اسرائیل به تدریج ذوب می شود
وَ يَمْحَقَ الْكَافِرِينَ
۱۴۱/ آل عمران
رژیم صهیونیستی یک محاسبهی غلطی کرد، یک تحلیل غلطی کرد از تواناییهای جبههی عظیم مقاومت. امروز یک جبههی بزرگی در منطقهی ما وجود دارد به نام «جبههی مقاومت»؛ این جبهه تواناییهای زیادی دارد؛ رژیم صهیونیستی در فهم این حقیقت دچار اشتباه شد، دچار غلط شد. رژیم صهیونیستی به دست خودش، خود را در یک دالان بنبستی انداخت که شکستها پشت سر هم و پیدرپی به سراغش خواهند آمد و به حول و قوّهی الهی از این دالان راه نجاتی پیدا نخواهد کرد. امروز رژیم صهیونیستی در مقابل چشم مردم دنیا دارد بتدریج ذوب میشود، دارد تمام میشود؛ این را مردم دنیا دارند میبینند. البتّه در تبلیغات حرف میزنند، امّا واقع قضیّه این است؛ هم خودشان میدانند، هم بسیاری از سیاسیّون دنیا میدانند، هم بسیاری از ملّتها این را میفهمند و هم ملّت فلسطین این را فهمیده است.
(رهبر معظم انقلاب ۱۴۰۳/۳/۱۴)
✏️ لعلنا
@esharat
@laallana
چنین است که چشمانمان در عطش یک قطره خواب میسوزد اما ما را سَرِ خفتن نیست .
بیدار میمانیم و به زوزه گرگهایی گوش میدهیم که با خشم منتظرند و بر چهره شب ناخن میکشند تا در خواب دوبارهمان ،دوباره بر ما حمله کنند.
بیدار میمانیم که هر چشم بستن ، بیخبر گذشتن از کنار چشمه هدایتیست که تو جاریش کردی .
✏️ استاد طاهرزاده
@esharat
حَیِّ عَلَی الحَرْب هَلٰا مُؤْمِنُونَ!
مکتب نصرالله
این بدن از کیست چنین سوخته
آتشی از شور بر افروخته
کرببلا دیده و آموخته
چشم به خورشید حسین دوخته
گفت محبیم و فدای حبیب
نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَرِیب
عطر حسین است در این خاک و خون
لاله زده از دل خاکش برون
بوی بهشت است بهشت جنون
عشق و جنون کرد فسان و فسون
هان خبری آمده با بوی سیب
نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَرِیب
قصه ی ما قصه ی کرببلاست
کرببلایی به بلا مبتلاست
راه حسین از همه ره ها جداست
غربت این راه همه ماجراست
فاتح ره هست همیشه غریب
نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَرِیب
ای که نشستی تو ز مکر عدو
وحشتت افتاده از این مکر او
در دل دریای حسین دل بشو
راز و نشان از دل سِرَّش بجو
میزند این آیه به ماها نهیبب
نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَرِیب
أَشْهَدُ أَنَّ که هُمُ القَائِمُونَ
حزب خداوند هُمُ الْغَالِبُونَ
حَیِّ عَلَی الحَرْب هَلٰا مُؤْمِنُونَ!
قهر تو مقهور کند فاسِقُون
نَحنُ أَشِدّاء، وَ لا مِن مَریب_
نَصْرٌ مِنَ اللَّهِ وَ فَتْحٌ قَرِیب
۱۰/مهر/۱۴۰۳
@EshareNakhana
@esharat
اجازه نخواهیم داد که آمریکا و اسرائیل هیچ یک از فرزندان #امت_اسلامی را به صورت جداگانه هدف قرار دهند.
✏️مهدی المشاط رئیس شورای عالی سیاسی یمن
@esharat
اشارت
کسانی امروز، مردان واقعی تفکرند که متوجه روح تاریخی باشند که #در_حال_طلوع است و #غزه، آینه آن حضور و
.
۷ اُکتبر ، #طوفان_الاقصی
به اسم الله الرحمن الرحیم این که اینجا نوشته میشود سوال یا درد دل نیست.اما خواندنش توسط شما مرحمی است بر زخمی که خدا نکند اگر بخواهیم درمانش کنیم.یک سال از زمانی که مردم به آن میگویند طوفان الاقصی میگذرد.اکثرا با دید ترحم به این قضیه نگاه میکنند.اینکه زن و بچه ها گناه دارند و اگر خیلی منطق به خرج دهند میگویند حماس حق داشته از خودش دفاع کند و حالا اگر نهایتا دیگر خیلی وظیفه شناس باشند میگویند باید از آنها حمایت کنیم و بگوییم که با آنهاییم.اما ماجرای من کمی متفاوت است.یعنی آنقدری از ماجرا پرت بودم که اصلا نمیدانستم فلسطین اشغال شده و تا همین پارسال فکر میکردم دو کشورند که با هم میجنگند.درست غروب چنین روزی بود که یک شب کامل را نتوانستم بخوابم.و نیز شب های دیگر و روز های دیگر را.کارم شده بود نشستن و زل زدن به پخش زنده ی غزه و حالا دیگر مقصد رویایی من نه پاریس بود نه سواحل آفریقایی.تنها غزه.به حکم شهید خبرنگار قصد کمک مالی یا هر کمک دیگری را نداشتم.قصد داشتم بلند شوم.دستم را به زانوی غزه ی عزیزم بگیرم و بلند شوم.خانه ی رویایی من یک وجب خرابه بود در غزه و سفر دریایی ام قایقی در خان یونس که یکی از ماهیگیران فلسطینی روی آن به شهادت رسیده بود.نمیدانم به گمانم دنیا سالها بود که خاک خورده بود.غبار سر و رویش را گرفته بود.نفسش بند آمده بود و هیچ چیز اعم از آخرین پیشرفت های هوش مصنوعی و اینکه اولین زن دارد به ماه سفر میکند نمیتوانست تکانی به آن بدهد.ساعات کاری محصور در تیک تاک های تایم ها بودند و شب و روز ما کوک میشد.اما درست سال پیش در چنین روزی دنیا یک بار دیگر طلوع را به چشم خود دید.نه این یک استعاره نیست.صبح های ما برای ما چه معنایی دارند؟نهایتا یک گردش دیگر یک سیاره خاکی دور یک غول هلیومی.در دنیای ما نه شب تاریک بود نه روز روشن.نه غروب غربت داشت و نه طلوع طوفان.در این میان بود که به قول عزالدین قسام تنها خورشید قدس میتوانست طلوعی را در عالم رقم بزند.و این طلوع کاری کرد که مزه ی طوفان در دهانمان بماند.شور صبح های طوفانی و شب های غریب.شور تونل های استعاری زیر هزاران تن بمب زندگی تکنولوژیک.و بالاخره طوفان الاقصی همه مان را خطاب قرار داد:اقرا.اقرا به اسم ربک الذی.من شنیدم که او میگفت از راه مدرسه و خانه و دفتر کار بیا بیرون.در جاده ی خاکی قدم بگذار و بخوان.بخوان به نام خدای فلسطین به نام پروردگار غزه به نام رحمن طوفان طلوع ها و رحیم غروب ها
✏️ آ.غریب
@esharat
اشارت
. ۷ اُکتبر ، #طوفان_الاقصی به اسم الله الرحمن الرحیم این که اینجا نوشته میشود سوال یا درد دل نیست.ا
.
آری! همان طور که می فرمایید تنها باید « به نام خدای فلسطین، به نام پروردگار غزه، به نام رحمنِ طوفان طلوع ها، و رحیمِ غروب ها». همراه سال هایی که امام موسی صدر و شهید چمران و در این اواخر سید حسن نصر الله، خواند. خواندنی که در دلِ این همه خرابی و شهادت، مانند آن شهیدان تازه متولد می شویم و چون جنین از ظلمات رحم بیرون می آییم و می فهمیم زندگی یعنی اگر ظلم تا آن اندازه اوج می گیرد که در غزه و لبنان اوج گرفته؛ مردمی در صحنه می آیند که تصور عظمت شخصیت آن¬ها ممکن نیست و می توان از زبان حضرت نایب الامام گفت: «مقاومت در غزه چشم دنیا را خیره کرد و به اسلام عزت بخشید، ... در غزه اسلام در برابر همه شرارت و پلیدی سینه سپر کرده است» و همچنان¬که در دیدار با شهید اسماعیل هنیه فرمودند: «امروز بلندترین پرچم اسلام در دستان مردم غزه است». و این یعنی حضور در تاریخی که به ما معنا می بخشد آن هم در روزگارِ بی معنایی ها. مهم آن است که امروز نسبت خود را تنها با مردم غزه و لبنان معنا کنیم تا در هویت عین الربط بودنِ خود معلوم شود از کدام آینه باید در محضر خداوند حاضر شد.
#استاد_طاهرزاده
#حضور_ایمانی
@esharat
#ادامه_جلسات
...راز طلوع بشر جدید...
و نسبت آن با اصالت وجود در حکمت متعالیه
با حضور #استاد_طاهرزاده
🔹 جلسه دوازدهم
📆 فردا سهشنبهها؛ ۱۷ مهر ماه ۱۴۰۳
ساعت ۱۵:۳۰
📺 پخش زندۀ صوتی با Soha TV
آدرس ورود به جلسه:
tv.sohaa.org
#راز_طلوع_بشر_جدید
@soha_sima
اشارت
#ادامه_جلسات ...راز طلوع بشر جدید... و نسبت آن با اصالت وجود در حکمت متعالیه با حضور #استاد_طاهرز
.
در آخرین روزهای تاریخ قرون وسطی، آرامآرام این حالت برای انسان پیش آمد که گویا برای #درخشش_ایمان باید #خود را بیشتر احساس کند و اینجا بود که به «بودنِ خود و اینکه باید به آن بودن فکر کرد یا نه» توجه کرد، توجهی که رنه دکارت(۱۵۹۶-1650) در شک دستوری خود پیش کشید که: «من شک میکنم پس هستم» و این شروعی بود برای آنکه انسان بیش از پیش، خود را مدّ نظر آورد و با نظر به بودنِ خود راهی برای ایمانی زندهتر بیابد...
#راز_طلوع_بشر_جدید_و_نسبت_آن_با_اصالت_وجود_در_حکمت_متعالیه
#حضور_ایمانی
@esharat
ای مـــرد!
ای نـــایب الامـــام!
دربـاره تـو چه مـیتوان ﮔفت
که در #جمعه_نصـــر
نه تنهـا دروغ های سالهای
متمــادی دشمنـان حقیقت را رسوا کردی،
تو ایمان ما را نیز زنـده
و روشنتــر نمــودی!
ما در «جمعه نصر» خود را تجربه کردیم
و ایمانی که در ما پنھــان بود.
#استاد_طاهرزاده
#حضور_ایمانی
@esharat
اشارت
ای مـــرد! ای نـــایب الامـــام! دربـاره تـو چه مـیتوان ﮔفت که در #جمعه_نصـــر نه تنهـا دروغ های
.
در احوال #جمعه_نصر و ایمان ولیامر به امت: اولین گام ایمان، شهادت به وحدانیت الله است، گام اول رستگاری. خدای پاک منزه، مبدأ بینهایت قدرت، جامع همه خیرات و کمالات را پرستش کردن و به او ایمان داشتن، ارزشمند است اما ساده نیست؛ باید به قدرتی ایمان بیاوری که دیدنی نیست اما اگر او را باورکنی، قطعا ستودنی است. گام بعدی این است که بتوانی او را در وجود نبی، در قالب انسان کامل بیابی، باورکنی انسان، چنان عظمتی دارد که الله با او سخن بگوید، بتوانی به یک انسان به عنوان رسول الله و کلمه تامه او ایمان بیاوری، دشواری این ایمان آنجاست که او نیز چون دیگر انسانها غذا میخورد و در بازار قدم میزند، باید چشم غیب بین داشتهباشی تا باطن این انسان به ظاهر معمولی که کفشش را وصله میزند ببینی و چقدر این باطن دیدن، کار دشواری است اما چون او معصوم و پیراسته است و میتوانی سبوحی و قدوسی خدا را در او ببینی باورمیکنی. گام سوم بسی دشوارتر؛ ایمان به انسان اما نه دیگر انسان معصوم، نه پیراسته، نه بیعیب، آمیختهای از داشتهها و نداشتهها، در نوسان، گاه گرفتار لقمهای و گاه رنجیده کلامی، اما هنوز هم آینه الله، چقدر باید تیزبین و باطن یاب باشی تا بتوانی در پس همهی نقصها و نداشتهها، در پس روزمرگی ها او را آینه الله ببینی و به مؤمن، ایمان بیاوری این نقطهها که صفحه تصویر را پرکردهاند، این قطرهها که سیل ساختهاند انساناند، نه بینقص و معصوم، همین همکار و همکلاسی ما هستند که مثل ما چندان هم پاک و مبرا نیستند اما میشود به آنها ایمان داشت، همین مردم عادی کوچه و بازار، مجلای اراده الله اند و پیش از ما رسول الله و ولیامر به آنها ایمان دارند.
✏️ هور
@esharat
اشارت
. در احوال #جمعه_نصر و ایمان ولیامر به امت: اولین گام ایمان، شهادت به وحدانیت الله است، گام اول رست
.
و این یعنی حضور در آخرین دوران که در آینه انسان آخرالزمان اگرچه نور عصمت را نمی یابیم ولی ظرفیتی به وسعت انسانیتِ انسان را در او مدّ نظر خواهیم داشت و امیدوار به حضوری از انسان می باشیم که جهانی می سازد در نهایت یگانگی، تا آن جایی که گرگ و میش که در اوج دوگانگی هستند، در کنار همدیگر غذا می خورند. و این ماییم و چنین حضوری در آینده ای که امروز به سوی آن، اکنونِ خود را احساس می کنیم و نه تنها از حضورِ تیره و به ظاهر گسترده ظلماتِ صاحب قدرت، هیچ سستی به خود راه نمی دهیم بلکه با تمام اطمینان هم اکنون آن ها را رفته به حساب می آوریم حتی اگر سید مقاومت را شهید کردند. این یعنی ما را گسترش دادند تا جبهه استکبار را همچون لانه عنکبوت، سست بنگریم و این یعنی امیدواریِ حضرت روح الله«رضوان الله تعالی علیه» به آینده، و این یعنی امیدواریِ رهبر معظم انقلاب به فردایی که در اکنونِ خود می توانیم آن را احساس کنیم.
#استاد_طاهرزاده
#آخرین_انسان
#حضور_ایمانی
@esharat
سرودهٔ محمد مهدی عبداللهی برای شهید یحیی السنوار
باز هم صدر خبرها شد غمِ سردارها
تا حکایتها کند از میثم تمارها
قصه عشق است؛ مجنون در پى ليلاى خود
عاشقان را ديدهايم از شوق، سر بر دارها
با شهادت زندهتر از پيش، جولان مىدهيم
رقص در میدان عجب شوریست در پيكارها!
شيعه و سنى ندارد؛ آرمان ما يكیست
ما زهیریم و ز نسل مالک و عمارها
باز هم تكثير خواهد شد در اين مكتب هنوز
همچو اسماعيل و نصرالله تا سنوارها
خون يحيىٰ غرق خواهد كرد اسرائيل را
کربلا تکرار میگردد در این تكرارها
چشمها را باز كن، طوفانالأقصى را ببين!
هان تلاويو است، فردا تلّى از آوارها
عمرتان کوتاه بود و میشود کوتاهتر
ای سگان هار صهیونیست! ای کفتارها!
مقصد بعدىِ ما قدس است بى چون و چرا
ما نماز فتح مىخوانيم آنجا؛ بارها
جمعهٔ نصر الهی، میشود نزدیکتر
منتظر هستیم، آری؛ تشنهٔ دیدارها
@esharat