eitaa logo
انقلابِ قَلم
377 دنبال‌کننده
625 عکس
137 ویدیو
48 فایل
✔️ مجالی برای نقد،تبیین و تحلیل ارتباط با ما: @Admin7181
مشاهده در ایتا
دانلود
انقلابِ قَلم
❌اهانت و توهین و تهمت و تخریب طرف مقابل و ترساندن مردم از رقیب، به کشور ضرر می زند./ آیت الله خامنه
🗒 تقوا، گم‌گشتهٔ عرصهٔ سیاست و انتخابات ✍️ اگر همین الآن سراغ قرآن‌های با ترجمه‌تان بروید در ترجمهٔ تقوا، خواهید خواند پرهیزگاران، یا خداترسان. حضرت آیت‌الله خامنه‌ای، ترجمهٔ پرهیزگار را قبول دارد و خداترسی به معنای خشیت در پیشگاه الهی می‌داند. خیلی‌ها تلاش می‌کردند و می‌کنند که عرصهٔ و اخلاق را از جدا کنند.‌ کاری که از عهده سکولارهای ضد دین و دین‌مداران برمی‌آید. مثل آنچه یکی از کاندیداها خطاب به دیگری، به زبان آورد که مدرک شما حوزوی است و ربطی به عرصهٔ و سیاست ندارد. اما آیا اساساً بین انتخابات و تقوا، می‌شود ارتباطی برقرار کرد یا نه؟ به نظر می‌رسد در این عرصه، تقوا از سه منظر قابل‌بررسی باشد؛ نخست از منظر کاندیداها، دوم از منظر انتخاب‌کنندگان و و سوم هم از منظر فعالین و محیط عرصهٔ انتخابات مانند هواداران. از منظر کاندیداها و خداترسی اولاً در زندگی و شخصیت خودشان، ثانیاً در هنگام وعده دادن‌ها، و ثالثاً برخورداری از آن در فضای داغ رقابتی، معنا پیدا می‌کند. تقوای شخصی که تعریف آن گذشت؛ اما درباره وعده دادن‌ها، رهبر انقلاب توجه کاندیداها را در دیدار اخیرشان به این نکته جلب کردند که اگر وعده ه ای دهند که به‌موجب عمل نشدن آن، مردم از نظام دلسرد شوند، گناه آن، گناهی کبیره است. از منظر فعالین عرصهٔ انتخابات، حرکت انسانی رهبر انقلاب در مواجهه با تهمت‌های مجازی به برخی نامزدها نشان‌دهندهٔ باور عمیق این بزرگ‌مرد به رعایت و تقوا حتی در فضای رقابتی و نسبت به مخالفین بود. تقوایی که متأسفانه برخلاف تذکرات صریح و پی‌درپی رهبری که تصریح کردند به هر صورت که باشد، موجب ضرر کشور خواهد بود. بازهم تعدادی از کاندیداها، آن را ندید گرفتند و راه تخریب، بداخلاقی و دروغ را در پیش گرفتند و موجب آزار مردم شدند. عرصهٔ سوم تقوا در عرصهٔ هواداران است، موضوعی که باعث شد رهبر انقلاب در پایان سخنران در تاریخ ۱۴ خرداد، برای بار چندم نسبت به آن تذکر دهند و آن را بی‌تقوایی و حتی حرکتی خلاف انسانیت بدانند. اینکه عده‌ای، از جو امنیتی حاکم بر دلایل رد صلاحیت، سوءاستفاده کرده و دلایلی را مربوط به خانواده بعضی افراد، مطرح کردند که در کنار ضعف مدیریت فضای مجازی، بی‌شک اگر پایبندی به تقوا می‌بود، لااقل در این گسترهٔ وسیع، رخ نمی‌داد. عدم رعایت تقوا، هم‌چنین موجب، نسبت دادن دروغ و ناروا و تخریب رقیبان، خواهد شد موضوعی که در مناظرهٔ اخیر، از کاندیدایی سر زد و موجب سرزنش کاندیدای مذکور، حتی توسط هم‌حزبانش شد. عرصهٔ دیگر تقوا برای فعالین انتخابات، شرکت در انتخابات، خواهد بود. رهبر انقلاب با استناد به سخن امام در وصیت‌نامه، فرمودند: «چه‌بسا عدم شرکت در انتخابات، گناهی دارای باشد.» آری تجربه نشان داده، سیاست، ملازم تقواست و اگر چنین نباشد در طوفان‌های سهمگین قدرت، فرد زمین‌گیر خواهد شد. 🆔https://eitaa.com/joinchat/1687224385C9d8b257e8f
