eitaa logo
🙃😉
139 دنبال‌کننده
1.5هزار عکس
482 ویدیو
11 فایل
کانال انتخابات حرف دلتو ناشناس بگو👇 http://www.6w9.ir/msg/8021934
مشاهده در ایتا
دانلود
هدایت شده از محسن قنبریان
💠 نسبت پویش و پژوهش عدالت در ایران معاصر 🔸تبیین علت وضع موجود؛ با فرآیند 4 گانه زیر، فاصله گرفتن پویش های عدالتخواهانه از پژوهش ها لابد منه است و عملا جمع نشدن عدالتخواهی با عدالت پژوهی را نهادینه می کند: 🔴1)اصل اساسی نئولیبرالها که: بازار حقیقت را می گوید! دست درازی به همه چیز و بازاری کردن؛ از فقه و حقوق و نظام ارزشی ما تا حقیقت سازی و مشروعیت سازی! محور و مرکز دنیای سرمایه داری، بازار است. بازار، دولت مرکزی و فرهنگ و حتی دین 4 می سازد. انسان را هم در بستره بازار معنا می کنند که «موجودی است حریص، تنبل و درصورتی که کار کردن نیاز او باشد یا برای لذت برتری باشد، انجام می دهد» نه زندگی عقلائی او و نه زندگی عبادی او و نه مجرد از زمینه. به عبارت دیگر پشتوانه حقیقت در دنیای سرمایه داری، عقلانیت برآمده از بازار است و این، یک اعتبار است! درنتیجه عدالت، وضع الشیء فی موضعه نیست بلکه کارآمدی بازار همان عدالت است! بعد از کالا کردن همه چیز حتی خدمات عمومی و ارزش ها، به حقیقت هم دست دراز می کند تا فلان چیز را مشروع و صحیح جلوه دهد مثلا متناسب با زندگی جامعه بازار، عقودی انجام می شود و چون جزء ضروریات زندگی موجود است که سرمایه داری به ما تحمیل کرده، راهی جز تصحیح آن باقی نمی ماند درحالیکه با فقه و حقوق ما نمی سازد مانند تایم شیر! 🔴2) زیاد شدن پژوهش ها و رشته های دانشگاهی در این زمینه: اگر پژوهش ها در مسائل و عقود مختلفی که سرمایه داری تحمیل میکند، ادامه پیدا کند، کم کم تخصصی تر می شوند و رشته ها و علوم از یکدیگر جدا می شوند. «پژوهشگران این حوزه (یعنی اقتصاد) فقط ناظر قوانین طبیعت نیستند بلکه در ساخت این قوانین سهیم اند. اگر حکومت با هدایت واعظانش ساختار مشوق های جامعه را چنان تغییر دهد که همسو با پیش فرض رفتار خودخواهانه مردم قرار داده بشود، فقط باید بنشینید و تماشا کنید که مردم هم دقیقا همین رفتارها را بروز می دهند» 5. یعنی اقتصاد دادن به کمک سیاستمدار، ساختارهای مشوق را جابه جا می کند و مردم هم همانگونه می شوند که ساختارها می گویند و این یعنی حقیقت سازی و عینیت بخشی به چیزی که می خواهد نه کشفِ چیزی که هست! پس اینگونه نیست که همه علوم، کاشف از واقع باشند. موید این است که در سال 2013 جایزه نوبل اقتصاد به دو نفر داده شد که عینا دو نظریه ضد هم داشتند! تا بعدا ببینیم سیاستمدارها کدام را بپسندند و ساختار جامعه را متناسب با آن بکنند. نمونه آن در ایران، مکتب نیاوران است 6 که ابتدا عده ای اقتصاد دان، مرکزی پژوهشی ایجاد کردند و کم کم رشته ای اقتصادی در دانشکده فنی اصفهان تأسیس کردند و دانشجو پذیرفتند! یعنی همه علوم انسانی را دور زدند با این پیش فرض که اقتصاد مانند ریاضی است و همه جا ثابت است. بعدا همین ها -که تلقی جامعه بازار را قبول دارند- کارشناس دولت ها می شوند. 