eitaa logo
☫︎انـــقلـاب57☫︎
400 دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
9.4هزار ویدیو
265 فایل
یک تمدن بزرگ ،با انسان طرازش شناخته می شود و انسان طراز انقلاب اسلامی شهدا هستند مدیر کانال😎= @sizdahaday ادمین تبادلات و روابط 😁 = @haj_haydar_313 ‌╔╦-----═• •✠•❀ - ❀•✠ • •═---═╦╗ ‌ روبیکا 👇🏻😁 https://rubika.ir/engalaba57
مشاهده در ایتا
دانلود
🇷🇺 ولادیمیر پوتین رییس جمهور روسیه فرمان داد : تمام دکل های 5G و درکل استفاده از امواج 5G را در سراسر کشور ممنوع اعلام کرد و دستور جمع آوری و حذف همه را صادر کرد! پوتین چیزهایی فهمیده ! از چرخه واکسن💉 امواج 5G 🛜📶، تراشه بترسید خیلی چرخه خوفناکی است! یک ارابه مرگ لعنت بر آنوسی ها و مزدوران نفوذی در نظام و دولت و ... که کشور شیعه‌خانه امام زمان را به کل شاگرد اول و آزمایشگاه کرده اند. باید نظام مقدس جمهوری اسلامی را از اینها پاک کرد. چه در قضیه واکسن و داروهای رمدسیویر و ... چه در پول های دیجیتال بانک های مرکزی و ... 😡😡ما 🇮🇷🇮🇷🇮🇷 نیز خواهان حذف همه دکل های 5G، واکسن ها، ، سازمانها و پیمانها و افراد فاسد و نفوذی و جنایتکار هستیم. 🇮🇷 برگرفته از سایت جامعه اسلامی حامیان کشاورزی ایران ⬅️ ایتا : ✴️ http://eitaa.com/hamiyanekeshavarzi
5.51M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 اختصاصی 👨🏻‍🔬 آزمایش تشخیص طبیعی از ید شیمیایی در طعام و نمک شیمیایی 💢 خسارت این هزینه ها را چه کسی باید پرداخت کند و چه کسی باید شود⁉️ ✨ کانال انقلاب 57
حجت الاسلام والمسلمین سید مصطفی رضوی دبیر ستاد راهبری معماری و شهرسازی اسلامی در اجلاسیه مشترک جریان های تمدنی: همانطور که ما شهر را میسازیم شهر نیز ما را میسازد و ما را کنترل می کند. 💠 شهر به عنوان مدنیت موضوعش انسان است نه ساختمان و کوچه و خیابان. انسانی که مراقب خود و جامعه پرداز است، ساز است. برای چنین انسانی باید شهر بسازیم. 💠 ما روایات زیادی درمورد این موضوع داریم به خصوص در کتاب کافی، برای مثال از پیامبر اسلام نقل شده است: نشانه عقلانیت انسان داشتن واسعه است، یا حضرت علی(ع) میفرماید: "خانه شرف دارد خانه ای که ندارد بی شرف است" دولت اسلامی نباید خانه بی شرف تحویل مردم بدهد. با ستاد راهبری معماری و شهرسازی اسلامی همراه باشید🔻 https://eitaa.com/setad_memari کانال انقلاب 57 https://eitaa.com/angalab57
24.38M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🔻آیا هنوز زمان آن نرسیده به سمت مطلوبیت ها برویم!؟ 💠 ما وقتی در مورد تراکم، توسعه عمودی و الحاق صحبت میکنیم در واقع در مورد سبک زندگی، تمدن و رفتارهای فردی و اجتماعی صحبت میکنیم. ⁉️ آیا نسبت توسعه عمودی و با آسیب ها و را تحلیل کرده ایم؟ ⁉️ آیا استثنائاتی مانند شهرهای شمال کشور رو باید به کل کشور تعمیم بدهیم؟ 📹 دکتر حمیدرضا آرامی عضو ستاد راهبری معماری و شهرسازی اسلامی حوزه های علمیه https://eitaa.com/joinchat/1615069314C995f8a34ef
44.16M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
ما در ایران اسلامی زندگی میکنیم، باید طبق زیست بوم و خودمان خانه بسازیم محمدمنان رئیسی: دولت قانونا مکلف است پروژه های مسکن را ادامه دهد... حدود ۸۰ تا ۸۵ درصد از قیمت خانه برای زمین و رانت آن است. زمین و مسکن که باید عاملی برای باشد تبدیل به پیشران تورم تبدیل شده است. در کلانشهرها بین ۵۰ تا ۷۰ درصد از سبد هزینه خانواده ها مربوط به مسکن است. از سال ۸۵ تا ۹۵ حدود ده و نیم میلیون واحد مسکونی ساخته شده است اما فقط دو و نیم میلیون نفر به صاحب خانه های ما اضافه شده است و مابقی آن با هدف سوداگری و سفته بازی بوده است. عضویت در کانال انقلاب 57 https://eitaa.com/engalaba57
