eitaa logo
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
1.7هزار دنبال‌کننده
837 عکس
199 ویدیو
10 فایل
❞ فلسفه، علوم اجتماعی، شعر ❝ « یک نیمه من شعور افلاطون است یک نیمه دیگرم دل مجنون است» • گروه #شعر و هنر ما : https://eitaa.com/joinchat/1530200446C77195466fb 👥 ارتباط: @taha_mojahed https://virasty.com/Taha_mojahed
مشاهده در ایتا
دانلود
ما اسیر سمینار‌های نمایشی شده‌ایم و مباحثه از شرح وظایف فیلسوفان به عادت سیاست‌ورزان تبدیل شده... _ بخشی از گفتگو با مرحوم زندگی برای علوم انسانی https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
ما همیشه دنبال این هستیم که یا دولت هارا تقویم کنیم یا آن هارا ساقط، کسی به فکر تربیت انسان نیست..‌. ♦️ بازخوانی صرف متون کهن اسلامی یا غربی دردی را برای جامعه دوا نمیکند. ♦️ما در عین حال که شیفته اندیشمندان غربی هستیم به آن ها فحش هم میدهیم. بخشی از گفتگوی مرحوم دکتر ___ ___ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
زندگی برای ❞ علوم انسانی ❝
باید به متن وفادار بود. من همواره به روش تدریس متن وفادار بوده‌ام، با این باور که در ایران کسی متن را نمی‌تواند بخواند، بلکه همه ذهنیت خودشان را می‌خوانند. پس تمرکز روی متن به نظر من بزرگ‌ترین امر آموزشی است که باید بین تحصیل‌کردگان ایرانی تقویت کرد، چرا که به‌واسطه سیستم آموزشی موجود در ایران و همین عدم تمرکز روی متن از دوران دبیرستان، میل شدیدی وجود دارد که اولا به طور شلخته یک تکه از متن را خواند و دوم اینکه ایده و خوانش ایدئولوژی سیاسی خود را در متن مشروعیت بخشید. تمرکز روی متن به نظر من بزرگ‌ترین امر آموزشی است که باید بین تحصیل‌کردگان ایرانی تقویت کرداینکه بتوان از متن فاصله گرفت و با آن گفت‌وگو کرد، روشی است که بیش از هر چز بین تحصیل‌کردگان ایرانی باید تقویت شود. چون در اینجا متن خوانش نمی‌شود، بلکه متن به پیکار سیاسی کشیده می‌شود. برای همین، هر کس آن متنی را می‌خواند که قبول دارد و لذا هیچ‌کس آن متنی را که قبول ندارد و یا در ضدیت با آن است، نمی‌تواند دقیق بخواند. در حالی که همین تلاش برای خوانش و فهم متونی که مورد علاقه ما نیست، تمرین جدی در فلسفه و علوم اجتماعی است.اندیشه در میان کتاب‌ها نیست، بلکه در بطن زندگی قرار دارد، برای همین من آن‌قدر که از کف خیابان‌ها چیز یاد گرفته‌ام و می‌گیرم از کتاب‌ها یاد نمی‌گیرم ____ @ensani_islami
• داستان غم انگیز عصر ما ساده کردن قضایای علمی است • غافل از این هستیم جوامع امروز نه سرمایه داری اند نه سوسیالیستی _ _ @ensani_islami
ما همیشه دنبال این هستیم که یا دولت هارا تقویم کنیم یا آن هارا ساقط، کسی به فکر تربیت انسان نیست..‌. ♦️ بازخوانی صرف متون کهن اسلامی یا غربی دردی را برای جامعه دوا نمیکند. ♦️ما در عین حال که شیفته اندیشمندان غربی هستیم به آن ها فحش هم میدهیم. بخشی از گفتگوی مرحوم دکتر ___ ___ 💠 @ensani_islami | زندگی برای علوم انسانی
