eitaa logo
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
1.7هزار دنبال‌کننده
829 عکس
193 ویدیو
10 فایل
❞ فلسفه، علوم اجتماعی، شعر ❝ « یک نیمه من شعور افلاطون است یک نیمه دیگرم دل مجنون است» • گروه #شعر و هنر ما : https://eitaa.com/joinchat/1530200446C77195466fb 👥 ارتباط: @taha_mojahed https://virasty.com/Taha_mojahed
مشاهده در ایتا
دانلود
• یکی از دلایلی که مردم برای روضه به نسبت ادعیه و مناجات اقبال بیشتری شاید نشون میدن این هست که روضه چون یک فضای انسانی احساسی رو نمایان گر میکنه باعث میشه حتی کسی که معرفتی نسبت به اهل بیت نداره از توصیف اون حالت منقلب بشه، برخی انسان ها هستن که به صرف شنیدن یک واقعه دردناک منقلب میشن و متاسفانه اونی هم که فرهنگ شده اینکه روابط احساسی خویشاوندی موجود در حوادث رو برای نشان دادن اهل بیت پررنگ میکنن در حالی که اصلا مظلومیت این بزرگواران کوچیک ترینش این هست. مثلا برای نشان دادن عمق غم حضرت علی نسبت به وادع با حضرت زهرا روابط و احساسات عاشقانه بین دو انسان عاشق و معشوق وابسته به هم رو به تصویر میکشن یا وقتی فراق حضرت زهرا نسبت به پیامبر رو میخوان نشون بدن جنس غم رو رابطه احساسی پدر و دختری تصویر میکنن، در حالی که شان اهل بیت از این مسائل بسیار بالاتر هست گرچه همین احساس هم هست ولی فقط این مدل نشان دادن مظلومیت این بزرگواران بیشتر توهین آمیز هست تا بزرگداشت... • اما خاصیت مناجات و ادعیه این هست که تا انسان یک محبت و جذبه یا معرفت حداقلی نسبت به رب خودش نداشته باشه با خوندن صرف دعا و بدون توجه به پروردگار نمیتونه از لذت مناجات خوب برخوردار باشه، این باعث میشه بعضی از مادحین برای اینکه و هیجان مجلس رو‌نگه دارن به متوسل میشن چون در روضه امکان استفاده از احساسات نسبت به ادعیه برای گرم کردن مجلس بیشتر هست. ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
• صرف جاری شدن اشک که اثری ندارد؛ بعضی‌ها هستند هر حادثه ببینند اشک‌شان جاری می‌شود؛ این‌که هنری نیست. گریه‌ای مطلوب است که از روی معرفت باشد؛ از آن جهت که امام حسین علیه‌السلام بنده خاص خدا [و] کسی است که می‌خواست همه انسان‌ها را از بدبختی نجات بدهد. - مرحوم آیت الله ، ۱۳۸۸/۰۹/۱۹
• حدیث میگوید: (فلما نفض یده من تراب القبر هاج به الحزن) وقتی که علی خاک ها را بر روی قبر شهید عزیزش [فاطمه زهرا]، شهید هیجده ساله اش، همرزم و همفکر و همکار و شریک زندگی اش ریخت به تعبیری گویا غم های عالم به دل علی بن ابی طالب هجوم آوردند، علی غمگین شد. علی به خاطر از دست دادن یک رفیق راه است، علی همرزمی و همگامی از فاطمه نزدیکتر ندارد و او را از دست داده است این حرف های دیگر که برگردم جواب یتیم هایت را چه بدهم اینها است. - ، ۵۹/۰۱/۱۰
• نتیجه شور و احساس بدون معرفت بعضی از همین مراسمات مداحی هست که کم از های راک نداره، کسی نفی شور و احساس نمیکنه اما عقلانیت و معرفت در دین در همه مراتب و حتی احساسات باید حاکم باشه تا انسان رو رشد بده.
