eitaa logo
☫︎انـــقلـاب57☫︎
398 دنبال‌کننده
15.6هزار عکس
9.3هزار ویدیو
265 فایل
یک تمدن بزرگ ،با انسان طرازش شناخته می شود و انسان طراز انقلاب اسلامی شهدا هستند مدیر کانال😎= @sizdahaday ادمین تبادلات و روابط 😁 = @haj_haydar_313 ‌╔╦-----═• •✠•❀ - ❀•✠ • •═---═╦╗ ‌ روبیکا 👇🏻😁 https://rubika.ir/engalaba57
مشاهده در ایتا
دانلود
۲٠ شهریور ۱۴٠۳/سال چهارم آیا منظور از شیطان در بعضی روایات همان میکروب است؟ نکند ملائکه پروتئین باشند!!!!!! شاید مهم ترین موضوع در ارتباط انسان با خداوند متعال، مسئله باشد. اینکه حضرت رب العالمین با چه اصول و قواعدی با بشر سخن گفته که در نتیجه، کلماتش برای مردم تمامی زمانها و مکانها، هدایت آفرین، قابل فهم و باشد؟ آنقدر مبین و روشنگر که آنرا می نامد(۱۳۸ آل عمران/۱۵مائده). یکی از مسائلی که در همین زمینه مطرح می شود، تطبیق بعضی از کلمات و توصیفات شارع بر موضوعات جدید است. از جمله مشهورترین تطبیقها این است که: مقصود از در بعضی از روایات همان است. مثلا: ۱. ناخن هایتان را کوتاه کنید که ناخن بلند، جایگاه شیطان است. (مکارم الاخلاق ص۶۶) ۲. آب را از کنار دستگیره و جایی که کوزه تَرَک برداشته نخورید، که اینها محل شیطان است. (کافی ج۶ص۳۸۵). طبق دیدگاه مشهور، شیطان درین نوع از روایات به معنی میکروب و کثیفی است. در این زمینه چند ملاحظه وجود دارد: : آیا زنی که ناخن های بلندی دارد و زیر آنها را تمیییییییز تمیییییز نگه می دارد، دیگر شامل این مسئله نمی شود؟؟ عین همین پرسش درباره کوزه هم وجود دارد. اگر دستگیره و محل تَرَک را قشششششنگ بشوییم و ضدعفونی کنیم، دیگر جایگاه شیطان نیست؟ اگر مسئله فقط میکروب و کثیفی باشد، آیا خیلی بهتر، قابل فهم تر و راحت تر نبود که امام علیه السلام بفرمایند: اینجاها کثیف است، ابتدا تمیز کنید و بعد...؟؟؟ : پذیرش این مدل تطبیقات، به ناکجا آباد مضحکی منتهی خواهد شد. فی المثل اگر منظور از شیطان، میکروب و کثیفی است، لابد آنجایی که فرموده اند خلال دندان باعث شادی می شود(تحف العقول ص۱۴)، مقصود از ملائکه یعنی !!!! : استدلال می کنند که چون میکروب بسسیاااااار ریز است و در آن زمان(تلویحا: عصر بدبختی و بی سوادی بشر) دیده نمی شد، اهل بیت علیهم السلام به جای آن، از لفظ شیطان استفاده کردند تا با مردم تفاهم کنند. حال پرسش مهم این است که مگر خود شیطان دیده می شود؟ آیا پذیرفتنی است که یک نادیدنی را، با پدیده بسیار نادیدنی تر از آن معرفی کنند؟ آن هم موجودی که قرآن کریم تصریح دارد: شمارا از جایی می بیند که شما . او و قبیله اش را نمی بینید(۲۷ اعراف). با همه اینها جالب است که خداوند متعال به یک موجود نادیدنی، می گوید. مخلوقی که مانند روز روشن، آشکار است و همه باید او را دشمن خود بدانند(۶فاطر/۱۴۲انعام). جالب تر اینکه از نظر کلام الله زندگی، این مسئله آنقدر مهم و بدیهی است که منکر آن کافر است و در عذاب جهنم(۱۴٠ نساء). : اگر مدرنیته در این دو سه قرن اخیر پدید نمی آمد، به معنای این بود که بشریت درک درستی از شیطان نداشت؟ اصلا اگر چندسال دیگر اثبات شد که چیزی به نام میکروب، وجود خارجی ندارد چه؟ آن زمان باید چه معنای جدیدی را بر روایات تحمیل کنیم؟ : اصل کلام این است که چون پدیده ای دیده نمی شود، پس فهمش ناممکن است. آیا این به معنای صحه گذاشتن بر اعتقاد جهنمی نیست؟مگر آنها چه می گفتند؟ حرفشان به انبیاء علیهم السلام این بود که اگر راست می گویید پدرانمان را بیاورید. ما آنها را بعد از مرگشان نمی بینیم، پس تمام شده اند و دنیایی پس از این عالم نخواهد بود(۲۵جاثیه). : مگر الهی قابل رؤیتند که خدواند متعال، حدود هفتاد بار در قرآن از آنها سخن گفته؟ نکند منظور از ملائکه باشد؟؟؟ آیا بهشت، دیدنی است که هفتاد و هفت بار در کلام الله، ذکر و توصیف شده؟ جهنم چطور؟ کسی چه می داند؟ شاید علم پیشرفت کرد و فهمیدیم منظور از جهنم، ویروس بوده!!!! اصلا خود حضرت باری تعالی چه؟ اگر قرار باشد نادیدنی ها غیر قابل درک باشند، خداوند غیب الغیوب از همه اولی تر به این مسئله است. همین نگاه ناقص است که برای توصیف خداوند متعال، دست به دامان کلمه سخیف و مبهم می شود. نمازی را که به فرموده امام صادق علیه السلام، چهار هزار حد دارد(کافی ج۳ص۲۷۲)، در حد ورزش و تحقیر می کند. مسئله پر رمز و راز را به تقلیل می دهد و قص علی هذا . پذیرش این ، ریشه در کردن و بخشی نگری به آیات و روایات دارد. در نداشتن یک نگاه به منظومه وحی. علاوه بر اینها واجد این معنای ضمنی ناصحیح است که ، برای تفاهم با مردم کافی نیست و به این منظور، باید دست به دامان دستگاه دانشی مدرن شویم. غافل از اینکه تغییر، تنها امر ثابت این دستگاه فکری است. https://eitaa.com/engalaba57
٠۱ ۲٠ خرداد ۱۴٠۴/سال پنجم کوروش کبیر می فرماید: ای مالک!!! مردم را ببخش و بر آنان آسان گیر!!! متاسفانه نگاه بخشیُ غیر جامع و یا به تعبیر قرآن، شده(آیه۹۱سوره حجر) به معارف الهی اسلام، چه مصیبتها که بر ما وارد نکرده. هرچند در مقام شعارهای ذهنی، این مسئله را قویّا نفی می کنیم اما در عمل، سرتا پای زندگی ما برساخته ی این وصله پینه های ناجور است. در این زمینه می فرمایند: مفهوم عدالت، آزادی و تکریم انسان، با معانی اسلامی آن مد نظر ماست نه غربی. یکی از مشکلات ما در طول این سالها، این بوده که افرادی آمده اند را با مفاهیم غربی ترجمه کرده اند. حرفهای غربی ها را تکرار و به دنبال تحقق آن بوده اند، در حالی که انقلاب اسلامی برای این نیست!(۲۴مهر۱۳۹٠). نتیجه این وصله پینه های معرفتی، همانطور که مورد اشاره رهبری معظم انقلاب قرار گرفته، پیشبرد حقیقی کفر با پوشش و ظاهر اسلام است!! آنها حرفهای ناب اسلام را به خودشان نسبت می دهندُ ما، حرفهای پوسیده و متعفّن آنها را به اسلام! یکی از فاجعه بار ترین مصادیق این مسئله به باز می گردد. در بسیاری از موارد، این و بی اطلاعی از مجموعه معرفتی دین الهی را می بینیم. یعنی مهر تایید زدن بر شِبْه علم های کفار، به استناد آیاتُ روایات فراوانی که درباره اهمیت داریم. غافل ازینکه وقتی اسلام عزیز سخن از علم می کند، به تفصیل درباره چندُ چون آنهم بحث کرده. اینکه اساسا علم چیست؟ ریشه های آن از چه نشأت می گیرد؟ معدن آن کجاست؟ عالم و علما چه کسانی اند و دهها مسئله بنیادین دیگر. در همین زمینه حدیث «اُطْلُبُوا العِلْمَ وَلَو بِالصین» یکی از اصلی ترین بازیگران این نگاه است که درباره آن، چند نکته را عرض می کنیم. نکته اول اینکه هرگاه می خواهیم نظر اسلام را درباره یک مسئله بیان کنیم، باید گرانقدر را با هم ببینیم نه یک بخش آنرا. یا در مواردی فاجعه انگیز مانند این مسئله، فقط یک حدیث را!!! در غیر اینصورت به آن رند بی نماز شبیه هستیم که پرسیدند: چرا نماز نمی خوانی؟ گفت قرآن فرموده «لاتَقْرَبُوا الصَلاة»!!!! راست هم می گفت(آیه۴۳نساء). دوم اینکه روایت کاملا حالت شرطیه دارد و می فرماید: دانش را بجویید حتی اگر در باشد. یعنی علم به قدری مهم است که برایش تا چینِ دور و کفر هم بروید می ارزد، نه اینکه دانشی در آنجا وجود داشته باشد. سوم اینکه از روشهای بسیار راهگشا در فهم آیات و روایات، بررسی ها و موارد مشابه است. اتفاقا در روایات دیگری که با همین عنوان: اُطْلُبُوا العِلْمَ وَلَوْ... شروع می شود، اهل بیت علیهم السلام فرموده اند: دانش را بجویید ولو با خونریزی یا فرو رفتن در گردابها(کافی شریف ج۱ص۳۵). بدیهی است که مقصود امام علیه السلام این نیست که خونُ خونریزی کنید یا خودتان را در گردابها غرق! بلکه همانطور که گفته شد: این قبیل فرمایشات، می خواهد اهمیت والای علم را بیان کند، نه محل اخذ آنرا. چهارم اینکه قدیمی ترین کتابی که این حدیث را نقل کرده است که در انتساب آن به معصومین، اختلافات جدی وجود دارد. از جمله این مخالفان می توان به محدّث بزرگ شیعه، مرحوم و همینطور امام خمینی ره اشاره کرد(شیخ حُرّ، هدایه الأمه ج۸ص۵۵۱/امام خمینی مکاسب محرمه ج۱ص۴۸۱) پنجم اینکه ولو در چین کفر یا غرب و اروپای امروز باشد، به تصریح روایات، نتیجه تعالیم پیامبران و از خانه حضرت آقا امیرالمؤمنین علیه السلام در عالم منتشر شده(بصائر الدرجات ج۱ص۴۱٠/کافی ج۱ص۳۹۹) ششم اینکه کاش مروجان این نگاه بسیار غلط، اگر زحمت بررسی تمام آیاتُ روایات را به خود نمی دادند، حداقل همین یک حدیث را به صورت کامل مطالعه می کردند. ادامه حدیث می فرماید: اُطْلُبُوا اَلْعِلْمَ وَ لَوْ بِالصِّينِ وَ هُوَ عِلْمُ وَ فِيهِ مَعْرِفَةُ اَلرَّبِّ(مصباح الشریعه ج۱ص۱۳). تصور کنید دریای بی نهایت خداشناسی یعنی امام صادق علیه السلام بفرمایند: برای اینکه خود و خدایتان را بشناسید به کافرستان چین بروید!!!!!! هفتم اینکه در قرآن عزیز و منابع روایی گرانقدر ما، صاحبان، خزینه ها، دریاها و معادن انحصاری تمامی علوم نافع و صحیح را اهل بیت علیهم السلام دانسته اند. برای مطالعه بیشتر در این زمینه، شما را به ۱۹۱۱ حدیث کتاب شریف « فی علوم آل محمد» ارجاع می دهم. و پیام حقیقی عید غدیر همین نکته است و لاغیر: . انقلاب اسلامی آمده که پرچم علوم بی منتهای امیرالمؤمنین علیه السلام را بلند کند، نه اینکه با این نگاه های ناقصُ کور، دهها امیرالمؤمنین قلابی دیگر بسازد! @besalamen_amenin انقلاب ۵۷ https://eitaa.com/engalaba57