فلاسفه و صاحب نظران علوم اجتماعی عمیق را در رسانه ها جستجو نکنید. _ __ 💠 @ensani_islami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
🔷ما هیچ وقت تلاش نکردیم برای اینکه صاحب تئوری امنیت شویم. ♦️شما هم میتوانی موشک بسازی و هم بنیاد نظری ساخت موشک را تئوریزه کنی. ___ 💠 @ensani_islami | زندگی برای علوم انسانی
🔷 چرا در علوم انسانی عقبیم ؟ ما خود را به مثابه فرهنگ و تمدن هنوز ناشناخته ایم و نه مبانی فکری غرب را تحلیل و بررسی کرده ایم. ◾علوم انسانی در رهگذر زمان در غرب تحولات پیچیده و شگرفی را پشت سرنهاده است تا خود را به جایگاه ویژه که اکنون بدان دست‌یافته، رسیده است. بی‌شک دست آورده‌ای علوم انسانی در غرب از ذخایر فرهنگ بشری ست که ما نیز به‌عنوان ایرانیان از جنبه تاریخی، در باروری آن سهمی داشته‌ایم. اکنون مدت‌ها‌ست نتوانسته‌ایم به‌طور شایسته در تعامل و گفتگو با این تمدن حضور جدی داشته باشیم. چراکه ما بیش از هر چیز از دو نکته غافلیم، نخست این‌که ما خود را به‌مثابه فرهنگ و تمدن نشناخته‌ایم و دوم این‌که تمدن جهان‌گستر غرب را در پایه‌ها و مبانی تحلیل نکرده‌ایم. ◾ازاین‌رو با ذهنیتی که می‌توان آن را گونه‌ای شرق‌شناسی وارونه گفت همواره کوشیده‌ایم مابه‌ ازایی از آن تمدن را در فرهنگ خود پیدا کنیم. لازمه‌ی این شناخت عمیق از علوم انسانی در غرب همانا شناخت چهار سنت عام در غرب یعنی، سنت ایتالیا، انگلیس، فرانسه و آلمان است که ما آنان را درمجموع غرب می‌گوییم. اگر از یک جنبه آنان وحدت دارند اما حامل کثرت نیز هستند. برای شناخت دقیق این تمدن که می‌توان گفت بر علوم انسانی استوار است، لازم است که در امر وحدت و کثرت آنان بازاندیشی، تحقیق و پژوهش انجام دهیم و از طریق شناخت دقیق آن بتوانیم ضمن اشراف به آن تحولات از چارچوب‌های نظری و مفهومی آنان بیرون آمده و به پدیده‌های فرهنگی- تاریخی خودمان نظاره کنیم و نگاه خودمان را داشته باشیم. ◾ اگر بتوانیم در پروژه‌های آتی این چهار گرایش را به‌طور مبسوط و جداگانه دنبال کنیم، شاید بتوانیم در منشأ فرهنگی- فکری خودمان در دوران ایران پیش از اسلام و ایران دوران اسلامی، موضوع ساختارهای علم و شرایط حصول علم و طبقه‌بندی و دسته‌بندی علوم را پیگیری کنیم تا اگر علوم نوینی وارد حوزه فرهنگ زبانی ما شود با بحث در مبانی جایگاه آن علوم را تعریف و بازتعریف کنیم. ◾شاید از این رهگذر انباشت علم در حوزه زبان فارسی صورت گیرد؛ و این امر ممکن نخواهد شد جز این‌که علم را موضوع علم قرار دهیم که البته این بحث از سنخ بحث فلسفی است. _ _ 💠 @ensani_islami |زندگی برای علوم انسانی
🔷 به جای ترجمه ضعیف متون غربی، برای جامعه ایران باید "تفلسف" کرد. 📝 یادداشتی از ◾فلسفه در دوران جدید دانش فرهیخته‌ای است که همه‌ی امور زندگی بشر را مورد تعمق مفهومی قرار می‌دهد؛ اما این کار را با زبانی فرهیخته انجام می‌دهد. توجه کنید که لااقل در آلمان که از حیث فلسفی سرآمد است، ما یک فلسفه داشتیم و یک تئوری فلسفه. از روی کانت، هگل، فیشته، هوسرل، هایدگر یا بلومنبرگ می‌توان متناسب با پرسش‌های موجود چندین تئوری بیرون کشید. ◾ اکنون اینجا هر کس می‌رود یکی از این تئوری‌ها برمی‌دارد و ترجمه می‌کند. پس پرسش‌های من ایرانی و جامعه‌ی ایرانی کجاست؟ پس فلسفه چه نقشی در زندگی سیاسی و اجتماعی ما می‌خواهد ایفا کند؟ فلسفه اینجا تبدیل به‌نوعی اژدها گیری شده است؛ بدین شکل که از استادی که اژدها گیری درس می‌داد، پرسیدند که حال که اژدهایی وجود ندارد، پس شاگردانت در آینده چه‌کاره می‌شوند؟ او گفت: به نسل بعدی اژدها گیری درس می‌دهند. ◾وضعیت فلسفه خوانی ما نیز چنین شده است. ما هم فلسفه می‌خوانیم تا مرتب درباره فیلسوفان حرف بزنیم؛ اما فلسفه، تاریخ فلسفه نیست. فلسفه به قول هگل، آگاهی به اینجا و اکنون است. ما در ادبیات فیلم، رمان، ، ژورنالیسم و درباره‌ی خودمان فکر کرده‌ایم، اما آن‌ها را نفلسفیده‌ایم. _ ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ @ensani_islami
فعلا قابلیت پخش رسانه در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
📽️ یک وقت به معنی سرکوب است یک وقت به معنی مدیریت است. ____ ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ @ensani_islami
🔹 _ما در حال حاضر می‌خواهیم در یک‌زمان مترجم، متفکر، مبارز سیاسی، فیلسوف و خوش‌تیپ باشیم و این نمی‌شود. 🔸 _فلسفه اساساً کار آسانی نیست. اگر کسی بخواهد به‌طورجدی فلسفه بخواند، این کار نوعی نظم و انضباط روحی و روانی می‌خواهد. برای اینکه فلسفه در ایران احیا شود، باید از کلاس فلسفه که متکی به خطابه است دوری‌کنیم و متن ‌محوری را جایگزین کنیم . 📚 برشی از مصاحبه با - اینکه مترجم فقط یک‌زبان خارجی بداند، برای ترجمه متون سنگینی چون هگل و کانت کافی نیست. این نباید زحمات این دوستان را بی‌ارزش کند. اما ما باید به سمتی برویم که بتوانیم با استانداردهای جهان حرکت کنیم. ما نمی‌توانیم زمانی که نقد سیاسی را مطرح می‌کنیم، در استاندارهای جهانی سخن بگوییم، اما وقتی خودمان دست‌به‌کار تولید می‌شویم، این استاندار را نداشته باشیم. پس یک ترجمۀ قابل‌قبول شرایطی دارد. نخستین شرط آن، تحصیل آن رشته به همان زبان‌اصلی است. بعدازآن است که باید تکلیف خود را روشن کنیم. آیا ما می‌خواهیم مترجم باشیم یا متفکری در قلمرو زبان فارسی؟ بسیاری به من می‌گویند چرا ترجمه نمی‌کنی؟ جواب من این است که چون تخصص ترجمه را ندارم. ترجمۀ متون فلسفی مانند کانت و هگل یک شرط لازم دارد که آن‌هم آموزش در این رشته است؛ اما یک شرط کافی نیز دارد و آن‌هم دانش ترجمه این متون است که من نه علاقه‌اش را دارم نه تخصصش را. پس ما باید به‌طرف این شکل مدرن از تقسیم‌کارها برویم و از این اصطلاحات من‌درآوردی جهان‌سومی مانند «مترجم-متفکر» بیرون بیاییم. - مترجمی کاری به‌طور عمده تخصصی و صوری است که شیوۀ زندگی خاص خود را می‌طلبد. به نظرم این شعار سپهری وصف حال اوست: «به سراغ من اگر می‌آیید نرم و آهسته بیاید». به نظرم آقای ادیب ‌سلطانی این پروژه را در سطح استاندار جهانی دنبال کرده است. حال می‌توان با بنیادهای نظری او در مورد زبان اختلاف داشت؛ اما کسی نمی‌تواند در این شک کند که او دقیق‌ترین ترجمه از کانت در تمامی زبان‌ها را صورت داده