eitaa logo
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
1.7هزار دنبال‌کننده
837 عکس
199 ویدیو
10 فایل
❞ فلسفه، علوم اجتماعی، شعر ❝ « یک نیمه من شعور افلاطون است یک نیمه دیگرم دل مجنون است» • گروه #شعر و هنر ما : https://eitaa.com/joinchat/1530200446C77195466fb 👥 ارتباط: @taha_mojahed https://virasty.com/Taha_mojahed
مشاهده در ایتا
دانلود
🔷 چرا در علوم انسانی عقبیم ؟ ما خود را به مثابه فرهنگ و تمدن هنوز ناشناخته ایم و نه مبانی فکری غرب را تحلیل و بررسی کرده ایم. ◾علوم انسانی در رهگذر زمان در غرب تحولات پیچیده و شگرفی را پشت سرنهاده است تا خود را به جایگاه ویژه که اکنون بدان دست‌یافته، رسیده است. بی‌شک دست آورده‌ای علوم انسانی در غرب از ذخایر فرهنگ بشری ست که ما نیز به‌عنوان ایرانیان از جنبه تاریخی، در باروری آن سهمی داشته‌ایم. اکنون مدت‌ها‌ست نتوانسته‌ایم به‌طور شایسته در تعامل و گفتگو با این تمدن حضور جدی داشته باشیم. چراکه ما بیش از هر چیز از دو نکته غافلیم، نخست این‌که ما خود را به‌مثابه فرهنگ و تمدن نشناخته‌ایم و دوم این‌که تمدن جهان‌گستر غرب را در پایه‌ها و مبانی تحلیل نکرده‌ایم. ◾ازاین‌رو با ذهنیتی که می‌توان آن را گونه‌ای شرق‌شناسی وارونه گفت همواره کوشیده‌ایم مابه‌ ازایی از آن تمدن را در فرهنگ خود پیدا کنیم. لازمه‌ی این شناخت عمیق از علوم انسانی در غرب همانا شناخت چهار سنت عام در غرب یعنی، سنت ایتالیا، انگلیس، فرانسه و آلمان است که ما آنان را درمجموع غرب می‌گوییم. اگر از یک جنبه آنان وحدت دارند اما حامل کثرت نیز هستند. برای شناخت دقیق این تمدن که می‌توان گفت بر علوم انسانی استوار است، لازم است که در امر وحدت و کثرت آنان بازاندیشی، تحقیق و پژوهش انجام دهیم و از طریق شناخت دقیق آن بتوانیم ضمن اشراف به آن تحولات از چارچوب‌های نظری و مفهومی آنان بیرون آمده و به پدیده‌های فرهنگی- تاریخی خودمان نظاره کنیم و نگاه خودمان را داشته باشیم. ◾ اگر بتوانیم در پروژه‌های آتی این چهار گرایش را به‌طور مبسوط و جداگانه دنبال کنیم، شاید بتوانیم در منشأ فرهنگی- فکری خودمان در دوران ایران پیش از اسلام و ایران دوران اسلامی، موضوع ساختارهای علم و شرایط حصول علم و طبقه‌بندی و دسته‌بندی علوم را پیگیری کنیم تا اگر علوم نوینی وارد حوزه فرهنگ زبانی ما شود با بحث در مبانی جایگاه آن علوم را تعریف و بازتعریف کنیم. ◾شاید از این رهگذر انباشت علم در حوزه زبان فارسی صورت گیرد؛ و این امر ممکن نخواهد شد جز این‌که علم را موضوع علم قرار دهیم که البته این بحث از سنخ بحث فلسفی است. _ _ 💠 @ensani_islami |زندگی برای علوم انسانی
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
🔷 به گفتگو امید دارم، گفتگو نباشد جریان های بیگانه از شکاف های اجتماعی سو استفاده خواهند کرد. #بیژ
لذا باید بگویم، بر خلاف احساس شما، من یقین داریم منطق گفتگو پیروز میدان بوده است، اما آنان که منافع خودشان را در شکاف در میان این «ملت» می بییند نمیخواهند در این سرزمین، منطق گفتگو حاکم شده، خواهان استمرار خون و خونریزی هستند. به همین دلیل است که رسانه های وابسته ای چون ایران اینترنشنال و من و تو می کوشند تا این پیروزی را به منزله یک شکست بنمایانند. بنابراین از عزیزان فکور و دردمندی چون شما می خواهم که کماکان در جبهه دفاع از گفتگو و وفاق ملی دست از کوشش برندارند. بی تردید، این مسیر دشوارتر و طوالانی تر لیکن ماندگارتر و اثرگذار تر است. بیژن عبدالکریمی 1401/7/21 ____ _ 💠 @ensani_islami |زندگی برای علوم انسانی
"باید با وحدت وجود ملاصدرا نظام های اجتماعی ساخت" 📝 ◾ توحید یک امتداد اجتماعی و سیاسی دارد. «لااله‌الا ّاللَّه» فقط در تصوّرات و فروض فلسفی و عقلی منحصر و زندانی نمی‌ماند؛ وارد جامعه میشود و تکلیف حاکم را معیّن میکند، تکلیف محکوم را معیّن میکند، تکلیف مردم را معیّن میکند. ◾میتوان در مبانی موجود فلسفىِ ما نقاط مهمّی را پیدا کرد که اگر گسترش داده شود و تعمیق گردد، جریانهای بسیار فیّاضی را در خارج از محیط ذهنیّت به‌وجود میآورد و تکلیف جامعه و حکومت و را معیّن میکند. دنبال اینها بگردید، این نقاط را مشخّص و رویشان کار کنید؛ آن‌گاه یک دستگاه فلسفی درست کنید. از وحدت وجود، از «بسیط الحقیقة کلّ الاشیاء»، از مبانی ملاّ صدرا، اگر نگوییم از همه‌ی اینها، از بسیاری از اینها - میشود یک دستگاه فلسفىِ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی درست کرد؛ فضلاً از آن ◾فلسفه‌های مضاف که آقایان فرمودند: فلسفه‌ی اخلاق، فلسفه‌ی اقتصاد و... و. این، یکی از کارهای اساسی است. این کار را هم هیچ‌کس غیر از شما نمیتواند بکند؛ شما باید این کار را انجام دهید. ۱۳۸۲/۱۰/۲۹ بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی ____ _ ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ @ensani_islami
