امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ #نهجالبلاغه ☀️ #حکمتها ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ 🔸أَزرَی بِنَفسِهِ مَنِ است
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
☂ #نهجالبلاغه
☀️ #حکمتها
┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄
🔸البُخلُ عَارٌ وَ الجُبنُ مَنقَصَةٌ وَ الفَقرُ یُخرِسُ الفَطِنَ عَن حُجّتِهِ وَ المُقِلّ غَرِیبٌ فِی بَلدَتِهِ.
🔹بخل ننگ و ترسو بودن مایه نقصان است، فقر، شخص زیرک را از بیان دلیلش لال و ناتوان میسازد و آن کس که فقیر و تنگدست است حتی در شهر خود غریب و بیگانه است.
📒 #حکمت3
❀•✾●شرح●✾•❀
✍🏼نخست میفرماید: «بخل ننگ است»؛ (الْبُخْلُ عَارٌ). بخل آن است که انسان حاضر نباشد چیزی از مواهب خداداد را در اختیار دیگران بگذارد، هرچند امکانات او بسیار بیش از نیازهای او باشد و نقطه مقابل آن سخاوت و کرم است که گاه سبب میشود انسان حتی وسائل مورد نیاز خود را به دیگران ببخشد و خود به کمترین مواهب حیات قناعت کند. عار بودن بخل و افتخار بودن کرم و سخاوت بر کسی پوشیده نیست، زیرا اولاً بخل سبب نفرت مردم از بخیل میشود و افراد نزدیک و دور از او فاصله میگیرند و ثانیا بخل سبب سنگدلی و قساوت است، زیرا بخیل ناله مستمندان را میشنود و چهره رقت بار آنها را میبیند و در عین حال به آنها کمکی نمی کند و این مایه قساوت است. ثالثا بخل سبب میشود که بسیاری از منابع اقتصادی از گردش تجاری سالم خارج شود و به صورت کنز و اندوخته در آید در حالی که گروههایی در جامعه ممکن است به آن نیاز داشته باشند. رابعاً افراد بخیل گاه به زن و فرزند خود نیز تنگ و سخت میگیرند به اندازه ای که مرگ او را آرزو میکنند و این عار و ننگ دیگری است. خامسا افراد بخیل به سبب دلبستگی فوق العاده غیر منطقی به مال و ثروتشان از نظر تفکر اجتماعی بسیار ضعیف و ناتوانند و این هم ننگ و عار دیگری است، لذا امام علیه السلام در عهدنامه معروف مالک اشتر به او توصیه میکند که هرگز بخیل را در مشورت خود دخالت ندهد که او را به ترک حق دعوت میکند و از ته دستی و فقر میترساند.
✍🏼آنگاه امام به رذیله دوم اخلاقی اشاره کرده میفرماید: «ترس مایه نقصان میشود»؛ (وَ الْجُبْنُ مَنْقَصَةٌ). افراد ترسو هرگز نمی توانند از قابلیت ها، شایستگیها و استعدادهای خود استفاده کنند و نتیجه آن عقب ماندگی در زندگی است. به علاوه هنگامی که دین و جان و ناموس و کشور آنها به خطر بیفتد از جهاد ابا دارند و به جای این که در صف مجاهدان باشند در صف قاعدان و بیماران و از کار افتادگان و کودکان قرار میگیرند.
✍🏼امام در سومین جمله اشاره به آثار فقر در زندگی انسانها میکند و میفرماید: «فقر شخص زیرک را از بیان دلیلش گنگ میسازد»؛ (وَ الْفَقْرُ یُخْرِسُ الْفَطِنَ عَنْ حُجَّتِهِ).اشاره به این که از یک سو افراد فقیر در خود احساس حقارت میکنند و هر اندازه فَطِن و باهوش باشند بر اثر این احساس حقارت از گفتن حرف حساب خود و دفاع از حقوق خویشتن باز میمانند و از سوی دیگر چون میدانند بسیاری از مردم برای سخنان آنها بهایی قائل نمی شوند چون غالباً دنیاپرستند و برای افراد ثروتمند شخصیت قائلند همین احساس سبب میشود که فقیران نتوانند حرف حق خود را بیان کنند. درباره آثار سوء فقر و تنگدستی روایات زیادی از معصومین علیهم السلام وارد شده که حتی فقر را در سرحد کفر معرفی کرده اند.
✍🏼حضرت در چهارمین و آخرین جمله که در واقع تکمیل کننده جمله سوم است میافزاید: «آن کس که فقیر و تنگدست است حتی در شهر خود غریب است»؛ (وَ الْمُقِلُّ غَرِیبٌ فِی بَلْدَتِهِ). زیرا غریب کسی است که دوست و آشنایی ندارد و احساس تنهایی میکند و میدانیم دنیاپرستان از افراد فقیر و تنگدست فاصله میگیرند و آنها را در شهر خود غریب میگذارند و به عکس ثروتمندان حتی در بلاد دوردست از وطنشان غریب نیستند.
✍🏼بعضی میان فقیر و مُقِلّ این فرق را گذاشتند که فقیر به کسی میگویند که در عین فقر، فقر خویش را نیز اظهار میکند و مقل کسی است که فقیر است و خویشتن دار.
📔شرح نهج البلاغه آقای ناصر مکارم شیرازی
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ #نهجالبلاغه ☀️ #حکمتها ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ 🔸البُخلُ عَارٌ وَ الجُبنُ
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
☂ #نهجالبلاغه
☀️ #حکمتها
┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄
🔸العَجزُ آفَةٌ وَ الصّبرُ شَجَاعَةٌ وَ الزّهدُ ثَروَةٌ وَ الوَرَعُ جُنّةٌ وَ نِعمَ القَرِینُ الرّضَی.
🔹عجز و ناتوانی آفت است و صبر و شکیبایی شجاعت و دلیری است و زهد از دنیا توانگری و ثروت است، ورع و خود داری از محرمات چونان سپر در برابر عذاب و رضایت به قضای الهی نیکو همنشینی است.
📒 #حکمت4
❀•✾●شرح●✾•❀
✍🏼عجز مفهوم وسیعی دارد که هرگونه ناتوانی علمی، جسمی، اقتصادی و فکری را شامل میشود و به یقین اینها بزرگ ترین آفات زندگی انسان است؛ انسان عاجز، ذلیل و خوار عقب مانده و شکست خورده و بی ارزش و بی مقدار است به همین دلیل اسلام میگوید: بکوشید و هرگونه عجز را از خود دور سازید و با قدرت و قوت به اهداف مالی و معنوی خود برسید.
✍🏼بدیهی است صبر چه در مقابل عوامل معصیت باشد، چه در مسیر اطاعت پروردگار چه در برابر مصائب روزگار انجام گیرد، نوعی شجاعت محسوب میشود و تنها شجاعانند که از عهده شکیبایی در این مراحل سه گانه بر میآیند. در حدیثی در جلد دوم کافی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده است که میفرماید: صبر بر سه گونه است: ۱)صبر هنگام مصیبت ۲)صبر بر طاعت ۳)صبر بر معصیت.
✍🏼آدم زاهدِ قانع، از همه خلق بی نیاز است و چه بسا ثروتمندانی که جزء نیازمندان هستند. زهد همان بی اعتنایی به زرق و برق دنیا و مال و منال و شهرت و آوازه است. زاهد کسی نیست که فاقد این امور باشد بلکه زاهد کسی است که دلبسته و وابسته به این امور نباشد؛خواه آن را داشته باشد یا نه! در حدیثی از امیر مومنان علی علیه السلام در نهج البلاغه می خوانیم که: زهد آنست که به آنچه از مال و منال دنیا بدست آوردی شادمان نباشی چرا که روزی از بین خواهد رفت آنچه بدست آمده و به آنچه از دست دادی غمگین نباشی چرا که از هر دست رفته ای را جایگزینی است. در روایات درباره زهد خیلی صحبت شده است فرموده شده زهد یریح القلب والبدن: یعنی موجب آرامش قلب و بدن می شود و فرموده شده بیشتر یاد کردن مرگ به انسان زهد می آورد و مفتاح تمام خیر و خوبی ها زهد در دنیا است و افضل الزهد اخفاء و پنهان داشتن زهد است. این را نیز اضافه کنیم که امیر مومنان علی(ع) کسی است که طبق حدیث نبوی خداوند او را به زهد در دنیا آراسته است.