است‌. ترجمۀ او از انگلیسی و فرانسوی هم دقیق‌تر است؛ اما اینکه چرا ترجمۀ او را نمی‌خوانند، اما ترجمۀ انگلیسی کانت در محافل آکادمیک ما خوانده می‌شود، دلیلش برمی‌گردد به اینکه فلسفه اینجا هنوز شأن ‌و منزلت خود را ندارد. ما در ترجمه یک استاندارد جهانی داریم و آن‌هم ادیب سلطانی است. حالا اگر کسی می‌خواهد در فرم زبانی دیگر، به‌طور مثال سنت فروغی، آن را ترجمه کند که کاری بسیار عالی است، باید دقت‌های ادیب سلطانی را داشته باشد. توجه کنید که ادیب سلطانی در ساختار زبان آلمانی این کتاب را ترجمه کرده است. -ما باید بدانیم که مترجم متفکر نیست و باید تلاش کنیم که این دو مقوله را از یکدیگر تفکیک کنیم. ما در حال حاضر می‌خواهیم در یک‌زمان مترجم، متفکر، مبارز سیاسی، فیلسوف و خوش‌تیپ باشیم و این نمی‌شود؛ اما راجع به ده درصد و نود در صد به‌هرحال ما که نمی‌توانیم به فهم ناب از هیچ متفکر کلاسیکی دست‌یابیم. آن جوان هم که به همان سطح از فهم رسید و در آن راستا تلاش کرد، بازهم خوب است که تلاش می‌کند. من از این موسسه‌های پرسش و رخداد و امثالهم دوری می‌کنم، چون آنجا مونولوگ است. -باید موسسه‌هایی راه بیندازیم که دیالوگ-محور باشند. - باید متن را خواند و سر کلاس نباید آن‌چنان محیط رعب و وحشتی ایجاد کرد که دانشجو نتواند حتی همان درک ده‌درصدی خودش را بیان کند. بیان همان ده درصد، آغازِ درستی است؛ اما باید او یاد بگیرد. باید تن به انتقاد بسپرد و می‌توان البته همان درک ده‌درصدی او را موردنقد قرارداد. کلاس‌های من متن‌خوانی است و همواره این را می‌گویم که در سر کلاس آن‌کس که چیزی می‌گوید، هرچند اشتباه، برای من بسیار جالب‌تر است تا آن‌کسی که بخواهد فقط مصرف کند. پس همان تلاش‌های عنایت، مرتضوی، زیبا جبلی و پرهام شروع راهی است که می‌خواهیم آغاز کنیم؛ اما باید از آن‌ها عبور کنیم. کما اینکه هگل و کانت و فیشته و شیلینگ و هایدگر را در خود زبان آلمانی با تصحیح‌های گوناگون چاپ می‌کنند. ما باید این نکته را مدنظر داشته باشیم که متن کلاسیک را نمی‌توان صددرصد فهمید؛ اما ما تلاش می‌کنیم این متون را دوباره فهم کنیم. این تلاشی انسانی است که باید دوباره پرسید و دوباره فهمید، چراکه فرهنگ بشری چیزی جز این اندوخته‌ها ندارد. _____ __ ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ @ensani_islami
📚 شش کتاب فلسفی که شرط فهم علوم انسانی اند. 📝 🔷 بارها برای ما دانشجویان علوم اجتماعی متذکر شده‌اند که این شش کتاب، شرط لازم فهم متون علوم اجتماعی و فلسفی دو قرن اخیر هستند، یعنی سه کتاب از کانت (نقد عقل محض، نقد قوه حکم، نقد عقل عملی)، دو کتاب از هگل (پدیدارشناسی روح و علم منطق) و نیز کتاب مهم هایدگر (هستی و زمان). شش کتاب، شرط لازم فهم متون علوم اجتماعی و فلسفی دو قرن اخیر هستند؛ سه کتاب از کانت، دو کتاب از هگل و یک کتاب از هایدگر به نظر می‌رسد توضیح بیشتری لازم است تا دانشجوی علوم اجتماعی و نیز رشته‌هایی مثل حقوق نیاز به خوانش منابع اصلی فلسفه را دریابد. مثلا برای خوانش ماکس وبر آیا دانستن اطلاعات کلی در مورد تأثیرپذیری او از نوکانتی‌ها کفایت نمی‌کند؟ یا در مورد مارکس، اطلاعات منابع علوم اجتماعی از هگل برای دانشجوی تحصیلات تکمیلی علوم اجتماعی بسنده نیست؟ یا نسبت آثار فلسفی-جامعه‌شناختی مکتب فرانفکورت با هایدگر. 🔷 پروژه من خوانش متن‌های اصلی است، اما فکر می‌کنم ما باید به دوران جدید وارد شویم تا بتوانیم کتاب افلاطون و ارسطو را بخوانیم. بدون این مهم، یعنی ورود به دنیای جدید ما در هزارتوی افلاطون، ارسطو و آگوستین گم می‌شویم.من فکر می‌کنم اگر کسی این شش متن را به طور جدی بخواند، همه متن‌های دیگر برایش بسیار ساده خواهد شد و شاید در آینده ما بتوانیم خودمان متناسب با مسائل و مشکلات خودمان متن‌های تئوریک ارزشمند خلق کنیم. __ _ ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
♦️ جایگاه در شکل گیری علوم جدید 📝 ◾️علوم جدید که بر پایه سه مولفه اصلی (قانون، آزمایش، پیشرفت) شکل گرفتند و در یک روند تاریخی تکوین یافتند در نهایت به دست کانت در قالب مفهوم نشستند. کانت توانست تمامی ظرفیت های این دوران را در دستگاه مفهومی سامان دهد و در بستر این تحولات فلسفه نوین را خلق کند. ◾️سنجش خرد ناب کانت شاید مهمترین کتاب فلسفی دوران است.هسته مرکزی این کتاب در ارتباط با شناخت و برابر ایستا است که به آن اصطلاحا چرخش کپرنیکی میگویند و این بدین معنی است که شرایط شناخت یک برابر ایستا هم زمان شرایط برابر ایستای شناخت هستند. به این معنی که خود موضوع شناخت واقع میشود. ___ ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
❖ ذهن اگر زنده نباشد، معاصرترین فیلسوف هم یک لاشه است. ذهن زنده اما با قدیمی ترین نیز آغاز به گفتگو می‌کند. • فلسفه برای ما زیور کلام برای نطق در سخنرانی و مهمانی شده است. 📝 . . . __ ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
فلسفه نمي‌تواند از زندگي دور باشد، اما همه زندگي سياست نيست و آن‌هم سياست روزمره نيست. 📝 • در سنت آکادمیک آلمان فلسفه امري زنده است، اما روزمره نيست. چراكه مي‌توان زنده بود و به سياست پرداخت، اما سیاست زده نبود. فلسفه نمي‌تواند از زندگي دور باشد، اما همه زندگي سياست نيست و آن‌هم سياست روزمره نيست. سياست يك شاخه بسيار مهم زندگي است، اما فلسفه نمي‌تواند تبديل به روزمرگي شود و يا از زندگي بگسلد. همان‌ چیزی که در ايران براي فلسفه اتفاق افتاده است. • فلسفه ازآنجاکه دانش فرهيخته‌اي است، با فرهيختگي به مسائل زندگي كه سياست هم جز جدائی‌ناپذیر آن است می‌پردازد؛ اما بايد زنده بود تا بتوان با نگاهي زنده به فيلسوفان كلاسيك ازجمله كانت و هگل پرداخت. ازاین‌رو هر مسئله‌ای در سنت آكادميك آلماني مي‌تواند موضوع فلسفه واقع شود. به‌طور مثال دوستي، تصوير، صدا و موضوعاتی چون این‌ها. در دانشگاه برلين موضوعي بود بنام «صدا، يك موضوع تقریباً فراموش‌شده در فلسفه». فضا، رنگ، اتمسفر، عكس و غیره همگی این قابلیت را در خود دارند که تبدیل شوند به موضوعاتی عمیقاً فلسفی و در این راستاست كه با رجوع به کلاسیک‌ها مي‌كوشند سطح بحث را ارتقا دهند. ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