✉️ سلام این بحث روضه ودعا ومناجات بحث بسیار مهمیه چون یکی از راههای مهم ارتباط مومنین باهم وهمچنین یکی از راههای کسب معرفت است دعاهای ما هم از جانب ائمه صادر شده وسرشار از معارف توحیدی و.....هست ولی واقعیت اینه که الان روضه های ما بشدت سطحی شده ومتاسفانه در مورد دعاهایی هم که جمعی خونده میشه این مشکل هست به نظر بنده هم مخلوط کردن روضه به شکل امروزی با مناجاتهایی به این زیبایی ظلم به هردو است واین مسئله خیلی به سواد مداح برمیگردد ومتاسفانه رویه ایست که مد شده یه نمونه بسیار آزار دهنده ی آن در شبهای قدر است به هر حال حرف زیاد است وفکر میکنم دلسوزان باید به این موضوع ورود کنند مداحان حتی دعاها رو هم با لحن روضه میخونن واین ظلم به دعا وبه کسیه که وقت گذاشته واومده تا از مجلس ائمه بهره ای ببره
❖ شوکران فلسفه 📝 • از عجایب روزگار است که نظام علمی کشور رشته ای را به رسمیت شناسد، آن را توسعه دهد و از بودجه عمومی برای تربیت نیروی انسانی در آن هزینه کند اما نظام اداری همان کشور این رشته را به رسمیت نشناسد و هنگام جذب نیرو، تحصیل کرده های آن را کنار گذارد. • این وضع رشته فلسفه در سرزمینی است که برخی از بزرگترین فیلسوفان تاریخ را در سنت خود پرورده است. فلسفه تبدیل به رشته ای آکادمیک شده که دانشجویان آن اگر رابطه و نسبتی با اهل قدرت و سیاست یا چاپ و تجارت نداشته باشند جایی هم در عرصه آموزش و پژوهش ندارند. استعدادهای آن در بهترین حالت یا مهاجرت می‌کنند و یا در شغل های غیر مرتبط مشغول به کار می‌شوند. •دانشی که روزی علم اعلی بود، امروز مسیر همواری برای اخذ مدرک مدیرانی است که حوصله و وقت و احتمالا استعداد درس خواندن ندارند اما برای پرستیژشان عنوان دکتر لازم است! اینها واقعیت رشته فلسفه در ایران است اما همه ماجرا نیست. • روی دیگر این سکه، تعاملی است که متعاطیان فلسفه با خود فلسفه دارند. اگر صداقت فلسفی در ما هست اجازه دهید بپرسیم امروز اغلب فلسفه خوانده ها چه ارائه می دهند؟ و چه در بساط آنها می‌توان یافت؟ منظورم این سوال احمقانه نیست که فلسفه چه فایده ای دارد؟ بلکه از این می پرسم که منتسبین به فلسفه واقعا چه نسبتی با فلسفه دارند؟ •از وضع انتحال علمی و مقالات علمی پژوهشیِ کپی یا ترجمه شده، مقالات سفارشی و پولی نمی گویم، از کتابها و پایان نامه های ترجمه ای که به عنوان تالیف، چاپ و دفاع شده یا دانشجویی که حرفهای استاد را به نام خود میزند و بالعکس نمی گویم. کمی جدی تر مواجه شویم. امروز اهالی فلسفه چه دارند؟ روشن است که پاسخ این سوال را به سور کلیت نمی توان داد و آنچه می گویبم ادعای عمومیت است. •فلسفه امروز چگونه خوانده می شود؟ چه میزان از فلسفه خوانده ها متن فلسفی می خوانند؟ از متافیزیک ارسطو یا نقد اول کانت یا اسفار ملاصدرا چه می خوانند؟ کلاسهای جزوه محور که استاد متکلم وحده است چه کمکی به انتقال تفکر فلسفی می‌کنند و ثمره این نحوه فلسفه خوانی چیست؟ • چرا بسیاری کلاس‌های فلسفه به جای گفتگویی تخصصی تبدیل به کرسی های خطابه شده اند؟ که اگر اتوریته استاد پشت حرفها نباشد و از دانشجو بپرسیم چرا آنچه استاد گفت صحیح است یا قابل قبول؟ تقریبا پاسخی نخواهیم شنید. •به جز تعداد اندکی استاد زحمت کش و اهل فکر، سایرین فلسفه را به مثابه ترجمه می شناسند. فلسفه یعنی ترجمه کتابهای فیلسوفان و محققان غربی. • وقتی فلسفه شد ترجمه، کار اهل فلسفه هم می شود زبان آموزی. زبان دانی بازار دارد و ویترین را آراسته می کند، انگلیسی و عربی که نه! یونانی، آلمانی، فرانسه و چه بهتر که لاتین و روسی هم در خورجین داشته باشی! اما وقتت را برای ابن سینا، لایب نیتس، لاک و هیوم تلف نکن! نتیجه چیست؟ ملغمه ای از لغت بافی و اصطلاح سازی و اسکی بازی بر سخنان لکان، فوکو، دریدا و آدرنو و.... حتی در اینجا هم کانت و هگل که استوانه های فلسفه اند مشتری چندانی ندارند، بازاری ها بهترند، زنده باد ژیژک!َ! • مترجمان که‌گویا فراموش کرده اند آنچه ترجمه کرده اند را شخص دیگری نوشته، از استادی گذشته اند و به شطح افتاده اند از دعوی انا الحق در بساط ادعاشان هست تا انتظار برای پیدا شدن مخاطب جدید از نسل های آینده تا به مضمون کنابهایشان پی ببرند! تن نیچه در قبر می لرزد از حماقت ما!! • فلسفه اسلامی هم تافته‌ی جدایی از این دیگ در هم جوش نیست. سنت اسلامی اعم از فلسفه، عرفان، کلام و منطق امروز در مهجورترین وضع خود است در اینجا هم نه «متن» رونقی دارد و نه صرف عمر برای فهم فیلسوفان، دیگر عبدالله انواری نیست که عمر بگذارد بر فهم سنت سینوی، سیدجلال آشتیانی نیست که جوانی بدهد برای چاپ منقح کتاب ها، طباطبایی ای نیست تا این زمین مرده را احیا کند. اگر باشند هم به کار ما نمی آیند و باید خانه نشین باشند. امروز ناخواستنی چیز از فلسفه، خود فلسفه است. • دانشگاهیان اگر از سنت فلسفی اسلامی روگردان نباشند، اغلب جذب تفسیرهایی فانتزی از شیخ اشراق و محی الدین اند و تفاسیری که معلوم نیست چه نسبتی با متن فیلسوف دارد. • حوزویانی هم که مشغول فلسفه اند معمولا به دنبال تفسیری ایدئولوژیک و متکلمانه از ملاصدرا برای ساختن علوم اسلامی می روند. آرزوهایی که خود صدرا هم در سر نمی‌پروراند. هر دو گروه(حوزوی و دانشگاهی) با ارائه تفسیری عرفانی از ملاصدرا، این تفکر را به انسداد کشانده اند. • فلسفه اگر از این وضع مبتذل و بازاری رها نشود هر‌روز مضحک تر و کاریکاتوری خواهد شد. مگر روزی که همان عظمت و ثقلی که نزد افلاطون و نیچه و هیدگر داشت، بازیابد در غیر اینصورت در همان محاورات اوان جوانی در کافه ها باقی بماند بهتر است. - به نقل از کانال مشق فلسفه . . . . @ensani_islami
✦ اینکه ایشون ساختن با فلسفه ملاصدرا رو تفسیر ایدولوژیک میدونه خودش به نظرم یک تصویر ایدولوژیک هست. - من برعکس ایشون معتقدم صدرا در زمانه ما اگر زنده بود به جای نظام سازی جدید در خود فلسفه به سمت اسلامی سازی علوم با همون سنت فلسفی موجود میرفت.