⛔️به لغزشگاه‌ها نزدیک نشوید 🔻رهبرانقلاب: جاهایى هست که انسان پایش مى‌لغزد: «چوگل بسیار شد، پیلان بلغزند»؛ آدمها که جاى خود دارند. 🔹جاهایى لغزشگاه است. به آن‌جاها نزدیک نشوید. لغزشگاه‌ها انواعى دارد. هر کس نقطه ضعفى دارد. یکى نقطه ضعفش پول است؛ یکى نقطه ضعفش و رفاقت است؛ یکى نقطه ضعفش کردن است؛ یکى نقطه‌ى ضعفش است؛ یکى نقطه ضعفش سورچرانى و شکم‌چرانى است. 🔹هر کس نقطه ضعفى دارد. آدم خودش نقطه ضعف خودش را خوب مى‌فهمد. به آن نزدیک نشوید. اگر نزدیک شدید، براى خودتان خطر درست کرده‌اید. 🔹علاوه‌بر نزدیک نشدن به نقطه ضعفها، باید در تقویت معنوى خودتان کوشا باشید. 🔺اول قدمش این است که همین را که در شبانه روز پنج نوبت مى‌خوانید، با توجه بخوانید. ۷۱/۵/۱۹ https://eitaa.com/joinchat/1687224385C9d8b257e8f
🗒 چشم فتنه قلم را کور کنید، طلبه حوزه علمیه قم و دانش آموخته کارشناسی ارشد اندیشه سیاسی در اسلام در آستانه سالروز ارتحال فقیه مجاهد مرحوم علامه مصباح یزدی رحمت الله علیه فَإِنِّي فَقَأْتُ عَيْنَ اَلْفِتْنَةِ / من چشم فتنه را از حدقه در آوردم (کور کردم) / نهج البلاغه خطبه 93 این جمله حماسی و غرور انگیز درباره ماجرای و حوادث دوران خلافت حضرت امیر علیه السلام است. ما از کلمه فتنه ، حوادث میدانی و شورش و آشوب به ذهنمان می رسد ولی فتنه به معنای _ غبار آلود شدن و بهم ریختگی فضا_ می تواند با چرخش قلم رخ بدهد،حتی اگر نتیجه ای در کف میدان نداشته باشد. یعنی آن که آدم قداست مداد _ جوهر_ را فراموش می کند و حقد و کینه و جهالت و حماقت را یکسره در چند سطر خرج می کند و سفید را سیاه یا برعکس جلوه می دهد. فتنه قلم یعنی کسی که کمترین آشنایی با و و و ندارد،با سخیف ترین تعابیر،،،،صاحب نظر در مسائل اساسی اسلام و مصداقی برجسته از بندگان صالح خدا را منفورترین افراد بنامد و حقد و کینه هایی در طراز اهل بدر و خیبر را با سرانگشت جهالتش انتشار بدهد. او و هرکسی که این چنین مسلکی دارد باید سزای آلوده ساختن قلم و از آن بالاتر مسموم کردن ذهن آدم ها را بدهد و برخورد شدید قضایی انتظاری نابجا نیست بلکه لازمه است و نمی تواند و نباید انتساب به شهید و شهادت یا همنشینی با مانع از اجرای قانون بشود. اما مهمتر از این ، وظیفه قلم به دستان متعهد است که فتنه قلم را با قلمی کردن جلوه های ناپیدا و ناشنیده از شخصیت های ارزشمند دینی جبران