✍🏼ورع به معنای تقوا یا حد اعلای تقواست به گونه ای که انسان حتی از شبهات پرهیز کند. این فضیلت انسانی از حالت خداترسی باطنی سرچشمه میگیرد که چون در برابر او گناهی ظاهر شود سدی در میان او و گناه ایجاد کند.تعبیر به«جنة»تعبیر جالبی است، زیرا سپر وسیله ای دفاعی در مقابل آماج تیرهای دشمن یا شمشیرها و نیزه هاست گویا هوای نفس و شیطان پیوسته قلب انسان را هدف تیرهای خود قرار میدهد و انسان با ورع به وسیله این سپر میتواند از آزار آنها در امان بماند.
✍🏼همنشین خوب کسی است که به انسان آرامش بخشد و او را از بی تابی در برابر مشکلات باز دارد و در او روح امید بدمد و تمام این آثار در راضی بودن به قضای الهی است.آنکس که مقدرات را از سوی خداوند حکیم و مهربان میداند هرگز از مصائبی که به هر حال در دنیا روی میدهد و مشکلاتی که گریبان انسان را ناخواسته میگیرد ناراحت نمی شود و بی تابی نمی کند و اعصاب خود را در هم نمی کوبد. کسی که می خواهد بداند خداوند از او راضی است یا نه؟! باید به خود نگاه کند که آیا او نسبت به مقدرات و قضاء خداوند راضی است؟! در حدیث است که: «فَأَوْحَی اللَّهُ إِلَیْهِ أَنَّ رِضَایَ فِی رِضَاکَ بِقَضَائِی؛ خداوند به موسی وحی فرستاد که رضای من در این است که تو راضی به قضای من باشی».
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ #نهجالبلاغه ☀️ #حکمتها ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ 🔸العَجزُ آفَةٌ وَ الصّبرُ
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
☂ #نهجالبلاغه
☀️ #حکمتها
┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄
🔸العِلمُ وِرَاثَةٌ کَرِیمَةٌ وَ الآدَابُ حُلَلٌ مُجَدّدَةٌ وَ الفِکرُ مِرآةٌ صَافِیَةٌ.
🔹علم میراثی گرانبها، آداب پسندیده لباس زیبا و کهنگی ناپذیر است، و فکر و اندیشه آیینه ای صاف است.
📒 #حکمت5
❀•✾●شرح●✾•❀
✍🏼(الْعِلْمُ وِرَاثَةٌ کَرِیمَةٌ). اشاره به این که گرانبهاترین میراثی که انسان از خود به یادگار میگذارد علم و دانش است و به ارث گذاشتن مواهب مادی افتخاری است. هیچ علمی و معرفتی صحیح در این جهان و در این مکاتب بشری نیست مگر علمی که از اهل بیت سلام الله علیهم صادر شده باشد. امام باقر علیه السلام برای متذکر شدن ما در روایتی در کتاب کافی در ج ۱ می فرماید: اگر شرق و غرب عالَم را بگردید علمی که صحیح باشد را نخواهید یافت مگر اینکه آن علم صحیح از نزد ما اهل بیت خارج شده باشد. در حدیثی در همان مصدر از امام صادق علیه السلام روایت شده است که فرمود: واجب است برای انسانی که عاقل می باشد طلب علم و ادب کند. امامان ما را به طلب علم امر فرمودند و این علم همانطور که گفتیم هم میتواند صحیح و نافع باشد و هم مضر و غیر صحیح. و در تقسیمی دیگر که رسول الله فرمودند، در نزد حضرت به مردی علامه می گفتند حضرت پرسید در چه علمی علامه است؟ گفتند در انساب عرب و اشعار عربی. پیامبر پاسخ داد: این نیز علمی است ولی علمیست که نفهمیدن آن برای احدی ضرر ندارد و فهمیدن آن نیز نافع نیست. به همین دلیل به اضافه تقسیم رسول اکرم، علم بر چند قسم شد: ۱)علم واجب یا غیر واجب ۲)علم صحیح و علم گمراه کننده.
✍🏼منظور از«آداب»فضایل اخلاقی مخصوصاً چیزهایی است که مربوط به روابط اجتماعی است مانند: تواضع، امانت، صداقت، محبت، خوشرفتاری، فصاحت و بلاغت در بیان.«حُلَل» جمع«حُلَّه» به معنای لباس زینتی است. «مُجَدَّدَة» به معنای چیزی است که پیوسته تجدید و نو میشود و هرگز کهنه نخواهد شد. بر این پایه، مفهوم کلام امام علیه السلام چنین است که این صفات برجسته انسانی همچون لباسهای زیبایی است که آدمی در تن میکند و هرگز فرسوده نمی شود بر خلاف لباسهای ظاهری که هم کهنه میشود و هم ممکن است دست سارقان به آن دراز شود و هم جنبه ظاهری دارد و در اعماق وجود انسان تأثیر گذار است.
✍🏼منظور از فکر همان اندیشیدن پیرامون مسائل مختلفی است که بر انسان وارد میشود و به تعبیر فلاسفه حرکتی ذهنی است به سوی مقدمات و از مقدمات به سوی نتیجه ها. هرگاه این اندیشه از هوا و هوس و حجابهای معرفت دور بماند، آئینه شفافی خواهد بود که چهره حقایق را به انسان نشان میدهد و راه صحیح را در پرتو آن مییابد، دوست را از دشمن و صواب را از خطا و حق را از باطل خواهد شناخت.
به همین دلیل برترین عبادت در روایات اسلامی تفکر شمرده شده است.
✍🏼در روایات اهل بیت علیهم السلام گفته شده است که هیج عبادتی برتر از اندیشیدن و تفکر در صنعة الله یعنی آفرینش و مصنوعات خداوند نیست و لازم بذکر است اهل بیت از اینکه انسان در ذات خداوند تفکر و تکلم کند نهی فرمودند چون انسان متحیر شده و منحرف می شود و به تعبیر روایات دچار زندقه و کفر می شود. در روایتی از امام صادق علیه السلام که بیشترین عبادت حضرت ابوذر غفاری رحمة الله علیه تفکر و اعتبار(عبرت گرفتن) بود.
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ #نهجالبلاغه ☀️ #حکمتها ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ 🔸العِلمُ وِرَاثَةٌ کَرِیم
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
☂ #نهجالبلاغه
☀️ #حکمتها
┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄
🔸صَدرُ العَاقِلِ صُندُوقُ سِرّهِ وَ البَشَاشَةُ حِبَالَةُ المَوَدّةِ وَ الِاحتِمَالُ قَبرُ العُیُوبِ وَ روُیِ َ أَنّهُ قَالَ فِی العِبَارَةِ عَن هَذَا المَعنَی أَیضاً الْمُسالِمَةُ [المَسأَلَة]ُ خِبَاءُ العُیُوبِ وَ مَن رضَیِ َ عَن نَفسِهِ کَثُرَ السّاخِطُ عَلَیهِ.
🔹سینه انسان عاقل گنجینه و صندوق اسرار اوست، خوشرویی و بشاشت، دام محبت و دوستی است و تحمل ناراحتیها گور و قبر عیب هاست. و روایت شده از آن حضرت که در زمینه فقره اخیر چنین فرموده: مسالمت جویی و وسیله پوشاندن عیب هاست و آن کس که از خود راضی باشد افراد خشمگین بر او بسیار خواهند بود.