🔴3) استبداد شایستگی 7 وقتی همه رشته های پژوهشی در خدمت جامعه بازار قرار می گیرند، راه بالا رفتن و شایستگی منحصر در این تحصیلات عالی می شود و می دانیم که همه به آن مرحله نمی رسند. این دو اشکال اساسی دارد: - اولا این زمین عادلانه نیست زیرا به پول گره خورده است. شاهد هم این است که دو سوم از دانشجویان هاروارد، از 5 دهک پردرآمد هستند. (ورودی های کنکور و دانشگاه های برتر در ایران هم تقریبا همین گونه است!) - ثانیا کسانی که در این نظام بالا نمی آیند، از دو چیز محروم می مانند: دستمزدهای خوب و جایگاه اجتماعی درحالیکه نباید اینگونه باشد و در ماجرای کرونا، ارزش برخی شغل ها مشخص گردید مانند پرستاری، معلمی و ... چون واحد اولیه کار است، جامعه مطلوب آن است که « کارها موجب بهره مندی شود و بهره مندی ها همه از کار باشد» درحالیکه در جامعه بازار، مدرک گرایی و بورس بازی و استثمار خیلی پررنگ است. 🔴4) این مشکلات زمینه ساز شورش های پوپولیستی علیه این نظام استبداد شایستگی می شود. برخی مانند سندل و چامسکی، اقبال مردم به ترامپ را همین گونه توجیه می کنند.سندل می نویسد:" واکنش پوپولیستی ای که در سالهای اخیر شاهدیم، طغیانی است علیه استبداد شایسته سالاری."! در ایران ما بعد از سه دهه توسعه معاون رئیس جمهور در مشکل آب خوزستان اعتراف می کند توسعه ما مورد رضایت مردم نبوده است! پژوهش وعلم و رشته وقتی از بینات و ارتکاذ فطری مردم از عدالت فاصله بگیرد، پویش ها و جنبش ها راهی غیر پژوهش های رسمی را می رود و حتی پوپولیست و بدتر فاشیست ممکن است متولد شود! ادامه در بخش سوم ☑️ @m_ghanbarian
🔴⚪️🔵 بیانیه مشترک مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران و ۹ تشکل دیگر جنبش عدالتخواه دانشجویی درخصوص حذف ارز ۴۲۰۰ تومانی واردات گندم و تغییرات گسترده در یارانه‌های آرد و گندم 🔹تنها بر روی همان 60هزارمیلیارد تومان که تکلیفش مشخص است صحبت می‌کنیم. این 60هزار میلیارد تومان را قرار است چه کسی بپردازد؟ مردم! آن هم نه به صورت عادلانه و مساوی. مردمی که چیزی بجز نان در سفره‌ی خود ندارند، بیشترین فشار و هزینه را متحمل خواهند شد. یعنی مستضعفین که بیشترین ضرر را از قاچاق و فساد ضرر کرده‌اند، برای مقابله با آن نیز باید از جیب خود مایه بگذارند. در حالی که مسببین این وضع سود خود را برده‌اند و معلوم نیست وقتی مسئولین امر می‌گویند این فسادها مستند هستند، چرا خبری از پیگیری برای مواخذه باعث و بانی‌هایشان نیست؟ ضمنا اگر قرار است جراحی اقتصادی داشته باشیم، چرا باید این جراحت‌های دردآور به مستضعفین وارد شود و نه به اقشاری که در طول سال‌ها بهره‌های فراوانی از منابع کشور برده‌اند و کنار آمدنشان با شوک‌های اقصادی به مراتب راحت‌تر است؟ قطعا دهک پردرآمد که 20درصد از مخارجش را به تفریحات و خرید تجملات اختصاص می‌دهد، در مقایسه با دهک کم‌درآمد جامعه که تنها 3درصد از هزینه‌هایش به این حوزه اختصاص دارد، آسیب به مراتب کمتری از این آزادسازی‌ها می‌بیند! چطور اگر فشار بی‌ثباتی اقتصادی، سوء مدیریت‌ و تحریم‌ها بر دوش مستضعفین تحمیل شود، عادی و جبری جلوه می‌کند و این قشر ناچار است درک داشته باشد و با گفتگو و جهاد تبیین قانع شود، اما تا از مرفهین انتظاری داشته‌باشیم محکوم به سلب آزادی‌های اقتصادی و فراری دادن سرمایه‌ها می‌شویم؟ 🔸و اساسا این 60هزارمیلیارد تومان یا اصلا 210 هزارمیلیارد تومان، چه نسبتی از کل بودجه سالیانه است که دولت حاضر است برای تامین آن، زندگی مستضعفین را بیش از پیش تحت‌الشعاع قرار دهد و خون به دل آنها کند؟ اگر همه این مبلغ را خلق پول انجام دهیم، تورم به وجود آمده حاصل از آن به مراتب کمتر از حالت فعلی می‌شود که به یکباره قیمت ماکارونی دو برابر و قیمت نان چند برابر شود؛ زیرا شوک این افزایش قیمت‌ها و انتظار تورمی که بوجود می‌آورد، قیمت همه کالاها را به یکباره بالا خواهد برد و این خود بلایی است که هیچ یک از مسئولین و تکنوکرات‌های بودجه‌نویس به آن توجهی نکرده و نمی‌کنند. 🔻اگر مسئله کشور مبارزه با فساد است، بهتر است دستگاه‌های اجرایی و نظارتی ظرفیت‌های خود را برای مقابله با آن بالا ببرند و خود را بابت ناتوانی‌شان مواخذه کنند، بیشتر به فکر سرمایه‌های ملت که توسط آقازاده‌ها از کشور خارج شده‌اند باشند، به قاچاق‌های گسترده‌تر و سازمان‌یافته‌تر رسیدگی کنند و بجای اینکه هربار تیغ جراحی خود را بر شاهرگ مستضعفین بگذارند، قدری به این فکر کنند که سرمایه‌داران کلان نیز بخشی از همین جامعه هستند و باید پا به پای سایر مردم و چه بسا بیشتر هزینه دهند! 🔻و در آخر به عنوان واقعی‌ترین و ضروری‌ترین مطالبه از مسئولین اجرایی طرح و علی‌الخصوص وزارت اقتصاد، از ایشان می‌خواهیم که حذف یارانه آرد نانوایی‌ها را متوقف کرده و با این طرح امتحان نشده و نادقیق، زندگی مستضعفین و صاحبان اصلی انقلاب را به بازی نگیرند. و السلام علی من اتبع الهدی مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه تهران مجمع دانشجومعلمان دانشگاه فرهنگیان کرمان مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه زابل مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه کاشان مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه صنعتی اصفهان مجمع دانشجویان عدالتخواه اسلامی قم مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه فرهنگیان یزد مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه شهید باهنر کرمان مجمع دانشجویان عدالتخواه دانشگاه مازندران مجمع دانشجویان حزب‌الله دانشگاه علم‌وصنعت @janjali10 ⭕️ خبرهای جنجالی⭕️
پخش زنده
فعلا قابلیت پخش زنده در مرورگر فراهم نیست
مشاهده در پیام رسان ایتا
صوت پرسش و پاسخ جلسه امنیت و عدالت با ارائه حجت الاسلام قنبریان، نویسنده و استاد حوزه زمان: دوشنبه 4 مهرماه ۱۴۰۱ ساعت 18 مکان: پنجراه سناباد، قائم 28، پلاک 54 منزل استاد حاج حیدر رحیم پور ازغدی @jebhe_mashhad
خلاصه جلسه عدالت و سینما/ هادی حاجتمند 🔹 دو دسته سینماگر داریم: 1- یک عده که رگ خواب مدیران را بلدند، بد یا خوب و موفق هم هستند. 2- کارگردان هایی که وسط این طرف و آن طرف هستند. 🔹 متاسفانه از سینماگران و کارگردانان انقلابی حمایت نمی شود و به دنبال جذب و حمایت از سینماگران غیر انقلابی هستند. 🔹 ما در ایران سینمای خصوصی به معنای واقعی نداریم. هر فیلمی که ساخته می شود باید سه برابر آنچه را که هزینه کرده به دست بیاورد (تا خصوصی محسوب شود) اما برخی از نهادها برای حفظ آبرو بلیط میخرند تا امار فروش بالا برود. 🔹در سینما حقیقت بچه های حزب اللهی حضور خوبی دارند، تهران هم در حوزه مستند قوی است اما در حوزه سینمای داستانی خیلی کار داریم. 🔹 رهبر انقلاب در یک جلسه انتقادی خطاب به شش نفر از سینماگران فرمودند حاصل انقلاب اسلامی همین شما ها هستید چون جهان خلق می کنید. 🔹 بازیگر جماعت کارگر کارگردان و بند پول هستند و خیلی هایشان سواد درست و حسابی ندارند و وظیفه شان فکر کردن هم نیست. 🔹 در کشورهایی مثل آمریکا سلبریتی ها حق ندارند بر علیه امنیت ملی حرف بزننند. 🔹 ما یک نقشه فرهنگی نداریم که براساس آن از سینماگران کار بخواهیم مثلا در مورد رویای ایران هسته ای، موشکی و غیره. 🔹فیلم یک خانواده محترم کثیفترین فیلم راجع به انقلاب اسلامی است. 🔹 در فرهنگ و هنر هرچقدر بیشتر به انقلاب فحش بدهی بیشتر دنبال تو هستند. 🔹 الان بهترین فرصت است که صدا و سیما این شرایط را به چشم انقلاب فرهنگی ببیند. 🔹 متاسفانه بازیگرانی که فقط با گوشی اینستاگرام را چک می کنند یا بازی می کنند نقد گفتمانی به انقلاب وارد می کنند و برای امنیت ملی تصمیم میگیرند. دوم آبان 1401/ منزل استاد حاج حیدر رحیم پور /جلسه هشتم @jebhe_mashhad
ادامه خلاصه جلسه حکمرانی شهری در خدمت نابرابری/ دکتر محمود نقوی. 🔹به عبارت دیگر، هر کس توان پرداخت این بها را نداشته باشد، به طور رسمی نمی‌تواند شهروند مشهد باشد؛ چرا که طرح‌های شهری و ضوابط حاکم و بالارفتن قیمت زمین تحت تأثیر محدود کردن شهر، پاسخی برای آنها ارائه نکرده است. 🔹این دیدگاه، مدافعان نظری خود را نیز داشته است. کرباسچی می‌گفت تهران را آنقدر گران کنیم که هر کس ندارد، برود. 🔹اما سوال این است، که با توجه به جمیع جهات و با توجه به حقوق اساسی شهروند جمهوری اسلامی، آیا می‌توان بخشی از شهروندان را از حق سکونت در شهر محروم کرد؟ و سوال مهمتر اینکه چنانچه طی این سالها چنین کاری کردیم، مردم چه عکس‌العملی نشان می‌دهند. 🔹پاسخ آن دسته از محرومان از حق سکونت، در 2 شکل بروز کرده است: نخست، زیست غیررسمی و ساخت و ساز غیرقانونی در حریم شهر است که به شکل گیری محلات حاشیه شهر منجر شده است. 🔹شکل دوم، زیست منفصل از شهر است که لزوما هم غیررسمی نیست؛ زندگی در روستاها و شهرکهای اطراف به شکل خوابگاهی. 🔹نتیجه این دو پاسخ غیر رسمی اما طبیعی مردم به نیاز رسمی و واقعی خود، عقب ماندگی همیشگی محلات و روستاهای حاشیه شهر (که به مرور به شهر الحاق می‌شوند) از خدمات شهری است. 🔹در عمل، عدم پاسخ رسمی و برنامه‌ریزی شده به نیاز دهک‌های پایین جامعه، منجر به ایجاد محلات غیررسمی شده که پس از الحاق به شهر، با شبکه پیچیده و لاینحلی از مسائل روبرو است که به مراتب هزینه بیشتری را به حاکمیت متحمل می‌کند. 🔹یک نمونه، موضوع فرسودگی ابنیه و خطر سوانح است؛ که با توجه به توان مردم اقتصادی مردم و ضوابط و قوانینی که مجددا بر اساس همان رویکرد گران شدن شهر بر آنها تحمیل شده، غیرقابل حل است؛ نوعی انسداد توسعه که در نهایت راهکارهای پیشنهادی آن هم از جنس اعیانی سازی و بیرون کردن مردم و شکل گیری حاشیه‌های جدید است. 🔹این چرخه، به بازتولید دائمی نابرابری منجر می شود و رشد و توسعه شهر در محلات برخوردار و تأثیر آن بر قیمت مستغلات، به طور مضاعف عدالت را در همه ساحات به محاق می‌برد. 🔹اما ریشه نگاه‌های اینچنینی کجاست و چرا با این شرایط روبرو شده ایم؟ ما در عرصه عمل، با 2 طیف فکری مواجهیم. 🔹طیف نخست، نگاه غالب در مجموعه شهرداری است که بر مبنای همان نظریه تهران گران استوار است. در اینجا، نابرابری نه تنها مذموم نیست که پیشران توسعه شهر است. محلات حاشیه شهر، تأمین کننده نیروی کار ارزان برای پیشبرد توسعه شهر خلاق و نوآور و هوشمند و ... هستند. آنها دنباله روی سیاست‌ها و تئوری های توسعه شهری مبتنی بر بازار آزاد و با تأکید ویژه بر مقررات زدایی و شناور بودن برنامه‌ها هستند و طی سالها، گزاره ها و ادبیات خود را تولید کرده اند. 🔹طیف دوم، با ژستی علمی و کمی، به دنبال نشان دادن ظرفیت اکولوژیک مشهد برای جمعیت پذیری، محدودیت ها و هزینه های اقتصادی و زیست محیطی توسعه افقی و ... هستند. تأکید بر کمبود آب در مشهد، جلوگیری از تغییر کاربری اراضی منابع طبیعی و کشاورزی، استدلال آنها برای محدود کردن شهر و ضوابطی است که عملا به گران شدن شهر منجر می شود. این نگاه بیشتر در سطوح استانی و ملی حکمرانی دیده می‌شود؛ اما به شدت توسط طیف نخست مورد سوء استفاده قرار می‌گیرد. 🔹اما نتیجه نگاه دوم و بازیگری طیف نخست در آن چارچوب چه بوده است؟ محدودیت‌هایی که به بهانه جمعیت پذیری و ظرفیت توسعه و هزینه زیرساخت‌ها ایجاد شده، باعث شده است که به همان میزان جمعیت اما به شکل غیررسمی به ساکنین مشهد افزوده شود، و در آن سوی شهر نیز، تا ده‌ها کیلومتر، اراضی کشاورزی به باغ ویلا تبدیل شود و تمام هزینه های زیرساخت و آب و برق و گاز و تغییر کاربری و تخریب محیط زیست نیز به شهر تحمیل گردد. 🔹 در واقع ما از سویی با برنامه‌ها و مقرراتی (توسط طیف دوم) مواجهیم که اگر نگوییم از واقعیات به دور بوده‌اند، دست کم در عمل توان اجرایی شدن نداشته و روی زمین اتفاقات کاملا بر خلاف آنها رخ داده است؛ خواه نیاز طبقه محروم به مسکن باشد که در شکل محلات غیررسمی خود را نشان می‌دهد و برچسب‌های منفی می‌خورد و خواه فشار طبقه سرمایه‌دار برای پیدا کردن مفری برای انباشت مازاد سرمایه‌اش، خواه در طبقات آپارتمان‌های لوکس و یا باغ‌های مجلل باشد که به آن مشروعیت بخشی شود. 🔹در این بین، ما نه با اسکان غیررسمی و یا تغییر کاربری غیرقانونی، که در عمل، با یک نوع "غیررسمی‌سازی" یا "نابرنامه‌ریزی" مواجهیم که هر کس به میزان قدرت خود، توسعه را به جهت دلخواه خود می‌کشد. و مشخص است وقتی یک سوی طیف، قدرت بیشتری دارد، این چرخه به سوی نابرابری بیشتر خواهد رفت. 👈 صوت این جلسه در کانال بله جبهه به آدرس @jebhe_mashha موجود است. ⬅️ آدرس صفحه جبهه در ایتا، بله و اینستاگرام: @jebhe_mashha
جلسه «مشهد و مساله تعارض منافع در توزیع آب» 🔹مشکل اینجا است که به جای اینکه آب ملی شود آب دولتی شد؛ یعنی در مالکیت دولت ها قرار گرفت. اما دولت نائب ملت در امور جمعی است. 🔹قانون توزیع عادلانه آب مصوب مجلس شورای اسلامی در سال ۱۳۶۱ است ماده ۴۴ این قانون با موضوع جبران خسارات - تخلفات و جرائم است که راهکارهایی را برای جبران خسارات مسائل ارائه می دهد. طبق قانون توزیع عادلانه آب، اگر همسایه ای آمد و نزدیک شما چاه آب جدید ایجاد کرد و (سهم آب شما کم شد) آن همسایه باید شما را راضی کند. 🔹کاهش آب به دلیل توسعه اتفاق افتاد. متاسفانه به قانون توزیع عادلانه آب به ویژه ماده ۱۴ و ماده ۴۴ توجهی نمی شود. دشت مشهد سال ۱۳۴۷ به عنوان دشت ممنوعه اعلام شد و حدود ۱۵۰۰ حلقه چاه داشت. الان ۷۵۰۰ حلقه وجود دارد. آستان قدس باید شکایت کند که چرا چاه های مزرعه نمونه دبی اش کم شده و شوری آن افزایش یافته است، این ها موقوفات است! 🔹شما (دستگاه های دولتی) مالک آب نیستید که مجوز استفاده بیش از حد آن را بدهید، بلکه متولی هستید این کاسه مشاع است و باید مراقبت کنید که نه سطح آن پایین برود و نه کیفیتش پایین بیاید. 🔹ما در چند دهه اخیر شاهد افت ۱۰۰ متری آب مشهد بودیم. 🔹تا قبل آمدن چاه و تلمبه، ما از قنوات و چشمه استفاده می کردیم و مردم عادت کرده بودند که به چیزی که دارند قانع باشند (تمدن کاریزی)، اما بعد از آمدن چاه و تلمبه تبدیل به انسان های آزمند شدیم. 🔹آقای هاردینگ مطلبی را مطرح می کند تحت عنوان غارت منابع مشترک؛ منبعی که عمومی باشد و صاحب نداشته باشد غارت می شود. 🔹دشت مشهد در اغماست. چاه را از کشاورز بخرید تا نابود نشود. اگر کشاورز ببیند که رفتار عادلانه انجام می شود خودش اولین سربازی خواهد بود که جلو چاه غیر مجاز را می گیرد. 🔹تعارض منافع جایی شکل می گیرد که کسی که به دنبال منفعت جویی است همزمان به دنبال حفاظت هم هست (دستگاه های متولی امر آب). بیشتر در آمد شهرداری (بیش از ۶۰ درصد حدودا) از محل تخلف فروشی است. پس علاقمند به تخلف است که نشان دهنده تعارض منافع است. 🔹برخی شرکت ها و سازمان ها نباید پول بگیرند مثلا شرکت ابفا و شرکت آب منطقه ای نباید از مردم پول بگیرند بلکه از دولت باید بگیرند. آب منطقه ای یک شرکت متولی است و شرکتی که پول می گیرد ناخود آگاه از در و دیوارش پول بالا می رود. مثال واضح آن سازمان محیط زیست است که (در صورتی که از دولت پول نگیرد) باید کنار جاده بایستد بگوید بفرمایید آهو!!! 🔹آبفا در جمع آوری فاضلاب عجله کرده و در ساخت تصفیه خانه کندی کرده است. 🔹به اصفهان چند تونل برای انتقال آب کشیده شد و مشکلات همچنان باقی است. الان به اصفهانی ها بگویید آب دجله و فرات را هم میخواهید میگویند مفت است! چرا این همه پول صرف زابل نشد؟ این سواری مجانی سیستم را بدجوری خراب می کند و اصفهانی ها متوجه نشدند (که نباید برخی مصارف را داشته باشند). هر کسی منتفع می شود باید هزینه اش را بپردازد. 🔹علاوه بر بحث های دیگر، انتقال آب یک امر مخاطره افرین نیز هست. اگر به هر دلیلی مانند زلزله و غیره تونل ها اسیب ببینند تا آسیب ها بازسازی شود، بحران های اجتماعی پیش می آید. 🔹نگرانی برای تامین آب شرب مشهد صرفا با انتقال آب رفع نمی شود و راه حل های دیگر هم دارد. 👈 صوت این جلسه در کانال بله جبهه به آدرس @jebhe_mashhad موجود است. ⬅️ آدرس صفحه جبهه در ایتا، بله و اینستاگرام:@jebhe_mashha