eitaa logo
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
1.7هزار دنبال‌کننده
837 عکس
198 ویدیو
10 فایل
❞ فلسفه، علوم اجتماعی، شعر ❝ « یک نیمه من شعور افلاطون است یک نیمه دیگرم دل مجنون است» • گروه #شعر و هنر ما : https://eitaa.com/joinchat/1530200446C77195466fb 👥 ارتباط: @taha_mojahed https://virasty.com/Taha_mojahed
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 چرا در علوم انسانی عقبیم ؟ ما خود را به مثابه فرهنگ و تمدن هنوز ناشناخته ایم و نه مبانی فکری غرب را تحلیل و بررسی کرده ایم. ◾علوم انسانی در رهگذر زمان در غرب تحولات پیچیده و شگرفی را پشت سرنهاده است تا خود را به جایگاه ویژه که اکنون بدان دست‌یافته، رسیده است. بی‌شک دست آورده‌ای علوم انسانی در غرب از ذخایر فرهنگ بشری ست که ما نیز به‌عنوان ایرانیان از جنبه تاریخی، در باروری آن سهمی داشته‌ایم. اکنون مدت‌ها‌ست نتوانسته‌ایم به‌طور شایسته در تعامل و گفتگو با این تمدن حضور جدی داشته باشیم. چراکه ما بیش از هر چیز از دو نکته غافلیم، نخست این‌که ما خود را به‌مثابه فرهنگ و تمدن نشناخته‌ایم و دوم این‌که تمدن جهان‌گستر غرب را در پایه‌ها و مبانی تحلیل نکرده‌ایم. ◾ازاین‌رو با ذهنیتی که می‌توان آن را گونه‌ای شرق‌شناسی وارونه گفت همواره کوشیده‌ایم مابه‌ ازایی از آن تمدن را در فرهنگ خود پیدا کنیم. لازمه‌ی این شناخت عمیق از علوم انسانی در غرب همانا شناخت چهار سنت عام در غرب یعنی، سنت ایتالیا، انگلیس، فرانسه و آلمان است که ما آنان را درمجموع غرب می‌گوییم. اگر از یک جنبه آنان وحدت دارند اما حامل کثرت نیز هستند. برای شناخت دقیق این تمدن که می‌توان گفت بر علوم انسانی استوار است، لازم است که در امر وحدت و کثرت آنان بازاندیشی، تحقیق و پژوهش انجام دهیم و از طریق شناخت دقیق آن بتوانیم ضمن اشراف به آن تحولات از چارچوب‌های نظری و مفهومی آنان بیرون آمده و به پدیده‌های فرهنگی- تاریخی خودمان نظاره کنیم و نگاه خودمان را داشته باشیم. ◾ اگر بتوانیم در پروژه‌های آتی این چهار گرایش را به‌طور مبسوط و جداگانه دنبال کنیم، شاید بتوانیم در منشأ فرهنگی- فکری خودمان در دوران ایران پیش از اسلام و ایران دوران اسلامی، موضوع ساختارهای علم و شرایط حصول علم و طبقه‌بندی و دسته‌بندی علوم را پیگیری کنیم تا اگر علوم نوینی وارد حوزه فرهنگ زبانی ما شود با بحث در مبانی جایگاه آن علوم را تعریف و بازتعریف کنیم. ◾شاید از این رهگذر انباشت علم در حوزه زبان فارسی صورت گیرد؛ و این امر ممکن نخواهد شد جز این‌که علم را موضوع علم قرار دهیم که البته این بحث از سنخ بحث فلسفی است. _ _ 💠 @ensani_islami |زندگی برای علوم انسانی