📒 #حکمت6
❀•✾●شرح●✾•❀
✍🏼(صَدْرُ الْعَاقِلِ صُنْدُوقُ سِرِّهِ) یعنی همان گونه که صاحبان ثروت اشیاء قیمتی را در صندوقهای محکم نگاه داری میکنند، انسان عاقل نیز باید اسرارش را در دل خود پنهان دارد، چرا که اسرار او اگر به دست دوست بیفتد گاه سبب ناراحتی اوست و اگر به دست دشمن بیفتد ممکن است سبب آبروریزی او شود. به علاوه بعضی از اسرار ممکن است با سرنوشت ملتی ارتباط داشته باشد که اگر بی موقع فاش شود سبب خسارت عظیمی برای جامعه گردد.
✍🏼در روایات اهل بیت سلام الله علیهم فرموده شده است اسرار خود را حتی به دوست خود نگویید، چرا که ممکن است روزی همان دوست تبدیل به دشمن شود و فرموده شده است سرّ انسان اسیر انسان است و اگر افشاء شد دیگر انسان اسیر او خواهد بود. ابن ابی الحدید نقل کرده است که برخی از عرب ها گویند: لا تضع سرک عند من لا سر له عندک [یعنی سرّ خودت را به کسی که سرّی از او در نزد تو نیست نگو]
✍🏼بدون شک افراد خوشرو و خوش برخورد که با چهره گشاده و لبهای پرتبسم با دیگران برخورد میکنند، دوستان زیادی خواهند داشت و به عکس، افرادی که با قیافه در هم کشیده و عبوس و خشم آلود با دیگران روبه رو میشوند مردم از آنها متنفر میگردند، گفته شده که مردم بنده محبت اند و این محبت جزء با خوشرویی و خوش رفتاری و خوش گویی اظهار نمی شود. تعبیر به«حبالة» (دام) اشاره به این است که حتی افرادی که از انسان گریزانند با اظهار محبت و خوشرویی به سوی وی میآیند و کینهها از سینهها شسته میشود.
✍🏼(وَ الْاِحْتِمَالُ قَبْرُ الْعُیُوبِ) اشاره به این که بسیار میشود انسان از رفتار بعضی از دوستان و آشنایان و یا حتی افراد عادی ناراحت میگردد و یا مشکلات و مسائلی در زندگی پیش میآید که انسان را نگران میسازد. کسانی که این گونه ناملایمات را تحمل کنند به فضیلت بزرگی دست یافته اند که عیوب انسان را میپوشاند و به عکس، افراد ناصبور و بی حوصله داد و فریاد بر میآورند و به سخنان یا کارهایی آلوده میشوند که سر تا پا عیب است. تعبیر به «قبر العیوب» اشاره لطیفی است به اینکه همانطور که قبر موجب ستر و پوشانده شدن میت می شود تحمل نیز همانطور برای عیوب یک قبر است که آن عیوب را می پوشاند و موجب ستر عیوب است.
✍🏼«احتمال» اشاره به خویشتن داری و«مسالمت»اشاره به خوش رفتاری با مردم است. در واقع«احتمال»مفهومی در رابطه با خویشتن دارد و«مسالمت»در رابطه با دیگران.
✍🏼فرد از خود راضی انتظار دارد دیگران برای او احترام فراوان قائل شوند، همه به او سلام کنند، در مجالس، صدر مجلس را به او اختصاص دهند، روی حرف او سخنی نگویند و پیوسته زبان به مدح و ثنایش بگشایند. هنگامی که این گونه احترامات را نمی بیند و مردم او را در جایگاه اصلی اش میشناسند نه آنچه خودش ادعا دارد نسبت به مردم بدبین میشود و زبان به بدگویی میگشاید و بی اعتنایی پیشه میکند و همین امر مردم را به او خشمگین میسازد.
✍🏼مضافاً کسی که از خود راضی است دچار خودپسندی و عجب می باشد چنانکه میرزا حبیب الله خوئی در شرح نهج البلاغه به این اشاره کرده که "الرضا عن النفس من شعب العجب" راضی بودن از خود یک بخش از عجب و خود پسندی است. در روایتی در کتاب شریف کافی در جلد ۲ از امام باقر علیه السّلام نقل شده است که رسول الله فرمود: عجب و غرور به اعمال خود و راضی بودن از خویش موجب هلاکت بنده می شود. در همان جلد از کتاب کافی که خداوند فرمود: گاهی بنده مومنم در عبادت من یا در نماز شب بسیار تلاش می کند تا به نماز بر خیزد ولی من اجازه نمی دهم و او را خواب میگیرد و صبح بنده ام پا شده خود را سرزنش می کند و ناراحت می شود، همانا این بخاطر این است بنده ام را غرور و عجب و راضی بودن به خویش نگیرد.
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ #نهجالبلاغه ☀️ #حکمتها ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ 🔸صَدرُ العَاقِلِ صُندُوقُ
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
☂ #نهجالبلاغه
☀️ #حکمتها
┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄
🔸وَ الصّدَقَةُ دَوَاءٌ مُنجِحٌ وَ أَعمَالُ العِبَادِ فِی عَاجِلِهِم نُصبُ أَعیُنِهِم فِی آجَالِهِم.
🔹صدقه دارویی است سودمند و حاجت بر آورنده، و اعمال بندگان در این جهان، مقابل چشم آنهاست در آن جهان آخرت.
📒 #حکمت7
❀•✾●شرح●✾•❀
✍🏼صدقه به هرگونه بخشش گفته نمی شود، بلکه بخششهایی است که قصد قربت در آن باشد؛خواه واجب باشند مانند زکات یا مستحب مانند انفاق فی سبیل الله و خواه جنبه شخصی داشته باشد مانند کمک به یتیم یا محروم یا بیماری یا جنبه عام داشته باشد مانند بنای بیمارستان و دارالایتام که از آن تعبیر به صدقات جاریه نیز میشود. شخصی خدمت حضرت امام کاظم آمد و عرض کرد: فرزندان و همسر من ده نفرند که همه بیمارند. فرمود: آنها را با صدقه درمان کن، زیرا چیزی سریع الاجابه تر و چیزی مفیدتر برای درمان بیماران از صدقه نیست. در حدیث نبوی نیز آمده که : داووا مرضاکم بالصّدقة (بیماران خود را با صدقه درمان کنید). و در روایتی در کتاب کافی نقل شده که وقتی می خواهید صدقه بدهید برای درمان و شفای مریضی که دارید بهتر است آن صدقه را آن مریض با دست خودش به فقیر بدهد و از او طلب دعاء کند.
✍🏼در روایات اسلامی فرموده شده است که افضل و برترین صدقه، صدقه به خانمی است که پناهی ندارد که فرموده شده به خواهر یا دختر خود که شوهر یا پناهی ندارد صدقه دهید. در برخی روایات فرموده شده افضل الصدقه، صدقه ای است که در نهان به فقیر داده شود و فرموده شده افضل الصدقه علمی است که بنده مسلمان به برادر دینی خود یاد می دهد و افضل الصدقه آب دادن به فرد تشنه و خنک کردن جگر تشنه او است یا فرموده شده نصرت و یاری رساندن به ضعیف و مظلوم افضل الصدقه است.