❖ تحلیل فلسفی شکل گیری سبک زندگی مصرف گرا در سنت انگلیسی 📝 • با شکل‌گیری دولت‌های رفاه در فضای عمومی جوامع غربی، گروه‌های اجتماعی خاصی پدیدار شدند که در بین آن‌ها مصرف نقشی اساسی و محوری داشت و این نحوه مصرف بود که شیوه‌ی‌ زندگی آن‌ها را تعین و به آن‌ها هویت می‌داد. درواقع موضوع با ویژگی‌های بیرونی که با آن تعریف و بازتعریف می‌شد، تعين مي‌يافت. آنچه این گروه‌های جدید را از هم تفکیک می‌کرد و از هم تشخیص می‌داد، ویژگی‌هایی نبودند که با مؤلفه‌هایی چون سن، جنسیت، قومیت یا طبقه اجتماعی و اقتصادی بتوان آن‌را تعریف کرد و یا اینکه توسط شغل فرد معین شوند، بلکه بیش‌تر ویژگی‌هایی مربوط به سازوکارهای درونی این گروه‌ها بود. • این سازوکارهای درونی درواقع متأثر از عوامل و مؤلفه‌هایی هستند که می‌کوشند ساختار اجتماعی، اقتصادی را با رویکرد و دورنمای هویتی شکل دهند و آن‌را بر سازند. این برساخت هویتی روندی در جریان تکوین خود می‌سازد که بیش‌تر از طریق اقلام مصرفی مثل پوشاک، موسیقی یا فعالیت‌های ورزشی و نیز هواداری گروه‌های موسیقی و خوانندگان یا تیم‌های فوتبال، به‌عنوان ابزار خود استفاده می‌کند. • این الگوهای مصرف را می‌توان به‌مثابه‌ی مفهومی دید که با آن‌کسی که عضو و یا خارج از یک گروه خاص است، تعریف می‌شود. بعضی جامعه‌شناسان درک الگوهای مصرف را بسیار مهم دانسته‌اند؛ در درک جدید، الگوی مصرف بیش‌تر به‌عنوان موضوعی متأثر از طبقه اجتماعی-اقتصادی فهمیده می‌شود تا موضوعی که متأثر از سن، جنسیت، قومیت و... باشد. ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
❖ مشکل جنبش زنان در ایران این است که هنوز نتوانسته نظام نظری متناسب با فرهنگ و هویت خود تولید کند. 📝 • اين نظام تئوريك بايد متكي بر اين اصل راهنما باشد كه برآمده از تجربه جنبش زنان ايران باشد نه اينكه تنها به اين امر بسنده كند كه بازگوكننده تئوري‌هاي ديگران باشد آنچه جنبش زنان ايران در طي صدساله گذشته همواره از فقدان آن رنج‌برده است، اين مطلب است كه نتوانسته در ساحت نظري خود را آرايش دهد. البته اين خاص جنبش زنان نيست، اين ضعفي است كه در ديگر عرصه‌ها بروز کرده است و جنبش زنان را نيز شامل شده است، چراکه بنيادهاي فكري ما نتوانسته تجديدي نظري در بنيان‌هاي خود صورت دهد. • ازاین‌رو در سطح بالائي تغييرات را حس و اجرا كرده است اما نتوانسته آنها را به عمق ببرد و از طريق اين عميق سازي، سطح آگاهي را به آگاهي مفهومي و لاجرم به آگاهي فلسفي بكشاند. جنبش زنان عرب با ظهور چهره‌هاي شاخصي چون فاطمه مرنيسي، نوال سعداوي، آسيه جبار و ديگر چهره‌هاي شاخص توانسته است جنبش اجتماعي و فرهنگي زنان عرب را به سطوح تئوريك ارتقا دهد و در سطح بین‌المللی تجربه زيسته و نگاه خود را كه نگاهي ويژه زن عرب است به دنيا عرضه كند؛ اما جنبش زنان ايران هرچند از جنبه فرهنگي، اجتماعي و حقوقي در ابعاد بسيار تکامل‌یافته‌تر است اما در عرصه نظر فاقد چهره‌ها و نقطه نظرات ويژه خود است؛ اما مي‌توان نطفه‌هاي عبور از اين نقيصه را در دل جنبش كنوني زنان ايران ديد و آن كوششي است كه دختران جوان ايراني با جهد و كوشش بسيار و علاقه‌اي كه به مباحث سنگين نظري و در خوانش متون كلاسيك فلسفه اروپائي از خود نشان می‌دهند، ديد. ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
41.3M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 فایل تصویری نشستی در خبرگزاری دیدار نیوز با موضوع «بررسی و تحلیل شکاف‌های اجتماعی در ایران معاصر». سخنرانان: 👤دکتر قاسم پورحسن، دانشیار گروه فلسفه در دانشگاه علامه طباطبایی. 👤دکتر رحیم محمدی، دانشیار گروه جامعه‌شناسی در دانشگاه امام حسین (ع) تهران. 👤دکتر بیژن عبدالکریمی، دانشیار گروه فلسفه در دانشگاه آزاد تهران شمال. 👤شادروان دکتر ، فیلسوف و فارغ‌التحصیل دکترای فلسفه از دانشگاه فرای برلین. زمان: 28 مهر 1397. . ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
46.92M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مناظره با مرحوم پیرامون موضوع چرا نخبگان مهاجرت میکنند؟ . . . . • بخش اول ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
37.7M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مناظره با مرحوم پیرامون موضوع چرا نخبگان مهاجرت میکنند؟ . . . . • بخش دوم ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
41.8M حجم رسانه بالاست
مشاهده در ایتا
🎥 مناظره با مرحوم پیرامون موضوع چرا نخبگان مهاجرت میکنند؟ . . . . • بخش سوم ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
❖ داستان غم انگیز عصر ما ساده کردن قضایای علمی است. •ما غافل از این هستیم که جوامع امروز بشر نه سرمایه داری است و نه سوسیالیستی. • امروزه دیگر ایده آزادی با عدالت در کنار هم اند. . . . . ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef
مطرح شدن فوکو به عنوان فیلسوف در ایران حاصل یک جو سازی رسانه ای هست. ❖ می توان فلاسفه اصلی غرب را به سه درجه تقسیم کرد. 📝 • من شش فیلسوف را در تمدن غرب مهم می‌دانم که عبارت‌اند از: افلاطون، ارسطو، آگوستین، کانت، هگل و هایدگر • دکارت، لابنیتس، هابس، هیوم و شوپنهاور فلاسفه طراز دوم‌اند و هوسرل، دیلتای، فیشته، شلینگ، کی‌یرکه‌گارد، مارکس و فویرباخ فلاسفه طراز سوم. اگر حقیقت امر را بخواهید، فوکو واقعا در سطح چهار هم نیست، چرا که کسانی چون ارنست بلوخ، هانس بلومنبرگ و حتی ژیل دلوز از او خیلی تئوریک‌تر و فلسفی‌تر هستند. فوکو مباحثی را که از دیگران گرفته، بیشتر در دو کتاب خودش «مراقبت و تنبیه» و «تاریخ جنسیت» پیاده کرده است. • علاقه‌مندان فلسفه و نباید چندان به فضاهای ای در جهان توجه کنند، چرا که روزگاری دیگر هم خیلی کسان دیگر سر زبان بودند. در عصر ما بشر به سوی سطحی شدن پیش می‌رود، برای همین فوکو که خیلی پیچیده نمی‌نویسد، ورد زبان همه است. بیشتر این تحت تأثیر غلبه فرهنگ زبان انگلیسی است که همه چیز را در سطح حرکت می‌دهد، برای همین فوکو باب شده است. . . . چ❞ زندگی برای علوم انسانی ❝ ༺ https://eitaa.com/joinchat/2795962370C57415e19ef