متاسفانه وضعیت معیشتی و ناکارآمدی آموزشی و همچنین مشکلات اجتماعی اندک ورودی حوزه علمیه را که توان مواجه و مسئله سازی در حوزه علوم انسانی داشتن رو از راه به در کرده. شاید از صد نفر هم دوره ای های شخص من الآن ده نفر در برنامه جدی علمی حوزه باقی نمانده اند. امیدی به اصلاح ساختار آموزشی حوزه ای که توان کوچک ترین تحول رو بر اساس سنت خودش نداره نیست، استفاده از مدل های دانشگاهی و رویکرد ساختار محور رو حوزه برای خودش پیشرفت میدونه. و وضعیت فاجعه معیشت طلاب عملا ادامه دادن راه رو غیر ممکن کرده. در این بین تجویز راهکار نخبگانی برای قشر عموم طلاب کارکردی نیست و مشکلی رو حل نمیکنه‌. اثرات این خلا علمی و وضعیت اسفناک آموزشی, معیشتی حوزه سال های آینده در جامعه بسیار بسیار شدید تر از فتنه های اخیر خواهد بود...اما کاری مگر غیر از خون دل خوردن میتوانیم بکنیم. ____ 💠 @ensani_islami | زندگی برای علوم انسانی
🔷 به گفتگو امید دارم، گفتگو نباشد جریان های بیگانه از شکاف های اجتماعی سو استفاده خواهند کرد. جناب دکتر کرامت ورز گرامی! سلام. از دلنوشته های زیبایتان که برایم ارسال کردید بسیار سپاسگزارم. اما فقط می خواهم بر آنها بیفزایم که من، برخلاف شما، نه فقط هنوز از گفتگو ناامید نشده ام و نخواهم شد، حتی باید بگویم که چندی است گفتگو در سرزمین بسیار عزیز و گرانقدرتر از جانمان آغاز گردیده است. از گفتگو ناامید نشده ام چرا که راه دیگری ، جز خون و خونریزی و سو استفاده بیگانگان از شکاف های اجتماعی مان در پیش روی نداریم. از گفتگو ناامید نخواهم شد چرا که تفکر شکلی از گفتگو و حاصل گفتگوست و بدون تفکر در برهوت جهان کنونی چگونه راه خود را خواهیم یافت؟ گفتم گفتگو چندی است که آغاز شده است. لیکن این گفتگو برخلاف انتظار بسیاری از جوانان خشمگین و پراحساس امری نیست که میان ما با حاکمان سیاسی و فرماندهان نظامی و انتظامی باید صورت گیرد (هر چند یقین دارم که در میان خود آنان نیز ولوله ای برپاست و همه میکوشند در حد وسع شان از گیجی و نافهمی شرایط خارج شوند). این گفتگو امری است که باید میان خود ما، میان فرزندان ما و میان جریانات گوناگون اجتماعی صورت پذیرد و اندک زمانی است که این گفتگو همچون جریانات آبهای زیرزمینی در بطن حیات اجتماعی آغاز شده است و به برکت وجود نازنینانی چون شما به زودی، بسیار زودتر از انتظارات شما، کاریزی خواهیم داشت که این آبهای زیرزمینی را برای آبیاری نهال های امید در این سرزمین خشک فوران خواهد داد. شهادت مرا در مقام یک معلم ساده، و به عنوان کسی که به جهت ویژگی های فردی، فکری، و اجتماعی اش در معرض بیشمار دعوت از سراسر کشور است بپذیرید که چندی است این گفتگو میان بسیاری از جوانان، دانشجویان، محافل و کانون های اجتماعی و فرهنگی، محفل های خصوصی، هیئت ها و تکایای عزاداری (که از سنت عزاداری عاشورایی در نقد نظام سیاسی استفاده می کنند)، طلبه