✍🏼در روایات فرموده شده در جایی که فامیل و خویشاوند یا فرد نزدیک فقیر و نیازمند دارید نباید به فردی که خویشاوند نیست صدقه دهید. چند مسئله ذکرشان را لازم میبینم که اولین چیز میانه روی و تعادل است که اهل بیت امر کردند به اینکه در صدقه و انفاق زیاده روی نکنید حتی در انفاق و عبادات میانه رو باشید. دومین مسئله ادب العطاء است یعنی انسان شیوه و ادب و نوع عطاء کردن و صدقه را باید بداند در روایات در ادب العطاء فرموده شده که در صدقه منت گذاشتن یا تاخیر در آن یا ریا در آن خلاف ادب العطاء است و آفت صدقه می باشد.
✍🏼شاید این سوال به ذهن تان برسد که بسیار از افراد کافر که خداوند را قبول ندارند و صدقه می دهند، پاداش این افراد چطور خواهد بود؟! در روایات فرموده شده: کافری که صدقه دهد پاداشی دنیوی خواهد داشت نه اخروی، یعنی خداوند عوض آن صدقه کافر را در همین دنیا به او خواهد داد برای مثال: بیماری را از او دور خواهد کرد یا مال او را از تلف شدن حفظ خواهد کرد.
✍🏼(وَ أَعْمَالُ الْعِبَادِ فِی عَاجِلِهِمْ، نُصْبُ أَعْیُنِهِمْ فِی آجَالِهِمْ). همان گونه که بعضی از شارحان نهج البلاغه تصریح کرده اند، این کلام امام اشاره روشنی به تجسم اعمال در قیامت دارد. {هذه الجمله تدل علی تجسم الاعمال} منظور از تجسم اعمال این است که اعمال نیک و بد هر یک در روز قیامت به صورت مناسب حسی درمی آید. مثلا نماز در قیافه یک شیء زیبا و صالح و ظلم و ستم به صورت دودی سیاه و خفقان آور مجسم میشود و انسانها در کنار اعمال مجسم خود خواهند بود و بخشی از پاداش و کیفر آنها از این طریق صورت میگیرد. در روایت از امام صادق علیه السّلام است که فرمود: "هنگامی که بنده نمازش را در اول وقت بخواند و مراقب آن باشد، نماز سفید و پاک بالا میرود و میگوید: مرا محافظت کردی، خداوند تو را حفظ فرماید! و اگر آن را در اول وقت نخواند و مراقب آن نباشد نماز، سیاه و تاریک باز میگردد و میگوید: مرا تباه ساختی؛ خدا تباهت کند! "
✍🏼نکته قابل توجه آخر این که تعبیر به (آجالهم) که در نسخه صبحی صالح آمده ظاهرا تعبیر نادرستی است و صحیح آن (آجلهم) است و تقریبا تمام نسخ نهج البلاغه به همین صورت (آجلهم) نوشته شده و قرینه مقابله با (عاجلهم) دلیل روشنی بر این معناست، زیرا (عاجل) به معنای شیء موجود (دنیا) است و (آجل) به معنای شیء مدت دار (در اینجا مراد آخرت) است و (آجال) که جمع اجل به معنای سررسید عمر است در اینجا مفهومی ندارد.
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ #نهجالبلاغه ☀️ #حکمتها ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ 🔸وَ الصّدَقَةُ دَوَاءٌ مُن
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
☂ #نهجالبلاغه
☀️ #حکمتها
┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄
🔸اعجَبُوا لِهَذَا الإِنسَانِ یَنظُرُ بِشَحمٍ وَ یَتَکَلّمُ بِلَحمٍ وَ یَسمَعُ بِعَظمٍ وَ یَتَنَفّسُ مِن خَرمٍ.
🔹از این انسان تعجب کنید که با یک قطعه پیه میبیند، با قطعه گوشتی سخن میگوید با استخوانی میشنود و از شکافی تنفس میکند!
📒 #حکمت8
❀•✾●شرح●✾•❀
✍🏼امیرالمومنین در جایی دیگر نیز می فرماید: سُبْحانَ مَنْ أنْطَقَ بِاللَّحِْم وَبَصَّرَ بِالشَّحْمِ وَأبْصَرَ بِالْخَرْمِ؛ "منزه است آن خدایی که با یک قطعه گوشت انسان را به نطق درآورد و با یک قطعه پیه بینایی و با قطعه ای استخوان شنوایی را به او بخشید. " امام علیه السلام در این بخش از سخنان حکمت آمیز خود اشارات لطیفی به عظمت آفرینش انسان و تدبیر عظیم خالق بشر میکند و مخصوصاً بر این معنا تکیه دارد که یکی از ویژگیهای خلقت خداوند قادر توانا این بوده که با وسایل کوچکی مسائل مهمی را ایجاد کرده و میکند.
✍🏼می دانیم بافتهای بدن انسان عمدتا از گوشت تشکیل شده؛گوشتی که استخوانها آن را برپا میدارد؛ولی چشم در واقع یک قطعه پیه شفاف است که ساختمان بسیار عجیب و دقیقی دارد؛از هفت طبقه که روی هم قرار گرفته اند و سه ماده سیال و شفّاف که در میان آنها قرار دارند تشکیل شده و یک دنیا نظم و حساب بر آن حاکم است. دقیق ترین وسایل فیلم برداری هرگز قدرت چشم را ندارد، زیرا بدون این که نیاز به این داشته باشد که فیلمی در آن بنهند گاه هفتاد یا هشتاد سال کار فیلم برداری خود را انجام میدهد و تمام فیلمهای او سه بعدی است و در آن واحد میتواند خود را بر دور و نزدیک منطبق کند و در جهات چهارگانه با سرعت حرکت میکند بی آنکه نیاز به تنظیم کردن داشته باشد.
از عجایب چشم این که به طور خودکار خود را برای عکس برداری از صحنههای مختلف آماده میکند؛در جایی که نور زیاد باشد مردمک چشم به سرعت تنگ میشود تا نور کمتری وارد شود نه چشم آسیب ببیند و نه عکس برداری خراب شود و در جایی که کم باشد مردمک چشم بسیار فراخ میشود تا نور بیشتری را وارد چشم کند. به هنگام عکس برداری از صحنههای دور و نزدیک عدسی چشم به وسیله عضلات بسیار ظریفی که در اطراف آن قرار دارد گاه کشیده میشود تا صحنههای دور را کاملاً تصویربرداری کند و گاه رها میشود تا عدسی قطور گشته برای صحنههای نزدیک آماده باشد. بسیار شده است که ناگهان در شب تاریک چراغها خاموش میشود، وقتی به اطراف نگاه میکنیم هیچ چیز را نمی بینیم؛ولی پس از چند لحظه چشم خود را بر آن تطبیق میکند و کم کم اشیای اطراف خود را میبینیم و راه رفت و آمد خود را پیدا میکنیم. از شگفتیهای دیگر این که همه ذرات چشم موجود زنده ای هستند و باید تغذیه شوند و تغذیه از طریق خون صورت میگیرد و اگر خون به همان شکلی که وارد اعضا میشود وارد چشم بشود همه جا در نظر ما تاریک میگردد ولی آفریدگار جهان پیش از آنکه خون وارد یاختههای چشم شود آن را چنان تصفیه و زلال میسازد که کمترین رنگی از خود نشان نمی دهد. از دیگر عجایب چشم این است که دائماً به وسیله چشمههای بسیار کوچک اشک و حرکت پلکها نرم و مرطوب نگهداری میشود که اگر نباشد چشم میخشکد و کارآیی خود را از دست میدهد چشمههای اشک این آب زلال را تدریجاً روی چشم میفرستد و از مجرای دیگری که به منزله فاضلاب است عبور میکند و به داخل حلق میریزد و به هنگام گریه فعالیت این چشمهها به صورت خودکار فزونی مییابد. اشک چشم از بیش از بیست ماده ترکیب شده که برای تغذیه چشم و شست و شو و ضد عفونی کردن آن کاملاً مؤثر است و اگر بشر بتواند ماده ای مانند اشک چشم بسازد به گفته بعضی یک غذای کامل مقوی خواهد بود و اشکهای مصنوعی که امروز ساخته اند هیچ کدام به پای اشک چشم نمی رسند.