۱مهر ۱۴٠۳/ سال چهارم راه وحدت از مسیر تمدن غرب می گذرد! تقریب عقاید یا تقریب نظام مسائل؟! این یکی از موضوعاتی است که ظاهرا به صورت فطری در انسانها وجود دارد: از آنجا که می فرماید: كُلُّ حِزبٍ بِما لَدَيهِم فَرِحونَ(۵۳مؤمنون)، هر کسی می خواهد دیگران را به مسیری که می رود، بخواند و بر عِدّه و عُده خویش بیفزاید. در واقع به ، امریست که در تمامی ابنای آدم وجود دارد. باتوجه به این مبنا تمام انسانها به دنبال هم افزایی و وحدت هستند و تفاوت، در روشهای دعوت است و آن محور نهایی توحید آفرین. در این نبرد هم، حزب و مسلکی بیشترین توفیق را خواهد داشت که به دو نکته بسیار بنیادین توجه کند و خود را تا حد ممکن به آن دو نزدیک. اول اینکه بر دست بگذارد که تا حد ممکن، عمومی تر است و برای افراد بیشتری اهمیت دارد. دوم اینکه برای آن ، راه حل های عملیاتی بدهد. بدیهی است که هرچه راهکارها از بیشتری برخوردار، ساده تر و ارزان تر باشند، موفقیت و وحدت هم بیشتر خواهد بود. با این نگاه می توان گفت که اکثر تلاشهایی که تاکنون در عرصه اتخاذ شده، از دو منظر دارای ضعف است. اول اینکه بیشتر متمرکز بر و اندیشه های ذهنی بوده که برای انسانها در درجه ی اول اهمیت نیست. نتیجه اینکه گفت و گوها و تلاشهای این عرصه، به صورت مبنایی نتوانسته از دایره معتقدان به این عقاید فراتر رود، چرا که این دست مباحثات برای بقیه اصلا مهم نیست. دومین ضعف اینکه مجموعه این فعالیتها، کمترین نگاهی به نظام مسائل مشکلات بشر نداشته و اساسا، در پی گره گشایی از زندگی نبوده(١٥٧ اعراف). در واقع با نگاهی که حضرت امام در ریل گذاری می کنند و اساسا را(۱۲۲توبه)، در ارتباط حداکثری با حل تعریف می کنند فاصله جدی دارد. این دو مسئله بنیادین، همان راهی است که اتفاقا در تلاشهای وحدت آفرین به شکل حداکثری دیده می شود. توضیح بیشتر اینکه غرب برای موحد کردن انسانها بر ، صرفا بر تمرکز نکرد و حتی به اسم آزادی آنرا وانهاد و گفت: تمام دیدگاهها محترمند. در مقابل به صورت حداکثری از شروع کرد و متمرکز بر حل نظام مسائلی شد که بشریت به صورت نقد، با آن مواجه و از آن در رنج است. در واقع از طریق حل مسئله، عقاید همسوی با خود را ساخت و نهادینه کرد! (فتأمل جیّدا) ولی ما در موارد بسیاری از شروع می کنیم و انگار که دین در نگاه ما یعنی عقاید صرف، بدون هرگونه . حال آنکه می توان از راه دیگری هم انسانها را در مسیر به توحید رساند و آن، سبک زندگی و ارائه راه حل برای مشکلات است. می دانید چرا با اینکه صبح تا شب و اسرائیل می گوییم، بسیاری از عرصه های زندگی خود را وامدار آنهاییم و مقلدشان؟ چون مدل و طرحی_هرچند غلط_ برای حل مشکلات ما و رفع ارائه داده اند. از نوشیدنی های روی سفره گرفته تا نظام اقتصادی، پزشکی، معماری، تغذیه، تعلیم و تربیت، ارتباطات و... . نتیجه این با غرب هم واضح است: تمام آثار منفی سبک زندگی غربی دامن مارا هم گرفته و در بسیاری از عرصه ها عملا غربی شده ایم. به عبارتی وحدت آفرین تمدن غرب، رو به جهنم دارد(٤١قصص) و همه را با چالشهای جدی روبرو کرده. از بی عدالتی های ساختاری جوامع تا افزایش فراوان بیماری ها، تا نابودی حداکثری محیط زیست و فروپاشی خانواده و روابط انسانی در جای جای دنیا از جمله ایران. حال با این مبنا می توان در نهضت مبارک ، یک جهش امیدآفرین جهانی رقم زد. توضیح بیشتر اینکه اگر بتوان اندیشه مبارک تقریب را، ضربدر بشر از پایگاه قرآن و روایات کرد (صحیفه امام خمینی ج۲۱ص۲۷۳)، می توان علاوه بر وحدت شیعه سنی، به دنبال وحدت همه ابنای بشر بود. یعنی با ایجاد سبک زندگی اسلامی و پس از آن ، انسانها را به یک وحدت رویه عملی صحیح _برخلاف مسیر غلط تمدن غرب_ رساند. ناگفته پیداست که ارائه این مدلها و طرحهای برآمده از قرآن و اهلبیت علیهم السلام در سبک زندگی، بهترین، عمومی ترین و قابل تفاهم ترین راه، برای اثبات آنها نیز خواهد بود. مطالعه بیشتر: نظام مسائل تقریبی @besalamen_amenin کانال انقلاب 57 https://eitaa.com/engalaba57