🔷 به جای ترجمه ضعیف متون غربی، برای جامعه ایران باید "تفلسف" کرد. 📝 یادداشتی از ◾فلسفه در دوران جدید دانش فرهیخته‌ای است که همه‌ی امور زندگی بشر را مورد تعمق مفهومی قرار می‌دهد؛ اما این کار را با زبانی فرهیخته انجام می‌دهد. توجه کنید که لااقل در آلمان که از حیث فلسفی سرآمد است، ما یک فلسفه داشتیم و یک تئوری فلسفه. از روی کانت، هگل، فیشته، هوسرل، هایدگر یا بلومنبرگ می‌توان متناسب با پرسش‌های موجود چندین تئوری بیرون کشید. ◾ اکنون اینجا هر کس می‌رود یکی از این تئوری‌ها برمی‌دارد و ترجمه می‌کند. پس پرسش‌های من ایرانی و جامعه‌ی ایرانی کجاست؟ پس فلسفه چه نقشی در زندگی سیاسی و اجتماعی ما می‌خواهد ایفا کند؟ فلسفه اینجا تبدیل به‌نوعی اژدها گیری شده است؛ بدین شکل که از استادی که اژدها گیری درس می‌داد، پرسیدند که حال که اژدهایی وجود ندارد، پس شاگردانت در آینده چه‌کاره می‌شوند؟ او گفت: به نسل بعدی اژدها گیری درس می‌دهند. ◾وضعیت فلسفه خوانی ما نیز چنین شده است. ما هم فلسفه می‌خوانیم تا مرتب درباره فیلسوفان حرف بزنیم؛ اما فلسفه، تاریخ فلسفه نیست. فلسفه به قول هگل، آگاهی به اینجا و اکنون است. ما در ادبیات فیلم، رمان، ، ژورنالیسم و درباره‌ی خودمان فکر کرده‌ایم، اما آن‌ها را نفلسفیده‌ایم. _ ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ @ensani_islami
♦️ ما آغوشمان را به همان علوم انسانی غربی باز کرده و مقلد شده ایم، باید در زمینه اجتهاد کنیم. ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ @ensani_islami
🔹- اسلام گستره فلسفه را چنان وسیع کرده است که هیچ موجود و مرتبه از مراتب عالم خارج از فلسفه نیست. 🔸_ اینکه بگویید فلسفه را منکرین خدا یا یونانی ها به وجود آورده اند بی انصافی نسبت به فلسفه است. ♦️- ویژگی خاص توحید باعث شده تا اسلام در همه شئون زندگی انسان بتواند نظر بدهد. 📝 ◾-منکرین فلسفه اسلامی فلسفه را چنين معرفى مى‏كنند: «فلسفه مجموعه‏اى از آراء و افكار گروهى از مردان يونانى و غير يونانى است كه در ميان آنها خداشناس و منكر خدا، ملحد و پرهيزگار، مؤمن و كافر، حقيقت جو و خطاگر يافت مى‏شوند. پس طرح مسائل فلسفى چيزى جز پيروى از دانشمندان معروف آنها و به كار بستن آراء و نظريات آنها نمى‏باشد». اگر فلسفه اين باشد كه اينها براى ما ترسيم مى‏كنند و حقيقت آن همان باشد كه اينها مى‏پندارند عدمش بهتر از وجود آن است و بر اشخاص ارزشمند است كه خود را با آن آلوده نسازند و بر دين است كه با قاطعيت تمام در برابر آن بايستد و از آن بيزارى بجويد، ولى خوش‏بختانه مطلب از اين قرار نيست و اين عقيده در مورد فلسفه صحيح نيست. اين عقيده تنها در برخى از رشته‏ها صادق است كه به آراء و عقايد دانشمندان اعتماد مى‏كنند و در مسائلى كه دليلى جز اتفاق آراء ندارد به استقراى عقايد دانشمندان مى‏پردازند و آن‏را ملاك و معيار قرار مى‏دهند اما در مورد فلسفه، حقيقت برعكس پندار اين گروه است، زيرا فلسفه به طورى كه يادآور شديم عبارت است از بحث و كاوش استدلالى از حقيقت اشياء، و هرگز به گفته اين و آن توجهى ندارد و حتى وحدت نظر و اتفاق آراء در فلسفه ارزش و اعتبارى ندارد. و هرگز نمى‏توان در شناخت واقعيت اشياء به سخنان اين و آن اعتماد كرد، و آراء و عقايد دانشمندان هرگز نمى‏تواند در اين مسائل، آرامش بخش و اطمينان آور باشد چه رسد به اين كه به صورت پناهگاه علمى درآيد. ما با قاطعيت تمام اعلام مى‏كنيم كه به حق داورى كرده‏ايم و شما مى‏توانيد مطالب ما را با تجزيه و تحليل عميق در معارف عاليه اسلام بيازماييد و صحت آن را دريابيد. ◾ -ما ترديدى نداريم در اين كه هر پژوهشگر با انصاف كه روش تحقيق را بداند و شيوه ورود و خروج را بشناسد