ها، حوزه های عملیه، دانشجویان و اساتید دانشگاه امام صادق، اساتید و دانشجویان دانشگاه امام حسین، دانشگاه های حوزوی مفید یا ادیان و مذاهب، برادران اهل سنت، پژوهشکده های وابسته به سازمانها و نهادهای گوناگون و .... آغاز شده است. در همان نشست بسیج دانشجویی دانشگاه علامه که در تاریخ 1401/7/18 برگزار گردید، دانشجویان دختر بدون حجاب در مجلس حضور یافتند و در مقابل روحانی مسئول نهاد رهیری دانشکده به ارائه سخنرانی پرداختند و ایشان سراپا گوش بودند تا ندای نسل جوان را بشنوند. در این نشست وقتی جوان نازنینی به نام امیرحسین در پشت تریبون قرار گرفت و از بی افقی جوانان در این کشور سخن گفت و سپس افزود که وی نه جزو پوزیسیون است نه اپوزیسیون، نه طرفدار حاکمیت است و نه مخالف حاکمیت، و با بغض از اندوهش به دلیل وقوع خون و خونریزی در کشور سخن گفت، همه، اعم از معترضین و بچه های بسیج با کف زدن های ممتد تشویقش کردند. وقتی خانم بهزاد پور، با سر برهنه در پشت تریبون قرار گرفت و با بغض از سرکوفتها و سرخوردگی هایش در مقام یک دختر، در کشور خودش سخن گفت، همه، اعم از دختران بی حجاب و دختران چادری، پسران معترضین و بچه های بسیج جملگی تحت تأثیر قرار گرفته وی را تشویق کردند. وقتی مسئول انجمن دانشجویی بسیج گزارش داد که در بیانیه شان حجاب اجباری و گشت ارشاد را محکوم کرده و در این هفته های اخیر در کنار نیروهای حراست دانشگاه کوشیده اند تا از ورود نیروهای امنیتی در صیانت از معترضین ممانعت کنند، مورد تشویق همه، اعم از بچه های بسیج و نیز معترضین حاضر در جلسه قرار گرفت. تنها کسانی که با منطق تفکر و منطق تاریخ آشنایند در این گونه موارد میتوانند نشانه هایی از یک رویداد تازه، یعنی «تولد ایران جدید» ببینند. اما رسانه های وابسته ای چون ایران اینترنشنال و من و تو کوشیدند تا این پیروزی ها را به منزله یک شکست بنمایانند. باید اعتراف کنم، روز 18 مهرماه سال 1401 یکی از زیباترین و پرشورترین روزهای تمام عمرم بوده اند. من با چشمان خود دیدم که فرزندانم، فرزندانی که چند دهه است به بهانه های گوناگون در مقابل هم قرار گرفته بودند، بالاخره آموختند با یکدیگر، علی رغم وجود اختلاف نظرها، با مهر و ادب با هم سخن بگویند و نمونه ای از این مهر و همدلی را نشان دهند. امروز اگر احمقی در مقام وزیر، از بردن دانش آموزان دختر به مراکز بازپروری سخن میگوید یا آن احمق دیگری که از خوارج و قبیله هوازن هاست، از تفکیک جنسیتی اسنپ سخن می گوید، نه فقط ما، معترضین، بلکه دوستان پیشین شان نیز تو دهن شان می زنند و حتی برخی از پیگیری حقوقی و امنیتی آنان سخن میگویند که چرا در این شرایط حساس تاریخی، که جامعه و کشور از هر طرف با خطر رو به روست، این جاهلان احمق یا خائنان به انقلاب و کشور، بنزین بر روی آتش می ریزند!
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
🔷 به گفتگو امید دارم، گفتگو نباشد جریان های بیگانه از شکاف های اجتماعی سو استفاده خواهند کرد. #بیژ
لذا باید بگویم، بر خلاف احساس شما، من یقین داریم منطق گفتگو پیروز میدان بوده است، اما آنان که منافع خودشان را در شکاف در میان این «ملت» می بییند نمیخواهند در این سرزمین، منطق گفتگو حاکم شده، خواهان استمرار خون و خونریزی هستند. به همین دلیل است که رسانه های وابسته ای چون ایران اینترنشنال و من و تو می کوشند تا این پیروزی را به منزله یک شکست بنمایانند. بنابراین از عزیزان فکور و دردمندی چون شما می خواهم که کماکان در جبهه دفاع از گفتگو و وفاق ملی دست از کوشش برندارند. بی تردید، این مسیر دشوارتر و طوالانی تر لیکن ماندگارتر و اثرگذار تر است. بیژن عبدالکریمی 1401/7/21 ____ _ 💠 @ensani_islami |زندگی برای علوم انسانی
گرچه لسان دعوت انبیا و اولیا لسان فلسفه و برهان نیست، اما این باعث نمیشود تو روی گردان از حکمت متعالیه گردی. ___ _ @ensani_islami | زندگی برای علوم انسانی
🔷 نویسندگانی که علمی از عرفان نداشتند را به معنی همه خدائی که معنی غلط آن است به نسبت دادند. هر دو عالم یک فروغ روی اوست گفتمت پیدا و پنهان نیز هم ◾ در مباحث عرفان نظری، وحدت وجود که یکی از اصلیترین مباحث عرفان است، در کلمات حافظ فراوان دیده میشود. البته باز هم نمیتوانم خودداری کنم از اظهار تأسّف، از این‌که بعضی از نویسندگان و ادبای محقّقی که با وجود مقام والای تحقیق در ادبیات، از عرفان - عرفان نظری - اطلاعی ندارند و در آن کاری نکردند! وحدت وجود را که به حافظ نسبت داده شده، به معنای همه‌خدائی که ناشی از عدم درک درست مسأله است، تعبیر کردند و آن را جزو شَطَحیاتی دانستند که بر زبان حافظ - مثل بعضی از عرفای دیگر - صادر میشده و نه یک بینش و طرز فکر و جهان‌بینی! ◾مسأله‌ی وحدت تجلّی که از مباحث معروف عرفان و میان عرفاست. در مقابل نظریه‌ی فلاسفه‌ی اسلامی که قائل به کثرت فاعلیت حق هستند، عرفا قائلند به وحدت فاعلیت و وحدت تجلّی ۱۳۶۷/۰۸/۲۸ _ _ 💠 @ensani_islami |زندگی برای علوم انسانی
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ لیبرالیسم از این جهت که برای فرد انسان میدان مانور و حرکت قائل است بسیار جالبه. ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ @ensani_islami
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
🔹 تا به مردم حق انتخاب اشتباه ندهید آنها رشد نخواهند کرد. #شهید_مطهری مثلا انتخابی مانند انتخاب و
اجازه امام علی به برگزاری یک نماز غیر شرعی. ابن ادریس از امام باقر و امام صادق ـ علیهما السلام ـ روایت کرده است که: وقتی امیر مؤمنان (ع) در کوفه بود [بعد از جنگ جمل در سال 36] مردم آمدند، و از ایشان خواستند برای [اقامه نماز تراویح به جماعت در شب های رمضان که از نظر امام علی بدعت بود] امامی برای آنان معین کند. حضرت فرمود: نه، و آنان را از اجتماع در رمضان [برای اقامه نماز شب به جماعت] نهی کردند. فردای آن روز مردم به گریه و ضجّه درآمده فریاد «وارمضاناه» سر دادند. حارث اعور [از شیعیان خلص امام علی] نزد ایشان آمد و گفت: ای امیر مؤمنان! مردم ضجّه می زنند و از سخن شما ناراحت هستند «کرهوا قولک». حضرت فرمود: آنان را آزاد بگذارید تا هر کسی را می خواهند برگزینند تا برایشان نماز را اقامه کند. آنگاه این آیه را خواندند: وَ مَنْ‌ يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مٰا تَوَلّٰى وَ نُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَ سٰاءَتْ مَصِيراً‌ عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ وَ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ ع أَنَّهُ قَالَ لَمَّا كَانَ أَمِيرُ الْمُؤْمِنِينَ ع بِالْكُوفَةِ أَتَاهُ النَّاسُ فَقَالُوا اجْعَلْ لَنَا إِمَاماً يَؤُمُّنَا فِي رَمَضَانَ فَقَالَ لَهُمْ لَا وَ نَهَاهُمْ أَنْ يَجْتَمِعُوا فِيهِ فَلَمَّا أَمْسَوْا جَعَلُوا يَقُولُونَ ابْكُوا رَمَضَانَ وَا رَمَضَانَاهْ فَأَتَى الْحَارِثُ الْأَعْوَرُ فِي نَاسٍ فَقَالُوا يَا أَمِيرَ الْمُؤْمِنِينَ ضَجَّ النَّاسُ وَ كَرِهُوا قَوْلَكَ قَالَ فَقَالَ ع عِنْدَ ذَلِكَ دَعُوهُمْ وَ مَا يُرِيدُونَ لِيُصَلِّيَ بِهِمْ مَنْ شَاءُوا ثُمَّ قَالَ: وَ مَنْ‌ يَتَّبِعْ غَيْرَ سَبِيلِ الْمُؤْمِنِينَ نُوَلِّهِ مٰا تَوَلّٰى وَ نُصْلِهِ جَهَنَّمَ وَ سٰاءَتْ مَصِيراً‌ (السرائر الحاوي لتحرير الفتاوى، ج‌3، ص: 639). صاحب این قلم، اعتراف می کند که در باره نوع استفاده از هر روایتی در اثبات یک حکم فقهی، باید فقیهان نظر بدهند، اما به هر روی، نکته بسیار مهمی است که موارد مشابه هم دارد. ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ @ensani_islami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
نمایش در ایتا
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
♦️ 🎥 دکتر : 🔸هیچ امیدی نمی‌توان به این به خیابان افتادن‌ها داشت، توده‌ها می‌توانند ویران کنند، یک ساختار را فروبریزند، اما معلوم نیست در پسِ فردای اون شبی که ساختارها فروریخت، چه اتفاقی رخ خواهد داد... 🔸هیچ آلترناتیو ساختاری در وضعیت کنونی، وجود ندارد... 🔸دعوت به پذیرش وضعیت موجود نمی‌کنم 🔸اما این مسئله یک پرابلماتیک است، ما با یک پرسش بی‌پاسخ مواجه هستیم... ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ @ensani_islami
ترجمه || _ ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ @ensani_islami
سلاماً على الذين يعانقهم التراب، ونحن في أشد الحاجة لعناقهم "سلام بر آن‌ها که خاک را در آغوش گرفته‌اند، حال آن‌که ما به آغوش آن‌ها بسیار محتاج‌تریم." ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ @ensani_islami
🔵   نظامِ دینیِ "حجاب‌پایه" چرا نظام، آمادگی بازنگری در باره‌ی قانون حجاب را ندارد؟   بدون آن‌که بخواهیم اعتراضات اخیر را صرفاََ به "قانون حجاب"، تقلیل دهیم، اما دست‌کم موضوع حجاب (و در معنای موسع، حقوق زنان)، شاید مهم‌ترین علت درمیان علل ناآرامی‌های اخیر محسوب می‌شود؛ و اگر چنین باشد، این پرسش آشکارا ذهن جامعه را به‌خود مشغول داشته است که چرا حکومت، در برابر اعتراضات و قانون حجاب، کوتاه نمی‌آید و تغییر و تحولِ درخواستیِ کثیری از مردمانش را نمی‌پذیرد؟ چرا مقاومت می‌کند و حتی بیش از مقاومت، حاضر به سرکوب معترضین می‌شود؟ برای پاسخ به پرسش‌های مطرح شده، لازم است خود را در "موقعیت معرفتی" و "درک دینی" قرائت رسمی از دین، قرار دهیم و از عینک آنان به‌واقعیت بنگریم. این نگریستن از چشم آنان، می‌تواند ما را در فهم رفتار و واکنش غضب‌آلودشان کمک کند. آن‌چه به‌اختصار بیان می‌شود، صرفاً حاصل نگریستن به‌واقعیت از پشت عینک حاکمان و صاحبان قدرت و سیاست‌گذاران خطوط اصلی نظام است که دست‌کم تا اطلاع ثانوی حاضر به بازنگری در باب قانون حجاب نخواهند بود. ✅  نظام، خود را پاسدار حریم الهی و مجری احکام خداوند می‌داند. و در نظر او "حجاب"، معیار تخطی‌ناپذیر حکومت و جامعه‌ای محسوب می‌شود که قرار است دینی باشد و هویت دینی داشته باشد. به‌تعبیر دیگر، حجاب، شرط لازم حکومت و جامعه‌ی دینی است؛ شرطی که اگر محقق نشود، حکومت و جامعه را از دینی بودن می‌اندازد. معنای این سخن این است که نظام سیاسی مستقر، مرز هویتی خود را با سایر نظامات سیاسی و جوامع، با مقوله‌ی حجاب ترسم کرده است. در این رویکرد، اساسا دینی بودنِ حکومت و جامعه از وجود حجاب آغاز می‌شود. در تصور آنان، عدالت، فضیلت‌های انسانی و اخلاقی، رفاه و... هریک می‌تواند به منزله‌ی خشت بنای حکومت دینی تلقی ‌شود؛ اما غیبت هریک از این عناصر، حکومت را از دینی بودن‌اش ساقط نمی‌کند. صرفا فقدان حجاب است که هویت دینی جامعه را از او می‌ستاند. از این‌رو ممکن است در باب هر حکم دینی و الهی (دست‌کم به‌نحو موقت)، مصلحت‌اندیشی نماید. همان‌گونه که پیش از این، در کلام آیت‌الله خمینی آمده است که:"حکومت می‌تواند از حج که از فرایض مهم اسلامی است، در مواقعی که مخالف صلاح کشور اسلامی است، موقتا جلوگیری کند" (صحیفه امام ج۲۰ صفحه ۴۵۲) و حفظ جمهوری اسلامی از حفظ یک نفر ولو امام عصر باشد اهمیتش بیشتر است. (جلد ۱۵ صفحه ۳۶۵)، اما به‌نظر می‌‌رسد در باب حضور و یا غیبت حجاب، حاضر به بازنگری نخواهد بود. درک و تصور حاکمان از دین، چنان است که حجاب، عملا مهم‌ترین عنصر دینی بودن جامعه به‌حساب می‌آید. درنتیجه، در نگرش آنان، هرگونه بازنگری درباره‌ی حجاب، نظام را با خطر استحاله روبرو می‌کند. "استحاله"، موقعیتی است که در آن، محتوا، هویت و چیستی نظام، چنان دستخوش تغییر و تبدل ‌شود که ماهیت‌اش از دست برود و از درون به فروپاشی ‌برسد. به سخن دیگر، ممکن است ساختار سیاسی به‌ظاهر برجای مانده باشد و دچار "فروپاشی کالبدی" نشده باشد، اما عقب‌نشینی از حجاب، او را به "فروپاشی درونی" و یا همان استحاله می‌کشاند.   ❓اگر از حاکمان بپرسیم مرز استحاله‌ی نظام کجاست و کدام مرز است که اگر از آن عبور کنند، احساس می‌کنند دچار استحاله شده‌اند، چه پاسخی خواهند داد؟ کاوش در مجموعه‌ی کنش‌ها، واکنش‌ها، سیاست‌گذاری‌ها و مجموعه‌ی ترجیحات ارزشی نظام سیاسی و بر مبنای آن‌چه تاکنون عمل کرده‌اند، گویای آن است که حاکمیت سیاسی، خط استحاله‌ی خودش را به‌صورت کلی در اصلاح مقررات و قوانین حقوقی و تغییر مناسبات اجتماعی زنان و به‌ویژه "حجاب" تعریف کرده است. "نظام دینیِ حجاب پایه"، دقیقا اشاره به وضعیتی دارد که دینی بودن‌اش را از حجاب اخذ می‌کند و بار اصلی هویت دینی‌اش را بر گرده‌ی حجاب می‌گذارد. در این درک و رویکرد دینی، جای شگفتی نیست که در برابر خواست اقشار وسیعی از مردم برای بازنگری در قانون حجاب، و به‌نحو کلی در باب حقوق زنان، مقاومت می‌کند و حاضر نیست آن را مورد بازبینی قرار دهد. آنان اصلاح وضع موجود را ترمیم و تصحیح اشتباهات گذشته و بهبود رابطه‌ی نظام سیاسی با شهروندان نمی‌دانند؛ بلکه "اصلاح" مورد درخواست شهروندان را افولِ معنادار هویت و ماهیت دینی نظام اسلامی و بلکه از دست رفتن هویتی تلقی می‌کنند، همان که بر مبنای آن ساختارِ موجود شکل گرفته است. 🔻 در مقابل نگرش و رویکرد "نظامِ حجاب پایه"، دو گروه با دو رویکرد متفاوت و متعارض ایستاده‌اند: ❗️۱.  گروه اول، بسیاری از دین‌داران هستند که گرچه حجاب را تکلیفی الهی می‌دانند، اما در سلسله مراتب ارزشی و ترجیحات‌شان و در مقایسه با فضیلت‌های دینی و اخلاقی، معتقدند که از ارزش و رتبه‌ی پایین‌تری برخوردار است. علاوه بر این، برای دولت، حق مداخله در این مورد را قائل نیستند ادامه متن 🔻🔻🔻
نزد این گروه، حجاب، شرط لازم برای حکومت دینی محسوب نمی‌شود؛ بلکه حداکثر تکلیفی است که باورمندان، خود را به آن مقید می‌دانند. ✅  آنان به‌جای حجاب، قسط و عدالت، اخلاق، مروت، تلاش برای رفاه شهروندان را مولفه‌ی حکومت خوب تلقی می‌کنند. برای اینان، رعایت حجاب، کاری نیکو است اما نیکو بودن‌اش را از اختیاری بودن‌اش به‌دست می‌آورد. در این دیدگاه، حجاب اجباری، اساسا حجاب نیست و افراد حق دارند به اختیار، آن را بپذیرند و یا آن را طرد نمایند. ❗️۲. گروه دوم، از منظر حقوق انسان و "حق خودآیینیِ"، با حجاب اجباری مخالفت می‌کنند. در این دیدگاه، دولت حق ندارد تصوری را که از زندگی مطلوب دارد بر جامعه تحمیل نماید؛ بلکه باید چنان آزادی باشد که هر فرد، بنا به این که چه تصوری از خیر و از زندگی مطلوب دارد، بزید.    ✅  کسانی که خواهان اصلاح جایگاه و مناسبات اجتماعی زنان هستند، تصورشان از اصلاح را با مفهوم حق انسان در انتخاب سبک زندگی می‌فهمند. اما حاکمیت سیاسی، اصلاح را ذیل مفهوم اباحی‌گری و بعضا بی‌عفتی صورت‌بندی می‌کند. و این چنین می‌شود که نزاع دو دیدگاه، چهره‌ی آنتاگونیستی و خیابانی پیدا می‌کند. درنتیجه، نظام مستقر، از هرچه بگذرد، از حجاب نمی‌تواند عبور کند و نمی‌تواند اصلاح وضعیت اجتماعی زنان را (آن‌گونه که در جهان مدرن دیده می‌شود)، بپذیرد. آن‌چه این روزها شاهد هستیم، اختلاف و تعارض حل نشده در سنوات پیشین است که روی دست میزِ قانون‌گذاری و عقل سیاسی مانده و نمی‌داند با آن، چه کند. اگر بازنگری را بپذیرد، حس می‌کند نظام دچار استحاله می‌شود و اگر نپذیرد، لاجرم با چالش‌های سخت و درگیری‌هایی با انتهای ناخوش و نامعلوم در خیابان‌ها روبه‌رو خواهد شد. ✔️  به طور کلی، تقریبا محال است که نظام سیاسی، دو سیاست خود را مورد بازبینی و تجدید نظر قرار دهد: اولا در بعد داخلی، اجبار را از فراز حجاب برنخواهد داشت. زیرا هویت دینی‌اش بدان وابسته است. ثانیا در بعد خارجی، کشمکش و نزاع‌اش را با غرب، به ویژه امریکا، حل نخواهد کرد. زیرا هویت سیاسی‌اش به آن وابسته‌ است. ✍️  علی زمانیان.........۱۴۰۱/۰۷/۲۱ _ ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ @ensani_islami
دوش آن صنم چه خوش گفت در مجلس مغانم با کافران چه کارت گر بت نمی‌پرستی ____ ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ @ensani_islami