۹ بهمن ماه ۱۴٠۳/سال چهارم دانشمندان مدرسه ابوجهل و انبیائی که هنوز هم متهم به نادانی اند!!!! هزاران سال گذشت تا روزشمار تاریخ به بیستُ هفتم رجب رسید. روزی که بشریت واجد آن مقدار از بلوغ شد که پذیرای دریافت ابدی ترین و ارزشمند ترین تعالیم زندگی باشد(آیه۹إسراء). امروز قله تاریخ بشر است و عظیم الشان رسول الله الاعظم، به نقطه دریافت الهی واصل شد(آیه۶نمل). قرآنی که چشمه ها و دریاهای دانش از آن می جوشد(خطبه۱۸۹نهج البلاغه). در این میان اما، از انسانها گرفتار یک مصیبت بزرگ شدند. بلایی که خداوند متعال نام آن را می گذارد(آیات۷۱مؤمنون/۱٠۵یوسف/۱انبیاء). إعراض و رویگردانی از پیام انبیاء علیهم السلام از آدم تا خاتم. اما نکته ای بسیار قابل تامل در نوع مواجهه ، با تعالیم و صحیحی که پیامبران مبلّغ آن بودند. چقدر جالب است که بدانیم یکی از اصلی ترین مواجهه های مخالفان مسیر ، قدیمی خواندن کلامُ راه انبیاء علیهم السلام بوده. دشمنان پیامبران الهی همیشه به آنها می گفتند: دوره ی شما تمام شده و این حرفهای اقوام گذشته است(آیات ۳۱ انفال/۲۴نحل/۱۳مطففین). گفتم جالب است به این دلیل که نوع برخورد و مواجهه کثیری از ما هم با آیاتُ روایات، دقیقا به همین شکل است. ما هم به دلایل مختلفی از جمله غیر قرآنی از سویی و ناقص از دیگر سوی، نگاهی درست به آیات کتاب الهی و در نتیجه تاریخ بشر نداریم. چرا که اصلی ترین منبع روایت گذشته، گزارش های خالق انسان است نه روایتهای و دیگران. ما نیز عصر نبی الله الاعظم را زمانه ای بسیطُ ساده می دانیم. دوره ای که بشریت در نادانی به سر می برده و الحمدالله امروز، به برکت از آن جهالتها خلاصی یافته. ما هم دقیقا مانند ، خود را دانشمند می دانیمُ زمانه پیامبرمان را عصری ساده و در نتیجه غیرقابل استناد!! اما پرسشی بسیار مهم: اگر انبیاء علیهم السلام روش صحیح زندگی را تعلیم می دادند و کثیری از مردم از آنان رویگردان بودند، پس این جماعت بر اساس چه اصولی زندگی می کردند؟ این همان مسئله ایست که در طی چند قرن و با روایت دروغ گذشته، پاسخش را از ما پنهان کرده. ما خیال می کنیم دشمنان پیامبران، شاخُ دُمی در سرُ پشت داشته و فاقد فهم ابتداییات زندگی بوده اند. آنها را آنقدر عقب افتاده و نادان برایمان تصویر کرده اند که خیال می کنیم اگر امروز با وبا نمی مردند، قطع به یقین فردا با از بین می رفتند. دقیقا به همین دلیل است که هیچ گاه انبیاء علیهم السلام را جدی نمی گیریم. چرا که خود را با زمانه و دشمنانی بسیار سخت تر و پیچیده تر از عصر آنان مواجه می دانیم(فَتَأَمَّلْ جَيِّدا). حال آنکه برخلاف این روایت و تصور رسوخ یافته اما نادرست، قرآن کریم می فرماید: اتفاقا دشمنان پیامبران هم داشتند و دقیقا مانند مردم زمانه ، سرمست از یافته ها و داشته های علمی خودشان بودند(۸۲و۸۳غافر). این است که همیشه انبیاء را و نادان می دانستند(۶۶و۶۷ اعراف). اینکه می گویم به دلیل نگاه نادرست به تاریخ، ارتباطمان با قرآن مقطوع است و اساسا خود را مخاطب کلام الهی نمی دانیم یعنی همین. بسیاری از ما حین قرائت این قبیل آیات، بلافاصله می گوییم: عجب انسانهای نادانی بودند که دست رد به انبیاء زدند. ما که الحمدالله جزء مؤمنین به آن راه و مسیریم! اما حقیقتا اینگونه است؟ بگذارید مثالی بزنم. به این فرمایشات تمدنی و بسیار گرانقدر حضرت دل بدهید: ۱.اگر دعا کم شود، بلاها زیاد خواهد شد(این را به کسی که به صورت تخصصی می خواند بگویید) ۲. اگر صدقه دادن کم شود، بیماریها زیاد می شود (این را به یک بگویید) ۳. اگر زکات تعطیل شود، دام ها هلاک خواهند شد(این را به یک بگویید) ۴. اگر ظلم زیاد شود باران کم می شود(این را به متخصصان و هوا بگویید) ۵. اگر ربا گرفته شود، زلزله هم زیاد می شود(این را به اقتصاددانان و پژوهندگان زمین شناسی بگویید). اینها و صدها گزاره علمی عمیق دیگر که اگر به متخصصان امروزین عرضه شود خواهند گفت: خدایتان شفا دهد، این حرفهای سطحی و عوامانه چیست که می گویید؟!؟!؟ . این است که بشر امروز هم گرفتار همان ، تک بعدی و ظاهربین خود است(۸۵إسراء/۷روم) و این ریشه تمام بدبختی های اوست(۴۱روم). عزیز برای رسیدن به سرمنزل مقصود، نیازمند گذر از مرحله احساسُ عاطفه، به مرحله از حضرت مدینه العلم علیه السلام و قرآن ایشان است و این، پیام و شأن حقیقی روز مبعث است. وقتی در این سطح وارد مواجهه تمدنی بشویم، خواهید دید که ، دقیقا مانند روز اول بعثت، چقدر زنده و زیادند!!!! https://eitaa.com/engalaba57
۱۸ بهمن ماه ۱۴٠۳/ سال چهارم داستان جالب من و آن پیرمرد کنار جاده😊😊حتما حتما بخوانید امروز داشتم از روستا برمی گشتم که دیدم یک سید حدودا هفتاد ساله کنار جاده ایستاده و دست بلند کرده. نگه داشتم. +قوچان میری؟ *بفرمایید. نشستُ بعد از یک خوشامد گویی، دوباره به سخنرانی ای که درباره بود گوش دادم. بعد چند ثانیه حاج آقا سید گفت: زمان ما که می گفتن شیش تا علم داریم، الان نمیدونم چقد شده🤔😊. به خودم گفتم حالا بنده خدا ی چیزی گفتُ به گوش دادن سخنرانی ادامه دادم. + در کتاب کشکول میگه: شیش تا علم داریم و همه رو توضیح میده: کیمیا، لیمیا، سیمیا، هیمیا و.... 😳🤔😳. دیدم داستان داره جدی میشه گفتم: حاج آقا ی لحظه صبر کنید اینو قطع کنم😊 اینم بگم که از زمان آشنا شدن با بحثهای ، سعی می کنم با هر پیرمردُ پیرزنی مواجه می شم، به صورت مسئله محور و با تکنیک ، اونو تخلیه اطلاعات کنم😊. *حاج آقا یادتونه مدارس جدید چه زمانی اومد تو روستای شما؟ +حدودا اوایل دهه چهل بود. *مردم چی می گفتن درباره این مدرسه ها؟ +مردم چون سواد نداشتن می گفتن: هرکی بره تو این مدارس بی دین میشه😊😊. (اینم بگم چون تو این مدل گفت وگوها از تکنیک قرآنی بودن استفاده میکنم و سراپا گوش میشمُ می شنوم، وارد مناقشه نشدمُ چیزی نگفتم. اما بنده خدا نمی دونست که اتفاقا این حرف مردم، کاملا درست بوده و اصلُ اساس تو ایران، همین مدارس جدیدن. تو این زمینه میگن: اصلا این مدارس جدید رو با هدف بی دین کردن مردم وارد ایران کردن و...). *حاج آقا نظافت و حمام مردم چطور بود تو روستا؟ *حمام روستا هنوزم هست و می تونید ببینید. یک خزینه بود تو حمام، زیرش رو با یک دو در یک و با درست کرده بودن. چون اون موقع هنوز نبود. اونو گرم می کردن و مردم می رفتن داخل . ولی اون آخرا آبش کثیف میشد. برای همین آبو روز بعد خالی و دوباره پُر، گرم و آماده می کردن. الان اگر ما بریم داخل اون آب مریض میشیم چون کثیف می شد. *مردم روستا هم مریض میشدن به خاطر اون آب؟؟ +نه اصلا😊 *به نظرتون چرا؟ +فکر کنم مردم کلا قوی بودن و اصلا مریض نمی شدن. * پس چرا الان اینقدر مریض میشن با اینکه همه چیز مثلا بهداشتیه؟ +نمیدونم فکر کنم به خاطر تغذیه باشه. *اون موقع مردم چیزی نداشتنُ گندم کم بود، برای همین، همه می خوردن.(پیرمرد نمی دونست که اتفاقا در روایات، اهل بیت علیهم السلام فرمودند: فضل و برتری نان جو به گندم، عین فضل و برتری ما اهل بیت به مردم عادیه). *پس سطح عمومی سلامت مردم خوب بود؟ +بله. شاید بعضی وقتها هم مریض می شدن ولی استفاده می کردن. *یعنی دکتر داشتین تو روستا؟ +نه مادرم خودش بلد بود❤😊. مثلا یک گُل زرد اینجا داریم که مادرم اونو با ، جمع و بعدش خشک و پودر می کرد. هر وقت مریض می شدیم ازون پودرا می جوشوند و بلافاصله خوبمون می کرد. یا خودم ی بار زمان بچگی روی گلوم ی غذه بزرگ درومد. الان فکر کنم بگن . مادرم رفت چندتا گل رو جمع کردُ جوشونده درست کرد. بعد با یک چیز دیگه که یادم نیست، مثل پماد درست کردُ شب موقع خواب گذاشت روی اون غده. صبح که بیدار شدیم، اصلا انگار که هیچ غده ای اینجا نبوده. الان هرچی فکر می کنم که اون چه درمانی بود که مادرم درست کرد یادم نمیاد. اگر یادم بود به دکترا می گفتم که باهاش سرطان رو درمان کنن😊❤😊.