چون به تحقيق معارف اسلامى بپردازد بدون درنگ اعتراف خواهد كرد كه اسلام دامنه بحث را در موجودات خارجى آن چنان توسعه داده كه هيچ موجودى را در جهان هستى فروگزار نكرده و نقطه ابهامى در ذات و صفات و افعال آنها باقى نگذاشته است كه از جمله آنها «انسان» است كه تمام شئون هستى آن را بيان كرده و آن را به جهان ماوراء طبيعت مربوط ساخته است. اسلام در اين بحث و تحليل مرزى را نمى‏شناسد و آن را از هر جهت گسترش داده، با حفظ حريم كبريايى به ساحت قدس ربوبى ارتباط مى‏دهد. اسلام معارف الهى را پايه و اساس اخلاق فاضله و صفات برجسته انسانى قرار داده و اخلاق فاضله را ريشه و اساس تشريع قرار داده است. اسلام صفات پسنديده را از صفات نكوهيده مشخص كرده، جامعه بشرى را به صفات پسنديده فرمان، و از صفات نكوهيده بيم داده است. آن گاه شالوده مسائل حقوقى و نظامات اجتماعى خود را كه تنظيم كننده برنامه زندگى و تأمين كننده خوشبختى واقعى است، بر اساس صفات برجسته انسانى استوار ساخته است. ◾-بدين ترتيب بر اساس تعاليم اسلام، «توحيد» يگانه اصل حاكم بر تمام شئون جهان هستى است، زيرا چنان كه قبلًا شرح داديم اسلام همه ابعاد زندگى و شئون جهان هستى را به جهان ماوراء طبيعت مربوط مى‏سازد. پژوهشگرى كه با دقت معارف اسلامى را بررسى كند به اين نتيجه مى‏رسد كه از نظر اسلام همه قضاياى علمى و عملى در حقيقت همان «توحيد» است كه به صورت‏هاى مختلفى در آمده به رنگ‏هاى قضاياى علمى و عملى جلوه‏گر شده‏اند و در مقام تحليل، تماماً به توحيد بر مى‏گرداند و در مقام تركيب، تفكيك‏ناپذير مى‏باشند. اين همان مطلبى است كه جلوتر ياد آور شديم و گفتيم كه فلسفه الهى را به اوج كمال ممكن رسانيده، زيرا اسلام مى‏خواهد حكم خدا را در تمام قضاياى علمى و عملى جهان جارى كند 📚 کتاب مجموعه رسائل، ج‏1، ص: 192 __ ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ @ensani_islami
🔹 _ما در حال حاضر می‌خواهیم در یک‌زمان مترجم، متفکر، مبارز سیاسی، فیلسوف و خوش‌تیپ باشیم و این نمی‌شود. 🔸 _فلسفه اساساً کار آسانی نیست. اگر کسی بخواهد به‌طورجدی فلسفه بخواند، این کار نوعی نظم و انضباط روحی و روانی می‌خواهد. برای اینکه فلسفه در ایران احیا شود، باید از کلاس فلسفه که متکی به خطابه است دوری‌کنیم و متن ‌محوری را جایگزین کنیم . 📚 برشی از مصاحبه با - اینکه مترجم فقط یک‌زبان خارجی بداند، برای ترجمه متون سنگینی چون هگل و کانت کافی نیست. این نباید زحمات این دوستان را بی‌ارزش کند. اما ما باید به سمتی برویم که بتوانیم با استانداردهای جهان حرکت کنیم. ما نمی‌توانیم زمانی که نقد سیاسی را مطرح می‌کنیم، در استاندارهای جهانی سخن بگوییم، اما وقتی خودمان دست‌به‌کار تولید می‌شویم، این استاندار را نداشته باشیم. پس یک ترجمۀ قابل‌قبول شرایطی دارد. نخستین شرط آن، تحصیل آن رشته به همان زبان‌اصلی است. بعدازآن است که باید تکلیف خود را روشن کنیم. آیا ما می‌خواهیم مترجم باشیم یا متفکری در قلمرو زبان فارسی؟ بسیاری به من می‌گویند چرا ترجمه نمی‌کنی؟ جواب من این است که چون تخصص ترجمه را ندارم. ترجمۀ متون فلسفی مانند کانت و هگل یک شرط لازم دارد که آن‌هم آموزش در این رشته است؛ اما یک شرط کافی نیز دارد و آن‌هم دانش ترجمه این متون است که من نه علاقه‌اش را دارم نه تخصصش را. پس ما باید به‌طرف این شکل مدرن از تقسیم‌کارها برویم و از این اصطلاحات من‌درآوردی جهان‌سومی مانند «مترجم-متفکر» بیرون بیاییم. - مترجمی کاری به‌طور عمده تخصصی و صوری است که شیوۀ زندگی خاص خود را می‌طلبد. به نظرم این شعار سپهری وصف حال اوست: «به سراغ من اگر می‌آیید نرم و آهسته بیاید». به نظرم آقای ادیب ‌سلطانی این پروژه را در سطح استاندار جهانی دنبال کرده است. حال می‌توان با بنیادهای نظری او در مورد زبان اختلاف داشت؛ اما کسی نمی‌تواند در این شک کند که او دقیق‌ترین ترجمه از کانت در تمامی زبان‌ها را صورت داده است‌. ترجمۀ او از انگلیسی و فرانسوی هم دقیق‌تر است؛ اما اینکه چرا ترجمۀ او را نمی‌خوانند، اما ترجمۀ انگلیسی کانت در محافل آکادمیک ما خوانده می‌شود، دلیلش برمی‌گردد به اینکه فلسفه اینجا هنوز شأن ‌و منزلت خود را ندارد. ما در ترجمه یک استاندارد جهانی داریم و آن‌هم ادیب سلطانی است. حالا اگر کسی می‌خواهد در فرم زبانی