کنند. اشکال کار ما این است که در زمان زندگی دانشمندان و ، به دلیل حجاب حیات یا هر عذر دیگری ، ارزش افزوده زندگی این افراد را در مقابل چشم جامعه قرار نمی دهیم یا به سستی از کنارش عبور می کنیم. دوست و دشمن باید بدانند که زندگی یک عالم فرزانه مانند ، در موضع گیری های سیاسی _ به معنای حداقلی و جناحی اش_ خلاصه نمی شود. چقدر زشت و زننده است که یک جوان دور از آبادی و بی بهره از نَفَس و کلام مرحوم آقای مصباح، تمامی عمر هشتاد و چند ساله او را با حمایت از یک جبهه سیاسی مساوی کند و کینه های جناحی خود را بر تشخیص تکلیفی که از جانب یک صورت گرفته است غلبه بدهد و حتی این قدر متوجه نباشد که فهم تکلیف برای کسی که زندگی و جوانی اش را نه در پهنای باند مجازی بلکه در خط به خط کلمات آیه و روایت هزینه کرده است به مراتب آسان تر و البته ارزشمند تر است از فردی که تنها با غلیان احساس و هیجان تکلیفی را برای خودش تشخیص داده است. اگر یک عالم فرهیخته در حد و اندازه آیت الله مصباح هیچ کار دیگری جز تشخیص تکلیف و حمایت از یک فرد یا جریان انجام نداده باشد،باز نمی توان این را با کنش یک آدم عادی مقایسه کرد. بگذریم... جفای بزرگ در حق محمد تقی مصباح یزدی رضوان الله علیه آن است که کمتر کسی بداند لذت نشستن پای درس اخلاق او که در عین شیوایی بیان، حاوی پرمغزترین آموزه های بود هرگز از یاد نمی رود و با یادآمدن محروم شدن از هر جلسه ای که از دست رفته است آهی از نهاد برمی خیزد. پیرمردی که با تحمل رنج پیری و عوارضش اما در نهایت فروتنی هرشب خود را به محل می رساند و بی توجه به آن که عدد مخاطبانش کم است یا زیاد،بهترین دریافت هایش از را ارائه می کرد. ما جفا کرده ایم و جفا می کنیم که از آنچه دیده ایم و شنیده ایم نمی نویسیم و اجازه می دهیم تا فتنه قلم نشر پیدا کند و چهره ای ناموزون از زندگی و زمانه اسلام شناسان حقیقی به جامعه تحویل داده شود. باید آنقدر صفحه کاغذ _ حقیقی و مجازی _ را از شرح حال حقیقی امثال آیت الله مصباح پر کنیم تا کسی به خودش اجازه ندهد که از روی جهالت یا با اشاره و هدایتِ ، نورانیت ظاهر و باطن عالمان دینی را به لایک های عاری از ارزش بفروشد و بعد از آن که وانمود می کند پشیمان است همچنان نیش بزند و چنین القا کند که من عذرخواهی کردم اما شما باور نکنید! در فتنه قلم باید چشم فتنه را کور کرد و از حدقه در آورد. جنگ و جهاد قلم به این است که اجازه ندهیم محصول زندگانی سراسر برکت عالمی مجاهد همچون علامه مصباح با قلم های مسموم و کینه محور و فحش مدار به تاراج برود. حالا وقت جنگیدن است برای خشکاندن جوهر قلم هایی که زهر ترشح می کنند و چهره های ماندگار را به ثمن بخس کم فروغ می سازند. متن کامل این یادداشت در : yun.ir/muqqfe : https://eitaa.com/MHSemati/2078