(حاجی سلیم القلب ما نمی دونست که اتفاقا دنبال اینه که تا جاییکه میتونه، این مدل داروها و مروجینش رو نابود کنه). *حاج آقا هم داشتین؟ +خیلی کم. بیشتر پیرمردها حجامت می کردن. البته بعضی وقتها بویژه بچه ها که می خواستن بمیرن، مردم می رفتن پیش سلمانی که پشت لاله گوش بچه رو تیغ بزنه. *خب بعد چی میشد؟ +همین که دو سه قطره خون میومد، بچه ای که داشت می مُرد خوب خوب می شد😊😊 *یا مثلا مردم نداشتن. ما خودمون گوشتای گوسفند پروارمون رو با روغن، می کردیم. یعنی گوشتها رو خشک می کردیم و کم کم استفاده می کردیم. *گوشت سالم می موند؟ +بله کاملا😊😊 *سرکه چی حاج آقا؟ مردم می خوردن؟ سرکه انگور فراوان داشتن و درست می کردن. دیگه داشتیم به قوچان می رسیدیم و باید ازین گنجینه متحرک😊 خداحافظی می کردم. گفتم حاج آقا هم دارین؟ گفت بله تا ۲۵ نسل قبل مشخصه، ولی بعد از اون تا به امام موسی کاظم علیه السلام برسه پاک شده و معلوم نیست. پ. ن: قطعا نمی خوام از هرچی در گذشته بوده دفاع کنم. اما قطعا می خوام بگم: ما (معماری، مشاغل، تعلیم، ازدواج و طلاق، سلامت، تغذیه و...) قبل از خیلی بهتر و بسیار نزدیک تر به قرآن و روایات بوده. @besalamen_amenin کانال انقلاب ۵۷ https://eitaa.com/engalaba57
٠ ۵ اسفند ماه ۱۴٠۳/سال چهارم و خدا کسی است که چراگاه را پدید آورد!! معرفة النفس و نظام مشاغل!!!! اواخر دبیرستانُ اوایل دانشگاه بود که درباره خداوند متعال بسیار پیگیر بودم و البته درگیر. بهترین کتابها را در می خواندم ولی بی تاثیر. بهتر بگویم: مغزم می پذیرفت ولی قلبم نه! دائما می گفتم: این استدلال ها درستند اما... گذشتُ گذشت تا تصمیم گرفتم به رجوع کنم. یعنی جدای از تمامی استدلالهای آن کتابها، خواستم ببینم حضرت باری تعالی چگونه خود را به بشریت معرفی می کند؟ اینکه چرا قرآن در آخرین مرحله به ذهنم رسید، خودْ نشاندهنده این گنجنامه علمی، در تفکرات یک دانش آموز و دانشجوی امروزی است. اما نتیجه خیلی جالب بود. ازین جهت که برخلاف رویه معمول آن کتابها، تاکید بیشتر قرآن بر بود. به دیگر بیان، خدا را بیشتر با مخلوقات عینی که همه با آن سرُ کار دارند می کرد، تا اینکه بخواهد با حسابها و استدلالهای ذهنی ناملموس کند. فی المثل از حدود ۵۶ بار عبارت «هو الذي» (او کسی است که) قرآن، ۳۵ مورد آن درباره طبیعت است و معرفی خدا با همین پدیده های به ظاهر ساده، اما پر رمزُ راز طبیعی. از رعدُ برق گرفته تا باد، باران، ماه و خورشید. اینکه خداوند متعال بیش از همه خود را در طبیعت ظاهر کرده، مرا به این نتیجه رسانده که اگر با طبیعت آمیخته باشد، و زمینه های بیشتری برای هدایت انسان وجود خواهد داشت و بالعکس. در واقع سبک زندگی مدرن که روز به روز از طبیعتُ طبیعی بودن فاصله می گیرد، بسترساز دوری از هدایت است. توضیح بیشتر اینکه انبیاء علیهم السلام نیامده اند مگر برای ایجاد در بشر. این هدف نیز محقق نمی شود مگر از طریق انسان( آیه۵۶سوره ذاریات/ باب اول کتاب شریف ). حال اگر در طبیعت و خلقت خداوند، بیشترین آیات الهی گنجانده شده، پس به میزانی که عقل انسانی در ارتباط با این آینه الهی باشد، معرفتش بیشتر خواهد شد و به هدف خلقت نزدیکتر. ممکن است پرسیده شود: بر فرض تکمیل عقل و معرفة الله، ارمغان زندگی قرآنُ انبیاء علیهم السلام چه خواهد بود؟ این همان حلقه مفقوده ماست. یعنی چه نسبتی میان معرفة الله و نظم کنونی زندگی وجود دارد؟ یا امتداد اجتماعی آن مباحث چیست و چگونه خواهد بود؟ این است که گاهی ساعتها بلکه سالها به این مسائل پرداخته می شود، اما به تعبیر مقام معظم رهبری «در حیطه باقی می ماندُ طرحی برای اداره جامعه، بر اساس آن مبانی ارائه نمی کند»(مقدمه کتاب طرح کلی اندیشه اسلامی) اما با توجه به مطالب مذکور، شاید بهترین جواب سؤال بالا این باشد که: پرورش و تکمیل عقل آدمی و رسیدن به معرفة الله، هفتادُ پنج فایده مشخص برای همین دنیای انسانها دارد. موضوعات بسیار گرانقدری مانند و عفت، سلامتی، حافظه، نشاط، و غنا، نظافت و تمیزی،راحتی و آسایش، محبت و دهها مسئله بنیادین دیگر، همگی از برکات و فواید تکمیل عقل است(حدیث جنود عقلُ جهل،کتاب شریف کافی ج۱ باب اول). پرسش مهم تر اینکه عقل چگونه تکمیل یا تضعیف می شود؟ پاسخ واضح است:از طریق . درواقع به میزان عرصه های مختلف زندگی،باید برای الهی سهم قائل شد.مثلا نظام مدیریت شهری طبیعت محور چگونه خواهد بود؟ نظام سلامت طبیعت محور، معماری، آموزش پرورش،همینطور. در این منظر واضح می شود که قطعات پازل اسلام، چه زیبا یکدیگر را تکمیل کرده و به هم معنا می دهند.جالب اینکه برترین مشاغل در اسلام عزیز، به محوریت طبیعت الهی وضع شده.جالب تر اینکه این شغلها زیرساخت حکم تمدنی و بسیار گرانقدر زکات هم هستند،یعنی سه گانه ، دامداری و باغداری. در واقع با تغییر نظام مشاغل جامعه، به راحتی می توان را تقویت یا مثل الان تعطیل کرد!!(فتأمّل جیّدا) این موضوع به حدی مهم است که خداوند متعال برای معرفی خود، دست روی شغل تمدنی دامداری می گذاردُ فرماید: او کسی است که را پدید آورد، مَتاعاً لَكُمْ وَ لِأَنْعامِكُمْ (۴ اعلی/۳۳نازعات). حقیقتا انسان صنعتی مدرنی که به عمرش چراگاهی ندیده، چه میزان توان فهمُ درک این قبیل آیات را خواهد داشت؟ یا از آنجا که انسان به صورت عقلی ثروت را دوست دارد، خالق هستی وقتی می خواهد او را به ارضای این حس مهم رهنمون شود، باز به محوریت نظام مشاغل طبیعت محور سخن می کند. جالب اینکه تنها جایی که قرآن از وجود حرف می زند، همین مسئله دام است(۵نحل/۲۱مؤمنون/۷۳ یس). اینها و دهها مسئله مهم دیگر. بیراه نیست که شیاطین، جنود جهل و طراحان سند۲٠۳٠، برای نابودی و گمراهی هر چه بیشتر انسان، به دنبال پایان دادن به دامداری و کشاورزی طبیعی هستند! مطالعه بیشتر: نظام مشاغل اسلام @besalamen_amenin کانال انقلاب ۵۷ https://eitaa.com/engalaba57
۱۳ اسفند ماه ۱۴٠۳/ سال چهارم به هرجا بنگرُم، کوهُ درُ دشت نشان از قامت نحس تو بینُم!!!! حضرت پدر علیه السلام در دعای کمیل می فرمایند: لأَيِّ الاُمورِ إلَيكَ أشكو؟ خدایا برای کدام مسئله به تو شکایت کنم؟ الحق که حال ما، مدرنیته و این عقب افتاده غربی چنین است. کجایش را درست کنیمُ بر کجایش شکایت بریم؟ چندی پیش گذرم به شهرمان افتاد. وقت غروب بود که به لحاظ سرد است. به همین دلیل در ادبیات طبی و حکیمانه فارسی به آن دلگیر می گویند. چرا که مزاج دل یا قلب انسان گرم است، و به میزان قرین بودن با چیزهای ، گرفتهُ ناخوش می شود و بالعکس. بعد از ورود به بیمارستان، با صحنه ای مواجه شدم که حقیقتا برای افسرده و مریض کردن هر انسان دلگرمی کفایت می کرد. مجموعه ای از زشت، سرد مزاج، خشک، زمخت و بی خیرُ برکت. آنقدر بی برکت که به دلیل مواد سمی کاج، تمام محوطه زیر درختان هم خشک می شودُ برهوت. درخت بی ثمری که از یادگاران وارداتی دوران نحس به این مملکت پر ثمر است. و ما پس از نیم قرن، کماکان بر عهدی که با درخت محبوب محمدرضاپهلوی بسته بودیم هستیم!!! درخت مخربی که این روزها بدون هیچ اغراقی در همه جا، حتی در بعضی های اهل بیت علیهم السلام و مساجد هم کاشته می شود! کاج درختی غفلت زاست! چرا که همیشه سبز است. حال آنکه انسان باید زمستان و را به چشم ببیند. اتفاقا زیبایی زمستان الهی در همین مرگ طبیعت است که یکی از زیرساختهای یادکرد قیامت است(آیه۹سوره فاطر). اما بدتر از خود کاج، قدرت عجیب این درخت، در