✦ چند وقت پیش یه نرم افزار توی گوشیم نصب کرده بودم به اسم ولی اصلا بازشم نکرده بودم فکر میکردم یه قرآن صوتی مثل بقیه نرم افزارا هست. • اتفاقی که چندروز پیش بازش کردم دیدم یه مجموعه ای چندین سال زحمت کشیدن ترجمه قرآن رو دقیقا بر اساس محتوای آیات به صورت تبدیل کردن و به خصوص های قرآنی رو به شکل جذابی روایتگری میکنن. • برای نمونه پیشنهاد میکنم داستان رو ( قبل خواب) گوش بدین . • گفتم بهتون معرفی کنم شاید شمام خوشتون بیاد. : http://cafebazaar.ir/app/?id=com.saynaafzar.taninevahy&ref=share
4_5976697234358537456.mp3
11.34M
• حُسنت به اتفاقِ مَلاحت جهان گرفت آری به اتفاق، جهان می‌توان گرفت  " حافظ " 📻 عضویت در گروه و هنر ما 🍃 : https://eitaa.com/joinchat/1530200446C77195466fb
• یه سوال واقعی، کسی خبر داره که توی سی چهل سال گذشته مراجع بزرگوار به کسی اجازه اجتهاد دادن یانه؟ باب اجازه اجتهاد واقعا هنوز باز هست؟
نداشتن خروجی عینی کوتاه مدت چالش پژوهشگر حوزه علوم اجتماعی • یکی از موانع اساسی که برای پژوهشگر حوزه علوم اجتماعی وجود داره این هست که ما انسان ها چون اکثرا موجودات عینی و ظاهر بین هستیم تا وقتی که نتیجه کارمون رو به صورت عینی مقابل چشممون نبینیم احساس کارآمدی نمیکنیم. • مثلا فردی که میره یه روستایی تبلیغی انجام میده یا یک کار رسانه ای و... انجام میده به تناسب فعالیتی که میکنه داره نتیجه کارش رو هم هرلحظه جلوی چشمش مشاهده میکنه اما فعالیت در عرصه علوم اجتماعی اینطور نیست یعنی اولا سنخ تحول در عرصه علوم انسان طوری هست که نمیشه براش زمان مشخص کرد که آیا اصلا ما در طول مدت عمرمون نتیجه کارمون رو قرار هست مشاهده کنیم؟ ثانیا به خاطر ماهیت علوم اجتماعی که از جنس فرهنگی هستنند و عینی نیستن مثل ساختن یک ساختمان نمیشه تولید یک علم رو در خارج به کسی نشون داد و بگیم این سازه ای هست که من چهل ساله دارم میسازمش. • به خاطر این مسئله که کار اساسی در زمینه علوم انسانی به شدت زمان بر هست و نتیجه عینی لزوما در طول مدت زندگی ما نداره پژوهشگر حوزه علوم اجتماعی بعد از یه مدت فعالیت چون خسته میشه میره به سراغ کارای ژورنالیستی و رسانه ای که تهش میشه خروجی های فعلی ما... یعنی کمتر آدمی وجود داره که حوصله چنین کاری رو داشته باشه و واقعا تابع تکلیفش باشه. (البته که به نظرم راهکار هایی برای هرچه کمتر آسیب زدن این مشکل هست ) • فشار های خانوادگی یا اجتماعی خاص عصر ما هم که طبیعتا طوری هست که تحمل چنین شرایطی رو برای ما سخت تر میکنه البته که راه رسیدن به تحول علوم اجتماعی یک راه ضروری هست و هیچکدوم از این موانع باعث نمیشه انسان هایی که مجنون وار دنبال یک تحول عظیم و کار بزرگ هستن از این کار منصرف بشن منتهی باید واقع بینانه آسیب هارو مورد بررسی قرار بدیم تا هرچه بهتر بتونیم برنامه ریزی کنیم و تصمیم بگیریم. . . . . . . ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
همکاری با مجموعه ها و افراد غیر رسمی که تابع سازمان ها و ساختاری های رسمی نیستن و بودجه ای از ارگان های مختلف برای پاسخگو بودن ندارن بهترین گزینه های موجود برای پژوهشگرای علوم اجتماعی هستن. بقیشون نود درصد اوقات دنبال آمار سازی و مدرک گرایی هستن که چیزی ازشون در نمیاد.