دیگر، به‌طور مثال سنت فروغی، آن را ترجمه کند که کاری بسیار عالی است، باید دقت‌های ادیب سلطانی را داشته باشد. توجه کنید که ادیب سلطانی در ساختار زبان آلمانی این کتاب را ترجمه کرده است. -ما باید بدانیم که مترجم متفکر نیست و باید تلاش کنیم که این دو مقوله را از یکدیگر تفکیک کنیم. ما در حال حاضر می‌خواهیم در یک‌زمان مترجم، متفکر، مبارز سیاسی، فیلسوف و خوش‌تیپ باشیم و این نمی‌شود؛ اما راجع به ده درصد و نود در صد به‌هرحال ما که نمی‌توانیم به فهم ناب از هیچ متفکر کلاسیکی دست‌یابیم. آن جوان هم که به همان سطح از فهم رسید و در آن راستا تلاش کرد، بازهم خوب است که تلاش می‌کند. من از این موسسه‌های پرسش و رخداد و امثالهم دوری می‌کنم، چون آنجا مونولوگ است. -باید موسسه‌هایی راه بیندازیم که دیالوگ-محور باشند. - باید متن را خواند و سر کلاس نباید آن‌چنان محیط رعب و وحشتی ایجاد کرد که دانشجو نتواند حتی همان درک ده‌درصدی خودش را بیان کند. بیان همان ده درصد، آغازِ درستی است؛ اما باید او یاد بگیرد. باید تن به انتقاد بسپرد و می‌توان البته همان درک ده‌درصدی او را موردنقد قرارداد. کلاس‌های من متن‌خوانی است و همواره این را می‌گویم که در سر کلاس آن‌کس که چیزی می‌گوید، هرچند اشتباه، برای من بسیار جالب‌تر است تا آن‌کسی که بخواهد فقط مصرف کند. پس همان تلاش‌های عنایت، مرتضوی، زیبا جبلی و پرهام شروع راهی است که می‌خواهیم آغاز کنیم؛ اما باید از آن‌ها عبور کنیم. کما اینکه هگل و کانت و فیشته و شیلینگ و هایدگر را در خود زبان آلمانی با تصحیح‌های گوناگون چاپ می‌کنند. ما باید این نکته را مدنظر داشته باشیم که متن کلاسیک را نمی‌توان صددرصد فهمید؛ اما ما تلاش می‌کنیم این متون را دوباره فهم کنیم. این تلاشی انسانی است که باید دوباره پرسید و دوباره فهمید، چراکه فرهنگ بشری چیزی جز این اندوخته‌ها ندارد. _____ __ ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ @ensani_islami
📝 "بیایید دست از توحید ذهنی برداریم" - نگاه غالب ما در زندگی به مسئله لااله الا الله یک نگاه فانتزی دست نیافتنیِ مقیدِ است. وقتی به نماز می ایستیم، خدایی را پرستش میکنیم که در مقابل خود قرار داده ایم، این خدای مقابل پذیر که "صمدیتش" را خراب کرده ایم با توحید هم خوانی ندارد. نماز که تمام میشود مشی و حرکتمان باز بریده از توحید است. توحید را در ذکر و دوردست و ماورای ذهن مقدس کرده ایم. توحید دقیقا در تمام ساعات و متن و لحظات زندگی هست. توحید مگر نفی غیر نمیکرد؟ چگونه آن صندلی مقابل چشم ما، آن دوست دیرین ما، فرزند ما، غذای در دست ما دقیقا همین بدن ما غیر از دامنه توحید است؟ بیاید ببینیم چه کسی انتزاعی بحث میکند؟ چه بخواهید و چه نخواهید مملکت توحید جای برای خود نمایی موجودی غیر از خود نگذاشته است. دقیقا در آن لحظه و مکانی که شما حاضر هستید، باید توحید را دید. البته من و شما توحید را نبینیم و نفهمیم هم بودن عالم همین است. نمیخواهم بگویم هرکس که آدم خوبی شد و نگاهش به عالم الهی شد میتواند توحید را ببیند و توحید در نگاه او یافت میشود. نه توحید نحو بودن خارج از من و من تمام هستی است و یک مسئله در شناخت نیست! - آب میتواند تر نکند؟ آتش میتواند نسوزاند؟ عالم نمیتواند خارج از توحید باشد. این دقیقا داعیه اعمیت فلسفه اسلامی است که لیوان در درست شما را، پندار و احساسات درونی تان و حتی سیر و سلوک غیر مادی شمارا با توحید نمایان میسازد. - فلسفه دقیقا در نقطه ای ایستاده که میتواند همه علوم را در دل خود جای دهد چرا که هیچ علمی غیر از خود را باقی نمیگذارد و البته میگذارد. فلسفه در نقطه ای رخ نمایان میکند که داعیه اعم آن اجازه ظهور هیچ فلسفه دیگری بیرون از خودرا نمیدهد و زمین بازی را در دل خود برای همه فراهم میکند. فلسفه نه آن است که در ذهن باشد بلکه بودن خارجی واقعی مقابل و شامل خود ما است. چه عجیب که در زمانه ما میشود با احساسات علوم انسانی بافت و هر مسئله ای را توصیف کرد اما به بودن واقعی عالم که میرسد آن را در ذکر زیر زبان و خلوت سجاده خلاصه میکنیم... ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ @ensani_islami
تنها راه خروج حوزه از وضعیت حقارت آمیز علمی فعلی. ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