✍🏼مغنیه در شرح نهج البلاغه خود به نکته قابل ملاحظه ای در اینجا اشاره کرده که او میگوید: چشم دو کار مهم میکند نخست این که صحنههای خارج را به درون دل منتقل میسازد و انسان را از آنچه در اطرافش میگذرد آگاه میکند و دیگر این که آنچه در درون قلب است از محبت و عداوت و هوشیاری و بلاهت و خیر و شر به چشم منتقل میسازد و چشم میتواند آیینه اسرار درون انسان باشد.
✍🏼مطالبی را که انسان میخواهد برای دیگران بیان کند نخست به صورت کلی در روح و مغزش حاضر میشود و بعد کلمات را برای ادای آن انتخاب میکند سپس به زبان فرمان میدهد که با استفاده از مخارج حروف، کلمات را تنظیم کند و سپس جملهها را آماده سازد تا دیگران از مقاصد دورنی او آگاه شوند. حال فکر کنید یک کودک پنج ساله شیرین زبان هنگامی که میخواهد سخن بگوید تمام این مراحل پیچیده و بسیار حساس را طی میکند تا مقصود خود را به دیگران برساند. بزرگ است خدایی که چنین قدرتی به انسان و مخصوصاً به یک قطعه گوشت ساده در دهان او داده است.
💟ادامه دارد💟
امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ #نهجالبلاغه ☀️ #حکمتها ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ 🔸اعجَبُوا لِهَذَا الإِنسَا
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
☂ #نهجالبلاغه
☀️ #حکمتها
┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄
🔸إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْیَا عَلَی أَحَدٍ أَعَارَتْهُ مَحَاسِنَ غَیْرِهِ، وَ إِذَا أَدْبَرَتْ عَنْهُ سَلَبَتْهُ مَحَاسِنَ نَفْسِهِ.
🔹هنگامی که دنیا به کسی روی آورد نیکیهای دیگران را به او عاریت میدهد و هنگامی که دنیا به کسی پشت کند نیکیهای خودش را نیز از او میگیرد.
📒 #حکمت9
❀•✾●شرح●✾•❀
✍🏼ابتدا بهتر است در مورد دنیا صحبت هایی کنیم در علت اینکه دنیا چرا دنیا نامیده شده است؟ شیخ صدوق رحمهُ الله در علل الشرائع نقل کرده است که از پیامبر سوال کردند چرا دنیا را دنیا نامیدند؟ پیامبر پاسخ دادند: چون دنیا دنیّة و پستی دارد و پایین تر از آخرت آفریده شده است.
✍🏼بحثی که در این کلام نورانی امام فرمودند " اقبال و ادبار دنیا " است. در روایت در کتاب شریف کافی ج ۲ باب حبّ الدّنیا است از امام صادق علیه السّلام که از حضرت عیسی بن مریم سلام الله علیه نقل کردند که ایشان فرمود: حبّ بنی آدم نسبت به دنیا همچون حبّ کودک نسبت به مادرش است! هر وقت دنیا اقبال کرد و به بنی آدم رو آورد بنی آدم را سرور و فرح گیرد و هر وقت دنیا به ایشان ادبار کرد یعنی پشت کرد حزن و بکاء ایشان را گیرد. از امیرالمومنین نیز روایتی است که " الناس ابناء الدنیا " و دیگر جای سرزنشی نیست برای مرد بخاطر حبّ مادرش که دنیا می باشد.
✍🏼دنیا هم می تواند بهترین مکان و هم می تواند بدترین مکان باشد مانده است به چگونگی استفاده بشر از آن و در چه راهی. امیرالمومنین در جایی می فرماید نعم الدار (دنیا نیکو خانه و مکانی است) در جایی دیگر می فرماید دنیا بئس الدار (خانه و مکانی بد) است، در ادامه خود حضرت تبیین می کند که اگر از آن استفاده صحیح شود و انسان بوسیله دنیا، آخرت خود را آباد سازد در این صورت نعم الدار است در غیر اینصورت بئس الدار است، به همین علت در روایات اهل بیت علیهم السّلام از دنیا به عنوان " نعم العون(بهترین یاور برای آباد سازی آخرت) " و " مزرعة الآخرة " یاد شده است.
✍🏼از ویژگی های دنیا "دُوَل" بودن آن است که در روایات اسلامی بسیار اشاره شده، به این معنا که دنیا دست به دست می گردد و نوبتی است. موضوع آخر که در مورد آن می خواهیم بحث کنیم " أخذ مِنَ الدّنیا فَوقَ الکَفاف " است یعنی اینکه دین اسلام امر به ترک مطلق دنیا نکرده است بلکه امر فرموده از مال دنیا نیز بگیرید ولی به قدری که کفایت کننده برای شما و خانواده تان و زندگی تان باشد نه بیشتر از آن! که در روایات مذمت شده است اخذ از مال و امور دنیا بیشتر از حد کفاف.
✍🏼بعد کلام خود امام، که در این کلام عبرت آموز به دگرگونی حال مردم در برابر کسانی که دنیا به آنها روی میکند یا پشت مینماید اشاره کرده میفرماید: «هنگامی که دنیا به کسی روی آورد نیکیهای دیگران را به او عاریت میدهد و هنگامی که دنیا به کسی پشت کند نیکیهای خودش را نیز از او سلب مینماید». این یک واقعیت است که شواهد فراوان تاریخی دارد؛هنگامی که انسانهایی چه در امر حکومت و سیاست و چه در امور اجتماعی و اقتصادی و چه در علوم و دانشها مشهور و معروف میشدند بسیاری از کارهای خوبی را که دیگران انجام داده بودند به آنها نسبت میدادند.
✍🏼ابن ابی الحدید در شرح نهج البلاغه خود میگوید: بسیاری از اشعار خوب را دیده ایم که چون گوینده اش ناشناخته بود از او نفی میکردند و به افراد مشهور در شعر نسبت میدادند، بلکه کتابهایی در فنون و علوم از اشخاص غیر مشهور وجود داشته که آن را به صاحبان نبوغ و شهرت نسبت داده اند.
✍🏼چرا چنین است؟ دلیل آن چند چیز است: ۱)نخست این که متملقان و مداحان برای نزدیک شدن به این افراد دروغهای زیادی به هم میبافند و به آنها نسبت میدهند و زبان به زبان نقل میشود، کم کم اشخاص باور میکنند که واقعیتی در کار است و به عکس، کسانی که نسبت به افرادی حسادت دارند و به هنگام قدرت آنها نمی توانند چیزی درباره آنها بگویند وقتی قدرتشان از دست رفت هر نسبت ناروایی را به آنان میدهند و تمام فضایل شان را نیز زیر سؤال میبرند. ۲)علت دیگر این است که یکی از صفاتی که در بسیاری از افراد به طور طبیعی دیده میشود قهرمان سازی است؛سعی دارند کسانی را به عنوان قهرمان در فنون و علوم و مسائل مختلف به جهان عرضه کنند و همین امر سبب میشود که محاسن دیگران را به حساب آنان بگذارند و در مقابل، عده ای به اصطلاح حس ضعیف کشی دارند که اگر کسی در جامعه ضعیف و ناتوان شد، هر بلایی بتوانند به سرش میآورند.
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ #نهجالبلاغه ☀️ #حکمتها ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ 🔸إِذَا أَقْبَلَتِ الدُّنْی
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
☂ #نهجالبلاغه
☀️ #حکمتها
┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄
🔸خَالِطُوا النّاسَ مُخَالَطَةً إِن مِتّم مَعَهَا بَکَوا عَلَیکُم وَ إِن عِشتُم حَنّوا إِلَیکُم.