• یه سوال، مخاطب جهاد تببین کی هست؟ - قشری که مسائل براش تببین شده؟ یا - قشری که مسائل براش تبیین نشده؟ اگر مخاطب قشر تبیین نشده هست وقتی تیتر و هشتک جهاد تببین رو ببینه بدو بدو میاد تا براش مطلب تببین بشه؟ اینه جهاد رسانه ای؟
•• جهاد تبیین لزوما با تبیین فکر نیست بلکه گاهی و بسیاری از اوقات با هست، یعنی اینطور نیست که شما منتظر بمونی توی ذهن مخاطب شبهه و سوال ایجاد بشه بعد تازه شما جواب بدی. بلکه خودت باید ایجاد فکر در مخاطب کنی و صرفا منتظر این نباشی که حادثه ای رخ بده تا پاسخ تولید بشه بلکه پیش از حدوث باید فکر و تحلیل رو در مخاطب ایجاد کرد تا این فکر بتونه خودش تولید جربان کنه نه اینکه منفعل در مقابل پدیده باشه.
این عکسو یکی از اعضای شورای شهر کرمان برامون فرستادن، دمشون گرم ... کرمان، بیلبورد چهارراه سمیه
•• فراز و شیب بیابان عشق دام بلاست کجاست شیردلی کز بلا نپرهیزد ؟ "حافظ"
❖ بسیاری از اصطلاحات علوم شرعیه به دین خدا ارتباط ندارد که اینقدر ابتهاج و تکبر برمان میدارد! 📝 ...تو طلبه فقه و حديث و ساير علوم شرعيه نيز در مقام علم بيش از يك دسته ‏اصطلاحات كه در اصول و حديث به خرج رفته ندانى.... كه بسيارى از آن به دين خدا ارتباطى ندارد و از علوم هم حساب نمى‏شود كه اسمش را بگذارى ثمره علميه دارد، اين قدر ابتهاج و تكبر ندارد... . . . . . . ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
4_5838986211888206691.mp3
3.96M
•• ای دل اگر نخوادَنَت... . . • و کأن للذَکریاتِ قلباً لاینبضُ الا لیلاً " و گویی برای خاطرات قلبی است که جز در شب نمی‌تپد " 📻 عضویت در گروه و هنر ما 🍃 : https://eitaa.com/joinchat/1530200446C77195466fb
• گر نروی به سوی او راست بگو کجا روی..؟ نه اینکه راهی دیگر هست که بروی هرچه راه هست اوست... چه بهتر که خودمان برویم پیش از آنکه ببرنمان.
❖ درخت حب دنیا در همه عالم طبیعت ریشه دارد. 📝 • درخت هر چه بزرگ شود، چند مترى بيشتر از زمين را فرا نگيرد و ريشه‏ ندواند، ولى درخت حبّ دنيا به تمام پهنا در عالم طبيعت- در ظاهر و باطن- ريشه افكند و تمام عالم را در تحت حيازت بيرون آورده، و لهذا از بُن كندن اين درخت را، به سلامت ممكن نيست. انسان با اين محبت در خطرى عظيم است... . . . . . . ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
• مَثَل ما در اين دنيا، مثل درختى است كه ريشه به زمين بند نموده؛ هر چه نورس باشد، زودتر و سهلتر ريشه آن بيرون آيد. و فى المثل اگر درخت احساس درد و سختى مى‏كرد، هر چه ريشه آن كمتر و سست‏تر بود، درد و سختى كمتر بود. نونهالى را كه تازه پنجه به زمين بند كرده، با زور كمى تمام ريشه‏ اش بی‏زحمت و فشار بيرون آيد، ولى چون سالها بر آن گذشت، و ريشه ‏هاى آن در اعماق زمين فرو رفت، و ريشه ‏هاى اصلى و فرعى آن در باطن ارض پنجه افكند و محكم شد، در بيرون آوردن آن محتاج به تيشه و تبر شوند تا ريشه ‏هاى او را قطع كنند و درهم شكنند. اكنون اگر درخت، احساس درد مى‏كرد در اين كندن، بين اين دو چقدر فرق بود! شرح حديث « جنود عقل و جهل »، ص: 273 ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
حسرت برم به پیرهنت ، كو تو را مدام در بين بحر جان خودش غرق می كند...