27.11M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 وصف مدرن در "علوم انسانی مدرن" • دکتر سید . . . ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
❖ اگر علوم انسانی منحرف باشد، جهت گیری در همه علوم دیگر به انحراف کشیده می‌شود. روح دانش است. ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
"باید با وحدت وجود ملاصدرا نظام های اجتماعی ساخت" 📝 ◾ توحید یک امتداد اجتماعی و سیاسی دارد. «لااله‌الا ّاللَّه» فقط در تصوّرات و فروض فلسفی و عقلی منحصر و زندانی نمی‌ماند؛ وارد جامعه میشود و تکلیف حاکم را معیّن میکند، تکلیف محکوم را معیّن میکند، تکلیف مردم را معیّن میکند. ◾میتوان در مبانی موجود فلسفىِ ما نقاط مهمّی را پیدا کرد که اگر گسترش داده شود و تعمیق گردد، جریانهای بسیار فیّاضی را در خارج از محیط ذهنیّت به‌وجود میآورد و تکلیف جامعه و حکومت و را معیّن میکند. دنبال اینها بگردید، این نقاط را مشخّص و رویشان کار کنید؛ آن‌گاه یک دستگاه فلسفی درست کنید. از وحدت وجود، از «بسیط الحقیقة کلّ الاشیاء»، از مبانی ملاّ صدرا، اگر نگوییم از همه‌ی اینها، از بسیاری از اینها - میشود یک دستگاه فلسفىِ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی درست کرد؛ فضلاً از آن ◾فلسفه‌های مضاف که آقایان فرمودند: فلسفه‌ی اخلاق، فلسفه‌ی اقتصاد و... و. این، یکی از کارهای اساسی است. این کار را هم هیچ‌کس غیر از شما نمیتواند بکند؛ شما باید این کار را انجام دهید. ۱۳۸۲/۱۰/۲۹ بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی ____ _ ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ @ensani_islami
ما برای انسان گرد آمده ایم، نه برای اقتصاد... 📝 • یکی از بلایایی که فلسفه غرب و به خصوص کانت بر سر علوم انسانی آورد، تکه تکه کردن انسان بود. کانت با نفی واقعیت و هستی خارجی، محوریت بودن عالم را بر اندیشه استوار کرد. در سنت ارسطویی مقولات مانند کیفیت، کمیت، مکان و... امری خارجی بودند اما کانت با نفی خارجیت آنان مقولات را حاصل برساخت ذهن دانست یعنی رنگ و هریک از مقولات عالم چنین نیست که در خارج موجود هستند بلکه آنچه که ذهن بر جهان قالب میسازد همان بودن عالم است. اساسا جهان همان برساخت ذهن است و ذهن جهان است. این مرز بندی و مقوله بندی ذهن نوع نگاه به عالم را به گونه ای رقم زد که دیگر واقعیت بیرونی هستی ملاک ساخت جهان نگردید بلکه برساخت ذهن و مرز بندی اوست که همه چیز را آفرید. • چالشی که اینک بین دوگان های علوم اجتماعی رخ میدهد خروجی همین نوع نگاه است، یعنی جدا کردن اقتصاد از فرهنگ، سیاست و هر یک از علوم اجتماعی موجود نتیجه حد و مرز بندی ذهن است. مگرنه این است که در خارج عالم هرگز اقتصاد از فرهنگ جدا نیست؟ چرا که انسان نه اقتصاد است و نه فرهنگ، انسان همه چیز است و جامع همه این مقولات است. شما وقتی برای انسان میخواهید برنامه بچینید نمیشود فقط برای انسان اقتصادی تئوری پردازی کرد، چرا که انسان اقتصادی در خارج موجود نیست انسان اقتصادی ساخته ذهن مدرنیته و تحمیل حد بندی ذهن بر بودن خارجی اوست. اینک پرسش مهم این است که بازی کردن در زمین علوم اجتماعی موجود و تلاش برای اصلاح آن همچنان دست و پا زدن در میدان مدرنیته به حساب نمی آید؟ نمیتوان طرحی نو را یادآوری کرد؟ اگر مسئله ما انسان است و برای انسان گرد آمده ایم،باید گفت که انسان نه فرهنگ است، نه اقتصاد، نه سیاست بلکه انسان همه چیز است، بازار این انسان بریده از مسجد او نیست... ____ ___ پ.ن؛ این متن فاقد دقت علمی است و بیان رسانه ای دارد. __ ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
❖ ما برای انسان گرد آمده ایم، نه برای اقتصاد... 📝 #یادداشت • یکی از بلایایی که فلسفه غرب و به خصوص
❖ بلایی که ریاضیات بر سر آورده است تبدیل عینیت چند بعدی واقعی خارجی به مفاهیم انتزاعی فاقد ارزش های اخلاقی است. • سرآغاز استدلال ما برای اثبات این ادعا _ علم نما بودن اقتصاد_ تشخیص این نکته است که اقتصاد جدید را با رویکرد ریاضی اش به تحلیل های اقتصادی و نیز استقلال اش از های اخلاقی در نظریه پردازی و سیاستگذاری اقتصادی می شناسند. غیر اخلاقی بودن علم اقتصاد جدید نتیجه مستقیم رویکرد ریاضی این علم به تحلیل های اقتصادی در جهان واقعی است. این امر را می توان به بهترین وجه با بررسی منشا و ماهیت رویکرد ریاضی به اقتصاد و محدودیت های آن توضیح داد. از کتاب فریب بزرگ، دکتر صفحه 26 ___ ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