جذب حیوان سرد مزاج است. کلاغی که همْ رنگ سیاهش سرد است، هم صدایش. شاید صدها کلاغ در آن غروب دلگیر، قار قاری روی کاجها به راه انداخته بودند که بیا و ببین! دلم حقیقتا برای بیماران این بیمارستان سوخت که به دلیل پزشکی مدرن، همه جوره در محاصره سردی ها قرار گرفته بودند. جالب اینکه خداوند متعال هم نام کلاغ را با غم، اندوه و ، که آنهم به لحاظ مزاج شناسی سرد است گره زده(آیه۳۱مائده). حال بیایبد نگاهی بسیار کوتاه به جایگاه شگفت انگیز درخت در قرآن بیاندازیم. که اگر دستمان خالی بود، اینقدر غصهُ اندوه از این مسائل نداشتیم! ، اولین بازیگر جدی و همراه سرنوشت انسان، حتی پیش از هبوط به زمین است(آیه۳۵بقره). به گزارش قرآن، درخت تنها موجودی است که خداوند متعال از درون آن با یکی از پیامبران اولوالعزمش سخن گفته(آیه۳٠قصص). جایگاه درخت در خلقت الهی، آنقدر عظیم الشان و محوری است که خداوند متعال، برای توصیف جریان کلی حقُ باطل تاریخ از آن استفاده می کند. اصطلاحات و خبیثه در قرآن، دلالت بر همین موضوع دارند(آیات۲۴تا۲۶سوره ابراهیم). همین طور می توان به آیات ۲۸و۲۹ سوره رعد اشاره کرد. ، پاداش نهایی کسانی است که به قلب مطمئن رسیده، ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند. و طوبی است که اصل آن در خانه حضرت نبی الله و آقا امیرالمؤمنین علیهما السلام است، و هیچ یک از منازل اهل بهشت نیست، مگر اینکه شاخه ای از طوبی در خانه آنهاست(ر.ک به روایات ذیل آیه) اما شاید مهم تر از همه مطالب مذکور، بررسی جایگاه صفت ، در کلام الله زندگی باشد. از میان تماااااااام مخلوقات الهی، خداوند متعال تنها ۹ شیء را مفتخر به مبارک بودن کرده، که یکی از آنها خود است(آیه۹۲انعام/آیه۵٠انبیاء). دقت کنیم که قرآن، محل چشمه ها و دریاهای دانش الهی است(نهج البلاغه خطبه۱۸۹). خدایی که چنین قرآنی را مبارک می خواند، در عین حال یک درخت را هم به نشان برکت مفتخر می کند!!! و روغنش که با استثنایی ترین و بلندترین تعابیر در قرآن کریم توصیف شده است(آیه۳۵نور/آیه۲٠مؤمنون). آهااااای وزارت جهاد کشاورزی، اداره حفظ محیط زیست، مردم عزیز، دغدغه مندان سلامتی، برنامه ریزان ، چرا از کنار درخت مبارک قرآن به راحتی می گذرید «وَ تَشْتَرُونَ بِآياتِ اللَّـهِ ثَمَناً قَلِيلاً؟»(آیه۱۹۹آل عمران). همه چیز جامعه ی اسلامی از جمله درختانش، باید برگرفته و برآمده از قرآن باشد. موجودات مثمر و پربرکتی مانند زیتون، انگور، انجیر، ، نخل و سدر در قرآن. همین طور درختانی که در روایات عظیم الشان ما ذکر شده مانند: عناب، ، سیب، گلابی، بادام، گردو و گل محمدی. سخن پایانی اینکه در قرآن تنها یکبار از کلمه استفاده شده که آنهم درباره درختان است. خداوند متعال می فرماید: ما برای شما آفریدیم! یعنی باغهایی که دیدنش موجب نشاطُ سرور شماست(آیه۶٠ سوره نمل). امید که در پرتو معارف پیشرفته قرآن، از کاجستان هایی که به معنای حقیقی کلمه، « » است نجات یابیم! مطالعه بیشتر: کتاب باغ میوه قرآنی @besalamen_amenin کانال انقلاب ۵۷ https://eitaa.com/engalaba57
۱۳ اسفند ماه ۱۴٠۳/ سال چهارم به هرجا بنگرُم، کوهُ درُ دشت نشان از قامت نحس تو بینُم!!!! حضرت پدر علیه السلام در دعای کمیل می فرمایند: لأَيِّ الاُمورِ إلَيكَ أشكو؟ خدایا برای کدام مسئله به تو شکایت کنم؟ الحق که حال ما، مدرنیته و این عقب افتاده غربی چنین است. کجایش را درست کنیمُ بر کجایش شکایت بریم؟ چندی پیش گذرم به شهرمان افتاد. وقت غروب بود که به لحاظ سرد است. به همین دلیل در ادبیات طبی و حکیمانه فارسی به آن دلگیر می گویند. چرا که مزاج دل یا قلب انسان گرم است، و به میزان قرین بودن با چیزهای ، گرفتهُ ناخوش می شود و بالعکس. بعد از ورود به بیمارستان، با صحنه ای مواجه شدم که حقیقتا برای افسرده و مریض کردن هر انسان دلگرمی کفایت می کرد. مجموعه ای از زشت، سرد مزاج، خشک، زمخت و بی خیرُ برکت. آنقدر بی برکت که به دلیل مواد سمی کاج، تمام محوطه زیر درختان هم خشک می شودُ برهوت. درخت بی ثمری که از یادگاران وارداتی دوران نحس به این مملکت پر ثمر است. و ما پس از نیم قرن، کماکان بر عهدی که با درخت محبوب محمدرضاپهلوی بسته بودیم هستیم!!! درخت مخربی که این روزها بدون هیچ اغراقی در همه جا، حتی در بعضی های اهل بیت علیهم السلام و مساجد هم کاشته می شود! کاج درختی غفلت زاست! چرا که همیشه سبز است. حال آنکه انسان باید زمستان و را به چشم ببیند. اتفاقا زیبایی زمستان الهی در همین مرگ طبیعت است که یکی از زیرساختهای یادکرد قیامت است(آیه۹سوره فاطر). اما بدتر از خود کاج، قدرت عجیب این درخت، در جذب حیوان سرد مزاج است. کلاغی که همْ رنگ سیاهش سرد است، هم صدایش. شاید صدها کلاغ در آن غروب دلگیر، قار قاری روی کاجها به راه انداخته بودند که بیا و ببین! دلم حقیقتا برای بیماران این بیمارستان سوخت که به دلیل پزشکی مدرن، همه جوره در محاصره سردی ها قرار گرفته بودند. جالب اینکه خداوند متعال هم نام کلاغ را با غم، اندوه و ، که آنهم به لحاظ مزاج شناسی سرد است گره زده(آیه۳۱مائده). حال بیایبد نگاهی بسیار کوتاه به جایگاه شگفت انگیز درخت در قرآن بیاندازیم. که اگر دستمان خالی بود، اینقدر غصهُ اندوه از این مسائل نداشتیم! ، اولین بازیگر جدی و همراه سرنوشت انسان، حتی پیش از هبوط به زمین است(آیه۳۵بقره). به گزارش قرآن، درخت تنها موجودی است که خداوند متعال از درون آن با یکی از پیامبران اولوالعزمش سخن گفته(آیه۳٠قصص). جایگاه درخت در خلقت الهی، آنقدر عظیم الشان و محوری است که خداوند متعال، برای توصیف جریان کلی حقُ باطل تاریخ از آن استفاده می کند. اصطلاحات و خبیثه در قرآن، دلالت بر همین موضوع دارند(آیات۲۴تا۲۶سوره ابراهیم). همین طور می توان به آیات ۲۸و۲۹ سوره رعد اشاره کرد. ، پاداش نهایی کسانی است که به قلب مطمئن رسیده، ایمان آورده و عمل صالح انجام داده اند. و طوبی است که اصل آن در خانه حضرت نبی الله و آقا امیرالمؤمنین علیهما السلام است، و هیچ یک از منازل اهل بهشت نیست، مگر اینکه شاخه ای از طوبی در خانه آنهاست(ر.ک به روایات ذیل آیه) اما شاید مهم تر از همه مطالب مذکور، بررسی جایگاه صفت ، در کلام الله زندگی باشد. از میان تماااااااام مخلوقات الهی، خداوند متعال تنها ۹ شیء را مفتخر به مبارک بودن کرده، که یکی از آنها خود است(آیه۹۲انعام/آیه۵٠انبیاء). دقت کنیم که قرآن، محل چشمه ها و دریاهای دانش الهی است(نهج البلاغه خطبه۱۸۹). خدایی که چنین قرآنی را مبارک می خواند، در عین حال یک درخت را هم به نشان برکت مفتخر می کند!!! و روغنش که با استثنایی ترین و بلندترین تعابیر در قرآن کریم توصیف شده است(آیه۳۵نور/آیه۲٠مؤمنون). آهااااای وزارت جهاد کشاورزی، اداره حفظ محیط زیست، مردم عزیز، دغدغه مندان سلامتی، برنامه ریزان ، چرا از کنار درخت مبارک قرآن به راحتی می گذرید «وَ تَشْتَرُونَ بِآياتِ اللَّـهِ ثَمَناً قَلِيلاً؟»(آیه۱۹۹آل عمران). همه چیز جامعه ی اسلامی از جمله درختانش، باید برگرفته و برآمده از قرآن باشد. موجودات مثمر و پربرکتی مانند زیتون، انگور، انجیر، ، نخل و سدر در قرآن. همین طور درختانی که در روایات عظیم الشان ما ذکر شده مانند: عناب، ، سیب، گلابی، بادام، گردو و گل محمدی. سخن پایانی اینکه در قرآن تنها یکبار از کلمه استفاده شده که آنهم درباره درختان است. خداوند متعال می فرماید: ما برای شما آفریدیم! یعنی باغهایی که دیدنش موجب نشاطُ سرور شماست(آیه۶٠ سوره نمل). امید که در پرتو معارف پیشرفته قرآن، از کاجستان هایی که به معنای حقیقی کلمه، « » است نجات یابیم! مطالعه بیشتر: کتاب باغ میوه قرآنی @besalamen_amenin https://eitaa.com/engalaba57