباغه، ج ۱۳، ۴۱۷. ) ✍درباره اهمیت حسن خلق آیات و روایات فراوانی وارد شده تا آنجا که قرآن حسن خلق را یکی از عوامل مهم پیروزی پیغمبر می‌شمرد و می‌فرماید: ««فَبِما رَحْمَةٍ مِنَ اللّهِ لِنْتَ لَهُمْ وَ لَوْ کُنْتَ فَظًّا غَلِیظَ الْقَلْبِ لاَنْفَضُّوا مِنْ حَوْلِکَ»؛ پس تو به لطف و رحمت الهی با آنان نرمخو شدی و اگر درشت خوی و سخت دل بودی بی شک از گرد تو پراکنده می‌شدند»و در جای دیگر خطاب به پیغمبر اکرم می‌فرماید: ««وَ إِنَّکَ لَعَلی خُلُقٍ عَظِیمٍ»؛ تو اخلاق بسیار برجسته ای داری». (. قلم، آیه ۴. ) تأثیر این اخلاق در پیشرفت پیغمبر به اندازه ای بود که بعضی آن را به عنوان معجزه اخلاقی پیغمبر می‌شمرند. ┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