اقتصادی که برای یک حیوان است... 📝 • رشد کردن یک‌نهال و شکوفه دادن گل و پژمرده شدنش یک چرخه ای ثابت و مستمر است که با تغییر تدریجی عالم طبیعت در حال تحقق است، جسم ما هم در این طبیعت از چنین چرخه ای مستثنی نیست. • تغییر غیر قابل انکاری که به صورت یکسان بر همه بدن های انسانی در طبیعت رخ می‌دهد ما را به انسانیت نزدیک نمیکند بلکه همان سیر و تکاملی است که درخت و یا هر موجود مادی دیگر نیز به آن گرفتار است. • تغییر بدین معنی که برای همه اجسام محقق میشود اساسا به دلیل قهری بودنش برای هر پدیده مادی برای یک موجود فرامادی نیست، بلکه حرکت دسته جمعی طبیعی به سمت فرسودگی است. • رشد انسان فرامادی حرکتی است که در درون این حرکت یکنواخت و روزمره رخ میدهد، حرکتی که نحو تکاملی غیر از تکامل برای یک سنگ یا گیاه برای انسان فراهم میکند. چنین تغییری بدون سلوک فرا طبیعی برای انسان محقق نمیشود و سلوک فرا طبیعی با پذیرش وجود کمالی در ماورا طبیعت انسان است. •اقتصاد موجود صرفا آنچه به عنوان دامنه کمال پذیرفته لاشه طبیعت یک نواخت حیوانی است و برنامه و غایتی برای انسان فرا طبیعی نمیتواند متصور شود. • البته بی آبرویی این اقتصاد وهمی در انتزاعی قرار دادن همین انسان طبیعی نیز هست، یعنی عاجزانه حتی بودن یک انسان حیوانی را هم به نحو انتزاعی تحلیل میکند. • پرسشی که میتواند در آغاز تحول برای اقتصاد واقعی مطرح گردد در مرحله اول با قبول غایت رشد در جنبه ماورای طبیعی یک انسان است. • نمیتواند تغییری برای رقم زند... ___ ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
"باید با وحدت وجود ملاصدرا نظام های اجتماعی ساخت" 📝 ◾ توحید یک امتداد اجتماعی و سیاسی دارد. «لااله‌الا ّاللَّه» فقط در تصوّرات و فروض فلسفی و عقلی منحصر و زندانی نمی‌ماند؛ وارد جامعه میشود و تکلیف حاکم را معیّن میکند، تکلیف محکوم را معیّن میکند، تکلیف مردم را معیّن میکند. ◾میتوان در مبانی موجود فلسفىِ ما نقاط مهمّی را پیدا کرد که اگر گسترش داده شود و تعمیق گردد، جریانهای بسیار فیّاضی را در خارج از محیط ذهنیّت به‌وجود میآورد و تکلیف جامعه و حکومت و را معیّن میکند. دنبال اینها بگردید، این نقاط را مشخّص و رویشان کار کنید؛ آن‌گاه یک دستگاه فلسفی درست کنید. از وحدت وجود، از «بسیط الحقیقة کلّ الاشیاء»، از مبانی ملاّ صدرا، اگر نگوییم از همه‌ی اینها، از بسیاری از اینها - میشود یک دستگاه فلسفىِ اجتماعی، سیاسی و اقتصادی درست کرد؛ فضلاً از آن ◾فلسفه‌های مضاف که آقایان فرمودند: فلسفه‌ی اخلاق، فلسفه‌ی اقتصاد و... و. این، یکی از کارهای اساسی است. این کار را هم هیچ‌کس غیر از شما نمیتواند بکند؛ شما باید این کار را انجام دهید. ۱۳۸۲/۱۰/۲۹ بیانات در دیدار جمعی از نخبگان حوزوی ____ _ ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ @ensani_islami
❖ تحول علوم انسانی خلوت، جدایی از مشهورات زمینه و زمانه و مجاهدت در کل عمر میخواهد. • این منظر نیازمند کار عمیق و دقیقی است که باید خود را صرف آن کنیم؛ اما اگر قدمی در آن برداریم، راه را بر خود و بر فرهنگ و تاریخمان می گشاییم. . . . . ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
❖ داستان غم انگیز عصر ما ساده کردن قضایای علمی است. •ما غافل از این هستیم که جوامع امروز بشر نه سرمایه داری است و نه سوسیالیستی. • امروزه دیگر ایده آزادی با عدالت در کنار هم اند. . . . . ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
❖ یکی از فرهنگ های بسیار خانمان سوز کشور ما در مواجه با مسائل علوم اجتماعی و فلسفی همین ساده انگاری و مسائل است، ساده سازی و رسانه ای کردن بنیان های فکری زمانی ممکن و مطلوب است که در سطح عمیق آن تکلیف نزاع مشخص شده باشد یعنی جامعه نخبگانی شما توانسته باشند هم افق مبانی ایدولوژیکی تان تفلسف کنند. • فارغ از سطح مبتذل سیاسی این دعواها هنوز در سطح غیرسیاسی آن تصویر روشنی در هیچ یک از مفاهیم بنیادین علوم اجتماعی برای جامعه نخبگانی ایجاد نشده، جامعه ما اکنون حتی مجال مواجهه نقادانه فلسفی جریان های اجتماعی مخالف را هم از خود گرفته و این ساده انگاری قضیه مارا از مجال تفکر دور خواهد کرد و جامعه بی فکر تولید اندیشه نخواهد داشت. ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