❖ ناشناخته قرن ما، جاودانه تاریخ است. 📝 • ...آقای بروجردی مسلّماً صد سال دیگر فراموش می‌شود ولی آقای صد سال دیگر خیلی اهمیت بیشتری از حالا خواهد داشت، چون اثری به وجود آورده است که او را زنده نگه می‏دارد... . . ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
• علامه طباطبایی خودش را به خاطر عمل به تکلیف قربانی کرد و ناشناخته ماند اما برخی از مراجع و بزرگان این کار را نتوانستند بکنند. 📝 - ایشان احساس کرد که ما از نظر تفسیر خیلی جای خالی داریم و در این زمینه احتیاج داریم. ولی تفسیر یک علمی است که اگر کسی چهل سال هم روی آن کار کند هیچ وقت اجتماع برایش قدری قائل نیست. ایشان بیست سال تمام زحمت کشید تا اینکه این‏ تفسیر المیزان‏ را در بیست جلد نوشت. در مورد وضع مالی ایشان در جوانی، چون الحمدللَّه‏ فعلًا مستغنی است‏ می‌گویم که در سالهای اوّلی که من به تهران آمده بودم ایشان گاهی از من پنج یا شش تومان پول قرض می‏‌گرفت. حالا چنان که گفتم الحمدللَّه ‏مستغنی است و خیال هم نمی‌کنم در همه ایام سال پیش بیاید که یک نفر هدیه‌ای به منزل این مرد ببرد. - ولی خدمتی کرده که گرچه الآن تا حدودی شناخته شده است و از ایشان تقدیر می‌شود ولی تدریجاً بهتر شناخته خواهد شد. - آقای بروجردی مسلّماً صد سال دیگر فراموش می‌شود ولی آقای طباطبایی صد سال دیگر خیلی اهمیت بیشتری از حالا خواهد داشت، چون اثری به وجود آورده است که او را زنده نگه می‏دارد. - همین حضرت آقای خویی که الآن مرجع تقلید هستند، ایشان مدتی در نجف درس تفسیر شروع کردند و یک جلدش هم از چاپ بیرون آمده به نام‏ البیان‏ که یک مقدمه‌ای است. این کتاب نشان می‌دهد این مرد چقدر در این کار استعداد دارد، ولی ای کاش ادامه می‌دادند، ولی ادامه ندادند. - در یک سخنرانی گفته‌ام که یکی از علمای تهران وقتی با ایشان صحبت کرده بود، گفته بود: دیگر نمی‌توانم، دارم از بین می‌روم. طلبه‏‌های فاضلی که تا دیروز به درس من می‌آمدند دیگر نمی‌آیند. از ایشان پرسیده بود پس آقای چطور در قم این کار را کردند؟ ایشان پاسخ داده بود: ایشان تضحیه کردند یعنی خودشان را قربانی کردند. استاد مطهری، آشنایی با قرآن، ج ۷، ص۱۵ ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
• بحث قدم‌گذاشتن در تحول علوم انسانی در حال حاضر شبیه همین کاری هست که علامه طباطبایی در تفسیر انجام دادن، برای کاری که انجام میدین جامعه ای نیست که کف بزنه براتون و حمایت کنه و دوروبر تون هم مرید و مرادی نیست که بروبیایی باشه ... - در واقع این کار علمی واقعی غربت و تنهایی میخواد .