🔹آن گونه با مردم معاشرت کنید که اگر بمیرید بر مرگ شما اشک بریزند و اگر زنده بمانید به شما اشتیاق ورزند.
📒 #حکمت10
❀•✾●شرح●✾•❀
✍🏼اشاره به این که پیوند محبت و دوستی را از طریق برخورد خوب و نیکی و خدمت کردن به مردم آنچنان محکم کنید که شما را به منزله نزدیک ترین عزیزان خود بدانند؛هرگاه از دست بروید جای شما در میان آنها خالی باشد؛ ولی در دل همواره از شما یاد کنند و بر عواطف و محبتهایی که نسبت به آنها داشتید اشک بریزند و در حال حیات پروانه وار گرد شما بگردند و از معاشرت با شما لذت ببرند.
✍🏼حسن مصاحبت نشانه مسلمان و مومن حقیقی است، «أَحْسِنْ مُصَاحَبَةَ مَنْ صَاحَبَکَ تَکُنْ مُسْلِماً؛ با کسی که همنشین توست خوش رفتاری کن تا مسلمان باشی». (📚بحارالانوار، ج ۶۶، ص ۳۶۸، ح ۴) عدم حسن مصاحبت با برادران دینی خود موجب جدا شدن انسان از اهل بیت سلام الله علیهم می شود: امام صادق علیه السلام میفرماید: «إِنَّهُ لَیْسَ مِنَّا مَنْ لَمْ یُحْسِنْ صُحْبَةَ مَنْ صَحِبَهُ وَ مُرَافَقَةَ مَنْ رَافَقَه؛ آن کس که با دوستانش خوشرفتاری نکند و با رفیقش رفاقت نداشته باشد از ما نیست». (📚بحارالانوار، ج ۷۱، ص ۱۶۱، ح ۲۱)
✍🏼در روایات اسلامی از مخالطه و معاشرت با برخی از مردم نهی شده است، چون دوست در دوست تاثیر دارد از او تاثیر می پذیرد و نیز تاثیر می گذارد. به همین دلیل اهل بیت، ما را از مصاحبت با #فساق و #فجار و #متظاهربهگناه و #کذاب و #اهلغیبت و #عیبجو #نادان #قاطعرحم #فرومایه #احمق #گمراهان #منحرفینازمکتباهلبیت #اهلعقائدفاسده #کافر #منکرحق #بدگوبهائمهمعصومین #نواصب ، بر حذر داشتند. (📚بحارالانوار جلد ۷۱، 📚ترجمه میزان الحکمه جلد ۶)
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ #نهجالبلاغه ☀️ #حکمتها ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ 🔸خَالِطُوا النّاسَ مُخَالَ
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
☂ #نهجالبلاغه
☀️ #حکمتها
┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄
🔸إِذَا قَدَرتَ عَلَی عَدُوّکَ فَاجعَلِ العَفوَ عَنهُ شُکراً لِلقُدرَةِ عَلَیهِ.
🔹وقتی بر دشمنت غلبه کردی، گذشت و عفو از او را شکرانه پیروزی و غلبه ات بر وی قرار ده.
📒 #حکمت11
❀•✾●شرح●✾•❀
✍🏼می دانیم هر نعمتی شکری دارد که اگر انجام گیرد موجب بقای نعمت و افزایش آن است و اگر انجام نگیرد نعمت به مخاطره خواهد افتاد؛ ممکن است کم یا نابود شود. نیز روشن است که شکر تنها شکر زبانی نیست، بلکه باید با عمل مناسبی نعمت را شکر گفت؛آن کس که خدا اموال و ثروت فراوانی به او داده شکرش آن است که دیگران را نیز در آن سهیم سازد و آن کس که خدا مقامی به او بخشیده شکرش آن است که به وسیله آن مشکلات نیازمندان را حل کند.
✍🏼در مورد پیروزی و غلبه بر دشمن، بهترین شکر آن عفو و گذشت است همان گونه که امام در اینجا میفرماید: «هنگامی که بر دشمنت پیروز و غلبه شدی عفو را شکرانه این پیروزی قرار ده» آری عفو و گذشت سیره کریمان است و انتقام روش لئیمان.
✍🏼در تاریخ زندگی پیغمبر اسلام صلی الله علیه و آله و امامان اهل بیت علیهم السلام جلوههای فراوانی از این مطلب دیده میشود. در جریان فتح مکه هنگامی که پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله بر دشمنانی که یک عمر خون به دل او کرده بودند و یارانش را کشته و مثله کرده بودند پیروز شد جمله تاریخی«اذْهَبُوا فَأَنْتُمُ الطُّلَقَاءُ» (📚کافی، ج ۳، ص ۵۱۲، ح ۲) را فرمود و همه جنایتکاران را مورد عفو قرار داد و شعار «الْیَوْمُ یَوْمُ الْمَرْحَمَةِ؛ امروز روز بخشش است»در مکه طنین انداز شد.
✍🏼توصیههای امام امیرالمؤمنین علیه السلام درباره قاتلش«عبد الرحمان بن ملجم مرادی علیه اللعنة والعذاب» نشانی از گذشت کریمانه آن حضرت است و همچنین در جریان جنگ صفین بعد از آن که یارانش بر شریعه فرات مسلط شدند اجازه نداد به عنوان انتقام آب را به روی آنها ببندند، بلکه آب را برای همه آزاد ساخت. همچنین در مورد فرزندان آن حضرت و امامان معصوم.
✍🏼اضافه بر این، تبدیل انتقام به عفو اثر مهم اجتماعی دارد و آن این است که انتقام به صورت تصاعدی پیش میرود و دائما قتل و کشتار و ناامنی میآفریند و هرگز اجازه نمی دهد صلح و صفا و آرامشی در جامعه پدید آید در حالی که عفو و گذشت به خشونتها پایان میدهد و سبب آرامش جامعه است. بنابراین افزون بر این که عفو فضیلتی اخلاقی و مهم است، تدبیر پر ارزش اجتماعی است.
✍🏼لذا در حدیثی از رسول خدا صلی الله علیه و آله نقل شده که فرمود: «أَلَا أُخْبِرُکُمْ بِخَیْرِ خَلَائِقِ الدُّنْیَا وَ الْآخِرَةِ؟ الْعَفْوُ عَمَّنْ ظَلَمَکَ وَ تَصِلُ مَنْ قَطَعَکَ وَ الْإِحْسَانُ إِلَی مَنْ أَسَاءَ إِلَیْکَ وَ إِعْطَاءُ مَنْ حَرَمَکَ؛ آیا شما را از بهترین اخلاق دنیا و آخرت خبر ندهم؛عفو و گذشت از کسی که به تو ستم کرده و پیوند محبت با کسی که از تو بریده و نیکی به کسی که با تو بدی کرده و بخشیدن کسی که تو را محروم کرده است (اینها باارزش ترین اخلاق است) ». (📚کافی، ج ۲، ص ۱۰۷، ح ۱)
✍🏼از آثار و برکات مهم عفو از دشمنان و خطاکاران آن است که در بسیاری از موارد ناگهان منقلب میشوند و عداوت آنها تبدیل به دوستی صمیمانه ای میشود که تاریخ نمونههای فراوانی از آن به یاد دارد. در حدیث دیگری از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله میخوانیم: «تَعافُوا تَسْقُطُ الضَّغائِنُ بَیْنَکُمْ؛ یکدیگر را عفو کنید تا کینهها برچیده شود». (📚میزان الحکمه ج ۶، ص ۷۹) البته این دستور یک استثنای مهم دارد و آن اینکه در آنجا که دشمن عفو را نشانه ضعف ببیند یا سبب جسارت و ادامه خصومت او شود، عفو کردن غلط و شبیه ترحم بر پلنگ تیزدندان است. در این گونه موارد هیچ کس عفو را فضیلت نمی شمرد، بلکه نوعی بی تدبیری و رضایت به ادامه خشونت محسوب میشود.
🦋چه قدرت بدشمن تو را داده شد🦋
🦋به بخشش تو را شکرش آماده شد🦋
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ #نهجالبلاغه ☀️ #حکمتها ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ 🔸إِذَا قَدَرتَ عَلَی عَدُو
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
☂ #نهجالبلاغه
☀️ #حکمتها
┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄
🔸أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَجَزَ عَنِ اکْتِسَابِ الْإِخْوَانِ، وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ.
🔹عاجزترین مردم کسی است که از به دست آوردن دوستان عاجز باشد و از او عاجزتر کسی است که دوستانی را که به دست آورده از دست بدهد.
📒 #حکمت12
❀•✾●شرح●✾•❀
✍🏼شک نیست که یکی از مهم ترین سرمایه انسان در زندگی دوستان صمیمی است؛این سرمایه نه تنها برای یاری کردن انسان در برابر مشکلات، بلکه برای انس گرفتن و از تجربهها و نظرات آنها بهره گیری کردن ضروری است و جالب این که به دست آوردن دوستان خوب کار آسانی است؛نه همچون به دست آوردن مال است که احتیاج به تلاش و کوشش فراون و گاه نیاز به سرمایه گذاریهای کلان دارد و نه همچون مقام است که به دست آوردنش نیاز به روابط اجتماعی قوی دارد، بلکه با سرمایه ای که در اختیار هر کس هست به دست میآید و آن سرمایه گشاده رویی، ادب و حسن معاشرت است.
✍🏼حدیث معروفی است از امیر مؤمنان علی علیه السّلام که خطاب به مردم فرمود: «إِنَّکُمْ لَنْ تَسَعُوا النَّاسَ بِأَمْوَالِکُمْ فَسَعُوهُمْ بِطَلَاقَةِ الْوَجْهِ وَ حُسْنِ اللِّقَاءِ فَإِنِّی سَمِعْتُ رَسُولَ اللَّهِ صلی الله علیه و آله یَقُولُ إِنَّکُمْ لَنْ تَسَعُوا النَّاسَ بِأَمْوَالِکُمْ فَسَعُوهُمْ بِأَخْلَاقِکُمْ؛ (ای مردم) شما نمی توانید مردم را با اموال خود راضی نگه دارید، از این رو ایشان را با خوشرویی و رفتار خوب راضی نگه دارید، زیرا من از رسول خدا صلی الله علیه و آله شنیدم که میفرمود: شما نمی توانید خشنودی مردم را با اموال (محدودتان) به دست آورید بنابراین با اخلاق نیکتان خشنودی آنها را به دست آورید». (📚بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۳۸۴، ح ۲۲)
✍🏼آنگاه امام میافزاید: «و از او عاجزتر کسی است که دوستانی را که به دست آورده از دست بدهد»؛ (وَ أَعْجَزُ مِنْهُ مَنْ ضَیَّعَ مَنْ ظَفِرَ بِهِ مِنْهُمْ). زیرا ممکن است به دست آوردن چیزی مقداری زحمت داشته باشد؛ولی نگه داشتن آن آسان تر است، بنابراین کسی که دوستان خود را با بی مهری یا بی اعتنایی از دست دهد عاجزتر از کسی است که نتوانسته دوستی به دست آورد.
در اینجا سؤالی مطرح است که اگر امام در جمله اول میفرماید: «از همه مردم عاجزتر کسی است که... »چگونه بعد از آن میفرماید: «و از او عاجزتر کسی است که دوستانش را از دست دهد»اگر جمله اول عمومیّت دارد، با جمله دوم سازگار نیست. ولی پاسخ این سؤال روشن است و آن اینکه جمله اول عمومیّت نسبی دارد و عمومیّت نسبی با وجود بعضی از استثناها منافات ندارد و شبیه این تعبیر در کلمات روزانه مردم نیز زیاد است؛مثلا مردم میگویند: بدبخت ترین مردم کسی است که آبروی خود را از دست دهد و از او بدبخت تر کسی است که ایمان خود را از دست دهد و هیچ گاه در عرف مردم تناقضی در میان این دو دیده نمی شود.
✍🏼در اهمّیّت دوستان همین بس که از بعضی از بزرگان سؤال شد: آیا برادر بهتر است یا دوست خوب. گفت: برادری خوب است که دوست انسان باشد. در روایات اسلامی در رابطه با دوست بسیار صحبت شده است، اهل بیت ما را از دوستی با افراد جاهل و احمق بر حذر داشتند از امیرالمومنین نقل شده است که حضرت فرمود: به دشمن دانای خود بیشتر اطمینان داشته باش تا به دوست نادانت. (📚ترجمه میزان الحکمه ج ۲ ص ۳۵۶) و همچنین فرمودند: الاصدقاء نفس واحدة في جسوم متفرقة: دوستان یک روحند، در چند پیکر. (📚ترجمه میزان الحکمه ج ۶ ص ۱۹۰)
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ #نهجالبلاغه ☀️ #حکمتها ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ 🔸أَعْجَزُ النَّاسِ مَنْ عَ
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
☂ #نهجالبلاغه
☀️ #حکمتها
┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄
🔸إِذَا وَصَلَتْ إِلَیْکُمْ أَطْرَافُ النِّعَمِ فَلَا تُنَفِّرُوا أَقْصَاهَا بِقِلَّةِ الشُّکْرِ.
🔹هنگامی که مقدمات و نشانه های نعمتها به شما روی آورد ادامه آن را به واسطه کمی شکرگذاری از خود دور نسازید.
📒 #حکمت13
❀•✾●شرح●✾•❀
✍🏼«أطراف»جمع«طَرَف»در اینجا به معنای آغاز هر چیزی است به قرینه«اقْصاها»که در جمله بعد آمده، و به معنای انتهای چیزی است. نعمتها غالباً به صورت تدریجی بر انسان وارد میشود و وظیفه انسان هوشیار این است که به استقبال نعمت برود و استقبال از آن راهی جز شکرگزاری ندارد. هر گاه با آغاز روی آوردن نعمت به شکر قلبی و زبانی و عملی بپردازد ادامه خواهد یافت و تا پایان آن نصیب انسان میشود و به تعبیر دیگر به گفته بعضی از شارحان نهج البلاغه، نعمتها مانند گروههای پرندگان است که وقتی تعدادی از آنها بر شاخه درختی نشستند بقیه تدریجا به دنبال آنها میآیند و شاخهها را پر میکنند؛ولی اگر گروه اول صدای ناهنجار و حرکت ناموزونی بشنوند یا ببینند فرار میکنند و بقیه هم به دنبال آنها میروند و صحنه از وجودشان خالی میشود.
✍🏼همچنین بسیاری از نعمتها به صورت تدریجی زوال میپذیرند؛هر گاه انسان در آغاز زوالش هوشیار باشد و به شکر قلبی و زبانی و عملی بپردازد مانع بازگشت و زوال تدریجی آن میشود. این سخن در اصل برگرفته از قرآن مجید است که میفرماید: ««وَ إِذْ تَأَذَّنَ رَبُّکُمْ لَئِنْ شَکَرْتُمْ لَأَزِیدَنَّکُمْ وَ لَئِنْ کَفَرْتُمْ إِنَّ عَذابِی لَشَدِیدٌ»؛ به خاطر بیاورید زمانی که پروردگارتان اعلام داشت اگر شکرگزاری کنید (نعمت خویش را) بر شما خواهم افزود و اگر ناسپاسی مجازاتم شدید است». (. ابراهیم، آیه ۷. )
✍🏼قرآن مجید سرگذشت بسیار عبرت آموزی از قوم سبأ نقل میکند که خداوند نعمت بسیار وافری به آنها داد و فرمود: ««کُلُوا مِنْ رِزْقِ رَبِّکُمْ وَ اشْکُرُوا لَهُ بَلْدَةٌ طَیِّبَةٌ وَ رَبٌّ غَفُورٌ»؛ ازروزی پروردگارتان بخورید و شکر او را به جا آورید؛ شهری پاک و پاکیزه در اختیار شماست و پروردگاری آمرزنده». (. سبأ، آیه ۱۵. ) ولی آنها به کفران پرداختند و سد عظیمی که سبب آبادی کشور آنها شده بود بر اثر سیلاب و عوامل دیگر در هم شکست و تمام آبادی و باغها و مزارع ویران شد به گونه ای که نتوانستند در آنجا بمانند و ناچار در اطراف متفرق شدند. قرآن در اینجا میافزاید: ««ذلِکَ جَزَیْناهُمْ بِما کَفَرُوا وَ هَلْ نُجازِی إِلاَّ الْکَفُورَ»؛ این کیفر را بر اثر کفرانشان به آنها دادیم و آیا جز کفران کننده را کیفر میدهیم». (. سبأ، آیه ۱۷. )
✍🏼امام صادق علیه السلام میفرماید: «إِنَّ اللَّهَ عَزَّ وَجَلَّ أَنْعَمَ عَلَی قَوْمٍ بِالْمَوَاهِبِ فَلَمْ یَشْکُرُوا فَصَارَتْ عَلَیْهِمْ وَبَالاً وَ ابْتَلَی قَوْماً بِالْمَصَائِبِ فَصَبَرُوا فَصَارَتْ عَلَیْهِمْ نِعْمَةً؛ خداوند متعال به گروهی از مردم نعمت داد، اما آنها شکرش را به جا نیاوردند در نتیجه آن متاع مایه وبالشان شد و گروهی از مردم را به مصائبی گرفتار کرد لکن آنها صبر کردند و (شکرگزار بودند) در نتیجه مصیبتها به نعمتها تبدیل شد». (. 📚بحارالانوار، ج ۶۸، ص ۴۱، ح ۳۱. )
✍🏼در اینجا سوالاتی مطرح است اینکه حقیقت شکر چیست؟ شکر سه مرحله دارد: مرحله قلبی که انسان از نعمتهای خدا خشنود و راضی و سپاسگزار باشد و مرحله زبانی که آنچه را درون قلب اوست بر زبان جاری سازد؛ولی از همه مهم تر مرحله عملی شکر است و آن به طور شفاف این است که از نعمتهای الهی درست بهره برداری کند و اهداف این مواهب را در نظر گیرد و به سوی آن اهداف حرکت کند؛اگر خدا عقلی برای درک نیک و بد به او داده از این عقل در مسیر شیطنت استفاده نکند و اگر او را مشمول موهبت آزادی کرده از این آزادی برای پیشرفت و تکامل بهره گیرد نه در مسیر بی بند و باری و گناه و فساد همچنین در مورد اعضای بدن که هر کدام موهبتی عظیم است و در مورد مال و ثروت و فرزند و همسر. بسیارند کسانی که شکر قلبی و زبانی دارند؛ولی در مرحله شکر عملی مقصرند. اگر در مفهوم شکر به آن گونه که در بالا گفته شد دقت کنیم فلسفه آن نیز روشن میشود، زیرا این مواهب مال ما نیست از سوی دیگری است و آن را برای اهداف خاصی آفریده و اگر در غیر آن اهداف به کار گرفته شود خیانت در آن نعمت است.
💟ادامه دارد💟
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈•
امام زمان سلام الله علیه ✨
•┈┈••••✾•🍃🌼🍃•✾•••┈┈• ☂ #نهجالبلاغه ☀️ #حکمتها ┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄ 🔸إِذَا وَصَلَتْ إِلَیْکُمْ
┄┄┅┅✿❀🍃🌸🍃❀✿┅┅┄┄
☂ #نهجالبلاغه
☀️ #حکمتها
┄┅═══✼کلام مولا؏✼═══┅┄
🔺مَنْ ضَیَّعَهُ الْأَقْرَبُ أُتِیحَ لَهُ الْأَبْعَدُ.
🔶کسی که نزدیکانش او را رها سازند آنها که دورند برای (حمایت از او و یاری اش) آماده میشوند.
📒 #حکمت14
┄═❁❈🍃🌹شرح🌹🍃❈❁═┄
✍🏼امام علیه السلام در این جمله به کسانی که بستگان نزدیکش نسبت به او بی مهری میکنند و رهایش میسازند دلداری و امیدواری میدهد که نباید از این جریان مایوس گردند؛خداوند راه دیگری به روی او میگشاید و میفرماید: «کسی که نزدیکانش او را رها سازند آنها که دورند برای (حمایت از او و یاری اش) آماده میشوند»؛ (مَنْ ضَیَّعَهُ الْأَقْرَبُ أُتِیحَ لَهُ الْأَبْعَدُ).در واقع این حکمت و رحمت الهی است که انسانها به وسیله بستگان و دوستان نزدیک حمایت شوند؛ولی اگر آنها به وظیفه خود عمل نکردند و به صله رحم و مسئولیتهای دوستی پشت پا زدند این مسئولیت را بر عهده دیگران میگذارد تا بنده اش در میان توفان حوادث تنها نماند.
✍🏼مثلا پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله طائفه قریش که نزدیک ترین نزدیکان او بودند نه تنها حمایتش نکردند بلکه به دشمنی او برخاستند؛اما خداوند دورافتاده ترین قبائل را از قبیله قریش یعنی اوس و خزرج را به حمایت او برانگیخت که از جان و دل او را حمایت کردند و آئین او را پیش بردند و جالب این که اوس و خزرج با هم عداوت و دشمنی دیرینه ای داشتند ولی در حمایت از پیغمبر اکرم صلی الله علیه و آله متحد و متفق بودند و امثال این موضوع در طول تاریخ بسیار دیده شده است.
✍🏼در حدیث پرمعنایی از امام صادق علیه السلام میخوانیم که برای دلداری و تسلی خاطر میفرماید: «کُنْ لِمَا لَا تَرْجُو أَرْجَی مِنْکَ لِمَا تَرْجُو؛ نسبت به آنچه امیدی به آن نداری از آنچه امید به آن داری امیدوارتر باش»و جالب این که در ذیل این حدیث اشاره به داستان موسی علیه السلام شده و میفرماید: «موسی برای به دست آوردن شعله آتشی به دنبال نوری که از درخت برمی خواست روان شد ولی در آنجا پیام نبوت را دریافت داشت». (. کافی، ج ۵، ص ۸۳، ح ۲. )
✍🏼احتمال دیگری که در تفسیر این کلمه حکمت آمیز وجود دارد این است که امام میخواهد بفرماید: در صورتی که نزدیکان و بستگان از نیروهای یکدیگر استفاده نکنند و نسبت به هم بی اعتنا باشند ای بسا دورافتادگان آنها را میربایند و از وجود آنان بهره میگیرند. نمونه این مطلب مسئله ای است که در این ایام کشور ما و بسیاری از کشورها با آن روبرو هستند که به نام فرار مغزها معروف است؛هنگامی که ما از مغزهای لایق و آماده و افکار بلند و استعدادهای سرشار جوانانمان استفاده نکنیم آنها از میان ما فرار کرده و دورافتادگان از نیروهای آنها استفاده میکنند که این ضایعه ای است بزرگ و غیر قابل جبران.
در واقع تفسیر اول دلداری و تسلی خاطری است به تضییع شدگان و تفسیر دوم سرزنشی است نسبت به تضییع کنندگان.
┄┄┅┅✿❀🍃🌼🍃❀✿┅┅┄┄