❖ فرض کنید در روز های اول انقلاب قرار دارید هزاران کار نکرده هست و شما هستید - یکی از اصلی ترین تئوریسین های انقلاب و از چهره های شاخص آن روز- چه کار اولویت شماست؟ • آنچه شهید مطهری از سال ۱۳۵۷ تا سه روز قبل از شهادت خود در اوج روز های آشفته آغاز کرد تشکیل مباحثات برای پیدا کردن راه بود. روزهایی که ظاهرا شهید مطهری حتی فرصت برای خواندن نماز شب هم نداشت اولویت خود را تشکیل این جلسات میدانست. • پروژه ای که با شهادت امثال مطهری و بهشتی و امام موسی صدر به مدت چهل سال خاک خورد و اکنون هم نیمه جان است. اگر این راه را چهل سال پیش ادامه داده بود اکنون جامعه تاوان وضعیت موجود اقتصادی را چه بسا نمیداد. • شاید دیگر برای طلاب و مردم شنیدن دعوای بین درخشان ها و غنی نژاد ها اینقدر عجیب نبود و شاید غنی نژاد ها به این راحتی نمیتوانستند در رسانه اینقدر راحت یکه تازی کنند. • مردی که چهل سال پیش از حوزه شد آگاه ترین زمانه خود بود و آنان که فریاد های او را بر سر حوزه اش دانستند بانی وضع موجودند ... . . . . . ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
❖ رسانه، امروزه قتلگاه فکر و علوم انسانی است. • غالب افرادی که در حوزه علوم انسانی شروع به فعالیت میکنند پیش از آنکه عمق کافی متناسب با چنین کاری را پیدا کنند روی به سمینار ها و رسانه ها می آورند و دیری نمی پاید که خزانه خود را تهی از معلوم میابند اما اقبالی که به خود ایجاد کرده اند آنان را مضطر به بافتن فکر به جای تولید فکر میکند. • این مدل جریان سازی علوم انسانی برای پژوهش گر تازه کار نیز چنین پنداری را به وجود می آورد که میشود با چند دوره مجازی و جمع آوری اطلاعات سطحی در این زمینه صاحب نظر شد. ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
فلسفه اسلامی و امتداد اجتماعی چاوشی، زندگی برای علوم انسانی.mp3
25.69M
❖ تبیین تاثیر فلسفه صدرا در علوم انسانی. • رابطه فلسفه صدرا با عرفان. 🎙️ارائه دهنده دکتر . . . ____ چ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
- خطر مواجه کردن دانش پژوه با موجود بدون تقویت بنیه فلسفی اون انداختنش توی جریان غرب زدگی هست. • چون نود و نه درصد محتوای علوم انسانی فعلی بر اساس شکل گرفته، فلسفه اسلامی سلاح رزمنده علوم انسانی اسلامی توی این نبرد هست. سرباز رو بدون سلاح به جنگ نمیفرستن ...
🔹- اسلام گستره فلسفه را چنان وسیع کرده است که هیچ موجود و مرتبه از مراتب عالم خارج از فلسفه نیست. 🔸_ اینکه بگویید فلسفه را منکرین خدا یا یونانی ها به وجود آورده اند بی انصافی نسبت به فلسفه است. ♦️- ویژگی خاص توحید باعث شده تا اسلام در همه شئون زندگی انسان بتواند نظر بدهد. 📝 ◾-منکرین فلسفه اسلامی فلسفه را چنين معرفى مى‏كنند: «فلسفه مجموعه‏اى از آراء و افكار گروهى از مردان يونانى و غير يونانى است كه در ميان آنها خداشناس و منكر خدا، ملحد و پرهيزگار، مؤمن و كافر، حقيقت جو و خطاگر يافت مى‏شوند. پس طرح مسائل فلسفى چيزى جز پيروى از دانشمندان معروف آنها و به كار بستن آراء و نظريات آنها نمى‏باشد». اگر فلسفه اين باشد كه اينها براى ما ترسيم مى‏كنند و حقيقت آن همان باشد كه اينها مى‏پندارند عدمش بهتر از وجود آن است و بر اشخاص ارزشمند است كه خود را با آن آلوده نسازند و بر دين است كه با قاطعيت تمام در برابر آن بايستد و از آن بيزارى بجويد، ولى خوش‏بختانه مطلب از اين قرار نيست و اين عقيده در مورد فلسفه صحيح نيست. اين عقيده تنها در برخى از رشته‏ها صادق است كه به آراء و عقايد دانشمندان اعتماد مى‏كنند و در مسائلى كه دليلى جز اتفاق آراء ندارد به استقراى عقايد دانشمندان مى‏پردازند و آن‏را ملاك و معيار قرار مى‏دهند اما در مورد فلسفه، حقيقت برعكس پندار اين گروه است، زيرا فلسفه به طورى كه يادآور شديم عبارت است از بحث و كاوش استدلالى از حقيقت اشياء، و هرگز به گفته اين و آن توجهى ندارد و حتى وحدت نظر و اتفاق آراء در فلسفه ارزش و اعتبارى ندارد. و هرگز نمى‏توان در شناخت واقعيت اشياء به سخنان اين و آن اعتماد كرد، و آراء و عقايد دانشمندان هرگز نمى‏تواند در اين مسائل، آرامش بخش و اطمينان آور باشد چه رسد به اين كه به صورت پناهگاه علمى درآيد. ما با قاطعيت تمام اعلام مى‏كنيم كه به حق داورى كرده‏ايم و شما مى‏توانيد مطالب ما را با تجزيه و تحليل عميق در معارف عاليه اسلام بيازماييد و صحت آن را دريابيد. ◾ -ما ترديدى نداريم در اين كه هر پژوهشگر با انصاف كه روش تحقيق را بداند و شيوه ورود و خروج را بشناسد چون به تحقيق معارف اسلامى بپردازد بدون درنگ اعتراف خواهد كرد كه اسلام دامنه بحث را در موجودات خارجى آن چنان توسعه داده كه هيچ موجودى را در جهان هستى فروگزار نكرده و نقطه ابهامى در ذات و صفات و افعال آنها باقى نگذاشته است كه از جمله آنها «انسان» است كه تمام شئون هستى آن را بيان كرده و آن را به جهان ماوراء طبيعت مربوط ساخته است. اسلام در اين بحث و تحليل مرزى را نمى‏شناسد و آن را از هر جهت گسترش داده، با حفظ حريم كبريايى به ساحت قدس ربوبى ارتباط مى‏دهد. اسلام معارف الهى را پايه و اساس اخلاق فاضله و صفات برجسته انسانى قرار داده و اخلاق فاضله را ريشه و اساس تشريع قرار داده است. اسلام صفات پسنديده را از صفات نكوهيده مشخص كرده، جامعه بشرى را به صفات پسنديده فرمان، و از صفات نكوهيده بيم داده است. آن گاه شالوده مسائل حقوقى و نظامات اجتماعى خود را كه تنظيم كننده برنامه زندگى و تأمين كننده خوشبختى واقعى است، بر اساس صفات برجسته انسانى استوار ساخته است. ◾-بدين ترتيب بر اساس تعاليم اسلام، «توحيد» يگانه اصل حاكم بر تمام شئون جهان هستى است، زيرا چنان كه قبلًا شرح داديم اسلام همه ابعاد زندگى و شئون جهان هستى را به جهان ماوراء طبيعت مربوط مى‏سازد. پژوهشگرى كه با دقت معارف اسلامى را بررسى كند به اين نتيجه مى‏رسد كه از نظر اسلام همه قضاياى علمى و عملى در حقيقت همان «توحيد» است كه به صورت‏هاى مختلفى در آمده به رنگ‏هاى قضاياى علمى و عملى جلوه‏گر شده‏اند و در مقام تحليل، تماماً به توحيد بر مى‏گرداند و در مقام تركيب، تفكيك‏ناپذير مى‏باشند. اين همان مطلبى است كه جلوتر ياد آور شديم و گفتيم كه فلسفه الهى را به اوج كمال ممكن رسانيده، زيرا اسلام مى‏خواهد حكم خدا را در تمام قضاياى علمى و عملى جهان جارى كند 📚 کتاب مجموعه رسائل، ج‏1، ص: 192 __ ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
نداشتن خروجی عینی کوتاه مدت چالش پژوهشگر حوزه علوم اجتماعی • یکی از موانع اساسی که برای پژوهشگر حوزه علوم اجتماعی وجود داره این هست که ما انسان ها چون اکثرا موجودات عینی و ظاهر بین هستیم تا وقتی که نتیجه کارمون رو به صورت عینی مقابل چشممون نبینیم احساس کارآمدی نمیکنیم. • مثلا فردی که میره یه روستایی تبلیغی انجام میده یا یک کار رسانه ای و... انجام میده به تناسب فعالیتی که میکنه داره نتیجه کارش رو هم هرلحظه جلوی چشمش مشاهده میکنه اما فعالیت در عرصه علوم اجتماعی اینطور نیست یعنی اولا سنخ تحول در عرصه علوم انسان طوری هست که نمیشه براش زمان مشخص کرد که آیا اصلا ما در طول مدت عمرمون نتیجه کارمون رو قرار هست مشاهده کنیم؟ ثانیا به خاطر ماهیت علوم اجتماعی که از جنس فرهنگی هستنند و عینی نیستن مثل ساختن یک ساختمان نمیشه تولید یک علم رو در خارج به کسی نشون داد و بگیم این سازه ای هست که من چهل ساله دارم میسازمش. • به خاطر این مسئله که کار اساسی در زمینه علوم انسانی به شدت زمان بر هست و نتیجه عینی لزوما در طول مدت زندگی ما نداره پژوهشگر حوزه علوم اجتماعی بعد از یه مدت فعالیت چون خسته میشه میره به سراغ کارای ژورنالیستی و رسانه ای که تهش میشه خروجی های فعلی ما... یعنی کمتر آدمی وجود داره که حوصله چنین کاری رو داشته باشه و واقعا تابع تکلیفش باشه. (البته که به نظرم راهکار هایی برای هرچه کمتر آسیب زدن این مشکل هست ) • فشار های خانوادگی یا اجتماعی خاص عصر ما هم که طبیعتا طوری هست که تحمل چنین شرایطی رو برای ما سخت تر میکنه البته که راه رسیدن به تحول علوم اجتماعی یک راه ضروری هست و هیچکدوم از این موانع باعث نمیشه انسان هایی که مجنون وار دنبال یک تحول عظیم و کار بزرگ هستن از این کار منصرف بشن منتهی باید واقع بینانه آسیب هارو مورد بررسی قرار بدیم تا هرچه بهتر بتونیم برنامه ریزی کنیم و تصمیم بگیریم. . . . . . . ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef